سایر منابع:
سایر خبرها
قصه گویی در ازای نان و پنیر
خواب بیدار می شد جوراب های موجود را می پوشید و می رفت. خیلی از مواقع می شد که من بدون جوراب به مدرسه می رفتم. او چگونگی کشف استعداد بازیگری در خود را توضیح داده است: کودک آرامی بودم. بازی های دوران کودکی و نوجوانی را به عشق بازیگری انجام می دادم. گاهی همسایه ها می آمدند و می گفتند به حمید بگویید بیاید کمی ما را بخنداند. کم کم با عکس هایی که از کتاب ها در می آوردم واسه خودم سینمایی درست ...
شهیدی که حر مدافعان حرم نام گرفت
، کنار هم نشسته چایی می خوردند و قلیون هم کنارشان بود. گاهی دودی از یک تخت بالا می رفت و چند ثانیه بعد در هوا محو می شد. اینجا برای مجید نا آشنا نبود. بیشتر شب و روزهای جوانی اش را روی همین تخت ها با دوستانش گذرانده بود. مجید از راه رسید. یک دفتر و خودکار هم در دستش بود. با بیشتر آنهایی که نشسته بودند روی تختها و گپ می زدند سلام و علیک داشت، گاهی بعضی از آنها حتی برای مجید بلند می شدند و جا ...
در رسانه| امنیت معتادان و ناامنی محله
بدهند و به من کار دهند و خانه ای برای من جور کنند . به خدا گفتم تا جورشدن رهن خانه، آزادم بگذارد صدای ممتد قیژ دوباره از بزرگراه به گوش می رسد. یکی از معتادها، یک پرنده خشک شده دستش است و همه چشم هایشان به این منظره دوخته شده است. مجتبی اما شکم سیرتر است. می گوید: از این لوازم خیلی در خانه دارم. هر جا رفتم، بیست سی تومنی بلند کردم . بعد نطقش باز می شود و ادامه می دهد: الان ...
دیدنی ها ،خوردنی ها و بردنی های قم
قم، جاذبه های گردشگری مذهبی فراوانی دارد. از حرم مطهر تا مسجد مقدس جمکران، بقاع متبرکه، بزرگ ترین حوزه علمیه جهان اسلام و مراکز غنی فرهنگی، مجموعه ای را تشکیل داده اند که موجب می شود تا لذت سیاحت و زیارت در این شهر زیبا، دوچندان شود.
از مثل آباد تا مستوران / وقتی ارزش های فاخر در اوج هزینه ها سقوط می کند +عکس
کافی است به اجرای بسیار دم دستی و داستان سرراست و قابل پیش بینی و بدون جذابیت دوالپا و آبادی کوتاه قامتان در اواسط مستوران بیاندازیم، تا صدرحمت و دست مریزاد بفرستیم بر روان مرحوم زنده یاد رضا ژیان و همکاران او در مجموعه تلویزیونی مثل آباد (تولید سال 1360) که تا همین امروز گفتارهایی از آن چون اوستا! عَلَم علم و تا تو را دُم، مرا پسر یاد است... و بازی به یاد ماندنی مرتضی ضرابی در نقش مار و اکبر عبدی در نقش شاگرد خیاط و مرحوم داورفر در نقش کل علی و...در ذهن نسل های مخاطب آن مجموعه بر جای مانده است. از مستوران کدام دیالوگ ، کدام جمله یا کدام شخصیت در ذهن مخاطب باقی می ماند؟ ...
هر شب، شب یلداست
است و پرافتخار. باید هم بلند باشد، در سخت ترین روزهای وطن، از جگرگوشه شان گذشتند و آنها را راهی جبهه ها کردند و حالا نه پلاکی و نه نشانی از آنها وجود دارد. شهدایی که با گذشت زمان نه تنها فراموش نمی شوند که حتی عزیزتر هم می شوند. به بهانه طولانی ترین شب سال که موسوم به شب یلداست، با صحبت های شیرین 3 مادر و یک پدر چشم به راه همراه شده ایم و از روزهای دلتنگی و سال های چشم انتظاری شان برایمان نقل کردند ...
