سایر منابع:
سایر خبرها
عشق عجیب علیرضا جهانبخش
پاسخ می دهد: زندگی ام در هلند خدا را شکر خیلی بهتر شده است. نسبت به شرایط فرهنگی و زندگی اکنون اوضاع بهتر است و من راضی ام. دو سال در NEC نایمخن برای من خوب گذشت که هم در شهر نایمخن و هم از نظر شرایط فوتبالی همه چیز خوب بود، اکنون هم که به AZ آلکمار آمده ام وضعیت خوب است و رفته رفته شرایطم بهتر هم می شود و خوشبختانه همین روند ادامه دارد. این مسائل خیلی روی فوتبال تأثیرگذار است و اگر شرایط زندگی خوب ...
انگیزه ام برای شرکت در نبرد سوریه از جنگ 22روزه غزه کلید خورد/ آزمون نسل ما همین جاست
کردیم که در این جبهه قرار بگیریم. چه سعادتی بالاتر از حفاظت از حرم اهل بیت(ع)؟ یا چه سعادتی بالاتر از این که در راستای تفکر حضرت امام(ره) با اسلام آمریکایی مقابله و حرکت کنیم؟ چه تفکری بالاتر از این که با عروسک های خیمه شب بازی صهیونیست و مشخصا اسرائیل مبارزه کنیم؟ پس تمام تلاشمان را کردیم که در این جبهه قرار بگیریم. هرچند که 4 سال به هر دری زدم نشد. اما بالاخره خودشان خواستند و توفیق شد تا بروم. ...
پیامک های دریافتی1395/03/25
مسئولین برسونید 3611...0917:لطفاً تو این شرایط اقتصادی یادی از کارخانه های راکد و نداشتن وثیقه برای گرفتن وام و نداشتن نقدینگی برای تولید هم یادی بفرمایید با تشکر صنعتگر با 36 سال 8596...0919: سلام عبدالایارمحمدی هستم دهستانه بوغداکندی از زنجان چرا یک دندانپزشک نمی فرستی درمانگاهه بوغداکندی چندسال است نامه دادیم از زنجان خبرنشد نزدیک4 هزار نفر بچه دندانش خراب شد به این موضوع ...
نگاهی به زندگی نامه بسیجی مخلص شهید حاج قاسم حسینیان
در جلسات شرکت می کرد . و به کمک محرومان در شهر و روستاهای اطراف می شتافت که سرانجام انقلاب به پیروزی رسید ولی او همچنان به هدف مقدس اهمیت میداد تا اینکه جنگ تحمیلی درگرفت و در تمام دوران جنگ و خدمت سربازی همیشه در جبهه و خط مقدم جبهه بود و با توجه به اینکه بارها آسیب دیده بود ولی هرگز شکایتی نداشت و مدام به جبهه میرفت و در سال 66 مشرف به حج شد و در آنجا هم دست از فعالیت خود بر نمی داشت و طبعا ...
سرنوشت شوم خانم نابغه ریاضی کشور
برایش رقم زده اند، باز گو کند: 16 ساله بودم، دختری چادری، درس خوان و مودب! سال اول دوران دبیرستان نفر دوم المپیاد ریاضی کشوری شدم! زندگی خوب و خوشی را کنار پدر و مادرم سپری می کردیم تا اون نامه سرنوشت ساز به دستم رسید و روزگارم را یک شبه از این رو به آن رو کرد. نامه را سه خواهر جوان از یکی از شهرستان های همجوار سمنان برایم نوشته بودند. آنها مرا خواهر خود می ...
حجت الاسلام و المسلمین شهید جلال افشار
، نبودم.انقلاب که پیروز شد، شدم یکی از عناصر اولیه کمیته دفاع شهری اصفهان. تقریبا شبانه روزی شده بود کارم. سپاه پاسداران که تشکیل شد به عضویت سپاه در اومدم. معلم اخلاق شدم و کارم بیشتر تدریس بود. مادرم همیشه می گفت: جلال خیلی دلم می خواد که تو رو تو لباس دامادی ببینم. خلاصه این اتفاق خیلی زود افتاد و به لطف خدا به سنت پیامبر (ص) عمل کردم و نتیجه این ازدواج شد دخترم، فائزه.جای شما خالی. یه روز تصمیم ...
