خانهسایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
بازیگر سریال جدید جواد رضویان: چرا ما را با مهران مدیری مقایسه می کنید؟
. ** از چه نظر؟ -اینکه این پسر واقعا مهربان است و با قلبش همه کار می کند. ** چقدر از ویژگی های رفتاری او شبیه به شما است؟ -اینکه به خانم و آقای مسن و بزرگترها کمک و محبت می کند. حالا ممکن است در این میان خرابکاری هایی بوجود آید. در حقیقت آقای انصاری گفت تو در این سریال قرار است نقش پسر من را بازی کنی. ** شما هم همان لحظه نقش را قبول کردید؟ ...
تجاوز جنسی ترامپ به یک زن جوان در اتاق پرو + جزئیات فاش شده
شده و به نوعی تاکید کرد که قصد تغییر سیستم امنیتی پلیس آمریکا را ندارد، خانم کارول در پیامی متنی و در پاسخ به این توییت خطاب به ترامپ گفت: " صبر کن ببینم. حالا تو می خواهی با تجاوز مبارزه کنی؟... تو خود بزرگترین دزد و متجاوزی. هیچ رئیس جمهوری در تاریخ آمریکا به اندازه تو دزدی و تجاوز نکرده است". جین کارول مدعی است که رئیس جمهور آمریکا در اواسط دهه 90 که کارول یک مقاله نویس بوده در یک ...
30 روز روزه استیجاری با یک کلیه | روایتی عجیب و واقعی از یک مادر
را هم بین این دیوارها رقم بزند. همین طور غرق در افکار خودم هستم که صدای حرف زدن زنی نظرم را جلب می کند، او هم یک ملاقاتی پای دیوار است که با مریضش حرف می زند، تا نزدیکش می روم و پسری جوان را آن سوی شیشه می بینم، با صدای بلند می گوید اینجا کرونا آمده زودتر کارهای ترخیص را انجام بده، زن بین خنده و گریه می گوید: تو که هر روز خودکشی می کنی حالا از کرونا ترسیدی؟ پسر با همان حالت وحشت زده ...
بقیه می تونن جوادِ دَوَت کنن، ما نیتونیم عباسِ دَوَت کنیم؟
عروسی نِییِم... بی بی دوباره سری تکان داد... - غلط کردن... میه شَر هرته که نیان؟ من خو میفَمم اینا دردوشون چی چیه که نیان. می ترسن باخان بیان ده تومن شواشی بییَرن... - چی چی بگم ننه، ولی حالا به خاطر هرچیه، میگن نی یان... بی بی فکری کرد... - باشه تا نیان، تو برو به فرک بقیه چیا باش، اُوردن مِمونا با من... فردای آن روز بی بی آمد ...
دکتر محمود انوشه و حرف های عوامانه اش درباره شعر
...، برای شو، و شور هیجان خوب است اما در حیطه علم و منطق و شناخت مناسب نیست. محمود انوشه متخصص تیپولوژی یا همان روانشناسی نگرش و استاد دانشگاه است. سخنرانی های بیشماری از او در اینترنت یافت می شود و مخاطبان بسیاری دارد. از رابطه دختر و پسر سخنرانی کرده تا عشق زن و شوهر به یکدیگر. فنون سخنوری را هم بلد است. اما تمام اینها دلیل نمی شود چنین شخصی در حوزه غیرتخصصی ...
پسر چوب فروشی که حالا کلبه های چوبی اش بیشتر از هتل 5 ستاره گردشگر دارد/ماجرای شنیدنی پسرِ جنگل
کنند و از هیاهوی شهر دور باشند. با این مقدمه می خواهیم برای شما از یک جوان 29 ساله ای بگوییم که خودش را وقف ساختن اقامتگاه کلبه های چوبی کرده تا هم طبیعت را حفظ کرده، هم برای دیگران اشتغال زایی کند و درواقع یک کارآفرین تمام عیار باشد. محمدجواد رحمانی خلیلی درگفتگو با خبرنگار اجتماعی برنا با اشاره به گذشته خود گفت: پدرم ورشکسته شده بود و از نظر مالی اصلا وضعیت خوبی نداشتیم. وقتی دانشگاه ...
داستان ازدواجی پرماجرا در قرآن
...: اگر چه من راضی بودم که مرا از خواب بیدار کنی و اینقدر سود را از دست ندهی، امّا حالا که تو بزرگواری کردی و احترام پدر پیرت را نگاه داشته ای، من، در عوض آن سودی که از دست داده ای، گوساله خویش را، بتو می بخشم و امیدوارم که خدای متعال توسط این گوساله، نفع بسیاری به تو برساند و آن درس عبرتی باشد، برای تمام جوانها که احترام پدر و مادر خویش را حفظ کنند. سه سال از این ماجرا گذشته و آن گوساله روز به ...