بیگانگی مدیران با مسائل آموزشی از عوامل ناکارآمدی آموزش و پرورش است
همراه می شود و از عربی و انگلیسی هم تکه کلماتی به لطف ترانسلیت در خاطرش مانده است. در عصر چنبره رسانه ها، دانش آموز ایرانی در مواجهه با رسانه دستش خالی است. نظام آموزشی هم برای او که همه پاسخ هایش را از شبکه های اجتماعی می جوید، به ارائه چند خط درس صحت سنجی خبر و سواد رسانه ای بسنده کرد. درواقع با این محتوای درسی نصفه و نیمه در حوزه رسانه نقش نیمه فعال دانش آموزان ما در مقابل سونامی ...
امام جمعه اردبیل: یمنی ها آبروی کشورهای عربی را خریدند
: این هفته ارتش اسرائیل اعلام کرد که 74 روز از جنگ گذشته هنوز آژیر خطر در تلاویو هر لحظه بلند و میلیون ها نفر در این شهر به پناهگاه ها هجوم می برند، این اعلان کامل شکست برای ارتش اسرائیل است، بنابراین آنها چاره را در کنار فشار عظیم بین المللی در این دیده اند که این روزها هر چقدر می توانند بیشتر بی گناهان، اطفال و زنان را بکشند تا شاید فرجی حاصل بشود، این است علت اینکه این روزها دیوانه وار همه جا را ...
وقتی شبمان به همراه پدربزرگ و مادربزرگ، شب چله شد
باز نخواستم زیر بار بروم. آن سال هنوز روزگار پدربزرگ را از خانه ما نگرفته بود و می توانستم مثل همیشه سوال های سختم را از او بپرسم. برادر بزرگم گفت که شنیده اگر سالی شب چله اش بی برف باشد دیگر آن زمستان خبری از برف نخواهد بود یادم هست که پرسیدم پدربزرگ می گن هوا که بیش از حد گرم بشه امکان اومدن برف زیاده. راست میگن؟ پدربزرگ هم خندید و باز مثل همیشه دست کشید روی سرم و گفت ...
دار زَن خاطرات اسارت در زندان های کومله
.... از روی تشک جستی بلند شدم. از خستگی یادم رفته بود. نگاهی به ساعت دیواری کردم. دیشب تا صبح با حمید کنار جاده پست دادیم و ماشین ها و آدم ها را تفتیش کردیم. وقتی آمدم، چیزی نفهمیدم تا الان که ساعت نُه است. بلند شدم و رفتم توی حیاط. خاله خانه نبود. فاطمه داشت ایوان را جارو می زد. امان الله و خدیجه و عابدین هم مثل همیشه با مرغ ها سرگم بودند. در حیاط را باز کردم و نگاهی به بیرون انداختم. خبری از ...
آثار و برکات صله رحم چیست؟
رحمت خویش قرار می دهد اما به کسی که صله رحم را قطع کرده خدا در شب های قدر نگاه نمی کند و دعای او مستجاب نمی شود که حاکی از اهمیت بی شمار این سنت حسنه است. وی ابراز کرد: شب یلدا یکی از آیین های کهن ما ایرانیان است که مردم به دور از کینه و کدورت به یکدیگر سر می زنند و دورهمی می گیرند که همه این آداب مورد تایید دین مبین اسلام است. مدیر مدرسه علمیه صالحیه قزوین با اشاره به ویژگی ...
