سایر منابع:
سایر خبرها
شاهین طبع: آویژه خیلی سازمان دهی شده بازی کرد | زندی بازیکن باارزش و محترمی است
گروه ورزش/شهرآرانیوز، مهران شاهین طبع سرمربی تیم بسکتبال شهرداری گرگان درباره پیروزی برابر آویژه صنعت پارسا مشهد گفت: آویژه صنعت هم کادر فنی و هم بازیکنان خیلی خوبی داردT به نظرم خیلی سازماندهی و خوب بازی کردند . سطح فنی بازی بالا بود و تا دقایق آخر مشخص نبود کدام تیم برنده می شود. چند بازیکن باتجربه ما در اواخر بازی خیلی خوب تیم را مدیریت کردند و توانستیم برنده شویم. او درباره اخراج مایک ...
احسان حسینی: دوست دارم از داخل زمین فالوور بگیرم
بیشتر بچه ها دوستم و رابطه خوبی دارم اما با سعید حسین پور رابطه ام صمیمانه تر است. * آیا در تیم جوان ها با استقبال باتجربه ها مواجه می شوند؟ بله واقعا شکلی از این بابت نیست چون یک بزرگتر مثل آقاسیدجلال حسینی در تیم حضور دارد. اما من خودم بیشتر دوست دارم با هم سن و سال های خودم در تیم باشم. ...
مسابقات متوالی را دوست دارم چون فرصت حسرت خوردن نیست
مسابقه را خیلی بد تمام کنید، فردا باز هم به میدان خواهید رفت و زمانی برای نشستن و حسرت خوردن و ناامیدی نیست. تمرینات سختی را در تابستان پشت سر گذاشتیم و آماده چنین مسابقاتی هستیم. بازیکن تیم شهرداری گرگان درباره شرایط قرنطینه در تهران عنوان کرد: سومین سال حضورم در ایران را سپری می کنم و همیشه عادت داشتم مقابل تماشاگران پرشمار گرگانی به میدان بروم ولی در حال حاضر به دلیل شیوع کرونا، برای همه ما بهتر و ایمن تر است که بدون تماشاگران بازی کنیم. زندگی در ایران خوب است هر چند هنوز با تهران آشنایی چندانی ندارم. ...
ماجرای فروش ماشین برای ساخت فیلم
فیلم عقب می افتاد، به بچه ها می گفتم این ماشین دستمزد شماست و در نهایت هم همین طور شد و آن را فروختم. میرکریمی درباره مواجهه اش با عباس کیارستمی بعد از ساخت اولین فیلمش در گفت وگو با مجله اندیشه پویا گفته است: بازخوردهای خوبی از اولین فیلمم، کودک و سرباز گرفتم؛ به خصوص در بخش بین الملل جشنواره. بازار فیلم جشنواره در هتل لاله بود و رفتم سری به آنجا بزنم. خیلی جوان بودم و کسی مرا نمی ...
چیزی نگویید، مختصات زخم را دارم!
عاشقی هم عشقش را یک طور نشان می دهد، حکیم دوربین برداشته و از پیکر مهدی عکس انداخته بود؛ از لب های خندانش، از شکم شکافته و دل و روده ی بیرون زده اش، از داخل قبر گذاشتنش! خب من همین عکس ها را دیدم، هر شب منتظر می ماندم او دل سیر پای عکس ها بنشیند و گریه کند بعد که خواب میرفت من شروع میکردم، تا اینکه راستی راستی دیوانه شدم، سال ها نه مادر بودم نه زن زندگی، حکیم خودش به بچه ها رسیدگی میکرد. ...
جا مانده از راوی
خودم را گرفته بودم. همیشه دوست داشتم با یک جانباز ازدواج کنم. حتی وقتی مرتضی آمد خواستگاری، به خانواده ام گفتم: این که جانباز نیست! ، چون به صورت فیزیکی مشخص نبود که پایش تیر خورده است. مرتضی این خاطره را همیشه برای بچه ها تعریف می کرد. می گفت: من که رفتم خواستگاری مامان، توقع داشته که من یا دستم قطع شده باشد یا پایم! چون که سالم بودم نزدیک بود که به من جواب رد بدهد! من روز بعدش جواب دادم. خیلی ...
