سایر منابع:
سایر خبرها
روایتی از سبک زندگی شهدایی جوان که عارف بالله بودند
و خاک آلود و خونی بچه های جبهه را بخوانم ، قرآن می فرماید برای این عاقبت به خیری اول ایمان به خدا بیاورید و دوم ایمان به رسول خدا بیاورید و سوم با مال و جان خود مجاهدت کنید یعنی ایمان شرط مجاهدت است. به نظر شما تا چه حد توانستیم سیره و مکتب شهدا علی الخصوص شهید سلیمانی را تبلیغ کنیم؟ بنده با کمال تاسف باید این موضوع را بگویم که این یادواره هایی که برای شهدا برگزار می شود هیچ ...
شب 23 بهمن بر خاندان فرزانه چگونه گذشت؟!
ازدواج کرده، سال 96 بود؛ دو سال بعد از شهادت حاجی. اصلا هم دوست نداشتم قرض دستی، حتی از خانواده خودم هم بگیرم؛ نهایتا وام می گرفتم. خیلی توی فکر بودم، داشتم می رفتم دیدم یکی از دوستانمان که خانمی است و در سپاه کار می کند زنگ زد و گفت خانم فرزانه! یک چیزی بهت بگویم فقط ناراحت نشوی؛ داد بیداد نکنی! من و آقای میرطاهری یک کاری کردیم از طرف شما. گفتم چیه؟ خیلی به هم ریخته بودم سر این پولی که می خواستم و نمی ...
رسول خطیبی: هافبک استقلال را می خواهیم اما نیازی به رشید مظاهری نداریم
، رسول خطیبی بنا بر گفته خودش تاکنون دو مرتبه پیشنهاد سرمربیگری از استقلال داشته است. به نظر خودتان اگر روزی برای مرتبه سوم چنین پیشنهادی به شما بشود، آن را قبول می کنید؟ رسول خطیبی گفت: در حال حاضر تمام فکر و ذکرم موفقیت آلومینیم اراک است. من با این باشگاه قرارداد دو ساله دارم و تا پایان بهار سال 1402 سرمربی آلومینیم هستم بنابراین فعلاً به هیچ چیز دیگری غیر از موفق شدن با تیمی که در حال حاضر هدایت آن را برعهده دارم، فکر نمی کنم. در مورد آینده بعدا باید صحبت کرد چون کسی نمی داند چه اتفاقاتی رخ می دهد ...
عمل به احکام الله در دفاع مقدس موج می زند
؟ گفتم بله. جانشین معاون هماهنگ کننده سپاه تصریح کرد: همه خون های مقدس شهدا برای یک چیز بود، احیای احکام الله، احیای نماز. بعد از آن دیدار با امام خمینی (ره) روزی شد. برف سنگینی در جماران می بارید. خدمت امام (ره) رسیدیم. در آن دیدار خدمت امام عرض کردم: رزمندگان شما نگفتند هوا گرم و سرد است و نمی توان جنگید، در گرما و سرما جنگیدند تا لبخندی بر لبان نایب امام زمان (عج) را شاهد باشند. کد خبر 549589 ...
مادران شهدا مصداق کامل بصیرت افزایی هستند
اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و سبک زندگی آن حضرت نشان می دهد که آن شخصیت عظیم هم از مادران و همسران شهید تکریم می کرد. تکریم رسول خدا (ص) از خانواده شهید در اینجا به نمونه هایی از آن تکریم اشاره می کنیم: اسماء می گوید: در صبح روز شهادت جعفر، من چهل پوست دباغی کردم. علاوه بر آن، آرد خمیر کردم، بچه هایم را شست وشو دادم و نظیف کردم که رسول خدا (ص) به خانه ما آمدند و ...
