سایر منابع:
سایر خبرها
حاشیه های تلخ فقر؛ زنان و کودکان شب ها کابوس می بینند
مشهد شکل و شمایل محله شبیه خانه های پلکانی ماسوله است اما نابسامان و آلوده. پشت بام یک خانه حیاط خانه دیگری است، کوچه پس کوچه هایش تنگ است و باریک و شیب تندش نفست را بند می آورد. مهر گروه استان ها: درست نمی دانی از کجا باید شروع کنی، قلمت را چگونه بچرخانی و از کجا سخن بگویی چون هنوز هم گیج هستی و شاید باورت نمی شود. کمی سخت است که بپذیری درست در قسمتی از شهر تو، جایی که مردم ...
احمدی نژاد قدرت را به قوه مجریه برگرداند و دولتش دولت بود/به جعفرزاده گفتم حداقل در رسانه از لاریجانی ...
دولت را تشکیل داد که یک مجلس ناهماهنگ که چه عرض کنم، مجلسی در تعارض با ایده ها و برنامه هایش روی کار بود. طبیعی بود که آقای روحانی نتوانست ایده آل هایش را معرفی کند. مثلاً در ارتباط با وزارت ورزش 5-4 بار به مجلس رفت و در مورد وزارت علوم 3 یا 4 بار به مجلس رفت و خیلی از انتخاب ها هم انتخاب های ... **دو مجلس قبل برای احمدی نژاد خانه ی سبز بود #اگر صادقانه نگاه کنیم ...
شلیک اتفاقی باعث قتل شد
...، من حرفش را باور نکردم و با تلفن دوستم تماس گرفتم، دیدم تلفنش دست کامران است. آن طور که من متوجه شدم، وقتی کامران به خانه ساناز رفته و دوستم سجاد را آنجا دیده بود، با هم درگیر شده و کامران سجاد را با چاقو زده بود. کامران به من گفت در گاراژی که پاتوقش است منتظر من است؛ من هم ماشینی کرایه کردم و به آنجا رفتم. اسلحه داشتم، می خواستم کامران را بترسانم. وقتی وارد گاراژ شدم، دو تیر هوایی شلیک کردم ...
این روزها نفس خبرنگار در سینه حبس شده است
را بر زمین نمی گذارند . به خاطر نزدیک شدن به 17 مرداد روز خبرنگار مرا واداشت تا از قشری بنویسم که روزگار خود را به رغم مرارت ها و مشکلات با سلاح برنده قلم سپری کرده و همچون چراغی تابنده و راست قامت رسالت اصیل خود را به انجام می رساند. نمی خواهم بگویم نه تنها من بلکه بسیاری از همکاران بارها دیده ایم که مدتی می شد در جلسات خبری از او خبری نبود و هر وقت که سراغش را می گرفتی یا ...
شهید دهه هفتادی زمان و مکان شهادتش را می دانست
به عراق می روم و هنوز موضوع رفتن به سوریه آشکار نشده بود و حرف از عراق می زد که با داعشی ها در عراق می جنگم. تعیین محل دفن یکسال قبل از شهادت درباره محل دفنش هم، عاشورای 93 با هم به هیئت امامزاده علی اکبر چیذر رفتیم نزدیک ظهر محمدرضا با من تماس گرفت و گفت بیا بیرون امامزداه من رفتم او دست من را گرفت من را با خود به سمت حیاط امامزاده برد و دست راستش را بلند کرد و گفت وقتی من ...
شلیک مرگبار مرد طلافروش به پسر غریبه
ماجرا گفت: از سه سال قبل از این ماجرا با مهدی که پسر شروری بود اختلاف مالی داشتم.او بدهی اش را نمی داد و یکبار مرا به بهانه تسویه حساب به پاتوقش کشاند و مرا با چاقو زخمی کرد.می خواستم از او شکایت کنم اما دوستانم واسطه شدند و منصرف شدم. قصد داشتم مهدی را راضی کنم تا تسویه حساب کنیم اما او به خاطر شرکت در یک درگیری بازداشت شد و دوسال به زندان افتاد اما وقتی از زندان بازگشت من سراغش رفتم ولی این بار ...
