سایر منابع:
سایر خبرها
زنان؛ فرهنگ سازان سال های دفاع مقدس
...، تهیه دستنوشته هایی از احادیث و روایات و دل نوشته ها بود که به همراه کمک های مردمی به دست رزمندگان می رسید و به او این احساس را می داد که اگر او در پشت خاکریزهای جبهه است خیل عظیمی از مردم پشتوانه او هستند و رزمندگان را تنها نگذاشته اند. این امری بود که دلگرمی و غیرت رزمندگان را افزایش می داد. زنان ایران زمین همچنین در تمام سال های جنگ با اهدای اندوخته های خود از طلا و پول و دیگر چیزها سهمی از ...
اهواز آخرین خطی که می توانستم نزدیک شهید کسایی باشم
زمان باشم نظرم را پرسید، من گفتم ما همواره از قبل انقلاب تا الان شعار دادیم که ما همه سرباز توایم خمینی، گوش به فرمان توییم خمینی، این شعار لغلغه ی زبان ما نیست و سرباز باید مطیع محض فرمانده اش باشد. محمد حسن به من گفت اگر بخواهم به عنوان جهادگر به جبهه بروم شما موافق خواهید بود؟ می دانید که جبهه شهادت، مجروحیت، مفقودالاثری دارد. من در جوابش بار دیگر تاکید کردم که لغلغه ی زبان ...
یک عاشقانه متفاوت برای روزهای پاییزی
دلیل انتشار خاطراتش پرداخت و گفت: سال های زیادی از شهادت همسرم می گذرد و خاطرات تلخ و شیرینی زیادی دارم که همه این سال ها از یادم نرفته اند و با آن ها زندگی کرده ام. همیشه دوست داشتم خاطراتم را از روزهای انقلاب و جنگ تحمیلی بگویم و جایی ثبت شوند. این کار می تواند به نسل جوان الگوهایی واقعی ارائه کرده و نشان دهد روزگار بر نسل های قبل چگونه گذشته و ازچه چیزهای عزیزی گذشته اند تا پای اعتقاداتشان و ...
روایت عاشقی مادر و شهادت فرزند در کربلای 4/ پیشرفت های امروز نتیجه رشادت دیروز شهداست
در چند منطقه حضور داشت و عضو توپخانه بود و بعد از 21 ماه حضور در جبهه و در سن 21 سالگی در عملیات کربلا چهار در منطقه ام الرصاص به شهادت رسید؛ زمان شهادت فرزندم همسرش هفت ماهه باردار بود و دو ماه بعد از شهادتش فرزندش به دنیا آمد که اسمش را علی گذاشتیم. این مادر شهید تصریح کرد: قبل از شهادت پسرم خواب دیدم که یک روز عَلَم را به حیاط خانه ما آورند؛ عَلَم پایین آورده شد و من بوسیدم؛ جمعیت ...
پسرم موقع مرخصی، اول به دیدن مادران شهدا می رفت
زاده به بیان خاطراتی از فرزند شهید خود پرداخت و افزود: مجید وقتی 15 ساله بود و درس می خواند، بعد از تعطیلی مدرسه در مساجد و هیات ها حضور می یافت، جنگ شروع شد و امام (ره) دستور دادند که حضور در جبهه یک واحب کفایی است. پسرم در آن زمان، قضیه حضورش در جبهه و عمل به دستور امام (ره) را برای من و پدرش گفت و به ما یک هفته مهلت فکر کردن داد. مجید گفت که اگر من نروم و از خاک وطنم دفاع نکنم، آن دنیا جوابش ...
در گفت و گو با خبرگزاری حوزه مطرح شد: بیان خاطرات آیت الله سیفی مازندرانی از جبهه غرب و جنوب/ وقتی ...
جغرافیای نظام و حکومت اسلامی در صدر اسلام رفتند که این امر بیانگر اهمیت دفاع از کیان نظام اسلامی برای ماست. حفظ کیان فرهنگی جامعه اسلامی جهاد است حفظ کیان فرهنگی مملکت اسلامی یکی دیگر از وجوه جهاد برای مسلمین است؛ در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز این جهاد صورت گرفت تا مردم را از شر طواغیت آن دوران رها سازد. دشمنان اسلام در سال های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی ...
