روایت نامه بدرقه حاج قاسم در هزار جان گرامی
سایر خبرها
خودکشی رضای بی آرزو؛ وقتی همه خوابیم و مشغول!
از این عدد است، به دلیل اینکه اغلب کودکان کار هیچ گونه ثبت هویتی ندارند؛ آمار دقیقی در این زمینه نمی توان ارائه کرد، اما برای همین 409 هزار کودک برنامه ای داریم؟ بیایید به بچه های دیگری فکر و توجه کنیم که آنها هم وقتی برای فکر کردن، آرزو کردن، رویا داشتن و ... ندارند. ای کاش این کوچ رضای ماه عسل یک تلنگری باشد برای همه ما از وزارتخانه ها، نهادها، سازمان ها، دستگاه های امنیتی ...
تو سرنوشت زمینی، که اتفاق می افتد(چشم به راه سپیده)
تو بودن فقط تویی که دلم را قشنگ می کنی انگار سپیده عاطفه ام را تو رنگ می کنی انگار سیدعباس ترین حریرِ نور حریرِ نور غریبش، بر این رواق می افتد اگرچه ماه شبی چند در محاق می افتد تو بایدی و یقینی، نه اتفاقی و شاید تو سرنوشت زمینی، که اتفاق می افتد تو ماه ی و شده فواره برکه ای به هوایت بگو نمی رسد؛ آیا از اشتیاق می افتد؟ به ...
پدر و مادر 2 نفر از قربانیان سانحه هواپیمای اوکراینی: اولش که ما در تلاطم بودیم، به دروغ گفته بودند 10 ...
مسافران که این روزها سالگرد یک سالگی داغشان را برقرار می کنند. این گزارش، شرح حالی از رنج پدر و مادرهایی است که در آن پرواز فرزندانشان را از دست دادند. زهرا و محسن یکی از این پدر و مادرها هستند، آنها راوی این فقدان یک ساله اند. مثل پدر و مادر آرش، پدر و مادر پونه، پدر ری را، پدر راستین، پدر و مادر سهند و سوفی و همه آنهایی که در این یک سال رنجی بالاتر از تصور را تجربه می کنند. آنهایی که یک شبه یک ...
هجر حبیب|دل نوشته همسر شهید مهدی حیدری در فراق حاج قاسم/ ماجرای عکس یادگاری سردار سلیمانی با پسر شهید ...
که صندوقچه تمامی غصه ها و غم هاست و همان جا نگه اش می دارم. به تقویم نگاه می کنم، 13 دی، مضطرب می شوم حساب روزها و ماه را از کف می دهم و یکهو می روم به آن روزی که محمد مهدی را در کنار شما دیدم. عجیب حالی داشتم آن روز و محمد نیز. غم بود آن روز، غصه زیاد داشتم آن روز، داغ همسرم قلبم را می فشرد ولی آن روز انگار مرهم زخم هایمان را پیدا کرده بودیم. حاج قاسم تو با خود چه داشتی که ...
پدر و مادر 2 نفر از قربانیان سانحه هواپیمای اوکراینی: اولش که ما در تلاطم بودیم، به دروغ گفته بودند 10 ...
. حالا خانه آماده سالگرد عزای بچه هاست. مثل خانه بقیه مسافران که این روزها سالگرد یک سالگی داغشان را برقرار می کنند. این گزارش، شرح حالی از رنج پدر و مادرهایی است که در آن پرواز فرزندانشان را از دست دادند. زهرا و محسن یکی از این پدر و مادرها هستند، آنها راوی این فقدان یک ساله اند. مثل پدر و مادر آرش، پدر و مادر پونه، پدر ری را، پدر راستین، پدر و مادر سهند و سوفی و همه آنهایی که در این یک سال رنجی ...
منظومه افشین علا مفتخر به تقریظ مقام معظم رهبری با حضور فرزندان حاج قاسم در کرمان رونمایی شد
شاعرش باشم در روز جزا معاشرش باشم امروز هم او اگرچه با ما نیست ایران، همه قاسم سلیمانی ست افشین علا پایان مرداد 99 پایان پیام/ 80 ضمیمه : کلید واژه ها: سربازنامه | افشین علا | حاج قاسم | ...