لبخند دخترک سرطانی در بارگاه امام هشتم(ع)
نزد من امانت است. من بی زهرایم می میرم. این گونه مرا امتحان نکن. چرا که طاقت این امتحان را ندارم و...زهرا آهی کشید و گفت: همان موقع از پروردگار خواستم خیلی زود مرا بکشد تا مادرم که وضع مالی خوبی نداشت مجبور نشود برای فراهم کردن پول درمانم خودش را به زحمت بیندازد. دخترک ادامه داد: روزی در خانه نشسته بودیم و کولرمان نیز چند هفته ای بود در گرمای بیش از 50 درجه آبادان خراب شده بود و پول ...
نگاهی به تاریخ شفاهی نظام بانکی ایران
به خارج بود که شرط آن داشتن دیپلم ریاضی با معدل بالای 18 بود. پدرم یزدی بود اما خودم متولد مشهد هستم. در دبیرستان علوی که آن زمان ملی و مذهبی بود درس خواندم. سال 1345 به تهران آمدم که در کنکور شرکت کنم. هر دانشگاه کنکور جداگانه ای داشت و در کنکور بانک مرکزی دنبال شناسایی افراد با استعداد بودند. بانک مرکزی 7 نفر برای خودش و 7 نفر برای بانک ملی و 7 نفر برای سازمان برنامه و تعدادی را برای ارتش می ...
حمید رسایی: رفراندوم برای رابطه با آمریکا؟ موافقم! (1)
مدافع و طرفداران پروپاقرصی داریم هم منتقدان جدی داریم. موسیقی گوش می دهید؟ برای تان جدی است؟ - برایم جدی نیست. گوش می دهم. بچه ها جوان تر هستند و اگر من بخواهم سلیقه یا طبع خودم را تحمیل کنم نمی شود. بیشتر در مسافرت ها گوش می کنیم. به نظر شما الان سیستم اشکال دارد؟ آقای ناطق نوری چند روز پیش یک انتقادی از قوه قضاییه کردند و گفتند وقتی یک نفر می آید می گوید پرونده ام به ...
متفاوت ترین زنان قدرتمند سینما/عکس
ساندینو مورینو) با کار در یک گل خانه، هزینه های خانواده اش را تامین می کند. او از کار اخراج می شود و برای تامین هزینه های خانواده اش مجبور می شود، با عنوان حمل کننده مواد مخدر، هر بار 62 قرص کوکایین را ببلعد و به آمریکا ببرد. یک بار در نیویورک، همه چیز مثل همیشه پیش نمی رود. مارستون کارگردانی یک قسمت از مجموعه شش فوت زیر زمین و قسمت هفتم از مجموعه اتاق خبر را در سال 2012 میلادی برعهده داشت ...
باهنر: کاندیداتوری مجدد به صلاح احمدی نژاد نیست
دهم می توانست ممزوج شود. آن وقت خیلی خوب بود. اگر بخواهم مثال خانوادگی بزنم، چند وقت پیش دخترهای من می گفتند نمی شود در این مملکت همه دست به دست هم بدهیم یک رئیس جمهور انتخاب شود همان روز اول بگوید من نمی خواهم برای دور آینده کاندید شوم، ولی مملکت این چهار مشکل را دارد که من آنها را حل می کنم شما دور بعد به من رای ندهید؟! اما همه روسای جمهور و همه نماینده ها و همه شهردارها به ...
ما یک خانواده ایم
مادرم در حد توان برای کمک به نیازمندان انجام دهم . حمایت خانواده از من همسر و فرزندان فاطمه جهانی ازجمله حامی های او در کارش هستند که موجب می شود بیشتر از قبل فعالیت داشته باشد؛ همسرم در این زمینه کمک خیلی خوبی است؛ چه در بخش شخصی و چه در بخش اداری کارم. چون به هر حال کاری که من انجام می دهم ممکن است ماموریت خارج از شهر و خارج از ساعات اداری داشته باشد و او همیشه در این مورد ...
