سایر منابع:
سایر خبرها
به یاد معلم شهید حاج ابراهیم همت
گل مالی بدنه شان استتار کرده بودیم، با این حال عراقی ها باز ما را دیدند. حسی به من گفت الان گلوله شلیک می شود روایت حاج محمدی از ادامه مسیر این گونه است: موتور حاج همت کشید بالا تا برود روی پد، من هم پشت سرشان رفتم، حسی به من گفت الان گلوله شلیک می شود، رو به حاج همت گفتم: حاجی، این یک تکه را، پر گازتر برو، در یک آن، از سمت محل استقرار آن تانک عراقی، گلوله ای شلیک و منفجر شد ...
ماجرای رزمندگانی که شب از سنگر خارج می شدند و بازنمی گشتند
اصابت خمپاره از ناحیه دست، کتف، پیشانی و سر مجروح و در عملیات والفجر 8، شیمیایی و به 70 درصد جانبازی نائل شده است. سمت راست شهید علی خوش لفظ و سمت چپ خلیل عزیزی فرمانده پادگان بخشنامه بنی صدر را پاره کرد عزیزی گفت: به فرمان امام خمینی (ره) رزمندگان برای شکستن حصر پاوه به این شهر اعزام می شدند. آن زمان من 12 ساله بودم، درسم زیاد خوب نبود و بعد از شرکت در امتحانات ...
شوشتری: هواداران استقلال خوزستان برگ برنده ما هستند
زدند و نمی خواهم به آن ورود کنم. وظیفه ماست که اکنون با تمرکز بالاتر به دنبال ادامه بازی ها باشیم و به هدف خودمان نزدیک شویم. وی ادامه داد: بازی سختی خواهد بود. استقلال صدرنشین لیگ است و مسلما کار سختی در این بازی پیش رو خواهیم داشت. اما اتفاق مثبت این است که همه بازیکنان و اعضای تیم با انگیزه و روحیه بالا مهیای این بازی هستند. این بازی می تواند کلید بازگشت ما به جدول باشد. عملکرد خوبی در ...
پسر جوان جلوی چشم نامزدش دست به قتل جوان تهرانی زد / اثر انگشتی که پس از 29 ماه قاتل را زمینگیر کرد
پیاده شده و به سمت ما آمدند. یکی از آنها در خودرو را باز کرد و یقه مرا گرفت و دیگری هم به سراغ مسعود رفت و در حالی که یقه مسعود در دستش بود او را از ماشین بیرون کشید. درگیری بالا گرفت و در این میان، آنها زخمی شده و ما هم سوار ماشین شده و فرار کردیم. مسعود را در نزدیکی خانه شان پیاده کردم و دیگر از او خبری ندارم. هویت جعلی مرد تیرانداز در ادامه بررسی ها، هویت مسعود شناسایی شد و ...
برزگر: پرسپولیس می تواند با اوسمار قهرمان شود؛ اورونوف و عبدالکریم تاثیرگذار هستند
بازیکنان تیمی بتوانند در مصاف های مستقیم، نفرات حریف را از پیش رو بردارند و تکنیک لازم را داشته باشند، آن تیم موفق می شود. اکنون پرسپولیس بازیکنانی دارد که با تکنیک هستند و موقعیت های زیادی ایجاد می کنند. پیشکسوت پرسپولیس درباره عملکرد اوسمار ویرا، عنوان کرد: در بازی اول نیم فصل دوم مقابل آلومینویم می توانستیم از شکست فرار کنیم که متاسفانه نشد. بعد از بازی هم گفتم باید به این تیم اعتماد ...
من با دروغ گفتن و آه وناله پول درمیارم
داشته باشم. از دادن پول امتناع کردم، خودرویم را در همان نزدیکی پارک کردم و از کودک خواستم که با من به مغازه بیاید تا برایش غذا بخرم اما همان طور که انتظارش را داشتم کودک از این کار خودداری و پیشنهاد من را رد کرد. * سپس به سمت خودروی یک زن و مرد جوان رفت و آن ها بلافاصله به آن کودک پول دادند. کاملا مشخص بود که او پول می خواهد و برای برآورده کردن خواسته اش به یک هیجان ابزاری یعنی آه و ناله ...
