سایر خبرها
تک ماده در حفظ کتابفروشی ها
دیوان عدالت اداری شکایت کتابفرئشی رشد در این باره را مردود اعلام کرده بود؛ اما با اعتراض به رأی صادره از شعبه 14 و تقاضای اعلام اشتباه و رسیدگی مجدد، شعبه اول تجدیدنظر دیوان عدالت اداری به اسناد بند ل ماده 130 قانون مالیات های مستقیم و تبصره بند 1 ماده 2 دستورالعمل ماده 12 آیین نامه اجرایی و تبصره 3 ماده 139 اصلاحی که به موجب آن وزارت ارشاد می تواند صدور مجوزهای یادشده را به مراجع دیگر تفیذ کند و ...
امریکا به دنبال تشدید تحریم ها و نقض توافق در سال 95
را علیه کشورمان به تصویب رساندند و تلاش کردند محدودیت های جدیدی را علیه ایران سروسامان دهند؛ هدفی که تا حدود فراوانی موفقیت آمیز بود چراکه بعد از اجرای کامل تعهدات توسط جمهوری اسلامی ایران، امریکایی ها حتی حاضر نشدند نسبت به بازگشایی سوئیفت اقدام مؤثری را صورت دهند. تحریم اشخاص و شرکت های جدید؛ هفته نخست سال 95 تنها چند روز پس از هشدار رهبر معظم انقلاب مبنی بر هدف گذاری بلندمدت ...
آشنایی با 12 عضو خانواده مشهورترین سلاح هجومی جهان +عکس
های کالیبر 45*5.56 میلی متر و برای AK-109 از فشنگ های 39*7.62 میلی متری استفاده می شود. وزن این سلاح 3 کیلو و 800 گرم، طول آن 943 میلی متر و نواخت تیر آن بین 850 الی 900 گلوله در دقیقه است. AK-12 اما به آخرین سلاح هجومی از سری مشهور AK یعنی AK-12 می رسیم که رسما به عنوان AK-200 هم شناخته می شود. این سلاح در حال حاضر در حال رقابت با یک گونه به روز شده از سلاح AEK-971 برای ورود ...
برجامیزه کردن توان موشکی ایران؛ دستورکار جدید واشنگتن
ایران فراخوانده می شود به هیچ عنوان به معنای اختیاری بودن این تعهد نیست و با توجه به اینکه قطعنامه شورای امنیت طبق فصل هفتم منشور به صورت کاملا الزام آور تصویب شده و ضمیمه B آن به عنوان بخشی از قطعنامه، از درجه یکسانی از الزام آوری برخوردار است، این تعهد به اندازه سایر تعهدات الزامی است. گام بعدی نیز بلافاصله یک روز بعد از اعلام اجرای توافق هسته ای شروع شد و وزارت خزانه داری آمریکا تحریم ...
جداکردن مردم از نظام ،هدف فشار آمریکا ضد توان موشکی ایران
هنگامی که نیروهای انقلابی تصمیم گرفتند، در کمتر از دو سه هفته موفق به تهیه موشک و اصابت آن به بانک مرکزی رافدین عراق شدیم که در ان زمان صدام می گفت عملیات خرابکاری داخلی بوده است ولی بعد قبول کرد و البته اذعان می کردند که روس ها به ایران کمک کرده اند در صورتی که شوروی در ان زمان به ارتش عراق کمک می کرد. وی افزود: دردوران دفاع مقدس، عراق 370 موشک به ایران شلیک کرد در صورتی که ما توانستیم ...
آمریکا و اسرائیل 5 بار قصد حمله به ایران داشتند؛ توان موشکی ایران مانع حمله شد/ آمریکا می خواهد موشک را ...
موشکی ما چه مقدار برد تخریب دارد ولی اگر این اطلاعات را به دست آورند، می توانند ضد آن را درست کنند و در مواجهه ای که ما با آنها داریم تأثیرگذاری خود را در دفاع از خودمان از دست می دهیم. وی در پاسخ به این پرسش که "دلیل اینکه تلاش غرب برای جلوگیری از توسعه دفاعی ما بیشتر شده است، چیست؟" اظهار داشت: آنها می دانند که موشک در نظام دفاعی ما چه جایگاهی دارد و به همین دلیل ما امروز قدرت اول منطقه ...
دستور اسراییل درباره محصولات تراریخته
/وارد بحث جوش شیرین در نان شده ایم - یعنی با تهدیدات بیولوژیک طرفیم؟ با انواع تهدیدات طرفیم. فکر می کنید سلاح فقط یعنی توپ و تانک و موشک و هواپیما؟ در بازار شکلاتی آمده بنام بی تی ؛ قیمتش پانصد تومان است؛ خیلی هم شیک است. اصلاً باورتان نمی شود که قیمتش این قدر پایین باشد؛ داخلش ماده مخدر است. این تنقلات برای نوجوانان ما تولید شده است؛ سوپر مارکتها آن را می فروشند؛ این شکلات با ...
چهار اصلی که آمریکا در رفتار با ایران باید رعایت کند
در دودهه گذشته ، ساقط کردن هواپیمای مسافری و کشتن 290 ایرانی،حمایت بی چون و چرا از جنایات اسراییل علیه فلسطینی ها،رفتار دوگانه در موضوع هسته ای با تحریم ایران و برقراری روابط استراتژیک با اسراییل و پاکستان و هند که هم معاهده ان پی تی را نپذیرفته و هم بمب هسته ای ساخته اند، حمایت از رژیم های فاسد و دیکتاتور در منطقه از آن جمله است؛ آمریکایی ها باید بفهمند که دلایل بی اعتمادی ایران به آمریکا گسترده ...
صادرات برق ایران به پاکستان به 3000 مگاوات می رسد
کاهش قیمت برق صادراتی ایران را اولین بار معاون وزیر نیرو در امور برق و انرژی اعلام و تاکید کرد: قیمت صادرات برق تابعی از نرخ سوخت است، اما نه به صورت مستقیم لذا به صورت طبیعی اگر قیمت نفت کاهش یابد بر قیمت صادرات برق هم تاثیر گذار است. صنعت برق این روزها حال و روز مناسبی ندارد و بدهی های وزارت نیرو به پیمانکاران برق باعث شده تا بخش خصوصی نیز در این میان صنعت ورشکسته نیمه جان لقب بگیرد ...
روایتی از مهمترین اتفاقات نوروز 95
شده است. رئیس جمهور داغدار شد بانو ساره خاتون پیوندی مادر همسر حجت الاسلام حسن روحانی که از حدود یک ماه پیش به علت مشکلات ریوی در بیمارستان کوثر سمنان بستری بود، در سومین روز از سال جدید درگذشت تا رئیس جمهور کشورمان در ابتدای سال 95 عزادار شود. حملات تروریستی به بلژیک در ظهر سومین روز از سال جدید پایتخت بلژیک، صحنه وقوع سه انفجار بود که دو مورد آن در ...
آزمایش سیستم تسلیحاتی ضد هواپیمای جدید کره شمالی
...> خبرگزاری رسمی کره شمالی (KCNA) امروز گزارش داد، کیم جونگ اون هدایت و نظارت آزمایش یک سیستم تسلیحاتی هدایت شونده ضد هواپیمای جدید را به عهده داشت تا توانایی های آن را بررسی کند. تحت نظارت او، راکت های ضد هواپیما دقیقا اهداف هوایی دشمن ساختگی را هدف گرفته و نابود کردند. در همین حال وزارت دفاع کره جنوبی گفت: کره شمالی حدود ساعت 12:45 ظهر جمعه از شهر "سوندوک" یک موشک ضد هواپیما پرتاب کرد. ...