مراسم عزاداری وفات ام البنین و تکریم از مادران شهدا در جوزدان
... محسن حدود یک ساعت قبل از آخرین اعزام و حرکتش به دیدار ما آمد و دقایق آخر به ما اطلاع داد و لحظه ای که آمد به ما گفت:من نذر کردم در مشهد که اگر شما رضایت دهید و شرایط رفتن به سوریه برای من فراهم شود پای شما را ببوسم این صحبت فرزندم در آن لحظه قلب ما را به درد آورد و این خاطره تا ابد در ذهن من زنده خواهد ماند. وقتی اسیر شدندرفتم سر خاک شهدای گمنام و به آنها گفتم حالا که بچه من اسیر ...
روایت هایی تکان دهنده از ایثار مادران شهدا
و چند سال از درد شهادت فرزندانش چنین تعبیر می کند: شما وقتی زخمی روی دستتان باشد و مدام روی آن زخم نمک بزنید، چطور می شود؟ جگر مادر همان است. آتش دل مادر خاموش شدنی نیست. اما دل پر عاطفه مادری سر جای خودش و الگوی صبر و استقامت بودنش نیز همچنان پابرجاست. می گوید: بعد شهادت بچه ها ابتدا استقامتی در کار نبود. خدا این صبر را به ما به مرور داد. آن موقع من اصلا تحمل شهادت عباسم را نداشتم اصلا نمی ...
من آبروی پروین را خریدم
خدابیامرز امیر آصفی بگویم دوست دارم شاگرد شما شوم! و شما هم همین جمله را گفتید؟ همین یک جمله را گفتم و آن مرحوم گفت ساعت 4 بعد از ظهر بیا اکباتان زمین راه آهن! پس اولین برخورد شما با علی پروین هم از همان جا شروع شد. آیا شما را پروین یا بقیه تحویل گرفتند؟ آن زمان که اصلا بزرگ ترها ما بچه ها یا جوان ترها را به حساب نمی آوردند اما یادم می آید علی پروین ...
دستور مافوق
دستور مافوق مجید کبیر زاده موقع عملیات ها در جبهه بود و در مواقع غیر عملیات یا در مرخصی هایش به عیادت مجروحان میرفت. سال 1363در بیمارستان شریعتی تهران مجید را دیدم و گفتم اینجا چه می کنی؟ گفت: به دیدن بچه ها آمدم. در مرحله اول دوم و سوم عملیات بیت المقدس با ایشان بودم. مرحله دوم عملیات بسیار سخت و دشوار بود ولی مجید به راحتی نیروها را کنار خاکریز ها هدایت و جابجا می کرد ...
خاطره جالب بازیگر نقش شِمر از بازی در مختارنامه
جلو رفته و کار و بازی و همه چیز خوب بوده است، نیازی نبوده که من چیزی بگویم. همین امر باعث شد که من قوت قلب بگیرم. بازیگر نقش شمر ادامه داد: همان جا از ایشان پرسیدم که اگر شما از چیزی ناراحت شوید و من یا هر بازیگر دیگری نتوانیم انجامش دهیم، چه اتفاقی می افتد؟ گفت می نشینم و با همین پنجه ها دستم را در موهایم می کنم. یعنی سرش را پایین می آورد و دستش را در موهایش می کند. خدا را ...
دبیر: آمریکا را برای جام تختی دعوت می کنیم/ نگاه ما مبارزه دوستانه است و دوست نداریم آن را سیاسی کنیم
را می زنند گفتم خدا راضی باشد. وی درباره برنامه کشتی برای 2 رویداد سال آینده، گفت: از 2 سال قبل برنامه بازی های آسیایی و جهانی بسته شده و صحبت کوتاهی با درستکار داشتم اما با بنا هنوز نه نگاه بچه های تیم ملی هم مهم است من بازی های آسیایی اشتباه کردم رفتم چون کتفم آسیب دید. فرق من با روسای فدراسیون های دیگر همین است که خودم این راه را رفتم. وی درباره اینکه کمیته گفته تیم اول به ...