فال حافظ امروز | سرنوشتت رو با حافظ ببین! | از این معجزه غافل نشو + تفسیر دقیق
یکی از همسایه ها می گفت نامادری هرروز آوا را در اتاق انتهای خانه، زندانی کرده و با سیخ داغ بدنش را می سوزاند. 10 بار به خانه این زن رفتم اما چون دوربین مداربسته داشت، وقتی مرا می دید، در را باز نمی کرد. آراز و آوا هر دو کتک می خوردند اما چون آراز به مدرسه می رفت، کمتر کتک می خورد اما آوا چون دائم در خانه بود، کتکش می زد. نامادری به پلیس گفته بود به بچه ها می گفتم فلان کار را انجام بده یا دستت را ...
اولین بار برنج را چه کسی وارد ایران کرد؟
معتقدند که در این دوره به دلیل ادغام دو فرهنگ، تمدنی شهرنشین در جنوب آسیای مرکزی به وجود آمد، این دو فرهنگ شامل سومر و عیلام در غرب و تمدن های باستانی دشت رود سند در جنوب بودند. بدون شک پیوند با هند به زراعت برنج آبی در آسیای مرکزی کمک کرد. برای تعیین تاریخ دقیق این دوره هنوز شواهد باستان شناختی کافی به دست نیامده است. برنج در ایران تقی بهرامی، در کتاب تاریخ کشاورزی ایران نوشته است ...
دقیقی حرف هایش درباره استقلال و نکونام را پس گرفت
تلاش می کنیم. همیشه گفتم اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت داریم؛ در کوتاه مدت می خواستیم به جایگاهی برسیم تا با آرامش کارمان را دنبال کنیم که به این هدف رسیدیم. ان شاءالله در ادامه بتوانیم جایگاه مان ارتقا بدهیم و به رتبه تک رقمی برسیم. قطعا خود شما هم نقش مهمی در این روند داشته اید. من نمی توانم خودم را قضاوت کنم و این امر باید بر عهده کارشناسان امر و مالک باشد. من می توانم ...
امروز با فروغ: ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد (+فایل صوتی)
دست های تو ویران شدند باد می آمد ستاره های عزیز ستاره های مقوایی عزیز وقتی در آسمان، دروغ وزیدن می گیرد دیگر چگونه می شود به سوره های رسولان سر شکسته پناه آورد؟ ما مثل مرده های هزاران هزار ساله به هم می رسیم و آنگاه خورشید بر تباهی اجساد ما قضاوت خواهدکرد من سردم است من سردم است و انگار هیچوقت گرم نخواهم شد ...
بوی عود، عطر گلاب
و همراه جماعت می شوم. دخترکی سبزه رو با اشتیاق سینیِ پر از لیوان های کاغذی دمنوشش را جلوی رویم می گیرد. دریغم می آید دست کوچکش را رد کنم. کمی جلوتر، پیرمردی کلوچه های محلی جم را تعارف می کند که آن را چاشنی نوشیدنی ام کنم. برمی دارم. هرکدام از موکب های توی مسیر، با چیزی خاص از مشایعین پذیرایی می کنند. از دور صدای کوپ کوپِ کمرنگِ هلیکوپتری به گوش می رسد که به تدریج پررنگ و پررنگ تر شده و با ...
شهیدی که می خواست با عشق اش فرار کند!
و آن پا نمی کرد تا محبوبش رد شود و با صدایی که از عشق و شرم می لرزید، بگوید: سلام! علی، زنده زنده، مُرده بود. کمتر حرف می زد. بلند نمی خندید. چشم هایش را به زمین می دوخت و عشق دختر همسایه را فراموش کرده بود. پلاک مردان خدا آن شب که برگشت خانه، همه دورش جمع شدند. مادر دستش را گرفت: دعواتون شده؟ علی آرام خندید: نه! بابا دستی به ریش هایش کشید: می دونی که دختر مردم بازیچه ما نیست ...