بی پرده با فرج اله مومنی!/ و اما انتخابات ...
فراهم باشد؟ پرسش های بی پاسخ پرشماری پیرامون آن چه در روز انتخابات در کوهدشت و رومشکان گذشت، دهان به دهان می چرخد. آقای مومنی! به راستی چه شد؟ اولین سوال مهمی که در رابطه با رومشکان باید پرسید، پیرامون تعداد آرایی است که در این شهرستان به صندوق افتاده است. باید پرسید در این شهرستان که چیزی قریب به 40 هزار نفر جمعیت دارد، چگونه حدود 31 هزار رای به صندوق می افتد؟ یعنی با این اوصاف ...
ابعاد تازه ای از جاسوسی های آلمان از متحدان و سازمان های بین المللی
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس ، بر اساس اطلاعات هفته نامه "اشپیگل"، سازمان اطلاعات امنیت آلمان در سال های اخیر از بسیاری کشورهای دوست و متحد خود جاسوسی کرده است. ظاهراً ابعاد این جاسوسی ها بسیار گسترده تر از آنچه تا به حال فاش شده بوده است و سازمان های بین المللی نیز در لیست جاسوسی های آلمان بوده اند. بر اساس اطلاعات هفته نامه "اشپیگل" همچنین دفتر نخست وزیر اسرائیل، قراردادهای ...
اصلاح نظام بانکی صورت نمی پذیرد چون منافع افراد گردن کلفت به خطر می افتد / جهش بورس ساختگیست / دولت در ...
گروه اقتصادی - رجانیوز: دکتر حسین صمصامی استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی که با موضوع الگویی برای محاسبه نرخ مناسب ارز در دوران اصلاح ساختار ایران از پایان نامه دکترای خود دفاع کرده است. وی درس پول و بانکداری را در این دانشگاه به دانشجویان ارائه می کند. دکتر صمصامی در دولت نهم به مدت دو سال دبیر کمیسیون اقتصادی دولت و مدت کوتاهی نیز سرپرست وزارت امور اقتصادی و دارایی بود. به ...
عیدانه پر حاشیه آیت الله
سال 95 برای هاشمی رفسنجانی مثل همیشه با صدای توپ حاشیه ها شروع شد؛ از سفر کیش گرفته تا ماجرای حساب توییتر رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و جمله ای که در آن منتشر شد. دفتر هاشمی رفسنجانی در همین 13 روز اول سال جدید دو بار تکذیبیه صادر کرد. به گزارش 9صبح؛ آن هم در حالی که بازار دیدارهای نوروزی او هم داغی خود را در تعطیلات عید از دست نداد. هر چه باشد سال 95 برای او و همفکرانش سالی است که پشت ...
دورنمای کوتاه مدت قیمت طلا منفی خواهد بود
روز جمعه 12.10 دلار یا یک درصد کاهش یافت و به 1223.50 دلار رسید. قیمت طلا روز پنج شنبه سه ماهه اول را با 16.4 درصد رشد به پایان رساند که بهترین رشد قیمت سه ماهه در 30 سال اخیر بود. قیمت نهایی روز جمعه مشابه قیمت نهایی هفته گذشته برای قراردادهای ژوئن بود اما بر مبنای آخرین قیمت قراردادهای آوریل، قیمت این فلز حدود 0.2 درصد برای کل هفته افزایش نشان داد و روند نزولی سه هفته اخیر را متوقف کرد. ...
جاسوسی فرانسه از شبکه اینترنتی لبنان
” دریافت می کند که از بندر مارسی در جنوب فرانسه تا شهر بمبئی در هند کشیده شده و از منطقه طرابلس لبنان نیز عبور می کند. رسانه های فرانسه در گذشته این کابل را برای نظارت بر ارتباطات انجام شده از سوریه تا فرانسه استراتژیک ارزیابی کرده بودند. حدود دو هفته پیش نیز مقامات لبنانی از جاسوسی اینترنتی رژیم صهیونیستی از لبنان خبر دادند. “پطرس حرب” وزیر ارتباطات لبنان از وجود یک شبکه اینترنتی غیر ...
چین: بودجه نظامی ژاپن شفاف نیست
از صلح می زند چرا باید این میزان خرید تسلیحاتی انجام دهد و از بزرگترین خریداران سلاح در دنیا باشد. این مسئله نیات صلح طلبانه مقام های ژاپن را مورد تردید قرار داده است. آنان تاکید دارند که با توجه به این خریدها مشخص است که قابلیت های نظامی ژاپن امروز بسیار فراتر از آن است که این کشور بخواهد تحت عنوان دفاع از خود مدعی داشتن آن شود. این درحالیست که توکیو هم مدعی است به دلیل بالا رفتن هزینه ...
درگیری شدیدمرزی ارمنستان و آذربایجان بعداز20سال- پوتین خواستارتوقف فوری درگیری شد
شنبه به نقل از سخنگوی ارتش ارمنستان منطقه درگیری بین دو کشور را در طول خط مرزی توصیف کرد که منطقه ناگورنو قره باغ را از آذربایجان جدا می کند. منطقه ناگورنو قره باغ از سال 1994 تحت کنترل نیروهای ارمنی و ارتش ارمنستان بوده است. بیانیه وزارت دفاع آذربایجان که روز شنبه منتشر شد می گوید که ارتش ارمنستان با استفاده از خمپاره و سلاح های سنگین در طول 24 ساعت گذشته 127 بار در طول مرز ...
پیوند طبقه مرفه جدید با ثروتمندان قدیم/ سرچشمه های چالش موشکی
...، آن را بر عهده دارد، ثانیا وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به عنوان بخشی از دولت خود به طور وسیع درگیر توسعه فناوری و تولید موشک است و ثالثا مجوزهای بالادستی برای مذاکرات موشکی (شبیه چیزی که برای مذاکرات هسته ای وجود داشت) مطلقا صادر نشده است. دوم- کشف منشأ راهبردی بگومگوهای اخیر درباره برنامه موشکی ایران بسیار مهم تر از خود این مجادلات است، چرا که همانطور که گفتم فعلا بعید است ...
سال 1395 سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل
با کشیده شدن جبهه عملیاتی این گروه افسار گسیخته به آن سوی خاورمیانه و قلب اروپا، نگاه جهانیان را باردیگر به دلارهای نفتی و سلاح و تجهیزات غربی که این گروه را سراپا نگاه داشته است معطوف داشت. با این مقدمه نسبتا طولانی، مروری خواهیم داشت بر برخی اخبار و تحولات جهانی، منطقه ای و داخلی که در خلال تعطیلات دو هفته ای یا همان تعطیلات نوروزی رخ داده است. ماجرای توئیت فارسی وزیر خارجه ترکیه ...
سال 95 آغاز روابط تجاری با اروپاست
پول سرمایه گذار خارجی می کاهد. این عدد هنگفتی برای یک سرمایه گذار است. ما در داخل موانعی داریم که بانک مرکزی نیز به درستی آن را دریافته است. بنابراین در اولین فرصت باید ارز تک نرخی شود. در حوزه انرژی وزارت نفت باید با برگزاری مزایده یا مناقصه های بین المللی واگذاری اکتشافات، استخراج و بهره برداری از میادین نفتی را شروع کند. در حال حاضر وزارت نفت شروع به این کار نکرده است. قراردادهای نفتی ...
