سایر منابع:
سایر خبرها
زُهیر؛ شاهبازِ اوج قلّه سعادت
پرتاب کنند و بدین نحو قیس به شهادت رسید[بحار369/44] منطقه ای دارای آب در مسیر مکه به کوفه، کاروان امام به منطقه ای رسید که آبگیری داشت و حضرت در آنجا با شخصی به نام عبدالله بن مُطیع برخورد نمود. وی از امام(ع) علت حضورش در آن منطقه را پرسید. حضرت فرمود پس از هلاکت معاویه، مردم عراق به من نامه نوشتند و مرا به سرزمین خود دعوت کردند. عبدالله گفت شما را به خدا مگذار حرمت اسلام از بین رود. به ...
والا پیام رسان واقعه کربلا/ نجات بخش نهضت عاشورای حسینی از هجوم تحریف
که او را به شهادت رساندند . سخنان حضرت سبب شد کوفیان به سرزنش خویش بپردازند. امام سجاد علیه السلام پس از سخنرانی در جمع کوفیان در مجلس ابن زیاد هم فرصتی کوتاه بدست آورد و با چند جمله کوتاه در آن مجلس اثر گذاشت. آن حضرت در پاسخ به ابن زیاد که می گفت: مگر علی بن الحسین را خدا در کربلا نکشت؟ فرمود: برادری به نام علی بن حسین داشتم که مردم او را کشتند. ابن زیاد گفت: نه بلکه خدا ...
فرستاده صلح امیرالمومنین(ع) در لشکر یزید!
هم در واقعه کربلا، شماری از فرزندانش به شهادت رسیدند. درباره شهادت مسلم بن کثیر نیز دو نقل وجود دارد؛ برخی معتقدند که او در ورودی کربلا به شهادت رسید و برخی می گویند او در نزدیکی کربلا به کاروان امام(ع) پیوست و در حمله نخست لشکر دشمن به شهادت رسید. از مسلم در زیارت ناحیه مقدسه با عنوان اسلم یاد شده و امام زمان(عج) این چنین بر او درود فرستاده است: السَّلامُ عَلَی اَسلَمَ بنِ کَثیرٍ الاَزدِی الاَعرَج انتهای پیام/ ...
جهاد امام سجاد با شمشیر دعا
خالد روایت شده که گفت: بیمار شد حضرت علی بن الحسین (ع) پس جمع کرد اولاد خود محمد و حسن و عبداللّه و عمر و زید و حسین را و در میان همه فرزندش محمد بن علی (ع) را وصی قرار داد و نامید او را به باقر و امر سایرین فرزندان خود را به آن جناب واگذار فرمود و از جمله مواعظی که در وصیت خود به آن حضرت فرمود این بود: بدان که ساعت ها بر تو می گذرد و عمر تو را می برد و تو نمی رسی به نعمتی مگر بعد از مفارقت نعمت دیگر ...
راز شش گوشه بودن ضریح امام حسین(ع) چیست؟
نه لباسی بر تن، هیچ یک را نمی شناختند. لذا متحیر و سرگردان بودند که چه کنند، ناگاه امام سجاد علیه السلام از سمت صحرا به سوی آنان آمد و شهدا را به آنها معرفی کرد. و قبل از همه به دفن پیکر پاک امام حسین علیه السلام اقدام فرمود. [8] او در گوشه ای از کربلا کمی خاک را کنار زد، قبری ساخته و پرداخته آشکار شد، دست ها را زیر بدن قرار داد و به تنهایی به داخل قبر برد و فرمود: با من کسانی هستند که ...
پاسداری از فرهنگ عاشورایی در نیایش های عارفانه و بیدارگر سیدالساجدین
(ع) به من فرمود: زنی از خوارج - که گمان می کنم فرمود از بنی حنیفه است - نزد پدرم بود. یکی از دوستان پدرم به او گفت: ای پسر رسول خدا(ص)، نزد تو زنی است که از جدت [علی(ع)] برائت می جوید. پدرم او را طلاق داد. او ادعای مهر کرد [ظاهرا حضرت قبلا مهرش را پرداخته بود] و نزد حاکم مدینه از پدرم شکایت کرد. حاکم مدینه به پدرم گفت: ای علی [بن حسین]، یا سوگند یاد کن و یا مهرش را بده. پدرم به من [که همراه او در ...