با فامیل معامله نکن
خیلی شوخی می کرد و باهم می خندیدیم. بجز پدرم، مادربزرگم همان طورکه گفتم اهل شوخی و خنده است و به او گاهی می گویم، من بامزه بودم تا تو بامزه شدی یا تو بامزه بودی تا من بامزه شدم!؟ او در جوابم می گوید به این دلیل که من اول حضورداشتم، پس من بامزه بودم. بعضی وقت ها جوری مادربزرگم شوخی می کند که انگار با کلاسیک جهانی همخوانی دارد؛ من بعضی وقت ها از شوخی های مادربزرگم درک می کنم که در چه نوع و به چه سبک ...
یلدا؛ میراثی کهن غرق شده در تجملات
به گزارش شبکه اطلاع رسانی مرصاد و به نقل از فارس، خاطرات شب یلدا، شب چله سال های زندگی ما گره خورده اند با حضور پای میز و سفره بزرگترهایی که خدا می داند تا چه زمان سایه همراهی شان بالای سر ما و زندگی مان خواهد بود. خاطراتی که مرور زمان و حضور پررنگ تر در بطن عصر ارتباطات آن را کمرنگ تر از قبل کرده. انگار نه انگار که این عصر، روزگار ارتباط است نه اینکه به مدد مصادیق تکنولوژی تمام روابط واقعی مان ...
سعید محمد: ایران برای همه ایرانیان است
که قابل فهم نیست از درون مدرسه های ما شکل بگیرد. در تمام دنیا دو ضربدر دو می شود چهار، بنابراین اگر مسئولی پیدا شود که بتواند با ایجاد مغناطیس و فن و فنون شعر و شاعری، دو ضربدر دو را پنج نمایش بدهد، نباید تحت تاثیر مغناطیس کاذب قرار گرفت و آن را باور کرد. بلکه برعکس باید قاطعانه اشتباه چنین مسئولی را یادآور شد. چرا در جامعه امروز، آنزیم هضم مخالفان وجود ندارد؟ چون هنوز یاد ...
خواننده آهنگ آخ تو شب یلدای منی! ؛ می خواستند من را بکشند!
همشهری آنلاین - پریسا نوری: این ترانه که به آخ تو شب یلدای منی معروف است، برای نخستین بار سال 96 منتشر شد و در ساعت های اولیه پخش، به سرعت و به شکل عجیب و غریبی در فضای مجازی وایرال شد و در چشم بر هم زدنی برای خواننده جوانش شهرت و محبوبیت آورد. به بهانه فرا رسیدن طولانی ترین شب سال، با علی مولایی، خواننده خوش اقبال این ترانه، در استودیوی روزنامه همشهری گفت وگو کردیم. او که سال هاست به شکل تخصصی ...
برخی مدیران در دو دهه قبل به سر می برند | زمان جنگ فقیر بودیم اما امیدوار ...
اجحاف به پدیدآورنده داخلی گرفته می شود. سه کتاب من به ترکی استانبولی ترجمه شد و من برای رونمایی به استانبول رفتم. ناشر حرفه ای و مهربانی آمده بود که کتاب غریبه ای را به من بدهد و می گفت من دست و پایم می لرزد و حرفش را نزنید که من می خواهم با شما قرارداد ببندم و هیچ جا عنوان نکنید تا وقتی که کتاب چاپ شود! گفتم برای چه؟ گفت چون شما عضو کپی رایت نیستید و اگر یکی بفهمد که من آن کتابها را به واسطه شما ...
عبدالله نژاد، مدافع اسبق پرسپولیس: در آن فضایی که شهاب زاهدی صاحب توپ می شود اگر زلاتان هم بازی کند کاری ...
، چه نفر راس، چه یارکوب ها باید روی دست هم و در یک خط بازی کنند، اما یارکوب ها باید بشدت باهوش باشند. در این سیستم شرح وظایف یارکوب ها خیلی تغییر می کند و باید حواس شان به وینگر های حریف باشد. به نظرم وقتی ما از 50 متر زمین خودمان رد می شویم باید سه دفاعه بازی کنیم و آن دو نفر بروند در حمله به شرطی که از حریف پاس قطری و بلند نخوریم. در این مواقع یارکوب ها باید خیلی باهوش باشند، اما وقتی تیم حریف ...
