سایر منابع:
سایر خبرها
نگاهی کوتاه به زنان در شاهنامه | شیرین و وفاداری به همسر
گنهکار و افسونگر خواند که دل خسرو را به دست آورده بوده است. شیرین برآشفت و پاسخ داد: بدکارترین فرد آن است که پدر می کشد و آیا شرمت نمی آید که مرا این گونه با این کلمات می رنجانی؟ چندی بعد، دوباره شیرویه به شیرین پیغامی داد و او را نزد خود فراخواند و این بار شیرین پاسخ داد: اگر خواهی نزد تو آیم، باید جمعی از بزرگان را گرد هم آوری تا در آن انجمن پای گذارم. انجمنی تشکیل دادند و شیرین سیاه پوش ...
عشقی کورکورانه دختر 16ساله به مرد هوسران
زبان ازدواج کرده ام که همه کارهایش را با حیله گری پیش می برد. داوود شیوه های کلاهبرداری را از دوست هم دانشگاهی اش آموخته بود و به هیچ کس رحم نمی کرد. او که در کار معاملات املاک بود، با همان زبان چرب و نرمش ریسک های بالا انجام می داد و طوری دیگران را فریب می داد که هیچ کس باورش نمی شد . این دختر فریب خورده می گوید: او مرا نیز چنان فریفته بود که گاهی مجبور می شدم در کلاهبرداری های خانوادگی ...
اولین گفتگو با بهلول، قاتل شیما صباگردی: من قاتل نیستم
.... آن دختر که بود؟ اینها صحت ندارد. من با پای خودم به اداره پلیس آمدم و کسی مرا دستگیر نکرده. هیچ دختری هم در خانه من نبود. من هر بار که احضار شدم و احضاریه به دستم رسید با پای خودم به اداره آگاهی رفتم. بار اول که مدت ها قبل بود و من تهران بودم و بار دوم هم همین چند روز پیش بود که با برادرم شهرستان بودم و وقتی به من زنگ زدند با پای خودم به تهران آمدم و خودم را معرفی کردم. در ...
با کریمان کارها دشوار نیست
و هزاران حیف که تا آن زمان از گلشن زیارت ریحانه رسول و علی (ع) گلی نچیده بودم. امّا، کنون دل بر این خوش کرده ام که من پا برهنه بگیتی، گدای کوی دخت زهرای اطهرم و روی بر سرای کریمه ای نهاده ام از خاندان ولایت، با دست گدایی به سوی بانویی دراز نموده ام که اُخت سلطان غریب طوس است. دانسته ام که یک نفس بی یاد بی بی (ع) زندگانی مشکل است و مشکل تر از آن بی حدیث لعل بی بی، شیرین بیانی نمودن ...
متهم به قتل شیما اعترافش را پس گرفت
می کردم و می فروختم. پدر شیما گفته وقتی تو دستگیر شدی، دختر جوانی در خانه ات زندانی بود که چند روز بعد از دستگیر شدن تو آزاد شد. آن دختر که بود؟ اینها صحت ندارد. من با پای خودم به اداره پلیس آمدم و کسی مرا دستگیر نکرده. هیچ دختری هم در خانه من نبود. من هر بار که احضار شدم و احضاریه به دستم رسید، با پای خودم به اداره آگاهی رفتم. بار اول که مدت ها قبل بود و من تهران بودم و بار دوم هم ...
تجاوز جنسی به دختر دانشجوی 22ساله
اگر کوچکترین صدایی کند، او را خواهد کشت. جنیفر می گوید: به او گفتم کارت اعتباری، کیف پول، و ماشین من را بردار و برو، ولی او گفت پول مرا نمی خواهد... و آن موقع بود که فهمیدم چه اتفاقی قرار است بیفتد... جنیفر با خودش قسم خورد که اگر از آن مهلکه جان سالم به در ببرد، انتقام خود را از مرد متجاوز بگیرد: او باید می توانست او را به پلیس معرفی کند، باید به هر قیمتی او را به دست قانون بسپرد و به سزای عمل ...
بهلول 70 ساله راز جسد و قتل شیما صباگردی مقدم را فاش کرد +عکس و فیلم
از مسیرهای غیر اصلی که بلد بودم جسد را منتقل کردم. چون نمی خواستم دستگیر شوم از مسیرهای بی راهه به محل دفن جسد رفتم. بعد از دفن جسد به محل خاک کردن جسد شیما رفتی؟ بله، در این مدت 2 بار به آنجا رفتم که ببینم کسی به محل دفن جسد رفته است و راز مرگ شیما صباگردی فاش شده یا نه. کسی از این ماجرا خبر داشت؟ نه، هیچ کسی اطلاع نداشت. دختر دیگری در خانه ...
