سایر منابع:
سایر خبرها
خالق هری پاتر، چگونه به این موفقیت رسید
...> وقتی جوان تر بودید دوست نداشتید نویسنده شوید؟ چرا، از زمانی که یادم می آید دوست داشتم نویسنده شوم. ادبیات انگلیسی همیشه محبوب ترین درس مدرسه برایم بود. همه مانده اند چرا من رفتم ادبیات فرانسه خواندم. وقتی شروع به نویسندگی کردید چند سالتان بود؟ و نام اولین کتابتان چه بود؟ شش ساله بودم که اولین داستانم را نوشتم. درباره خرگوشی بود که اسمش خرگوش بود. داستان خیلی تخیلی ...
مگر این مملکت وزیر ورزش ندارد؟!
که خودم تُرکم و با آقاسعید و خوش خبر، همشهری یا هم زبانم و راحتتان کنم. بگذار همین اول اعتراف کنم که هرگز در والیبال ایران هیچ کس به اندازه او تو دل برو و این همه قهار و قدرتمند در کار پاسوری نبوده که تین ایجرها (همان نوجوانان خودمان) چنین به پرستش اش رو بیاورند. همچنان که "دالایی لاما” موش و "هندوها” گاو می پرستند، من بسیاری را دیده ام که او را در حد یک بت سنگی پرستیده اند . او گاه چنان در میان ...
با خوردن این غذاها عاشق همسرتان می شوید
است آنها را با غلات و پروتئین ها جایگزین کنید، مثلا برای ناهار ساندویچ مرغ که با نان جو درست شده، میل کنید. اگر می خواهید عاشق بمانید اگر دل تان می خواهد احساس عاشقانه تان دوام بیاورد شاید این یکی برای شما عجیب باشد، اما اگر در حال تجربه یک عشق سوزان هستید و دوست دارید این لذت شیرین بیشتر همراه شما باشد، می توانید از غذاهایی استفاده کنید که در خود روی دارند ...
طلاق؛ سکانس آخر زندگی زوج بازیگر
، پیشنهاد شده بود در نقش اول یک فیلم سینمایی ظاهر شوند، نقش دختر و پسر جوانی که در مسیر یک داستان پر پیچ و خم عاشق هم می شوند. قرارداد بسته شد و آنها جلوی دوربین رفتند. هر دو تلاش کردند از این فرصت طلایی خوب استفاده کنند و به شخصیت های فیلمنامه جان تازه ای ببخشند. چند ماه بعد فیلم آماده شد ولی آنچنان که باید، در محافل هنری سر و صدا نکرد و در گیشه هم خوب نفروخت. ولی آن فیلم دستکم برای دختر و پسر جوان ...
ماجرای بشقاب پرنده ها در آسمان تهران
هوایی شاهرخی همدان (شهید نوژه فعلی) همه چیز آرام و ساکت بود. خلبان عزیزخانی آن شب هم مثل بقیه شب ها در آماده باشی ساکت و آرام به سر می برد که ناگهان آلارم وضعیت اضطراری به صدا درآمد. او به سرعت خودش را به هواپیما رساند و در حالی که می دوید، فکر کرد که باز هم باید شر یک مزاحم را از مرزهای ایران کم کند. اما این بار قضیه فرق می کرد؛ مزاحم هوایی نه تنها از مرزهای ایران رد شده بود بلکه ...
رضا عطاران و ویشکا آسایش، ترکیب جادویی سینما
بازی کنند و تجربه آن نقش برای من، کار متفاوتی بود که دوست داشتم انجام بدهم مثل خیلی از کارهای دیگر. البته سعی کردم اتفاق خوبی برای خودم و فیلم باشد. این مراقبت و حساسیت در کار را در مورد فیلمنامه هایی که به شما پیشنهاد می شود، لحاظ می کنید؟ عطاران: تمام کسانی که در این عرصه کار می کنند، سعی می کنند این مراقبت را داشته باشند ولی به هر حال همه چیز به این انتخاب باز نمی گردد بلکه ...