سهام پدیده سبز می شود؟
مدیره به صورت رسمی قرار نگرفته و آیا برای اجرای پروژه، قراردادی با مجموعه پدیده بسته و نوع قرارداد با این شرکت چگونه است؟ ، بنیان گذار پدیده شاندیز ترجیح داد خیلی کلی به این پرسش پاسخ دهد و به ماجرای دعوت مدیرکل دادگستری خراسان رضوی و برگزاری جلسه خود با او اشاره کرد و گفت: به آقای خلیلی گفتم نه سمت در هیئت مدیره دارم و نه سهامدارم، اما گفتند شما بروید کار را شروع کنید ما هم حمایت می کنیم و ...
علت اختلال در جایگاه سوخت چیست؟ پیگیری اخبار کذب منتشر شده مبنی بر اختلال جایگاه سوخت
و موفقیت لازم داری کمی همت است. با عزم و اراده و همتی که خدا در وجود تو نهاده می توانی بهترین زندگی را برای خود بسازی. نتیجه تفال به دیوان حافظ: 1- این فال بسیار عالی است. اگر شک و تردید داشته باشی، من به عقل و اندیشه شما شک می کنم. پس بر شما مبارک باد و مرا دعا کن و چنانچه به مرادت رسیدی، به یکی از مشاهد متبرکه بروید. دعا کنید و شکر آنچه را که به دست آورده اید به جای آورید. ...
سفرهای ناتمام در جاده های مرگ
عصبانیت بیرون می داد و حجمی از دود به سقف پراید می خورد و در همه جای خودرو پخش می شد. بالاخره عمیق ترین پکش را زد و یک نگاهی به سیگار لای انگشت هایش انداخت و گویی که ناراضی باشد، ته سیگارش را با شدت و عصبانیت بیرون انداخت. بالاخره راه افتاد و رفت پشت سر یک خودرو که بنزین می زد ایستاد. راننده که نازل بنزین را گذاشت. حسنعلی هم فوری جلوتر رفت و بنزین زد. انگار که هنوز عصبانی باشد سریع ...
استخدام ویژه طلاب در مدارس به نفع روحانیت نیست/ معلمان را ضد آخوند نکنید!
هر کسی که به درد آموزش و پرورش می خورد جذب شود. این تقسیم حوزوی و غیرحوزوی، انقلابی و غیر انقلابی، خودی و غیر خودی، خواص و غیرخواص، درست نیست. هر تقسیم سر از تقلیل درمی آورد و هر تقسیم ریزش نیروی انسانی را در پی دارد. عصر ایران؛ سید مهدی حسینی دورود- از اخبار پرواکنش روزهای اخیر استخدام طلاب برای تدریس در مدارس بود که ابتدا از قول وزیر در دیدار با آیت الله نوری همدانی و در خبرگزاری ...
احمد مسجد جامعی: شب یلدا اوج رخ نمایی کرسی بود که همه دورش جمع می شدند/ کرسی جایی در خاطرات نسل جدید ...
مراقبیم که برنگردد. از بازی که سیر می شویم، پنهانی می رویم سراغ آجیلی که خانم گذاشته است زیر کرسی که خشک و گرم بماند و به ذائقه خوش بیاید. ناخنکی به آ ن می زنیم و سهم خود را برمی داریم. صدای خانم که دوباره بلند می شود، می رویم سراغ درس و مشق مان. پشتی را می کشیم جلو و می نشینیم روی آن. کتاب و دفتر را هم می گذاریم روی کرسی و می شود میز درس. چراغ مطالعه کوچکی هم دم دست است تا اگر نیمه شب کسی بی خواب شد ...