سایر منابع:
سایر خبرها
فیلم | فدای همت مردی که داد آخر دست
. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی شراره می کشدم آتش از قلم در دست بگو چگونه توان برد سوی دفتر دست؟ قلم که عود نبود آخر این چه خاصیتی است که با نوشتن نامت شود معطر دست؟ حدیث حسن تو را نور می برد بر دوش شکوه نام تو را حور می برد بر دست چنین به آب زدن، امتحان غیرت بود وگرنه بود شما را به آب کوثر دست چو ...
اشعاری زیبا برای شام غریبان
...> زبانه های کلامش به جان دم سردان شراره ها شد و آتش نشانی از تب ریخت اگر همیشه ببارند ابر های جهان نمی رسند به آن اشک ها که زینب ریخت حسن کردی ناگهان دشت بلاخیز پر از هلهله شد کوفه با شام سر غارت ما یک دله شد تب غارت به همه دشت سرایت می کرد با سرت خولی نامرد تجارت می کرد از خدا بی خبران هیچ ندارند احساس معجرم دل نگران ...
بیشترین مسائل خرافی در دوره قاجار در شعر عاشورایی رواج پیدا کرد
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- کیمیا اکرامیان: ماه محرم، وقایع جنگ امام حسین(ع) با سپاه یزید، حکایت های روز تاسوعا و عاشورا و حوادث و پیامدهای این قیام، جریان هایی از شعر را در ادبیات کهن و معاصر فارسی به وجود آورده است که در جایگاه خود قابل تامل و بررسی هستند. منصوره رضایی از شاعران و محققان حوزه ادبیات آیینی است. او که رساله دوره دکتری خود را هم در همین زمینه نوشته است، اکنون به کار نقد کتاب ...
پیامک ها و اس ام اس های رمانتیک و عاشقانه
اگر بدانی جایگاهت کجاست ، مرا باور می کنی اگر بدانی چقدر دوستت دارم ، درد مرا درمان می کنی تو عزیزی برایم ، تو بی نظیری برایم ، حرف دلم به تو همین هست ، قلبت می ماند تا آخرین نفس برایم اس ام اس عاشقانه من نه آنه بودم که آسان رفتم اندر دام عشق آفرین بر فرط استادی آن صیاد باد . . . اس ام اس عاشقانه یک لحظه نشد ...
قصه کربلا، لالایی های کودکی هایمان
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان ، حسین جانم، از کودکی عشق تو در دلم نهفته است. از کودکی خادم این تبار محترمم، چنان حبیب مظاهر مدافع حرمم . مادرم قصه کربلا را برایم تعریف کرده است، عجب قصه غم انگیزی است، بعداز شنیدن این قصه دلم برای مظلومیت شما و یاران باوفایت گرفته است. هر سال در ایام محرم و روز عاشورا که به یاد گلوی بریده و لب های تشنه شما ...
اشعار شب یازدهم محرم - شام غریبان
جا که هست هنوز نترس عزیز دلم گرچه راه تاریک است سر حسین تو بر نیزه ها که هست هنوز ببین که بر سر آن نیزه یک قمر بالاست سر عمو است نگهبان ما که هست هنوز برای پیکر بر خاک مانده ی بابات کفن اگر که نشد بوریا که هست هنوز خدا کند به همین نیزه ها بماند سر تنور مانده و تشت طلا که هست هنوز گلایه میکنی از درد ...
شعری که نماد عزاداری محرم شد
اثری بیش از یک شعر داشته است. کمال الدین علی محتشم کاشانی ملقب به شمس الشعرا در سال 905 ه.ق در نراق کاشان متولد شد. او از شاعران مشهور قرن دهم هجری و بیشتر دوران زندگی اش را در کاشان ساکن بود. او هم دوره با شاه طهماسب صفوی و فرزندانش بوده. محتشم بزّاز و شَعرباف بود و از پیروان مکتب وقوع در شعر محسوب می شود. او در نوجوانی و جوانی به مطالعه علوم دینی و ادبی پرداخت. از محتشم دیوان شعر ...
طلوع خورشیدِ آل عقیل از برجِ دارالاماره
. [تاریخ طبری280/4] مسلم را به دارالاماره بردند و آن جناب بی اعتنا بر ابن زیاد وارد شد. یکی از سربازان گفت: بر امیر سلام کن. فرمود: ساکت باش! او امیر من نیست تا بر او سلام کنم. ابن زیاد گفت: سلام کنی یا نکنی تو را می کشم. مسلم گفت: این تازگی ندارد که بدتر از تو بهتر از مرا کشته است. آن دژخیم گفت: تو بر امام خود خروج کردی و بین مسلمانان شکاف انداختی و فتنه به پا نمودی. مسلم با قلبی استوار ...
