سایر منابع:
سایر خبرها
سرقت 5 میلیاردی از خانه زن ثروتمند
سارق آشنا بعد از این شکایت، تحقیقات به دستور مدرسی، دادیار شعبه چهارم دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. مأموران راهی محل سرقت شده و در های ورودی و در گاوصندوق سالم حکایت از آن داشت که سارق به خانه آشنایی دارد. با این احتمال که سارق همان مهوش باشد، تصویر او به همسایه های خانه شاکی نشان داده شد. یکی از همسایه ها با دیدن عکس مهوش گفت: این زن را قبلاً هم دیده بودم، او دوست صمیمی مینو – شاکی ...
اسیدپاشی مردی روی همسر موقت خود
... اسیدپاشی مردی روی همسر موقت خود فردی به سمت همسر موقت 49 ساله خود و فرزند وی در شهر جدید صدرا اسید پاشید. بیشتر بخوانید سرقت 5 میلیاردی از خانه زن ثروتمند زن تبعه اسپانیا وقتی بعد از دو روز از میهمانی دوستش به خانه برگشت متوجه سرقت از گاوصندوقش شد. بیشتر بخوانید ابعاد جدید از سناریوی هولناک هووی پیر پیرزنی که با یک سناریوی وحشتناک، هووی 38 ...
زن فریبکار کارمند بانک را به دردسر انداخت!
ن هم که دیگر المیرا را فراموش کرده بودم با 100 میلیون تومان از پس اندازهایم و همچنین قرض گرفتن از آشنایان منزلی را برای او رهن کردم و قولنامه منزل را به نام شکوفه زدم. بعد از آن هم با تهیه لوازم منزل برای او، به این ارتباط عاطفی در حالی ادامه دادم که خانواده ام نیز از این ماجرا بی خبر بودند ارتباط من و شکوفه همچنان ادامه داشت تا این که فهمیدم شکوفه باردار شده است با آن که قصد داشتم مقدمات ازدوا ...
گفت و گو با ناهید دایی جواد اولین خواننده زن ایرانی که با نام خودش مشهور شد
گفت و گو با ناهید دایی جواد ناهید دایی جواد متولد 1321 اصفهان، خواننده موسیقی اصیل ایرانی اهل ایران و از خوانندگان برنامه رادیویی گلها بود. ترانهٔ غروب کوهستان او از شهرت بالایی برخوردار است. این خواننده در سال 1396 در اصفهان درگذشت. مرحوم ناهید دایی جواد در بخشی از این مصاحبه می گوید: تمام خواننده های زن در آن زمان اسم مستعار داشتند. من اولین خواننده ای بودم که با اسم و ...
ترسویی که خودآزاری داشت
اسکاچ پر از کف که دارد صورت عروس مرده را تر و تمیز می کند تجسم کردم. عجب صحنه سورئالی می شود اتاق فرار با این ترکیب. قرار شد زن دایی روز و ساعت را رزور کند و با هم هماهنگ کنیم. هنوز هم نمی توانستم درک کنم چی شد که قبول کردم. اصلاً من را چه به اتاق فرار؟ به خانه که رسیدم تصمیم گرفتم برای آماده شدن، یکی دو دقیقه فیلم ترسناک ببینم. اصلاً به دقیقه دوم ...
زنم آبروی مرا برد / مینا با جوان آشنا روی هم ریخته بود
نابودی می دیدم. این گونه بود که آن تصمیم اشتباه را گرفتم و جوانی ام را به پشت میله های زندان کشاندم. چند ماه بود که خودم را به آن مرد آشنا نزدیک کرده بودم. بالاخره در یک فرصت مناسب در خانه مادرم با او قرار گذاشتم و او را به قتل رساندم. سپس برای آن که شناسایی نشوم، جسدش را درون چاه داخل حیاط انداختم و روی آن را سیمان کردم. اما دو روز بعد با پیگیری خانواده مقتول همه چیز لو رفت و ...
فضای مجازی فرصتی که در صورت عدم نظارت به تهدید تبدیل می شود
بودم را به وی ارسال کردم و فروشنده نیز محصول را برایم فرستاد. وی ادامه داد: سپس کالایی که به دستم می رسید با قیمت گزافی می فروختم و از مال دیگران در آمد دو چندان کسب می کردم. این متهم گفت: تا کنون با این شگرد، ده ها مورد کلاهبرداری انجام داده ام و در مجموع مبلغ 250 میلیون تومان از قربانیان کالا دریافت کرده ام. کلاهبرداری از طریق دریافت بیعانه از چند نفر ح ...
