سایر خبرها
ماجرای حنابندون همسر مدافع حرم برای شوهرش
گیرم که فردای شهادت بشه روز عروسیت. روز خوش بختی و عاقبت بخیری تو بهترین روز برای هر دوتامونه . روی مبل، کنار بخاری و سمت چپ ویترین داخل پذیرایی نشست. پارچه سفیدی رویش انداختم، روزنامه زیر پاهایش گذاشتم، نیت کردم و روی موها، محاسن و پاهایش حنا گذاشتم. در همان حالت که حنا روی سرش بود، دوربین موبایلم را روشن کردم و گفتم: حمید صحبت کن، برای من، برای پدر و مادرهامون . گفت ...
پسر مسعود رجوی که در ایران بزرگ شد کجاست ؟
یک دفعه ای برگشت و گفت پسر! تو عقل داری؟ من یک دفعه جا خوردم؛ چون فکر می کردم که الآن آقای مهدوی کنی خیلی من را تشویق و دعا می کند؛ اما وقتی چنین واکنشی را دیدم، یک دفعه شوکه شدم و گفتم برای چه حاج آقا؟ گفت همین دیروز رئیس جمهور و نخست وزیر شما را ترور و شهید کردند، بعد ما درگیر جنگ مسلحانه در داخل هستیم و در تهران هر روز دارد ترور انجام می شود، بعد تو آمدی می گویی 80 تا از بهترین و شجاع ترین بچه ...
لحظه به لحظه نفسگیر نجات نوزاد 6 روزه توسط اپراتور اورژانس / خانم قلندری از پشت تلفن معجزه کرد + عکس
و درخواست کمک کرد. تمام امیدم را از دست داده و به شدت خودم را باخته بودم. آن قدر که از شدت استرس دور خانه می دویدم و گریه می کردم. بعد از تماس با اورژانس همسرم گوشی را روی بلندگو گذاشت تا کارهایی را که کارشناس اورژانس توضیح می داد، انجام دهم. هرچه به پشت پسرم ضربه می زدم، اتفاقی نمی افتاد و کم کم بدنش شل شد. با تمام وجود می خواستم بچه ام را از پشت گوشی به خانم قلندری بدهم و بگویم شما را به خدا ...
24 ساعت هولناک ؛ روایتی تلخ از خانواده ای که 8 نفر از اعضای خانواده شان شهید شدند
همشهری آنلاین - فتانه احدی : پدر امیرعلی که در حادثه تروریستی کرمان همسر و دخترش به همراه 6نفر دیگر از عزیزانش را از دست داده، حالا تنها امیدش درمان هر چه زودتر پسربچه 13ساله اش و بازگشت او به خانه است. این مرد در گفت وگو با همشهری از روند درمان امیرعلی و داغ بزرگی می گوید که تروریست ها بر دل خانواده اش گذاشتند. حسین سلطانی نژاد توضیح می دهد: از همان سال اول که حاج قاسم شهید شد، با ...
تاکید شهدا در دست نوشته های خود بر شرکت در انتخابات
سردار عبدالفتاح اهوازیان کارشناس محور مقاومت و هم رمز شهید حاج قاسم سلیمانی در یادواره شهدای مدافع حرم بافق گفت: شهدا همواره به عنوان الگو هایی مهم به جامعه معرفی شده اند که با توجه به سخنان و رفتار آن ها می توان در اصلاح جامعه عملکردی پویا و مثبت داشت. او افزود: امروز فرقی ندارد اصطلاح طلب یا اصولگرا همه باید بعد از 45 سال از انقلاب نیز با همدلی و تعهد، دست در دست هم دهیم و در ...
گلوله ام به هدف نخورَد، آبروی جمهوری اسلامی می رود!
می گفت: به نظامی های سوری گفتم همان نقطه ای را که نمی توانید بزنید، همان جا را هدف قرار می دهیم! می خواستم اجرای آتش بکنم که توی دلم گفتم خدا کند به هدف بخورد. اگر نخورد آبروی جمهوری اسلامی می رود! به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات ، داستانی که می خوانید روایتی از احمدرضا بیضائی برادر شهید مدافع حرم محمودرضا بیضائی است که در کتاب تو شهید نمی شوی آمده: همیشه امور و فنون نظامی را ...