فرمانده ایرانی که مجاهدین عراقی در شهادتش گریستند
آن جا مستقر بود ، وارد شدیم. آن وقت ها هرگز نمی دانستم که پدرم چه کاره است و او را یک راننده ، بسیجی و یا پاسدار عادی می پنداشتم. به قرارگاه رمضان که وارد شدیم، برخوردها به گونه ای فوق تصور من بود. آنان ارزش و احترام زیادی برای پدرم قائل بودند و این برخورد ممتاز ، برایم سؤال برانگیز شد. بچه های رزمنده پاسخ دادند: پدر شما فرمانده تیپ (لشکر) است. گفتم: پدر من که پاسدار است. گفتند: خب فرمانده لشکر فرق ...
بپیوند با هر که از تو ببرد
.... سفارش رسول خدا (ص) مردی خدمت پیامبر اکرم (ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله! فامیل من تصمیم گرفته اند بر من حمله کنند و از من ببرند و دشنامم دهند، آیا من حق دارم آن ها را ترک گویم؟ فرمودند: در آن صورت خداوند همه شما را ترک می کند. عرض کرد: پس چه کنم؟ فرمودند: بپیوند با هر که از تو ببرد و عطا کن به هر که محرومت کند و در گذر از هر که به تو ستم نماید، زیرا، چون ...
گفت وگوی خواندنی با همسر شهید سیدعلی اصغر جوادی آملی؛ شنیدن خبر شهادت سید در میهمانی خواهر | بی قراری ...
، افتخاری برای من و خانواده ام بود که در خدمت یکی از اولاد حضرت زهرا باشیم و از این بابت خوشحال بودیم. دفعه آخری که شهید می خواستند به جبهه بروند به ایشان گفتم که شما می روید امیدوارم بچه های شما پا جای پای شما بگذارند شهید گفت: اگر اینها بچه من هستند از من بهتر خواهند بود. شهید سید علی اصغر جوادی آملی چه ویژگی های بارزی داشت؟ هر چه از ویژگی های ایشان بخواهم بگویم کم ...
حس می کردم هادی سفارش مرا به خانم ام البنین می کند/ گفت وگو با مادر شهید طارمی، محافظ سردار سلیمانی
.... همانجا گفتم این جنگ مثل سفره خداست. حیف است ما سر سفره خدا نباشیم. جواد را به ذهنم آوردم. گفتم خدایا یک بچه کوچکی دارم. مثل علی اصغر امام حسین قبولش کن تا ما هم برای تو کاری بکنیم. الحمدلله خدا قبول کرد و من هم مادر شهید شدم. * باز هم حاضرید در راه خدا ایثار کنید؟ بله! چرا نکنم؟ وقتی اسلام با خون شهدا پابرجاست چرا نه؟ باز هم بچه هایم را در این راه تقدیم می کنم. منبع: روزنامه وطن امروز انتهای پیام/ ...
روزی که فرمانده به شهادت رسید
...، در عملیات های خیبر و بدر شرکت کرد. سال 65 بود که به عنوان مربی در دانشکده علوم و فنون نظامی دانشگاه امام حسین (ع) به آموزش تاکتیک پرداخت اما شهادت همرزمانش چنان در روحیه او تاثیر گذاشت که خدمت در پادگان ها را رها کرده، به جبهه شتافت. در قرارگاه کربلا مامور اطلاعات و عملیات شد. در همان دوران از لشکر 27 محمد رسول الله (ص) ماموریت یافت فرماندهی گردان مقداد از لشکر 31 عاشور را بپذیرد ...