عاشقم چون پاکم
بهترین تصمیمی بود که در زندگیم گرفتم. آن روز قابل تصور نبود که این تصمیم چقدر زندگی من را متحول می کند. عاشق همین آدمی هستم که امروز هستم. عاشق اعتماد به نفسی هستم که دوباره به دست آورده ام. عاشق این ارتباط قشنگی هستم که با بچه هایم و شوهرم دارم. عاشقم چون پاکم. پاکم چون آمپول زدم. اصلا به مصرف کردن فکر هم نمی کنم. دنبالش هم نیستم. اما دوست دارم از خودم باز برای همه بگویم، دوست دارم ...
روایت 2 عکاس از ماجرای تصاویر تکان دهنده شان از مادران شهدا
نهایت سه یا چهار حلقه نگاتیو همراه داشتیم. من برای پوشش خبری نرفته بودم و بیشتر دنبال ثبت لحظات وداع بودم. زمانی که سخنرانی رئیس جمهور (رهبر معظم انقلاب) تمام شد، سربازان کم کم به همرزمان شان ملحق و از خانواده ها جدا شدند. تعداد افراد قابل شمارش نبود، من آمدم وسط جمعیت. همیشه دوست دارم در دل موضوع قرار بگیرم. دوربین را روی میدان دید مد نظرم تنظیم و بدون وقفه عکاسی کردم تا این مادر و پسر ...
آقای گل محمدی!11 میلیارد پول گرفتی این تیم را تحویل بدهی؟!
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، نتایج پرسپولیس در فصل جاری پس از 4 قهرمانی متوالی و قدرت اول فوتبال باشگاهی کشور بودن طی این سالها، به شدت مورد انتقاد هواداران این تیم قرار گرفته است. مرتضی فنونی زاده درباره وضعیت این روز های پرسپولیس و چرایی عدم نتیجه گیری این تیم حرف زد. متن این پرسش و پاسخ در ادامه می آید: * آقای فنونی زاده چرا پرسپولیس به این روز افتاده ...
گفت وگو بادکتر احمد خنجری قمی ، جانبازقطع عضو(بخش نخست) ابر و باد و مه و خورشید و فلک تلاش کردند شهید ...
منطقه ای بود که دشمن روی آن اشراف داشت. من در حالی که برای شناسایی منطقه می رفتم ناگهان به هوا پرتاب شدم. احساس کردم دستم قطع شده. گفتم بچه ها دستم قطع شده؟ گفتند نه. اما خودم متوجه شده بودم. همان لحظه خدا را شکر کردم که تا این مقدار را از من پذیرفتی. همان جا به دلم نشست و کیف کردم که خدا قبول کرد. دوستم حسن بادگیری می پوشید که داخل آن هم یک قیچی خیاطی می گذاشت که در موارد ...
آزادی قاتل پس از 16 سال
ناپدری اش را هل داده و سرش به دیوار خورده است. پسر جوان درباره انگیزه خود از این قتل گفت: من بچه بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند و بعد از مدتی هم مادرم با رضا ازدواج کرد. او مرد بداخلاقی بود و از همان کودکی با من رابطه خوبی نداشت. وقتی خواهرها و برادرهای دیگرم به دنیا آمدند، این رابطه خیلی بدتر شد. او مادرم را هم خیلی کتک می زد و من از این ماجرا خیلی ناراحت بودم و غصه می خوردم. وقتی ...
38 سال چشمم به در بود، مادر!
...، رخت و لباسی از ناصرش به دستش برسد تا برای پسرکش مزاری درست کند. چند روز پیش از سالروز شهادت حضرت فاطمه(س) همه بچه ها با اهل و عیال شان به دیدن مادر آمدند. دایی ها هم آمدند. این بار هم آمدن آنها بی حکایت نبود. دایی احمد نگرانی را از چشم های خواهر مظلوم و بی صدایش خواند. فقط هم از او بر می آمد که قضیه را به مادر بگوید. دایی احمد کنار خواهر نشست. مادر از دهان دایی احمد چشم برنمی داشت: آبجی ...