64 ساله است و شوری در سر دارد
هم انجام می داد. به راحتی درباره او می نوشتم اما وقتی کتاب طولانی تر شد، احساس کردم سختم شده. می خواستم واقع گرایی تمام صداهای اول شخصی را که ضبط کرده بودم به داستان بیاورم. وقتی مردم متوجه شدند من یک نویسنده یا روزنامه نگار هستم، دوست داشتند در مورد عاشق شدن، چطور زندگی کردن، اهمیت مذهب در زندگی شان، اهمیت سحرخیز بودن، صداقت با مشتری و این جور مسائل من را نصحیت کنند. آن ها در میان حرف ...
روزی که پرستوها عاشق برگشتند
نزدیک می نماید و پدر پیر شما را با دیدن شما شاد می فرماید. به همه عزیزان دربند اسلام سلام مرا برسانید. من از دعای خیر فراموشتان نمی کنم. خداحافظ شما باشد . درباره علاقه شدید آزادگان به امام راحل، می شنویم که: یک روز افسر عراقی از اسیر مجروحی که یک بسیجی پانزده ساله بود، پرسید: تو چه اندازه پدر و مادرت را دوست داری؟ گفت: به اندازه چشمانم. پرسید: خوب تو که بسیجی هستی، رهبرت خمینی را چه ...
راهیان قبله هفتم
فاصله گرفتن از خانواده، زندگی و کار و کاسبی به چه بهایی؟ برای یافتن پاسخ ها با یکی از قدیمی ترین کاروان های پیاده روی ایران همراه شدیم تا پرده از راز این عشق برداریم؛ کاروانی که در دهه کرامت به مشهد رسید اما پیش از روز میلاد امام رضا(ع) باید به بافق بازگردد چون مردم آنجا در انتظار جشن های بیت الرضای این شهرستان در شب میلاد حضرت رضا(ع) هستند. هر سال این کاروان به نام یکی از اهل بیت (ع) نامگذاری می ...
روزگار فیروزه ای نویسندگان
خانواده ای دنبالت می گردند... یک دفعه چهار نفر به طرفم آمدند؛ مادر و پدر، همراه دو پسرشان. مادر گفت: کیارش عاشق داستان های یک قل، دو قل شماست. چهار سال است آن را خریده و آن قدر خوانده که تمام کلمات آن را حفظ است و امروز که فهمیده شما به نیشابور آمده اید، آمده از شما امضا بگیرد. کیارش کتاب را به من داد تا امضا کنم. در صفحه ی اولش یادداشتی نوشته بود که برایم بسیار جالب بود. از ...
هشت مسابقه در تولد امام هشتم (ع)
پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی ریگ های بیابان تو را می شناسند ... اینک ای خوب، فصل غریبی سر آمد چون تمام غریبان تو را می شناسند کاش من هم عبور تو را دیده بودم کوچه های خراسان، تو را می شناسند کارت تبریکی از دوست قدیمی دوچرخه، مرسده عینی مسابقه ی دوم داستان 100 کلمه ای و کار را که کرد... این ...
تغییرچهره تابستانی سینما
پیدا کرده، اما وقتی آن را با فیلم های قبلی و چند میلیاردی این بازیگر محبوب مقایسه می کنیم، نتیجه امیدوارکننده ای نخواهیم گرفت. با این وضع به نظر می رسد زنگ خطر برای این چهره پولساز به صدا درآمده و آن اریکه گیشه، کمی ترک خورده و لغزان شده است. با این حال هنوز امکان بهبود شرایط برای این بازیگر و کارگردان خوب وجود دارد و عطاران حالاحالاها می تواند لحظات خوشی را برای مردم و سینماگران رقم بزند. درحالی ...