بازخوانی/متن کامل وصیتنامه سردار سلیمانی؛ امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است/برای نجات اسلام خیمه ...
! من از بی قراری و رسواییِ جاماندگی، سر به بیابان ها گذاردهام؛ من به امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان می روم. کریم، حبیب، به کَرَمت دل بستهام، تو خود میدانی دوستت دارم. خوب میدانی جز تو را نمی خواهم. مرا به خودت متصل کن. خدایا وحشت همه ی وجودم را فرا گرفته است. من قادر به مهار نفس خود نیستم، رسوایم نکن. مرا به حُرمت کسانی که حرمتشان را بر خودت واجب ...
ناگفته های بدل غلامرضا تختی
بیشتر مردم او را به دلیل شباهت ظاهری اش با تختی اشتباه می گرفتند. وقتی برای اولین بار، مرحوم تختی او را می بیند، به اطرافیانش می گوید: راست می گید، شبیهیم. فقط من 4 انگشت از این داش حسین بلندترم و موهای اون، فره ... و همین اتفاق، شروع رفاقت او با آقا تختی می شود. بعد از آن روز، چراغعلی عمری پای رفاقتش با آقا تختی مانده و با عکس ها و خاطرات او زندگی می کند. در سالروز درگذشت جهان پهلوان ...
غواصی به وقت آرامش اروند
. یا عباس را هم که همه می شناسند او هم دراین طیف غواصان دل به آب زد اینک می گوید اروند را که میبینم تلاطم دارم. همان هایی که رفتند تا ما درآرامش، حس هیچ تلاطمی را نداشته باشیم . بسپار به خاطراتت (کربلای 4 و 5) فراموش نمی شود. اما غواصان که سینه سپر کردند پشتوانه هم داشتند . همان هایی که این خاطره سازان بی ادعا را راهی کردند خودشان هم آب دردلشان تکان خورد . همین ...
اندوهِ 752 یک ساله شد
آنها را دارم. من اصلا حس خوبی به آمدن آنها نداشتم. حتی چند بار تلفنی به آنها گفتیم که برنامه سفرشان را به تابستان موکول کنند. اما انگار باید آن اتفاق می افتاد. مرگ سارا برایش قابل تحمل نبود. نتوانست تاب بیاورد. چهار ماه پیش بود که سکته کرد و جان باخت. مادر سارا ممانی تنها هشت ماه توانست نفس بکشد. بعد از دخترش زندگی برای او تیره وتاره شد. یکی از بستگان سارا می گوید: پدر سارا سال ها پیش ...
پنج زن زندگی غلامرضا تختی
و تو گوشش پچ پچ کرده بود که "برو برای الوداع!" غلامرضا گفته بود الوداع با کی آقا؟ مربی گفته بود "آن دخترک را می بینی که پشت ایستگاه ایستاده است؟ او در تمام این چند روزی که ما در بلغارستان، شهر به شهر می رفتیم و مسابقه می دادیم یک لحظه چشم از تو برنداشت. از روز اول پا به پایت آمده است. در همه سالن ها نشسته و با حسرت تمام کشتی های تو را نظاره کرده است. حقش نیست که باهاش خداحافظی نکنی". غلامرضا که ...
پنج شنبه های شهدایی| شهیدی از فاطمیون که در غربت آسمانی شد
السلام) و دیگری روحیه شجاعت و آمادگی رزمی است. شهید محمد زمان عطایی به همراه دیگر همرزمانش، نظام محسنی و جمشید احمدی از دلیرمردان افغانستانی گردان فاطمیون بودند که دی ماه سال 94 پس از مبارزه با تکفیری های داعشی جام شهادت را نوشیدند و در گلزار شهدای شیراز تشیع و خاکسپاری شدند و مردم شهیدپرور شهر شیراز نیز بدرقه جانانه ای از این شهدای گرانقدر کردند و نشان دادند که محبت اهل بیت(ع) مرز نمی ...