عیوضی: می خواهم MPV همه مسابقات بسکتبال با ویلچر شوم/ با پیوستن لژیونرها به انسجام و قدرت لازم برای ...
...> ملی پوش قمی کشورمان با تأکید بر علاقه اش به هیجان سالم ورزش افزود: با جذابیت و هیجان سالمی که در این رشته وجود داشت، هیچ وقت جذب سایر ورزش ها نشدم. بسکتبال با ویلچر از من که درون گرا و خجالتی بودم، فردی اجتماعی ساخت که بودن در تیم را به ورزش های انفرادی ترجیح می دهد و برای حضور دائمی در ترکیب اصلی تیم ملی تلاش می کند و شاید این، همان معجزه ورزش باشد. وی درباره وضعیت حضور در اولین اردوی ...
روایتی از شهادت فرزندان یک مادر دزفولی
کنند که اتفاقی برایشان نیفتد. از توی بغچه نان هایی را که پخته بودم. یکی را برداشت و به سمت در خانه رفت. صدایش کردم: عبدالرحیم کجا داری می ری؟ گفت: دارم می رم بیرون. مردم توی خیابون هستن. همین را گفت و با نانی که دستش بود در خانه را بست... بعد از یک لحظه ی کوتاه صدای تیراندازی شنیدم. با لباسی که آغشته به آرد بود و دستانی پر از خمیر... ...
یک شب در سنگر دیده بانی زیر آتش سنگین/دست خدا را در کربلای 5 دیدیم
. خشوع و خضوع و افتادگی امام و هم تراز نشان دادنش با یک بسیجی روستایی، اینکه می گفت: من دست و بازوی شما را می بوسم، یا می گفت: من به حال شما بسیجیان غبطه می خورم، نشان از روح بزرگ امام داشت. این مدل صحبت کردن امام تأثیراتی می گذاشت که نفوذ عمیق در جان بچه ها می کرد. به هیچ عنوان موضوع جنگ برای رزمندگان و امام گزارش کاری و برای نان و آب نبود. شاید بعداً برای عده ای چنین ذهنیتی ایجاد شد که بروند و از همان سوابق جنگیدن استفاده هایی بکنند اما واقعاً در زمان جنگ بچه های ما نمونه بودند و آن هایی که شهید شدند از شهدای صدر اسلام مردتر و بالاتر بودند. انتهای پیام/ ...
حکایت پول و سیلی!
عباس کیارستمی، پیرمرد قصه که پدربزرگ قهرمان داستان است و در جمع هم سن و سالان خود نشسته است به نوه اش می گوید: پیرمرد: برو سیگار مرا بیار. / احمد (احمد احمدپور): می خوام برم نونوایی. / پیرمرد: بهت میگم که برو سیگار مرا بیار. / احمد: نون تموم میشه دیر برم. / پیرمرد: به تو دستور میدم برو سیگار مرا بیار. / پیرمرد دوم: سیگار اینجا هست. / پیرمرد: قربان سیگار من دارم. برای سیگار مقصد نبود. ما ...
درخواست عجیب شهید مدافع حرم قبل از آخرین اعزام
بهتر است دو سال حداقل از عروسی مان بگذرد بعد بچه دار شویم. اما از آنجایی که مشغله کاری همسرم فوق العاده زیاد بود، صبح زود می رفت و 11 شب بر می گشت، در تهران غریب بودیم و آشنایی هم نبود و از طرفی به مادرم هم خیلی وابسته بودم، از تنهایی و دلتنگی گریه می کردم و حوصله ام خیلی سر می رفت. به علی گفتم: اجازه بده بچه دار شویم. اینطوری من هم سرم گرم فرزندمان می شود. علی قبول کرد و وقتی به او در نوروز سال ...
