صوت با صدای علی فانی: نگاه گریه داری داشت زینب/ چه گام استواری داشت زینب
سایر منابع:
سایر خبرها
عنایت اهل بیت به مجالس مخلصانه
نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم السلام علیک یاابا عبدالله... دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان. دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت: تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری رفت و تو یکی از استکان های پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت، چایی ...
پیشوازهای ماه محرم ویژه رایتلی ها (بخش اول)
بود گرفتند. علت نام گذاری این ماه آن بود که در ایام جاهلیت، جنگ در این ماه را حرام می دانستند. در دوم ماه محرم الحرام سال 61 هجری کاروان حضرت امام حسین (ع) وارد کربلا شد و سپاهیان دشمن که هر روز بر تعدادشان افزوده می شد در روزهای تاسوعا و عاشورا که روز نهم و دهم محرم می باشد او و یارانش را به شهادت رساندند. پیشوای هشتم شیعیان امام رضا (ع) در خصوص این ماه فرمود: در جاهلیت، حرمت این ماه نگاه داشته می ...
یادداشت های 23 سینماگر و منتقد درباره مسعود مهرابی (بخش اول)/ او آرام، کمال گرا و نکته بین بود
نمی رسید. پس آنچه بودم چندان بیهوده نبود و آنچه نوشتم به تاریخ پیوسته بود. تهران و عصر یک روز زمستانی و دیدار با مهرابی و هوشنگ گلمکانی و عباس یاری و احمد طالبی نژاد و دیگران! قول و قرار برای کار، همکاری پیوسته و مداوم و سی و چند ساله با ماهنامه فیلم. مهرابی بود و اکنون دیگر نیست و انگار دوباره به ناکجا پرتاب شدم. مهرابی آرام رفت و روی دست کسی نماند و باعث آزار کسی نشد و به رهایی رسید. ما ...
اشعار آیینی در مورد امام حسین (علیه السلام)/پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر...
کسی که صندوقچه ی سیم و زرش گم شده باشد شب، تیره و تار است و بلا دیده و خاموش انگار که قرص قمرش گم شده باشد چاهی است همه ناله و دشتی است همه گرگ خواب پدری که پسرش گم شده باشد آن روز تو را یافتم افتاده و تنها در هیبت نخلی که سرش گم شده باشد پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر چون شیشه ی عطری که درش گم شده ...
پیام تسلیت شهادت امام سجاد (ع)؛ اس ام اس تسلیت شهادت امام زین العابدین (ع)
نیست بر این گریه بی پایانت آب می بینی و طفل و گل و سقا و جوان بیشتر می شود انگار غم پنهانت زهر هر چند که یک روز به دادت آمد تو چهل سال به لب آمده هر شب جانت شهادت امام عارفان و عابدان تسلیت باد ************* صحیفه سبز تو، نجوای انوار تابناکی است که تا بی نهایت شربت آرام بخش روح عطشناک آدمی است دعاهایت را در این فصل سرد، بدرقه جوانی ام کن ...
طو قی
محمدجواد و گفت: نترس قاطی جمعیت هیچ کس هواسش به تو و کفترت نیست، رفتیم داخل یک گوشه ای رهایش کن محمدجواد کلاهخود سبز را روی سرش جابه جا کرد و سعی کرد لبخند بزند. انگار محض حرف های شبیه عباس آرام شده بود و دلش قوت گرفته بود. برای همین زیر طاقی ایوان طلا که طوقی را رها کرد، پلکش نلرزید. آب توی دلش تکان نخورد. طفلان مسلم و شبیه عباس برایش دست تکان دادند. شمر گفت: خب حالا برویم داخل دیگر بابا ...
اشکِ کُنار
...، زن به مردش حروم میشه، تو اومدی حرفِ مهندسِ کافر جلوم بزنی. اصغرو شُل شد و نشست کنار دبه ی شربت و با انگشت جلوِ قطره آبی را که از بدنه ی خنکِ دبه لیز خورد؛ گرفت. نگاهش افتاد به زنی که وسط حیاط چادرش را دور کمرش بسته بود و گهواره را با پارچه سیاه مخمل و پولکی می پوشاند.با حرکتِ دستِ زن، برقی توی پارچه می افتاد. زیره از روی طارمه رو به زن کرد و گفت: به حق دلِ سوخته ی حضرت زینب! سال ...
اشعار شهادت امام سجاد (ع)
باشد گفتم این صحنه شاید خیالی ست یادم از طفل شش ماهه آمد یادم آمد که گهواره خالی ست پیش چشمم تو را سر بریدند دست هایم ولی بی رمق بود بر زبانم در آن لحظه جاری قل اعوذ برب الفلق بود حسین عباس پور: در آن نگاه عطش دیده روضه جریان داشت تمام عمر اگر گریه گریه باران داشت گرفت جان تو را ذره ذره عاشورا که لحظه لحظۀ آن ...
