سایر منابع:
سایر خبرها
عبدی: به احمدی نژاد اجازه بازگشت داده نمی شود
...، موتور محرکه انتخابات 92 شدند. آنها حاشیه بودند، بسیاری آمدند و برخی هم اصلا نیامدند. بنابراین آنها که آمدند، همان ها بودند که حس می کردند راه دولت احمدی نژاد جواب نمی دهد و ضرر کرده اند. اما همان مردم اگر ببینند راه دولت روحانی هم بهشان جواب نمی دهد، این دوقطبی موردنظر شما ممکن است باز هم شکل بگیرد. اگر بنا باشد بر مبنای همان دو قطبی تحلیل کنیم به نظر می رسد که بعد از سال 92 آقای ...
علل گرایش پسران مجرد به ازدواج با زنان مطلقه
کم سن و سال مراوده عاشقانه و ازدواج داشته باشند. شاید برای یک زندگی کوتاه مدت جالب باشد ولی برای یک ازدواج توام با آرامش همیشگی خوشایند نخواهد بود؛ به خصوص این موضوع همیشه برای مردهای شکاکی که اصرار دارند از زندگی گذشته همسرشان بدانند و نسبت به این مسئله سوءظن دارند آزاردهنده خواهد بود. سن و تجربه دو بحث مجزا سن، نقش تجربه را بازی نمی کند. یک دختر 25 ساله با یک خانم مطلقه 25 ساله ...
موگرینی: گسترش داعش،امنیت اروپا را تهدید می کند
میستورا قرار دارد اما من به درخواست وی این پیام را می دهم که شروع فرآیند سیاسی،مؤثر بودن آن و انتقال آن نه تنها برای سوری ها بلکه برای اروپایی ها بسیار مهم است. این موضوع مهمی برای سوریه، اروپا و جامعه بین المللی است. این موضوع یکی از موضوعات مهم دوران ما محسوب می شود. در ادامه دی میستورا نیز گفت: فردا ما این فرصت را در اختیار خواهیم داشت که درباره اینکه در مذاکرات در کجا قرار داریم با شما ...
سرمایه گذاری از ملزومات خودکفایی در تجهیزات پزشکی است/ در تجهیزات مصرفی خودکفا هستیم
با مدیریت صحیح هزینه های درمان در سطح کلان، به این امورات سامان بهتری بدهیم. وی تصریح کرد: بحث بعدی تقویت سیستم های بهداشتی با توسعه نظام شبکه است که موضوع مهمی قلمداد می شود و این کار در شهرهای کوچک انجام شده ولی در کلانشهر ها هنوز اتفاق نیفتاده است. اصغری ادامه داد: این موضوع که در کجا باید چه میزان امکانات داشته باشیم که می تواند بسیاری از مشکلات هزینه ای در حوزه سلامت را ...
کلید حل بحران آب در جیب مردم یا دست دولت؟
سلامت نیوز : بحران آب در کشور 15 سال است که به شدت دامن گیر شده و سناریوهای متفاوتی برای حل این بحران از سوی سازمان ها و ارگان های مختلف مطرح می شود؛ یکی از موضوعاتی که به تازگی بیشتر مورد توجه قرار گرفته بحث اقتصاد آب و راهکارهایی مانند اخذ قیمت تمام شده آب از مشترکان است که البته سر این موضوع نیز اختلاف نظر های فراوانی وجود دارد، چراکه عده ای معتقدند که حل بحران آب تنها در دست دولت و ایجاد ...
سینما در سال 94 پیشرفت خاصی نداشت/ پریناز ایزدیار پدیده سال قبل بود
سینمایی داشته باشم و درخواستم این است که بزرگان لطف کنند و اجازه بدهند که سینما فضای بازتری داشته باشد و فشارها را کمتر کنند چرا که ما واقعاً به لحاظ سوژه و مضمون دچار فقر شده ایم و همه فیلم ها شبیه هم شده اند و مضمون اکثر فیلم ها تلخ و ناامیدانه است و اگر کمی محدوده سوژه ها بازتر شود و دست فیلمسازان برای ارائه موضوعات شادتر باز شود اتفاقات خوبی هم در جامعه می افتد چرا که تلخی فیلم ها کمتر می شود و مردم نیز با نشاط بهتری سینما را ترک می کنند. ...
چند سکانس خواندنی از زندگی سیدصادق طباطبایی؛ سیاستمدار خوش چهره ای که زیاد می دانست
لباس را که مردم می بینند یاد گذشته می افتند و باید لباس ها عوض شود. حاج احمد آقا گفت: امام اصرار بر همه پرسی دارند. رفتم قم و به امام عرض کردم که دنیا شما را پذیرفته و حالا هم شما اعلام جمهوری اسلامی بکنید. امام گفتند: نه! همه پرسی باید برگزار بشود. شما الان نمی فهمید. 50سال دیگر خواهند گفت که از احساسات مردم سوءاستفاده شده و چه درست بود پیش بینی امام. پرده چهارم؛ حرف هایت را به نام دولت ...
گفتگوی جذاب با یک لژیونر ایرانی
می زنم. به خصوص که برای کشورم باشد. همیشه تلاش می کنم برای تیم ملی کشورم، ایران بازی کنم. بیان دلیل این موضوع شاید تا حدی سخت باشد. اما وقتی قبل از بازی به عنوان بازیکن سرود کشورم نواخته می شوم، حس کاملا متفاوتی دارم. این لژیونر در ارتباط با حضورش در جام جهانی نیز عنوان کرد: به عنوان یک کودک همه همیشه رویای حضور در جام حهانی را دارند. در این حالت هدف شما همیشه این است که در جام جهانی ...