داستان مقاومت
کتاب را به همه ی بچه ها بدهم ... (1373/08/06) روز دوشنبه (1395/05/18) از این یادداشت رونمایی شد. انتشار یادداشت رهبر انقلاب اسلامی بر کتاب داستان تن تن و سندباد بهانه ای شد تا به موضوع ادبیّات کودک و نوجوان و مسائل مرتبط به این حوزه در نگاه و دیدگاه ایشان نگاهی دوباره بیاندازیم. نوشتاری که پیش روی مخاطب گرانقدر است حاصل مطالعه ی چهل گفتار از بیانات معظّمٌ له در موضوع ادبیّات کودک و ...
گرشا رضایی: موسیقی محلی و مقامی، بخشی از شخصیت موسیقایی من است
. *شما چندی پیش در برنامه ساعت 25 شبکه پنجم صدا و سیما اعلام کردید که در مسیر برگزاری کنسرت شما مشکلات زیادی داشتید. اما پس از آن برنامه برخی گفتند که گرشا رضایی مظلوم نمایی می کند و به این شکل می خواهد جلب توجه کند. اما دلیل بیان آن حرف ها و واقعیتش چه بود؟ گرشا رضایی هیچ وقت مظلوم نمایی نمی کند و از نگاه ترحم آمیز بیزار است و آن صحبت های من حقیقت بود. وقتی قرار است شخصی به یک بازار کار پول ...
زندگی متفاوت روحانی با یک دست!
] یادم هست یک شب دعای کمیل را در داخل رودخانه با بچه ها خواندم و به طرف سنگر ها برگشتم. نزدیک سنگر فرماندهی که رسیدم دیدم خودش تنهاست و صدای زمزمه ای از داخل سنگر می آید. وصدای زمزمه کمیلش از داخل سنگر می آید و در حال و هوای خاصی است. منم دیدم موقع خوبی برای شوخی است. رفتم پشت سرش و گفتم: اکبرآقا نمی خواهد آنقدر گردنت را پیش خدا کج کنی. تو اگر هزار سال هم گردن کج کنی گناهان کبیره تو بخشیده نمی ...
3400 روز اسارت با طعم شکنجه و دوری از وطن
عربی مسلط بودند و هم بنده، به راحتی متوجه زبان عربی بودم و تکلم می کردم. بازجویی ها شروع شد؛ قبل از بازجویی به محمد گفته بودم بگو ما از هنگ دهلران هستیم، از من سوال شد جزو کدام یگان هستید؟ گفتم هنگ دهلران، دوباره سوال کردند درجه فرمانده شما چیست؟گفتم سرهنگ 2 و اسمش احمدی است. از محمد سوال کرده بودند، اسم یگان و نام فرمانده را همچون من بیان کرده بود اما چون درجه فرمانده روی ...
ازدواج جنجالی دختر رضاشاه، از عشق آتشین تا متارکه
به خاطر چسبناک بودن انگشت هایش از باراک معذرت خواهی کرد: ببخشید که دستم مثل دست ماهی شده. باراک گفت: منظورت همون باله ماهیِ؟ آن ها ریز و بدون صدا خندیدند. هیلاری گفت که قطعا به زمان بیشتری نیاز دارد تا تمام این اتفاق را بهتر هضم کند. باراک سپس به پشتش تکیه داد و با صدایی آهسته گفت: اما من هنوز بهترین بخش داستان را به تو نگفته ام. من قصد دارم سازمان تروریستی خودم را راه بیندازم که اسمش هم داعش است ...
تحلیل مبانی وزمینه های یادداشت رهبرانقلاب برکتاب تن تن و سندباد
و تحمیلی، الگوی جالبی نمی شود. الگو را باید خودمان پیدا کنیم؛ یعنی در افق دیدمان نگاه کنیم و ببینیم از این همه چهره ای که در جلوِ چشممان می آید، کدام را بیشتر می پسندیم؛ طبعاً این الگوی ما می شود. من معتقدم که برای جوان مسلمان، بخصوص مسلمانی که با زندگی ائمّه و خاندان پیامبر و مسلمانان صدر اسلام آشنایی داشته باشد، پیدا کردن الگو مشکل نیست و الگو هم کم نیست. حالا خود شما خوشبختانه از حضرت زهرا ...