نقطه اوج سوختگان وصل با حاج قاسم سلیمانی شکل گرفت/ دوره جدید همایش ویژه غزه است
مقاومت یمن برگزار کردیم. سال 1396 اعلام کردیم می خواهیم برای حاج قاسم سلیمانی همایش بگیریم که با استقبال ویژه ای در زمینه شعر و داستان روبرو شد. کتاب های آن همایش چندین بار تجدید چاپ شدند. دو برنامه دیگر شخصیت محور هم داشتیم. سال 1398 مکتب حاج قاسم و بعد سید حسن نصرالله، که به دلیل کرونا این دو همایش با کمی تغییر همزمان، سال گذشته با یکدیگر برگزار شدند. حدادیان با اشاره به بیستمین همایش ...
روایت جدید شهادت کاپشن صورتی
. ناگهان صدای مهیبی آمد. آن زمان پدرم نبود و من که به خودم آمدم دیدم که هیچ کسی در موکب نیست. بعد از اینکه خودت را تنها دیدی، کجا رفتی و چه کاری انجام دادی؟ گوشی را از جیبم درآوردم و به پدرم زنگ زدم که جواب نداد. به سرعت در بین شلوغی و جمعیت مادرم را پیدا کردم. آنجا متوجه شدم که انفجار رخ داده. خیلی شلوغ شده بود. مادرم و عمه هایم هراسان بودند و بچه ها گریه می کردند. شما چند نفر بودید ...
زنان خانواده را به سمت انتخاب اصلح هدایت می کنند
دل می نشیند، بیانی که خانم دارد هیچ آقایی به گرد آن نمی رسد، نمونه آن خطبه حضرت زینب (س) است که این همه قرن گذشته و تا به الآن باقی مانده و اکنون هم همین طور است. این مدرس دانشگاه افزود: انتخابات مسئله ای اساسی است و می توان از منظر خانه به آن نگاه کرد، بچه ها به مادر انقلابی، به روز و ولایی نگاه می کنند، که بر سر دین خود با کسی شوخی ندارد و اول و آخر نگاه شان به مادر است، به مادر نگاه ...
مداحی که روز تولدش را در اردوی جهادی می گذراند!
آخر می خورد نگاه شما و شفاعت شما است. بعد قرار شد به مادرانمان سر بزنیم. اول به دست بوسی مادرش و سپس خدمت مادر من رفتیم. به هر دو مادر دسته گل و هدیه داد. هر سال، روز مادر را این گونه برگزار می کرد. وقتی به مادر ایشان سر زدیم تلویزیون روشن بود و جمعیت شلوغ مراسم حاج قاسم را نشان می داد. مادرش گفت: کاش ما هم می توانستیم برویم . تا این جمله را گفت همسرم گفت مادر! ساعت یک آماده باشید تا به ...
شرط شهید دریانی برای پوشیدن لباس نو
، خب به هدفت رسیدی. منزل بنایی داشتیم که کارتش گم شد. به من گفت تو کارتم را برداشتی؟ گفتم من به بچه هایم دروغ نمی گویم من برنداشتم. سال آخر دبیرستان قرار شد یک ماه برای امتحانات تعطیل کنند. خواست تا لااقل حالا که کارت گم شده اجازه بدهید به بسیج برود. تا وقتی اسلام پیروز نشود لباس نو نمی پوشم مادر تعریف کرد: عید نوروز آن سال جبهه بود. بعد سال تحویل به خانه آمد، دیدم سر زانوهایش پاره ...
طلاق منفورترین حلال خدا!
دی این است که خانم و آقا مشکلات خود را با بچه ها در میان نگذارند و پدر برای بچه همان مظهر قدرت و تکیه گاه بودن باشد و همین طور مادر امن ترین و مهربان ترین فرد زندگی کودک بماند. همین طور آقا و خانم بدانند که، چون فرزند دارند تا آخر عمر قرار است با هم در ارتباط باشند پس نباید به نحوی به هم آسیب بزنند که نتوانند در روی همدیگر نگاه کنند و نکته بسیار مهم تر این است مراقب باشند که مسئولیت های پدری و مادر ...