ماجرای وحشت 120 داعشی از 4 رزمنده پاکستانی
، اما من گفتم باید کاری کنیم که این منطقه را ر ها کنند و بروند. نعره و فریاد می زدند که مثلا ما را بترسانند. شرایط طوری بود که به خاطر کمبود مهمات تا کسی را نمی دیدیم، شلیک نمی کردیم. اما لطف و نصرت الهی بود که خیلی هایشان فرار کردند. چند نفرشان در گوشه ای از پایین تپه سنگر گرفته بودند. من رفتم طرفشان و با آن ها درگیر شدم. آنجا 5 تا تیر خوردم و به شدت مجروح شدم. هر لحظه با خودم می گفتم که الان دیگر ...
آزارجنسی دختر 19 ساله با رضایت پدر و مادرش برای ازدواج اجباری!
هم من را طرد کردند و مجبور شدم به خانه خودمان بروم. وقتی به خانه برگشتم پدرم کتکم زد و مادرم سرزنشم کرد. تصمیم گرفتم خودکشی کنم. مقداری قرص را با شکر مخلوط کردم و می خواستم بخورم اما پدرم به موقع متوجه شد و لیوان را از دستم گرفت. بعد از مدتی مجبور شدم با پسردایی ام ازدواج کنم. از ازدواج با او یک بچه معلول به دنیا آوردم. از زندگی خسته شده بودم تا اینکه یک روز به خانه پدری ام رفتم و مصطفی ...
خانواده من در شهرداری مسئولیتی ندارند/ هیچ پاداشی در این سه سال دریافت نکردم/ برخی از روز اول خواستار ...
جز تعداد محدودی که در اختیار راه و شهرسازی قرار دارد الباقی به دلیل اینکه آن محل دارای مالک بوده از زمره خانه های سازمانی خارج شده است . مالک توانست در گذشته با اقامه دعوا در مراجع قضایی عرصه را بنام خود بگیرد و اعیان املاک مستقر در آن محل در اختیار ره و شهرسازی قرار گرفت . به تعبیری بنده عرصه را از مالک خریدار کردم و اعیان را به قیمت روز از راه و شهرسازی خریداری کردم . اما بنده در این مدت حتی یک ...
حماسه آفرینی رزمندگان لرستان در عملیات مرصاد
جمهور نیز به جبهه می رود اوضاع به شدت حساس شده بود فهمیدم اوضاع جبهه ها خیلی وخیمه!! وجدانم به من نهیب می زد که ماندن عین نامردی است در شهر بمانم به سپاه ازنا رفتم دیدم در سپاه ازنا تعدادی مثل حاج آقا شیخ احمد علی محمودی و محمد کشاورز نیز می خواستند به خط بروند ولی از دستور اعزام خبری نبود !!! همان روز با وسیله های عبوری به شهرستان خرم آباد و پادگان قدس تیپ 57 ابوالفضل رفتیم ...
پلیس یک جوان افغان را درباره کشتار مونیخ بازداشت کرد
تیرانداز اصلی است علاقه زیادی داشت. آقای هایمبرگر افزود که پدر و مادر مهاجم همچنان در شوک هستند و فعلا امکان مصاحبه با آنها وجود ندارد. او همچنین گفت که پلیس مانیسفت آندرس برویک نروژی را در اتاق مهاجم در خانه پدر و مادرش پیدا نکرده است. آندرس برویک 5 سال پیش 77 نفر را در یک اردوی سیاسی کشت. مقام ها یک روز پیشتر امکان ارتباط او با برویک را که مطرح کرده بودند. حمله ...
گفت و گو با خانواده "تک تیرانداز" لشکر زینبیون
هدر نمی دهم. بیا ببین که من چطوری دشمن را هدف می گیرم؟ یک دفعه گفت آبجی بیا ببین من گلوله خورده ام. من گفتم چرا این طوری صحبت می کنی؟ گفت من وقتی جنگ می کنم و وقتی که دشمن را می کشم، در این میان امکان دارد که من هم شهید بشوم. آخرین تماس من با عدیل چند روز قبل از شهادتش بود. با یکدیگر صحبت می کردیم. سعی کرد که مرا از لحاظ روحی برای شهادتش آماده کند و بعد گفت: آبجی! بروید حرم حضرت معصومه ...
