شهید غوابش مدافع حرمی که از مسجد رشد کرد/بابا عاقبت به خیر شد
سایر منابع:
سایر خبرها
داستان تخیلی دختر ارشد مرحوم هاشمی/دوماه قبل از فوت هشدار ترور بابا را دریافت کردیم!
اتفاق بیفتد. به یاد دارم که چند روز قبل از فوت ایشان، گفتم که شما هیچ وقت از شکنجه های خودتان نگفتید، بعد پدر تعریف کرد و یک ساعت با هم صحبت کردیم. در انتها مادرم خطاب به پدرم گفت، این چیزی بود که می خواستی؟ ارزش داشت که انقدر من و فرزندانت را اذیت کردی و آخر هم اینطور شد؟ پدرم با یک بغض گفت: آنطور که می خواستم نشد، اما هنوز امیدوارم که بشود کاری انجام داد. *آقای هاشمی وقتی می دید که ...
عملیات کربلای 5 شب های قدر انقلاب بود
شهرستان ارومیه و 8 شهید دیگر نیز عضو همین پایگاه مسجد لطفعلی خان بودند. کربلای 5 شب قدر بود. فرمانده سپاه شهدای آذربایجان غربی گفت: بنابراین مهمترین درسی که می توان امروز با شرکت در این مراسم گرامیداشت شهیدان گرفت این است که فراموش نکنیم کجا بودیم، هستیم و خواهیم بود، که البته مردم ایران در آزمون های سخت در استمرار راه شهدا لحظه ای کوتاهی نکردند. سردار شهسواری افزود: مردم آذربایجان غربی همه دلداده ولایت و عاشق امام (ره) هستند و در پیروی از راه امام (ره) و رهبری و صیانت از کشور لحظه ای کوتاهی نمی کنند. انتهای پیام/ ...
وقتی مهندس مکانیک، درس و دانشگاه را برای رفتن به جبهه رها کرد
پیدا کردند و سعادتمند شدند. به یاد دارم ایام ماه رمضان روزه می گرفتند و قرآن می خواند و در مسجد فعال بودند. برادرانی که خانواده چشم انتظار بازگشت پیکرشان بود برادر بزرگتر یعنی داود اول جنگ به منطقه رفت و خیلی زود شهید شد و چند سال بعد پیکرش پیدا شد، اما مجید چند سال در جبهه بود و سال 65 در جریان عملیات کربلای پنج شهید شد و پیکرش پس از هشت سال بازگشت. وقتی مهندس ...
خداوندا این تو بودی که مرا به جهاد دعوت کردی و عزت از آن توست
خودم را به شما واگذار می کنم و دوست دارم که مجالس یادبود مرا خیلی ساده برگزار کنید و از تمام کسانی که در مجالس یادبود من شرکت می کنند و موجب طلب مغفرت بر من می شوند، خواهش کنید که از سخنانی که موجب تضعیف انقلاب جمهوری اسلامی و اسلام می شود جداً خودداری کنند که باعث ناراحتی من می شوند و خدا می داند که این مسائل با راه و هدف و شهادت من بکلٌی مغایرت دارد و از شما می خواهم که برای من چهار سال نماز و ...
دختر رفسنجانی افشاگری کرد
مطالبات زنان از جمله مسایلی است که این روزها بیش از پیش مورد توجه واقع شده است، چه خاطره و نکته ای از آقای هاشمی رفسنجانی در همین خصوص به ذهنتان می رسد؟ ایشان اعتقاد داشتند که همه روزها برای خانم هاست. وقتی از ایشان می پرسیدیم فردا روز زن یا روز دختر است، چکار می خواهید بکنید؟ می گفتند: مگر روزهای دیگر برای شما نیست؟ ایشان بعد از تعیین روز ولادت حضرت زهرا (س) به عنوان روز زن در جمهوری ...
همه نقشه ها و توطئه های دشمن با یک سخنرانی رهبر انقلاب نقش بر آب می شود
به گزارش پایگاه خبری پیام کاشان به نقل از خبرگزاری رسا ، حجت الاسلام محمدرضا اسلامی تبار چهارشنبه شب در دیدار با خانواده شهدای محدوده پایگاه ملامحسن فیض کاشانی گفت: خانه شهدا محل رفت و آمد شهدا است. وی افزود: ازهمان آغاز رحلت پیامبر اکرم (س) وآغاز ولایت امیرمومنان (ع) و بنیانگذاری تشییع خط سرخ شهادت نیز بنیانگذاری شد و نبرد بین جبهه حق و جبهه باطل و خط سرخ شهادت تا به امروز ادامه داشته ...