روایت مقتل های معتبر از روز عاشورا
، لااقل آزاده باشید! راوی گوید: شمر پلید فریاد زد که ای فرزند فاطمه زهرا علیه السّلام چه می گویی؟ امام علیه السّلام فرمود: می گویم من با شما جنگ دارم و شما با من جنگ دارید و زنان را گناهی نیست ، پس این سر کشان و جاهلان و یاغیان خود را نگذارید متعرض حرم من شوند، مادامی که من در حال حیاتم. شمر گفت: این حاجت تو رواست ای پسر فاطمه ! پس آن جماعت بی دین همگی قصد امام مبین نمودند و آن فرزند ...
وقایع روز دهم محرم| روز حماسه، شور و عشق
...، خود را برای جنایت و قساوت آماده می کردند. در یک سو حق مطلق و در سوی دیگر، باطل محض قرار گرفت. همه خوبی و همه پلیدی مقابل هم ایستادند. عاشورا بود. همه چیز بود. خدا بود و انسان و شیطان. ایمان بود و عصیان. عشق بود و نفرت و دیگر بار فلسفه وجود و آفرینش، نه در هیأت کلمات در قامت انسان ها مرور می شد. وقت سحر لحظه ای امام حسین علیه السلام بر زمین نشستند. در حالتی شبیه خواب قرار ...
مقتل خوانی | حال و هوای حسین(ع) و یارانش در شب عاشورا
کنیم تا خداوند بداند ما به سفارش پیامبر خدا (ص) درباره شما جامه عمل پوشانده ایم. اگر من بدانم که هفتاد مرتبه در راه شما کشته می شوم، سپس زنده شده، بعد مرا سوزانده و خاکستر وجودم را بر باد می دهند، باز دست از یاری شما برنخواهم داشت؛ تا اینکه همراه شما به شهادت برسم.... سپس زهیر بن قین از جای برخاست و گفت: به خدا قسم آرزویم این است که هزار بار در راه شما کشته شده و زنده شوم، اما خداوند کشته ...
کیستی ای "نام" در ابعاد دفتر نیستی؟
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، حضرت سجّاد علیه السلام عرض کرد: یا أبَتاهُ أَیْنَ عَمِّیَ الْعَبَّاسُ؟ پدر جان! عمویم عبّاس کجاست؟ در این هنگام اشک بر چشمان زینب حلقه زد. امام علیه السلام پاسخ داد: پسر جان! عمویت کشته شد و دستانش کنار فرات از پیکر جدا شد! بر زمین می ایستی... از ماه کمتر نیستی روشنای چیستی؟! در حد باور نیستی... کیستی ای "نام" در ابعاد دفتر نیستی ...
آزاده مردی آخرین درسی که سیدالشهدا به دشمنان خود آموخت
پیشانی امام علیه السلام نشست، آن را برکند و خون بر روی و محاسن آن حضرت روان گشت. تیر از همه جانب بر آن حضرت می باریدند و بر گلو و سینه آن حضرت می نشست و می گفت: ای امت نابکار حرمت پیغمبر خود محمد را درباره اولاد او نگاه نداشتید، پس از من از کشتن هیچ یک از بندگان خدا هراسی ندارید و کشتن همه کس بر شما آسان است، به خدا سوگند که من امیدوارم مرا به عوض خوار کردن شما کرامت عطا فرماید و از شما انتقام بکشد ...
عاقبت شوم غارتگران لباس های امام حسین (ع)
خواهد شد (و قبح آن خواهد ریخت). به خدا قسم امید دارم پروردگارم به بد رفتاری شما مرا بزرگ بدارد و انتقامم را از جایی که نفهمید بگیرد. حصین بن مالک سکونی(3) فریاد زد: ای فرزند فاطمه! به چه چیز انتقام تو را از ما خواهد گرفت؟ فرمود: میانتان شر می اندازد و (به این وسیله) خون هایتان را می ریزد سپس عذاب دردناکش را بر شما فرود می آورد. امام می جنگید تا آن که 72 زخم برداشت. از جنگ، خسته و ضعیف شد ...