دیدار رهبری ادامه داشتن قدیر را برایم مجسم کرد/من سربازتون هستم آقا
دیدم که حتی حاضر نمی شدم لحظه ای پلک بزنم که نکند آن لحظه از دیدن ایشان محروم شوم. این بازیگر سینما با بیان اینکه حضرت آقا از خانم آبیار به خاطر ساخت فیلم شیار 143 تشکر کردند، افزود: بعد نگاهی به من کردند و پرسیدند ایشان را معرفی کنید که خودم جلو افتادم و گفتم آقا من سربازتون هستم که آقا تبسمی کردند. وی با بیان اینکه نیت کردم بودم انگشتری را که مزین به سنگ مرقد آقا امام حسین(ع ...
با از بین رفتن سنگ نوشته های شهدا، بخشی از تاریخ را از دست می دهیم/ امضای رضایت خانواده های شهدا را ...
مطالعات پژوهشی خود، کدام گلزارها بودند؟ البته اگر حاج بهزاد پروین قدس و آقای ناصر یاری نبودند، من شاید هرگز موفق به انجام تحقیق خود نمی شدم چون آنها قبل از شکل گیری طرح "ساماندهی مزار شهدا" و از بین رفتن سنگ نوشته ها، از تک تک مزار ها عکس گرفته بودند و من نمونه ای با عنوان 308 قطعه عکس سنگ نوشته در اختیار داشتم که دارای کیفیت عالی و قابل خوانش بودند. در واقع دیگر سنگ نوشته های شهید محمد باقر ...
زرینچه: آقای منصوریان از چی ناراحتی؟
خاطر ایشان قهر کردم و سال 74 هم وقتی با ذوب آهن قراردادی 10 میلیونی بسته بودم، آقای پورحیدری همراه با ناصر صرافان آمد منزل ما و گفت: جواد، کجا می خواهی بروی؟ اینجا خانه امثال شماست. باور کنید چک 10 میلیونی را پس دادم و کار به جایی رسید که برای پس دادن، استقلال تهدید کرد که در جام نقش جهان بازی نمی کند. آن وقت کلاً آن سال 750 هزار تومان از استقلال پول گرفتم! سال 70 هم گفتند کلی از کشاورز پول گرفته ...
قاتل و مقتول، کارتن خواب
دوستان معتادم رفت وآمد می کردم. حتی بارها آنها را نصیحت کرده بودم تا مواد را ترک کنند. هرگز فکر نمی کردم من هم معتاد شوم اما گاهی اوقات به اصرار آنها در قهوه خانه مواد مصرف می کردم. چند سال است مواد مصرف می کنی؟ تقریبا 16 سال؛ اما از وقتی شیشه مصرف کردم اوضاع بدتر شد. شغلم را از دست دادم و ناچار شدم خانه ام را بفروشم، به همین خاطر همسر و دو فرزندم مرا ترک کردند. از آنها ...
عشق سیاه درحلقه دار!
بنده ای برگزار شد به قضات دادگاه کیفری گفت: حدود ساعت یک بامداد به خانه ه (زن 24 ساله) رفتم. انگیزه ای برای قتل همسرش نداشتم، تا ساعت 3 بامداد داخل پذیرایی نزدیک آشپزخانه نشستم. وقتی م از خواب بیدار شد با دیدن من فریاد کشید من هم که ترسیده بودم چندین ضربه با چاقویی که همراهم بود بر بدنش وارد آوردم! و ... زن خیانتکار نیز در جلسات محاکمه گفت: وقتی دیدم همسرم با امید درگیر شده است من هم با ...
قلعه نویی: مدیران ما کار را برای میز می کنند
هنوزم من با حنیف صحبتی نکردم ولی گفته من یک روز همه حرفامو می زنم که شب اون بازی چه اتفاقاتی افتاده ولی یاد اون روزایی افتادم که تیمو لیگ سه همه گذاشتن رفتن. دو سال خونه ما بودن امیرآباد! دو سال خودم می بردمشون رستوران! یاد اون سالهایی افتادم که سیزدهم بودن، نهم بودن و من به خاطر استقلال قراردهای میلیاردی را رها کردم. یک آن تمام این چیزهارو جلو چشمم دیدم. شما دیدید همان روز خداوند خیلی چیزا رو ...