زیارت عاشورا همراه با ترجمه
روز از عمرت را توانستی حسین (ع) را با این زیارت ، زیارت کنی ، آن را انجام بده ، پس برای تو ثواب تمام این زیارت است . دانلود فایل صوتی زیارت عاشورا در ارتباط با زیارت عاشورا بیشتر بخوانید متن زیارت عاشورا و معنی زیارت عاشورا *- اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَهَ اللَّهِ و ...
رها شدن؛ خرید و فروش، تن فروشی!
شعار سال :باد ملایمی می وزید و برگ های زرد و نارنجی درختان پارک شوش را به زمین می ریخت، بوی سیگار و حشیش در هوا پخش بود؛ زن ها، مرد ها و حتی بچه های مچاله شده، در هم می لولیدند و سیگار و پایپ را بین انگشتان لاغر و استخوانی شان رد و بدل می کردند. زنی که لنگان لنگان راه می رفت، به دنبال چیزی برای بستن زخم عفونی شده پایش بود. مردی که نای راه رفتن نداشت بدن چروکیده اش را به سختی به زیر درختچه کوچکی کشید و ولو شد. زنی که مانتوی خردلی رنگ و رو رفته ای به تن داشت، در کنار چند چمدان و ساک و پتو نشسته بود، پسر بچه ای که مو ...
جان پدر کجاستی
غائله ای قهرمان من؟ کی سر می آید این غم بی حد و حساب؟ / انگار کابل است و فقط خون بی گناه چشمان مادران به در خانه دوختست / انگار کابل است و غم است و نگاه و آه جان پدر تو را که جوابی نمی دهی / من می سپارمت به گل و باغ و آسمان شاید که خون پاک تو می آورد شبی / مهتاب صلح را به شب سرد این جهان *** قاسم ساکنی اینگونه سرود: زمزمه ...
"شب فراق" از ملک الشعرا بهار
آرامگاه ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. شب فراق تو گویی شبان پیوسته است که زلف هرشبی اندرشب دگربسته است دل از تمام علایق گسسته ام که مرا خیال ابروی او پیش چشم ، پیوسته است نه خنجر و نه کمانست ابروان کجش که در فضیلت رویش دو خط برجسته است نشاط من ز خط سبز آن پسر باری چنان بود که فقیری زمردی جسته است ز سبز ...
نه گفتن را چگونه به کودک یاد دهیم؟
بگویند که تو وقتی به حرف دیگران توجه نمی کنی دوست داشتنی نیستی و آن زمان که به حرفها گوش کرده و مطیع هستی دوست داشتنی هستی ؛ بعد از آن کودک مشاهده می کند برای بقا نیازمند تایید دیگران است. وی متذکر شد: حالا که کودک نیازمند تایید دیگران شد؛ مثلا فردی می گوید شما پسر خوبی هستی و پیشنهاد می دهد بیا به پارک برویم. کودک در این شرایط می بیند که اگر پیشنهاد را قبول نکند آن را تایید نمی کنید؛ پس در ...
جلال حسینی: قرارداد من 1/5 میلیارد است / به پرسپولیس که می رسد می گویند نظارت و بازرسی اجازه نمی دهد!
تواناست ولی او باید آبدیده تر شود. برخی کارشناسان هم معتقدند شاید بازیکنان پرسپولیس اشباع یا فوتبال زده شده باشند. شما با توجه به حضور در مسابقات پرفشار لیگ قهرمانان آسیا فرصت ریکاوری مناسب هم نداشتید. این حرف را قبول داری؟ زمان ریکاوری کم بود اما ما نه اشباع شده ایم و نه فوتبال زده! به کمی زمان نیاز داریم تا دوباره همان تیم شاداب قبلی شویم. البته باید سایرین هم کمک کنند و نباید تمام ...
با وحید هاشمیان از لایزپیک تا مسی و مورینیو
چکار کنند که راه برای آنها هموارتر شود؟ اتفاقا چندی قبل پدر و پسر پیش من آمدند و در این باره سوال کردند. وقتی پسر حرف می زد صدایش و دستش می لرزید. ببینید بعضی از خانواده ها دوست دارند پسرشان در نوجوانی لژیونر شود و به خارج از ایران برود. به خاطر همین است حتی بچه خود را تحت فشار قرار می دهند. فرزندی که عشق به فوتبال نداشته باشد، شک نکنید موفق نخواهد شد. مهمتر از عشق خانواده به پیشرفت بچه ...