امروز عده ای می خواهند تفکر جدایی دین از سیاست را ترویج دهند/ بر خلاف تفکر برخی ها آمریکا همچنان دشمن ...
شدن دارایی های ایران و به وجود آوردن بهانه هایی که جلو آن را گرفته اند اشاره کرد. وی با اشاره به اینکه آمریکا مقرراتی وضع کرده است که شرکت های بزرگ جرأت سرمایه گذاری در ایران را نداشته باشند، تصریح کرد: با توجه به این موضوعات مقام معظم رهبری همیشه تأکید داشته اند که دولت آمریکا قابل اعتماد نیست و اگر تعدادی در داخل معتقدند که آمریکا دست از دشمنی برداشته است یا ساده لوح اند یا مغرض و ...
طب سنتی فراتر از روش درمانی، یک روش زندگی است!
...، تازه آن هم از زاویه ی تخصص خودم، قصد دارم به موضوعات پزشکی و به طور ویژه به مسئله ی طب سنتی در جامعه ی امروزه نگاهی نقادانه و جدید داشته باشم. در یادداشت قبلی به این نکته اشاره کردم که مراجعه کنندگان به طب سنتی که تعدادشان کم هم نیست، امروزه یک مشکل مشترک دارند و آن اینکه پس از هزینه ی زیاد و مصرف خروارها دارو، نتیجه ای نگرفته و دست آخر با یأس و نومیدی مجدداً به طب شیمیایی تن می ...
از عبور از خط قرمز های رهبری تا رد برجام دو، سه و چهار در سخنان تاریخی مقام معظم رهبری
سخنرانی مهم دیگر ایشان در پنجم اسفند 94 در جمع مردم نجف آباد و بیستم اسفند94 در جمع اعضای مجلس خبرگان دانست، زیرا شیب انتقادات رهبر انقلاب از مبانی فکری و عملکرد دولت یازدهم در عرصه هی مختلف در یک ماه اخیر افزایش قابل ملاحظه ای داشته و ایشان دیگر مانند دو سال و نیم قبل در لفافه و یا تنها با برخی اشارات و کنایه ها، انحرافات مبنایی و ناکارآمدی دولت تدبیر را گوشزد نمی کنند بلکه صریح و روشن، ضمن اشاره ...
9 رویداد جریان ساز اقتصادی سال 94
. موضوعی که مورد نقد برخینماینده های مجلس بود. از سوی دیگر دولت همزمان با این لایحه،لایحه ای نیز به عنوان لایحه برنامه ششم توسعه تقدیم مجلس کرد که آن لایحه مورد نقد نماینده ها قرار گرفت. اما جنس این انتقاد با انتقادها درباره لایحه بودجه متفاوت بود. نماینده هایی چون احمد توکلی مطرح کردند دولت یازدهم به جای لایحه برنامه ششم توسعه، لایحه احکام مورد نیاز برای اجرای برنامه ششم توسعه را به مجلس تقدیم ...
ردصلاحیت حاج حسن آقا خمینی برای مردم توجیه پذیر نبود
دارد تا جایگاه نظارتی حفظ شود. بنابراین قانونی که برگزاری انتخابات مجلس را مورد هدف قرار می دهد باید نواقص اجرایی و نظارتی اش برطرف شود. یعنی مجریان در جایگاه اجرا و ناظران در جایگاه نظارت باشند و اگر این اتفاق بیفتد همه مشکلات برطرف می شود و هیچ نقدی هم به هیچ یک از ارگان ها مطرح نمی شود. نقدها آنجا وارد می شود و مسئله از آنجا شکل می گیرد که یکی از دو رکن تصمیم گیری اجرا و نظارت در جایگاه خودش تعریف نشود و در حوزه دیگری دخالت داشته باشد. ...
هنگام پرواز عظمت خداوند را بهتر می توان دید
...> شاید نخستین و تنها روحانی خلبان باشم که امام جماعت نیز هستم و به عنوان خلبان پرواز می کنم. در این زمینه دیدگاه های متفاوتی است؛ عده ای نسبت به این موضوع که یک روحانی در حوزه خلبانی هم قدم گذاشته است، سخت مخالف اند اما تحصیل کرده ها این موضوع را باعث افتخار و غرور می دانند. اکنون در جامعه روحانیت، شاهد فعالیت روحانیون مهندس و پزشک نیز هستیم. شنیده ایم که در زمینه ورزش هم فعالیت می کنید ...
وقتی یک ایرانی، برادران کوئن را سوال پیچ می کند!
مهمی است. ایتن: ما چهار فیلم با کلونی ساختیم و سه تا با جاش برولین. یادم نمی آید چندتا با فرن (مک دورمند) داشتیم. با تیلدا فقط دو فیلم بود. جوئل: تیلدا را اشتباه گفتی. ایتن: شاید هم سه فیلم با تیلدا داشتیم، چون او در این فیلم نقش دو نفر را بازی می کند. موضوع آدم ربایی در چند فیلم شما وجود دارد: فارگو ، بزرگ کردن آریزونا ، لبوفسکی بزرگ و حالا هم در سلام ...
بغ بغو های امیر تتلو!