پایگاه خبری شیرین طنز – شعر دست از استاد ابوالفضل زرویی نصرآباد / تقدیم به حضرت عباس (ع)
شراره می کشدم آتش از قلم در دست بگو چگونه توان برد سوی دفتر دست؟ قلم که عود نبود آخر این چه خاصیتی ست که با نوشتن نامت شود معطر دست؟ حدیث حُسن تو را نور می برد بر دوش شکوه نام تو را حور می برد بر دست چنین به آب زدن، امتحان غیرت بود وگرنه بود شما را به آب کوثر دست چو دست برد به تیغ، آسمانیان گفتند: به ذوالفقار مگر برده است ...
جدیدترین اس ام اس های عاشقانه سال 99
...> عاشق عشق میشم می پرستم میکنی وقتی که به من میگی جون من بسته به توست منو اروم میکنه اون صدای مهربونت نمیدونم که چرا دوباره دیوونه میشی خراب و ویرونه میشی دل غمگین منو باز تو اروم میکنی میشکنه طلسم غم آخه جادو میکنی ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ دورا دور عاشقت شدم دورا دور نگرانت بودم ...
لبیک یا حسین/ ما ملت امام حسینیم
...> لبیک یا حسین یعنی زینب، جواز مرگ و شهادت را به برادرش حسین تقدیم کند؛ این یعنی لبیک یا حسین ما امروز 1400 سال پس از واقعه کربلا لبیک یا حسین را فریاد می زنیم، امروز در مقابل تمام یزیدیان زمان ایستاده ایم. امروز حسین جان عهد و پیان ما با شما این است در تمام شرایط آمادگ خود را حفظ کنیم. آمادگی روحی، ایمانی و در عزم و اراده راسخ. ما از دشمن غافل نمی شویم و فریب ترفندهای دشمن را ...
اشعاری برای قمر منیر بنی هاشم/ خود بگو ای ماه ترین کیستی ؟
است به سقا گفت مولا : با دلی خونین تر از فریاد نمی دانی برادر بعد تو احوال من چون است؟ شکسته از غمت جام من ای قد قامت مستی دلم ای جوهر هستی چو چشمت غرق در خون است و سقا گفت: از شرم است نه از جویبار خون اگر روی من ای خورشید عالم تاب گلگون است حسین آرام می بوسد نگاه بی فروغی را که زهرا تا قیامت از وفاداریش ممنون است ...
تاملی بر مرثیه جاودانه "باز این چه شورش است"
جمله شاعرانی است که عشق خود به امام حسین (ع) و تأثیری که به واسطه شهادت ایشان داشت را در قالب ترکیب بندی زیبا و تأثیر گذار به نمایش گذاشت. سخن ترجمان اندیشه است و هرگاه در خدمت بیان ارزش های والا قرار گیرد، رساتر و ماندگارتر می شود و ترکیب بند "باز این چه شورش است؟ " محتشم، شعری است که با بهره مند از زیبایی های ادبی و محتوایی توانسته خود را به واقعه عاشورا پیوند بزند به گونه ای که می توان آن را ...
اشعاری زیبا در رثای حضرت ابوالفضل (ع)
قامتت صلوات ا ی نسیم پر از بهار علی ماه در گردش مدار علی چقدر مشکل است تشخیصت تا که تو می رسی کنار علی با تو یک رنگ دیگری دارد شجره نامه ی تبار علی دومین حیدر ابوطالب صاحب غیرت و وقار علی به شما میرسد ذخیره ی طف همه ی ارث ذوالفقار علی ای علمدار و سر پناه حسین حضرت حمزه ی سپاه حسین کاشف ...
سروده جدید نغمه مستشار نظامی؛ ما ملت امام حسینیم
نغمه مستشار نظامی از شاعران کشورمان همزمان با ماه محرم سروده ای را با عنوان ما ملت امام حسینیم برای انتشار در اختیار خبرگزاری فارس قرار داد. به گزارش افق انلاین ، نغمه مستشار نظامی از شاعران کشورمان همزمان با ماه محرم چهارپاره ای با عنوان ما ملت امام حسینیم را برای انتشار در اختیار خبرگزاری فارس قرار داد. ما ملت امام حسینیم از مرگ سرخ بیم نداریم چشمی به دست هیچ ...
مدح و رثای امام حسین (ع) در شعر شاعران کُرد
شهادت ز جان بسی بر عرصه ی خیال برانداخت کعبتین از استماع قصه ی تو درب نینوا یابد مذاق خلق به هر حین طعم حین (خیریه، 1390 :289) حه مدی صاحبقران (تولد 1293 ه.ق) احمد فرزند فتاح بگ صاحبقران ملقب به حمدی از شاعران به نام کرد در قطعه شعری کردی اینگونه ارادت خود را به امام حسین(ع) و اهل بیت مکرم پیامبر اسلام(ص) ابراز کرده است . شمری مه که حه مدی ئه ...