یادشان می کنیم تا یادمان کنند...
نفربر از جا کنده شده و بر روی دست آن رزمنده که در کنار نفربر به حالت درازکش بوده ، می افتد و ستوانیار دوم حسن امیری که بعدا با او آشنا شدم ، می خواست با جک خودرو، نفربر را از روی دست آن رزمنده بلند کند . به دلیل نرم بودن زمین و مقداری خاک که در آنجا ریخته شده بود دست آن نفر قطع نشده بود ولی منجر به له شدن دستش گردیده بود . به سمت ستاد گردان برای پیگیری حال همکارانم به راه افتادم . جناب امیری ...
رسوایی همسر مرد عقیم در جشن تعیین جنسیت| فیلم خیانت
.... ویدیو خیانت همسر مرد عقیم با فامیل در ادامه ویدیو مشاهده می شود که مرد عقیم بیچاره با افشای این رابطه پنهانی مراسم را ترک کرده و افراد فامیل که در جریان ماجرا قرار گرفتند به سمت مرد خیانت کار حمله کرده و با ضرب و شتم و پرتاب کیک او را مورد فحاشی قرار می دهند . ویدیو خیانت همسر مرد عقیم با فامیل را ببینید. ...
احمد عبادی و ماجرای سه تار ناصرالدین شاه
میرزا عبدا... هستید؟ گفتیم بله _شما منزلتان در کجا بود؟ گفتم که منزل سابق رو می فرمایید؟ گفت بله، گفتم منزل پدری ما در خیابان دوشان تپه، ایران فعلی، عین الدوله سابق گفت بله بله بله، خب این منزلتان بیرونی بود یا اندرونی؟ گفتم قربان هم بیرونی بود هم اندرونی. _بله بله درست... خب بفرمایید که بابا کجا ها مشق می داد؟ گفتم والا زمستان ها را یادم هست که در اتاق های بالا و تابستان ه ...
روایت مادرانه از زهرایی ترین فرمانده؛ خدا، شهید زیر دیپلم نمی خواهد!
برود انگار در میان هجوم خاطراتی که از جلوی چشمانش رژه می رود، دنبال خاطرات روزی می دود که محمدرضا عزم جبهه رفتن کرده بود، آن هم با صدایی که در تقلا برای نلرزیدن است: راضی بودم؟ نه؛ رضایت به چنین تصمیمی، کار راحتی نبود، از همان روزهای شروع جنگ پایش را در یک کفش کرده بود که به جبهه برود، اما به او می گفتم باید دیپلمت را بگیری، خدا شهید زیر دیپلم نمی خواهد، دو سالی به همین منوال گذشت تا ...
از این به بعد کامپیوتر استوک و قطعات کارکرده کامپیوتر رو از شهرکامپیوتر بخرید!
در این روزها به خاطر بالا رفتن قیمت ارز و با گرانتر شدن کامپیوترها و قطعات آکبند کامپیوتر افرادی که قصد تهیه کامپیوتر یا قطعات کامپیوتر رو دارند اقبال بیشتری به سمت بازار کامپیوترهای دست دوم نشون میدند. در این بین به دلیل وجود افراد سودجو در بازار کامپیوترهای استوک متاسفانه درصد زیادی از خریداران از خرید کامپیوتر استوک یا قطعات دست دوم کامپیوتر دل خوشی ندارند. در برخی موارد فروشندگان ...
تجاوز وحشیانه به 12 زن تبریزی در ساعت 8 صبح / مرد شیطان صفت اعدام شد
فرار را پیدا کرد و گریخت. سومین طعمه زن جوانی بود که قاضی پرونده گفت: ساعت 8 صبح روی تخت خوابیده بودم که ناگهان احساس خفگی کردم و وقتی چشمانم را باز کردم با مرد 28 ساله ای روبرو شدم که روی پاهایم نشسته بودو دستانش رو گردنم است. وی افزود: برای رهایی از چنگال این مرد شروع به دست و پا زدن کردم و توانستم او را روی زمین بیندازم و وقتی دید توانستم در برابرش مقابله کنم قبل از اینکه ...