عاشورا در مصاف با هدم دین با پوشش دینی؛ بنی امیه و شگردِ مهرورزی!/ نوشتاری از هادی سروش/ بخش یازدهم
(ع) فرمود: مردم؛ کسانی با من هستند که در برابر زخم شمشیروزخم زبان صبر داشته باشند.(ینابیع الموده/406) 3- محبین واقعی آنحضرت در باورهای دینی خود مشابه آن اسوه خود هستند. امام حسین دارای خوش بینی نسبت به نظام حاکم بر هستی است. در جریان شهادت مسلم بن عقیل فرمود: همه اختیار هستی بدست خداست و او هر لحظه را اداره می کند، اگر قضا او به نفع ما بود شاکریم و اگر نبود نیت را از خدا برنمیگردانیم. (موسوعه /425 از المناقب) انتهای پیام fa.shafaqna.com شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام ...
نقش امام سجاد (ع) در تثبیت قیام عاشورا
نکشت؟ او خاموش ماند. ابن زیاد گفت: چرا سخن نمی کنی؟ فرمود: برادری داشتم که او را نیز علی می گفتند و مردم او را کشتند . گفت: خدا او را کشت . گوید: علی(ع) خاموش ماند و ابن زیاد به او گفت: چرا سخن نمی کنی؟ گفت: هیچ کس جز به اذن خدا نخواهد مرد . حمید بن مسلم در ادامه از عصبانیت ابن زیاد و دستور او به کشتن امام یاد می کند. لیکن در این هنگام زینب(س) خود را روی حضرت انداخت و با عتاب فرمود: ای ابن زیاد ...
مفارقت روح از سرزمین وحی
حضرت آمدم و سلام کردم و گفتم پدر و مادرم به فدایت ای فرزند رسول خدا! چه باعث شده در ایام حج خانه خدا را ترک می گویی؟ فرمود اگر از مکه بیرون نروم مرا دستگیر می کنند. آن گاه امام(ع) از احوال مردم عراق پرسید. گفتم: دل های مردم با توست و شمشیرهایشان علیه تو.[همان] * ملاقات دیگر آن حضرت با عبدالله بن عباس بود. وی نزد امام آمد و از تصمیم حضرتش پرسید. امام(ع) فرمود قصد دارم به خواست خداوند یکی ...
خطبه امام سجاد (علیه السلام) در مسجد شام
جملات را گفت و دست برد و گریبان چاک زد و گریست و گفت: به خدا سوگند اگر در جهان کسی باشد که جدش رسول خداست، آن منم، پس چرا این مرد، پدرم را کشت و ما را مانند رومیان اسیر کرد؟! آنگاه فرمود: ای یزید! این جنایت را مرتکب شدی و باز می گویی: محمد رسول خداست؟! و روی به قبله می ایستی؟! وای بر تو! در روز قیامت جد و پدر من در آن روز دشمن تو هستند. در این هنگام یزید فریاد زد که مؤذن اقامه بگوید! و آنگاه در میان مردم هیاهویی برخاست، بعضی نماز گزاردند و گروهی نماز نخوانده پراکنده شدند. منبع: کتاب بحارالانوار جلد 45 ...
جزییات کامل سرنوشت کسی که نگذاشت امام حسین(ع) آب بنوشند!
(ع) چنین آمده است: طبق گفته ابن سعد، ساعاتی از روز گذشت و مردم در حال نبرد با حسین بن علی بودند؛ اما کسی برای کشتن وی اقدام نمی کرد. دینوری آورده است: در این وقت امام حسین(ع) نشسته بود و اگر می خواستند می توانستند او را بکشند، اما هر قبیله ای بر آن بود تا مسؤولیت آن را به عهده دیگری بیندازد و کراهت داشت تا بر این کار اقدام کند. در این وقت شمر فریاد زد: مادرتان در عزایتان ...