پسرم به فدای علی اکبر حسین (ع)
جبهه برگردد، 3 دفعه از من خداحافظی کرد و خواست زیر گلویش را ببوسم. بعد هم گفت: مرا به خدا بسپارید و اگر اتفاقی برایم افتاد، ناراحت نشوید. شب شهادتش خواب دیدم از من می پرسند چه خبر از علی جان؟ گفتم نمی دانم. گفتند علی تو شهید شد. دست هایم را بالا بردم و گفتم به فدای علی اکبر حسین (ع)، الهی شکر که نخودی در دیگ سیدالشهدا (ع) انداختم. بعد هم که در واقعیت، خبر شهادت و پیکرش آمد، اصلا ناراحت نشدم، زیرا خدا خودش داد و در راه خودش برد و چه سعادتی از این بالاتر. ...
بهشت جایی است که صدای قدم های مادر شهید گوش ها را می نوازد
...> -همین یک پسر را داشتید حتما. - 3 تا پسر داشتم که این یکی شهید شد. بعد از شهادتش، خدا یک پسر دیگر بهم داد. 4 تا پسر دارم. - چه خوب که بعد از این همه سال هنوز هم به دیدن پسرتان می آیید. - قرارمان یک روزدرمیان است. یک روز او به دیدنم می آید و یک روز من. چند وقتی که پادرد داشتم می گفت: نیا مادرجان! ولی مگر می شود نیامد؟ این پسر ها همه چشم به راه هستند، یکی چشم به راه مادرش، یکی ...
اگر روزی پنج دقیقه فارسی حرف نزنم، حالم بد می شود/بازنشر گفت وگوی سال گذشته ایرج پزشک زاد با چلچراغ
شما بودند، الان این را بشنوند، احتمالا نگران شما بشوند. از آن زمان ها که نصف دخترهای تهران عاشق من بودند، گذشته و دیگر الان مرحوم شدند، خدا بیامرزدشان. الان عینا که من با شما صحبت می کنم، 92 سالم تمام شده و رفتم در 93٫ آن دخترانی که می گویید، ان شاءالله که در قید حیات باشند، باید به اصطلاح دست کم 80 سال را داشته باشند. آقای پزشکزاد، الان ساکن کجا هستید و چند تا بچه دارید؟ همین ...
فرمانده ای که پوتین سربازهایش را واکس می زد
کنم و از خدای مهربان خواهانم که به ایشان اجر عنایت فرماید و از این که فرزند شایسته ای برایشان نبوده ام و نتوانستم شکر زحمات شان را به جای بیاورم از درگاه خدا طلب مغفرت می کنم. برادران و خواهران عزیز، همه شما این مطلب را می دانید که انقلاب اسلامی ایران و نظام جمهوری اسلامی با زحمت و کوشش فراوان روحانیت که در رأس آنها امام عزیزمان قرار دارد و همچنین زحمات طاقت فرسای شما عزیزان که از هیچ ...
رزمندگان گردان میثم شیاکو را با خون شان فتح کردند
، در مطبوعات، کتب و رسانه ها گردان میثم مطرح نیست؟! رزمندگان گردان میثم مظلومانه ایستادگی کردند. برای دفاع از دین خدا جنگیدند. حماسه آفریدند و باید به عنوان سمبل و نماد مقاومت مطرح باشند، ولی نه تنها در کشور و استان، حتی در شهرمان هم نام این گردان مطرح نیست. الان سال ها از شهادت بچه های گردان میثم گذشته است، به نظر شما چطور شد که در یک روز 41 شهید تنها از یک گردان داده می شود؟ ...
حس غریب پروانگی
، شروع کردم به دعا خواندن و ذکر گفتن هر چی که بلد بودم را خواندم. خدایا خودت کمکم کن. از پله ها به هر سختی بود پایین رفتم. هرچه کردم نتوانستم زنگ خانه همسایه مان را بزنم. خجالت می کشیدم. دوباره با همان سختی راهی را که رفته بودم را برگشتم. مریم در خواب نازی رفته بود کنارش نشستم. خیلی احساس بی کسی کردم. پناه بردم به خدا گفتم: خدایا در این وقت شب همه درها به رویم بسته شده؛ خودت به ...
