در گفت و گو با پروژه تاریخ شفاهی رسانه های ایران ایرنا مطرح شد:
سایر منابع:
سایر خبرها
همسایه آمریکایی ها مدافع حرم شد! + عکس
. 15 روز آنجا بودم؛ دیگر از وضعیتی که داشتم بَدَم آمد، بعد هم گفتم می روم به افغانستان و در اردوی ملی (ارتش افغانستان) می مانم و زندگی ام را همانجا ادامه می دهم و برنمی گردم؛ گفتم ولش کن، قسمتمان در همین افغانستان است. بعد رفتم مزار شریف. **: در اردوی ملی حقوق هم می دهند؟ حسینی: بله، حقوق می دهند، چون من بچه هم که بودم خیلی علاقه به کارهای نظامی داشتم؛ سال 81 وقتی خانواده ام ...
زیر پوست کابل
مینا قاسمی زواره، خبرنگار شهروند | اول پاییز است. شبی عجیب را پشت سرگذاشتم. تمام شب تا اذان صبح در کنجی غرق بودم که این خود جدید را در کشوری دیگر کشف کنم. هنوز مبهوت و سردرگم هستم. من، اینجا، در کابل چه می کنم؟ انگار یادم رفته است که آمده ام برای ساخت مستند! ناگهان احساس تنهایی و غربت وحشتناکی همه وجودم را فراگرفته است. همه تصاویر سفر از تهران تا کابل مثل قطار در تونل از ذهنم عبور می کند، اما من ...
من هم جای طارمی بودم جواب اسکوچیچ را می دادم
بودند که فقط به من پیراهن و لباس نرسید! من هم پرسیدم چرا به من لباس ندادید؟ اگر به سابقه باشد که جزو سه، چهار بازیکن با سابقه تیم هستم. اگر به اسم و رسم هم باشد که جزو 5 یا 10 نفر محسوب می شوم؟ زشت است که به همه لباس دادید غیر از من! ماجرا همین بود و من هم نزد سرمربی وقت تیم ملی رفتم و محترمانه گفتم اجازه بدهید همراه شما در اردوی اتریش نباشم چون احساس می کنم با من روراست نیستید و بی دلیل علیه من ...
چه خبر از صدور کارت ملی هوشمند؟
. افراد مسن پای ثابت پیگیری سرنوشت کارت ملی دفتر های پیشخوان دولت نیز بخشی از مشکلات صدور کارت ملی هوشمند را به دوش می کشند و آنطور که مریم شعرباف شاغل در دفتر پیشخوان دولت به روزنامه همشهری می گوید مراجعه برای پیگیری سرنوشت کارت ملی به یکی از اتفاقات روزمره دفاتر پیشخوان تبدیل شده است. او که سال هاست در یک دفتر پیشخوان فعالیت می کند، درباره این موضوع توضیح می دهد ...
در مراسم تجلیل از پیشکسوتان و مدیران باشگاه استقلال چه گذشت
را سازمان لیگ می دهد؟ چرا ثروت خود را باید هدر بدهیم؟ استقلال برند است ولی زمین تمرین ندارد و من باید بروم وزارت دفاع سر کج کنم تا زمین بگیرم. در ادامه پیش دوستان ارامنه رفتم و زمین را از آن ها گرفتم. استقلال بزرگ است ولی عده ای آن را کوچک کرده اند. من شب و روز ندارم. من کوچک همه استقلالی ها هستم. کسی حق ندارد چیزی را به اسم خود مالکیت بزند. من مهمان شما هستم و من شش ماه شاید باشم شاید یک سال یا ...
مادران چه اشک ها که نریختند!
. صبح روز بعد به پایگاه ابوذر رفتیم. اتوبوس ها منتظر بودند تا رزمنده ها را جا به جا کنند. سوار شدیم. دلم داشت مثل سیر و سکه می جوشید. می گفتم الان است که مادرم از راه برسد. انگار که بویش را حس کرده باشم، هر آن منتظرش بودم. عاقبت تصورم به حقیقت تبدیل شد. مادرم سوار بر ترک موتور بابا از راه رسید. نمی دانم چه کسی به آن ها خبر داده بود قرار است از کجا اعزام شوم. بچه ها از من خواستند پیاده شوم و ...
انتقاد نتانیاهو نسبت به تلاش ها برای احیای برجام
به گزارش ایلنا به نقل از هاآرتص، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی در مورد ایران مدعی شد: وقتی نخست وزیر بودم، به آمریکایی ها گفتم که هر کاری که لازم باشد برای جلوگیری از انعقاد توافق با ایران انجام می دهم. به دلیل تلاش های ما، ایالات متحده از برجام خارج شد و با اقدامات ما، توانستیم مانع از دستیابی ایران به سلاح هسته ای شویم! وی افزود: ایران نقاط ضعف شما را می داند و تا یک ...