این پسرِ من است
...> آقای طباطبایی از پدر پرسید قابل شناسایی هست؟ پدر گفت: بله دقیقا؛ آقای طباطبایی گفت:پس برو به خانواده شهید بگو بیایند. پدر رفت و خانواده را که در حسینیه بهشت معصومه بودند با خودش آورد. مادر که صورت پسر را دید شک کرد و نپذیرفت. می گفت موهای پسرم این رنگی نبود! به او گفتند: موهاش پس از یک سال تغییر رنگ داده. گفت که پسرم روی ابروش سمت راست یک شکستگی داشت. ولی این شهید ...
مهاجرت مکرر خانواده مازیار بین ایران و افغانستان
گفتم بیا به آقای ابونصر زنگ بزنیم به او بگویم که عابر بانک مازیار را ببریم؛ مازیار می گفت من پول دارم. تقریبا بیست سی میلیون در کارتم دارم. **: این برای بعد از شهادت را می گویند، درست است؟ خواهر شهید: بله. مادر شهید: به من زنگ زد؛ بهش گفتم عزیز جان!... گفت مامان من توی کارتم پول دارم؛ گفتم کارت چیه مامان؟ گفت یک کاغذ است که توی دستگاه می اندازند. موقعی که ما اینجا بودیم هنوز کارت بانکی زیاد نشده بود. گفت یک تکه کاغذ است توی دستگاه می اندازی و پول را نشان می دهد. من کارت دارم... *میثم رشیدی مهرآبادی ...
جنگ + تصاویر
با صدایی رسا می گفت: رزمندگان ما در سومار حماسه آفریدند. جنگ تن به تن در سومار ادامه دارد. اوضاع به نفع رزمندگان اسلام است . اسم سومار را که شنیدم احساس کردم چیزی مثل طناب در پشت کمرم پاره شد. همان جا نشستم. محل خدمت برادرم آنجا بود... جنگ تن به تن ادامه دارد مثل یک نوار صوتی مرتب در سرم تکرار می شد. نه تلفنی بود که تماس بگیرم و نه وسیله ای داشتم که سریع بروم و خبری بگیرم. اغلب مینی بوس ...
آدم ربایان پسرم را داغ کردند و جلوی سگ انداختند+جزئیات
سرنشینان پراید به طرف بولوار حر رفتند برادر کوچکتر د- ع نیز به خانه رفت و به مادرش گفت که چند جوان، برادرش را سوار خودرو کردند و با خودشان بردند! مادر نوجوان 12 ساله نیز بلافاصله با پلیس 110 تماس گرفت و از ربوده شدن فرزندش خبر داد. دقایقی بعد پرونده آدم ربایی تشکیل شد و با توجه به اهمیت ماجرا در اداره مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی مورد رسیدگی ویژه قرار گرفت به دستور سرهنگ کارآگاه ...
شناسنامه ای از یک خاندان ایثارگر
گوشه از شخصیت او را از لابه لای خطوط یادگار بشناسیم. او شخصیت است که با وجود بذل مال و جان و فرزند در راه اعتلای اسلام و انقلاب هنوز هم که هنوز خود را بدهکار انقلاب می داند و دعای اول و آخرش به جان مقام معظم رهبری است. کوچکترین شهید شهرستان خنداب پسر نوجوان او علی یادگاری است. که مرتضی احمر به معرفی او و شش تن از دیگر شهیدان خاندان یادگاری در این کتاب پرداخته است. نویسنده نفر پنجم، از ارتشی قهرمان ...
قتل اشتباهی؛ من قصد کشتن دوستم را نداشتم!
پسر نوجوانی که در یک درگیری دوستش را به اشتباه به قتل رسانده است، از سوی دادگاه به پرداخت دیه و حبس محکوم شد. متهم در بازجویی ها اعتراف کرد زمان واردکردن ضربه چاقو متوجه نشده است چاقو را به دوستش می زند. رسیدگی به این پرونده از پاییز سال 99 به دنبال وقوع درگیری خونین در کارواشی در شهریار آغاز شد. شواهد نشان می داد درگیری میان صاحب کارواش و چند نفر از مشتری ها به خون کشیده شده و پسر 16 ...