فرهنگ در رسانه
...، از گزینه های اصلی نوروز بود که دو روز مانده به عید از باکس نوروزی حذف شد و سریال شما جایگزین آن شد. از طرفی نیز قرعه از همان ابتدا یک بار جزو گزینه های نوروزی اعلام شد و بعد از آن لغو شد. در این بین شما و گروه تولید در استرس و فشار کاری نبودید؟ از همان ابتدا به من گفتند که قرعه را به عید نوروز برسانید و کل سریال المان های نوروز را دارد. اما اینکه چه تصمیمی گرفته می شود، بعید می ...
زندگی طوفانی مشروطه خواه ضدمشروطه
این سرزمین جاری سازد. ایران یا باید در راه ژاپن گام برمی داشت یا به سرنوشت هند و دیگر مستعمره ها دچار می شد. تقی زاده در پایان رساله ای به نام تحقیق احوال کنونی ایران با محاکمات تاریخی که در سال 1323ق/ 1248ش، یک سال پیش از آغاز جنبش مشروطه خواهی نوشت، چنین پیش بینی کرد که ایران یا می تواند تمدن جدید را اخذ کند یا راهی جز اضمحلال و انقراض پیش رو نخواهد داشت. این کم و بیش دیدگاه بسیاری از روشنفکران آن ...
از ناگفته های قاضی جنجالی ترین پرونده های جنایی تا نامه دختر دوازده ساله به رئیس دیوان عدالت اداری
سه قوه اعلام می شود. (مشروح این خبر را اینجا بخوانید) میرعامل ستاد دیه کشور خبر داد آزادی 300 زندانی جرائم غیرعمد با کمک 40 میلیاردی خیران در 2 هفته پایانی سال جولایی گفت: با کمک 40 میلیارد ریالی خیران موجبات آزادی حدود 300 نفر از زندانیان بدهکار و نیازمند محکومیت های دیه غیرعمد و مالی غیرعمد و غیرکلاهبرداری در دو هفته پایانی سال فراهم شد. (مشروح این خبر را اینجا ...
متن کامل اظهارات اوباما پس از پایان نشست امنیت هسته ای در واشنگتن
به گزاش سرویس بی الملل خبرگزاری صدا و سیما به نقل از شبکه سی ان ان ، باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در پایان نشست امنیت هسته ای در واشنگتن در جمع خبرنگاران حاضر شد و پس از بیان مقدمه ای به سئوالات آنها درباره مسائل مختلف پاسخ گفت. باراک اوباما در جمع خبرنگاران گفت: همان طور که در نشست قبلی ما به اینجا آمده بودیم که گفتگو کنیم در این نشست به اینجا آمده ایم تا عمل کنیم. من می دانم که ...
پندها و بندها در تحلیل ماجرای انتخابات
اصولگرایان و هر جناح سیاسی دیگر، اگر خواهان باقی ماندن و دوام یافتن در عرصه سیاسی کشور هستند، باید از خوی تحمیل گری و دیکته کردن دست بردارند و به مردم احترام بگذارند. میدان 72 / حجت الاسلام بهمن شریف زاده: پس از روشن شدن نتیجه آراء در انتخابات اخیر، تحلیل های گوناگونی از سوی افراد و جناح های سیاسی ارائه شد. البته همه تحلیل ها را با وجود تفاوت هایی که دارند، می توان واجد سهمی از حقیقت دانست؛ زیرا هر تحلیلگری از زاویه نگاه خود به دنبال کشف حقیقت است و هم از این رو به بخشی از حقیقت، دست می یابد. لکن برای دست یافتن به بهره بیشتر از حقیقت، می توان مشترکات تحلیل های متفاوت را احصاء و مختصات هر یک را تبیین کرد. برای آنکه بتوانیم این تحلیل ها را درست بررسی کرده و به تحلیلی دقیق تر برسیم، لازم است ابتدا برخی از مسلمات کنونی جامعه خود را شماره کنیم تا در ارائه تحلیل بر خلاف امور مسلم حرکت نکنیم، چراکه حرکت بر خلاف مسلمات، آغاز خطا در تحلیل است. یکی از مسلمات اکثرمردم، کاهش سطح رفاه در جامعه است. مردم از وضعیت معیشت خود راضی و خشنود نیستند. هیچ فرد یا جناحی مدعی بهبود وضعیت معیشت در دولت یازدهم نیست، حتی هیچ یک از اصلاح طلبان هم تا کنون مدعی بهبود وضعیت معیشت مردم نشده است. فقر در بین مردم گسترش و افزایش یافته است و مردم از تهیه بخش قابل توجهی از نیازهای خویش، ناتوان یا کم توان شده اند. دومین امر مسلم این است که مردم، سهم قابل توجهی از وضعیت بَد زندگی خود را معلول ناتوانی دولت می دانند و در حالت خوش بینانه می گویند: دولت نتوانسته در این زمینه موفق عمل کرده و کاری برای مردم انجام دهد. اگرچه برخی امید به بهبود وضعیت اقتصادی پس از تصویب برجام داشتند؛ اما این امید هم با ندیدن تغییری محسوس در کشور، رو به کاهش گذاشته است. سومین امر مسلّم این است که در مدت دو سال و نیمی که از دولت یازدهم می گذرد، محبوبیت دکتراحمدی نژاد پیوسته رو به افزایش بوده است. برای اثبات این مدعا نیازی به اقامه دلیل و برهان نیست، تصریح آقای هاشمی بر اینکه “خطر بازگشت احمدی نژاد را نباید نادیده گرفت” ، اذعان به وجود رأی ده تا پانزده میلیونی احمدی نژاد از سوی صادق زیباکلام و تصریح برخی اصلاح طلبان بر خطر بازگشت احمدی نژاد به سبب عمل نکردن دولت به وعده های اقتصادیش، قسمتی از شواهد من بر این مدعا است، اگرچه این تصریح از سوی اصلاح طلبان، اعترافی بر دومین امر مسلم؛ یعنی تقصیر دولت در وضعیت بد معیشتی مردم نیز هست. تخریب بی وقفه احمدی نژاد از سوی روزنامه ها و رسانه های اصلاح طلب در این مدت نیز گویای همین معنا است که احمدی نژاد چیزی دارد که نباید از او غافل شد و باید پیوسته از او ترسید و احساس خطر کرد و این در حالی است که آقای احمدی نژاد در دو سال و نیم گذشته از هرگونه موضع گیری اجتناب کرده و چیزی نگفته که کسی بخواهد در برابر حرف او موضع بگیرد. اتخاذ این مواضع برعلیه آقای احمدی نژاد نشان دهنده افزایش محبوبیت او است؛ چراکه در غیراین صورت، نیازی به تقابل با احمدی نژاد نبود و کافی بود او را رها کنند تا به مرور فراموش شود. اما آنچه مشهود است، این است که هرگاه آقای احمدی نژاد به جایی رفته و در بین مردم حضور پیدا کرده، توپخانه رسانه ها به شدت بر علیه او فعال شده و بر احتمال بازگشت او تأکید کرده اند. با در نظر گرفتن مسلمات پیشگفته، اصولگرایان پیش از انتخابات به این تحلیل رسیدند که نارضایتی مردم از دولت آقای روحانی، اقتضا می کند که مردم به حامیان او، یعنی اصلاح طلبان و اعتدال گرایان، رأی ندهند، اما آنها با این پرسش روبه رو بودند که آیا مردم با وجود این مقتضا، به نقطه مقابل آنها یعنی اصولگرایان رأی خواهند داد؟ آنها طعم شکست را در انتخابات ریاست جمهوری 92 چشیده بودند و احتمال عدم اقبال مردم به خود را می دادند، اما در همین حال، از محبوبیت رو به افزایش احمدی نژاد آگاه بودند، پس بخش قابل توجهی از آنها طرحی در افکندند و تصمیم گرفتند آقای احمدی نژاد را مصادره کنند. در این راستا به صورت سلسله وار برنامه های تلویزیونی ساخته شد که در آن آقای احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور اصولگرا در کنار مجلس اصولگرا معرفی می شد. البته این کافی نبود، کار دیگری که کردند این بود که به سراغ برخی احمدی نژادی ها رفتند و از ابزارهایی چون نگرانی آنها نسبت به انقلاب و نفوذ دشمن بهره جستند، تا بخشی از سایت ها و رسانه های طرفدار آقای احمدی نژاد را در پازل اصولگرایان وارد سازند. این تلاش تا آنجا ادامه یافت که برخی از هواداران دکتر به ارائه لیست هایی اقدام نمودند که نزدیک به 70 در صد آن با لیست ائتلاف بزرگ اصولگرایان مشترک بود در حالیکه دفتر دکتر احمدی نژاد بارها اعلام کرده بود که دکتر از هیچ جناح و لیستی حمایت نمی کند . این اقدام یک کار هدفمند و برنامه ریزی شده با این تحلیل بود که نارضایتی مردم از تیم آقای روحانی به دلیل وضعیت سخت معیشتی، رشد کرده و مردم دل خوشی از این جریان ندارند، پس به آنها “نه” خواهند گفت. اما از آنجا که نسبت به “آری” گفتن مردم به اصولگرایان تردیدهای جدی وجود داشت، باید از موضوع مسلم سوم، یعنی محبوبیت آقای احمدی نژاد بهره می جستند، پس رسماً از نام دکتراحمدی نژاد بهره برداری کردند و متأسفانه برخی از حامیان رسانه ای آقای احمدی نژاد هم با این برنامه همسو شدند و آقای احمدی نژاد را یک اصولگرا معرفی کردند، درحالی که همین اصولگرایان پیوسته از دکتر، اعلام برائت می کردند و او را منحرف از اصولگرایی معرفی کرده و مطرود می خواندند و در بهترین حالت می گفتند: احمدی نژاد یک زمانی از اصولگرایان بود، اما پس از مدتی از جمع اصولگرایان طرد شد و بیرون رفت. رسانه ملی هم که مدت ها حاضر نبود یاد نیکی از آقای احمدی نژاد بکند، در روزهای قبل از انتخابات، مکرراً اسم او را به عنوان “رییس جمهور اصولگرا” مطرح می ساخت و از آنجا که یک برنامه ریزی بزرگ رسانه ای برای این کار صورت گرفته بود، تکذیب های مکرر دفتر دکتراحمدی نژاد هم چندان شنیده نمی شد، تا با این ترفند آقای احمدی نژاد یک اصولگرا شمرده شده و رأی دوستدارانش به سَبَد اصولگرایان ریخته شود. اما پس از انتخابات و در تحلیل عِلل شکست اصولگرایان در تهران، بازی دیگری آغاز شد. برخی کوشیدند احمدی نژاد را به عنوان عامل باخت اصولگرایان معرفی کنند. در اردوگاه اصلاح طلبان، آقای عباس عبدی اصولگرایان را افراد محترمی معرفی کرد که به خاطر ارتباط با احمدی نژادی ها شکست خوردند و آنگاه نتیجه گرفت که اصولگرایان باید احمدی نژادی ها را از خود بِرانَند تا مقبولیت پیدا کنند. برخی رسانه های اصولگرا هم همین موضوع را مورد تأکید قرار داده و مدعی شدند که علت شکست اصولگرایان، احمدی نژاد و خاطرات مردم ازعملکرد بَدِ او بوده است. همانگونه که در انتخابات ریاست جمهوری نیز اصلاح طلبان خواستند پیروزی آقای روحانی را شکست احمدی نژاد وانمود کنند، حال آنکه دکتراحمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری نماینده ای نداشت. اصولگرایان نیز مانند بیشتر اوقات، بازی اصلاح طلبان را خوردند و در موضعی منفعلانه به فرافکنی پرداخته و باخت خود را به گردن احمدی نژاد انداختند. البته دراین بین، عده ای کوشیدند که با انتشار لیستی تلفیقی، ترفند “جناحی نشان دادن” احمدی نژاد را خنثی سازند. اگرچه لیست مذکور، ارتباطی به دکتراحمدی نژاد نداشت؛ اما مانعی دربرابرجنگ روانی اصلاح طلبان ایجاد کرد. اصلاح طلبان پس از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، با تمام توان کوشیدند، شکست اصولگرایان را، شکست احمدی نژاد معرفی کنند و چنانکه اشاره شد(درتحلیل آقای عباس عبدی) تا کنون از این تحلیل(که آن را مبارزه با احمدی نژاد می دانند) دست نکشیده اند. آنها بارها با گزاره ها و تحلیل های گوناگون کوشیده اند این معنا را به جامعه تلقین کنند که مردم، پشت به احمدی نژاد کرده و از او بیزار شده اند. بدون شک معرفی احمدی نژاد به عنوان یک چهره اصولگرا، می توانست، خوراک تبلیغاتی خوبی برای اصلاح طلبان بسازد تا احمدی نژاد را به عنوان یک چهره شکست خورده معرفی کنند و با این ترفند، اصولگرایان را منفعل ساخته و همصدا سازند؛ چنانکه پس از انتخابات ریاست جمهوری نیز شاهد همین اتفاق بودیم؛ لکن با انتشاراین لیست، قدرت مانور آنها کاهش یافت. البته فارغ از این نکته، لیست مذکور حکایت از آن داشت که احمدی نژاد، شخصیتی فراجناحی است. موضوع عدم اعتقاد آقای احمدی نژاد به رویکردهای انحصاری حزبی و جناحی، مسأله ای است که از مدتها قبل، مکرراً به آن پرداخته ام و این موضوع را تبیین کرده ام که آقای احمدی نژاد جناحی فکر نمی کند و به دنبال سرکوب هیچ جریانی نیست بلکه معتقد است همه جناح ها باید به صحنه بیایند و البته تصریح کردم که این رویکرد با نگاه اعتدالی آقای روحانی که با افراطی و تفریطی خواندن جریان های سیاسی، آنها را به سمت اضمحلال می بَرَد، متفاوت است. احمدی نژادی که من شناختم معتقد است که همه افکار باید در صحنه سیاسی کشور حضور داشته باشند. آنچه از نظر او نباید باشد ستم، اجحاف، استکبار و خودبرتربینی است. جالب آنکه نتیجه انتخابات به نحوی رقم خورد که به دیدگاه آقای احمدی نژاد نزدیک است و یک ترکیب بدون اکثریت مطلق از همه افکار راهی مجلس شدند. یک جبهه قوی از اصولگرایان در کنار یک جبهه قوی از اصلاح طلبان و جبهه دیگری از مستقل ها در مجلس شکل گرفت و در واقع تئوری آقای احمدی نژاد در این مجلس محقق شد. انتشار لیست جبهه توحید وعدالت ازآن جهت مهم بود که در هیاهویی که رسانه ملی وجریان اصولگرا و حتی برخی رسانه های هوادار احمدی نژاد برای اصولگرا نشان دادن احمدی نژاد به راه انداختند، دکتر را از جهت گیری جناحی تبرئه کرد و به دیدگاه آقای احمدی نژاد که بارها اعلام کرده بود که من نه اصولگرا هستم و نه اصلاح طلب، نزدیک تربود. با ذکر این مقدمه