قسمت 12/ برای نشر یک مقاله مرا به دارالمجانین فرستادند!
پس از رسیدن به کمیساریا مرا با یادداشت حکومت نظامی تحویل دادند و رفتند. رئیس کمیساریا یادداشت را خواند و نگاهی به قیافه ی من افکند و به من گفت: دستور این است که شما را به دارالمجانین اعزام داریم. از شنیدن این حرف سراپای من لرزید. برای نشر یک مقاله این گونه مجازات ها چه معنی دارد؟! اما همان ساعت مرا در درشکه گذاشتند و به آن جا بردند. ...
سحر قریشی صیغه امیر تتلو شد!!؟ + فیلم
خواهیم فرستاد. ماشین ( تاکسی سمند) دنبالم آمد و من سوار ماشین شدم. وارد مسیر شدیم و با راننده صحبت می کردم و متوجه شدم ایشان راننده آقای کارگردان معروف هستند چون شروع به گفتن خاطره کرد و خاطره هایی که ایشان تعریف می کرد بخش هایی از آن را توسط همکاران دیگر شنیده بودم. رسیدیم به دفتر راننده گفتند که همین پلاک است و به ایشان گفتم می شود بایستید. چون جایی که مرا برده بود خیلی ...
نیروی ژاندارمری اصلا مرا تحویل نمی گیرد!
بهمن حیرتی - بنده در ژندامری خدمت سربازی بودم و در جبهه تنگه ابوغریب، گردان 507 صاحب الزمان درحال انجام سربازی بودم که موجب موج انفجار وتخریب شدن سنگر دیدبانی و پرتاب شدن بنده از سنگر به طرف خاکریز که مدت زمانی بیهوش بودن که یک الی دو ماه مانده بود که خدمت بنده تمام شود که برای مرخصی به تهران آمدم وبه بهداری ژندارمری رفتم که معاینه شوم. بعد مسایل پزشکی گفتن شما معاف هستید که بنده قبول ...
نیاز به فرد خواهان برکناری مجیدی نداشتیم/ با حمایت پیشکسوتان قهرمان آسیا می شویم
برند است ولی زمین تمرین ندارد و من باید بروم وزارت دفاع سر کج کنم تا زمین بگیرم. در ادامه پیش دوستان ارامنه رفتم و زمین را از آنها گرفتم. استقلال بزرگ است ولی عده ای آن را کوچک کرده اند. من شب و روز ندارم. من کوچک همه استقلالی ها هستم. کسی حق ندارد چیزی را به اسم خود مالکیت بزند. من مهمان شما هستم و من 6 ماه شاید باشم شاید یک سال یا دو سال باشم. کار مال شماست. خسرو حیدری، محمد مومنی، هادی ...
آجورلو: باشگاه من نه جای دلال است نه رمال
تمرین ندارد و من باید بروم وزارت دفاع سر کج کنم تا زمین بگیرم. در ادامه پیش دوستان ارامنه رفتم و زمین را از آن ها گرفتم. استقلال بزرگ است ولی عده ای آن را کوچک کرده اند. من شب و روز ندارم. من کوچک همه استقلالی ها هستم. کسی حق ندارد چیزی را به اسم خود مالکیت بزند. من مهمان شما هستم و من شش ماه شاید باشم شاید یک سال یا دو سال باشم. کار مال شماست. خسرو حیدری، محمد مومنی، هادی طباطبایی و.... در میان ...
شهیدی که مادرش را از آمدن میهمان باخبر می کند/ محمدم گفته بود می آیید
دارند یا نه؟ گفتند هنوز نه، باز رفتم و آمدم تا هفته بعد که دوباره خودش به خوابم آمد و گفت: مادرجان خیالت راحت شد؟ گفتم که برنمی گردم، من مفقودالاثرم، دنبالم نگرد، اما هوایت را دارم. از همان سال ها که پدرش هم در قید حیات بود تا حالا که او هم به رحمت خدا رفته و در این خانه تنها هستم، حالا سالهاست درب خانه را بازمی گذارم که شاید بیاید یا شاید خبری از او برسد؛ پای رفتن به باغ بهشت و گلزار ...
پیوستن حایک و محمدی به تیم مدیریتی وزارت جهادکشاورزی
" هوشنگ محمدی " را به سمت مشاور وزیر و سرپرست دفتر هماهنگی امور استان ها منصوب کرد. محمدی دارای دکترای توسعه کشاورزی است و سابقه معاونت دفتر هماهنگی امور استان های وزارت جهاد کشاورزی، فرمانداری خلخال و مدیریت توسعه عملیات و بهبود بهره وری شرکت مادر تخصصی صندوق حمایت از توسعه سرمایه گذاری در بخش کشاورزی را در کارنامه دارد. شعار سال ، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری مهر، تاریخ انتشار:17 آبان 1400، کد خبر:5346744، www.mehrnews. ...
