به من بگویید حاجی ؛ من زحمت کشیدم و به حج رفتم + عکس
سایر منابع:
سایر خبرها
ما ایرانی هستیم چرا اذان خوان های ما از عربستان تقلید می کنند؟
کودکی به مکتب خانه می رود و تحت نظر میرزا عزیز، قرآن را فرا می گیرد. به گفته خودش: در آن دوران ما عوض دبیرستان مکتب می رفتیم. همه هم متدین بودند. خانواده ها در دوره ما در ابتدای امر، بچه ها را با قرآن مانوس می کردند. ما هم پس از طی این مرحله، به مدرسه حاج ابراهیم آمدیم. طلبه بودیم به اصطلاح امروز، ولی حین طلبگی این اذان با ما همراه بود . پس از یادگیری اصول نوحه خوانی و اذان گویی، با همراهی پدر در ...
اگر داغ دل بود ما دیده ایم، ولی...
قیمت نداشتم. پول برایش مهم نبود و عقیده داشت که از صبح تا شب برای زن و بچه کار می کند و آنها باید در آسایش باشند. زبیده خانم می گوید: از 31 سال پیش تاکنون هر لحظه با خاطراتش زندگی می کنم. همیشه و همه جا وجودش را کنارم احساس می کنم. در مشکلات دستم را می گیرد و راه و چاه را نشانم می دهد. به زندگی من و دو تا بچه اش نظر دارد. بزرگ کردن دو تا بچه که پدر بالای سرشان نبود کار راحتی نبود ولی خدا را شکر با ...
خانه ای با 5 شهید و جانباز
زندانی کرد. پدرم یک روحانی مبارز بود، خیلی پیگیری کرد تا او آزاد شود. ساواک آمدند خانه ما را جست وجو کردند همه خانه را به هم ریختند. خانواده تمام کتاب های برادرم را جمع کردند و داخل کیسه ای ریختند و آن را به خانه عمویم که نزدیک ما بود بردند و داخل چاه انداختند تا به دست ساواک نیفتد. پدر توضیح المسائل را زیر تشک خودش پنهان کرده بود که فقط آن تشک را نگشتند. چون ساواک نتوانست مدرکی پیدا کند برادرم زود ...
روایت کارگری که حامی چند کودک یتیم شده/ زور برکت خدا به مشکلات می چربد
سال 80 وقتی 21 سالم شد از خانواده خواستم به خانه خاله ام بروند و دخترخاله ام را برایم خواستگاری کنند. خدا خیرشان دهد، خیلی برای عروسی سخت نگرفتند و خیلی زود زندگی مشترکمان را شروع کردیم، دعای خیر پدر و مادرم برکت زندگی شد برایمان و خیلی زود بچه دار شدیم. کار ثابتی که نداشتم، هر روز صبح برای کسب یک لقمه نان حلال سر میدان محله می رفتم برای کارگری، وقت هایی که کار خوب بود بدون ...
یک عمر ضرب و زنگ
...: سال 1324 در شهر ساری متولد شدم. پدرم روحانی بود و به بچه های محله قرآن و عم جزء یاد می داد. او با درس خواندن در مدرسه مخالف بود. آن سال ها تازه دبستان به وجود آمده و به قول پدرم مدرسه های جدید دایر شده بود. وی می افزاید: پدرم خیلی سنتی و مذهبی بود. کلا با ورزش و این چیز ها مخالف بود. کدخدای محله برای منزلش یک رادیو گرفته بود که پدرم می گفت شیطان را به خانه آوردی! سفر به مشهد؛ آغاز ...
راه و رسم کسب حلال شیخ اکبر ماهی فروش | نمازت را بخوان بعد برو پشت دخل
ترازو کم و زیاد آن را می کشید، چند بار ذکر صلوات روی لب او و مشتریان مغازه اش می چرخید. همین شهرت خاندان پدری و مادری در تقوا و رعایت حلال و حرام آنها را به شیخ معروف کرده بود. حاج اکبر با تربیت پدر و مادر، از کودکی اهل دین و دیانت بار آمد و هر وقت حاج آقای قوام معلم مدرسه اش به کلاس درس می رفت، او را در حال آموزش سوره های کوچک قرآن به همشاگردی هایش می دید. حاج اکبر با آنکه سن چندانی نداشت ...
