حمله تند شیلا خداداد به مجری معروف عصرجدید غوغا به پاکرد + فیلم
سایر منابع:
سایر خبرها
اس ام اس و جوک های خیلی خنده دار و طنز
افتاد خشمگین شدم جوک خنده دار و باحال امروز هوا بارونی بود رفتم ماهی قرمز بخرم دختره اومد گفت آقا ماهیاتون خیس نشن جلو بارون . . . . میگن فروشنده رفته ته اقیانوس آب رنده میکنه جوک خنده دار بامزه شخصی نزد حکیم رفت و پرسید من بواسطه تلگرام با دختری زیبا آشنا شدم و قصد ازدواج با ...
علامه شیخ محمدتقی بهلول گنابادی
هم در قم درس خواندم و بعد برای درس خارج و اجتهاد به نجف رفتم. در آن وقت آقای سید ابوالحسن اصفهانی در نجف مرجع بودند. از ما پرسیدند: تو به چه کاری به نجف آمده ای؟ گفتم: حالا که مادر خود را به زیارت آورده ایم. او را برمی گردانم، ولکن دو باره برای درس خارج می آیم، چون که دوره سطحم تمام شده و باید درس خارج بخوانم و اجازه اجتهاد بگیرم. گفتند: از چه کسی تقلید می کنی؟ گفتم: از شما گفتند: به فتوای من ...
واقعاً نظیر شهریار کسی را نداریم
فارسی نیست؛ و این خیلی نکته ی مهمّی است. در عین حال شما ملاحظه میکنید که شهریار شعر فارسی را، جز در موارد بسیار معدود و استثنایی، جوری ادا میکند و میسراید، که جزو برجستگان فارسی زبان محسوب میشود و شعر او در طبقات بالای شعر فارسی قرار میگیرد. این نشان دهنده ی قوّت شعری و شاعریّت شهریار (رضوان الله علیه) است؛ بنابراین برای ما ایرانی ها، شهریار یک مایه ی افتخار ادبی است و برای همه ی کسانی که به ...
گفتگو با دکتر نفیسه مویدنیا جراح و متخصص زنان، زایمان، نازایی و زیبایی
دکتر نفیسه مویدنیا جراح و متخصص زنان، زایمان و نازایی و دارای بورد تخصصی هستند و تاکنون دارای سابقه درخشان بیش از هشت هزار، عمل های جراحی زیبایی، درمانی، زایمان های سزارین و طبیعی می باشند و در شهر رشت مطب تخصصی و پیشرفته زنان، زایمان و نازایی دارند و روزانه به درمان بیماران می پردازند. عضو انجمن جراحی های کم تهاجمی ایران در یک گفتگو به روش های درمانی و راهکارهای پیشگیری از بیماری های ...
نگاهی به زندگی شهید علی دهقان منشادی
بار به خاطر این که راننده لودر می ترسید سنگر بزند، ایشان بالای لودر رفت. پشت به نیرو های عراق، راننده لودر را بغل گرفت و می گفت: اگر دشمن گلوله بزند به من می خورد، شما کار کن. به صله رحم اهمیت زیادی قایل بود. هرگاه که به مرخصی می آمد به دیدن اقوام و آشنایان می رفت. در نوزده سالگی با خانم راست روش ازدواج کرد. در طول دو سال و شش ماه زندگی مشترک با همسرش خوش رفتار بود. ...
برخی ها به خاطر انقلابی بودن شهریار او را بر نمی تابند/ استاد هیچگاه از مدح و منقبت بزرگان دین فروگذار ...
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از تبریز بیدار ، امیرعلی آذرطلعت از جمله شعرای تبریزی است که مدتی در محضر استاد سید محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار) تلمذ کرده است. او اولین بار در دوران دبیرستان به حضور استاد رفته و شعری خوانده و بعد از آن این ارتباط تداوم داشته است. به مناسبت سالروز درگذشت شهریار، این شاعر نامی ایران و آذربایجان و روز بزرگداشت شعر و ادب فارسی سراغ این شخصیت ...