اکنون به بررسی و تحلیل آراء بعد از انتخابات می پردازم. در هر انتخاباتی با دو گونه تحلیل روبه رو می شویم: نخست، تحلیلی است که “آری” گفتن و خواستن را اصالت داده و نخواستن را فرع آن می نامد. و دوم “نه” گفتن و نخواستن را اصل، و خواستن را تابع آن می خواند. در انتخابات این دوره مجلس، همه اصولگرایان و اصلاح طلبان، آراء مردم را به شکل نخست تحلیل کردند و نخستین تحلیل را برگزیدند. هر دو جریان سیاسی کشور، انتخاب مردم را از نوع آری گفتن به وضعیت موجود جامعه دانستند. البته اصولگرایانازانتخاب مردم، ابراز تأسف کرده و اهالی تهران را به باد انتقاد و اهانت گرفتند، در حالی که اصلاح طلبان از این انتخاب خرسند شده و به تحسین تهرانی ها پرداختند. اصولگرایان گاه از کاهش سطح دیانت مردم پایتخت گفتند و تهرانی ها را علاقه مند به سبک زندگی غربی خواندند و گاه اهل کوفه و بی وفا به ولایت. البته اصلاح طلب ها هم برخلاف تحسینی که از تهرانی ها کردند، مردم شهرستان ها را به خاطر رأی کمتری که به آنها دادند، فاقد بلوغ سیاسی نامیدند. به هر حال هر دو جریان، تحلیلی یکسان از انتخابات داشتند که عبارت از رضایت به وضعیت موجود بود. این همان تحلیل آری گفتن است که “نه” گفتن به اصولگرایان، فرع بر آن و تابعی از آن دانسته شد. باید توجه داشت که در این تحلیل، آری گفتن اصالت دارد؛ به این معنا که هدف مردم، ابراز رضایت از وضعیت موجود تلقی شده است؛ یعنی مردم به آری گفتن فکر می کردند که لازمه اش رأی نیاوردن اصولگرایان بوده است؛ چنانکه آقای روحانی هم این انتخابات را مهر تأییدی از سوی مردم بر عملکرد دولت خود تلقی کرد. اما درباره این انتخابات، تحلیل دیگری می توان داشت که متفاوت با تحلیل دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب است. این تحلیل، تحلیلی از نوع دوم است که بر طبق آن، رأی مردم از نوع “نه” گفتن و نخواستن است و ارتباطی به رضایت آنها از وضعیت موجود ندارد. البته طبیعی است که “نه” گفتن آنها به اصولگرایان، منجر به رأی آوردن اصلاح طلبان شد. به نظر من مردم در این انتخابات به اصلاح طلبان، آری نگفتند و از وضعیت موجود، ابراز رضایت نکردند؛ بلکه به اصولگرایان “نه” گفتند و آنها را نخواستند، همچنانکه در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 نیز به اصولگرایان “نه” گفتند و نتیجه آن، رأی آوردن آقای روحانی شد. البته منظورمن از این تحلیل، نفی کلی رأی “آری” به اصلاح طلبان نیست؛ زیرا به هر حال، جریان اصلاح طلب، حامیانی دارد که همیشه به گزینه های این جریان رأی آری می دهند؛ همچنانکه اصولگرایان هم حامیانی دارند که همیشه به گزینه های جریان اصولگرایی رأی آری می دهند. مقصود من از مردم، آن بخش گسترده ای است که در ذیل هیچ جریان سیاسی قرارنگرفته و با عنوان هوادار دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب، شناخته نمی شوند. “آری گفتن” آنها به اصلاح طلبان، برای آن نبوده که از وضعیت زندگی خویش راضی باشند و عملکرد دولت یازدهم را مثبت ارزیابی کنند یا آنگونه که برخی پنداشته اند: وضعیت معاش، برایشان مهم نباشد و به فرهنگ غربی بیندیشند؛ بلکه “آری” گفتن آنها به تبع “نه” گفتن به اصولگرایان پدید آمده است. اکنون پرسش این است که چرا مردم به اصولگرایان “نه” گفتند؟ مگر مردم ازاصولگرایان چه دیدند و به آنها چه احساسی داشتند که ایشان را وکیل خویش نکردند؟ بی شک مردم اشکالاتی دراصولگرایان می دیدند که به آنها “نه” گفتند. یکی از اشکالاتی که مردم سال ها و به ویژه در ماه های اخیر از اصولگرایان مشاهده کردند، تحمیل، اجبار و الزامی است که در قالب دفاع از اسلامیت و آرمانهای انقلاب از ایشان دیدند و می بینند. بسیاری ازاصولگرایان به تحمیل و دیکته کردن افکار و خواسته های خود، که آن را مساوی با دینداری وآرمانهای انقلاب می دانند، عادت کرده اند. فشاری که مردم از این تحمیل احساس می کردند درچند هفته پیش از انتخابات شدت گرفت؛ زیرا اصولگرایان، انقلابی بودن و ولایی بودن را فقط در رأی دادن به لیست اصولگرایان تعریف کردند و لیست جناح دیگر، سازشکار و غربزده و... معرفی شد. اصولگرایان باید می فهمیدند احساس بَدی که از اتهام دور شدن از اسلام، ولایت و آرمانهای امام و انقلاب به مردم دست می دهد، همیشه آنها را وادار به تبعیت از اصولگرایان نمی کند، بلکه چه بسا فاصله مردم از اصولگرایان را بیشتر می کند. آنها باید این حقیقت را باور کنند که “آزادی” و “اختیار” از اصلی ترین فطریات مردم است که نادیده گرفتن آن، سبب نفرت مردم وانزوای اصولگرایان خواهد شد، پس به هیچ بهانه ای نباید نادیده گرفته شود حتی اگر پای آرمانهای انقلاب در میان باشد. “آزادی” و “اختیار” ازنخستین گرایش های فطری و اساسی ترین و مهم ترین خواسته های انسان است. انسان، با اختیار و اراده، انسان تعریف می شود و رشد او نیز وابسته به داشتن اختیار است. اگر جلوی اراده انسان گرفته شود، رشد نمی کند و کوچک می ماند، از این رو وقتی آزادی از فردی سلب شود به لحاظ روانی خود را در تنگنایی احساس می کند که حتی نفس کشیدن برای او سخت خواهد شد. این اصل فطری از نخستین و مهم ترین آرمان های انقلاب ما نیز بوده است تا آنجا که می توان گفت که مقدم بودن “استقلال” بر “آز ادی” در اساسی ترین شعارانقلاب یعنی “استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی” فقط برای رعایت وزن و قافیه شعار بوده است وگرنه “آزادی” تقدم رُتبی بر دو بخش دیگر شعار دارد. مردم ایران برای آزاد شدن از استبداد قیام کردند و انقلاب اسلامی تا زمانی که در حال حرکت به سمت آزاد کردن و توسعه اختیار انسان ها است، پایدار و باقی می ماند. اصولگرایان باید هرچه زودتر به این دَرک برسند که با دیکته کردن نمی توان مردم را مطیع و تابع ساخت. البته این توصیه شامل حال دیگر جریان های سیاسی کشور همچون اصلاح طلبان و اعتدال گرایان نیز می شود. اصلاح طلبان با وجود شعارهایی که حکایت از توجه ویژه به حق آزادی و اختیار دارد، کارنامه درخشانی از خود در رعایت این حق، برجا