سایر منابع:
سایر خبرها
اعتراف داماد جنایتکار به قتل برادرزن پس از 7 سال
می خوابم و بعد از آن به شهرمان برمی گردم. حدود یک ماه قبل بعد از کارم در حال تمیز کردن ماشینم بودم که متوجه شدم یک تلفن همراه زیر صندلی افتاده است، آن را برداشتم و چون سیم کارت نداشت داخل ماشینم گذاشتم. با خودم گفتم شاید صاحبش را در مسیر پیدا کنم، اما خبری از مسافر نشد و من هم چند ماه قبل که به خانه رفتم، گوشی را به عنوان کادوی تولد به همسرم دادم ولی در جنایت هیچ نقشی ندارم و بی گناهم. ...
در توهم رابطه جنسی زن 23 ساله
زن 23 ساله درباره سرگذشت خود گفت: اولین فرزند خانواده هستم وتا مقطع راهنمایی تحصیل کرده ام اما زمانی که 15 سال بیشتر نداشتم با تاکید و اصرار پدرم پای سفره عقد نشستم. من و فرزین از همان روزهای آغازین زندگی مشترک در منزل پدر شوهرم ساکن شدیم و فرزین هم که به نجاری علاقه مند بود به شغل ام دی اف کاری مشغول شد. او درآمد خوبی داشت و من هم با وجود اختلافات جزئی که داشتیم از زندگی ام راضی بودم چرا که همین ...
فاجعه در سکانس آخر داریوش مهرجویی
. مهرجویی در سال 68 تصمیم به ساخت فیلمی می گیرد که هیچ تهیه کننده ای حاضر به همکاری برای تولید آن نمی شود، چون آن را در فروش موفق نمی دانند ولی مهرجویی که دوست داشت آنچه را در سر دارد بسازد برای اولین بار خودش تهیه کنندگی یک فیلم را برعهده می گیرد و این طور می شود که هامون ، یکی از به یادماندنی ترین فیلم های مهرجویی و سینمای ایران می شود . بانو ، سارا ، پری ، لیلا ، بمانی ، درخت گلابی و ...
هیولایی که از هنرمند، عروسک اپوزیسیون می سازد
سریال های تلویزیونی را از سال 1382 آغاز کرد و پس از آن در هفت فیلم سینمایی و هشت سریال تلویزیونی به ایفای نقش پرداخت. نقش های او در سریال های تلویزیونی او را بیش از همیشه به مردم معرفی کرد و به شهرت و اعتبار نسبی دست یافت. در نیمه دوم دهه نود اما به همراه خانواده ایران را به قصد کانادا ترک کرد و دیگر خبری از حضور حرفه ای او در عرصه بازیگری و هنر نبود. تا اینکه در سال 1399 صفحه او و همسرش در اینستاگرام ...
روایت جهادگری که گره بازکن یک شهر شده است
گوشه ای کز کرده و گریه می کند، پرسیدم، اینجا کاری داری؟ گفت: به این خانواده نگاه می کنم که برایش خانه ساخته اند، گفتم: مشکلت چیست؟ وقتی من را به سمت خانه هدایت کرد، خانه که نمی شد، گفت، خرابه ای که با دیدنش دلت به درد می آمد، حتی یک فرش مناسب هم نداشتند، اما چشمم که به فرزند معلولش افتاد نتوانستم خودم را کنترل کنم و ناخود آگاه اشک در چشمانم جاری شد. راستش را بخواهید من به لحاظ مالی خیلی ...
گره گشایی با چشمان بسته| ماجرای درخواست امام از جانباز نابینا چه بود؟
در روز جهانی عصای سفید مرور می کنیم. چرا امام(ره) به او گفت دوباره به جبهه برگردد؟ مرتضوی در عملیات والفجر یک، طلبه بود و برای تبلیغ جهاد به جبهه رفته بود که به شدت مجروح شد. خودش از آن روزهای سخت اینطور تعریف می کند: وقتی به شدت مجروح شدم همسر 16 ساله ام را صدا کردم و گفتم خانم این شرایط من است. نابینا شدم و زخمی. زندگی با من سخت است. هیچ اجباری نیست که پای من و این زخم ...
بیوگرافی داریوش مهرجویی خالق آثار برجسته | دلیل قتل داریوش مهرجویی چه بود ؟ +عکس های زیر خاکی از مهرجویی
به حیاط خانه ما رساندند و شروع به گشتن حیاط و کوچه های اطراف کردند، اما کسی را ندیدند. البته مدتی پیش هم یکسری وسایل از جمله سنتور مربوط به فیلم سنتوری را از خانه ما سرقت کردند که در حال حاضر وکیل همسرم پیگیر کارهای قانونی این موضوع است. بر اساس آخرین گزارش های مرکز آمار ایران در سال 1400 آمار سارقان دستگیر شده به 445 هزار نفر رسیده که حدود 49 درصد تعداد کل سرقت ها بوده است. طبق آمارهای همین مرکز ...
◄ باغ بهادران کجاست؟ راهنمای سفر به بهشتی کوچک
تاریخی به نام چهاربرج در جنوب این شهر می توان نام برد که متعلق به دوران صفوی است و از جاهای دیدنی باغ بهادران محسوب می شود. در واقع ماهیت قلعه چهار برج یک دژ دفاعی بوده که برای مقابله با حملات مختلف از آن استفاده می کردند. چون این دژ، چهار برج دایره ای شکل دارد، به آن چهار برج می گویند. آبشار شاهلولاک یکی از زیباترین جاهای دیدنی منطقه باغ بهادران اصفهان آبشار شاهلولاک است ...