گفتگو با مسعود پزشکیانِ محبوب
می گرفتم. البته نهج البلاغه هم در برخی مسجد درس می دادند که به آن جلسات می رفتم تا به تدریج یاد گرفتم و بعد خودم شروع به کار گروهی کردم و این مطالب را تکرار کردیم. در نهایت برخی از این قسمت ها را با بچه ها تکرار کردیم و هنگامی که با هم صحبت می کردیم از قسمت های مختلف قرآن و نهج البلاغه مصداق می آوردیم. در این شرایط وقتی وارد دانشگاه شدم، گروهی که از کلاس های نهج البلاغه و قرآن شکل گرفته بود را به ...
لغو معافیت ها و امیدهایی که ناامید شد!
. فردی در نظری جالب نوشته: خداحافظ معافیت خداحافظ ازدواج خداحافظ شغل سلام گرفتاری ، سلام در به دری ، سلام تاخیر در ازدواج ، و سلام به همه ی رزمندگان هشت سال دفاع مقدس از جمله پدرم امیدوارم که حال شما خوب باشد و من الله توفیق که البته باز هم با واکنش کسانی که مشمول آن طرح معافیت نمی شدند روبرو می شود. یکی از واکنش دهندگان می نویسد: دوست عزیز ناراحتیت رو درک میکنم . اما اگرم تایید میشد این ...
برایم دعا کن خدایم ببخشد!
گریخته از درگاهت که حال و خلوص این زائر آقا رو نداره... من رو هم در بخشش و آبرویی که داره سهیم کن! برگرفته از ترجمه جلد اول کتاب شریف عیون اخبارالرضا(ع) / ترجمه علی اکبر غفاری و حمیدرضا مستفید/ چاپ 1380/ صفحه 597 امام رضا(ع) از پدران بزرگوارش تا امیرمؤمنان علی(ع) روایت کرده و به نقلِ مولا از پیامبراکرم(ص)... که (پیش از رسیدن ماه رمضان ) در سخنانی برای گروه مردم، فرمود: (ادامه) ... به درگاه ...
درگیری خونین یک خواهر و برادر در پارتی شبانه
تهدید به سوی مادر گرفت و گفت: "شما دخالت نکن مادر! همین شما باعث شدی که این دخترچشم سفید، این قدر گستاخ و پررو باربیاد. یه نگاه به ساعت بنداز. آخه کدوم دختر درست و حسابی این موقع شب برمی گرده خونه؟ کفرم از حرفها و اولدوروم، بلدوروم کردن های فرهام درآمده بود. با خشم گفتم: "نگاه کن تو رو خدا، ببین کی داره از آبرو و حیثیّت حرف می زنه؛ آقا فرهامی که صد تا دوست دختر داره و تا حالا هر خلافی که ...
فرزندانم جایی در دعاهایم ندارند!
کسی به دیدن من نمی یاد. وقتی می بینم بعضی دوستام هر هفته ملاقاتی دارن یا بچه ها، نوه ها و حتی عروس و داماداشون بهشون زنگ می زنن درد بی کسی ام تشدید می شه...به خودم رجوع می کنم که چرا باید منی که زحمت بچه هام رو کشیدم حالا تو حسرت دیدنشون باشم... میان صحبتش می دوم و با این سوال که آیا از اینجا راضی هستید؟ بحث را عوض می کنم: من اینجا رو به خونه خودم ترجیح می دم. همه امکانات رو داره؛ از فضای سبز گرفته ...
طنز: مربیان تپه آرای برزیل
جلوی اراده ملت بزرگ برزیل را بگیرد. (هرچقدر باشه ما پولش رو میدیم، کل یورو چند؟) غلامعلی حدادعادل: با اختلافی بسیار جزئی شکست خوردیم. مسعود فراستی: یه سری از بچه پِروهای دَروس اومدن با یه گل هند تیم ما رو بردن. خب این برد مقواست. فکر می کنن بردن. در نیومده. ببین بهروز، ما به هدف خرس وسط رفته بودیم تو زمین ولی اونا ... فقط یه کم ... از خرس ... بهتر بازی می کردن. ...