ارتقای کمی و کیفی خدمت رسانی به جامعه ایثارگر نیازمند همت مضاعف است
بزرگ شهادت برای ما قابل ارزش و ارزش گذاری است، تصریح کرد: باید خدمت گزاری به جامعه هدف تقویت شود و همه تلاش کنیم. وی عنوان کرد: در حوزه ایثار و شهادت اقداماتی که انجام می شود جای قدردانی دارد و باید خدمتگزاری ها از لحاظ کمیت و کیفیت مورد توجه ویژه قرار گیرند و خدمات نیازمند بازنگری هستند که نیازمند کار و همت مضاعف است. حجت الاسلام والمسلمین شاهرخی با اشاره به اینکه رئیس جمهور ...
پسرم هر روز برای زیارت به حرم مطهر امام رضا(ع) مشرف می شد
.... پسرم آش رشته را دوست داشت و آن روز، غذای مورد علاقه اش را پخته بودم. ساعت 2 به دانیال زنگ زدم که خانه می آیی؟ برایت آش پخته ام. گفت: بله مامان. تا ساعت 5 عصر منتظر شدم او نیامد. عروسم همان روز، جشن تولد دوستش دعوت بود و دانیال باید دنبالش می رفت که خبری از او نشد، فاطمه زهرا بهم زنگ زد و سراغ دانیال را گرفت. به او گفتم: شما ماشین بگیر برو منزل. دانیال حتما جایی کار داشته و نتوانسته ...
خون زخم هایش چون زمرد می درخشید
صدای جیرجیر می دهد، گفتم: سلمانم، عزیز دلم مگر تو شب ها به مأموریت پاک سازی مناطق از اشرار ضدانقلاب می روی که نگران صدای پوتین هایت هستی؟! اما سلمان سکوت کرد. آیا دوباره قد رعنای تو را ببینم! مرخصی چند روزه تمام شد، یک روز پنجشنبه گرم تابستانی در حالی که هق هق کنان گریه کرده و دل شوره عجیبی داشتم سلمان را تا در خانه بدرقه کردم، اما دلم می خواست مانع از رفتنش شوم، سلمان با ...
همیشه آرزوی شهادت داشت و پیرو امر رهبری بود
.... یک روز قبل از بله برون در یک محضر عقد کردند و روز بعد مراسم بله برون برگزار شد. حدود 20 روز بعد در اردیبشهت ماه سال 1391 یک جشن برای آن ها گرفتیم و فردای آن روز نیز به مشهد رفتند. در شهریور همان سال یک مولودی گرفتم و آن ها را راهی خانه و زندگی کردیم. به تازگی عروسم به من گفت که علی در روز خواستگاری به او گفته بود که اگر جنگی رخ دهد راهی جبهه خواهد شد. وی ادامه داد: وقتی پسرم می خواست به ...
برادران قرآنی که برای شهادت از هم سبقت گرفتند
، کسالت داشت، گفتم نرو مریض هستی، گفت باید به تکلیفم عمل کنم. سال 1398 پیش از کرونا رهبر معظم انقلاب اسلامی به دیدار این خانواده شهید آمده بود. خواهر شهید در رابطه با آن دیدار تعریف کرد: از شبکه افق تماس گرفتند، نمی دانستیم قرار است رهبری بیایند. یک گروهی از ساعتی قبل آمد و اطلاع داد همه خواهرها و برادر ها باشند. گفتند پدر را هم از بیمارستان بیاورید، اما نمی توانستیم، چون تازه عمل شده بود ...
روایت زنی که زندگی را تنها برای خدمت می خواهد/لطفا عکس مرا کنار حاج همت بگیرید!