نام بلند عباس (ع)
بر زبانم آمد شعر مرحوم سید حسن حسینی بود، شعری که کامل ترین تعریف برای شکوه عباس است: به گونۀ ماه/ نامت زبانزد آسمان ها بود/ و پیمان برادری ات/ با جبل نور/، چون آیه های جهاد/ محکم تو آن راز رشیدی/ که روزی فرات/ بر لبت آورد/ و ساعتی بعد/ در باران متواتر پولاد/ بریده بریده/ افشا شدی/ و باد/ تو را با مشام خیمه گاه/ در میان نهاد/ و انتظار در بهت کودکانۀ حرم/ طولانی شد تو آن راز رشیدی/ که روزی فرات/ بر لبت آورد/ و کنار درک تو/ کوه از کمر شکست. ...
شهید مدافع حرمی که در سوریه عکس نمی گرفت
به گزارش مرور نیوز، یک هفته بعد از بازگشتش از سوریه ، به او گفتم ابراهیم، چرا یه چند تا عکس و فیلم از خودت تو سوریه نمیگیری برای یادگاری؟ سرش را پایین انداخت. و بعد از مکثی کوتاه گفت: داداش، نمیخوام بگم عکس بده، چون گاهی بعضی عکسها باعث ترویج کار خوب میشه. از خود منم گاهی با دوربین های امن تو سوریه عکس گرفتن، اما ما برای رضای خدا رفتیم دفاع از حرم حضرت زینب(ع) و اطاعت ولی ...
با 170 کیلومتر سرعت در نزدیکی داعشی ها رانندگی می کردم /سردار سلیمانی گفت سید تو اینطوری شهید شوی بهشت ...
می شود و می گوید: تو 4 روز است عمل کردی، برای چه آمدی اینجا؟! سیدرضی می گوید: مگر می شود شما بیایید و من نباشم؟! حاج قاسم می پرسد: حاج خانم و بچه ها از وضعیت شما خبر دارند؟ شهید موسوی می گوید: نه! سردار هم با ناراحتی می گوید: بابا تو دیگه کی هستی؟! یک خانه و ماشین برای آنها گرفتی فکر می کنی همه کار برایشان کردی؟ پایت اینطوری شده، آنها خبر ندارند؟! فکر نکن شهید شدی می ری بهشت! حق زن و بچه ات را ادا ...
مسجد جامع آستانه محور حرکت ضد رژیم شاهنشاهی بچه های انقلابی بود
انقلابی آموزش های عقیدتی سیاسی می آموختند و دیگر اساتید مانند ابوالحسن کریمی و قانع ، پدر شهید جواد معمری و دوستان دیگری که بعد از انقلاب در جنگ به درجه رفیع شهادت نایل آمدند می آمدند و مسایل روز را روشنگری و تبیین می کردند. وی با بیان اینکه، کسانی مانند شهید حمید تقوی یا دکتر بلوکی نقش بسزایی در جمع آوری بچه های انقلابی به تبعیت از امام داشتند تصریح کرد: در خود شهرستان آستانه اشرفیه و ...
زخم های شیرینی که از سوریه سوغات آوردم
.... به خانم گفتم: یا فاطمه زهرا(س)، دست من به هیچ جا بند نیست، جز اینکه دامن شما را بگیرم و از شما بخواهم کاری کنید پایم را قطع نکنند... از هوش رفتم و دیگر متوجه چیزی نشدم. معجزه حضرت زهرا(س) این رزمنده دفاع مقدس می افزاید: مدتی بعد که به هوش آمدم، نمی دانستم کجا هستم. از اطرافیان محلی که حضور داشتم را پرسیدم و گفتند بیمارستان شهید عارفیان ارومیه است. کم کم یادم آمد چه اتفا ...
دختری که شهادتش را از شهید آرمان علی وردی گرفت
فائزه و فاطمه خانم که 13سال دارد. با اینکه کودک بوده، اما خاطرات روز های جنگ را هنوز در ذهن دارد. مادر شهید فائزه رحیمی می گوید: ما چند خواهرو برادر بودیم. پدرم پاسدار بود و گاهی پیش می آمد که روز ها به خانه نمی آمد و مسئولیت های خانه بر دوش مادر بود. آن زمان رفاه چندانی هم نبود، اما مادر همه این سختی ها را به جان می خرید تا فکر پدر از اوضاع خانه راحت باشد. وقتی هم که پدر بعد از روز ها به خانه می ...