ماری که دود شد
.) همیشه علی رغم سختی های زیادی که تحمل کرده بودم، یا مواقعی که خوشبختی را احساس می کردم، هرگز دو کاری را که پدرم توصیه کرده بود از یاد نبردم، اول اینکه نمازم را هیچ گاه فراموش و ترک نکردم، دوم هم شکرگزاری به درگاه خدا بود که هرگز، حتی در اوج سختی ها، آن را از یاد نبردم. نمی دانم، شاید خیلی خودخواه باشم، اما حسی ناخودآگاه به من می گوید در آن نیمه شب هفتم خرداد ماه سال 1385 که ...
هفت پلان از زندگی شهید اسحاقیان
شروع می شه؛ سومین شهید مدافع حرم شهر درچه....! عکس مهدی روی گوشیا دست به دست می شه و این دفعه همون لبخند همیشگیاش قرارتو می بره و اشکت رو جاری می کنه...! لبخندی که برای همیشه از دیدنش محروم شدیم. پلان آخر کربلا...! شب جمعه است و همه اومدند! همه شهدا، صلحا و اولیای خدا هستن! جمعشون جمع شده... شهید محمد باقر مداح هم هست. ولی آروم و قرار نداره! مثل کسی که قراره براش مهمون بیاد. مدام در ...
گفتگوی خواندنی با همسر شهید مدافع حرم صادق عدالت اکبری
خواستگاری آقا صادق کارشان را به من توضیح داده و گفته بود که ممکن است چندین ماه در مأموریت باشد. وقتی هم اتفاقات سوریه شروع شد، بی تابی اش شروع شد. در تمامی این مدت تلاش می کرد رضایتم را برای این سفر کسب کند. از سال گذشته هم پیگیر بود که به مأموریت سوریه اعزام شود. من پا به پای او در جریان کارهایش قرار می گرفتم و به نحوی قضیه رفتن به سوریه برایم عادی شده بود. اما این اواخر هر لحظه بودن با صادق برایم ...
روزنامه های دوشنبه
اعتماد به نقل از وزیر امور خارجه: واریز ماهانه 700 میلیون دلار به خزانه تهران- ایرنا- روزنامه اعتماد در شماره دوشنبه 24 خرداد در تیتر یک به نقل از محمدجواد ظریف نوشت: از زمانی که برجام و حتی قبل از آن توافق ژنو شروع به اجرایی شدن کرد یعنی از آذرماه سال 92 دست کشور برای دستیابی به منابع مالی خود باز شد، از این رو ماهیانه 700 میلیون دلار وارد خزانه کشور به صورت نقد شد البته در آن شرایط ...
بابام یادگاری از خون و جنگ و آتیشه
که - قلب او نو سوزونده مصلحت بعضی ها - پشت او نو شکونده برا بعضی آدما - بنده های آب و نون قبول کنین به خدا - بابام شده نردبون همون هایی که راه - دزدی رو خوب می دونن ما خون دادیم و اونها - عین زالو می مونن دشمنای انقلاب - ترسوهای بی پدر آهای غنیمت خورا - هش بابا، یواش تر ای که به این انقلاب - چسبیدی عین کنه خط و نشون می کشی - النگوهات نشکنه فکر نکن علی رو - ماها تنها می ذاریم ما اهل کوفه نیستیم - دخلتونو میاریم ...
عناوین روزنامه امروز + فال روزانه - فال حافظ سه شنبه 25/ خردادماه 1395
: به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است***بکش به غمزه که اینش سزای خویشتن است گرت ز دست برآید مراد خاطر ما***به دست باش که خیری به جای خویشتن است تعبیر: با هر کس طرح دوستی نریز که هر چه صدمه دیده ای از دوست بد بوده است. در عشق شکست خورده ای. اما همه چیز دوباره رو به راه می شود. عشق پاک و بی آلایشت را نصیب هر کسی نکن زیرا آنان ظاهر خوب و باطنی تیره دارند. در زمان احتیاج ...
