خانهایرانی ها زمان صفویه قفل رمزدار ساختند
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
زن کارتن خواب زیباترین خانم دکتر ایران شد ! / بازگشت زن تهرانی از فساد !
مان بودم در حالیکه خانواده من از جمله مادر و خواهرم در خانه در حال گریه بودند. مربی کلاس های انگیزشی افراد آسیب دیده ادامه داد: من در این 10 سال از زیرزمین خانه بیرون نیامدم و به جایی رسیده بودم که خودم از خودم متنفر بودم در حالیکه همیشه دوست داشتم یک آدم با شخصیتی باشم اما احساس من این بود که درون عمیق ترین چاه ها و در داخل گل و لای دست و پا میزنم تا اینکه با یک مجموعه سم زدایی آشا ...
شهیدی که برای گمنامی لباس سپاه را نمی پوشید
.... یک بار که من یک شقه گوسفند به خانه آورده بودم، مجید خیلی جاروجنجال راه انداخت که وقتی این همه آدم گرسنه داریم، چه لزومی دارد که بخشی از گوشت در فریزر بماند. باید برای فقرا ببریم! وقتی عصبانی شدم، او مرا با اصرار به اسماعیل آباد برد تا از نزدیک شرایط را ببینم. وقتی برگشتیم، مجید نصف آن گوشت و 25 کیلو برنج برداشت و غذا پخت و در آن محله پخش کرد. هر وقت وارد خانه می شدم، از جا برمی ...
روایت هنرمندان قمی از سرزمین وحی/ از بیتوته در منا تا سعی صفا
یک امامزاده احمدرضا داوری از فیلمسازان قمی هم از این دست لحظات ناب را در سرزمین وحی تجربه کرده است، او هم به واسطه هنرش مسافر این سرزمین شد: سال 1385 درگیر ساخت کارهای مختلفی به عنوان تهیه کننده و کارگردان بودم که از طرف صداوسیما برای اعزام به حج انتخاب شدم، انتخابی که برای من بسیار غافلگیرکننده بود. هنرمندان زیادی مثل سیروس مقدم و فریدون حسن پور در این کاروان بودند و من در تمام مراحل به ...
مدیر مسئول ستاره صبح: هر بار که به دادگاه مطبوعات رفته ام گفته ام سهم ما از انقلاب حداقل داشتن یک نشریه ...
شما رویتان زیاد شده بود ما رویتان را کم کردیم! *ورود به عرصه فرهنگ پس از گذراندن مراحل سخت مسئولیت ها رستگار شدم. چون از عالم سیاست به عالم فرهنگ کوچ کردم. یادی از مرحوم آقای راه چمنی کنم. ایشان سال 1381 پیش من آمد و گفت: اداره روزنامه همبستگی به بن بست رسیده و 200 میلیون تومان بدهی دارد شما مدیرمسئولی این روزنامه را قبول کن. گفتم من میانه خوبی با حزب همبستگی ندارم، از من ...
خوشدلان یک نمایش ایرانی با سوژه ای بکر و به روز بود/ رمزگشایی از تصمیم عجیب مُشرف اصفهانی در ایرانشهر
.... می گویند کرونا آمد و تئاتر محو شد؛ مگر قبل از آن محو نبود؟ چه ربطی به کرونا دارد؟ ما مدت هاست که محو شده ایم! بچه های تئاتر هم مثل همه مردم درگیر هزینه های زندگی هستند؛ چرا باید یکی یکی از تهران به حاشیه شهر کوچ کنند؟ با ادامه این شرایط، احتمال می دهم که تا چند سال دیگر نزدیک دریاچه نمک جاده قم چادر بزنیم. همه سهم ما از مزایای زندگی هنری به یک سنگ قبر در قطعه هنرمندان محدود شده! آن وقت برای ...
دختر جوان از تجاوز هولناک چهره معروف ایرانی به خودش پرده برداشت!
بتواند در کنار من باشد. من یک بدن ساز حرفه ای و مشهور هستم و زندگی ام ملزومات خاصی دارد، به همین دلیل از او جدا شدم. در مدتی هم که جدا بودیم مشکلی نبود تا اینکه او متوجه شد من قصد دارم با یک دختر جوان که پزشک است و در لندن زندگی می کند، ازدواج کنم. من داشتم آماده سفر به لندن می شدم که این دختر متوجه شد و از من شکایت کرد. چند روز مانده به سفرم بود که من بازداشت شدم و تازه فهمیدم ...