روایتی از شهید4 ساله ایرانی افغانستانی حادثه تروریستی کرمان
: جلوی بچه ها خودداری می کنم، ولی وقتی که تنها هستم من هم مثل خانمم فریاد می زنم، جیغ می کشم، گریه می کنم چند شب خانم و بچه ها خانه نبودند من هم راحت بودم. راحت می نشستم و یک دل سیر گریه می کردم. ولی وقتی که اینها هستند به روی خودم نمی آورم. بالأخره درد مادر سنگین تر است. من هم پدرم و دخترم را از دست دادم، اما خودم می دانم که درد مادرش سنگین تر است . اسم دخترم در حرم امام رضا (ع) انتخاب شد ...
سفره فروشی که سفره دار شد + فیلم
نان ده نفر را درمی آورد. ما توی خانه ده نفر هستیم. البته چندتا از خواهرهای ما عروس شده اند ولی با خواهرها و برادرزاده ها نزدیک 10 نفر هستیم. نعمت الله خرج همه خانواده را درمی آورد. خیلی سرش شلوغ بود. خیلی خسته بود. صبح از خانه بیرون می زد و کار می کرد، ظهر می آمد چند لقمه غذا می خورد و باز دوباره تا شب توی بازار سفره می فروخت . حسرت غذا خوردن دور یک سفره بهشتی! دوست دارم ...
ولادت امام حسین(ع) و روز پاسدار چه کتاب هایی هدیه بدهیم؟
آقا امام حسین(ع) بگیر! مردم دلسوز می خواهند نه آقا بالاسر! کتاب فصل رسیدن نوشته الهه آخرتی از انتشارات روایت فتح است. این اثر درباره زندگینامه داستانی شهید مدافع حرم هادی طارمی است. شهید طارمی حدود 16 سال پاسدار بود و سال ها در تیم حفاظتی سردار قاسم سلیمانی حضور داشت. این شهید در آستانه 40 سالگی به همراه چند نفر دیگر از جمله سردار قاسم سلیمانی، سردار سرتیپ پاسدار حسین ...
پاسداران؛ یاوران همیشگی مردم
الگو قراردادن پاسداران انقلاب اسلامی، پاسداران حرم اسلام شدند و اینک ترس بر دل دشمنان انداخته اند. جبهه مقاومت، ایثار و پاسداری واژه هایی هستند که با حاج قاسم گره خورده اند؛ پاسدار شهیدی که در وصیت نامه اش نوشت: خدایا! به عفو تو امید دارم خدای عزیز و ای خالق حکیم بی همتا! دستم خالی است و کوله پشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشه ای به امید ضیافتِ عفو و کرم تو می آیم. من توشه ای برنگرفته ام ...
اوایل انقلاب من را گرفتند و گفتند تو که ولیعهد را تمرین می دادی چرا او را نکشتی؟
گذشت نیم قرن دیگر قهرمان نشدیم؟ این را بگویم که انقلاب شد من را گرفتند و گفتند چرا ولیعهد را نکشتی؟ من کاره ای نبودم و مهاجرانی تصمیم می گرفت که بروم تمرین دهم. بعد من را گرفتند و گفتند چرا ولیعهد را نکشتی؟ گفتم مگر الکی است! بعد من را رها کردند و من هم مملکتم را ول کردم و رفتم که چندین سال از وطنم دور شدم. اما درباره سوال شما بگویم علت قهرمان نشدن ما برمی گردد به آدم هایی که این کاره ...
پای درختان زیتون را بخوانید
انفجاری آسمانی شد و به یاران شهیدش پیوست. در بخشی از این کتاب می خوانیم: هفته ها و ماه ها گذشت و سوزوسرمای اسفند سال 1366 از راه رسید. مدتی می شد فرشته و خانواده اش از یوسف آباد به شهرک شهدای گمنام ، در میدان شهید نامجو، اسباب کشی کرده بودند. ابراهیم و سعید در کلاس دوم دبستان درس می خواندند. یک روز که خانم معلم می خواست به کلاس بیاید، ناگهان صدایی مهیب همه جا را لرزاند! سر یکی ...