بی شرمانه ترین درخواست نوعروس بی حیا از برادرش ! / شوکه می شوید !
کند ولی بعد فهمیدم اشتباه کردم. حاج رضا گفت اگر می دانست به من کمک می کرد. *چقدر لوازم سرقت کردی؟ چند قطعه لوازم یدکی ماشین سرقت کردم، چیز زیادی نبود در حد 10 تا 15 میلیون بود. *خانواده ات برای رضایت کاری کرده اند؟ پدر که ندارم، از وقتی بچه بودم پدرم را از دست دادم و خرجی خانه با من بود. از همان بچگی کار می کردم بعد هم که در مغازه لوازم یدکی مشغول به ...
دروازه های جهان را به روی خودت باز کن
بگوید بفرمایید میل کنید، برای شما و پیش پایتان پختمش! آقای اتو هنگام دار زدنش تصویر زنی را می بیند که کتاب مرشد و مارگریتا نوشته میخاییل بولگاکوف از دستش در ایستگاه قطار رها می شود و مخاطب بعدها متوجه می شود که این زن که یک سکه نقره چند سنتی به تاریخ 1964 به او می دهد، همسر آینده اوست. در همسایگی آقای اتو زوج جوانی مکزییکی خانه ای را اجازه می کنند. آقای اتو مردی است ...
روحانی مدافع حرم بیان کرد: (بخش اول) ماجرای حاج قاسم و پخش اذان غلوش/ نیامده ایم سوری ها را شیعه کنیم
بعد از این که جواب سؤال شرعی او را دادم، فهمیدم که درد او چیز دیگری است. گفت وگو را با او ادامه دادم و گفت: حاج آقا! می شود شما زحمت بکشید و حالا که با هم دوست شدیم، به پدر من بگویید که بگذارد تا من طلبه شوم. من فکر کردم که؛ خدایا! چنین آدم هایی هستند که ظاهرا امام زمان این ها را جداسازی کرده و به سوی خودش می کشاند و برای سربازی خودش انتخاب می کند وَ اصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسی / تو ...
ماجرای وعده صادق حاج اسماعیل / مردی که به سخاوتمندی معنا بخشید
...، بجنورد و قوچان هم بودم و حالا وقت آن رسیده بود که به قولم عمل کنم. وی با بیان اینکه قبل از احداث مرکز خیریه خانه سبز برای بچه های بی سرپرست و بدسرپرست، مشکلات را آسیب شناسی کردم، افزود: آن چیزی که از سایر مسائل ریز و درشت جامعه ملموس تر بود بلاتکلیفی تعداد بیشماری از بچه ها در کوچه و خیابان بود، بچه هایی که آینده ای برای خود متصور نبودند. حاج اسماعیل که با پذیرش 7 فرزند ...
محسن وزوایی می خواست برود آمریکا، سر از بهشت درآورد!
دیدیم این خبر درست است، از رسانه اعلام کنیم. ما رفتیم و دیدیم بله، نیرو های وزوایی تا برقازه را فتح کرده اند . شهید وزوایی در لانه جاسوسی (نفر دوم از سمت راست) گفتم دنبال این انقلاب نرو! بعد از تمام شدن عملیات پیروزمند فتح المبین محسن دوباره به غرب و ارتفاعات بازی دراز بر می گردد. همانجایی که دیگر قرار بود مزد جهادش را هم بگیرد. اتفاقا محسن یک بار سال 60 در همین منطقه مجروح ...
وفای به عهد حاج قاسم در حق خانواده شهدای خان طومان/ ادبیات الهی شهید سلیمانی در پیگیری امور از زیردستانش
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس ، سال 1394 در عملیات نصر 2 بعد از آزاد سازی بخش های وسیعی از استان حلب به ویژه نبل و الزهرا، سناریوی معارضان و تروریست ها برای ایجاد پایتخت سوریه آزاد فروپاشید و طرح غرب برای نابودی سوریه و تقسیم این کشور به بخش های مختلف سیاسی همچون لیبی از بین رفت. در آن دوران عملیاتی توسط تروریست های حاضر در منطقه العیس تحت عنوان جیش الفتح (گروه های تکفیری زیر ...