پژواک فریاد نواب نگرش و عمل او را متأثر کرد
صورت یخ زده وارد خانه شده بودند! ولی فرزندان حتماً باید دور هم جمع می شدند و صبحانه را با هم می خوردند. بعد از آن هم خیلی با محبت ضمن داستان، مسائل شرعی را می گفتند. گاهی هم روز بعد از ما سؤالاتی را می پرسیدند که مثلاً داستانی که گفتم چه بود؟ یا مسئله ای که مطرح کردم چه بود؟ یادم است من گاهی به جای جواب مسئله، داستان های نقل شده را تعریف می کردم و معلوم بود داستان را خوب تحویل گرفته ام! برای ما ...
مجلس می خواهد صمت بی وزیر بماند؟/مواضع دولتی ها یکی از دلایل گستاخی آمریکا و اروپا /بهانه جدید برای ...
تکرار می کند. جواد همسر، خواهر و شوهرخواهرش را داخل ماشین می فرستد و برمی گردد که فرد مزاحم را توبیخ کند. مقتول چاقو می کشد، جواد (متهم پرونده) هم یک لحظه چاقوی او را در دستش می پیچاند، باهم روی زمین می افتند و نوک چاقو به بدن خود مقتول فرو می رود. جواد که تصور نمی کرده زخمی جدی به وجود آمده باشد، با جداکردن مردم آنجا را ترک می کند؛ اما آن مرد به بیمارستان منتقل می شود (در دلیجان) و شش ساعت بعد فوت ...
۞ امام علی (ع) می فرماید:
قهرمانان موفق به گلزنی شده که رکورد فوق العاده به حساب می آید. 11:23- الهلال برای اولین بار در تاریخ باشگاهش، پنج برد متوالی را به دست آورده است. 10:52- عبدالعزیز سنگور بازیکن شباب الاهلی امارات رکورددار بیشترین تکل در لیگ قهرمانان آسیا 2020 است. 10:51- شهر خودرو نوزدهمین تیمی لقب گرفت که سه بازی ابتدایی خود در مرحله گروهی را با شکست به پایان رسانده است. ...
خداداد: تعارف نداریم! رحمتی دیگر نمی تواند گلری کند
میزان محبوبیتتان در شهر مشهد قصد حضور در کادر فنی شهر خودرو را ندارید؟ ببیند این فصل به همان دلایلی که در صحبت هایم برای شما شمردم کار شهرخودرو بسیار سخت است ضمن اینکه در جلسه ای که من با مهدی برگزار کردم بیشتر حول وحوش مباحث فنی بود و در این خصوص هرگز صحبتی به عمل نیامد. *من فکر می کنم از صحبت های شما تا به اینجا می توان این نتیجه را گرفت که مردم مشهد باید سطح انتظار و توقع خود ...
فائزه هاشمی: 16 سالگی ازدواج کردم، دوست مرد به صورت خاص یا تنها نداشتم/همه جا چادر سر نمی کردم
دانشجو بودم، در آن زمان مانتوها همه بلند و گشاد و تیره بود، سر کلاس چادر را برمی داشتم، مانتوهایم بلند نبود، معمولا رنگ روشن می پوشیدم یا بارانی که کمی چسبان بود. رئیس دانشگاه گفت ما می دانیم حجاب شما مشکلی ندارد، ولی شما که این طور می پوشید دیگران هم می خواهند همین کار را بکنند. گفتم خیلی هم خوب است که بپوشند. وقتی مشکلی ندارد، چه اشکالی دارد دیگران نیز آن را انجام دهند. مانتوهای دراز و گشاد که ...
سیدمنصور نبوی از آغاز تا شهادت/برادر نبوی طراح عملیات و مرد میدان عمل بود
...، این بار اولی بود که سید منصور را می دیدم ... وی ابراز می کند؛ آقا سید منصور با همان دیدار اول از من خوشش آمد و این موضوع را به خانواده اطلاع داد تا اینکه ما در سن 21 سالگی با هم ازدواج کردیم، پس از عروسی مدتی را مستاجر بودیم، کمی بعد رهسپار یکی از منازل مسکونی در صنایع چوب و کاغذ پهنه کلای ساری شدیم، در همان روز اول و اتمام اثاث کشی همسرم به جبهه رفت، حتی یک شب را در این خانه نخوابید ...