ویشکا آسایش: خیلی چیزها از رضا عطاران یاد گرفتم
آن طور که باید دیده نمی شود. خودتان زمانی که با فیلمنامه مواجه شدید، با این مسئله مشکلی نداشتید یا جذابیت نقش زن دراکولا تا حدی بود که می خواستید حتما این نقش را بازی کنید؟ نقش سوسن توی فیلمنامه از چیزی که الان شما در فیلم دراکولا می بینید بیشتر بود. الان کوتاه تر شده ولی از همان اول مشخص بود که دراکولا یک فیلم مردمحور است. یعنی وقتی داستان را می خواندیم، متوجه می شدیم با قصه مردانه ای روبه ...
فاصله زیاد دورهمی از خندوانه در نظرسنجی بانی فیلم
باید خنده دار نیست باید هیجان بده به برنامه یه چیزی مثل مسابقه استندآپ کمدی میتونه جون دوباره به خندوانه بده. در مورد دورهمی هم که دیگه استاد مدیریه دیگه سال ها تو تلوزیون بوده و میدونه مردم چی میخوان کسی که سریالایی مثل شب های برره و مزدهزار چهره و دوهزارچهره ساخته باید برنامه ای که واسه تلوزیون میسازه جذاب تر باشه و به مذاق مردم بیشتر خوش بیاد خلاصه داستان اینه که تجربه مهران ...
جواهرات بدلی، نقشه شوهر معتاد برای سرقت بی سر و صدای طلاهای زنش
گاوصندوق رفت، در را باز کرد، چند النگو برداشت و درست به همان اندازه النگوهای بدلی را جایگزین کرد، از نظر او هیچ فرقی میان این الگوها نبود و گمان می کرد همسرش تا مدتها متوجه نخواهد شد. چند الگو را در اولین طلافروشی به پول نقد تبدیل کرد و سراغ مرد موادفروش رفت. نه تنها بدهی قبلی را داد که مقدار زیادی هم مواد خرید و تازه باز هم برایش پول باقی ماند. عصر بود که زن به خانه برگشت، همان اول ...
نقد فیلم: قوی سیاه
رؤیا تنها در خیال از پس اش برمی آمد) تبدیل می شود و درون متناقض او را می کاود. چهره ی دوگانه ی ملکه ی پُرجلوه ی مشهورترین اثر چایکوفسکی، این جا به شکل تصویر مضاعفی از امیالِ سرکوب شده ی نینا درمی آید و فرصتی برای مرور تراژدی درونی او پدید می آورد؛ داستان کسی که می خواهد تجلّی توأمانِ خیر و شرّ در یک تنِ واحد باشد و قربانی کمال طلبی خویش می شود، یکی از درون مایه های اصلی ادبیاتِ گوتیک است. پس ...
فهرستی از اسامی اصیل ایرانی + معنا
: پرنده ای شکاری شاهیندخت : دخت شاهین شایسته : سزاوار ، لایق شباهنگ : بلبل ، ستاره کاروان کش شب بو : نام گلی است که شب هنگام باز می شود شبدیز: سیه فام ، سیه چرده ، نام اسب خسروپرویز شبنم : رطوبتی که شب هنگام روی گلها می نشیند شراره : گرمای سوزان ، عشق فراوان ، نامی کردی شرمین : شرمسار ، خجل شروین : یکی از سرداران معاصر شاپورذوالاکتاف ساسانی ...
نکات انتخاب اسم فرزند، بهترین نام
مورد نظر شما در سامانه موجود بود می توانید مطمئن باشید برای ثبت آن به مشکلی برنخواهید خورد اما در غیر این صورت راه درازی را در پیش دارید که البته برخی پدر و مادرها که دوست دارند متفاوت به نظر برسند، همه را به جان می خرند تا بچه شان یک اسم خاص داشته باشد! نام های عجیب و غریب! همان طور که از بررسی نام های لیست 50تایی متوجه شدید، ایرانی ها بیشتر نام های مذهبی روی فرزندان شان می گذارند ...