ماه رمضان
شرمساری در شبهای ماه مبارک رمضان به زمین افکنده ایم و چشمانی است که در فراقتان بسان ابر باران در بهاران گریسته است... کاش در این رمضان لایق دیدار شویم سحری با نظر لطف تو بیدار شویم ... ای رب جلیل! به ما توفیق بده در ماه رمضانت ، ماه ظهور و دعا برای فرجش، پای در رکاب مولایمان امام زمان (ع) بگذاریم ، توفیق بده تا که با نامهای پاکت دست به دعا برداریم وآثار آن را در وجودمان نمایان گردان ...
طنز نوشته های کوتاه جدید و خنده دار
باز نمیشه ، مربوط به هتله ♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦ طنز نوشته های کوتاه ♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦ اگر ثواب زیاد میخواهید . اگر کلید بهشت را میخواهید. اگر دوست دارید حوریان بهشتی شما را در آغوش گرفته. اگر میخواهید در رحمت خدا بروی شما باز شود. . . . من را افطار دعوت کنید ♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦ طنز جدید ♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦ پدرم گفت: اگه کنترل مملکت دست ...
جهانبخش: عشق تک چرخ زدن با دوچرخه بودم!
: زندگی ام در هلند خدا را شکر خیلی بهتر شده است. نسبت به شرایط فرهنگی و زندگی اکنون اوضاع بهتر است و من راضی ام. دو سال در NEC نایمخن برای من خوب گذشت که هم در شهر نایمخن و هم از نظر شرایط فوتبالی همه چیز خوب بود، اکنون هم که به AZ آلکمار آمده ام وضعیت خوب است و رفته رفته شرایطم بهتر هم می شود و خوشبختانه همین روند ادامه دارد. این مسائل خیلی روی فوتبال تأثیرگذار است و اگر شرایط زندگی خوب باشد مطمئناً ...
احمدی نژاد بیاید اما تمام زندگی ام را می گذارم رای نیاورد
مرجان طباطبایی در مقدمه ی گفتگوی ایران آنلاین با محمدرضا خاتمی نوشت: دفتر کار سیاستمدار 57 ساله در بیمارستان امام خمینی(ره) محل گفت و گو با وی است. سید محمدرضا خاتمی، چهره سرشناس اصلاحات افزون بر سوابق سیاسی اش، ارتباط خویشاوندی با رئیس جمهوری اصلاحات و بیت امام خمینی (ره) بر معروفیت او افزوده است. با این موضوع با او به گفت و گو نشستیم که طی دو دهه اخیر زیر پوست جریان اصلاح ...
بهاره رهنما و خاطرات کودکی+ عکس
به گزارش افکارنیوز ، بهاره رهنما با به اشتراک گذاشتن این عکس دیگران را به تداعی خاطرات کودکی دعوت کرد و نوشت: کیا این کتاب ها رو یادشونه که وقتی بازشون میکردیم عکس هاش ایستاده می شد؟ امروز کلی کارت پستال همون مدلی دیدم ، دلم ریخت، یاد دنیای کودکانه خودم افتادم کتاب به اصطلاح سه بعدی من یک جلد زیبای خفته بود که با پری های بدجنسش همه از وسط کتاب مقوایی پا میشدن و ایستاده نگاهت میکردن و چقدر امروز خدا رو شکر کردم که از نسل بچه هایی هستم که با کناب داستان بزرگ شدم نه با بازی کامپیوتری و الان حتی بوی کاغد اون کتابا کافیه تا منو به روزهای خوب و دور ببره... ...
چطور با کودک درباره فقدان پدر حرف بزنیم؟
دیگری است که کودکان در مورد آن سوال دارند. والدین نباید از پاسخ دادن طفره بروند و متناسب سن شان به آنها پاسخ دهند. اگر کودکان پاسخ درست در این مورد دریافت نکنند از خیال پردازی استفاده می کنند که می تواند از نظر شخصیتی به کودک آسیب بزند. یکی از اتفاقاتی که ممکن است برای هر خانواده ای اتفاق بیفتد، از دست دادن پدر خانواده است. مرگ پدر، کودکان را بسته به سن و سالشان با مسائلی روبه رو می کند ...