در گودی و بر نیزه و در طشت چه دیدی؟ // ای موی تو هر سال در این ماه پریشان یا سجاد(ع)
...> گوهری که زیر دست و پای خصم افتاد8 را #زمزمه_امام_سجاد_ع #مصائب_شام وقت باران داغ چشم تر عذابم می دهد آب می نوشم غم حنجر عذابم می دهد شیرخواره سیر باشد زود خوابش می برد از عطش بی خوابی اصغر عذابم می دهد مجلس ختم جوان رفتم دلم آتش گرفت یاد تشییع تن اکبر عذابم می دهد غیرتم را شعله ور کرده! چهل سالست که ماجرای غارت معجر ...
نامه تاریخی چارلی چاپلین به دخترش (یکی از زیبا ترین نامه های دنیا )
دیگرت باید صورتحساب بفرستی. گاه به گاه٬ با اتوبوس٬ با مترو شهر را بگرد. مردم را نگاه کن٬ و دست کم روزی یکبار با خود بگو : " من هم یکی از آنان هستم ." تو یکی از آنها هستی - دخترم، نه بیشتر، هنر پیش از آنکه دو بال دور پرواز به آدم بدهد، اغلب دو پای او را نیز می شکند و وقتی به آنجا رسیدی که یک لحظه، خود را بر تر از تماشاگران رقص خویش بدانی، همان لحظه صحنه را ترک کن، و با اولین تاکسی خود را ...
خاطرات وکیل/همسر سارق مسلح، چگونه به کمک شوهرش آمد؟
را گوش نکنی هم آبرویت را می بریم و هم بلایی سر زن و بچه ات میاوریم که پشیمان بشوی. به ناچار قبول کردم که هر کاری میخواهند انجام دهم. آنها فیلم این بانک را برایم گذاشتند و گفتندفکر همه جا را کرده اند و اگر طبق نقشه پیش بروم هیچ مشکلی پیش نمیاید. گفتند پول سرقتی از بانک را که بدهی دست از سرت برمی داریم. هاج و واج مانده بودم و تعداد زیادی سوال در ذهنم رژه می رفت. سوال اولم این بود که چرا ...
محمدرضا سنگری: خون عباس(ع) در شریان سلیمانی ها جریان دارد- اخبار رادیو و تلویزیون – اخبار فرهنگی تسنیم
تن به شهادت رسیدند. وی خاطرنشان کرد: به ظهر رسیدند و نماز ظهر شد و امام خودشان اذان گفتند. شخصی به امام گفت خورشید میان آسمان است. می بینم تا شهادت وقتی نمانده است و دوست دارم با شما نمازی بگذارم. امام در حقش دعا کرد که خدا تو را از نمازگذاران ذاکر قرار بدهد. چیزی در نگاه امام عزیزتر و بزرگتر از نماز نبود. نماز را برپا کرد و دو شهید برای نماز داد. سعیدبن عبدالله اینقدر تیر خورد که شب ...
مدیر حوزه علمیه خواهران استان یزد بررسی کرد: دلایل مهلت خواستن امام حسین(ع) از دشمن در عصر تاسوعا
: سلوهم أن یکفّوا عنّا حتی نصلّی ؛ از دشمن بخواهید که موقتا دست از جنگ بردارد تا نماز خود را به جا آوریم. حجت الاسلام والمسلمین کارگر شورکی، اضافه کرد: دشمنان حاضر به تعطیل کردن جنگ نشدند، لذا سعیدبن عبدالله حنفی و زهیربن قین ، پاسداری از جان امام(علیه السلام) در حال نماز را به عهده گرفتند و در نهایت، این دو شهید سعید، فدای نماز شدند. وی با اشاره به اینکه به جماعت خواندن، اول وقت ...
اوحدی: تنها هدف امام حسین(ع) از قیام کربلا اصلاح، رشد و کمال اسلام و بشریت است/ در شب عاشورا دقیقا چه ...
کرد که ایام اربعین هر سال به پیاده روی می رفتم و به مجید هم می گفتم بیا. او قبول نمی کرد. اما اربعینی فرا رسید و مجید به من گفت که امسال می خواهم بیایم. به او گفتم تو که با سیدالشهدا خیلی فاصله داشتی چه شده است؟ او گفت امسال می خواهم بیایم. مجید قربانخانی به اربعین رفت و وقتی برگشت دیدیم که مجید شخص دیگری شده است. دقت کنید که مجید به سیدالشهدا متوسل شد، تحول درونی برایش رخ داد و 10 روز بعد به سوریه ...