پرطرفدار بودن همه این خواننده ها، هیچ کدام مانند تتلو در شبکه های اجتماعی حضور ندارند و خبرساز نیستند. او و پست هایش گاهی آنچنان جنجال به پا می کنند که تیتر خبرگزاری ها و روزنامه ها می شوند و کلیک می خورند تا جایی که به عنوان پر بیننده ترین اخبار روز مطرح می شوند. تتلو در صفحه شخصی اش سبک زندگی خود را تبلیغ می کند، از ترانه های جدیدش می نویسد و از آرزوها و برنامه هایش. گاهی با دیگران دعوا می کند و گاهی ...
با همزاد شاه بیشتر آشنا شوید+تصاویر
به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ خبر خیلی کوتاه بود؛ “اشرف پهلوی، خواهر دو قلوی محمدرضا پهلوی آخرین شاه ایران، روز پنجشنبه 17 دیماه[1394] در سن 96 سالگی در مونت کارلوی فرانسه درگذشته است.” این خبر بسیار سریع در همه خبرگزاری ها پخش شد و هر کسی از ظن خود یار آن شد و هر چه خواست [...] به گزارش گروه تاریخ مشرق ؛ خبر خیلی کوتاه بود؛ “اشرف پهلوی، خواهر دو قلوی محمدرضا پهلوی آخرین شاه ایران، روز پنجشنبه 17 دیماه[1394] در سن 96 سالگی در مونت کارلوی فرانسه درگذشته است.” این خبر بسیار سریع در همه خبرگزاری ها پخش شد و هر کسی از ظن خود یار آن شد و هر چه خواست نوشت و تحلیل کرد. یکی دست به توهین زد وی را هرزه و دزد و قاچاقچی نامید و دیگری وی را فردی طرفدار حقوق زنان خواند و آزادیخواه و وطن پرست نامید و دیگران در بین این دو سر تحلیل متضاد، مطالبی نگاشتند. ولی اشرف که بود؟ اشرف در واقع هم اینهایی که نوشته اند بود و هم نبود. شاید تعجب کنید یعنی چه؟ بله جای تعجب هم دارد. در جایی که خاندان پهلوی بنا به قانون حق دخالت در سیاست را نداشتند وی در سیاست دخالت می کرد و چه آشکار هم دخالت می کرد. وی مثل بقیه خاندان علاوه بر این ویژگی دست درازی هم در اقتصاد داشت. نه اقتصاد از نوع مشروعش، بلکه اقتصادی که به قول امروزیها ناشی از آقا زادگی و وابستگی به رانتهای قدرت و ثروت است. در این میان همزادی وی با شاه هم مزید بر علت بود که بتواند بیش از دیگر اعضای خاندان سلطنت در برخی از اموری که شاید در شأن آنان نبود دخالت نماید. زندگی آزاد و بنا به قولی بی بند و بار وی شاید علت اصلی نوع نگاه هرزه نگارنه برخی نویسندگان به نوع زندگی اوست. البته وی همیشه دوست داشت که در این جنجال خبری بماند و هیچگاه فراموش نشود. جنجالهای خبری ای که گاه مثبت بود و البته بیشتر منفی. بیست سال پیش روزنامه نگاران فرانسوی به من “پلنگ سیاه” لقب دادند و باید اعتراف کنم که تا اندازه ای از آن لقب خوشم می آمد، و از بعضی جهات اسم بامسمایی است. طبیعت من هم مانند پلنگ سرکش و یاغی و آکنده از اعتماد به نفس است. اغلب به سختی می توانم خوداری و متانتم را در میان جمع حفظ کنم. اما راستش را بگویم گاهی آرزو می کنم که به چنگ و دندان پلنگ مجهز بودم تا می توانستم به دشمنان سرزمینم یورش آورم. با این همه اشرف پهلوی نقشی گاه پر رنگ و گاه کم رنگ در کل دوره سلطنت برادرش داشت. اشرف همواره در همه جا خود را در درجات کمتری نسبت به برادر و خواهرش می دید و خود کاملاً بر این امر اذعان داشت. شمس و اشرف وقتی پنج ساعت بعد به دنیا آمدم، اصلاً از آن هیجان و جوش و خروشی که تولد برادرم به وجود آورده بود خبری نبود. گفتن اینکه من ناخواسته به دنیا آمدم شاید کمی تندروی باشد، اما خیلی هم دور از واقعیت نیست...هر چند خانواده من پرجمعیت بود، دوران کودکی ام اغلب در تنهایی گذشت. شمس به عنوان بچه اول، دختر محبوب و عزیز کرده بود. برادرم البته، به عنوان پسر اول و ولیعهد مورد محبت و احترام همه بود. خیلی زود متوجه شدم که من غریبه ای هستم که باید جایی برای خودم دست و پا کنم. در سالهای بعد خرده گیران و منتقدان من می توانستند بگویند که من در این راه افراط کرده ام، و حضور من در همه جا آشکار بوده است. اما به هر حال در بچگی کمتر مورد توجه قرار گرفتم. شاید همین کم توجهی کلی خانواده نسبت به او در دوره کودکی و نوجوانی موجب شد که در آینده تلاشهای زیادی نسبت به ورود به امور سیاسی و سپس اقتصادی گردید که نقش وی پر رنگ تر از سایر خواهران و برادرانش شد. شاید اولین نقش وی در امور سیاسی را در سفرش به شوروی بتوان دید. سفری که در خصوص مسائل و مشکلات آذربایجان بود و شاه وی را بعد از سفر مهم قوام به آنجا فرستاد که شاید بتواند از ظرافتهای زنانه وی برای نرم کردن دل