سلطان مسعود و پیرزن ستمدیده
ای فرمود. زن نامه بستد و ببرد. عامل بر آن کار نکرد، گفت: این پیرزن کی باز به غزنین رسد؟ زن، دیگر باره بازگشت و باز به غزنین آمد و به مظالم رفت و داد خواست. سلطان مسعود او را دیگر باره نامه فرمود. پیرزن گفت: یک بار نامه بردم و کار نکرد. سلطان گفت: من نامه دادم، چون کار نمی کند چه توانم کرد؟ پیرزن گفت: تدبیر این کار آسان است: مملکت، چندان دار که به نامة تو کار کنند و باقی ...
تجلی حکمرانی قرآنی در قیام عاشورا
کار آمدن یزید، اصل اسلام از بین خواهد رفت. وی اضافه کرد: امام(ع) وقتی وارد مکه شد، دعوت نامه هایی به ایشان رسید و امام(ع) مسلم را فرستاد تا اوضاع را بررسی کرده و گزارش به امام(ع) بدهند و مسلم هم تأیید کردند که کوفیان، حامی امام(ع) هستند؛ بعد از رسیدن نامه اول، امام(ع) نامه دومی به مردم کوفه نوشتند و با توجه به گزارش مسلم، فرمودند که به سمت کوفه در حرکت است. تبیین مدل حکمرانی ...
تردید در یا لیتنا کنا معکم!
درباره احکام نذر و حج هم از وی نقل کرده اند! و خبر بعدی شان این است که فرزند پیغمبر را رها کرده و به کاروان امام نپیوسته است. عبیدالله بن حر جعفی در پاسخ به دعوت امام این گونه می گوید: یابن رسول الله، اگر به یاری تو آیم، همان اول کار، پیش روی تو کشته می شوم و نفس من به مرگ راضی نیست، ولی این اسب مرا بگیر، به خدا قسم تاکنون هیچ سواری با آن در طلب چیزی نرفته مگر این که به آن رسیده و هیچ کس در ...
ساعت به ساعت روز عاشورا چگونه گذشت؟
امام حسین(علیه السلام) فرو برد .وقتی شمر بن ذی الجوشن روی سینه مبارک امام علیه السلام نشست و محاسن آن حضرت را به دست گرفت وقتی می خواست امام را به قتل برساند، آن حضرت لبخندی زد و فرمود: آیا مرا می کشی در حالی که می دانی من کیستم؟شمر گفت: آری، تو را خوب می شناسم، مادرت فاطمه زهرا و پدرت علی مرتضی و جدت محمد مصطفی است، تو را می کشم و باکی ندارم! پس با دوازده ضربه سر مبارک امام علیه السلام را از بدن جدا ...
یازدهم محرم؛ حرکت کاروان از کربلا
به گزارش خبرگزاری شبستان ، بدانکه چون روز عاشورا عمر سعد از کار قتل امام حسین بپرداخت سر مبارک آنحضرت را به خولی و حمید بن مسلم سپرد و در همان روز عاشورا ایشان را بنزد ابن زیاد روانه کرد و بقیه سر ها را نیز در میان قبائل پخش کرد تا بنزد ابن زیاد برند و بسوی او تقرب جویند. خولی بتعجیل تمام حرکت کرد، شب یازدهم بکوفه وارد شد، چون در آن وقت شب، ممکن نبود ملاقات پسر زیاد، لاجرم بخانه خود ...
مقتل خوانی | شما برای ما گریه می کنید؛ پس چه کسی ما را کشت؟
...> حضرت زینب سلام الله علیها ضمن خطبه فرمود: هرگز اشک هایتان خشک نشود و شیونتان قطع نشود. بسیار بگریید که دامنتان به ننگی آلوده شده که هرگز شسته نخواهد شد. فرزند رسول خدا و چراغ هدایت را کشتید. می دانید چه جگری از رسول خدا دریدید و چه خون هایی ریختید؟ امام سجاد فرمود: عمه جان! کافی است. تو بحمدلله عالمی استادندیده و فهمیده ای مکتب نرفته ای. و نیز فاطمه بنت الحسین سلام الله علیها نیز سخن ...