معرفی کتاب راهبی که فراری اش را فروخت، نوشته رابین شارما
در پی حقوقی اش معروف بود. به آرامی آنجا ایستاده بودم و به خاطر شوک حاصله از صحنه ای که اندکی پیش شاهد آن بودم، دست و پایم کرخت شده بود. جولیان منتل بزرگ هم اکنون مانند یک قربانی به نظر می رسید که همچون کودکی درمانده بر روی زمین به خود می پیچید، می لرزید، اندامش به رعشه افتاده بود و مانند یک بیمار روانی، عرق می ریخت. از آن لحظه به بعد، همه چیز با حرکت آهسته به نظر می رسید. مشاور حقوقی او ...
نگاهی به همسران بایدن و کامالا هریس
برخی دانش آموزان نمی دانستند دکتر ب چه کسی است. او حتی با استفاده از نام خانوادگی اصلی خود جیکوبز از پایان نامه خود دفاع کرد. وی در مصاحبه ای با مجله ووگ درباره تجربه بودن همسر معاون رئیس جمهور می گوید: بسیاری شب ها ضیافت عصرانه یا شام داشتیم. از کلاس درس به خانه برمی گشتم و بعد از نیم ساعت استراحت یا دراز کشیدن بلند می شدم و به طبقه پایین می رفتم تا از مهمانان میزبانی کنیم. ...
با کاهش سطح توسعه یافتگی خشونت علیه زنان بیشتر می شود
یک ماه، دوبار او را برای دو نفر صیغه کرده بودند و پس از آن تصمیم داشتند او را به اجبار شوهر دهند و در واقع بفروشند. چون دختر مقاومت می کرده به او شک کرده بودند که شاید با کسی ارتباط دارد بنابراین تصمیم گرفتند از او تست بکارت بگیرند و در صورت منفی بودن او را بکشند، شیخ طایفه تاکید داشت که زودتر دختر را کشته و ننگ را پاک کنند، در نهایت از او تست گرفتند، چون منفی بود از کشتن اش دست کشیده و او را به ...
به مناسبت بیست و چهارمین سالگرد شهادت امیر شهید سرتیپ محمدجعفر نصراصفهانی
... بخشنده بود ملوک نصراصفهانی، خواهر شهید: دو ماه آخرش را در بیمارستان بالای سر او بودم و تازه او را شناختم و فهمیدم که بخشی از حقوقی را که می گرفته به کسانی می بخشیده است که می خواسته اند دختر عروس کنند. پدرم به حج رفته و برایش ساعت گران قیمتی به عنوان سوغات آورده بود. چند وقت بعد دیدیم که دستش نیست. از او سوال کردیم که ساعت چه شده. گفت: رفتم عروسی و دیدم داماد ساعت ندارد؛ به ...
نشانه های تواضع و فروتنی
...> آن مرد فهمید که او حضرت سلمان است در پای او افتاد و دست او را بوسه می داد و می گفت: مرا ببخش که شما را نشناختم. حضرت سلمان فرمود: این بار را به خانه ات باید برسانم و رسانید، بعد فرمود: اکنون من به عهد خود وفا کردم، تو هم عهد کن تا هیچکس را به بیگاری(عمل بدون مزد) نگیری و چیزی را که خودت می توانی ببری به مردانگی تو آسیبی نمی رساند(4) منابع: 1- بحار الأنوار ؛ ج 70 ص 231 2- برگرفته از کتاب: آینه داران حقیقت ص 441 3- محدث قمی، کحل البصر، ص 100 و 101 4- جوامع الحکایات ص 178 ...
معرفی 10 فیلم ترسناک از سلطان وحشت، استیفن کینگ
به وی می تازند و سرانجام در اپیزود موسوم به چیزی برای گرفتاری تو با بازی لسلی نیلسن فقید یک مرد ثروتمند، اما روانی را پیش روی خود می بینیم که تصمیم می گیرد همسر بی وفای خود و دوست پنهانی وی را به بیرحمانه ترین شکل ممکن مجازات و معدوم کند و البته موفق هم می شود. 10- پنجره پنهانی (Secret Window 2004) استیفن کینگ همواره دوست داشته نویسندگان و بواقع کاراکتر هایی صاحب این حرفه را ...
مشکل بزرگ در مورد فرزندخواندگی فرهنگ جامعه است
آگاهی می کنند، اما آدم ها را در آن شرایط درک نمی کنند. انتظار داریم دیگران ما را درک کنند، اما خودمان دیگران را درک نمی کنیم. جالب است وقتی من در فرانسه بودم از یک دختر به راحتی می پرسیدند حال پدرت چطور است؟ می گفت منظورتان کدام پدرم است؟ من پدر سومم را خیلی دوست دارم. همه مدرسه هم اطلاع داشتند. مادرش ازدواج کرده بچه دار شده بعد سه دوست گرفته است. اما این دختر از دوست سوم مادرش خوشش می آید. ...