نگذاشته اند. قلع و قمع اساسی و گسترده اصولگرایان از مناصب گوناگون (مناصب قوه مجریه) در دوره اصلاحات، و به کارگیری فرهنگ “داس” به جای فرهنگ “کلید” نسبت به هواداران محمود احمدی نژاد در دولت یازدهم، فشار روانی شدیدی بر جامعه وارد ساخت که از جریان اصلاح طلب و جریان اعتدال، چهره خشنی ترسیم کرد، اگرچه اصلاح طلبان به سبب دور بودن یازده ساله از قدرت در ساحت سیاسی و اجرایی کشور، قادر به دیکته کردن به مردم نبودند در حالی که جریان اصولگرا همیشه واجد قدرت بوده و مع الاسف تحمیل و الزام، همیشه در گفتار و کردار ایشان، مشهود بوده است. این تفاوت (نبودن اصلاح طلبان در عرصه قدرت) چهره معتدل تری از اصلاح طلبان نسبت به اصولگرایان در ذهن مردم، ترسیم کرده است که عاملی برای ترجیح اصلاح طلبان شد. فشاروالزام اصولگرایان زمانی که با عدم پایبندی بخشی از آنها به آرمان ها همراه شد، فاصله مردم را آز آنها بیشتر کرد. مردم از سویی الزامات اصولگرایان را احساس می کردند و از سوی دیگر عدم صداقت آنها در پایبندی به آرمان های انقلاب را مشاهده می کردند. برای مثال، تجمل گرایی، آفتی بود که سال ها به زندگی مسؤولان نظام راه یافته بود تا جایی که فریاد رهبر انقلاب را از پانزده سال پیش درآورده و هر سه قوه کشور را مأمور مبارزه با آن کرده بودند و این در حالی بود که رسیدگی به مستضعفان از مهم ترین آرمان های انقلاب بود. مردم شاهد بودند که این آفت نه تنها از بین نرفت که در زندگی بسیاری از مسؤولان، توسعه هم پیدا کرد. فاصله طبقاتی پدید آمد و به صورت زشت و زننده ای شدت گرفت و جلوه هایی از آن برای همه مردم عیان شد تا جایی که فضایی از بی اعتمادی به مسؤولان نظام پدید آمد و رو به گسترش گذارد. این بدبینی به اندازه ای رشد کرد که اگر نبود ساده زیستی تعدادی از رادمردان دولت احمدی نژاد، قطار انقلاب به پرتگاه سقوط نزدیک شده بود. اینکه رهبر انقلاب، بارها و بارها از احیای آرمان های انقلاب در دولت احمدی نژاد سخن گفتند، کنایه ای تلخ از رسوخ آفات گوناگون به زندگی مسؤولان نظام داشت که مع الاسف بخش قابل توجهی از آنها اصولگرا بوده و هستند. البته باید توجه داشت که احمدی نژاد و یاران واقعی او، بخش کوچکی از مسؤولیت های کشور را در اختیار داشتند و تلاش بی وقفه آنها در هشت سال پرفراز و نشیب، اگرچه باب بسیاری از کانال های ثروت را بر اشخاص خاص بست و رو به مردم گشود، اما با مقاومت و توطئه ثروت اندوزان اجحافگر، ادامه پیدا نکرد. اکنون شاهدیم که بارها با بهانه های مختلف تلاش شده که این کانال ها بر مردم بسته شود. بارها از قطع یارانه ها سخن به میان آمد، خانه های ارزان قیمت در طرح مسکن مهر، هنوز تحویل نمی شود یا با مشقتی مثل جان دادن، تحویل می شود. سود وام های بانکی که روزی به دوازده درصد رسید و بنابر آن بود که تک رقمی شود، با مخالفت مجلس به اصطلاح و در ادعا اصولگرا پله های ارتقاء را طی کرد و به جای پیشین خود بازگشت و در آرزوی ترقی به مراتب بالاتر است. این ها همه از دوگانگی بین مدعیان آرمان های انقلاب و عملکرد آنها حکایت دارد. بنابراین مردم از مدعیان اصول و آرمان های انقلاب، هم تحمیل و اجبار بسیار دیدند و هم شاهد بی صداقتی بسیاری از آنها در پایبندی به همان آرمان ها بودند. بدیهی است که این دو عامل برای “نه گفتن” به مدعیان کافی بود. در اینجا توجه به چند نکته لازم به نظر می رسد: نکته اول آنکه “نه گفتن” مردم به اصولگرایان، نه تنها “نه گفتن” به اصول و آرمان های انقلاب نبود، بلکه این آرمان گرایی و ایمان مردم به اسلام و انقلاب بود که آنها را به این نتیجه رساند که به مدعیان بی عمل اصول و آرمان ها، “نه” بگویند. به نظر بنده مردم به اصولگرایی “نه” نگفتند، بلکه به مدعیان اصولگرایی؛ یعنی اصولگرایان موجود، نه گفتند.نکته دوم اینکه آنها که به اصولگرایان، رأی “آری” دادند، درحقیقت به اصولگرایی و نه اصولگرایان، رأی دادند. بسیاری از کسانی که به لیست اصولگرایان رأی دادند، ابراز می کردند که رضایتی از افراد لیست ندارند، بلکه برای رأی نیاوردن اصلاح طلبان به لیست اصولگرایان، رأی می دهند. بنابراین اصولگرایان نباید همه آرایی که برای آنها به صندوق ریخته شده را حاکی از باورمندی مردم به خودشان بدانند، بلکه بسیاری از این آراء در حقیقت، تابع رأی “نه” به اصلاح طلبان است که این مؤید تحلیل ما نسبت به آراء مردم در این انتخابات است. در حقیقت، بسیاری از مردم به اصولگرایان “نه” گفتند و بسیاری به اصلاح طلبان. رأی “آری” به هیچیک از دو جریان، اصالت نداشت. آنها که از دیکته کردن اصولگرایان و بی صداقتی اغلب آنها به تنگ آمده بودند، به آنها “نه” گفتند و آنها که به اصولگرایان “آری” گفتند نیز در حقیقت به اصلاح طلبان (به هر دلیلی) “نه” گفتند. پس رأی “آری” اغلب مردم به اصلاح طلبان به خاطر رضایت از وضعیت موجود نبود و رأی “آری” بقیه مردم به اصولگرایان نیز، حاکی از باور ایشان به اصولگرایان نبود، بلکه این دو “آری” تابعی از رأی “نه” بوده است. به نظرمی رسد این واقعیتی است که سزاوار است هر دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا پذیرای آن باشند، اگرچه موجب ناخرسندی آنها باشد. مردم ما پایبند به ارزش های انسانی- الاهی اسلام و آرمان های فطرت پسند همان انقلابی هستند که خود برپا کرده اند، پس بیگانگان نپندارند که نه گفتن به اصولگرایان، نتیجه سُست شدن ایمان آنها به اصول و ارزش های خود است. اصولگرایان هم سزاوار نیست که همین نغمه را ساز کنند و مردم تهران را به سُست ایمانی متهم سازند. آنها باید به جای ایراد اتهام بر مردم، به ایراد اتهام به خود بپردازند. البته تنها از اهل انصاف می توان توقع داشت که به جای متهم کردن مردم به سُست ایمانی، جناح خویش را به بی صداقتی و تحمیل گری نسبت به مردم، متهم سازند. اهل انصاف کسانی هستند که اسلام و انقلاب را مساوی خویش نمی پندارند. آنها که اسلام و انقلاب را محدود و منحصر به خود می دانند، خود را معیار سنجش درست از نادرست می پندارند و همیشه مواضع حق به جانب