به ظاهر سنگ استالین استفاده نماید. بنا به گفته خود اشرف- که شاهدی هم به غیر از خودش نداریم- این سفر، سفر موفقی هم بود. تاج الملوک به همراه اشرف و شمس با تمام شور و هیجانی که در خود سراغ داشتم تقاضا کردم که به حمایت روسها از جمهوری آذربایجان خاتمه دهد و کوشیدم استالین را متقاعد کنم که این دولت پوشالی بر روابط میان دو ملت ما در سالهای آینده آسیب خواهد رساند. ملاقاتی که قرار بود ده دقیقه باشد دو ساعت و نیم طول کشیده بود، و وقتی که ملاقات به پایان رسید استالین با من دست داد و تا دم در بدرقه ام کرد. پیش از اینکه از او خداحافظی کنم دستش را روی شانه ام گذاشت، به چشمانم نگاه کرد، و گفت: مراتب احترام و سلام مرا به برادرتان، شاهنشاه ابلاغ کنید و به او بگویید اگر او ده نفر آدم مثل شما داشت، هیچ جای نگرانی نداشت. رو کرد به مترجم و در حالی که با دست به من اشاره می کرد گفت: آنا پراودا پاتریوت، ایشان یک وطن پرست واقعی اند...حال که کار سیاسی ما به پایان رسیده بود، استالین میزبانی مهربان و دقیق و مراقب شده بود. پیش از آنکه با یک شخصیت مشهور ملاقات کنم، همیشه تکلیفم را انجام می دهم و هر چه اطلاعات مربوط به زندگی و شرح حال او گیرم بیاید می خوانم. در مورد استالین، می دانستم که هرگز از شاهزاده خانمی پذیرایی نکرده است و حتی هیچ علاقه ای هم به حکومت سلطنتی ندارد. اما آن روز تشریفات بی اندازه دلواپس من بود، مکرر به من نگاه می کرد و می پرسید که راحت هستم یا نه، چای و کیک تعارف می کرد... پیش از آنکه روسیه را ترک گویم، استالین کت پوست سمور بسیار گرانبهایی برایم فرستاد. این هدیه چنان جلب توجه کرد که نام مرا در سرخط روزنامه ها و مجلات جا داد، اما من هنوز آن را به عنوان یادگاری از نخستین مأموریتم در سیاست خارجی گرامی می دارم. اشرف و شمس پهلوی در نوجوانی آخرین باری که اشرف در امور سیاسی به صورتی کاملاً آشکار شرکت کرد و خود بارها نسبت به آن افتخار می کرد به روزهای پیش از کودتای 28مرداد باز می گردد. این ایام درست مصادف با روزهایی بود که شاه در اوج ضعف و ناتوانی قرار داشت و اشرف نیز به عنوان کسی که در کارهای مختلف دخالت می کرد با درخواست دکتر مصدق از شاه به شکلی کاملاً جدی از ایران اخراج شده بود. در این ایام که زندگی وی با توجه به ریخت و پاشهای نامعمولش به سختی می گذشت از سوی سازمانهای جاسوسی امریکا و انگلیس مأمور شد که حامل پیامی از سوی آنان برای شاه ناامید باشد. وی در خصوص زندگی محنت بارش در پاریس پیش از کودتای 28مرداد می نویسد: در زندگی من این تنها باری بود که از نظر مالی شدیداً دست و بالم تنگ بود، و اصلاً به عقلم نمی رسید که در یک مملکت بیگانه، که دستم از تمام امکاناتم کوتاه شده بود، چطور این مشکل را حل کنم. نومید و سرگشته و بی قرار شدم. من همیشه، حتی وقتی که بچه بودم، مشکل خواب داشتم، اما حالا تمام شبها را با بیداری و کلافگی به صبح می رساندم. در این گیرودار بود که کم کم شبهایم را درکازینوها سپری کردم که وسیله ای برای لذت بردن نبود بلکه به همان دلایلی بود که گاهی مردم را وا می دارد برای فرار از واقعیت بیش از حد مشروب بخورند یا به مواد مخدر پناه ببرند ولو آن که تهیه آنها برایشان بسیار سخت باشد. به زودی تمام پولی را که برایم مانده بود باختم، و ضربه این کار چنان شدید بود که مدتهای مدید دور میز قمار نگشتم. اشرف در کنار محمودرضا پهلوی در سفر به شمال با تمام این احوال تنها چیزی که وی را نجات داد نه قمار و مشروب بود بلکه سرنگونی دولت ملی ایران بود. تابستان گرم پاریس سال 1332برایش با ملاقات با دو تن از عوامل سازمان جاسوسی غربی خوشیمن بود. نخستین پیشنهاد به وی رساندن پیامی دلگرم کننده به شخص شاه از طریقی مطمئن بود که آن شخص می توانست اشرف باشد. اشرف این کار را پذیرفت و این عملش را همیشه به عنوانی عملی قهرمانانه برای خود استفاده می کرد. و شاید پر بی راه هم نبود. زیرا زمینه ساز این شد که سالهای بعد دست بالا را نسبت به سایر اقوام در امور داشته باشد. سفر چند روزه و غیر قانونی وی به تهران که از چشم حکومت دور نبود در تهران سر و صدای فراوانی به پا کرد. هر چند که پس از چند روز وی مجبور به ترک تهران و بازگشت به اروپا شد ولی نامه دلگرم کننده به شاه رسید هر چند که چند روز بعد شاه و همسرش ثریا فرار را بر قرار ترجیح دادند ولی قرار کودتا به سرانجام رسید و اشرف هم پس از چند ماه به ایران بازگشت. هر چند در سالهای پس از کودتا شاه که تازه طعم قدرت را چشیده بود دیگر نمی خواست شریکی حتی در مسائل جزئی برای خود بپذیرد. چنین بود که پس از کودتای 28مرداد دیگر پای اشرف از این امور کوتاه شد.