مدافعان حرم همگی آرمان شهادت در سرداشتند
می شوی که من چه می خواستم. بعد از شهادتش وقتی بر سر پیکرش حاضر شدم، آن لحظه صدایش در گوشم پیچید. حلقه هایمان را به حرم هدیه دادم و بعد از عمل به این توصیه روح الله فهمیدم که او برای رسیدن به خدا از همه تعلقات دنیا دل کنده بود. انتهای پیام/ چاپ نام خود را وارد کنید آدرس پست الکترونیکی را وارد نمایید آدرس پست الکترونیکی وارده صحیح نمی باشد لطفا نظر خود را وارد نمایید نظر شما نظرات کاربران ...
نامه شوماخر ایران به شوماخر اصلی
دنیا بیشتر کاپ گرفته است. او می خندد، می خنداند و به جوانان روحیه می دهد. حرف های جذاب او در گفت وگوی با خبرورزشی را بخوانید. چه شد به شما لقب شوماخر دادند؟ ماجرای لقب بیوک شوماخر به 25 سال قبل برمی گردد که برای مصاحبه با یکی از مجلات خودرو به دفتر کارشان رفته بودم. وقتی مصاحبه چاپ شد دیدم نوشته اند بیوک جدیری؛ شوماخر ایران. وقتی دلیلش را جویا شدم گفتند تو از شوماخر هم بیشتر ...
فراخوان نام نویسی شرکت در آزمون تخصصی دفاتر مشاور املاک کیش
به گزارش بازرگانی خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی و امور بین الملل سازمان منطقه آزاد کیش، تمام متقاضیان واجد شرایط ذیل دعوت بعمل می آید تا با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی از روز شنبه مورخ 1400/08/22تا پایان وقت اداری روز چهارشنبه مورخ 1400/08/26 به دفتر مدیریت بازرگانی سازمان منطقه آزاد کیش واقع در برج صدف، طبقه چهارم واحد 401 مراجعه نمایند. بدیهی است به مدارک ناقص و واصله پس از ...
شهید مدافع حرمی که در دفاع از ولایت کوتاه نمی آمد
به گردنش بماند. وقتی مسافرت می رفتیم هم همین طور بود. در آخرین مسافرتمان که رفته بودیم شادگان پلاژ یک سری وسیله را تحویلمان داد ولی ما آنها را چک نکردیم. می خواستیم جاروبرقی بکشیم که دیدیم همه اجزاء جاروبرقی از هم جدا می شود. گفت: بیا برویم بیرون. سوار ماشین شدیم و رفتیم داخل شهر و چون روز تعطیل بود کلی جست و جو کردیم تا قطعات یدکی جاروبرقی را پیدا کردیم و آن را سرهم کردیم. گفتم: ما این وسیله را ...
ریز و درشت از زندگی ستاره بوکس ایران| شه بخش: من از دل فقر آمده ام
تنها با پشتکار و کمک مربی دلسوزم تاریخ سازی کردم تا نشان دهم اگر به ما بها دهند، می توانیم پرچم کشور عزیزمان ایران اسلامی را سال ها بالا ببریم. از سیستان تا بلوچستان دانیال های زیادی وجود دارند، در همه استان ها هم همین طور است؛ به ویژه امیدوارم توجه ها به این استان بیش از این باشد تا شاید در آینده شاهد موفقیت باشیم. نیاز است تأکید کنم که من یکی از بچه هایی بودم که هنوز هم بدون حتی یک دمپایی به ...
ترفند اسرای ایرانی در سلول انفرادی برای اطلاع از حال دیگر اسرا/ رسوایی صدام در سازمان ملل توسط آیت الله ...
دست نیاوردیم. بعد از اسارت ابتدا ما را به الانبار بردند که در آنجا خبرنگارهای بی شماری را دعوت کرده بودند و تبلیغات می کردند. آنها فکر می کردند این عملیات اصلی است. بعد ما را به استخبارات بغداد و از آنجا به کمپ 9 اردوگاه رمادیه منتقل کردند. حدود دو سال در آنجا بودم. روزهای اسارت به سختی می گذشت. یک روز من بر دیوار دستشویی نوشتم مرگ بر صدام و بی خبر از اینکه چه عواقبی دارد به یکباره در ...