سردار سلامی: حاج قاسم ده ها بار انتقام خود را قبل از شهادتش از دشمن گرفته بود
صورتشان سیلاب اشک جاری بود. وی بیان داشت: قصه عشق و دلدادگی عمیقی که نشان می داد و می توان به خداوند قسم خورد که هیچ کس خود نبود، همه مهر بودند، روح بودند، معنا بودند ،عشق بودند و همانند شمع می سوختند گرمای حرارت عشقی که در وجودشان بود به سادگی می شد، دید. سلامی عنوان کرد: صحنه ای دل انگیزتر از آن روز آن فشردگی جمعیت عاشقی که همه عشق و روح سلیمانی بودند، حاج قاسم در همه این ...
حاج قاسم نمی توانست آوارگی نوامیس مسلمانان را که در خیابان های اروپا تحقیر می شوند، ببیند
شدید اما همین انسان محکم در برابر مردمِ هر چه ضعیف تر؛ متواضع تر و مهربان تر بود و این الهام گرفته از قرآن است؛ قاسم جان ما می دانست که باید به واسطه رحمت الهی از این صفت نبوی بهره بگیرد و با مردم لیّن و نرمخو و گرم و مهربان و لطیف و با طراوت و خاضع باشد و او این همه را از قران یاد گرفته بود. سردار سلامی بیان کرد: انسان هایی که در برابر مؤمنان بال تواضع اما در برابر کفار؛ مقتدر و رفیع و ...
یک فیلم شاعرانه تجربه گرا/ نگاهی به فیلم ناگهان درخت
چنین منظرگاهی تولید و اجرا می شوند. سینمایی که در ایران ما سینمای هنر و تجربه خوانده می شود. ناگهان درخت، به کارگردانی صفی یزدانیان، شاید در ادامه فیلم نخستش، در دنیای تو ساعت چند است؟، باشد که است و باید هم باشد اما باز هم با تمام ریشه ها و رویکردهای مشترک همچنان وجود مستقلی دارد و با نگاه افراطی تری به شاکله و شیرازه اش بها می دهد. تقدیر، شاعرانگی، ماجرای عشقی، مرور خاطرات گذشته، از ...
حاج قاسم گفت به سمت آمریکایی ها شلیک کن
. حاج قاسم همه رفتارش و همه مدیریتش برگرفته از خدایی بودن، بود. هر کس بخواهد در مسیر حاج قاسم قرار بگیرد باید در ریل خدا قرار بگیرد. دومین مؤلفه مکتب او اهل بیتی بودنش بود. یک روز نشسته بودیم که حاج قاسم صراحتاً فرمود فرمانده کل قوا در سوریه حضرت زینب(س) است. ما یک روز رفته بودیم جلسه ای در اطراف حرم بعد از آن به حرم رفتیم برای زیارت. این انسان بزرگ و فرمانده بی نظیر وقتی به حرم رسید چنان ...
می تو جنبش قدرتمندی است، اما اگر تلاش بیشتری نکنیم شکست خواهد خورد
است ایجاد شود، نگران نیستید؟ مردم بالاخره فهمیده اند که این معضل بزرگی است که به شکلی نظام مند لاپوشانی شده است. این که گام بعدی ما چیست به این بستگی دارد که چطور از این لحظه بهره می گیریم؛ یا نسبت به آن ساکت می مانیم. اگر صرفاً بر سوءاستفاده های جنسی مردان تمرکز کنیم، ممکن است به چیزی برسیم شبیه به حرکت نزولی از پیشرفتی که در روابط نژادی داشتیم. وقتی همه شروع به حرف زدن علیه تبعیض کردند ...
جهان بعد از پدیده داعش...
مال دشمن، غنیمت محسوب می شود و حلال است. فقط اگر می شد کمتر صدای حاج قاسم توی گوش نیروهایش بپیچد که نکند روز قیامت، گریه کن حضرت زهرا، سر پل صراط معطل رضایت وهابی داعشی ساکن بوکمال بماند ، شاید فقط در حد سد جوع می شد یک ناخنکی به کنسرو ماهی توی یخچال یا نان خشک های گوشه آشپزخانه زد... اما حاجی نمی گذارد. آن قدر می گوید که اگر بعد از سه روز گرسنگی، بر اثر موج انفجار، ناگهان خودت را توی یک یخچال پر ...