حاج قاسم سلیمانی، زنده ترین شرکت کننده راهپیمایی 22 بهمن+ تصاویر
فاش نیوز - در راهپیمایی 22 بهمن امسال نیز تصاویر حاج قاسم در دست راهپیمایان یکی از پرتکرارترین قاب های حمل کننده توسط مردم بود. به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، حماسه چهل و پنجمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی با راهپیمایی میلیونی مردم در سراسر کشور روز گذشته 22 بهمن در حالی برگزار شد که صحنه های بی نظیری از همدلی و وحدت مردم در تولد انقلاب اسلامی رقم خورد. اتفاقی که هر ساله پرشکوه تر از سال ...
چیزی فراتر از زن و بچه خوب از خدا خواستم!
خانه و با بچه ها بازی می کرد. در خانه ما را زدند. حسن لهردی بود. وارد منزل شد. وقتی چشمش به صحنه های عاطفی بین پدر و فرزندان افتاد، رو به ذبیح کرد و گفت: عامری جان! بهتره از این به بعد تو بمونی و به بچه هات برسی. تو دیگه نباید بری. من به جای تو می رم جبهه. این بچه ها پدر می خوان. اگه تو شهید بشی، این چهار تا بچه ... بیا و از رفتن بگذر. ذبیح گفت: خدا نعمت هاش رو بر من تمام ...
ویژه برنامه روز ولادت امام حسین (ع) در حرم مطهر رضوی برگزار شد
تا اینکه نوبت به پیامبر خاتم (ص) رسید که او پیام آور دین حق یعنی اسلام عزیز بود. بعد از پیامبر (ص) مسیر هدایت بسیار روشن است چرا که پرچم هدایت در دست فرزندان رسول اکرم (ص) قرار گرفت و امروز هم مهدی آل محمد (ص) طلایه دار این پرچم است. این کارشناس دینی افزود: حضرت مهدی (عج) که حجت خدا و آخرین ذخیره خدا برای هدایت بشر است در آخر الزمان ظهور می کند و ما چشم انتظار ظهور ایشان هستیم. همه ...
من مهندس انفجارات ارتش ایران هستم!
یکی از بچه های آنجا گفتم من مهندس انفجارات ارتش ایران هستم و یخش وا رفت و از من خواست به او آموزش بدهم. یک روز و نیم گشتیم تا مقر فرمانده ارتش بوسنی راگیر آوردیم. ازآن زمان به بعد برخی از دوستان بوسنیایی، اسم من را ژنرال عبدا...گذاشتند. تارسیدم،فرمانده ارتش احترامی نظامی اجرا کرد وگفت ژنرال عبدا...،من جا خوردم ولی گفتم بله من عبدا...هستم. بعد ها فهمیدم که دراین چند روز همه جا به هم ریخته بود و در ...
شهید شمیران نشینی که جبهه را به آمریکا ترجیح داد
تخریب را گذاشته بود برادر های فتیله بالا . هر وقت نیرو های تخریب را می دید می گفت: حاج عبدالله به شما نون نمی ده بخورید همه عابد و زاهد هستید. همیشه به بچه ها سفارش حاج عبدالله نوریان، فرمانده مهندسی رزمی و تخریب لشکر 10سیدالشهدا (ع)، را می کرد و می گفت: قدر حاج عبدالله رو بدونید. او سرور ما بچه رزمنده های شمرونه؛ از معرفت، تقوا، سواد و دلاوری. خیلی مواظبش باشید یکدفعه نپره... ...
بچه های خاک و درک مساله هویت برای مخاطب کودک
.... اکثر این کودکان در محیطی دور از خانواده و در شرایطی نامناسب رشد می کنند. از همان کودکی به کار گماشته می شوند و مورد آزار و شکنجه های جسمی و گاه جنسی قرار می گیرند. این کودکان بخشی از کودکان خیابانی و کار اند. کودکانی که ناچارند برای داشتن غذا و جایی گرم برای خوابیدن، روز و شب در خیابان ها کار کنند. گدایی کنند و گاه دست به ارتکاب جرایمی چون سرقت، خرید و فروش مواد و... بزنند. شاید مهم ترین ...