مارتین امیس: به اصل لذت در کتاب خوانی متعهدم
یکی در جنگ. بهترین کتابی که تا به حال هدیه گرفته اید چیست؟ رمان اول دیوید سیمون: آدم کشی: یک سال در خیابان های کُشنده (1991). مثل هر چیز دیگری که او نوشته، این کتاب ترکیبی از سطح بینشی رمان گونه با بنیه فوق العاده روزنامه نگاری است. و من در مجموعه ای به نام کتاب هایی که کاش من نوشته بودم قطعه ای درباره آدم کشی سیمون نوشتم. اگر شخصی تر بخواهم بگویم این تجربه مرا در کوهپایه های دوستی ...
نگاهی به زندگی امام جواد(ع)
...> امام موسی بن جعفر علیه السلام به یزید بن سلیط می فرمایند: ... بعد از من امر امامت با پسرم علی است. ای یزید وقتی که بعد از من او را ملاقات کردی و خواهی کرد به او مژده بده که پسری امین، ماءمون و مبارک برایش متولد خواهد شد او به تو خبر می دهد که تو مرا ملاقات کرده ای ، به او بگو کنیزی که آن پسر از او به دنیا خواهد آمد از بستگان ماریه قبطیه کنیز رسول خداست. اگر توانستی سلام مرا به آن کنیز (مادر امام ...
هادی ساعی:لقبم زیدان تکواندو بود
سال های 2002 تا 2005 که برای اولین بار مرا دید، گفت که همیشه دوست داشتم ببینم این هادی ساعی کیست و چطور در حضور ما کره ای ها که ابداع کننده تکواندو هستیم، در صدر رنکینگ جهانی قرار دارد، دوست دارم بدانم رمز موفقیت تو چیست که من هم گفتم تمرین، تمرین و باز هم تمرین. این خاطره هم هیچ گاه از ذهنم پاک نمی شود. شهر ری، خطه ای قهرمان پرور است قهرمان داستان ما در محله معروف چشمه علی ...
متهم: شیما را 2 هفته در خانه حبس کرده بودم
دوباره به اداره پلیس رفت و این بار گفت که دخترش ساعتی قبل از ترمینال بیهقی حوالی میدان آرژانتین با مادرش تماس گرفته است. سپس مأموران راهی ترمینال شدند و دریافتند دختر گمشده از مغازه ای که صاحب آن مرد جوانی است با خانه شان تماس گرفته است. بررسی های دوربین های مداربسته نشان داد دقایقی بعد از خارج شدن شیما از مغازه، مرد سالخورده ای به سراغ او می آید و پس از دقایقی صحبت او را سوار خودروی پرشیای ...
متهم به قتل شیما اعترافش را پس گرفت | من جسدش را دفن کردم ولی قاتلش نیستم | جسد دختر کجاست؟
. دوستم لباس های دست دوم را با یک وانت برایم می آورد و من در خیابان ها بساط می کردم و می فروختم. پدر شیما گفته وقتی تو دستگیر شدی، دختر جوانی در خانه ات زندانی بود که چند روز بعد از دستگیر شدن تو آزاد شد. آن دختر که بود؟ اینها صحت ندارد. من با پای خودم به اداره پلیس آمدم و کسی مرا دستگیر نکرده. هیچ دختری هم در خانه من نبود. من هر بار که احضار شدم و احضاریه به دستم رسید، با ...
قبل از قیصر
به استقبال او که در اتاق باز شد و جوانی با چهره آرام و محجوب ولی نگاهی کنجکاو قدم به داخل گذاشت و مرا که دید همانجا جلوی در ایستاد و آهسته پرسید: آقای مختار؟ رفتم جلو و با او دست دادم و با خوشحالی گفتم: بله آقای کیمیائی، من مختار هستم. خیلی ممنونم که تشریف آوردین. و اشاره کردم به یکی از صندلی های جلو میز کار: بفرمائین. در حالی که نگاهش با یک جور کنجکاوی آشکار روی من و فضای دفتر کارم در ...
متن کامل دعای ابوحمزه ثمالی +ترجمه
انْبَسَطَتْ رَغْبَتی وَلَکَ خالِصُ رَجآئی وَخَوْفی و در آنچه پیش تو است (جامه) شوقم (دامن) گسترده و امید خالص و ترسم وَبِکَ اَنَِسَتْ مَحَبَّتی وَاِلَیکَ اَلْقَیتُ بِیدی وَبِحَبْلِ طاعَتِکَ مَدَدْتُ تنها از تو است و به تو محبتم انس گرفته و دست به جانب تو انداخته ام و به ریسمان اطاعت تو بند کردم رَهْبَتی [ یا ] مَوْلای بِذِکْرِکَ عاشَ قَلْبی وَبِمُناجاتِکَ ...