مصباح یزدی: تاکتیک های دشمنان و جریان نفوذ برای جذب مردم / رفتارشناسی جریان تحریف
اهمیت فوق العاده دارد و هم به عنوان یک ابزار برای اهداف دیگر است. اصولاً انسانیت انسان به فرهنگش است. فرهنگ از دو رکن باورها و ارزش ها تشکیل شده است. بقیه در مقابل این دو عنصر اصلی، طفیلی است. انسانیتِ انسان بستگی به بینش، نگرش و باورهای صحیحی دارد که شخص نسبت به هستی پیدا می کند. از بُعد عملی، ارزش هایی باید اهمیت داشته باشد که در عمل و رفتار انسان موثر باشد. مجموعه این دو عنصر اصلی و ...
پایان تکاندهنده "بیگانه ای با من است"
...: راستش چون نوزاد کوچک بود، ترسیدیم کلوزآپ گرفته شود! امینی: بعد از اتفاقاتی که سر مجموعه تلویزیونی ماه وپلنگ پیش آمده بود با خودم عهد کرده بودم سریال نسازم، اما وقتی قصه پر از گره و تعلیق سریال بیگانه ای با من است را خواندم و جابه جایی شخصیت های نسا، سعید و بچه ها را متوجه شدم، احساس کردم مولفه های قدرتمندی برای یک قصه جذاب هستند و اشتباه هم نکردم. همین باعث شد تا قول و قرارم را با ...
خودشناسی در حوالی دجله و فرات
، همسفر های عزیز و رفیقی حضور داشتند که اگرچه شاید بیشترشان همشهری من نبودند، دست کم هم وطن بودند و این برای کسی که لحظه ای قبل سرگردان سرزمینی شده بود که زادگاهش نیست، موقعیت دل چسبی می تواند باشد. سفر داشت به پایانش نزدیک می شد و من حالا حس خوبی به مردم کشوری داشتم که در دوران کودکی ام 8 سال با مردم کشور من در جنگ بودند. به هم وطنانم چطور؟ یک اتفاق دیگر هم افتاد که شرافت جان آدمیت را ...
یادداشت/ غلامرضا تختی در میدان انقلاب
بود و ماشین ها دیگر جا نداشت. شب قبل از آن روز که یازدهم شهریور 1341بود، زمین لرزه ای وحشتناک بویین زهرا را غرق در ماتم کرده بود؛ جان 12هزار نفر را گرفته بود و این، باری نبود که جهان پهلوان بگذارد مردمش به تنهایی به دوش بکشند. لابد حکومت هم خرسند بود از اینکه، تختی توانسته یک تنه بخش عمده ای از هزینه های بازسازی را از مردم جمع کند. فردای آن روز رسانه ها نوشتند که میزان کمک هایی که به خاطر جهان ...
در جنگ با ترس
، جفت گیری و خوابشان چگونه است، و مهم تر از همه اینکه چه چیزی این جانور پرموی ترسناک را می ترساند. بعد، مثل جیمز باند، دیگر مشکلی ندارم که یک رطیل روی ساعد دستم رقصِ پا کند. زبان بدن ترس موتور محرّک ترس، طومار بلندی است از حقه هایی قدیمی، طوماری پُر از کار های بداهۀ تقریباً نادیدنی و ناشنیدنی؛ و به همین دلیل است که نمی توان پیش بینی اش کرد. اگر بگذاری آن سایه ای که در پی تو می آید بر ...
عاقبت بخیری در بلاد کفر! / شهیدی که هنوز نمی توان همه چیز را درباره او گفت
مشهد شدیم. بعد از چند روز برگشتیم و در منزل مادرشوهرم ساکن شدیم. *درگیری با منافقین در جنگل های شمال آن سال ها بحث منافقین هم زیاد مطرح بود. آن ها در شهر، مردم بی گناه را به خاک و خون می کشیدند و بسیاری از شخصیت ها را ترور کردند. خصوصا مدتی در جنگل های شمال حرکات و درگیری های وحشتناکی بود. بسیاری از دوستان خیلی نزدیک علی در این مدت به شهادت رسیدند. چند روزی که از ...