جزییات جدید از ماجرای پاکبانی که از پل سقوط کرد| شهرداری می گوید پیگیر حق و حقوق الیاس محمدی است، اما او ...
کار شوم و به کارگر جوان تذکر بدهم که بی خیال سرقت شود. در همین گزارش به نقل از قاتل درباره جزئیات درگیری و شب حادثه هم آمده است: اگر متوجه می شدم که چنین کاری انجام نمی دادم. رفتم به سمت مقتول و گفتم سارقی؟ بعد با هم درگیر شدیم. هلش دادم که ناگهان از روی پل افتاد پایین. من هم فکر کردم که کار سرقت او را ناتمام گذاشته ام. بعد از حادثه سوار ماشینم شدم و رفتم. ظاهرا او از روی پل به پایین ...
رفح چطوری به قتلگاه مردم فلسطین تبدیل شد؟
جمعیت غزه در گوشه رینگ یا همان استان رفح بود و آن ها در یک قدمی فاجعه ای بزرگ تر تمام این روز ها قرار دارند. ساکنان رفح علاوه بر خطر جنگ با قطحی دست و پنجه نرم می کنند و تا این لحظه 16 کودک در رفح از گشنگی جان باختند و مابقی مردم در تلاشی جان فرسا برای بقا هستند. در حال حاضر حدود 1.5 میلیون نفر در رفح پناه گرفته اند و جایی برای فرار ندارند. مقامات سازمان ملل در مورد فجایع حمله به رفح ...
امیر سرتیپ شهید هوشنگ وحید دستجردی
وشحال شدند و گفتند بپرید پایین، ما شما را می گیریم! در حالی که آماده پریدن می شدم، یادم افتاد که من کنار شهید باهنر نشسته بودم. هراسان برگشتم به سمت اتاق تا بتوانم باهنر و رجایی را نجات دهم چراکه هر دو بزرگوار مظلوم بودند، اما هر قدر گشتم اثری از هیچ یک ندیدم و مجدد برگشتم و از پنجره بیرون پریدم و در راه پله افتادم!... در اثر همین اتفاق لگن، مچ دست و دنده های ایشان شکسته بود. شهید چهار روز در ...
به مناسبت 12 آذر که در تقویم به نام روز جهانی معلولان ثبت شده است
گفتم؟ می رفتم یقه شو می گرفتم می گفتم چرا به ما گفتی کج و کوله؟ گفتم سکوت کنم بهتره، گاهی وقتا سکوت تاثیر بیشتری داره، البته برای آدمی که معنای سکوت رو بفهمه و درکش کنه، اگه نه که کاری نمیشه کرد، بگذریم. داشتم در مورد دیروز حرف می زدم، 12 فروردین، روز جهانی معلولان، راستش من با ثبت روزهای سال به مناسبت های مختلف مخالفم، دلیل هم دارم برای این مخالفتم، من معتقدم که در این روزها که توی تقویم به نام ...
همسایه همیشگیِ حاج قاسم
...> گروه دیگری هم که در سمت راست آن ها کار می کردند با عراقی ها برخورد می کنند و به خاطر فرار از دست دشمن مجبور شده بودند که روی زمین غلت بزنند، اما نکته عجیب اینکه هیچ یک از مین ها منفجر نشده بود و بچه ها خود را سالم به خط خودی رساندند. قرار شد همان اول شب من و محمدحسین با همان گروه سمت راست که حدود صد متر با دشمن فاصله داشت بار دیگر به شناسایی برویم. این کاری بود که معمولاً ما در همه عملیات ...