فیلم| پشت پرده کتک خوردن دختر آبادانی فاش شد
شخصی داشته و برای تسویه حساب وارد خانه شده که توسط اهالی داخل خانه و ماموران حراست منطقه دستگیر و تحویل ماموران کلانتری داده شده است. ساعتی پیش ویدویی از صورت خون آلود دختری در شبکه های اجتماعی منتشر شد که نقش بر زمین شده است و چند نفر او را دوره کرده اند. گفتگو با دختر کتک خورده آبادانی من همان دختری هستم که 30 مهر 99 در بریم،یکی از محله های آبادان مورد ضرب و شتم قرار گرفت ...
پاسخ منظوم به عذرخواهی یک خوشنویس
برای مشیری گذاشته بودند و من هم رفتم. داشتم می رفتم بالا خانم مشیری رو دیدم و حال و احوال کردیم و من خیلی ناراحت و منقلب شدم. اصلا یادم نیست که چه گفتم از بس مشوش بودم. فقط یادم است گفتم دفعه آخری که فریدون مشیری را دیدم به او گفتم: فریدون! همه رفتند ازین خانه، خدا را تو بمان! فریدون گفت: تو بمان! دعای من مستجاب نشد و نفرین او مستجاب شد... ...
اظهارات دختر آبادانی و پدرش و همچنین خانواده کارمند پالایشگاه آبادان درباره حادثه/ ویدئو
این فیلم که حاشیه های زیادی همراه داشت با موج اعتراضاتی از نحوه برخورد مامور حراست و لمس کردن بدن دختر و اقدام اعضای خانواده را به همراه داشت. اظهارات دختر آبادانی و پدرش درباره حادثه موقع حادثه بسیار عصبانی بودم و با کفش داخل خانه رفتم. وارد خانه شدم. اعضای خانواده به حراست خبر دادند و داد می زدند دزد... دزد... پدر دختر هم گفت: خصومت اینها شخصی و بین ...
اولین گفتگو با دختر کتک خورده آبادانی/عکس
در پی بازتاب گسترده ای که فیلم ضرب و شتم دختر آبادانی در فضای مجازی داشت، مقامات قضایی پیگیری موضوع را در دستور کار خود قرار دادند. ماجرا از این قرار بود که زن جوان وارد خانه یکی از کارکنان شرکت نفت شده بود و با خانواده وی درگیر شده بود. حجت الاسلام والمسلمین مرادی درباره این حادثه اظهار داشت: یک خانمی به خاطر اختلاف قدیمی و همچنین تسویه مالی با یکی از پرسنل شرکت نفت به منزل ...
جنایت در شب تولد مادر!
...> چقدر درس خواندی؟ اول دبیرستان. پدرم شیشه ای بود و با مادرم مدام دعوا می کرد و خانه پر از تنش و بدبختی بود. یک خواهر و برادر کوچک تر از خودم دارم. شرایط طوری شد که نمی توانستم درس بخوانم و ترک تحصیل کردم. بعد چه شد؟ پدر و مادرم سال 79 طلاق گرفتند. من نزد پدرم رفتم و مادرم دو بچه دیگر را با خودش برد. هر از گاهی به دیدن مادرم می رفتم که متوجه شدم او با مردی که 10 سال ...
انهدام باند سارقان منزل در پایتخت
...: سیما پس از انتقال به پایگاه ششم پلیس آگاهی در تحقیقات مقدماتی مدعی شد، چک های مسروقه را از دوستش به نام حمید گرفته است و حمید اکنون به جرم سرقت در زندان می باشد. این مقام انتظامی بیان داشت: کارآگاهان با استعلام از سامانه پلیس متوجه می شوند حمید دارای هشت فقره سابقه سرقت می باشد و اکنون در زندان در حال تحمل کیفر است که با اخذ دستور قضایی متهم از زندان تحویل و به پلیس آگاهی منتقل می ...
آقای شهردار! وقتِ خبرنگار حق الناس نیست؟
قرار دیروز(یکشنبه)، روز دوشنبه ساعت 11 در محل دفتر شهردار حضور پیدا کردم؛ چند نفر مراجعه کننده وارد دفتر ایشان شدند و پس از اتمام کار آنها بعد از 45 دقیقه مسئول دفترضمن عذرخواهی، از من دعوت کرد که نزد شهردار بروم. ماجرای تلخ نقد ما هم از همینجا آغاز می شود!!! وقتی که من در سالن انتظار نشسته بودم، سه نفر از مراجعان که نیم ساعت بعد از من وارد سالن شده بودند، نزد شهردار رفتند ...
توپ هم من رو از جام تکون نمیده!