بانوی توانمندی که سختی های زندگی را به فرصت تبدیل کرد
کارگاه کوچک در شهرستان بویژه در روستاهای اطراف قروه و دهگلان بافنده هایی دارم که دار قالی و تجهیزات را از من گرفته و پس از اتمام کار مبلغی را به عنوان دستمزد دریافت می کنند. ایرنا: در حال حاضر چند نفر بافنده برای شما کار می کنند و ماهانه بطور متوسط چه میزان درآمد دارید؟ مرادی: هم اکنون در مجموع بین 35 تا 40 نفر بافنده خانم که تعدادی از آنان سرپرست خانوار هستند برایم کار می کنند و ...
محبی: ماندنم در استقلال دست خودم نیست/ خوشحالم که هم درس خواندم و هم بازیکن تیم ملی شدم
فوتبال اروپا می پرسیدند گفت: من برای استقلال بازی کردم و با تمام وجود در خدمت این تیم بودم. خیلی دلم می خواهد شادی هواداران عزیز استقلال را ببینم اما واقعیت امر این است که در رابطه با استقلال همه چیز به طور کامل دست من نیست و باید دید مذاکرات با باشگاه سانتا کلارا به کجا می رسد. به هر حال فوتبال حرفه ای قواعد خاص خود را دارد. وقتی تمرین تمام شد و همه به سمت رختکن در حرکت بودند، فوتبالیست های کوچولو و مربیان آنها با ابراز خوشحالی فراوان از حضور محمد محبی تاکید داشتند این ملی پوش بدون هیچ تکبری در کنارشان قرار گرفت و خیلی خاکی و محترمانه رفتار کرد. ...
طالبی: در کورس صعود به لیگ برتر مدیران فجر در به در دنبال 300 میلیون تومان بودند
جدا می شدم و من این مساله را ابتدای فصل به مدیران باشگاه هم گفته بودم. فصل خاطره انگیزی را با تیم فجر شهید سپاسی سپری کردم و کاش این فصل خوب با صعود به لیگ برتر همراه می شد. متاسفانه مشکلات مالی جز لاینفک فوتبال استان فارس و شهر شیراز شده است! در نیم فصل دوم من یکی دو بار مصاحبه کردم و حرف هایی زدم که به مذاق آقایان مسئول خوش نیامد. از مسئولان استانی خواستم که به تیم و باشگاه فجرشهید سپاسی کمک ...
گفت و گو با بانوی آتش نشان تهرانی | شغل پراسترسی داریم
بودم و مادرم خیلی سعی کرد من را از این کار منصرف کند اما دلایل قانع کننده نبود و وارد این حرفه شدم. پس از 3 سال فعالیت در سازمان، همسرم به خواستگاری ام آمد. همه شرایط را برایش گفتم و اینکه نمی خواهم کارم را باازدواج از دست بدهم. او یک روز از نزدیک محیط کار من را دید و خدا را شکر از آن زمان تا به حال حمایت های او من را بیشتر به کارم سوق داده است. در خاورمیانه به جز کشورهای کره و ...
این کودکان با کارتخوان گدایی می کنند / خبری از ساماندهی نیست
دانید که کدام مغازه دار چه میزان تراکنش داشته است. خب این مسئله را هم پیگیری کنید. اصلا مگر حرف شما این نیست که کودکان کار را ساماندهی می کنید؟ یک روز وقت بگذارید و به دنبال این کودکان بروید. ببینید به کجا می روند. قطعا صاحب دستگاه کارتخوان را پیدا خواهید کرد. اصلا این ساماندهی که از آن حرف می زنید کجاست؟ چرا کاری نمی کنید؟ تعداد این کودکان درحال افزایش است و این یک آمار منفی برای کشور ماست. چند سال ...