روایت بمباران موفق 18 اردیبهشت 61 که به سقوط و اسارت ختم شد
می کند. گفتم حسین موتور آتش گرفته! بعد حالت ایجکت گرفتم! اهرم بین پاهایم را در دست نگه داشتم. به محض گرفتن این حالت، کاناپی تق! کنده شد! رفتم بالا و چیزی نفهمیدم * یعنی ردیفی زد. بله. وقتی زد به حسین گفتم ما را زدند. گفت بمب ها را رها کرده ام. مطمئن بودم رگبار خورده ایم. همین طور که در گردش بودیم، آفتاب می زد و سایه هواپیما را روی زمین می دیدم. دود از پشت مان راه افتاده بود. در آینه ...
وقتی مردم همه جوره برای انتخابات فداکاری کردند؛ از بخشیدن مهریه تا رانندگی افتخاری
سمت کیفش می رود برای درآوردن کرایه. گفتم: خوشحال شدم از هم صحبتی با شما. من، مسافرکشی نمی کنم و کرایه نمی گیرم، اما یک خواهش از شما دارم؛ و قبل از اینکه چیزی بگوید، ادامه دادم: امروز، این کار از دست من برای کمک به شما برمیومد. در مقابلش هیچ انتظاری از شما ندارم فقط ازتون درخواست می کنم به خاطر آینده بچه هامون، در انتخابات شرکت کنید. مادر جوان از شنیدن این حرف، خیلی جا خورد. با چشمان ...
ماجرای دستگیری دو زن جاسوس که فارسی بلد بودند
.... بعدا فهمیدم اصلا کارشان همین است؛ شنود بی سیم های ما. حاجی دستور داد اسیرشان کنیم. با چشمهای بهت زده ما را نگاه می کردند. از سرعت عمل ما متعجب مانده بودند که چطور سنگرها را یکی پس از دیگری تصرف می کردیم. به کمک بچه های دیگر که آنها هم از سمت های مختلف حمله کرده بودند، همان شب منطقه را گرفتیم. کسی باورش نمی شد توانسته باشیم همه منتطقه را به دست بگیریم اما من که در آن شب از همه به ...
15 ساعت زندگی کنار جسد شوهر؛ ماجرا چه بود؟
چه موضوعی با هم اختلاف داشتید؟ من دلم می خواست بچه دار شوم اما شوهرم راضی نمی شد. می گفتم سن و سال ما دارد بالا می رود و دلم می خواهد طعم مادر شدن را بچشم. من از شوهرم یک سال بزرگترم و هر سال که می گذشت احساس می کردم بیشتر از قبل دارم شانس مادر شدن را از دست می دهم. چرا شوهرت قبول نمی کرد بچه دار شوید؟ او بیماری اعصاب داشت و در سال های اخیر بیماری او خیلی شدید شده ...
20 دقیقه تعقیب و گریز برای دستگیری زوج سارق
پژو 405 مشکی رنگ با دو سرنشین خانم و آقا مشکوک شدند. مأموران اقدام به بررسی ابتدایی شماره پلاک خودروی پژو 405 کردند که در جریان آن مشخص شد خودرو سرقتی است. بنابراین مأموران به راننده دستور توقف دادند اما مرد جوان با مشاهده خودروی گشت پلیس آگاهی تهران با افزایش سرعت خودرو تصمیم به فرار گرفت. این فرد با سرعت بالا و انجام حرکات مارپیچ وخطرناک سعی در فرار از دست پلیس را داشت که عملیات تعقیب و ...
فرار از اسارت عراقی ها با نگاهی به فیلم شماره 10
توجه قرار گیرد؟ و نکته دیگر این که اساساً فرار چه جایگاهی در اندیشه و منطق رزمنده ی اسیر ایرانی در جنگ عراق علیه کشورمان داشته است. فیلم یا هر نمایشی از این دست (مثل تئاتر یا تله تئاتر) اساساً نمی تواند به عنوان یک منبع تاریخی شناخته شود و پیرو آن نمی توان در پژوهش های تاریخی به آن استناد کرد، چراکه منابع تاریخی اگرچه خودشان هم روایت و قرائتی از یک واقعیت تاریخی هستند، اما بعد از آن که در ...