دلنوشته "جامانده کاروان اربعین حسینی" از محمدرضا بنافیان
محمدرضا بنافیان با فرا رسیدن اربعین حسینی و حال و هوای دلتنگی در فراق سفر به کربلا، دلنوشته ای با عنوان "جامانده کاروان اربعین حسینی" را منتشر کرد. به گزارش دیارجنوب ، متن این دلنوشته به شرح ذیل است: دل آشوب و اندوهگین در گوشه ای ظلمانی از اتاق کز کرده بودم. بیست و اندی سال لاف نوکری می زدم و در حسرت یک زیارت حرم ارباب می سوختم. نغمه چاووشی خوان را که از دور شنفتم، هری دلم ریخت و ...
روایت یک بانوی رزمنده از جنایات کوموله ها در کردستان/زمانی که وارد جبهه شدیم تجربه جنگ فرهنگی و تبلیغی ...
. همانطور که امام خمینی (ره) درباره نقش آنان در دفاع مقدس می فرمایند: پیروز و سرافراز باد نهضت اسلامی زنان معظم ایران، افتخار بر این قشر عظیمی که با حضور ارزشمند و شجاعانه خود در صحنه دفاع، میهن اسلامی و قرآن کریم و انقلاب را به پیروزی رسانده و اکنون در جبهه و پشت جبهه در حال فعالیت و آماده فداکاری هستند . هنوز مدتی از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که متاسفانه جنگ توسط حزب بعث ...
گفتگوی جذاب با آزاده و جانباز بوشهری؛ دردی که با مجروحیت درمان شد | خاطره شهیدی که فرزند سه ماهه اش را ...
تر است، چون رزمندگان هشت سال دفاع مقدس در سرزمین خود به جنگ با دشمن می پرداختند، اما مدافعان حرم کیلومترها ازسرزمین خود دورند و غریبانه جنگیدند و به شهادت رسیدند اما کارهردو جنگیدن و دفاع کردن از دین و اسلام و ارزشها بود. سخن پایانی: ان شاء الله که بتوانیم ادامه دهنده راه شهدا باشیم و این انقلاب هرچه زودتر به انقلاب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف متصل شود. ...
اسرار مکتوم جنگ 8 ساله| ناگفته های جنگ به روایت فرماندهان مازندرانی/ ماجرای تقدیر امام خامنه ای از ...
...> مادر شهیدی که فرزندش در جبهه حضور داشت و اجازه نمیداد تا فرزند دوم هم زمان به جبهه اعزام شود اما تحت تاثیر صحبت فرزند شهیدش راضی می شود تا شناسنامه را به او بدهد تا برای دفاع از میهن به جبهه اعزام بشود. خبرنگاری که 8 سال راوی جنگ بود نیز از تاثیر گذاری جامعه رسانه در پیش برد اهداف دفاع مقدس سخن می گوید که امام خمینی(ره) از این قشر نیز در جنگ به نیکی یاد کردند. همه این ناگفته ها گوشه ای از خاطرات جنگ است. انتهای پیام/ ...
آتش؛ پایان انتظار شهادت/ مطالبه خانواده شهدای پلاسکو بی نتیجه مانده است
تاریخ را که ورق می زنیم، برگه های مزین به شهدا از هر برگ دیگر خوشرنگ تر است، آری! در پس هر ورق خاطره ای به وسعت قرن ها وجود دارد که ما را با وقایع آن روزگار پیوند می دهد. بعد از واقعه کربلا شهید و شهادت معنای جدی تر به خود گرفت و در قرون گذشته زنان و مردانی را می شناسیم که برای دفاع از حق جان خود را فدا کردند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی شهادت گسترده تر شد و این واژه با ارزش در بازه زمان با توجه ...
اهدای آزادی در روز تولد مادر
... او در مورد تصمیم پسرش به جام جم می گوید: همسرم سال 97 و به دلیل ابتلا به یک بیماری نادر به رحمت خدا رفت. آن زمان که همسرم بیمار شد، محمدمهیار کلاس دوم دبستان بود و یک سال بعد مادرش از دنیا رفت. پس از فوت او، تمام تلاشم را کردم تا کنارش باشم و او را تنها نگذارم. از همسرم به پسرم 20 میلیون تومان سهم الارث می رسید که موضوع را به محمدمهیار گفتم. مدتی بعد پسرم به من گفت می خواهد با این پول، یک ...