قصه زندگی زورگویی که معتمد محله شد
نتوانستم آن را خوب پس دهم. 3 سالی در راه منطقه و محله ام بودم. جنگ که تمام شد، دوباره به همان حسین قبلی فقط با چند درجه بهتر شدن بازگشتم. چند درجه بهتر شدن یعنی چه؟ یعنی اینکه نسبت به قبل آرام تر شده بودم. اما کم و بیش به کارهایم ادامه می دادم. در همان زمان اعتیاد گریبانم را گرفت. دوباره روز از نو و روزی از نو. با این حال سعی می کردم مردمدار باشم. اما همچنان علاقه داشتم که قانون ...
زندگینامه خودنوشت دکتر محمد حسینی بهشتی+آثار
بودم و آزاد شدم، دیگر آن جلسه تفسیر را نتوانستیم ادامه بدهیم. تا در سال 57 بار دیگر به دلیل فعالیت و نقشی که در این برنامه های مبارزاتی و راهپیمائیها داشتیم در روز عاشورا مرا دستگیر کردند و به اوین و بعد به کمیته بردند و باز آزاد شدم، و به فعالیتهایم ادامه دادم تا سفر امام به پاریس. بعد از رفتن امام به پاریس چند روزی خدمت ایشان رفتیم و هسته شورای انقلاب با نظرهای ارشادی که ...
زن جوان: صیغه رئیسم شدم، مجرم نیستم
شدی و این طور شد که تصمیم گرفتم در یک شرکت مشغول به کار شوم. وقتی کارم را شروع کردم 25 ساله بودم و یک پسر 2 ساله داشتم. مجبور بودم کار کنم. چند سال در آن شرکت کار کردی؟ 10 سال کار کردم و پارسال مجبور شدم استعفا بدهم. چرا مجبور به استعفا شدی؟ چون مدیر شرکت گفت دیگر نمی تواند حاشیه هایی را که درست شده تحمل کند. همسر یکی از مدیران شرکت یک روز آمد و گفت که ...
خودکشی در دنیای عشق گمشده و خیانت / گریه های کودکانه مادرش را نجات داد
شدیم . مثل یک تکه سنگ بهت زده بودم و نمی توانستم هضم کنم که چه بر سرم آمده است . وجود ماهان هم خوشحالم نمی کرد . حتی شیرین زبانی هایش برایم زهر بود و گاهی کتکش می زدم و بعد پشیمان می شدم . مدتی بود به مصرف قرص های آرامبخش روی آورده بودم باز هم تصمیم گرفتم اما این بار تصمیم نابود کردن خودم و ماهان. هر چه قرص توی یخچال داشتم در یک لیوان آب حل کردم. در مورد ماهان تردید داشتم نمی خواستم حق ...
جنگیدن با چشمان بسته
...، هزینه سفر را واقعا بالا می برد. این است که ارزان سفرکردن، داستان دیگری دارد. این شکل از سفر در دنیا باب شده و در ایران هم تا حدی وارد شده است. افراد سعی می کنند سفر ارزان داشته باشند و در عین حال با مردم جامعه هم ارتباط بیشتری داشته باشند. وقتی می روید هتل، پذیرش هتل به شما لبخند می زند. چون می خواهد از شما پول بگیرد. بعد هم به اتاقتان می روید. هر جا هم که می خواهید بروید، با تاکسی اینترنتی ...
دقایقی با دغدغه های جوان ترین قاضی قزوینی همراه باشید
اما اساساً از ابتدا چنین برنامه ای نداشتم، دوران ابتدایی در مدرسه نمونه دولتی شاهد تحصیل کردم، مدرسه بسیار خوبی که در شکل گیری آینده من تأثیرگذار بود. در طول تابستان در تلاش بودم که دروس پایه نهم را مطالعه کرده و با آمادگی وارد مدرسه صدرا که یکی از معروف ترین دبیرستان های قزوین بود، شدم اما یکی از دوستانم تصمیم داشت حوزه علمیه را برای ادامه تحصیل انتخاب کند، من هم ابتدا از باب کنجکاوی با او همراه ...
روایت نفس های سوخته
دهند که ماهانه 3 میلیون و 600 هزار تومان است ولی حقوق جانبازی نمی دهند و می گویند ماده 38 باید شامل حال شما شود تا حقوق جانبازی به شما تعلق بگیرد. درحالی که باید به یک جانباز 50 درصد کمترین رقمی که می دهند حدود12 میلیون تومان باشد. مسئولان به گرانی ها توجه کنند اسحاق بابادی، جانباز شیمیایی 35 درصد و پاسدار است، می گوید: از ابتدای انقلاب وارد بسیج شدم و سال 60 همراه شهید چراغچی که ...