سقف و دیوارهای بیمارستان توی بخش می پیچید و زمین را می لرزاند. مجروحان آرام روی تخت هایشان دراز کشیده بودند و من در آن غوغای توپ و خمپاره در سکوت فرو رفته بودم و با پرستاران دیگر به مجروحان رسیدگی می کردیم. گلوله باران همچنان ادامه داشت. دو تخت آن طرف تر از تخت محمدعلی خالی بود. به دیوار همان قسمت یک توپ اصابت کرد. در عرض چند ثانیه همه چیز به هم ریخت. هرکس در همان حالتی که بود بی حرکت ...
یادداشت های محمدعلی فروغی 1 آبان 1298؛ مبلغی در مسائل آذربایجان و لزوم اتفاق با یکدیگر صحبت کردیم
شکل باشد کنار می آییم. شما انگلیسی ها را برای این کار حاضر کنید. این مطالب را به نصرت الدوله گفتم. گفت: من فردا حاضر نمی شوم. شما باز زمینه مطلب را درست کنید، من پس فردا به بازدید آن ها می روم و دنباله مطلب را می گیرم. عصر به چای مهمان مادام رو بودم. بعد به منزل آمده لباس پوشیدم و شام به دعوت حاجی اصفهانی رفتم. بعد از شام در هوتل رقص بود. زن های خوشگل خیلی بودند اما معلوم بود که اکثر ...
نقشه دختر جوان برای سرقت 5 میلیاردی از گاوصندوق دوستش
من داد و به محض خوردن آن تقریبا بیهوش شدم؛ از ساعت 3 بامداد تا 11 شب آن روز خوابیدم و وقتی بیدار شدم هنوز در خانه سمیرا بودم. او بیرون رفته بود و وقتی برگشت گفت داروخانه بودم، اما هیچ دارویی همراهش نبود. من به دلیل احساس گیجی و خواب آلودگی 24 ساعت دیگر در خانه سمیرا ماندم و بعد به خانه ام برگشتم. یک هفته بعد وقتی سراغ گاوصندوقم رفتم، فهمیدم که ارز و طلاهایم سرقت شده است، درحالی که ...
مهمانی شبانه برای سرقت 5 میلیاردی
روز بعد وقتی به خانه ام رفتم با صحنه شوک آوری روبه رو شدم. گاوصندوقم خالی بود که حکایت ازآن داشت در همان دو روزی که من خانه فرشته بودم سارق به خانه ام دستبرد زده و همه طلا ها و جواهرات و پول های خارجی ام را سرقت کرده اند. سارق اموالم دوست قدیمی است وی در پایان گفت: من احتمال می دهم سارق خانه ام، فرشته است، چون او خبر داشت که طلا ها و جواهراتم را از صندوق امانات پس گرفته ام و ...
زن جوان گاوصندوق دوستش را خالی کرد و غیبش زد
شب بیهوش بودم. وقتی چشمانم را باز کردم هنوز در خانه سمیرا بودم. اما او نبود و ساعتی بعد وقتی برگشت، مدعی شد که برای خرید دارو از خانه بیرون رفته بود. اما دارویی همراهش نبود. به دلیل احساس گیجی و خواب آلودگی 24ساعت دیگر در خانه سمیرا ماندم و بعد به خانه ام برگشتم. اما وقتی به سراغ گاوصندوقم رفتم، با جای خالی ارز و طلاهایم روبه رو شدم. زن گفت: گاوصندوقم در حالی خالی شده بود که کلیدش فقط ...
صاحبخانه به مهمانی یک ترنس رفته بود
کرد به دنبال خرید قرص رفتم بودم که وقتی پیگیر قرص ها شدم عنوان کرد که قرص ها پیدا نکرده است و با اصرارهایش مرا 2 روز دیگر در خانه اش نگه داشت و میهمانی و دورهمی ها ادامه داشت. سرقت 5 میلیارد تومانی ستاره گفت: بعد از 3 روز به خانه خودم رفتم و یک هفته بعد وقتی به سراغ گاوصندوق رفتم دیدم 2 کیلو طلا، ارز، جواهرات و ساعت های گرانقیمت به سرقت رفته است و این در حالی بود که کلید ...
رفتن با خودمان بود و برگشت با خدا
امکان نداشت برگردم خانه. خانواده هم عادت کرده بودند و از من عملیاتی تر و نظامی تر شده بودند. وقتی هم می رسیدم آنقدر خسته بودم که نای بیدار ماندن نداشتم. شام خورده و نخورده، متوجه نمی شدم چه ساعتی خوابم می برد! سرگرد کشوری خیلی کوتاه از روزهای بعد از بازنشستگی می گوید: با اینکه زندگی بعد از بازنشستگی دنیای متفاوتی از دوران خدمت دارد، اما با گذشت این 6 ماه هنوز هم طبق عادت، همان ساعت 6 صبح ...