ماجراهای خواندنی میرزا ابوالفضل در پایتخت | از دیدار با رجبعلی خیاط تا خاکسپاری در حرم عبدالعظیم(ع)
. مأمورها با چوب و شمشیر به او حمله کردند و ملاباقر از روی قاطر به زمین افتاد. یک سالی در بستر بیماری بود و از دنیا رفت. آن روزها من 13 ساله بودم. پدرم نقشه های بسیاری برای تربیت من در سر داشت. در همان سال ها همراه با مادر و برادر کوچک ترم به تهران آمدیم و با آن سن و سال کم، سرپرست خانواده ام شدم. زندگی پرفراز و نشیب و پراز درس و پند من از همان روزها آغاز شد. پسرها دور پدر جمع شده بودند و شش دانگ ...
این تازه عروس با هم دانشگاهی اش ریخت رو هم و به شوهرش خیانت کرد!
همین هم خودم را به زحمت انداختم. از طرفی چون تجربه ای داشتم و بارها شاهد ضعف و ناتوانی پدرم در برابر خواسته ها و انتظارات مادرم بودم به هانیه رو نمی دادم. حتی گاهی او را آدم حساب نمی کردم و سرش داد می کشیدم. بزرگترین هدف زندگی ام این بود که برای همسرم زندگی خوب و بدون کم و کسری درست کنم تا نتواند سرکوفت بزند . می گفتم اگر برایش سنگ تمام بگذارم، خانه شیک ، ماشین مدل بالا و پول ...
خفاش شب گیلان که بود و چگونه زنان را می کشت؟
شوهرسابق ات چه عکس العملی نشان می دادی؟ هیچ ، البته چاره ای نداشتم، چون دلم می خواست زندگی کنم.هم به خاطر خودم وهم بچه ام. اما فرزاد مرد زندگی نبود ودائم به دنبال هوسرانی هایش می رفت. *چه شد که از او جدا شدی؟ 5 اسفند سال 85 من در خانه خواهرش که ساکن یکی از شهرهای گیلان است میهمان بودم. همان روز بود که فرزاد تلفنی تماس گرفت و گفت که مرا برای همیشه ترک می کند و دیگر نمی ...
چرا شهید همت، راضی نشد امام (ره) خطبه عقدش را بخواند؟
اصفهانی در پاوه گفت. مادر اول اعلام نارضایتی کرد و خواست همین جا (شهرضا) برایش یک دختر پیدا کند، اما حاجی قبول نکرد و گفت من همسری را می خواهم که همه جا دنبالم باشد؛ حتی تا لبنان .... بعد هم گفت: دختری که انتخاب کرده ام همان است که می خواهم. خدارا شکر همین طور هم بود. خانمش همیشه با ابراهیم بود و فقط موقع عملیات ها که می شد، آن هم با اصرار حاجی برمی گشت اصفهان. با همه موانع ...
این خادم حرم عبدالعظیم (ع) هیچ وقت میوه نوبرانه نخورد | شاه وگدا نمی شناخت همه باید امر به معروف می شدند
یک وعده غذا نخورد تا اینکه از خانه برایش غذا آوردند و حتی در نشستن در زندان پاهایش را جمع می کرد و راحت نبود. وقتی دلیلش را می پرسیدند می گفت از مال غصبی هرچه کمتر استفاده شود بهتر است. بتول اثنی عشری، دختر آیت الله اثنی عشری می گوید: وقتی پدرم به رحمت خدا رفت، من 12 سال داشتم اما خوب به خاطر دارم که پدرم برای بچه ها میوه نوبرانه می خرید و آنها را در حوض خانه قرار می داد تا خنک بماند ...
قهرمان محله | در خانه پهلوان آمن زاده به روی اهالی باز است | 6مدال طلای المپیک و جهان فدای یک تار موی ...
دوش می گرفت و تا خانه شان می برد. حاج اکبر مقدم از جوانانی است که عمرش را در هیئت های عزاداری محله جوادیه گذرانده و خانواده امن زاده را خوب می شناسد. می گوید: پهلوان حاج حسن، برکت و افتخار محله است. ارتباط گرم و صمیمانه با اهل محل دارد و به جز میانداری در حل مشکلات مردم در کارهای خیر از همه جلوتر است. محرم هر سال وقتی می خواهد خرجی بدهد، اول سهمیه غذای خانواده های فقیر را کنار می گذارد ...