شناسایی شهیدحرم از روی انگشترهایش
کردم خدا او را دوباره به من داده است. تابوتش را که بغل کردم انگار خودش را در آغوش می گرفتم. مادر شهید درباره این وصال بعد از یکسال و وداع همیشگی می گوید: انگار کور بودم. فقط انگار پیشانی اش را می توانستم ببینم و چیز دیگری را نمی توانستم ببینم. ولی هیچ چیز بدی ندیدم. همه اش پسرم بود. همیشه فکر می کردم اگر پیکرش را بیاورند سکته می کنم. هیچ وقت فکر نمی کردم بچه ام را زیر خاک کنند و من تحمل کنم. اما به ...
خیاطِ انقلابی که لباس شهادت برای خود دوخت + خاطرات و عکس
نورآباد (میدان فعلی جلوی بخشداری مرکزی ) تابلویی بزرگ نصب شده بود با این تیتر ” خدا ، شاه ، میهن" شهید یوسفوند که از وجود این تابلو همیشه در عذاب بود یک شب به میدان مربوطه رفته و علی رغم کنترل شدید نیروهای امنیتی تابلو را شکسته و از جا درمی آورد. چهلم شهدای تبریز در اوایل فروردین سال 57 جهت شرکت در مراسم چهلم شهدای تبریز که در مسجد اعظم قم برگزار گردید خود را به این شهر مقدس ...
قیامت را در خیابان 204 دیدم/ سر رکن آبادی معلوم نبود
و خدا لطف کرد و نمی دانم چه کسی مرا آورده اینجا و شروع کرد بچه ها را نام بردن و گفت چه کسانی مردند و من هم زیر دست و پا بودم و قریب به این مضامین. وی افزود: در این حال، دست چپم بقالی را دیدم که تعدادی پلیس هم در کنارش هستند. گفتم از آن مغازه آب بخریم. بقالی چند تا آب انداخت، گرفتیم و خوردیم. حوله و دمپایی خریدیم. آنها پول نداشتند اما من به اندازه کافی پول داشتم. یادم افتاد که به هنگام ...
ماجرای ترور بیولوژیکی نادر طالب زاده
...> طالب زاده: خلاصه اش این است. یک سال و نیم پیش به گروهی از لبنان برای راهپیمایی اربعین به عراق رفتم. که چمدان من را از هتلی که در نجف بودم از میان صد ها چمدان برداشتند و 5 الی 6 روز بعد در کربلا نصفه شب تحویلم دادند. لپ تاپ من را خالی و بررسی های کامل را انجام داده بودند. از همان روز که چمدان را تحویل گرفتم حالم بد شد اما متوجه این ماجرا نبودم. *اطلاعات لپ تاپم را کاملاً خالی کردند ...
کرمی: اینجا می گویند قهرمان مدال آور را عشق است/ چون عرق ملی دارم باید از گرسنگی بمیرم؟
.... به هر حال سال های زیادی در اردو بودم و خیلی فرصت نمی کردم که کنار خانواده باشم. * از تکواندوی ایران که فاصله نگرفته ای؟ من و تکواندو به هم عادت کرده ایم. مدت کوتاهی را به طور کامل استراحت کردم و امسال برای اولین بار در لیگ برتر در عرصه مربیگری فعالیتم را آغاز کردم. * از شرایط تکواندوی کشورمان خبر داری؟ خوشحالم از اینکه تکواندوی ایران توانسته در بخش ...
[E3 2016] پوشش زنده ی کنفرانس یوبی سافت در E3 2016
شروع نشده، ولی یوبی سافت الان گفت که می تونین برین مجانی Prince of Persia: Sands of Time رو واسه کامپیوتر دانلود کنین. امیرحسین میرزایی 1395/03/25 00:32 کنفرانس با آهنگ Queen شروع شد! امیرحسین میرزایی 1395/03/25 00:33 تصویرش رو هم متاسفانه نمی تونیم نشونتون بدیم! " آهنگ Don’t Stop Me Now از گروه Queen رو می شنویم. تصویرش رو هم ...