محیط بانانی که با ساچمه ها زندگی میکنند
مهتاب جودکی در روزنامه شهروند گزارشی تهیه کرده که در ادامه می خوانید: 2ماه و 19روز است که محیط بان علی آرامش فر روز و شب از درد 100 تیر ساچمه ای که به پایش خورده به خود می پیچد و معلوم نیست این پا دوباره برایش پا می شود یا نه. روز حادثه، در ارتفاعات1500متری دنا، گلوله از فاصله 3متری به پای راستش شلیک شد و خانه نشینش کرد. از آن روز او، همسر و چهار بچه اش آرامش ندارند. عشایر ...
گفتند فیلم، نه هنری است، نه تجربی
این کارگردان با ابراز خوشحالی از اکران فیلمش در گروه هنر و تجربه گفت: هرچند این فیلم هفت سال پیش ساخته شد و در این مدت هم توانست جوایز متعددی را در جشنواره های مختلف از آن خود کند، ولی با این همه نتوانست در زمان خودش و در کشور خودم اکران شود. با این همه خوشحالم که این فیلم بالاخره بعد از این همه مدت، فرصت اکران پیدا کرد.وی اضافه کرد: مسؤولان این گروه سینمایی از ما خواستند که فیلم را ارایه کنیم و ...
چوبه دار؛ فرجام قتل مردی که جسدش پیدا نشد
خانواده اش را می شناختم و با خودش هم بعد از بازگشتش به کشور آشنا شدم. رفت وآمد ما خیلی زیاد بود. از طریق خواهر پدرام به نام پونه شنیده بودم او مشکلات اخلاقی دارد اما فکر نمی کردم با همسرم چنین رفتاری کند تا اینکه یک روز به خانه آمدم و دیدم همسرم مریض شده و او را به بیمارستان برده اند. خیلی گریه می کرد. از او پرسیدم چه شده است، گفت پدرام به من تجاوز کرده، خیلی با خودم کلنجار رفتم تا پدرام را بکشم ...
تجاوز وحشیانه 4 پسر به دختر جوان پس از شب بله برون
دختر 19 ساله ای که لرزش دستانش کاملا مشهود بود مقابل کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشهد نشست و گفت: پدرام در محله ما زندگی می کرد و من هر روز صبح که به مدرسه می رفتم او را در نزدیکی منزلمان می دیدم که منتظر خروج من از خانه بود. آرام آرام با پدرام رابطه برقرار کردم او ظاهر خوبی داشت و خانواده اش نیز از وضعیت مالی مناسبی برخوردار بودند روابط عاشقانه من و پدرام هر روز بیشتر می شد آن ...
مراسم یادبود حمید سبزواری برگزار شد
دانست و گفت: صراحت لهجه و صداقت او در برخورد با همه حتی افراد نزدیک به خودش مشخص بود و ماندگاری او هم دقیقا به همین خاطر است اما متاسفانه دروغ حتی بین ریشوها هم مد شده است. بیایید حداقل صداقت و صراحت را از حمید یاد بگیریم. به گزارش ایسنا، غلامعلی حداد عادل رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به اصالت و خانواده حمید سبزواری بیان کرد: پدر بزرگ او شعر می گفت و در بین اقوام مادرش اش هم ...
روحانی دوردوم شکست میخورد/ هاشمی را آنچنان زدند تا پنچرکردند
آرمان پرس: مشروح کامل گفت وگو با باهنر را در ادامه بخوانید: -آقای مهندس دوران پسانمایندگی چگونه سپری می شود؟ من اگر بخواهم یک جمله بگویم هنوز خودم را پیدا نکردم. یک سری کارهای مانده معمولی از زمان مجلس دارم که آنها را جواب می دهم. بعضی از ارباب رجوع ها هم هستند. بد نیست بدانید من از سال 62 نماینده بافت بودم، تا سه سال قبل هم از بافت مراجعه داشتم متولد بافت هم نیستم اما هنوز ...