جهاد و خبرنگاری دو بال پرواز پدرم به سوی شهادت شد
...> من فرزند شهید المیاحی هستم. پدرم مدیر رسانه نیرو های حشدالشعبی و خبرنگار جنگ بود که در تاریخ 17/4/ 2017) 12 فروردین ماه سال 1396) در شهر موصل در روستای الحضر در لحظات پایانی پیروزی در عملیات محمد رسول الله (ص) بر اثر اصابت با مین به شهادت رسید. همراه با حاج قاسم پدر از همان ابتدا روحیه جهادی داشت، لذا بعد از سقوط حکومت صدام به گروه بدر ملحق شد. بعد از مدتی به وسیله نیرو های اشغالگر ...
امام جمعه محترم رشت! عالم محضر خداست نه سایت ها
حجاب کردند. بنده از همه کسانی که در این جا کشف حجاب کردند بیزارم. سایت ها بزنند فردا بر علیه من نگویند. یعنی چه؟ حاج آقا چنان از سایت ها سخن می گوید کانه باید به سایت ها پاسخگو باشد. تاکید هم می کند که سایت ها اعلام برائت او را تیتر کنند. این جاست که در همان یک ذره صداقتی که قرار بود به آن احترام بگذاری هم شک می کنی. یعنی اگر سایتی در کار نبود حاج آقا این حرف را نمی زد. یا به این تندی ...
پدرتأکید می کرد مبادا در فتنه ها رهبری را تنها بگذارید
در تمام مراحل زندگی ایشان نمود داشت. پدر از پنج تا 90 سالگی، مشغول تحصیل و تعلیم بودند. 85 سال از عمر شریفشان با نوشتن و مطالعه کتاب عجین شده بود. پدر ایشان در سال 1308، در یکی از روستا های شهرستان سراب - که امکانات رفاهی نداشت- برایشان معلم استخدام و برای معلم شان مرحوم میرزا غلامعلی اصغری امکانات رفاهی مهیا کرده بودند. بچه های روستا به واسطه پدرم، از محضر این معلم استفاده می کردند. برای تشویق ...
عکس عجیب “الناز حبیبی” و شوهر اولش همه را شوکه کرد/ تصویر
تصویری از الناز حبیبی و شوهر اولش با یک لباس عجیب منتشر شد. به گزارش وقت صبح به نقل از شما نیوز، عکسی از الناز حبیبی یکی از بازیگران سرشناس ایرانی در کنار همسر اولش با ریخت و قیافه ای عجیب منتشر شد. از همان بچگی عشق بازیگری داشتم. سال 1376 در کانون پرورش فکری زمانی که 9 ساله بودم برای بازی در فیلم دفترچه خاطرات به کارگردانی آقای سلطانی انتخاب شدم. برای ...
ناگفته هایی از زندگی سرهنگ شهرکی و همسرش از زبان برادر شهید + فیلم و عکس دیده نشده
به گزارش رکنا، به دور از لباس نظامی، او یک مرد بود مثل خیلی ها! مثل خیلی ها که شبیه آنها در نظر دیگران زیاد است اما برای خانوده شان یکی یکدانه هستند و نظیرشان را پیدا نمی کنند.او مثل اکثر پدرهای روی زمین برای بچه هایش بهترین پدر بود.اما وقتی لباس نظامی می پوشید دیگر قصه اش با خیلی ها فرق داشت و کسی بود که در تعهد کاری زبانزد بود. رئیس آگاهی سراوان، بیشتر از آنکه پدر باشد و همسر؛ سرهنگ ...
این 30 نفر چگونه عاقبت به خیر شدند؟
به گزارش سراج24 ؛ شهید حسین قجه ای فرمانده گردان سلمان فارسی روز چهاردهم شهریورماه سال 1337 حسینعلی در زرین شهر اصفهان در دستان خسته پدر کشاورزش جای گرفت و در سایه تربیت عالمانه پدر رشدکرد. او در سن 7 سالگی به مدرسه رفت و تا اخذ مدرک دیپلم به تحصیل ادامه داد. شروع مبارزات حسین قجه ای حسین در سال 1353 وارد فعالیت های سیاسی شد و در سال 1356 به قم مهاجرت کرد و توسط مأموران ...