سفارش حاج قاسم به چاپ چهارم رسید
، نیمه های شب، گلزار شهدا بودم. سر قبر یوسف الهی (که گفته بود تو شهید نمی شوم) نشسته بودم. تو حال و هوای خودم بودم. زیارت عاشورا میخوندم، دیدم یه صدای پا میاد توجه نکردم، صدای پا نزدیک شد. آرام دست گذاشت رو ی شانه ام. سر بلند کردم. سردار سلیمانی بود. گفت حسین، چطوری؟! آماده ای بری سوریه؟ گفتم من خیلی وقته آماده ام گفت پس کارهات رو بکن، یه روز گذشت که بهم خبر دادند برای رفتن آماده باشم. ...
اعدام برای قتل مرد جوان بخاطر یک فندک / اثر انگشت راز جنایت را فاش کرد
بروم و میوه بخرم. به همین خاطر در جیبم چاقو داشتم .می خواستم میوه را همان جا پوست بکنم و بخورم که مقتول که کارتون خواب بود را در خیابان دیدم .او از من فندک خواست. من او را هول دادم و گفتم اعصاب ندارم و بهتر است به سمتم نیاید. او یک پایپ در دست داشت که پایپ را بالا برد .من پایپ را از دستش گرفتم و با چاقو یک ضربه به گردنش زدم تا جلو نیاید .اما وقتی او خونین روی زمین افتاد ترسیدم و فرار کردم. ...
قاتل مرد نیکوکار در یک قدمی چوبه دار
متوقف کنند. هنگامی که مأموران برای بازرسی خودرو زن و مرد جوان را پیاده کردند، ناگهان با جسد مردی میانسال روی صندلی عقب رو به رو شدند که دست و پایش را بسته بودند. گزارش کشف جسد به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد و تیم جنایی راهی محل شدند. در ادامه بررسی ها، مشخص شد جسد متعلق به همان مرد نیکوکار است که ناپدید شده بود. با شروع تحقیقات مرد جوان که اعتیاد به مواد مخدر داشت گفت: من ...
مگه می شه؟! مگه داریم؟!
اگه می خوای با خنده بپری وسط جبهه، یه کتاب هست به اسم رفاقت به سبک تانک که آقای داوود امیریان نوشتن. انتشارات سوره مهر هم اون رو چاپ کرده. این کتاب صاف شما رو می بره وسط بساط خنده رزمنده ها. مخصوصا با تانکی که روی طرح جلدش تیر عاشقانه خورده. این کتاب 47 داستان کوتاه داره. داستان هایی که هم تجربه نویسنده کتابه و هم رزمنده های دیگه. اگه قراره بگید چه خبره بابا، 47 تا؟ باید بهتون بگم که کل این ...
مستندات جدید درباره کشتار بامداد پنجشنبه گذشته در غزه
توسط شرکت IMI SYSTEMS که قبلاً به عنوان شرکت صنایع نظامی اسرائیل شناخته می شد، تولید می شود. این مرکز افزود: شهادت های جدیدی درباره جزئیات آنچه در روز کشتار اتفاق افتاد را مستند کردیم که ثابت می کند تیراندازی نیرو های اسرائیلی به سمت غیرنظامیانی که در انتظار کمک بودند، مستقیماً حوالی ساعت 4:10 بامداد پنجشنبه 29 فوریه آغاز شد. دیده بان حقوق بشر اروپا-مدیترانه خاطرنشان کرد: نیروی ...
پیامک های مخصوص روز درختکاری + عکس
خواستم درخت باشم ، آینده ی خوبی در انتظارم بود سوزش تبر هایش بیشتر می شد که ناگهان چشمش به درخت دیگری افتاد ، او تنومند تر از من بود مرا بی رحمانه رها کرد با زخم هایم ، او را برد ... و من ماندم با زخمهایی که به من زده بود و من نه دیگر درخت بودم ، و نه میتوانستم تخته سیاه مدرسه ای باشم درخت را با قلب می کارند نه با دست ! ...