اشعار برگزیده در وصف حضرت عباس (ع)
بر لب آبم و از داغ لبت می میرم هر دم از غصه ی جان سوز تو آتش گیرم مادرم داد به من درس وفاداری را عشق شیرین تو آمیخته شد با شیرم گاه سردار علمدارم و گاهی سقا گه به پاس حرمت گشت زنان، چون شیرم بوته ی عشق تو کرده است مرا، چون زر ناب دیگر این آتش غم ها ندهد تغییرم گر مرا شور و جوانی و بهار عمر است از خزان تو دگر ای ...
ماه در خون| شعر شاعر گنبدی در سوگ شهادت حضرت علی اکبر (ع)
...> بردارد از زمین پسر رنج دیده را هم سن و سال های علی، یاریم کنید جمع آورید پیکر در خون طپیده را جمع آورید ماه مرا ای ستاره ها این ماه خون گرفته ی از هم دریده را بعد از تو در مسیر، خدا مرحمت کند، صبر و قرار، عمه ی محنت کشیده را ایرج، به ارج می رسد از شعر خود که گفت، این بیت دردناک بریده، بریده را بعد از پسر، تن پدر، آماج تیر شد آتش زدند، لانه ی مرغ پریده را انتهای پیام/ ...
برپایی محفل رسم دعبل در حرم منور امام رضا (ع)/ شاعران آئینی برای شعرهای محرمی می خوانند
آفرینش های هنری آستان قدس رضوی در حرم رضوی برگزار می شود و شاعران آئینی مشهد و سراسر کشور با زبان شعر به محضر امام همام عرض ارادت می کنند. اگر این روزها در فضای مجازی به این مراسم سری بزنید شاهد هستید که رنگ و بوی اشعار هرچه به روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی نزدیک می شویم، بیشتر رنگ مرثیه به خود می گیرد و شاعران آئینی از این طریق با زبان دل، اشکی بر چشم و سروده ای بر لبان جاری می کنند ...
ای سرو قطعه قطعه درخون شناورم // ای صاحب لوای من ای میر لشکرم // از پیکر رشید تو چیزی نمانده است // عباس ...
حسین می میرد تو دست و پا بزنی و حسین جان بدهد پس از تو آن که سرت را به دامنش دارد سر بریده به دامان این و آن بدهد پس از تو او سر خود را به طشت بگذارد پس از تو زلف حسین تو بوی نان بدهد لبی که بوسه روی دستهای تو می زد پس از تو بوسه به لبهای خیزران بدهد اگر شهید شوی گوشواره دق بکند رقیه رنگ رخش را به ارغوان بدهد ...
روضه مصور شب های محرم/ از خطبه علی اصغر تا افتادن علی اکبر + تصاویر
کوفه کیست، تو را می گفتم. این چه وضعی است که تو داری؟ حر گفت: من خودم را بین بهشت و جهنم می بینم و به خدا حتی اگر پاره پاره بشوم و بسوزانندم، هیچ چیز را به بهشت نمی فروشم. بعد به اسبش هی زد و به تاخت رفت سمت سپاه کوچک حسین... * شب سوم: حضرت رقیه(س) دیشب به خوابم آمده بودی بابا، نشستم روی پایت و موهایم را مثل همیشه شانه کردی، خبری از بیابان و کاروان نبود، ویرانه گلستان ...
امروز ما و حقیقت مردم کوفه!
.... پس حضرت سید الشهدا برخاست و فرمود: ای صافی! پس آن غلام با فزع تمام برخاست و عرض کرد: ای آقای من و آقای مومنین تا روز قیامت، من شما را ندیده بودم از من عفو کن. آن جناب فرمود: تو مرا حلال کن ای صافی، زیرا که داخل شدم در باغ تو به غیر اذن تو. صافی عرض کرد: ای آقای من، این سخن را از راه کرم و بزرگی می فرمایی. آن جناب فرمود: من دیدم نصف نان خود را تناول نمودی ...
اشعار شب عاشورا
پدرم گفت که یک روز بلا می بینم سرِ نی، زلف پریشان تو را می بینم احسان محسنی فر: کنون که برق نگاه تو در نگاه من است زبان خموش؛ ولیکن نظر پُر از سخن است به من مگو که بسازم ز درد دوری تو پس از تو حالت من لحظه لحظه سوختن است من از شکایت تو از زمانه دانستم که سرنوشت من و تو ز هم جدا شدن است نمی شود که بسوی ...