عکس جدید نیوشا ضیغمی اینستاگرام را ترکاند | نیوشا ضیغمی با این لباس عین ملکه ها شده
ینما شدم، در همان سال اول نتیجه خوبی حاصل شد، پدرم تغییر موضع داد و با کار من موافقت کرد. نحوه آشنایی و چگونگی ازدواج نیوشا ضیغمی و همسرش حکایت آشنایی من و آرش در نوع خودش بسیار جالب است چون او من را قبل از آشنایی مان به شکل رسمی به واسطه فیلم هایم می شناخت و همین قضیه باعث شد که از قبل، پیش فرض هایی نسبت به من داشته باشد. در هر حال آشنایی و ازدواج با او یکی از بهترین اتفاق های ...
حمام حاج آقا بزرگ یکی از حمام های مشهور رشت به شمار می رود
های مختلفی از قهرمانان شاهنامه بچشم میخورد که به مرور از بین رفت. سازنده این حمام حاج آقا بزرگ مردی شریف و مومن بوده که از نظر اقتصادی موقعیت خوبی داشت. سالها بعد او ورشکست شده و به کربلا می رود و در همانجا از دنیا می رود. از آن تاریخ به بعد مالکیت حمام به خانواده داوود زاده واگذار می شود. این حمام قدیمی در سال 1293 قمری بنا شده است. حسینی یکی از وراث سرقفل دار حمام حاج آقا ...
تا غیرت مردان وطن هست عفت زنان لکه دار نخواهد شد/تکلیف ما این است که از ناموس شیعه دفاع کنیم
می کرد. بغضم ترکید. دیگر نتوانستم خودداری کنم. گفتم: آخر این چه وضعشه؟ غربت از یک طرف، سه تا بچّه قد و نیم قد و این همه مشکل از طرف دیگر، تو هم که دائماً در جبهه ای . و شروع کردم به غر زدن و گله کردن. هرچه در دلم تلنبار شده بود، ریختم بیرون. صبر کرد، خوب به حرف هایم گوش داد. سپس آرام و شمرده شمرده گفت: شما هم حق داری، شما هم عزیزی! می دانم خیلی مشکل داری، اما اسلام هم ...
دختر 17 ساله بعد تجاوز خودکشی کرد
دختر نوجوان بعد از اینکه مورد آزار شیطانی قرار گرفت، اقدام به خودکشی کرد اما زنده ماند. از کودکی خودم را در لباس پزشک تصور می کردم. وقتی بزرگ تر شدم، بیشتر و بیشتر درس خواندم. پدرم معتاد بود و هیچ وقت کار درست و حسابی نداشت. تنها دارایی ما خودروی فرسوده پرایدی بود که زیر پای پدرم بود. مادرم فقط 41 سال سن داشت و صورتش بیشتر از سنش نشان می داد. او تمام وقتش را برای تمیز کردن خانه های ...
شهیدی که حاج قاسم برای ماندن او در سوریه نامه زد
به گزارش خبرنگار ایمنا ، یک کاربر فضای مجازی در صفحه شخصی خود در توئیتر با انتشار عکس هایی از شهید مدافع حرم علی تمام زاده به نقل از همسر او نوشت: ایشان روحانی شوخ طبعی بود و مثل همه، عزیزانش را دوست داشت، من و فرزندانم نمی خواستیم او را از دست بدهیم به همسرم می گفتم شما طلبه هستید و مجاهدت دینی می کنید و همیشه به ایشان روایتی از پیامبر ( ص) را می گفتم که قلم علما افضل و برتر از خون شهداست اما ...
اگر نماز نخوانید چوبی بر سر من و تیری در قلبم می زنید
با پیروزی تمام به نفع مسلمین پایان یابد و صدام نابود شود. مادر عزیزم هم که می داند مسئولیت سنگینی بر گردن دارد و آن بالا بردن سطح آگاهی خود و بچه ها از اجتماع داخل است. همیشه از خدا بخواهد که امام تا انقلاب مهدی صاحب الزمان(ج) زنده بماند و دشمنان این پیرمرد هرچه زودتر نابود شوند. مامان جان! ناراحت نباش و هیچ گونه غمگینی نکنید و اگر روزی حمله سر تا سری شروع شد و برنگشتم برای من ...