انس مادر و فرزندی که شهید را در خانه مأوا داد
بیشتر ادامه تحصیل نداد و مجبور شدیم به کار کشاورزی بپردازیم تازندگی مان را اداره کنیم. تا اینکه من به خدمت سربازی رفتم و احمدعلی سرپرستی مادر و خواهر را به عهده داشت و از خدمت سربازی معاف شد؛ با شروع جنگ تحمیلی دلش می خواست به جبهه برود و لذا به جهاد سازندگی رفت تا از آن طریق به جبهه اعزام شود که بار اول گفته بودند فعلاً نمی توانیم شما را اعزام کنیم ولی او که علاقه مند بود چند مدت بعد ...
روایت عاشقی مادر و شهادت فرزند در کربلای 4/ پیشرفت های امروز نتیجه رشادت دیروز شهداست
رشادت و مقاومت ملت ایران در 8 سال جنگ تحمیلی یک شاهکار تاریخی بود که جونان این مرز و بوم رقم زدند و ما امروز آرامش خود را مدیون آن ها هستیم؛ فرزندان جبهه و شهادت اطاعت را عبادت می دیدند و عزت جهاد را با ذلت در خانه نشستن عوض نمی کردند، ایستادگی آن ها در مقابل دشمن بی مثال است.
ابتدای راهیم/ قدرت نظام از شهدا، جانبازان و آزادگان است
آنها را باور کنیم. وی افزود: قدرت نظام از شهدا، جانبازان و آزادگان است، امثال ما اگر زمانی در جبهه بودیم به اندازه آن مزایا دریافت کردیم که برای شب اول قبر، توشه ای نمانده است. در جمهوری اسلامی هنوز در اول راه هستیم. در حال حاضر بیش از چهل سال از انقلاب اسلامی و شروع جنگ می گذرد اما هنوز در اول راه قرار داریم. در انقلاب اسلامی به دنبال قدرتمند شدن و اقتدار بودیم که تا حدودی این اتفاق ...
چهره زنانه هشت سال دفاع مقدس در آینه سینما
هم چنان چشمان جامعه چشم انتظار دیدن این تصاویر بدیع و حیرت آور است. در ادامه به معرفی چند اثر مستند و داستانی با موضوع پشتیبانان جبهه در هشت سال دفاع مقدس می پردازیم: مستند ننه قربون در ماه های ابتدایی جنگ آتش سوزی به شکل هفتگی در سه راه اهواز- خرمشهر به پا شده و مردم را نگران کرده بود. با مراجعه نیروهای انقلابی، مشخص می شود این اقدام توسط بچه های سپاه به قصد ...
روایتی از سال های دفاع مقدس از زبان غلامرضا محمدزاده | دید بان شدن آژیر خطر محله
ابتدایی این نبرد در جبهه حضور داشته است. به گفته خودش به دلیل شیطنت ها و بازیگوشی های او و دوستانش، یک محله روز اعزامشان نفس راحت کشید. محمدزاده از خرداد سال 1360 تا 70 روز بعد از امضای قطع نامه در جبهه های جنوب بود و امروز روایتگر و سند زنده روز های آتش و خون است. از شب نامه ها شروع شد متولد سال 47 است و اولین فرزند خانواده هشت نفره شان است. پدرش حاج صفر از مبارزان انقلاب بود ...
همبستگی بی نظیر مردم در زمان جنگ/پس از عملیات کربلای 5، برادرم بی قرار رفتن به جبهه بود
دارید؟ در ابتدا چهلمین سالگرد هفته دفاع مقدس را گرامی می داریم، برادر شهیدم علی رضا پس از حضور در جبهه ابتدا سال 1365 در عملیات کربلای 5 که منظقه اردبیل در آن عملیات شهدای بسیاری را تقدیم اسلام کرد، مجروح شد، در آن ایام معمولا حوالی ساعت 11 شب آمار شهدا را اعلام می کردند، حتی در خاطرم هست که با یک عکس لاله این کار را انجام می دادند. آن زمان اطلاع رسانی به سبک کنونی نیز موجود نبود . ...