ریحانه پارسا برهنه شد! اما تو گلشیفته نیستی! + تصاویر
.... در همان ایام پخش "پدر" در مراسم اختتامیه جشن حافظ وقتی او با دودست در جیب روی سن آمد و خیلی ها به نشانه اعتراض سوت زدند، معلوم بود که ستاره جدیدی در بازیگری پدیدار نشده، بلکه نهایتا یک "شاخ اینستاگرامی" جدید پیدا شده است! همه این ها مدام سیستم فشل چهره سازی در ایران-خصوصا تلویزیون- را به خاطر می آورد. اما قبل از اینکه وارد حواشی بعدی او شویم باید یک سؤال اساسی را مطرح کنیم. اگر درکنار این ...
کتابی که به درخواست حاج قاسم نوشته و منتشر شد
کشور را از داخل لکه دار کنند. در تمام این مبارزه ها شهید محمد جمالی خودش را سرباز حاج قاسم می دانست. حتی بعد از بازنشستگی در مأموریت های سخت و جان فرسا فرمانده اش را همراهی می کرد. شهادتش شبیه به زندگی اش بود شهید محمد جمالی وقتی به شهادت رسید که مبارزه در جبهه سوریه هنوز علنی نشده بود و شهادت او، آن طور که باید برای خیلی از مردم جامعه آشکار نشد؛ حتی خیلی ها خبر شهادت او را ...
سودجویی از بازار داغ ثبت نام لاتاری و سودای مهاجرت به غرب
بار رفته بود. هزینه ثبت نام در عکاسی او به همراه یک عکس مقبول لاتاری 80 هزار تومان است. در عکاسی دیگر، دختر حدود بیست و پنج ساله ای با ظاهری آراسته پشت میز پذیرش نشسته است و سعی دارد مرا برای گرفتن عکس مخصوص در عکاسی شان و ثبت نام در همان جا توجیه کند. می گوید: عکس مناسب در قرعه کشی خیلی تأثیر دارد. او توضیح می دهد: دوسال پیش، یکی برنده لاتاری شده بود. وقتی برای مصاحبه رفت سفارت، به خاطر ...
درباره حاشیه های فراوانی که دو نامزد انتخابات آمریکا به راه انداخته اند
شدن به رینگ انتخابات آمریکا، لباس سیاست مدار کهنه کار آرام را از تن به در کرد و در مناظره ها و سخنرانی های انتخاباتی درست مثل ترامپ سفت و سخت حمله می کرد، از هیچ کدام از حرف هایش کوتاه نمی آمد و منطق را در گوشه ای گذاشته بود تا شاید بعد از پیروزی در انتخابات آن را بردارد! حالا از خفه شو گفتن جو بایدن به ترامپ که به گیفی در اپلیکیشن های پیام رسان تبدیل شده، تا بزرگ نوشتن حروف به سیاق ...
دخترها هم شهید می شوند...
مرودشت شیراز به دنیا آمد. والدینش به خاطر ارادتی که به خانم فاطمه زهرا(س) داشتند نام راضیه را برایش برگزیدند. روزها یکی پس از دیگری سپری می شدند. راضیه بزرگ تر می شد و با وجودش شور و نشاط مضاعفی به خانه می بخشید. از همان کودکی روحیه ای شاداب و پرشور و نشاط داشت و لطافت و مهربانی اش به وضوح در برخورد با اطرافیان آشکار بود. راضیه تا پیش از بهار 16 سالگی اش موقعیت های چشمگیری را در زمینه ورزش کاراته ...
ساقی بیا...
هومن حکیمی / اشاره: به همکارم می گویم؛ گاهی حسودی می کنم به اصحاب کهف. دلم می خواهد مثل آنها چندین سال بخوابم و وقتی بیدار شدم، ببینم که همه مشکلات مان تمام شده است. زندگی مان شده جنگ هرروزه با مشکلات گوناگون، شده روزمرگی متوالی، شده تلاش برای اینکه به حداقل ها برسیم و به آنها بسنده کنیم... . همکارم در سکوت نگاهم می کند و چیزی نمی گوید؛ سراپا در باد ایستاده ام/ من فقط یک نفرم ... ...
ماشین مشتی ممدلی نه بوق داره نه صندلی
...> مجبور شدم با این قراضه بیفتم تو خیابونا. مسیریابیم افتضاحه، ولی مجبور شدم مسافرکشی کنم. تا حالا هم کلی امتیاز منفی از این و اون گرفتم. فکر کنم همین روزاست از اسنپ هم بندازنم بیرون. به گاوم که در متروی تجریش زاییده بود فکر کردم. گویا چندتا گوساله دیگر هم زایید. گفتم: آقا من اصلاً واسه این که نتونستم ایستگاه مصلی رو تو مترو پیدا کنم و پیاده شم، تا این جا اومدم. حالا از ...