حرف های تکان دهنده شریک سابق زندگی پیکه/ پدرم بهترین دوست من است
از پیکه به سمت او شتافت تا همه جانبه از دخترش حمایت کند. شکیرا گفت که بلافاصله پس از مصدومیت شدید ویلیام، از خیانت پیکه آگاه شد. به خاطر جدایی از پیکه غمگین و ناراحت بودم و او به بارسلونا آمد تا مراقب من باشد. اما در اثر یک سانحه شدیدا مصدوم شد. همه چیز به یکباره اتفاق افتاد. خانه و زندگی ام در حال فروپاشی بود. از طریق مطبوعات متوجه شدم که در زمانی که پدرم در آی سی یو بود به من خیانت شده است. ...
روایتی جالب از تنها سفر حج امام خمینی
بازار است خراب شده بود و در نتیجه آب، درون مسجد و جلوی بازار را پر کرده بود و خیابان حضرتی خود رودخانه ای شده بود. دیگر خودتان وضع مردمان این قسمت شهر را تصور کنید. در آن سال که به سال سیلی معروف و ماده تاریخ جدید مردم قم و دهات اطراف آن شد من بیست ساله بودم. دلم به شدت برای مردم سیل زده سوخت که همه چیزشان را از دست داده بودند. به منزل آمدیم... یک مرتبه دیدم مردی سفیدپوش از دالان وارد حیاط ...
قهرمان جهان در رشته دو و میدانی امیر طیب لی
اردوی تیم ملی ماراتن دعوت شدم. عضو سابق باشگاه های نفت تهران، ذوب آهن اصفهان، پیکان، پونل، شهرداری کرج و سایپا بودم. سابقه ی قهرمانی کشور در دو صحرانوردی و ماراتن و نیمه ماراتن دارم. در مسابقات بین المللی هم سکوها و رتبه های مختلفی کسب کردم. سال های گذشته در گروه مسترز (بالای 35سال) حدود پنج سال پیاپی با اختلاف نفر اول مواد پنج هزار متر و هزار و پانصد متر ایران بودم، ولی فقط ...
بخش هیجانی زندگی ام خانه داری است
نوشتند و تشویقم می کردند. خیلی کم پیش آمد که منظور نوشته هایم را متوجه نشوند. من چون بین مردم زیاد می چرخیدم، اصطلاحاتی وارد داستانم می کردم که آقای شهسواری هم خوششان می آمد؛ مثل آنجایی که نگهبان آهن مکان که به ماهنی می گوید: الف دُمش درازه . این را از یک پیرزن شنیده بودم. پیرزن ها آدم های جالبی هستند. پس می شود نتیجه گرفت که استاد شهسواری در داستان شما دخالت و تغییر جدی نداشته اند. ...
تجربه نگاری از اعتیاد کتاب شد/ صبر کلید طلایی در بازگشت به زندگی دوباره
من را به سردخانه بردند اما باز با عنایت خدا به زندگی بازگشتم. وی با بیان این که جوانی ام را با اعتیاد به مواد مخدر نابود کردم، توضیح داد: به لطف خدا توانستم بعد از مدت طولانی اعتیادم را کنار بگذارم و پس از ترک مواد مخدر تصمیم گرفتم در خصوص شرایطی که داشتم، کتاب بنویسم. میرصادقی تصریح کرد: ذهنیت من از قرار گرفتن در مسیر نویسندگی، این بود، که سخت باشد، چرا که رشته تحصیلی ام ...
فرگوسن و گواردیولا الگوی مهماندوست برای ادامه همکاری با تکواندو دنیا
به صورت رسمی با این فدراسیون قطع همکاری کنم! فارس: دلیل این تصمیم چه بود؟ فعلا قطع همکاری کردم. چون با وضعیت و شرایطی که این فدراسیون دارد، ادامه همکاری با آنها باعث خراب شدن خودم می شد. بالاخره همه رسانه ها در جریان هستند که نزدیک به پنج سال است که فدراسیون تکواندو آذربایجان تیم ملی خود را رها کرده است و هیچ حمایتی مثل سابق وجود ندارد. 8 ماه است که حتی توان پرداخت حقوق ...