عابدینی نگذاشت مقابل پوهانگ در ترکیب اصلی باشم
صعود می کردم. این طوری شد که سال بعدش این دو تیم در هم ادغام شدند و اولین نفری را که کنار گذاشتند من بودم. قبلش آقای عابدینی تا می آمد در جمع بازیکنان صحبت کند من خنده ام می گرفت و ایشان هم در جمع می گفت آقای حلالی دارد می خندد. خودش می دانست چرا می خندم. من سال ها آن حرف ها را شنیده بودم در 34- 33 سالگی می دانستم کدام حرف درست است و کدام نادرست. به همین خاطر من را گذاشتند در لیست مازاد که رفتم ...
کلید ارتباط هامون بازان سرگشتگی و سادگی است/ کارم آهنگسازی برای فیلم هاست
در اواخر دهه هفتاد به عنوان آهنگساز، نوازنده و ناظر ضبط همکاری خود را با مرکز موسیقی صداوسیما آغاز کرده و گروه موسیقی ساکن روان را در سال 1380 تشکیل داده و طی این سال ها نیز با خوانندگان و پروژه های مختلف همکاری داشته، در گفتگوی پیش رو از چالش های آهنگسازی فیلم در ایران گفت. با نگاهی به کارنامه شما می توان پی برد که در بخش آهنگسازی فیلم حضور جدی تری داشته اید. چه شد سراغ سینما و ...
زندگی بدون روتوش شهید حججی در سربلند
هر کسی به فراخور روحیه و شرایطش مصاحبه کردم. فضای مصاحبه ها را بنا به شرایط تغییر می دادم شما مصاحبه ها را با خانواده شهید شروع کردید؟ زندگی بدون روتوش شهید حججی در سربلند نه من ابتدا به قم رفتم، یکسری از دوستانش در قم بود، دوست داشتم ابتدا فضای کلی شهید دستم بیاید بعد بروم سراغ خانواده ، تا دستم پر باشد که بیشتر بتوانم واکاوی کنم. ...
خانواده ستاره هشتم در عصر جدید
ساکن محلات مختلف قاسم آباد هستند. به همین بهانه به سراغ آن ها رفتم و درباره تجربه حضورشان در برنامه با آن ها گپ زدم. تنها شرق کشوری های فینالیست! رضا رودهی، مربی جوان تیم ستاره هشتم، است که پیش از این تیم پسران خورشید را نیز از مشهد به فینال عصر جدید برده بود. رودهی متولد 75 است و کارشناس تربیت بدنی. او 17 سال است که در رشته تخصصی طناب زنی کار می کند. 6 رکورد ملی و یک رکورد جهانی ...
۞ امام علی (ع) می فرماید:
که باعث کنار کشیدن این تیم شد، از مهم ترین خبرهای روزهای گذشته بوده است. در این پست می توانید تمام اخبار روزانه مسابقات لیگ قهرمانان آسیا را به صورت توئیتری دنبال کنید تا از تمام خبرهای ریز و درشتی این رقابت خبردار شوید: سه شنبه 25 شهریور 20:44- سانتی کازورلا هافبک اسپانیایی السد در دقیقه 55 برای دومین بار دروازه العین را باز کرد تا بازهم بازی به تساوی کشیده شود ...
بازار داغ اسلحه خانه های مجازی
را گرفتم. پس از چند بار بوق زدن تماس برقرار شد. صدای مرد جوانی را از پشت گوشی شنیدم. -بله بفرمایید. خودم را بلافاصله جمع وجورکردم و گفتم سلام. شماره شما داخل کانال بود. تماس گرفتم قیمت کلت را بگیرم. - چه کلتی میخوایی داداش؟ کوچیک باشه مثل شاهکش (قبل از اینکه وارد معامله بشوم درباره کلت ها و انواع آنها تحقیق کرده بودم). -داداش شاهکش دارم یک ...