ولی وی با تأسیس سازمانهایی مانند شاهنشاهی خدمات اجتماعی و یا در سالهای پایانی سلطنت برادرش با تأسیس بنیاد اشرف همچنان به صورتی کامل در سایه، با نام سازمانهای خیریه و غیره ردپایش در سیاست اجتماعی کشور دیده می شود. اشرف و شمس در دو طرف عروس و داماد از خانواده راسخ بعد دیگر زندگی اشرف زندگی خصوصی وی است. زندگی ای که با سه ازدواج-مانند برادرش- عجیب و غریب توأم بود که دو تای آن به طلاق انجامید و آخرینش هم زندگی ای بود که هر چند گرم آغاز شد ولی با توجه به روحیات هر دو – اشرف و بوشهری- به شکلی غیر طبیعی ادامه یافت. ازدواج اول اشرف، ازدواجی به شکل کاملاً سنتی و بر خلاف ظاهر حکومت غربی ماب رضاشاه اجباری بود. یعنی دو جوان از دو خانواده مطرح و صاحب نام برای شمس و اشرف انتخاب شد. علی قوام برای شمس و فریدون جم برای اشرف. و البته جالب ترین این بخش هم مبادله این دو همسر به دستور رضاشاه و بنا به درخواست شمس دختر دردانه شاه بود! تغییر همسری که همواره مورد نکوهش و ناراحتی همه دوران زندگی اشرف بود. بدین لحاظ اشغال ایران به دست متفقین اگر برای همه ضرر داشت برای اشرف سودی فراوان داشت و آن خلاص شدن از این ازدواج اجباری بود. ازدواج دوم وی با فردی مصری به نام احمدشفیق بود که به یکباره و سریع انجام شد. ثمره آن دو فرزند علاوه بر فرزندش از علی قوام بود. اشرف خود همیشه از اینگونه ازدواجهای نامتعارفش یاد کرده و خود را چندان پای بند این گونه تعهدات سخت نمی بیند. چنانکه به هنگام جدایی از شفیق و پیوستنش به بوشهری به آن اشاره می کند: پس از تبعید و بیماری طولانیم به نظرم از اینکه دوباره در ایران پیش برادرم بودم چنان خوشحال بودم که خانه جدیدم همانطور که بود به نظرم خیلی عالی می آمد... پیش از ترک فرانسه، با مهدی[بوشهری] به تفاهم رسیدم: من از شفیق درخواست طلاق می کردم و هر چه زودتر با هم ازدواج می کردیم. علی ایزدی و اشرف پهلوی در بازید از یک مرکز اجتماعی وقتی با شفیق سخن از طلاق به میان آوردم او با طلاقی آرام و بی جنجال موافقت کرد به شرط آنکه چند سالی صبر کنیم تا بچه هایمان بزرگتر شوند. من هم قبول کردم. هیچ وقت مادر متعارفی نبوده ام، درست همانطور که هرگز همسر متعارفی هم نبوده ام. اما با این همه رابطه بسیار بسیار نزدیک و مهر آمیزی با بچه هایم داشته ام. چون احساس می کردم که همسری بوده ام که نتوانسته ام به ازدواج آن چنان توجه و مراقبتی را مبذول بدارم که هر ازدواجی برای پرو بال گرفتن و موفق بودن به آن نیاز دارد، وقتی شفیق گفت که اگر طلاق را به تعویق بیندازیم بچه ها کمتر صدمه می خورند، قبول کردم که حق با اوست. تأخیر در طلاق برایم دشوار بود، اما به نظرم کم کم داشتم درک می کردم که به خاطر انتخاب زندگی اجتماعی باید بهای آن را هم بپردازم...هرگز از خودم در آینه خوشم نیامده بود، حتی به رغم اینکه مردانی به من گفته بودند که جذاب هستم. همیشه در آرزوی چهره کسی دیگر بودم(دقیقاً نمی دانم چهره چه کسی)، پوست روشن تر و هیکلی بلندتر. همیشه خیال می کردم معدود آدمهایی دراین دنیا از نظر قد از من کوتاهتراند طوری که وقتی کسی را می دیدم که ریز نقش و کوتاهتر از من است کمی احساس رضایت می کردم. مهدی[بوشهری] به من گفت که من نقص ندارم، و چون او بهترین دوستم بود، مرا بر آن داشت که خودم را آدمی کم نقص ببینم...به عنوان زنی که همیشه درگیر و گرفتار کار است، در زندگی خصوصی ام سعی کرده ام آزاد باشم و راه خود را بروم. واضح است که چنین نگرشی با ازدواجهای بسیار موفق سازگار است. من جفتهایم را عوض کرده ام، پیر شده ام-اما عوض نشده ام. سومین ازدواج من نیز، پس از آغاز شبهه انگیز خود، کم کم نشانه هایی از تنگنا و دست انداز از خود بروز داد. در چند سال اول شوهرم سخت کوشید که زندگی اش را با برنامه پرتقلا و پر جنب و جوش من سازگار کند...