مرد ایرانی که یک شبه میلیاردر شد
.... من در کار خرید و فروش گوشی و خط موبایل هستم و قرار بود در این حساب پول یکی از خط هایی را که فروخته بودم واریز شود. اما دوستانم وقتی از ماجرا باخبر شدند، تصمیم گرفتند با دستگاه کارت خوانی که در مغازه بود، موجودی حسابم را چک کنند . دوستان شهاب این راه را هم امتحان کردند و با دیدن رقم نجومی از خنده ریسه رفتند. هیچ کدام آنها باورشان نمی شد که روزی صاحب چنین پولی شوند. به همین خاطر تا نیم ساعت ...
حاج اصغر چطور با رشته فالوده قلب پیوند می زد؟
رفتنش اوقات اهالی را تلخ کرد. در محدوده بازار دوم نازی آباد از هرکسی که بپرسید، نشانی فالوده فروشی نیکوکار را بلدند. همه می گویند که حاج اصغر سال ها در خیابان 12متری نیکومرام جنوبی به مردم خدمت می کرد. باید قبول کرد که کاسب 86ساله ای که یک عمر تهرانی ها را با دنیای خوشمزه و خنک فالوده به سمت خود می کشاند، گرچه دیگر در جمع ما نیست اما عطر وجودش را هنوز می توان از در و دیوار محله حس کرد. چون او فقط ...
عاشقانه های لاکچری مهدی پاکدل و همسر دومش | عکس جدید مهدی پاکدل و همسرش همه را شوکه کرد
ه امامزاده زید که حالا به هشت بهشت معروف است متولد شد ، برادر بزرگش حسین پاکدل مجری و بازیگر و مسعود دیگر برادرش عکاس است در هنرستان گرافیک خواند و در 17 سالگی برای ادامه تحصیل راهی تهران شد شروع با تدوین و بازیگری از نوجوانی به فیلم بین حرفه ای تبدیل شدم و مرتب به سینما می رفتم و عاشقانه سینما را دوست داشتم تا اینکه به تهران آمدم و برای گذران زندگی کار تدوین انجام ...
خاطره یک نوستالژی جذاب، سپند 2 خوبِ بی کیفیت!
پرداخت و یک میلیون آن بصورت اقساط آنهم ماهی 50 هزار تومان خریداره کرده و به صورت تحویل فوری سوار شده و به منزل بروید! البته باید بگویم که این اقساط برای من که دانشجو بوده و پاره وقت هم در یک شرکت مشغول به کار بودم و ماهیانه 45 هزار تومان حقوق داشتم کمی زیاد مینمود. بعد از ثبت نام و روز تحویل خودرو به نمایندگی مراجعه کرده و خودروی سپند 2 سفید رنگ را تحویل گرفتم. اگر بخواهیم در ...
کلاهبردار 2 میلیاردی در دام پلیس آران و بیدگل
خود باید یک سری اقدامات را انجام دهید" و من که از شنیدن خبر برنده شدن خود خوشحال شده بودم تمام اطلاعات کارت بانکی خود را در اختیار تماس گیرنده قرار دادم. فرمانده انتظامی شهرستان آران و بیدگل در بیان جزئیات کلاهبرداری صورت گرفته از شهروند آران و بیدگلی ابراز داشت: شاکی در اظهاراتی عنوان کرد که ساعتی بعد متوجه شدم که این فرد کلاهبردار بوده و با ورود به همراه بانک من تمامی موجودی حسابم را ...
درخواست قصاص برای پسر عمو
درگیری داوود و پسرانش با دو برادرزده اش یوسف و گل محمد اتفاق افتاده است برای همین یوسف و گل محمد در حالی که در جریان درگیری زخمی شده بودند، بازداشت شدند. یوسف در جریان تحقیقات گفت: از چند سال قبل خانواده من و عمویم بر سر یک قطعه زمین اختلاف داریم. ما بار ها بر سر این موضوع با هم دعوا و با میانجیگری دوستان و بستگان با هم آشتی کرده بودیم. متهم ادامه داد: روز حادثه هم سر همین موضوع با هم درگیر شدیم ...