زنانی که تخصص و تیم حرفه ای دارند خانه امن تاسیس کنند
از او تست بکارت بگیرند و در صورت منفی بودن او را بکشند، شیخ طایفه تاکید داشت که زودتر دختر را کشته و ننگ را پاک کنند، در نهایت از او تست گرفتند، چون منفی بود از کشتن اش دست کشیده و او را به اجبار شوهر دادند. فجایع مربوط به زنان به همین جا ختم نمی شود، به عنوان مثال ادعا می شود که خون بس سنتی منسوخ شده است در حالی که یک مورد به من معرفی شد که در استان آذربایجان غربی، دختری که به زور به ...
عکس لورفته از مهران مدیری در مهمانی خصوصی + عکس
مهران مدیری کارگردان و بازیگر معروف سینما و تلویزیون در هجدهمین روز از فروردین ماه سال 1346 در تهران متولد شد. مهران مدیری بعد از گرفتن دیپلم وارد دانشگاه شد ولی به خاطر علاقه اش به بازیگری دانشگاه را نیمه کاره رها کرد و وارد دنیای هنر شد، او در سال 1368 کار در رادیو را آغاز کرد و به مدت شش سال در داستان شب مشغول کار گویندگی بود. چکیده بیوگرافی مهران مدیری درکودکی ...
حرمت مؤمن افضل از کعبه
روز با غذای خود تناول میکند " رقیب مولوی فریاد زد: "این سرکه نیست بلکه شراب است... شمس در شیشه را باز کرد و در کف دست همه مردم از جمله آن رقیب قدری از محتویات شیشه ریخت و بر همگان ثابت شد که درون شیشه چیزی جز سرکه نیست. رقیب مولوی بر سر خود کوبید و خود را به پای مولوی انداخت، دیگران هم دست های او را بوسیدند و متفرق شدند. آنگاه مولوی از شمس پرسید: برای چه امشب مرا دچار این فاجعه ...
جنایت بخاطر طلب 9 میلیونی / زندگی قاتل در گروی تصمیم رئیس قوه قضائیه
دست داشت. می خواستم ترمز کنم اما چون ترمز ماشین مشکل داشت و زمین هم لیز بود، نتوانستم ماشین را کنترل کنم. به همین خاطر وانت به بهروز خورد و افتاد از این اتفاق خیلی عصبانی شد و فکر کرد من عمدی به او زده ام. وقتی پیاده شدم، با همان میله به من حمله کرد و مرا زد. من هم عصبانی شدم و میله را از دستش گرفتم و ضربه ای به سرش زدم که از هوش رفت. خیلی ترسیده بودم او را در قسمت عقب وانت انداختم تا به ...
تفریح شاد و لاکچری همسر دوم استاد شجریان + عکس
خوانساری متولد 1344 در تهران ، طراح و نقاش ایرانی است. فارغ التحصیل لیسانس زبان فرانسه در دانشگاه سوربن پاریس می باشد که در دومین تجربه زناشویی خود با استاد شجریان ازدواج کرد و حالا یک فرزند پسر نیز دارد و نام فعلی اش کتایون شجریان است. وضعیت ازدواج و همسر کتایون خوانساری خانم خوانساری اولین بار در سال 1363 وقتی 19 ساله بود با یک آقای ایتالیایی ازدواج کرد که ثمره این زندگی یک دختر ...
داستان ازدواجی پرماجرا در قرآن
...: اگر چه من راضی بودم که مرا از خواب بیدار کنی و اینقدر سود را از دست ندهی، امّا حالا که تو بزرگواری کردی و احترام پدر پیرت را نگاه داشته ای، من، در عوض آن سودی که از دست داده ای، گوساله خویش را، بتو می بخشم و امیدوارم که خدای متعال توسط این گوساله، نفع بسیاری به تو برساند و آن درس عبرتی باشد، برای تمام جوانها که احترام پدر و مادر خویش را حفظ کنند. سه سال از این ماجرا گذشته و آن گوساله روز به ...
جهاد در راه خدا نصیب هر کس نمی شود/ علائق دنیوی باعث دوری از خداوند است
اند تکلیف ما را سیدالشهدا معلوم کرده است پس باید ادامه دهنده راه حسین باشیم باید هدف حسین هدف ما باشد و آنرا دنبال کنیم و حسین وقتی که می خواست بسوی کربلا برود هدف خود را مشخص کرد و فرمود که من بجز احیاء دین جدم و امر به معروف و نهی از منکر هدفی ندارم پس ای ملت غیور ایران دیدید که حسین چگونه اداء تکلیف کرد هم اکنون نیز تاریخ تکرار شده و پرچم حسین و فریاد حسین و هدف حسین را مردی از سلاله پاک آن حضرت ...