باری، آن نوع سازگاری که مهدی در ابتدای ازدواجمان از خود نشان داده بود نتوانست به طور نامحدود ادامه یابد ومن بیشتر از آن به او احترام می گذاشتم که چنین کاری را از او بخواهم. لذا هر چندعمیقاً هر کدام زندگی جداگانه ای را برای خود در پیش گرفتیم. در عوض دوستان بسیار خوبی برای هم شده ایم. هر وقت امکان داشته باشد وقتمان را با هم می گذرانیم، و می دانیم که وقتی مشکلی پیش بیاید می توانیم به هم پناه بیاوریم. البته همسران اشرف، خصوصاً دو همسر آخرش از مزایای این ازدواج بهره کامل را بردند و در مشاغل حساس و پر آب و نانی مشغول کار شدند که می توانستند از همه معایب این شازده خودسر چشم پوشی کنند. همانطور که گفته شد اشرف که دستش را در سیاست کوتاه می دید در یک سری کارهای خیریه و اجتماعی از قبیل سازمانهای زنان و سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی و نهایتاً تأسیس بنیاد اشرف پهلوی متمرکز کرد. سازمانها و اعمالی عوام پسندی که هیچگاه از چشم شاه دور نبود و در بسیاری از مواقع شاه در تنهایی خود همراه وزیر دربارش از آن به تمسخر و کنایه یاد می کرد. هر چند که بنا به نوشته های علم هیچگاه کار جدی ای در خصوص جلوگیری از این اعمال از سوی شاه انجام نگرفت. یک بار که شاه از دست اشرف شکار شده بود، اسدالله علم وادار به اینگونه نوشتن شد: “نسبت به امور والاحضرت شاهدخت اشرف دستور سختگیری شدید صادر فرمودند. یقین دارم والاحضرت سخت برخواهند آشفت. اگر خودکشی نکند خوب است. چون اخیراً هم کسالت عصبی پیدا کرده اند وحشت دارم ولی چاره نیست. بیچاره شاه می فرمودند، این خواهر و برادران من همه هر کدام یک نقص دارند. عرض کردم، خدا به آنها نقص داده که شما را کامل کند و درست می گفتم، تعارف نبود.” کیش، اشرف و محمدجعفر بهبهانیان وی حتی پای فراتر نهاد و با کمک برادر تاجدارش به سازمان ملل رفت و رئیس کمیته ایرانی حقوق بشر شد و همواره از سوی یکی از دیکتاتورترین حکومتهای خاورمیانه به دفاع از آزادیهای سیاسی و حقوق اولیه انسانها زد. کار کمیک و خنده آور که مورد تمسخر بسیاری از روزنامه ها و مجلات غیر وابسته غربی را فراهم می کرد. هر چند شاه با بسیاری از این ادا بازیهای اشرف به ظاهر مخالفت می کرد ولی به نظر می رسد از اینکه فردی از خاندان پهلوی که نامشان به بدنامی در حقوق اولیه انسانها شهره اند بتواند در سازمانهای مختلف بین المللی به دفاع از آنان بپردازد و شاه به کمک این راه برای خود کسب وجهه ای نماید تا حفظ ظاهر نماید، ولی چه سود که اشرف با بلند پروازیهایش که گاه به شوخی می ماند پای از گلیم حد و حدود خود بیرون می کرد و حتی شاه را هم وادار به عصبانیت می نمود. به عنوان مثال زمانی که اشرف داعیه ریاست بر مجمع عمومی سازمان ملل را داشت و در این راه شکست خورد خواستار نمایندگی دائمی ایران در این سازمان شد، بحثی چنین بین شاه و علم درگرفت: از آنجا که والاحضرت اشرف شانس انتخاب شدن برای ریاست مجمع عمومی سازمان ملل را ندارد، حالا در کله اش فرو رفته که به عنوان نماینده دائم ایران در سازمان ملل انتخاب بشود. شاه گفت:این خواهر دوقلوی من روز به روز دیوانه تر می شود...حرص و آزش برای مال اندوزی ارضا شده حالا در پی افکار احمقانه و جاه طلبانه است... اگر یک سر سوزن قابلیت مدیریت داشت با کمال میل پیشنهادش را بررسی می کردم، ولی چون خواهر من است خیال می کند می تواند از بالای سر وزارت خارجه کارهایش را انجام دهد. جاه طلبیهای او حقیقتاً نامعقول است. دستور داد تا فوری او را از نیویورک به تهران فرا بخوانم. زنان دربار؛ از راست: فاطمه، اشرف، فرح دیبا، فریده دیبا، شمس و شهناز پهلوی ولی به هر روی اشرف با همه این به ظاهر ناملایمتی برادر کارهای خود را به پیش می راند و برادر با همه غرولندش در حضور علم مجبور به اجابت بسیاری از خواسته های وی می شد. اعمال و رفتار اشرف در اروپا و در محافل داخلی بین مردم وسیاستمداران چنان آشکار بود که گاه این اخبار با درج شدنشان در مطبوعات غربی جنجالی برای حکومت ایران به پا می کرد که دود آن هم مسلماً بیشتر به چشم شاه می رفت.