آرش افشین: من هنوز زنده ام
با بازیکنان بودم، اتفاقاتی که در این فصل برای من پیش آمد، از جلوی چشمم عبور کرد؛ مسائلی که برایم درست کردند و حرف هایی که علیه من زدند. اما بالاتر از هم این ها خداست و من امروز خدا را احساس کردم. افشین ادامه داد: حرف های زیادی درباره من زدند. گفتند او مانکن شده و فوتبال را کنار گذاشته و دیگر نمی تواند بازی کند. اما به امید خدا من دوباره خواهم توانست. خواستم از اینجا به همه آنهایی که ...
آیا در تربیت کودکانتان راه و رسم پدر و مادرتان را پیش می گیرید؟
ناخوشایند باعث مرگ نوزادش خواهد شد. اگر دیگر نفس نکشد چه؟ یا اگر خفه شود؟ فهرست نگرانی هایش احساس ناامنی را از اعماق وجودش بیرون می آورد. همین امر سبب می شد او در نقش جدیدش بی قرار و بی ثبات باشد. دوستان جورجیا حمایتش می کردند و به او دلگرمی می دادند. یکی می گفت تا بچه ام شش ماهه شد، مدام نگران بودم . دیگری می گفت این اولین بچۀ توست. بزرگ تر که بشود، اوضاع روبه راه می شود . وقتی بچه ...
سرجان: از باخت مقابل گرگان ناراحت نیستم | دوست دارم برد پیت نقش من را بازی کند
یاسر سماوات|شهرآرانیوز، سرجان ایوانویچ، سرمربی تیم بسکتبال آویژه صنعت پارسای مشهد، درباره شکست مقابل تیم شهرداری گرگان گفت: بازی سخت و خوبی بود ما در مقابل بهترین تیم ایران شانس برد داشتیم و من به بازیکنان افتخار می کنم. ما در حال پیشرفت هستیم پس نمی توانم ناراحت باشم، چون با بهترین تیم لیگ جنگیدیم و مقابل آن ها خوب بازی کردیم. او درباره درخشش ایمان زندی نیز گفت: ایمان بازیکن باتجربه ای است ...
سرآسیایی: امسال از مس رفسنجان زیاده خواه نباشیم
توانستیم با شناسایی نقاط ضعف و قوت آنها الحمدالله اتفاق خوبی را رقم زده و با تلاش بازیکنان سه امتیاز مهم این بازی را بگیریم. البته که پیکان هم خانه من حساب می شود و خاطرات خیلی زیادی با این تیم خوب دارم و جزو افتخاراتم است که 6 سال از دوران مهم بازیگری ام را در این باشگاه بزرگ بودم. دستیار اول مس رفسنجان با اشاره به اتفاقات داوری این بازی متذکر شد: مسائل داوری در این بازی به ما ضربه زد ...
طلایی: بدنساز استقلال به کشتی گیران می گفت چیپس و نوشابه بخورند
، بالاخره فدراسیون کشتی مرجعی خواهد بود که حرف ما را بشنود و حرف حساب را بداند. استقلال بچه ها را چون کشتی گرفته اند جریمه کرده است! همه جا وقتی یکی کشتی نمی گیرد جریمه می شود اما اینجا حاج آقانیا چون روی تشک رفته، باشگاه جریمه اش کرده است. طلایی گفت: دو قسط از قراردادم را گرفته ام، اما از ابتدا اصلا صحبت پول نبود و ما رفاقتی دور هم جمع شدیم. بعد اسم رضا یزدانی وسط آمد. کشتی گیران به احترام ما ...
سنگ تمام سرمربی سایپا برای پرسپولیس و یحیی گل محمدی+فیلم
: سال گذشته حمایت خیلی خوبی از من شد. نتایج مان خوب نبود و روز آخر در لیگ ماندیم، اما مدیرعامل باشگاه و گروه خودروسازی از من حمایت کردند. امسال هم با صحبت های انجام شده بار دیگر کار را به من دادند. البته فصل قبل شیب جوانگرایی مان خیلی تند و تعداد بازیکنان جوان مان بیشتر بود که باعث شد در بازی های زیادی ضربه بخوریم. امسال ضمن حفظ روند جوانگرایی تعدادی بازیکن باتجربه اضافه کردیم، اما تعداد نفرات ...