نگاهی به زندگانی حضرت ام البنین؛ از ازدواج تا شهادت فرزندان
فِی کُلِّ یَوْمٍ ظاهِرِ الْأَهْوالِ [18] من فرزند صاحب افتخار و فضیلت ها، علی بن ابی طالبم که در رفتار از همه بهتر است. او شمشیر رسول خدا در سختی ها بود و در هر روز برای دشمنان مایه ترس و رعب بود .[19] او دلاورانه می جنگید تا آنکه هانی بن ثبیت بر او حمله کرد و شمشیرش را بر سرش فرود آورد. عبداللَّه در خاک افتاد و با چهره ای خونین به شهادت رسید.[20]،[21] عثمان بن علی ...
رویای صادق ام البنین در شب خواستگاری امیرالمومنین/ مرا فاطمه صدا نزنید !
را خالصانه فدای شما عزیزان خواهم کرد. وفاداری حضرت ام البنین به امام علی ( ع) وفاداری ام البنین به همسر بزرگوار خویش به حدی است که پس از شهادت حضرت علی علیه السلام با آنکه جوان بود و مدّتی نسبتاً طولانی (بیش از بیست سال) پس از آن حضرت در قید حیات بود اما به احترام آن حضرت و برای حفظ حرمت ایشان تا پایان عمر ازدواج نکرد. آنگاه که امامه یکی از همسران آن حضرت توسط "مغیرة بن نوفل ...
حضرت ام البنین کیست و نسب او دقیقا چیست؟
ما را امان می دهی و از برای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله امان نیست؟ شمر از شنیدن این کلمات خشمناک شد و به لشکرگاه خویش بازگشت. وفات حضرت ام البنین در اسناد تاریخی مطلب چندانی درباره تاریخ وفات ام البنین وجود ندارد، اما معتبرترین تاریخی که مربوط به وفات ایشان است تاریخ 13 جمادی الثانی سال 64 هجری قمری را بیان کرده اند. حضرت ام البنین را در قبرستان بقیع به خاک سپردند. وبگردی ام البنین مادر حضرت عباس ...
رویای صادقه حضرت ام البنین (س) در کودکی/ کتاب هایی که درباره زندگی مادر حضرت عباس (ع) نوشته شد
ازدواجش با حضرت علی (ع) نقل می کند که در کتاب مولد عباس ابن علی نوشته محمد علی ناصری آمده است: در حالی که مادر ام البنین (ع) مو های او را شانه می کرد خوابی را که شب گذشته دیده بود برای مادر تعریف می کرد و خواستار تعبیر آن بود؛ او گفت خواب دیدم در باغ سرسبزی نشسته ام. نهر های روان و میوه های فراوان در آنجا وجود داشت. ماه و ستارگان می درخشیدند و به عظمت آفرینش و مخلوقات خدا فکر می کردم. در این اف ...
چه خوب برادری بودی!
، چینش، نامگذاری تیپ ثارالله همه با خود شهید سلیمانی انجام شد. یکی از معدود اتفاقات همین است که شکل گیری لشکر به دست فرماندهی رخ داد که از ابتدای نامگذاری تا چینش نیروها هم در سال های جنگ و هم در سال های بعد جنگ در خدمت بچه های لشکر بود. این یکی از رمزهای موفقیت حاج قاسم در طول زندگی اش و دفاع مقدس بود. خداوند هم عمر با برکت به ایشان داد تا در عملیات های دفاع مقدس و غیره پیروزی های پی در پی در تاریخ ...
کمالات انسانی و شکیبایی حضرت ام البنین (س) را به شایستگی، بانوی بانوان کرده است
فرزندانی تربیت کرده اند که در راه خدا به شهادت رسیده اند و این سرمایه بسیار بزرگی برای پدر و مادر است. در حدیث نیز داریم که شهدا شفیع ما در آخرت قرار خواهند گرفت. همانطور که خداوند در آیه 169 سوره آل عمران می فرماید: وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ (ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه ...