سایر منابع:
سایر خبرها
جزئیات تکان دهنده از محاکمه قاتل ستایش
، پا و دهانش را بسته و زیر رختخواب مخفی اش کردم. وی ادامه داد: با مخفی کردن او از خانه بیرون آمدم مادر ستایش مقابل منزل بود به من گفت دخترم را ندیدی من گفتم در پارک بازی می کرد.چند ساعت از این ماجرا می گذشت و ستایش زیر رختخواب ها بود. بعد از چند ساعت با سرقت گوشواره هایش او را با موتور به بیابان و اطراف کوهی بردم. قبلا برای شکار کبک به آنجا می رفتم. متهم افزود: آنجا لباس هایش ...
اعدام در ملأعام برای قاتل ستایش نی ریزی
...> قاضی پرسید: بعد از قتل چکار کردی؟ متهم گفت: بعد از آن به خانه برگشتم و دوباره سوار موتور شدم و به آباده رفتم. گوشواره را با خود به همراه داشتم، برای همین به اولین طلافروشی رفتم اما چون فاکتوری نداشتم، طلافروش طلاهایم را نخرید. در خیابان قدم می زدم که یکی از اعضای شورای محل را دیدم اما او هم مرد طلافروش را نمی شناخت. دوباره به همان طلافروشی رفتم. زن جوانی آنجا خانواده مرا شناخت اما من شناختی از وی ...
جنایت تلخ پس از پیامک های ناشناس
سایت خبری تحلیلی هنگام Hengamnews.com: دو برادر که به خاطر زن برادر بزرگترشان دست به جنایت زده بودند، در دادگاه کیفری استان تهران ابراز پشیمانی کردند. آنها درست پس از یک پیامک ناشناس چنین جنایتی را رقم زدند. چهارم آبان ماه سال گذشته، به ماموران پلیس ورامین خبر یک جنایت رسید. آنها بلافاصله موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و با حضور در محل حادثه به تحقیق در این باره پرداختند ...
درس بخشش در جاده روشن زندگی
های خودم تکیه کنم. وی ادامه داد: یک تصادف مسیر زندگی ام را تغییر داد و شاید اگر این اتفاق برای من نمی افتاد به همان روزهای تکراری که در زندگی داشتم ادامه می دادم. وارد 30 سالگی شده بودم و شغل آزاد داشتم. دو سالی بود که ازدواج کرده بودم و 10 ماهی بود که دخترم ساناز به دنیا آمده بود و شیرینی زندگی مان دو چندان شده بود. روز حادثه برای رفتن به شهرمان هیدج در تهران سوار بر خودروی مسافرکش شدم ...
گفت وگو با مادری که قاتل فرزندش را با شرط ترک اعتیاد بخشید
کرده بود: پسرم امیر (مقتول) قبلا اعتیاد داشت اما پاک شد. روز حادثه به درخواست پدر متهم، رفته بود خانه آنها، متهم را به کمپ ببرد و زندگی اش را نجات دهد، اما به دست او کشته شد. من تصمیم گرفتم مثل امیر رفتار کنم؛ اینکه یک زندگی را نجات دهم. حالا مادر مقتول، تنها با شرط ترک اعتیاد قاتل رضایت داده و متهم با به جاآوردن آن آزاد شده و با دختر مورد علاقه اش ازدواج کرده است. دادگاه کیفری استان تهران نیز او را ...
بازیکنی که به عشق پرسپولیس لژیونر نشد
شد از دوران کودکی با هم باشیم تا چهار ساعت قبل فوت هادی. * پس به جز برادر با هم دوست هم بودید؟ - واقعاً هیچ موقع بحث برادری نمی کردیم و دو دوست بودیم که سال ها کنار هم بودیم و کمتر پیش می آمد که حتی یک روز همدیگر را نبینیم یا تماس نداشته باشیم. * کدام یکی تان بازیگوش بودید؟ - باور کنید اخلاق مان یکی بود و هر کاری که من می کردم یا هادی از هم الگوبرداری می ...
حادثه ها
اداره پنجم پلیس آگاهی موفق به شناسایی مخفیگاه محسن.ی شدند. سرانجام روز 22 اردیبهشت با اطمینان از حضور متهم و با اخذ دستور قضائی اقدام به دستگیری وی کرده و در بازرسی از مخفیگاه او تعداد زیادی انواع ارز خارجی شامل دلار، یورو، روپیه، دینار و همچنین مقادیری طلا و جواهرات کشف شد. سرهنگ کارآگاه داوودفرد، معاون مبارزه با سرقت های خاص پلیس آگاهی تهران بزرگ با تأیید این خبر گفت: در ادامه تحقیقات، متهم به ...
جنایت در پی دریافت پیامک
کشاندند و کیوان را به قتل رساندند اما من موفق به فرار شدم. وقتی مأموران مردان جوان را بازداشت کردند آنها اتهام قتل را قبول کردند و جزئیات را شرح دادند. شاهین که متهم ردیف اول بود گفت: از طریق پیامکی متوجه شدم کیوان و دوستش فرهاد، در خانه برادر بزرگ ترم هستند؛ او طبقه بالای خانه ما زندگی می کرد. من هم عصبانی شدم، با آنها تماس گرفتم؛ به بیابان های قرچک کشاندمشان. موضوع را به آرشام، برادر کوچکم، گفتم و ...
متکلم باشید نه ساکت، متحرک باشید نه ساکن
دکتر ادوارد چرچیل از عاشقان ایران و به خصوص اصفهان بود و شاید هم علت کمک ایشان همین بود که من اصفهانی بودم. دکتر چرچیل در خانه اش یک موزه واقعی از صنایع دستی ایران به خصوص اصفهان داشت. این دوره شش سال طول کشید و برگشتم اصفهان به عنوان استادیار مشغول کار شدم. وقتی برگشتید مشکل سیاسی تان هم حل شده بود؟ نه حل نشده بود. چون من در امریکا فعالیت سیاسی داشتم و شاید بدتر هم شده ...
رازگشایی از پرونده قتل فجیع 3 عضو یک خانواده
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از خراسان، عقربه های ساعت از نیمه شب دوم خرداد عبور کرده بودند که ناگهان مرد 36ساله ای با فریادهای دلخراش خود، اهالی ساکن در خیابان حر41 مشهد را از منازلشان بیرون کشید. آن مرد که با دیدن پیکرهای خون آلود همسر و 2 دختر 3 و 6ساله اش وحشت زده شده بود، با چشمانی از حدقه در رفته و دستانی لرزان به بیرون از منزل 65متری خود رفت و در حالی که فریاد می کشید همسر و فرزندانم را کشتند! از همسایگان کمک خواست. لحظاتی بعد، اهالی محل با دیدن اجساد خونین ...
عامل جنایت گلابدره پای میز محاکمه
علیرضا در کنار یکدیگر قرار داشت و احتمال می رفت بر اثر دودگرفتگی جان باخته اند. قتل 3 عضو خانواده آتش نشانان با بررسی اجساد، متوجه آثار ضربه های چاقو روی بدن مادربزرگ و نوه شدند. آنها که احتمال می دادند جنایتی در خانه رخ داده، موضوع را به ماموران کلانتری 122 در بند اطلاع دادند. ماموران کلانتری پس از حضور در محل و بررسی صحنه اطمینان یافتند، حلیمه و علیرضا پنج ساله به قتل رسیده ...
قاتل ستایش نی ریزی به اعدام محکوم شد/گزارشی از جلسه محاکمه قاتل
شال و روسری دست و پاهایش را بستم و در زیر رختخواب ها قایم کردم . چند ساعت بعد که هوا رو به تاریکی رفت او را سوار بر موتور کردم و به سمت همان کوهی رفتم که در گذشته چندین مرتبه برای شکار کبک به آنجا رفته بودم . گودالی یک متری با دستانم کندم و لباس هایش را آتش زدم و ستایش را درون چاله انداختم . به خانه برگشتم غذایی خوردم و حمام رفتم و دوباره سوار موتور شدم و به آباده ...
قاتل باید هفته ای 3 سالمند را در حمام بشوید
و من چند ضربه چاقو به دستش زدم. وی افزود:خیلی ترسیده بودم وبه خانه یکی از دوستانم در اسلامشهر رفتم و آنجا پنهان شدم اما چند روز بعد تسلیم پلیس شدم. سعید در حالی که سرش ر ا پایین انداخته بود، گفت: از زندگی خسته شده و برای مرگ آماده بودم که مادر فرهاد شرط ترک همیشگی اعتیاد را مطرح کرد. من هم مواد مخدر را ترک کردم و با سپردن وثیقه آزاد شدم. قبل از این ماجرا با دختر جوانی آشنا ...
شرط مادر مقتول، قاتل را پاک کرد
دیگر از ما را نیز از ناحیه کتف مجروح کرد و پس از آن از خانه خارج و متواری شد. همزمان با آغاز اقدامات پلیسی چهار روز پس از جنایت، متهم با حضور در اداره دهم پلیس آگاهی خود را تسلیم پلیس کرد. این پسر در بازجویی ها به کارآگاهان گفت: آن روز اصلاً حالت طبیعی نداشتم و به دلیل مصرف مواد مخدر دچار توهم شده بودم. برای همین دست به جنایت زدم. با اعترافات این پسر جوان وی صحنه جنایت را هم ...
طناب دار برگردن قاتل 4 عضو خانواده
(چهارشنبه) روز اجرای حکم فرا رسید. من با وکالتی که از اعضای خانواده ام داشتم ساعت 5:30صبح راهی زندان رجایی شهر شدم و به این ترتیب قاتل برادرم به دار مجازات آویخته شد. قاتل خانواده همراه با این مرد، فردی که 4عضو خانواده ای را به قتل رسانده بود نیز به دار آویخته شد. پرونده این قتل عام خانوادگی از روز 23اردیبهشت 92با اعلام شکایت مردی در پلیس آگاهی استان تهران به جریان افتاد. او به ...
حوادث کوتاه از کشور
مددکاری زندان قزلحصار کرج گفت: زندانی محکوم به قصاص در این ندامتگاه به همت خیران آزاد شد. خیرالله باقی پور افزود: این مددجو در سال 90 متهم به قتل شد و حکم قصاص آن توسط شعبه 6 اجرای احکام دادگاه عمومی و انقلاب کرج صادر شده بود. وی اضافه کرد: واحد مددکاری این ندامتگاه با مشارکت 2 خیر توانستند با رضایت شاکی این متهم را آزاد کنند. باقی پور خاطرنشان کرد: سال گذشته نیز هفت مددجو توسط اداره ...
لاریجانی: نظر شورای حل اختلاف به شورای نگهبان نزدیک تر است/ نظر شورای نگهبان به بعد از انتخابات تسری نمی ...
... سبقه میانه روی باعث شد که عقاید مختلف کنار همدیگر بنشینند رییس مجلس در ادامه در پاسخ به سوال خبرنگار رادیو تهران مبنی بر این که دو کارماندگار شما در قوه مقننه و دو کار ماندگار که در مجلس انجام و همچنین در خصوص مشکلات شهر تهران گفت:البته با توجه به تعداد روزهایی که شما از فعالیت من یاد کردید نگران عاقبت خود شده ام. وی ادامه داد: در سال 91 که آغاز فعالیت مجلس نهم بود ...
پیامک ناشناس خبر از قتل می داد
به گزارش خبرنگار ما، چهارم آبان ماه سال گذشته بود که مأموران پلیس در شهرستان قرچک از ماجرای قتل پسری به نام بابک در حاشیه شهر با خبر شدند و دست به تحقیق زدند. بررسی ها نشان داد که بابک، نقاش ساختمان است که با ضربات چاقو هدف قرار گرفته و جان خود را از دست داده است. در تحقیقات بیشتر هم مشخص شد که عاملان حادثه دو برادر به نام های جمال و جلال هستند که بازداشت شدند. جمال گفت: قبل از حادثه متوجه شدم که ...
دهه شصت؛ زیستن در دامنه آتشفشان
61 ما قویا از جبهه و جنگ دفاع کردیم. من از سال 61 به بعد دیگر مسئله دار شدم و... توی زندان به بازجویی که داشت حرف می زد گفتم آقا تو ضدامپریالیسم بودن را از من یاد گرفته ای. یک نگاهی کرد و رفت. هنوز هم یک ضدامپریالیستم اساسا. نه ضدآمریکایی؛ ضدامپریالیستم. چون وقتی آمریکایی ها به مناسبات بین المللی وارد می شوند واقعا امپریالیستی عمل می کنند. این مناسبات قدرت در همه جای دنیا هست. این که با ...
فرهنگ در رسانه
، به بیان خاطره ای از اولین مواجهه خود با امام(ره) پرداخت و گفت: پدرم یک مغازه آرایشگاه کوچک در محله سیروس تهران داشت. هنگامی که کلاس دوم دبستان و در مغازه پدرم بودم، دیدم کتابی به همراه یک عکس از پشت یک ساعت قدیمی بزرگ افتاد و من چند لحظه کتاب را ورق زدم و دیدم که آن عکس مربوط به حضرت امام(ره) است و هیچ وقت این تصویر از ذهنم پاک نمی شود. پدرم گفت این کتاب یک رساله است و با امام(ره) در همین زمان آشنا ...
در تلگرام خواندم لشکر 25 کربلا در محاصره است+تصاویر
رفت مثل روز برایش روشن است، گمان کنم در این دو هفته آنقدر آن شب را با خود مرور کرده که ملکه ذهنش شده است: 15 فروردین، ساعت 11 شب تماس می گیرند و به او می گویند فوراً خودتان را به مقر لشکر 25 برسانید و قرار است به سوریه اعزام شوید، خانه آنها در بابل است و خانه ما در روستای هریکنده که تا بابل چند کیلومتری فاصله دارد، فرصت خداحافظی نداشت. رفت فرودگاه تهران و از آنجا تماس گرفت و گفت: ببخشید نتوانستم ...
انتقام مرگبار 2 برادر از یک دوست
برادرم به نام ریحانه دراین باره پرسیدیم او به گریه افتاد. چون امیر و ابوالفضل از دوستان صمیمی مان بودند با آنها در بیابان های قرچک قرار گذاشتیم وریحانه را هم با خود سر قرار بردیم. وقتی ریحانه از دیدن دو پسر جوان بار دیگر به گریه افتاد مطمئن شدیم ماجرا حقیقت دارد. من چاقو کشیدم و به سمت امیر و ابوالفضل حمله کردم. ابوالفضل فرار کرد اما امیر را با17ضربه چاقو کشتم و برادرم در قتل نقشی نداشت. ...
حجت الاسلام سید جلیل مرتضوی امام جمعه آمل شد(+بیوگرافی)
” گذاشتند. ********** در سال 1360 وارد حوزه علمیه مسجد هاشمی آمل شدم که زمان جنگ بود و با اشتیاق به اجرای دستورات ولی امر مسلمین حضرت امام خمینی رحمت الله علیه شدم برای آموزش به مدت 45 روز به اردوگاه رامسر اعزام شدم و از آنجا راهی جبهه های حق علیه باطل شدم.در مورد رفتن به جبهه و چگونگی عملیات و خیلی چیزهای دیگر با خدایم و امام معامله کرده ام و آن را ذخیره قبر قیامت خود می دانم ...
ترک اعتیاد؛ شرط بخشش قاتل
...، اما ناگهان او به طرف برادرم حمله ور شد و با چاقو ضربه ای به او زد. قصد کمک کردن به برادرم را داشتم که مرا نیز از ناحیه کتف مجروح و سپس از خانه فرار کرد. اعترافات متهم سرانجام 15 شهریور، متهم با حضور در اداره دهم پلیس آگاهی خود را تسلیم کرد. سعید در اعترافاتش و درخصوص روز جنایت به کارآگاهان گفت: به خاطر مصرف موادمخدر با پدرم دچار اختلاف شدید شدم. حدود دو شب ...
زباله گردی گزینه ای برای فرار از فقر
که تمام روز را به سطل های زباله داخل شهر سر می زند، از او درباره خانواده اش می پرسم و در جواب می گوید: مجبورم به خاطر مخارج مدرسه ام این کار را انجام دهم، پدرم چندین سال در زندان است و مادرم هم برای اینکه مخارج ما را بدهد در خانه های مردم کار می کند. وی می گوید، دو خواهر دارم و یک برادر که آنها از من کوچکتر هستند به پسر بچه های هم سن خودش با حسرت نگاه می کند و با آهی سرد می گوید: کودکی ...
مانی حقیقی: من روشن فکرم!
، در حالی که اصلا همین ها هستند که دارند قصه را شکل می دهند. صحبت همین جاست که شما برای ساختن قصه روی ساعت حواشی برایش تاکید می ورزید! آیا حواشی غلط است، اصلا نگویید حواشی. بگویم متن؟ اصلا شما نمی توانید این جا تقسیم بندی ای کنید، چون اصلا نمی دانید که چه چیز مهم است. وقتی می گویید حاشیه یعنی عنصر بی اهمیتی در گوش قاب که می تواند باشد و می تواند نباشد ...
تصاویری از خانواده بهرام رادان
کودکان را انجام دهند؛ این کار یک آستین بالا زدن و همتی را می طلبد که انشالله فردا روزی از اینکه این بچه ها دوباره می توانند به اجتماع برگردند لذت ببریم. رضا رادان و مهین دخت سهامی؛ با پدر و مادری که پسرشان ستاره سینمای ایران است ما پدربزرگ و مادربزرگ اینترنتی ایم! 40 سال است در همین خانه عمر می گذرانند. اینجا خانه ای قدیمی در محله زعفرانیه تهران است؛ اینجا همان خانه ایست که ...
گفت و گو با بستگان 2 کودک کشته شده به دست مادرشان
تنفسی به قتل رسانده است. معاون اجتماعی فرماندهی استان انتظامی همچنین ادامه داد: متهم بیش از 24 ساعت در بیمارستان کنگان در حال درمان بود، ولی صبح دوشنبه مرخص شد. او درباره مکان فعلی این متهم توضیح داد: متهم در اختیار دادستانی است و نیروی انتظامی مسئول پیگیری این ماجرا نیست. متهم هم اکنون در زندان خرموج بازداشت موقت است تا تکلیف پرونده اش مشخص شود. به هر حال متهم به قتل که هر دو کودک خود ...
هنرپیشه ای که از شهدا کسب اجازه کرد
خاطره ها را برای مردم ورق زدیم و همه چیز از لباس، فضاسازی ها، آکسسوار و داستان برای مردم حس نوستالژی داشت. انگار همانند این کاراکترها در خانه های مردم در دهه های گذشته وجود داشت و بارها مردم به من گفتند مثلا کاراکتر بهروز مانند دایی ما بوده است! یا خواهر احترام مانند عمه ما است. گروه تلاش بسیاری داشت و یک سال و 7 ماه فیلمبرداری به سختی اما شیرین انجام شد و در نهایت همه رنگ ها و کاراکترها در جای خودش ...
رازگشایی از جنایت اسرارآمیز طبقه 13
مقتول مرا به یک شرکت خصوصی معرفی کرد و من در آنجا مشغول به کار شدم. چند روز بعد اما مدیر شرکت با من تسویه حساب کرد و من دوباره بیکار شدم. به اصرار مقتول چند روزی به خانه شان رفتم تا اینکه شب جنایت او و همسرش به عروسی دعوت شدند و من همراهشان رفتم. وی ادامه داد: پیش از رفتن به عروسی برای تهیه شربت و قرص متادون به مطب پزشک رفتم اما با در بسته مواجه شدم. درحال بازگشت به خانه مقتول بودم ...