شلوغ و پر جمعیت 7 تا خواهر و برادر بودند. یک خانواده شلوغ و پر جمعیت که میان همه شلوغی ها اقدس خانم ما حسابی نازش خریدار داشت. 3 تا خواهر و 3 تا برادر و مثل کوه محکم و استوار! آن هم چه کوهی! یکی از دیگری شجاع تر و دلیرتر. 17 شهریور1357 بود. همان جمعه ای که از داغ مردم وطن به ظلمت و سیاهی نشست. برادر بزرگ به همراه پدر 3 روز تمام مزار شهدا را آماده می کرد. سال 61 که رسید کسی فکر نمی کرد ...
ملت ایران پای آرمان های انقلاب ایستاده است
شهر شما را بهم بریزند و آشوب به پا کنند. این مسئول تاکید کرد: همه این امنیت، آرامش و آسایش را مدیون شما بسیجیان هستیم و این نعمت بزرگ را قدر می دانیم. سردار ذوالقدر اظهار داشت: ملت بزرگ ایران در همه صحنه های انقلاب حاضر بوده اند و به نظام و انقلاب و رهبری وفادار هستند، مسئولان وظیفه دارند با رفتارهای خوب و ارائه خدمت به مردم کم کاری نکنند. در پایان این همایش از ...
شهید بروجردی با مردم بود و برای آینده کردستان برنامه داشت / فیلم غریب حق مطلب را ادا کند
و کاوه را برای درمان به بیمارستان بفرستیم. فردای آن روز من به سپاه ارومیه رفتم و دیدم شهید بروجردی با پسر و دخترش آمده و سال تحویل شده است. من را در آغوش گرفت و گفت من را بابت دیروز ببخش. گفتم من ببخشم؟ شما باید ببخشید. گفت من فکر می کردم تو در جای دیگری کمین خورده ای و پیش کاوه نرفته ای. من اشتباه متوجه شدم و باید من را ببخشی. رفتارهای عبرت آموز زمانی که مجروحیت شهید کاوه ...
روایت زندگی بانو خدیجه؛ همسر، دختر و خواهر شهید
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ روایت زندگی بانویی که بعد از شهادت همسر؛ پدر و برادرش تازه باید بلند می شد و می ایستاد و تکیه گاه فرزندانش می شد. اگر بین همه ٔ روایت هایی که از زندگی همسران شهدا وجود دارد، بگردید خیلی کم پیدا می شود که بعد از شهادت همسرشان بشنوید. از اینکه چطور زندگی کرده اند؟ چطور روی پای خودشان ایستادند؟ یا اینکه چطور هم پدر بوده اند هم مادر. تو دیگر بمان روایت ...
از ایجاد شبکه مسجدی ها تا مقابله با اغتشاشات در مسجد امام جعفرصادق(ع)
سال جاری و همسو با رزمایش مواسات و همدلی، پنج نوبت بسته ارزاق را میان نیازمندان توزیع کرده است ضمن اینکه معمولا در ابتدای هر ماه، گوشت قربانی میان خانواده های نیازمند توزیع می کند. ابتکار در تقویت شبکه مسجدی مسجد امام جعفرصادق(ع) همانطور که در ابتدای گزارش آمد در برگزاری اجتماعات بزرگ مسجدی بسیار فعال است و همه ساله در ایام شهادت امام صادق(ع) و ظهر روز بیست و پنجم شوال، میزبان ...
ما کجای زندگی شهدایی هستیم؟
گروه حماسه و جهاد دفاع پرس - سیده فاطمه سادات کیایی؛ شهید شدن یک اتفاق لحظه ای نیست، باید شهید بود و شهید زندگی کرد تا موت شهادت گونه را نصیب خود کرد. باید برای اصلاح نفس، خالصانه قدم برداشت تا جان را آماده تقدیم به خدا کرد. شهیدانه زندگی کردن به همان میزان که دشوار است، آسان نیز هست. شهدا با همه بزرگی و عظمت شان نه انسان های خارق العاده و ماورایی هستند که نتوان به مقام آنان دست یافت و ...
توصیه سیاسی شهید حسن رنجبر فردوی به مردم و مسئولان
که باری بس سنگین است شما باید بدوش بکشید. امیدوارم که موفق باشید. مادرم و پدرم همیشه سختی ها است که انسان را آبدیده و بخدا نزدیک می کند (البته اگر پیروز از امتحان در بیایید) امیدوارم سختی ها برایتان آسان و کوه مشکلات برایتان چون پر کاهی باشد. مادرم بعد از مرگم که اگر خدا قبول کند و یکی از شهدای راهش باشم برایم اشک مریز یعنی برای فراقم و داغ خودت لیک بر گناهان من و خودت گریه ...
قطار انقلاب اسلامی به سرعت در حال حرکت است
فقیه بود ولی با رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و بصیرت مردم توطئه های دشمنان نقش بر آب شد. جانشین فرماندهی سپاه صاحب الزمان (عج) استان اصفهان متذکر شد: باید تلاش شود سبک زندگی شهدا تبیین شود زیرا دشمنان ایران به دنبال تبدیل کردن ارزش های ما به ضد ارزش هستند لذا از ترویج فرهنگ شهدا ناراحتند چون فرهنگ شهدا نشات گرفته از فرهنگ عاشورا است و ما موظف هستیم فرهنگ ایثار و شهادت را به نسل ...
دکترها حمید را جواب کرده بودند | پسرم شفا گرفت تا شهید شود
. فهمیدم تمام مدت مراقب من بوده. تا آن موقع نمی دانستم جبهه رفتن برای حمید آنقدر جدی است. همانجا عهد کردم دیگر مخالفتی با او نکنم. مادر در تکمیل صحبت های پدر می گوید: دوره آموزشی اش که تمام شد، با لباس و شلوار خاکی جبهه و پوتینی که با پول خودش خریده بود، به خانه برگشت و یک راست رفت پشت چرخ خیاطی نشست تا لباس ها رااندازه کند. تعجبی نداشت. حمید همه کار بلد بود، حتی غذا پختن. همیشه هم کمک حالم در ...
بانوی استقامت بعد از 31 سال با فرزندش دیدار کرد
پیدا شود، مردم دور و برم را می گرفتند و دلداری ام می دادند. من یک بهروز داده بودم و هزار بهروز پس گرفته بودم. محمد را همان پسر جوانی که پدر و مادرش شهید شده اند و جمعه به جمعه برای عکاسی از قطعه شهدا می آمد بیشتر از همه دوست داشتم. وقتی می دیدمش به خودم می گفتم، جای زخم های جنگ کی از زندگی مردم پاک می شود. جای خالی تو خانه را برای من قفس می کرد و یاد پدر و مادری شهید، آن جوان رعنا را عکاس قطعه شهدا ...
یک بار نگفت به فکر بچه من باش
کار می کرد؛ ساعت سه نصفه شب از خانه می رفت بیرون، و گاه ساعت دوازده یک شب می آمد خانه؛ این حاج قاسم، با این مشغله و سفرهای متعدد، همه سعی اش این بود خودش را به روضه خانگی اش برساند. کمتر هفته ای بود سفر نرود. اگر برنامه ویژه ای نبود که لازم باشد بماند، طوری هماهنگ می کرد که جمعه تهران باشد و این جلسه را از دست ندهد. روضه هم که تمام می شد، روحانی مجلس حاج آقا رضایی را بدرقه می کرد. من مقید بودم به ...
راز 50 ساله زن مشهدی فاش شد!
را به عنوان پسر خودم به اطرافیان معرفی کردم. سوزان هم بعد از این که پول زیادی از حجی گرفت، به دنبال سرنوشت خودش رفت و دیگر هیچ گاه او را ندیدم. حالا زندگی ما صفای دیگری یافته بود و عشق و علاقه ما به این کودک هر روز بیشتر می شد. سامیار بزرگ شد و در رشته مهندسی نقشه کشی ساختمان، تحصیل کرد. بزرگ شدن پسرم را لحظه به لحظه با همه وجودم حس می کردم تا این که او بعد از دانش آموختگی از یکی از ...
سلام، من زنده ام!/ عاشقانه ای از یک زن که داعشی ها همسرش را زنده زنده سوزاندند
روز طول می کشید. تا بار سوم که هفتم مهر سال 1392 بود. علیرضا مدرسه می رفت. من هم مهدکودکم شروع شده بود. منصور آمد خانه و ایستاد جلوی آشپزخانه: مامان علی، عزیزم، می خواهم بروم زیارت امام رضا (ع)، می آیی؟ ظرف ها را توی سینک ظرف شویی ول کردم و چرخیدم طرفش: علیرضا مدرسه است. خودم هم مهد دارم. بنیامین آن موقع یک سال و نیمش بود. گفتم: منصور جان، هوا سرد است، بنیامین مریض می شود خورد توی ذوقش ...
آخرین بامداد مردی که صدای گلوله ها را با تکبیر گره زد
شلتوکی بود. یک روز او به من گفت من خیلی دلم می خواهد با شما صحبت کنم، چون من ناظر کشته شدن نواب صفوی یا به قول خود شما شهادت ایشان بودم. من در یک اتاق چهارنفره بودم، وقتی به اتاقم برگشتم، به رفقا گفتم بچه ها امشب بیدار بمانید تا ناظر اعدام این چند فدایی اسلام باشیم. آن شب قرار شد به نوبت کشیک بدهیم. از ساعت دوازده به بعد نوبت من بود. من بیدار بودم که صدای کفش مأموران به گوشم رسید؛ ساعت سه ...
آخرین هدیه روز مادر که ختم به شهادت شد!
! می گوید: آخرین هدیه ای که برایم گرفت، یک دسته گل قشنگ بود، اما وقتی هدیه را به دستم داد با زرنگی گفت مامان برایم دعای شهادت کن. گفتم محمدمهدی باز شروع نکن. من دلش را ندارم. گفت مادر کم کم خودت را آماده کن. چند وقت بعد شهید شد و سال بعدش روز مادر محمدمهدی نبود! خاطرات اینجا زیاد است. سراغ هر سنگ مزار را که بگیری مادری نشسته و حکایت از یک عمر دلتنگی دارد. حکایت از فرزندی که حالا با خاطراتش ...
آخرین هدیه روز مادر که ختم به شهادت شد!
...، اما وقتی هدیه را به دستم داد با زرنگی گفت مامان برایم دعای شهادت کن. گفتم محمدمهدی باز شروع نکن. من دلش را ندارم. گفت مادر کم کم خودت را آماده کن. چند وقت بعد شهید شد و سال بعدش روز مادر محمدمهدی نبود! خاطرات اینجا زیاد است. سراغ هر سنگ مزار را که بگیری مادری نشسته و حکایت از یک عمر دلتنگی دارد. حکایت از فرزندی که حالا با خاطراتش سر می کند. سرزمین من پر است از مادرانی که برای عکس ...
کتاب به پاکی شبنم به چاپ دوم رسید
اینکه در 30 فروردین 1365 جذب واحد تخریب لشکر ویژه شهدا شد. بعد از گذراندن دوره تخصصی آموزش تخریب، در چندین عملیات همچون عملیات تک حاج عمران- کربلای 2 و ... شرکت کرد و سرانجام 26 دی 1365 در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید. کتاب به پاکی شبنم در فصل هایی، چون زندگی نامه، یادداشت ها و خاطرات، در وصف شهید محمد بهاری، مناجات، نقش دعا و مناجات در پیروزی، چرا صلح نمی کنیم؟، در مذمت ...
لحظات آخر حیات مادی شهید سعید سعاده در بیمارستان /او در آخرین لحظه چه کسی را دید ؟
عملیات خیبر شیمیایی شد، اما بلافاصله بعد از مداوا برگشت به منطقه. می گفت: افتخار من و عشق من جبهه است. من باید تو این نبرد سهمی داشته باشم. من توی خونه بمون نیستم! سعید سعاده نماز را که در مسجد امام حسن عسکری(ع) تمام کردم چشمم به سعید افتاد ؛ با اینکه همیشه سر حال و قبراق بود، اما این بار شادابی را در چهره اش به وضوح می دیدم! حدس زدم باید اتفاق جدیدی افتاده باشد! ...
موثرترین فرمانده بیت المقدس ذخیره ای برای الی بیت المقدس
کرده است. وقتی خمپاره نزدیک احمد می خورد، همه گریه و ناله که حاجی رفت روی هوا؛ اما خداوند می خواست او را برای آخرالزمان ذخیره کند. تکه بزرگی از خمپاره رفته بود داخل سفیدران پای راستش. خودش می گوید: ترکش نقلی خمپاره به من خورد و آب و هواش اومد سمت شما. یک بار هم که پایش شکسته بود، گفته بود اگر می خواهید من را عمل کنید باید بدون بیهوشی باشد. او دیده بود که وقتی نیرویی بیهوش می شود، تمام ...