کولبری با رویای مدرسه | گفتگو با مادر مانی؛ کولبر 14 ساله ای که برای خرید گوشی هوشمند از کوه سقوط کرد
.... شمرده شمرده و با مکث حرف می زند؛ با جمله های خیلی کوتاه. از 14 سالگی کولبری را شروع کرده؛ به سازندگی می گوید: چند نفری توی کوه بودیم؛ توی ارتفاعات نوسود. بار من ال سی دی بود. بقیه دورتر از من بودند. یکدفعه یکی از پشت با قنداق تفنگ زد پشتم. بعد که رفتیم بیمارستان گفتند شکایت نکن . مادر مبین، زن خوش صحبت و مهربانی است. اسمش غزاله است. ادامه کلام را می گیرد؛ می گوید برای مبین سخته ک ...
مهارت مدیریت افراد
مدیر پیش از آزمون، مدیر پس از آزمون... کارشناس پرونده مریض شده و نیامده بود. پرونده من روی میزش بود اما هیچکس قبول نمی کرد که به پرونده دست بزند. من هم باید نتیجه گزارش آن ها را چند روز بعد به دادگاه می رساندم، نتیجه اش برایم بسیار مهم بود. معاون اداره هم جلسه مهمی داشت و به نظر نمی رسید که به زودی بتوانم او را ببینم. به ناچار به طبقه بالا رفتم تا بتوانم با مدیر اداره صحبت کنم شاید ...
بریا (مقام بلندپایه امنیتی) خیلی از کار ها را مزورانه به دست پدرم انجام می داد و خود را کنار می کشید
شوروی مانع از ثبت رسمی ازدواج شان شد و برای همین هم دو بار دیگر دیدار هایی بی نتیجه با او داشت. دختر استالین سرانجام پس از مرگ شوهر هندی اش در 1967 [1346]به سفارت آمریکا در دهلی پناهنده شد، دو ماهی بین بازگشت به شوروی و یا مهاجرت به یک کشور خارجی سرگردان بود تا این که تصمیم نهایی اش را گرفت و برای همیشه به آمریکا مهاجرت کرد. سوتلانا چهار سال پیش از خروج از شوروی در ماه های ژوئیه و اوت ...
حاج قاسم: پیکر شهید بادپا به خاطر من بر نمی گردد
من نیستم بی سر و صدا خودت برو. گفتم نه می خواهم با هم برویم گفت پس اگر اینطور دوست داری بعد از مراسم بچه ها می رویم. اما قسمت نشد و یک سال بعد تنها به پیاده روی اربعین رفتم. به نجف که رسیدیم به اطرافیانم گفتم من پیاده روی نمی آیم. گفتند: چرا؟ گفتم: چون سیدجلال دلش می خواست بیاید پیاده روی و نتوانست دلم نمی آید بدون او بیایم. اما بالاخره مرا راضی کردند و رفتیم. در راه با او صحبت می کردم ...
تجارت بی رحم تر از سیاست
...، به او با همان قیمتی که تلفنی به توافق رسیدیم، پسته می فروشم و نمی گویم تلفن شما مربوط به چند روز پیش بود الان قیمت فرق کرده است! هرگز چنین کاری نمی کنم. اگر هم قیمت پسته کاهش داشت، طرف تجاری من از من با همان قیمت توافقی خریداری می کند. چون اگر این کار را نکند دفعه بعد به او پسته نخواهم فروخت. وقتی یک تاجر حرف می زند باید عمل کند زیرا حرف او سرمایه اوست. پس ترکیبی از دانش نظری و ...
به یاد شهید سیدمحمد صنیع خانی
رنج های محمد را داشت و برودت حس نبودنش. چند روزی بعد از شهادت سید محمد به دیدار پدر رفتم. ما دو نفر در اتاق تنها بودیم. توان نگاه به چشم هایش را نداشتم. دو سرو جوان خود، سیدحسن و سید محمد را در جنگ زیر خاک گذاشته و کمر خم نکرده بود. اما چشم هایش! پدر، برگه کاغذ کوچکی را به من داد و گفت: این را من سال ها پیش به سید محمد داده بودم. حالا به شما می دهم که مورد توجه تان ...