دری به روی دوست
دستهای لرزانم، دیگرتوانِ به صدا درآوردن این سازِ کهنه ی روی دیوار اتاقت را ندارند، اما نه جمال! تو اشتباه می کنی؛ پدرت باز هم می تواند با انگشتانش، تارهای این تنبور قدیمی را به لرزش درآورد و صدای عشق را به بالاترین نقطه کوه عظیم بیستون و به گوش شیرین و فرهاد عاشق برساند... پسرم! چند شب پیش، باز هم به سراغ آن نوشته ات رفتم، همان نوشته ناتمام قبل از اسارت که خیلی دوستش داشتی و می خواستی روی صحنه ...
ازدواج های فصلی بازیگران سینما +عکس
...! البته پیش از اینکه خبر جدایی آنها قطعی شود شایعاتی در گوشه و کنار فضاهای مجازی زمزمه می شد اما کمتر کسی باور می کرد این زوج که ظاهراً رابطه خوب و عاشقانه ای با هم دارند و پیش از یان قصه عشق و عاشقی شان شهره شهر شده بود به مرز جدایی برسند! بارها و بارها حمید گودرزی و ماندانا دانشور با هم عکس هایی را منتشر کرده بودند و در سایت های گوناگون از عشق و علاقه فراوان این دو به هم گفته شده بود اما ...
آغاز زندگی مشترک 114 زوج در خراسان شمالی
شاکری و محمود علی پور زوج جوانی بودند که در حالی که لبخند بر لبانشان بود درباره ازدواج گفتند: علت ازدواج بزرگواری خدای مهربان در همه لحظه ها است که ما را به آسمان خود نزدیک کرد. این را بگویم که هرگز با پول زیاد نمی شود ازدواج را شروع کرد با دست تهی هم می توان ازدواج سالم را آغاز کرد تا زندگی ساده بیان شود. نرگس حصاری به همراه همسرش زوج دیگری بودند که بیان کردند: به نظر ما علت مهم ترین ...
مدافع حرمی که به دعوت حضرت زینب (س) راهی سوریه شد
.... فیلم های دفاع مقدس زیاد می گرفت و با هم نگاه می کردیم . شهید جاوید یوسفی به دعوت حضرت زینب (س) راهی سوریه می شود، رضایی درباره خوابی که شهید جاوید یوسفی دیده بود، می گوید: منزل پدر جاوید بودیم. صبح که از خواب بیدار شد خیلی دگرگون بود و گفت خواب دیدم در قبر خوابیده بودم. قبرم تاریک بود و یک عقرب روی سینه ام راه می رفت خیلی ترسیده بودم تا اینکه خانمی نورانی آمد و قبرم روشن شد و گفته ...
3400 روز اسارت با طعم شکنجه و دوری از وطن
، به راحتی متوجه زبان عربی بودم و تکلم می کردم. بازجویی ها شروع شد؛ قبل از بازجویی به محمد گفته بودم بگو ما از هنگ دهلران هستیم، از من سوال شد جزو کدام یگان هستید؟ گفتم هنگ دهلران، دوباره سوال کردند درجه فرمانده شما چیست؟گفتم سرهنگ 2 و اسمش احمدی است. از محمد سوال کرده بودند، اسم یگان و نام فرمانده را همچون من بیان کرده بود اما چون درجه فرمانده روی بازویش بود همین تناقض ما را ...
چرا نویسندگان ایرانی کمتر از تخیل سود می برند؟
ابزارها در خلق و خلاقیت اثر داستانی به شمار می رود. به عنوان اولین سوال؛ نظر شما درباره میزان ضرورت این عنصر در داستان نویسی چیست؟ آیا تمام ژانرها به اندازه مساوی به تخیل نیاز دارند؟ مثلا رمان ها و داستان هایی که جنبه های تاریخی دارند را در قیاس با ژانرهای دیگر... شکروی: همینگوی هیچگاه تخیل جویس را نداشت و می دانست که ندارد، این بود که به سمت تجربه گرایی و عینیت رفت سنجابی ...