سرقت زن سابقه دار از 15نفر با آبمیوه مسموم
زن سابقه دار بعد از آزادی از زندان به بیمارستان ها می رفت و با تعارف کردن آبمیوه مسموم به مراجعه کنندگان، آنها را بیهوش و اموال شان را سرقت می کرد. به گزارش همشهری، نخستین مورد از این سرقت های سریالی روز 25تیرماه امسال در بیمارستان امام حسین اتفاق افتاد. شاکی زن میانسالی بود که به مأموران کلانتری106 نامجو گفت: در حیاط بیمارستان نشسته بودم که زنی به من آبمیوه تعارف کرد اما بعد از نوشیدن آن ...
سرقت طلایی از همراهان بیماران
نشسته بودم که زنی جوان کنارم نشست و سر حرف را باز کرد. من هم به او اعتماد کردم و درباره مشکلاتی که برای بیماران وجود دارد با هم حرف زدیم. لحظاتی که گذشت او آبمیوه ای از کیفش بیرون آورد و تعارف کرد. من هم به رسم ادب قبول کردم و آبمیوه را خوردم. بعد از آن ناگهان سرم گیج رفت و از هوش رفتم. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم طلاهایم که 10 میلیون تومان ارزش داشت سرقت شده است. بعد از مطرح شدن شکایت ...
اسیدپاشی روی زن موقت در صدرای شیراز
مقام ارشد انتظامی گفت: از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 خبر وقوع یک فقره سرقت به روش بیهوشی در بیمارستان امام حسین علیه السلام به کلانتری 106 نامجو اعلام شد و با حضور مأموران گشت کلانتری مال باخته که یک خانم میانسال بود اظهار کرد در حیاط بیمارستان امام حسین ( ع) نشسته بودم که خانمی آبمیوه ای را تعارف کرد که پس از نوشیدن آبمیوه بیهوش شدم و پس از هوشیاری متوجه شدم طلاهایم به ارزش تقریبی 10 میلیون ...
قتل به هواداری از صاحب کار
برادر که مالک مطبخ هستند هم در آنجا کار می کنند. بهرام، یکی از برادرها با خودروی پژو 405 خود غذا به در خانه ها می برد و آن روز هم او مثل من سفارش غذا داشت. خودش گفت در حال رفتن به خانه مشتری و رساندن غذا بوده که آئینه خودرواش به دست زن جوانی برخورد می کند. ظاهرا زن جوان سرگرم صحبت با تلفن همراهش بوده و با این اتفاق عصبانی شده و شروع به اعتراض کرده است. بعد هم ابتدا یک نانوا و سایر کسبه ...
رویانیان گفت احمدی نژاد من را فرستاده پرسپولیس را زمین بزنم
دیگر تیم را نمی خواهیم و برای فصل بعد باید جدا می شدم. * قرار نبود به پرسپولیس بروم اینکه فصل بعد به پرسپولیس رفتم حرف و حدیث ها را در مورد من بیشتر کرد ولی اصلاً در آن مقطع قرار نبود به پرسپولیس بروم. زمانی که گل را دریافت کردم پرسپولیس هدایتش در اختیار افشین قطبی بود و حبیب کاشانی مدیرعاملش بود ولی زمانی که به پرسپولیس رفتم داریوش مصطفوی مدیرعامل تیم بود و آن مجموعه رفته ...
صحبت های ساشا بارون کوهن درباره بازی در بورات 2
: طبیعتاً لباس های مخصوص [فت سوت] پوشیده بودم. چگونه باید وارد و خارج می شدم؟ [حراست] بدن همه را بررسی می کرد. یادتان باشد که آن روز پنج ساعت صرف گریم کرده بودم و گروه چهره ی مرا به چهره ی ترامپ تبدیل کرده بود. این لباس ها واقعاً بزرگ بودند. لباسی 140 سانتی متری که میان تنه ی مرا به ترامپ شبیه می کرد زیرا باید سعی می کردیم تا حد ممکن واقعی به نظر برسیم. بارون کوئن سپس توضیح می دهد: آنگاه ...
پرسه ی کافکا در ذهن نویسنده و مترجم گیلانی
آلمانی در پراگ (جمهوری چک کنونی) زاده شد . من نیز تا کلاس نهم را در خمام گذراندم آن زمان در منطقه ما کلاس 10 نبود برای همین برای ادامه تحصیل به رشت رفتم. در دبیرستان شاپور همه دانش آموزان حومه این مقطع تحصیلی را در یک کلاس قرار دادند و نام “اطرافیان” بر آن نهادند. چند سال بعد به تهران رفتم و در آنجا شهرستانی به حساب آمدم و هنگام اقامت در آلمان نیز یک خارجی به شمار می رفتم ؛ در واقع همیشه جزو ...