اشعاری زیبا برای شام غریبان
است کجایی عباس؟ آتش و دود که سمت حرمت می آمد نیزه ای بود که سمت حرمت می آمد جای یک نیزه به پهلوی سکینه می سوخت خیمه در آتش کینه مدینه می سوخت دست از جیب خیانت همه بیرون کردند گوش ها را به خشونت پر از خون کردند هر که در غائله بی بهره ز گودال شده دست او طالب ارزانی خلخال شده در هیاهوی حرم پیرهنت را بردند نیمه شب بود ...
اشعار شب یازدهم محرم - شام غریبان
خون دید آنجا زخم از ستاره بر تن افزون دید آنجا می گفت شرحِ ماجراها را گزیده لب های زینب(س) رویِ رگهای بریده وقتِ وداع آمد وداعِ جان چه سخت است بر خواهرِ تو صبر در هجران چه سخت است باید تو را با کشته ها تنها گذارد جسمِ تو را بر خاکِ صحرا واگذارد منبع: شعر هیات، حسینیه ...
مسیر عاقبت به خیری از اطاعت از رهبری می گذرد/ مگر نمی دانید با روضه خوان صاحب روضه هم می آید؟
به گزارش دیار آفتاب ؛ به نقل از خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس، حجت الاسلام بهاءالدین قهرمانی نژاد، کارشناس تاریخ اسلام و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، که مهمان مهیار عبدالهی در برنامه رو به راه شبکه قرآن بود، در ابتدا گفت: راه یافتگان برای رسیدن به مسیرحقیقت 5 مرحله را طی می کنند. علم، ایمان، یقین و باور، جذبه و عشق و در آخر مرحله فنا و ذوب شدن در ولی و کسی که شما را به آن مسیر دعوت کرده است. این ...
هیچ کس مانندِ عباس مرا یاری نکرد/ متن ادبی درباره حضرت عباس (ع)
... آمدم با چه شتابی ز حرم در بر تو با امیدی که ببینم رخ جان پرور تو سر و مشک و علم و دست تو از هم چو گسست دشمنم گفت که : پاشید ز هم لشگر تو نیست تقصیر فرات این همه شرمندگی ات خشک شد دیده اش از ریختن ساغر تو گر که از شرم سر از سجده نیاری بالا پس چسان تیر بر آرم ز نگاه تر تو از غم مشک ز بس دیده تو خونبار است ...
اشعار روز عاشورا_امام حسین (ع)
...> زینب از تل به تماشای برادر برسد هرچه بوده است به غارت برود ، در گودال بوسه ای از رگ خشکیده به خواهر برسد ازدحام است و در این معرکه زینب مانده به برادر برسد یا که به معجر برسد قد خم دارد از این غم چه کسی می دانست؟ ارث مادر وسط دشت به دختر برسد سید رضا جعفری: بادها عطر خوش سیب تنش را بردند سوختند و خبر سوختنش ...
گنجینة الاسرار زیباترین قرائت از عرفان عاشورایی
، اخت الوقار زن مگو، خاک درش نقش جبین زن مگو، دست خدا در آستین پس ز جان بر خواهر استقبال کرد تا رُخش بوسد، الف را دال کرد همچو جان خود، در آغوشش کشید این سخن آهسته بر گوشش کشید: کای عنان گیر من آیا زینبی؟ یا که آه دردمندان در شبی؟ پیش پای شوق زنجیری مکن راه عشق است این، عنان گیری مکن با تو هستم جان خواهر، همسفر! تو به پا این راه ...
چند گزارش تاریخی از نقش مستقیم یزید در قتل امام حسین(ع)
کنیم و به زودی محبّت تو را جبران خواهیم کرد." یزید در ادامه نامه نوشت: "از تو می خواهم حقیقت را به دیگر مردم بگویی و نگذاری که با ابن زبیر بیعت کنند زیرا تو نزد مردم فردی مورد قبول هستی و از تو می پذیرند." ابن عبّاس در پاسخ به نامه یزید نوشت: "ای یزید! ... اینکه من با ابن زبیر بیعت نکرده ام، به خدا سوگند! به جهت محبّت به تو نبوده است و خداوند به نیّت من آگاه است; تو دست نگه د ...
روایتی از باز کردن راه آب در صفین توسط حضرت عباس (ع)
. مقابل لشکر معاویه آمد و با نهیبی آتشین مبارز خواست. معاویه به ابوشعثاء که جنگجویی قوی در لشکرش بود، رو کرد و به او دستور داد تا با وی مبارزه کند. ابوشعثاء با تندی به معاویه پاسخ گفت: مردم شام مرا با هزار سواره نظام برابر می دانند، اما تو می خواهی مرا به جنگ نوجوانی بفرستی؟ آن گاه به یکی از فرزندان خود دستور داد تا به جنگ حضرت برود. پس از لحظاتی نبرد، عباس (ع) او را در خون خود غلطاند ...