شعر شاعران درباره حمله تروریستی دانشگاه کابل با عبارت جان پدر کجاستی؟
: شنیده ای این خبر شگفت را؟ با خبرش مرا چه کار؟ جان پدر کجاستی؟ خبر رسیده لشگری به دشت غنچه تاخته تو را چه کار با سوار؟! جان پدر کجاستی؟ در دل این خاک غریب داغ هزار لاله است بخوان، بخوان، بخوان هَزار! جان پدر کجاستی؟ محمدحسین انصاری نژاد جان پدر کجاستی ؟ اما جواب کو؟ آن سرو خواب رفته به روی کتاب کو؟ ...
۞ امام علی (ع) می فرماید:
...: من اصلا این آقا را نمی شناسم و دلیلی نمی بینم جوابش را بدهم. من فقط باید جواب هوادار واقعی پرسپولیس را بدهم. آقای کامبیز دیرباز شما یک نفر درباره من حرف نزن و نخواه که با گفتن اسم من و همچنین پرسپولیس دنبال فالوور باشی. شمایی که نمی دانی فوتبال چیست به چه حقی درباره من حرف می زنی؟ شمایی که قطعا اگر کارگردان یا تهیه کننده ای به تو 50 میلیون بیشتر بدهد فیلم را رها می کنی و به سراغ فیلم دیگری می ...
چشمانی که تسخیرم کرده بود
چشمانی که تسخیرم کرده بود به گزارش گلونی دادَش سِتان را آناهیتا فراهانی می نویسد: مرد: احساس می کردم خون به مغزم نمی رسه. من داشتم با خودم و زندگیم چی کار می کردم. از طرفی دلم مثل پسر بچه های 15 ساله غنج می رفت. آقای قاضی، نمی دونید تو 40 سالگی حس 15 سالگی داشتن یعنی چی. سعی می کردم همه ذوق و شوقم رو پنهان کنم، ولی اون زن من رو از ...
حسرت سفر به افغانستان
تصویرهایی از جانستان کابلستان روشن شد و باز داغ آن سفر که نرفته بودم. همین یکی دو روز پیش باز داغم داغ تر شد، من توی آن سفر که نرفتم، می خواستم دانشگاه کابل را هم ببینم. حالا اما دانشگاه کابل برایم گره خورده با آن پیامک که گفته بود: جان پدر کجاستی. من توی این پیام غم نمی بینم، هر کار می کنم اضطراب از دلش پیدا نمی کنم به جایش عمقی از مهربانی پدرانه را می بینم که با ادبیاتی ریشه ...
شاعران ایران و افغانستان با عبارت جان پدر کجاستی؟ شعرها گفتند
پا خوردی و افتادی در تابه بیگا نگان بریان شدی کابل کابل منم کابل تویی کابل همه هستیم تنها نه تو در این میان قربان شدی کابل از هر طرف با هر کسی در هر زمان که بود ویران شدی ویران شدی ویران شدی کابل گفتم که دور از تو روم دل بر کَنم از تو در زیر زیر پوستم پنهان شدی کابل هستی سراسر جانِ ما بودی تو کابل جان حالا چه شد که این همه ...
شاعران ایران و افغانستان با عبارت جان پدر کجاستی؟ شعرها گفتند
پا خوردی و افتادی در تابه بیگا نگان بریان شدی کابل کابل منم کابل تویی کابل همه هستیم تنها نه تو در این میان قربان شدی کابل از هر طرف با هر کسی در هر زمان که بود ویران شدی ویران شدی ویران شدی کابل گفتم که دور از تو روم دل بر کَنم از تو در زیر زیر پوستم پنهان شدی کابل هستی سراسر جانِ ما بودی تو کابل جان حالا چه شد که این همه ...
لیگ برتر؛ تب فوتبال را در استان کرمان داغ می کند
و ماراتُنِ مهیج رقابت خواهند کرد و این تیم ها به خاطر عملکردی هم که در بازار نقل وانتقالات داشته اند، و خریدهایی که انجام داده اند، جذابیت شان چند برابر شده است. اصلا مسابقه بین این دو تیم که یک دربی و شهرآورد محسوب می شود خودش به تنهایی، فوق العاده پرحرارت خواهد بود. اگر چه درب ورزشگاه ها به دلیل شیوع بی رحمانه کرونا، همچنان به روی علاقه مندان به فوتبال بسته است و دیگر خبری ...
انتظار فرج؛ مرهمی بر زخم ها
یوسف ثقفی؛ که حافظ کل قرآن بود و 23 سال حکومت کرد و بیش از یکصدهزار شیعه را در مدت استانداری خود به شهادت رساند. یکی از تفریح های حجّاج این بود که، سفره پهن می کردند و می گفت یک شیعه علی بن أبیطالب را هم بیاورید. آن گاه دستور می داد تابه ای داغ کرده و سر شیعه را از بدن جدا کرده و تابه داغ را روی رگ های تازه قطعه شده او می گذاشتند تا خون از رگ هایش خارج نشود. این بدن که هنوز خون در آن جریان داشت ...