مجازات پسر نوجوان به خاطر قتل اشتباهی
با افشای این ماجرا، شایان 18 ساله ردیابی و بازداشت شد، اما ادعا کرد ناخواسته چاقو با سفیدران دوستش برخورد کرده است. در حالی که پزشکی قانونی پس از معاینات بالینی متهم 18 ساله در گزارشی اعلام کرده بود شایان هنگام ارتکاب جرم زیر 18 سال داشته و از رشد عقلی برخوردار نبوده است، پرونده برای رسیدگی به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده، پدر و مادر عرفان درخواست قصاص متهم را مطرح کردند. پدر مقتول در حالی که بسیار ناراحت بود، گفت: پسرم و شایان با هم دوستان صمیمی بودند و آن روز همراه هم به کارواش رفته بودند، اما نمی دانم چطور پسرم کشته شد. شایان هنگام درگیری چاقو هم ...
آبادان ایستاد تا ایران زنده بماند
رسمی وعلنی با انتشار بیانیه ای علیه جمهوری اسلامی و انقلاب اعلام جنگ مسلحانه کردند. در آبادان هم تعداد منافقان چشمگیر بود. آنها از همان روزهای اول جنگ، اقدام به جمع آوری سلاح و مهمات کرده بودند، اما از تیرماه سال 1360، شروع به تشکیل خانه های تیمی، شناسایی و ترور پاسدارها و بچه های حزب اللهی و حتی مردم عادی بی گناه کردند. تا آن روز منافقان در پوشش حضور در مقاومت شهری علیه عراق، کوشیده ...
خرمافروشی که به فکر آذوقه رزمنده ها بود
در هفته دفاع مقدس با فاطمه شریفی نسب رزمنده اهل دزفول آشنا شدم. او از خانواده اش که تمام زندگی شان را وقف خدمت به جبهه کرده بودند برایم گفت. گویا همه اهل خانه شریفی نسب ها با یک دست اسلحه بر می داشتند و با دستی دیگر در تدارک و تهیه اقلام خوراکی و ارسال آن ها به جبهه بودند. دلمان نیامد در چنین روزی که به نقش اصناف و پشتیبانی مردمی از جبهه ها می پردازیم از این خانواده یاد نکنیم. آنچه در پی می آید ماحصل همکلامی ما با فاطمه شریفی نسب بانوی دزفولی از روز های پشتیبانی رزمندگان در جبهه است. ...
روایت پیرمرد شهیدی که مغلوب وسوسه شیطان نشد
؟ منتظری: بله. وقتی این سوال را از وی کردم پاسخ داد، زمانی که شیطان می خواست با پول مانع رفتن من به جبهه شود در دل خودم گفتم هنوز ایمان و اعتقادم به درجه ای نرسیده که به کمال برسم و لایق شهادت باشم. بنابراین تلاش می کردم تا در جبهه در روزهای درس اخلاق کارهایم را سریع به اتمام رسانده و در صف اول حاضر باشم تا بتوانم سخنان شما خوب گوش کرده و به معرفت و خداشناسی برسم. نکته جالب در مورد این پیرمرد این است که وی بعد از مدتی به شهادت رسیدند. انتهای پیام/2307/ ...
نگاهی کوتاه به زندگی نامه شهدای روحانی-5 شهید فخیمی؛ غیور مردی از خطه آذربایجان
جو و عموماً مواد غذایی است. با وجود علاقه به تحصیل علوم دینی، در هنگامه جنگ تحمیلی آرام و قرار نداشت. صبح بیستم دی ماه سال 65 از جبهه زنگ زد. گفت: بدون اجازه ی پدر و مادر از حوزه به جبهه آمده ام به والدین بگویید که حلالم کنند. مادرش در همین زمینه می گوید: وقتی گفتند زنگ زده و حلالیت خواسته، آرام گفتم: برو حلالت کردم، با این حال لبم را گزیدم و نگذاشتم غصه ها اشکم را در ...
ماجرای شهیدی که خواب شهادتش را دیده بود / در حسرت 8 ثانیه از آن 8 سال
برادرم به آمریکا بروم، اما در فواصل انقلاب تا جنگ پدرم از آنها خواست که برگردند و آنها نیز برگشتند و به جبهه رفتند و من هم پشت سر آنها به میدان جنگ رفتم و در مناطق غرب و جنوب کشور از بازی دراز، شیاکوه و داربلوط تا جزیره مجنون و کربلای 4 و 5 و در نهایت در ماووت و مرصاد حضور داشتم. در اوایل جنگ برادرم در بازی دراز کردستان به دستش گلوله خورد، طوری که الان دست راستش فلج است و در اواخر جنگ در فاو برادر ...