دارند، پس اگر مردم به آنها بِگِرَوند، انقلابی و مؤمن هستند و اگر از آنها روی بگردانند، به سُست ایمانی و غربزدگی متهم می شوند. نکته سوماین است که تغییر پیام انتخابات به وسیله هر جناح سیاسی، مانع از رشد سیاسی جناح های سیاسی کشور می شود و حرکت آنها را در بالندگی با اختلال روبه رو می سازد. اگر حقیقت پیام مردم در انتخابات اخیر، “نه” به بی صداقتی و تحمیل و دیکته کردن باشد، تحلیل نادرست آن به “رضایت از وضعیت موجود” حال چه با تحسین اصلاح طلبان همراه باشد و چه با تقبیح اصولگرایان، تغییر پیام انتخابات از حقیقت خویش است و این کار، اگر آگاهانه انجام شود، سِرقت پیام مردم است. اصلاح طلبان اگر واقعا به آزادی های اجتماعی و حقوق انسانی اهمیت می دهند، نباید با تحلیل نادرست از نتیجه انتخابات به “رضایت از وضعیت موجود” پیام مهم مردم در “نه” گفتن به تحمیل و سلب اختیار را پنهان ساخته و نادیده بگیرند؛ چرا که با این کار، مانع از رشد خود و دیگر جریان های سیاسی کشور خواهند شد. آیا اصلاح طلبان، خود را محتاج پیام آزادی خواهی و صداقت طلبی مردم نمی دانند؟! آیا آنها می خواهند که پس از گذشت دوره جدید مجلس، با “نه گفتن” اغلب مردم روبه رو شوند. انتشار و ترویج پیام واقعی انتخابات، سبب رشد همه جریان های سیاسی کشور می شود؛ چرا که همه می آموزند که اولا هیچ وقت، نظر خویش را بر مردم به هیچ شکلی تحمیل نکنند و ثانیا به نظر مردم، هرگونه که باشد، احترام بگذارند، نه آنکه مثل برخی اصولگرایان، مردم تهران را سُست ایمان و غربزده بخوانند یا همچون برخی اصلاح طلبان، مردم دیگر استان ها را، فاقد بلوغ سیاسی بنامند. نکته چهارم اینکه با تحلیل درست از انتخابات، دیگر جایی برای ابراز خوشحالی از شکست هیچ جریان و جناحی باقی نمی ماند. آنچه جای خشنودی دارد، حق طلبی مردم و شکست ظلم به حقوق آنها است. ما باید از پیروزی مردم سالاری یا همان دموکراسی خشنود باشیم نه از پیروزی فلان جریان و جناح. مردم ایران، هیچگاه از آرمان های انقلاب فاصله نگرفتند که اصولگرایی(نه اصولگرایان) شکست خورده باشد؛ بلکه از بی صداقتی و تحمیل و دیکته کردن متنفر شده اند و مدعیان اصولگرایی را به عقب رانده اند و این پیروزی آرمانگرایی و اصولگرایی است؛ زیرا آزادی از آرمان های اساسی انقلاب است. همچنین به اصلاح طلبان، آری نگفته اند که پیروزی اصلاح طلبان باشد؛ بلکه در “نه گفتن” به بی صداقتی و تحمیل، از صداقت و حق انتخاب خود، دفاع کرده اند که این پیروزی اصلاح طلبی(نه اصلاح طلبان) است. پس مردم اصولگرایانی هستند که پیوسته به اصلاح آفات پدید آمده درجامعه گرایش نشان می دهند و این، معنایی به جز پیروزی مردم ندارد. شاید بارها از زبان افراد گوناگون شنیده ایم که پیروز انتخابات، مردم هستند، ولی تبیین شفافی از این جمله نداشتیم. برخی نیز این جمله را تنها یک شعار برای از دست ندادن قافیه می دانند؛ اما اکنون می توان تحلیل واضحی از این جمله داشت که مردم ضمن پایبندی به باورهای الاهی و انقلابی خویش، به تحمیل و بی صداقتی مدعیان همان باورها، “نه” می گویند تا وضعیت موجود و مسؤولان و مدیران نظام را اصلاح کنند و به حقوق خویش دست یابند، پس سنگر به سنگر برای احقاق حقوق خویش، پیش می روند و همیشه فاتح هستند، اگرچه از بد عهدی ها لطمه ها خورده باشند. نکته پنجم اینکه مردم با هیچ جناح و جریان فکری و سیاسی در کشور دشمنی و مخالفت ندارند. مردم برخلاف برخی افراد جناحی، آنقدر بزرگوار و آزاداندیش هستند که هیچ جناحی را به خاطر نوع اندیشه اش، متهم و محکوم نسازند. مردم، معیارهای ویژه خود را برای داوری و انتخاب دارند. آرمان های انسانی و گرایش های فطری، یگانه معیار سنجش مردم است. صداقت، آزادی، شجاعت، تواضع، مردانگی، عدالت خواهی، حق جویی، کِبرستیزی و... معیارهایی هستند که مردم ما، “اصولگرا” “اصلاح طلب” “اعتدالگرا” و “عدالتخواه” را با آن می سنجند. از همین رو است که نتیجه آراء آنها در نسبت با جریان ها و جناح ها، گوناگون و متفاوت است تا آنجا که این تفاوت، تحلیل نادرستی را در ذهن برخی بزرگان به وجود آورده بود که می گفتند “مردم ایران، قابل پیش بینی نیستند”. در حالی که اگر ما معیار وضابطه مردم را به درستی بشناسیم، خواهیم دید که مردم ما همیشه بر معیارهای انسانی و فطری خویش، ثبات داشته و دگرگون نشده اند وهم از این رو، انتخاب آنها همیشه بهترین انتخاب بوده است. تفاوتی که در نتیجه انتخاب دیده می شود، ناشی از تغییرات دائمی جناح ها و جریان های سیاسی در عملکرد خویش است که اگر پیام مردم را به درستی دریافت کنند، بی تردید رشد خواهند کرد. ساده تر بگویم اگر می بینیم که در طول تاریخ انقلاب، آراء مردم گاه به این جناح و گاه به آن جناح، متمایل شده است، باید توجه داشته باشیم که این تمایل، نه به موجب تغییر معیارهای مردم است و نه به سبب بازیگری جناح ها و فریب خوردن مردم از بازیگری آنها است، بلکه این تغییر، معلول میزان منفی یا مثبت بودن عملکرد جناح ها است. البته باید توجه داشت که عملکرد ضعیف جریان های سیاسی و منازعه آنها با یکدیگر، کار را به آنجا رسانده است که تغییرات، بیشتر بر اساس اندازه نگاه منفی به جریان ها انجام می شود نه بر پایه اندازه نگاه مثبت به آنها؛ یعنی مردم به هر جریان سیاسی که امتیاز منفی بیشتری دهند، مسیر برای جریان سیاسی دیگر باز می شود که این، حکایت تلخی از اصالت رأی منفی، و تابعیت رأی مثبت مردم به جریان ها است. این زنگ خطری است که چند سالی می شود که برای دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب به صدا درآمده است. در اینجا لازم می بینم به اشکالی که بر این تحلیل از انتخابات وارد کرده اند، بپردازم. در مصاحبه ای که با روزنامه فرهیختگان داشتم پس از ارائه فشرده این تحلیل، با پرسشی از سوی مصاحبه کننده روبه رو شدم که مهم و قابل تأمل است. پرسش این بود که اگر انتخاب مردم را از سنخ “نه گفتن” تحلیل کنیم، چرا مردم این “نه” را با شرکت نکردن در انتخابات، اعلام نکردند؟ مردم می توانستند احساس خویش را با عدم مشارکت در انتخابات ابراز کنند. آیا لزومی داشت که بیایند و “نه” بگویند؟ اگرچه روزنامه مذکور در تنظیم مصاحبه، این پرسش را درعبارات گوناگون بعدی، تفصیل داد تا تحلیل مذکور را ناتوان از حل این اشکال نشان داده و جانب “آری گفتن به وضعیت موجود” را تقویت کند، لکن باید توجه داشت که تحلیل ما بر مسلمات پیشگفته استوار است و با هیچ حقیقت مسلمی ناسازگار نیست در حالیکه “رضایت از وضعیت موجود” با وجود تعطیل بسیاری از کارگاهها و بیکار شدن بسیاری از کارگران و کارمندان و رشد قیمت ها و ده ها معضل پیش آمده در دولت یازدهم، شباهت بسیار به مزاح دارد یا اهانت به شعور مردم است. اما پاسخ به پرسش مذکور با توجه به نکات پیشگفته، آسان و سهل است. همانطور که در نکته دوم گفته شد: مردم ما پایبند به ارزش های انسانی- الاهی اسلام و آرمان های فطرت پسند همان انقلابی هستند که خود برپا کرده اند ونه گفتن آنها به اصولگرایان، نتیجه سُست شدن ایمان آنها به اصول و ارزش هایشان نیست. هم از این رو است که در انتخابات، مشارکت می کنند و با انقلاب، قهر نمی کنند. مردم اگر بخواهند به جریان های سیاسی کشور پیامی بدهند، از باورهای خود فاصله نمی گیرند. به عبارت دیگر به گونه ای عمل نمی کنند که دشمنان انقلاب از آن سوء استفاده کنند. مردم ایران به اندازه ای فهیم و هوشیارند که بهانه ای به دست دشمنان انقلاب نمی دهند. همچنین چنانکه در نکته پنجم گفته شد: مردم با هیچ جناح و جریان فکری و سیاسی در کشور دشمنی و مخالفت ندارند. آنها با بی صداقتی و تحمیل و بی اعتنایی به مردم مخالفند و با خوی بزرگوارانهخود، بارها فرصت خدمتگزاری به جناح های سیاسی کشور داده اند. اما آیا جناح های سیاسی، قدر نعمت دانسته اند یا با برخی رفتارهای خویش، از اعتماد مردم به خود کاسته اند؟ اما پندهایی که با تکیه کردن برتحلیل مورد نظر می توان گرفت، از این قرار است: نخست آن که اصولگرایان و هر جناح سی اسی دیگر، اگرخواهان باقی ماندن و دوام یافتن در عرصه سیاسی کشور هستند، باید از خوی تحمیل گری و دیکته کردن دست بردارند و به مردم احترام بگذارند. با آنها صادق باشند و از شعار بی عمل بپرهیزند و این تنها با دریافت صحیح پیام انتخابات، ممکن است. اصولگرایان نباید مثل اصلاح طلبان بپندارند که با اتصال به این یا آن شخصیت، دوام می یابند. اگر اصلاح طلبان برای بقای سیاسی خویش، متمسک به آقای هاشمی رفسنجانی شدند و ماکیاول مآبانه در زیر چتر کسی قرارگرفتند که هیچ تناسبی با مَنِش سیاسی او نداشتند و آنگاه برای توجیه هواداران خویش، مدعی دگرگونی آقای رفسنجانی شدند، اما اصولگرایان نباید به ارائه چهره ای دگرگون شده از دکتر احمدی نژاد بپردازند و بپندارند که با مصادره دکتر احمدی نژاد، می توانند به حیات سیاسی خویش ادامه دهند. احمدی نژاد کسی نیست که برای بازگشت به قدرت با کسی معامله کند و از آنچه که هست و باور دارد، فاصله بگیرد. آنها اگر احمدی نژاد را باور دارند، باید از کوتاهی ها و ستم هایی که در حق او و همراهانش روا داشتند، پوزش بخواهند و با این بازگشت، تحول را آغاز کنند. دوم آن که اصلاح طلبان نیزاگر واقعا به اصلاح، اعتقاد دارند، باید از سیاست ماکیاولی دست بکشند و همان جلوه کنند که هستند. مردم از بوی معامله بر سر قدرت و ثروت، متنفر و بیزارند، پس اگر چنین بویی به مَشامِشان برسد، از آنها بیزار خواهند شد. سوم آنکه هواداران دکتر احمدی نژاد هوشیار باشند که هیچ جریان و جناحی برای احمدی نژاد شناسنامه جناحی صادر نکند که عظمت و محبوبیت دکتر به فراجناحی بودن او بستگی دارد. اما با دقت به این نکته هم توجه کنند که معنای فراجناحی بودن دکتر، مقابله او با جریان های سیاسی کشور نیست؛ چرا که در اینصورت، او خود تبدیل به جریانی شبیه دیگر جریان های سیاسی کشور می شود که هر کدام خود را مساوی درستی و حقیقت، تعریف می کنند؛ هم از این رو احمدی نژاد دست ردّ به سینه هیچ جناحی نمی زند؛ اما به رنگ آن جناح هم درنمی آید. او حاضر نخواهد شد که هیچ جناحی برای او شناسنامه جناحی جعل کند؛ اما با روی گشاده از هم پیمانی جریان های سیاسی برای خدمت به مردم و مقابله با ستم و اجحاف و استکبار، استقبال می کند. پس اگر اصولگرایان یا هر جناح دیگری به سوی او رفتند، این نباید به معنای جناحی شدن احمدی نژاد تفسیر شود. امید که بندها را بگسلیم و از پندها بهره مند شویم. کد مطلب : سایر اخبار ...
اتریش خواستار حفاظت از مرزهای خارجی اروپا با کمک نیروهای نظامی شد
مسیرهای جایگزین برای دسترسی به اروپا باشند. وی در این باره گفت: ما انتظار استفاده قدرتمندانه از مسیر مدیترانه مرکزی در هفته های آینده از طرف پناهجویان را داریم. تا امروز حدود 160 هزار پناهنده از طریق این مسیر به اروپا آمده اند که حدود 44 درصد بیشتر از مدت مشابه سال گذشته است. تنها در هفته گذشته حدود 5 هزار پناهنده از طریق این مسیر به اروپا آمده اند. در صورت بهتر شدن شرایط جوی احتمال افزایش ...
مرثیه ای برای خودکشی های94
سلامانه : روزنامه قانون در ادامه می نویسد: خودکشی های دانش آموزی در ایران در سال رو به پایان به 13 مورد رسید و به طور میانگین هر ماه خبر خودکشی دانش آموزان ، ذهن ها را متاثر از خود کرد. در خودکشی های دانش آموزی باید توجه داشت که مشکل نه مداد است نه پاک کن، نه نداشتن کیف است و نه داشتن کفش های پاره، مشکل نه لباس های مندرس دانش آموزی از خانواده ای تهی دست است و نه دوری و ناهمواری راهِ مدرسه؛ همه این ها را می توان با جشن عاطفه یا کمی همت از سوی مسئولان وزارت آموزش و پرورش حل کرد اما مشکل هیچ کدام از این ها ...
فدراسیون فوتبال ننگ برگزاری مسابقات باشگاه های آسیا در کشور ثالث را گردن باشگاه های داخلی انداخت!/ ...
معامله شود! بنابراین اگر وزارت ورزش رسما اعلام کند که خواستار لغو بازیهای باشگاه های ایرانی در صورت برگزاری آن در کشور ثالث می باشد، قطعا فدراسیون فوتبال نیز ملزم به تمکین خواهد بود. اتفاقی که امیدواریم پیش از آنکه دیر شود به تحقق بپیوندد. تهیه و تنظیم: امین پرهیزگار