ناتوانی پیشوایان کفر در محو نام سیدالشهدا (ع)
خاک سپرد و حسین علیه السلام و اصحاب او را همچنان در بیابان گذاشت. طبری از ابی مخنف نقل کرده است که همه کشتگان لشکر عمر سعد 88 نفر بودند. پس عمر سعد حمید بن بکیر احمری را گفت فریاد بزند که لشکر روانه کوفه شوند و خود با هر که از کسان حسین علیه السلام مانده بود آماده رفتن شد. گلیم ها بر جهاز شتر کشیدند و زنان را سوار کردند بی دوشکچه و میان آن همه دشمن با روی باز و امانت ...
امان از دل زینب (س)
دختران تواند که اسیر شده اند، این حسین توست که بدنش بر روی خاک افتاده. پدرم فدای کسی باد که جراحتش دوا نپذیرد، پدرم فدای کسی باد که با غصه از دنیا رفت، پدرم فدای کسی باد که لب تشنه شهید شد . حضرت سکینه (س) نیز جسد پدر را در برگرفت و ناله زد: پدر جان، قتل تو چشم دشمنان را روشن و دل شان را شاد کرد، پدر جان بنی امیه مرا در کوچکی یتیم کرد . تشکیل مجلس ابن زیاد روز ...
عاشورا و احیاء دولت اسلامی(یادداشت روز)
بود که خط سیر حرکت امام از مکه به کوفه بعد از رسیدن خبر شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام- در یکی از منازل و روز نهم ذی الحجه- تفاوت نکرد و امام به مسیر ادامه داد و تا آخر هم تغییر عقیده نداد. بنا به روایتی پیش از شهادت حضرت مسلم(ع) و در زمانی که امام هنوز در مکه حضور داشت در پاسخ به پسر عمویش ابن عباس که خواست از رفتن به کوفه منصرف شده و در مکه بماند، فرمود چه می گویی این ها که با من می آیند ...
سخنان حسین(ع) از مدینه تا کربلا ارشاد دشمن و سخنان حضرت پیش از شهادت: به نسب و ریشه من بنگرید که من ...
بر خلاف میل تو رفتار نمی کنند و امر ناپسندی از جانب آنها به تو نمی رسد! امام حسین(ع) این شخص را به خوبی می شناخت و با خبر برد که برادرش محمد بن اشعث مانند این سخن را به مسلم بن عقیل گفته بود، به همین دلیل به وی فرمود: تو برادرِ برادرت (محمد) هستی؛ می خواهی بنی هاشم بیش از خون مسلم بن عقیل را از تو بخواهند؟ نه به خدا قسم، هرگز خود را با خواری تسلیم شما نمی کنم و مانند بردگان، اقرار به ...
کیستی ای "نام" در ابعاد دفتر نیستی؟
پسر رسول خدایی و پدر و مادرت بهترین خلق خدایند! پس سر مبارک امام را از بدن جدا کرد. (کامل ابن اثیر ج 4 ص 78؛ انساب الاشراف، ج3 ص 409) در روایت دیگر، شمر بن ذی الجوشن در خشم شد و روی سینه مبارک امام علیه السلام نشست و محاسن آن حضرت را به دست گرفت و، چون خواست امام را به قتل برساند، آن حضرت لبخندی زد و فرمود: آیا مرا می کشی در حالی که می دانی من کیستم؟ شمر گفت: آری، تو را خوب ...
روایت امام سجاد از دعای اباعبدالله در صبح عاشورا
شمر بن ذی الجوشن است؟ گفتند: بله؛ حضرت فرمود: ای پسر زن بزچران تو سزاوارتری به آتش افروخته ؛ یَا ابْنَ رَاعِیَةِ الْمِعْزَی أَنْتَ أَوْلی بِها صِلِیًّا (اشاره به آیه 70 سوره مریم س) شیخ مفید در کتاب الإرشاد خود از امام سجاد زین العابدین علیه السلام نقل می کند: زمانی که بامداد روز عاشورا لشکر دشمن رو به حسین علیه السلام آورد، آن جناب دستهای خود را به آسمان بلند کرده گفت : ...