چنانکه چندین بار جنجالهای مختلف در اروپا نام ایران و اشرف را بارها بر سر زبانها و تیتر اول مطبوعات کرد. اخباری که به ندرت با سانسور داخلی ایران به گوش مردم می رسید ولی همه سردمداران از این گونه وقایع اطلاعات کاملی داشتند. در سال 57که مجدد موج اعتراضات مردمی در کشور شدت گرفت برای بار دوم اشرف به نوک تیز تبلیغ مخالفان نظام پهلوی تبدیل شد. نوک تیزی که به هدف اصابت کرد و همه می دانستند این هدف پاشنه آشیل شاه است. شاه هم این را خوب می دانست و حفظ نظامش از اوجب واجباتش بود، چنانکه اشرف خود می نویسد:”آخرین باری که ایران را دیدم اوت 1978[مرداد57]بود. از کنفرانس سازمان بهداشت جهانی در روسیه برگشته بودم و کشور را در اوج بی نظمی فزاینده دیدم. برادرم اصرار کرد که کشور را ترک کنم و من چنین کردم.” این بار نه یک مخالف شاه دستور به خروج وی از ایران داد- چنانکه مصدق این کار را در دهه سی کرده بود- بلکه به دستور نزدیک ترین فرد به خود مجبور به این کار شد. وی آخرین منظره ای که در ایران دید اینگونه بود: وقتی از بالای بنای یادبود شهیاد پرواز می کردم، دیدم که یک گوشه ای آن پایین کاملاً سیاه است، لحظه ای بعد متوجه شدم که این توده سیاه توده ای از زنان ایران است، زنانی که به یکی از بالاترین سطوح آزادی در خاورمیانه دست یافته بودند. در اینجا همان چادر مشکی هایی را سر کرده بودند که مادر بزرگهاشان در مراسم عزاداریها به سر می کردند. فکر کردم، خدایا، کار به اینجا رسیده است؟ برای من این صحنه به دیدن کودکی می مانست که بزرگش کرده بودم و اکنون ناگهان بیمار شده و رو به مرگ است. نصب نشان بر سینه برادر سال 57 نیویورک میزبان تتمه زندگی اشرف بود و او در 37 سالی که در این شهر زندگی کرد شاهد مرگ آخرین فرزندان رضاشاه-البته بجز غلامرضا- بود. منابع 1-پهلوی، اشرف. چهره هایی در یک آئینه. تهران، فرزان روز، 1377٫ 2-حدیدی، مختار. پهلویها. تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.1391٫ ج2٫ 3٫علم، اسدالله. یادداشتهای علم. تهران، مازیار، 1387٫ج6و7٫ Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
آزادراه یا آزارراه تهران – شمال؟!
های عجیبی در این محدوده بوده و حاشیه نشینان این مسیر نیز در تب تند تصمیم گیری های عجیب و غریب متولیان این حوزه می سوزند. اگر چه در ابتدای امر قرار بود که رانندگانی که قصد تردد در این مسیر را دارند اعم از بومی و غیربومی ملزم به پرداخت عوارضی شوند اما طرح این موضوع و پرداخت عوارضی در مسیر 25 کیلومتری برای بومیانی که روزانه چندین بار مورد استفاده قرار می گیرد اعتراضاتی را در پی داشت و ...
آذرخش فراهانی: بدترین اتفاق زندگی ام شکست عشقی بود
فجر کردند. آذرخش فراهانی از فعالیت در حوزه موسیقی، اتفاقات تلخ و شیرین زندگی، تجربه ایفای نقش در سینما و محدودیت های اجتماعی بازیگران گفت که در اینجا می خوانید: *در خانواده ای که همه بازیگر بودند چه اتفاقی شما را به سمت هنر موسیقی کشاند؟ در حال حاضر مرز بین هنرها خفیف شده و به نوعی با هم تلفیق شدند. شما به کنسرت می روید و تئاتر هم می بینید، به سالن تئاتر می روید و موسیقی ...
نظر مالک رضوانی موتورز درباره بازار خودروی ایران +گزارش تصویری
سادیخوف آذربایجانی که طراحی BEAST را انجام داده تا تیم گیبسونی که به عنوان یک متخصص آیرودینامیک به مهندسی بدنه می پردازد و بقیه اعضا، همه جزو حرفه ای ها حوزه خودشان هستند. نتیجه هم خلق سوپراسپرتی است که اشتراک هایی با آریل اتم دارد و با پیشرانه 500 اسب بخاری اش به ادعای فردیس رضوانی فقط به 2.7 ثانیه زمان احتیاج دارد تا از حالت ایستا به سرعت 96 کیلومتر بر ساعت دست پیدا کند. مجموعه این ها ...
تبیین مولفه های زندگی اجتماعی امام خمینی (ره) به عنوان الگوی روحانی انقلابی
اصولا اعمال و رفتار انسان وابسته به افکار و ارزش های اوست؛ یعنی با توجه به مبادی تصوری و تصدیقی که کسب می کند که به تعبیری می توان آن را نظام ارزشی دانست، اعمال خود را جهت دهی می نماید. اگر بخواهیم مولفه های یک حوزوی انقلابی را بررسی کنیم، قطعا بهترین الگو بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) بودند. محل تأمل است که حضرت امام (ره) چگونه وظایف فردی و اجتماعی خودشان را انجام دادند که حرکت ایشا ...
پایان تراژدی تهران
آتلیه ی نقاشی بهرام دبیری جای خوبی است برای نشستن، گپ زدن و گفت وگو، حتی اگر موضوع گفت وگو ربطی به هنر و نقاشی نداشته باشد که البته این گفتگو داشت. اگر چه محور گفتگو شهر بی هویت شده ای تهران بود و این که در این به اصطلاح کلان شهر (که من دنگال شهر می خوانمش) هیچ حسی از زیبایی لطافتی که در فرهنگ و هنر ایران نهفته است وجود ندارد. شهری که درجایی از گذشته گم شده و به جای آن هیولایی از آهن و سیمان و شیشه برآمده است بی هیچ چشم اندازی از هنر و زیبایی و مهر. ...