ماجرای امان نامه ای که شمر برای قمربنی هاشم آورد
چنین کند سپاه ضایع شود و تا وی سپه سالار دیگر فرستد، سپاه باز گردد و حسین را بمانند، وی بگریزد. هم در ساعت مردی از سرهنگان کوفه – نام او شمر بن ذی الجوشن – را بخواند و گفت این عمر با ما منافقی همی کند و دل با حسین دارد و من ندانستم؛ و من هیچکس را از تو شایسته تر نمی دانم این کار را، برو سوی عمر بن سعد. اگر حرب کند او را یاری کن و اگر حرب نکند ویرا بند کن و – به دست جویریه – بفرست و عهد از وی بستان و ...
مقتل خوانی | حال و هوای حسین(ع) و یارانش در شب عاشورا
علیه السلام، اصحاب و یاران خود را جمع کرد، حمد و ثنای الهی را به جای آورد، سپس رو به آنان فرمود: من اصحاب و یارانی بهتر از اصحاب خود و اهل بیتی نیک تر از اهل بیت خود نمی شناسم. خداوند از جانب من به تمام شما پاداش و جزای خیر دهد. اینک شب، همچون پرده ای سیاه همه جا را فرا گرفته، شما نیز آن را شتر خود قرار دهید و به راه بیفتید. هرکدامتان، دست یک نفر از افراد اهل بیت مرا بگیرد، در این سیاهی شب پراکنده ...
سخنان امام حسین در شب عاشورا
...، آن را مرکبی برای رفتن بر گیرید (از تاریکی شب برای رفتن استفاده کنید) و هر کدام از شما، دست مردی از اهل بیت مرا بگیرد با خود ببرد و در میان قبایل خویش و شهرهای خود متفرق شوید تا آن زمان که گشایش از جانب خداوند پیش آید؛ زیرا این مردم مرا می خواهند و چنانچه بر من چیره شوند، با دیگران کاری نخواهند داشت. در این هنگام برادرش عباس گفت: برای چه چنین کنیم؟ برای زنده ماندن پس از تو؟ خداوند ...
نماز ظهر عاشورا و شهادت حر بن یزید ریاحی
ابوثمامه صیداوی، که نامش عمرو بن عمرو، و جزء یاران امام (ع) بود نگاهی به آسمان کرد و متوجه شد که زوال ظهر و وقت نماز فرا رسیده از این رو پیش امام آمد و عرض کرد: جانم به فدایت! می بینم که این مردمان به تو نزدیک گشته اند، و سوگند به خدا که تو کشته نخواهی شد تا قبل از آن من در پیش روی شما کشته شوم، ولی دوست دارم که هنگامی خدای را دیدار کنم که این نمازی را که وقت آن نزدیک گشته بخوانم! امام (ع ...
ماجرای جالب صادق آهنگران از همبازی شدن با حسین پناهی ( + فیلم )
برخی نوحه هایش بر اساس اشعار حسین پناهی بوده است، درباره دوستی با این بازیگر سینما و تئاتر گفت: آشنایی من با حسین پناهی به دوران قبل از انقلاب برمی گشت. حسین پناهی عضو سازمان موحدین بود. سازمانی که شمخانی، محسن رضایی، علم الهدی و حمید کاشانی عضو آن بودند. پناهی با همه آنها ارتباط داشت. کارش در سازمان عکاسی بود و زمانی که تانک ها به خیابان آمده بودند، او بی محابا و بدون ترس جلو می رفت و عکس می ...
شهیدی که به آرزویش، یعنی تشییع در روز عاشورا رسید
فردا تاسوعا است و بعدش عاشورا ، دلم یه لحظه لرزید و خودم رو جمع کردم و گفتم هاشم جان بله می دانم، حالا منظورت چیه؟؟ ، گفت: آقای اسدی! هیچ می دانی که اگر یه شهیدی روز عاشورا بر دستان مردم خرم آباد تشییع بشود، چه غوغایی به پا می شود، چه فضای پرشوری را ایجاد می کند تو روحیه مردم ابوالفضلی خرم آباد ، گفتم: خب دیگه هاشم! منظورت چیه؟؟ گفت: آقا اسدی! من می خوام توی عملیات روز تاسوعا حضور داشته باشم ...
سه روایت از یک عاشورای استثنایی | از برپایی روضه خانگی تا داغی که با کرونا هم سرد نشد
خبرگزاری فارس-بیرجند؛ اللهم لک الحمد حمدَ الشاکرین، لکَ علی مُصابِهم الحمدلله علی عظیم رزیتی... ستایش خدا را، بر داغ بزرگ دل من و عشقت یعنی غمی عمیق اما بسیار عزیز حسین جان... هر چه گفتند که از تو ننویسند ولی، نام تو بیشتر از پیش سراپاست هنوز همانطور که امام راحل فرمودند محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است، ایجاد شور و حماسه حسینی هرساله قلب های بسیاری را در سراسر ...