کلاسهای مجازی دوقلوهای هریسی را هنرمند کرد
علاقه تا جایی ادامه دارد که محمد و علی دوست دارند تا در آینده فوتبالیست شوند. نبود بیمه قالی بافی و افزایش قیمت مواد اولیه مادر این برادر دو قلو گفت: این هنر را از مادرم یاد گرفته ام و در حال حاضر، 6 سالی می شود که بافنده فرش دستباف هستم و با ادامه دادن به این هنر، زندگی خود را می چرخانم. عاطفه اوصافی ادامه داد: با اینکه این هنر یکی از بهترین و با قدمت ترین هنر در ...
پروین: از خُماری وحشت داشتم/روز عروسی دیگران عزای من بود
کسی به آدم بی سواد کار نمی داد، هنری هم بلد نبود برای همین مجبور به این کار شد. اوایل بد نبود و شوهرش برای اینکه جنس خوب گیرش بیاید مجبور شد خود نیز امتحان کند که مبادا جای تریاک به او آشغال بدهند، یک دود یک دود شروع شد و روزی آمد که زیر چشمانش معتاد بودنش را هویدا ساخت. پروین با نگاهی اشک آلود ادامه می دهد که هزار بار مانعش شدم، التماسش کردم که به بچه های مان رحم کن. نگذار ...
بردن استقلال و پرسپولیس حس خوبی دارد
اعلام کرد. بله؛ داور اشتباه داشت و در حالی که می توانستیم صاحب یک موقعیت تک به تک و خوب برای گل شویم اما داور به اشتباه آفساید تشخیص داد. بعد از بازی چه خبر بود؟ خبر خاصی نبود. همه در رختکن خوشحال بودیم و بچه ها شادی می کردند. البته به بچه ها گفتیم این بازی 3 امتیاز داشت و با بقیه بازی ها فرق نداشت. به هر حال مثل همیشه ما یک روز از برد خوشحالیم و یک روز هم برای ...
گفتگو با آدم کشی که برای خودنمایی مرتکب قتل شد!
ها سر می زدم، ولی در آن خانه مجردی به ساخت مشروب یا مواد فروشی مشغول بودم. پدر و مادرت طلاق گرفته اند؟ نه، آن ها با هم زندگی می کنند. چند بار دستگیر شدی؟ یادم نیست، چندین بار دستگیر شدم. اولین بار به چه جرمی بازداشت شدی؟ اولین بار در بولوار فرودگاه مشهد به خاطر دوستانم دعوا کردم، آن هم با بچه های محله قلعه ساختمان بود! آن ها عروس کشان داشتند، ما هم با موتور بودیم ...
لهجه مرضیه در آوای باران پیشنهاد خودم بود
...> مخاطب شبکه آی فیلم هستید؟ نه چندان زیاد، چرا که خیلی مشغله دارم و گرفتارم، اما آی فیلم را دوست دارم. شبکه ای است که کار های خودم را زیاد پخش می کند. این روز ها چه می کنید و مشغول چه کاری هستید؟ در حال حاضر هم مشغول بازی در سریال صبح آخرین روز به کارگردانی حسین تبریزی هستم که قرار است اردیبهشت سال آینده روی آنتن برود. انتهای پیام/ ...
این خانواده را دیده اید؟! / گمشدن 5 عضو یک خانواده با طلای زیاد + عکس ها و فیلم گفتگوی اختصاصی
پتو بالش گذاشته بودند.کمد به هم ریخته بود و مدارک بیرون ریخته شده بود.طلاها که حدود هفتاد میلیون تومان ارزش داشت و کاغذ خرید آنها هم در کمد نبود. وی در ادامه افزود: در این مدت نشانه های ضد و نقیضی دیده ام که احساس می کنم اعضای خانواده ام چیزی را از من پنهان می کنند.مثلا همان روزهای اول متوجه شدم که همسرم همان شب با مادرمان تماس گرفته بوده است.او اول تماس همسرم را انکار کرد اما بعد گفت می ...