ما سه نفر بودیم
را طی کرده و به رشدش ادامه خواهد داد. به تازگی موسسه کارآفرینی گوگل از بین 200 شهر در سراسر دنیا به معرفی بالغ بر 50 شرکت منتخب نوپای سال 2015 پرداخته است که در بین آنها نام سایت ایرانی آپارات که بهتر بگوییم شرکت صباایده به عنوان توسعه دهنده و صاحب سایت اشتراک گذاری ویدئویی آپارات از ایران قرار دارد. این موضوع بهانه ای شد که تا با محمدجواد شکوری مقدم مدیرعامل صباایده که البته او را ...
احمد تهوری: به آینده صنعت نشر بدبینم؛ امیدوارم اشتباه کرده باشم
... سرگرم شان کند. وی ضمن بیان این مطلب که دوست ندارد منفی نگری کند، گفت: من سعی می کنم نگاه واقع بینانه ای به آینده صنعت نشر داشته باشم اما چه کنم که این واقع نگری، ناخواسته به بدبینی پهلو می زند. تیراژ های در خال سقوط، کاهش علاقه مردم به مطالعه کتاب، بازار ورشکسته نشر... همه به من می گوید اتفاق خوبی در راه نیست و نخواهد افتاد. اگرچه ته دلم امیدوارم این احساس من اشتباه باشد. مدیر ...
تن تان شکوفا شود به مبارکی باد بهاری
بانکی خالی قصه دیگری است. همه این موارد در انتخاب موثر است و اگر کسی این موارد را قید نمی کند، در گفتارش صراحت ندارد. این موضوعات و موارد دیگر مطرح است. وقتی می بینی شخص کارگردان که حتی دوستش هم نیستی، فیلمساز معتبری است، نقش را می پذیری. بنابراین می توان گفت دلایل انتخاب ها گوناگون است. - چطور در نقش های تان تا این حد حل می شوید و آن ها را واقعی بازی می کنید؟ با توجه به اینکه عموم این نقش ...
حضور در لیست انتخاباتی امید انتخاب خودم نبود/برای نمایندگی در مجلس دهم با برادرم مشورت کردم
جزو اسامی انتهایی لیست بود، میزان رأی بنده را به صورت جهشی در میانه لیست منتخبان مردم قرار دارد دلیل این موضوع را می توان رای ماخوذه من را از حوزه های جامعه پزشکی و حتی بیمارانم که فعالیت بسیاری در این زمینه کردند مرتبط دانست. اگرچه لیست های دیگر و معروف به اصولگرایی نیز اسمم را در لیست خود قرار داده بودند. *باشگاه خبرنگاران جوان: به نظرتان اگر وارد لیست امید نمی شدید باز هم رأی می ...
تاج آبادی:کاربرد اقتصاد مقاومتی در مدیریت کلان شهری اراک در دستور کار است
عنوان فرهنگ دینی و ملی ترویج شود چرا این همه اسراف در جامعه دیده می شود، چرا اقتصاد مقاومتی در جامعه اجرا نشد زیرا باید خیلی از کارها انجام و فرهنگسازی، تغییر نگاه ها و برداشت محقق شود، باید فرهنگ کار بیشتر، کار باکیفیت تر، سود متعادل ترویج ونهادینه شود. اقتصاد مقاومتی تنها محدود به اقتصاد نیست باید در همه حوزه ها به کار گرفته شود و در همه حوزه ها تغییر رویه و دیدگاه وجود داشته باشد، ...
چرا 60 درصد منابع بانک ها قفل شده است؟
هایی پیدا شود. وی همچنین بیان کرد: مشکل تنگنای مالی، در دو مورد بروز می یابد؛ یکی کمبود منابع قابل وام دهی و اضافه تقاضایی که در بازار وام وجود دارد و دیگری نرخ بالای سود که دلیل آن بیشتر بودن تقاضا برای منابع از عرضه آن است. بایداین دو مورد به صورت همزمان مد نظر قرار گیرد. بنابراین در بسته هایی که دولت تاکنون طراحی کرده، سعی شده است که همزمان به دو موضوع بپردازیم؛ از یک طرف عرضه منابع ...
برجام و انتساب اصولگرایان به احمدی نژاد ازعوامل موفقیت اصلاح طلبان بود
شوند به این مهم توجه داشته باشند که سیاسی کاری نکنند و واقعا برای خدمت به مردم و کشور کوشا باشند. وی ادامه داد: رهبرمعظم انقلاب 3 مسئله مهم را مورد توجه و تاکید قرار داده اند؛ اقتصاد ،پیشرفت علمی و مسائل فرهنگی . این موضوعات است که باید مورد اهتمام مسئولان قرار بگیرد.نمایندگان باید تلاش کنند تا مشکلات اقتصادی مردم را برطرف کنند و برای حل این موضوع از هیچ کوششی دریغ نکنند. ...
راههای غلبه بر تنبلی
این دو خصلت تو را هم از بهره دنیا باز می دارند و هم از بهره آخرت . پس اول از همه بیایید این مسئله را باهم حل کنیم، بعد می رویم سراغ چند راهکار عملی برای کنار گذاشتنش. راستی چرا تنبلی می کنیم؟ تنبلان کلاسیک؛ تنبلان هوشمند ما از نظر تنبلی عموما در 2 گروه قرار می گیریم؛ کلاسیک و هوشمند. از یک جماعت بزرگوار که بگذریم - و ما دوست داریم اینجا تنبل های کلاسیک صدایشان کنیم- مابقی ما ...