فشار اوقاف بر صاحبان زمین دارهای وقفی نصیرآباد شهریار
بیش از 50 سال از وقف منطقه نصیرآباد شهریار می گذرد؛ زمین هایی که شاید چند نسل از یک خانواده روی آن علاوه بر زراعت، زندگی کرده و به قول زمین دار های همین منطقه، آنجا را آباد کردند. اما حالا طبق آنچه خودشان می گویند، حدود سه سالی است که گروهی به شکل مرتب زمین و باغ آن ها را تخریب می کنند، راه آب را می بندند یا با تخلیه نخاله ساختمانی جاده های منتهی به زمین ها را مسدود می کنند ...
زیر و زبر شدنِ اگزیستانسیلِ تولستوی
لذت چیزی را که در اختیار داری، با آرزو و میل چیزی که نداری ضایع نکن. به خاطر داشته باش چیزی که اکنون داری، چیزی بوده که زمانی آرزوی داشتنش را داشتی. [1] اپیکور جوری زندگی کن که انگار بار دومی است که زندگی را تجربه می کنی و انگار بار اول اشتباه کرده ای. [2] ویکتور فرانکل راه حل مسئلۀ زندگی را در محو شدن این مسئله می توان دید. آیا این امر دلیل آن نیست که چرا کسان ...
عمو مهدی! کجا بایستم تا از من عکس بگیری؟/سراغ قربانیان جنگ رفتم
از راه دادن عکاس به حریم زندگی اش پشیمان نمی شود. وی با بیان اینکه در عکاسی از سوژه های جنگ هرگز از حسن نیت افراد سوء استفاده نکرده ام، گفت: هرگز عکسی نمی گیریم که هم باعث پشیمانی خودم و هم ناراحتی سوژه شود؛ به این خاطر هرگز تنها به خانه دختر یا زنی نمی روم و همسرم را با خودم همراه می کنم؛ آنها وقتی همسرم را می بینند، احساس آرامش می کنند و همین آرامش در عکس هایم هم مشهود است. یک هنرمند ...
درخواست طلاق به خاطر پدر و مادر دروغین
... پس از این حرف ها قاضی از مرد جوان خواست توضیح دهد. سعید سرش را با شرمندگی پایین انداخت و گفت: بله درسته اما من از آن خانه بیرون آمدم چون نمی خواستم مثل پدرم باشد. او آنقدر مادرم را آزار داد که دق کرد و مرد. وقتی مادرم را از دست دادم از آن خانه بیرون آمدم. خودم روی پای خودم ایستادم و زندگی ام را ساختم. من به همسرم دروغ گفتم چون عاشقش بودم و نمی خواستم او را از دست بدهم اگر ...
خاطراتی از نقش شهید خسروی در آزادسازی تدمر سوریه
: تدمر که بودیم هر روز سری به مقرشان می زدم و دیداری تازه می کردم چند تا از همکاران جوان مجموعه مان گفتند: خیلی می روی پیش ابو حسام خبریه ؟ گفتم: ایشان سال ها قبل مسئول اطلاعات لشکر بوده و نابغه است، آنقدر جذابیت دارد که دوست دارم همیشه کنارش باشم . با تعجب گفتند: به تیپش نمی خوره : فردای آن روز با خودم بردمشان دیدار، ابوحسام حسابی تحویلشان گرفت و چند تا خاطره ناب از شناسایی هایش در دوران دفاع مقدس ...
مردی برای تمام فصول
دهم . وی در پایان ضمن تقدیر از جامعه ورزشی؛پزشکی و درمانی استان و خادمان کشیک اول فراشان حرم امام رضا (ع) از خانواده به خصوص همسر مهربانش که بیش از 37سال در کنارش همچون کبوتری عاشق ؛ عاشقانه وی را تیمار کرد و در برابر تمامی ناملایمات زندگی صبر و شکیبایی به خرج داد تقدیر و تشکر می کنم . همچنین از فرزندانم (2دختر و یک پسر) تشکر می کنم که در این روزهای. کسالت آور در کنارم ...
آن پیامک وسوسه انگیز زندگیم را نابود کرد/ رابطه نامشروع داماد با همسر برادر زنش منجر به حاملگی شد!
خود را علاقه مند از قبل به مریم نشان دهم اما فایده ای نداشت و حس کنجکاوی همسرم کار دستم داد و وقتی که من به کاری مشغول بودم گوشی من را بررسی و متوجه رابطه من با سمیرا شده بود . دوست داشتم زمین بازشود و داخل آن بروم و در برابر سوال های پشت سرهم و گریه های مریم حرفی برای گفتن نداشتم، بعد از دقایقی با خواهش و التماس بهش گفتم چیز خاصی بین من و سمیرا نبوده و رابطه ما فقط در حد چند پیامک و ...
خواهرم گفت : ما کی می میریم مامان؟!
برخورد با من عادت داشت، بیش از چند کلمه صحبت نکرد: پاسپورتت آماده است؟ خب، پس همین الان بیا دفتر چون باید یه سفر بری اسرائیل. خداحافظ! ناگهان آن کودک آواره بودم کی بود زنگ زد؟ سوال ناگهانی همسرم، آخرین بقایای خواب را هم از سرم پراند. گفتم: سردبیرمون می خواد یه سفر برم اسرائیل. همین طور یه هویی! همسرم چهره اش را در هم کشید و نصیحتم کرد عذری بیاورم و به این سفر نروم... ناچار آن روز ...