شمرکیست؟/وقایع ساعت به ساعت روز عاشورا
امام حسین در روز عاشورا خطاب به او فرمود: ای پسر زن بزچران! کسانی که بر پیکرها اسب راندند پس از شهادت امام حسین (ع) و یارانشان، عمر بن سعد فریاد زد: چه کسی داوطلب می شود که بر بدن حسین اسب بتازد؟ ده نفر از مردم سنگ دل جلو دویدند که عبارت بودند از : 1- اسحاق بن حوبه (کسی که پیراهن امام را غارت کرد) 2- اخنس بن مرثد 3- حکیم بن طفیل 4- عمر بن صبیح صیداوی 5- رجاء بن منقذ عبدی 6 ...
روزشمار سفر حسین بن علی (ع): 10 محرم 61 /اقامه آخرین نماز ظهر
به تو رو آورده باشم و تو گشایش دادی و آن را از من راندی. پس تو دارنده هر نعمت و صاحب هر نیکی و مقصد اعلای هر خواسته ای. امام تصمیم گرفت که برای آخرین بار با عمر بن سعد ملاقات کرده و حجت نهایی را بر او تمام کند تا برای او دیگر عذری نماند. لذا او را فرا خواند و به او چنین فرمود: ای عمر، تو چنین می اندیشی که مرا می کشی و یزید حکومت ری و گرگان را به تو می دهد! به خدا سوگند که از آن سیراب ...
روایت مقتل های معتبر از روز عاشورا
است در خلقت ظاهری و اخلاص باطنی و سخن سرایی به پیامبر تو و ما هرگاه مشتاق دیدار رسول تو می شدیم ، بدین جوان نظر می دوختیم. سپس صیحه ای کشید و به آواز بلند فرمود: ای ابن سعد! خدا رحم تو را قطع کند، چنانکه رحم مرا قطع کردی. هنگام نماز ظهر که در رسید، حضرت با یاران برجای مانده نماز خوف خواند. جهاد و شهادت حضرت علی اکبر (ع) راوی گوید: آن شبیه رسول، قدم شجاعت در میدان ...
متن خطبه مشهور امام سجاد (ع) در مجلس یزید/ از واکنش های یزید تا سخنان عالم یهودی
زد که مؤذن اقامه بگوید! در میان مردم هیاهویی برخاست، بعضی نماز گزاردند و گروهی نماز نخوانده پراکنده شدند (6) . و در نقل دیگری آمده است که امام سجاد علیه السلام فرمود: انا ابن الحسین القتیل بکربلا، انا ابن علی المرتضی، انا ابن محمد المصطفی، انا ابن فاطمه الزهراء، انا ابن خدیجه الکبری، انا ابن سدره المنتهی، انا ابن شجره طوبی، انا ابن المرمل بالدماء، انا ابن من بکی علیه الجن فی ...
چگونه حماسه عاشورا رقم خورد؟
رساند و فرمود: رحمک ربّک یا مسلم. آنگاه حضرت آیه فمنهم من قضی نَحْبَه و مِنْهُم من ینْتظر را برای وی خواند. حبیب بن مظاهر، دوست صمیمی مسلم بن عوسجه هم کنار او آمد و او را به بهشت بشارت داد و گفت: اگر در این شرایط نبودم، دلم می خواست به وصایای تو گوش می دادم. مسلم بن عوسجه گفت: أوصیک بهذا و اشاره به امام حسین(ع) کرد أن تموت دونه، در راه او کشته شوی و به دفاع از او جانت را بدهی. حبیب گفت ...
مقتل خوانی | حال و هوای حسین(ع) و یارانش در شب عاشورا
کردند و همین سخنان را بر زبان جاری ساختند. راوی می گوید: امام حسین علیه السلام به فرزندان عقیل نگاه کرد و فرمود: شهادت مسلم برای شما بس است. من به شما اجازه می دهم که بروید روایتی دیگر در این حال برادران و تمام اهل بیت امام علیه السلام شروع به صحبت کردند و گفتند: ای فرزند پیامبر خدا! مردم به ما چه می گویند و ما به آنها چه بگوییم؟ بگوییم سرور، بزرگ، سید، امام و فرزند ...