طرح 550 هزار هکتاری، در مرحله ی دوم فاز مطالعاتی
مهندس محمدجواد صالحی نژاد در تشریح اقدامات انجام شده در فاز دوم طرح 550 هزار هکتاری خوزستان و ایلام منسوب به طرح مقام معظم رهبری، اظهار کرد: هم اکنون مرحله مطالعاتی فاز دوم در حال پیگیری است و اقدامات صورت گرفته بعد از تخصیص اعتبار جهت مطالعه فاز دوم در بودجه کل کشور و در چارچوب موافقت نامه های سال های 1399 و 1400، شامل تعیین مشاور برای تهیه و انجام مطالعات مرحله اول و دوم و نحوه ی استفاده از ...
قتل در تفلیس بخشش در تهران!
خواستم شرایط زندگی ام بهتر شود. مدتی در ترکیه بودم، آنجا به سفارت آمریکا و کانادا رفتم تا مهاجرت و حتی پناهندگی ام جور شود که نشد. درنهایت به گرجستان رفتم که آنجا قاتل شدم. مقتول را می شناختی؟ نه. نزد ایرانی هایی که در بازار تفلیس کار می کردند، رفتم که کار پیدا کنم و آنجا نام و نشان تاجر ایرانی را که به همه کمک می کرد و همچنین دفتر کارش را یافتم. روز حادثه بیست و سوم اسفند بود ...
همسایه آمریکایی ها مدافع حرم شد!
...> **: خب شما آمدی ایران و یک مدت کشاورزی کردی و دیدی سخت است، بعدش چه تصمیمی گرفتی؟ حسینی: بعد قضیه سوریه پیش آمد و به آنجا رفتم. من در افغانستان که بودم با خانواده ام در تماس بودم. می گفتند که بچه ها می روند سوریه و به اسم مدافع حرم جنگ می کنند. در جریان این اتفاق و جنگ در سوریه بودم. چون مازیار کریمی هم به سوریه رفته بود، من خبر داشتم، از بچه ها یا داداشم می پرسیدم و می گفت فلانی رفته ...
اصابت بلای آسمانی بر سر توهین کننده به مدافعان حرم!
شب با مادرش سر من داد و بیداد کرد. صبح رفتم دفتر امامزاده عبدالله، گفتم صاحبخانه با من اینطوری رفتار می کند، من با سه تا بچه مستاجر هستم؛ باید چه کار کنم؟ بگردید یک جا برایم خانه بگیرید؛ خانه اش را باید خالی کنیم... دفتر فاطمیون یکی را فرستاد که بیاید با صاحبخانه صحبت کند. آمد با صاحبخانه صحبت کرد و گفت اگر کرایه خانه می خواهید، ما می دهیم... گفتم ما خودمان پیشاپیش حساب کرده ایم و کرایه یک سال را ...
رئیسی ریسک جوانگرایی را پذیرفته است
شعار سال : مهمان این هفته پژوهشگر حوزه تاریخ، روزنامه نگار و فعال سیاسی اصولگرا هستند. متولد 1333 در سبزوار اصالتا آذربایجانی، اما به خاطر تبعید پدرشان به سبزوار در زمان مبارزه با رژیم پهلوی در سبزوار به دنیا می آیند و تحصیلات شان هم همان جا طی می کنند. به مبارزه با رژیم پهلوی می پردازد و در فعالیت های ضد رژیم پهلوی حضور داشته تا سال 53 که به انگلیس می رود. بقیه فعالیت های سیاسی شان در انگلیس در قالب اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان اروپا ادامه می دهد تا پیروزی انقلاب اسلامی. ...
پایان راوی داستان های دیدنی
: مادرت آمد و آن را گرفت. گفتم: چرا؟ گفت: مادرت گفت کامبیز همه پولش را هله هوله می خرد و صورتش جوش می زند. درمبخش همچنین درباره دوران فعالیتش در سال های نخست پس از انقلاب گفته: بعد از انقلاب، مجلاتی که در آنها مشغول بودم، تعطیل شدند و ناچار راهی آلمان شدم و کارم را در آنجا از سر گرفتم. با وجود همه شهرتی که در ایران به هم زده بودم، در آلمان باید از صفر شروع می کردم. خوشبختانه بعد از دو سال ...
تقریظ رهبرانقلاب این کتاب را پرفروش کرد
: اینا برای چیه؟ گفت: شما هر روز دارید از جیب خودتون خرج می کنید. هربار یه مقدار فاب براتون می آریم تا با اونها بشورید و کمتر بهتون فشار بیاد . ناراحت شدم. گفتم: نه! دیگر نیار. شرم دارم از این همه خون ریخته. اصلاً به پول، استراحت و خورد و خوراک فکر نمی کردم. شب و رزو دغدغه جنگ را داشتم. تا پاییز 60 توی خانه رخت شستم. بعد هم رختشوی خانه بیمارستان شهید کلانتری راه افتاد، یک گردان از خانم ها شدیم رخت شوی آنجا. ... م ...