سایر منابع:
سایر خبرها
روایتی از ناگفته ها و خاطرات خواندنی یک آزاده خوزستانی
پذیرفتیم ولی اینکه امام از همه چیز آگاه بود گفت جام زهر ما احساس کوتاهی کردیم که مثلا نباید اسیر می شدیم و شاید ما نباید در بعضی از عملیات ها شکست می خوردیم و خیلی شایدهای دیگر. کی به وطن بازگشتید و لحظه ورود چه احساسی داشتید؟ در 24 شهریور 69 از بعقوبه ما را با اتوبوس به مرز خسروی آوردند که فکر می کنم آخرین اتوبوسی بود که از مرز زمینی به ایران برمی گشت. در نقطه صفر مرزی دستور ...
دلم برای آن روزها تنگ می شود
را به فرد جانباز نمی دهد که حتی برای لحظه ای از این افکار رها شود. دلتان برای اردوگاه تنگ شده؟ بله، بعضی از مواقع دلتنگ آن روزها می شوم. حتی بعد از آزادی یک بار به کربلا رفتم. اردوگاهی که ما بودیم ابتدا محل موتوری عراقی ها بود و بعد از جنگ مکانی برای اردوگاه اسرا شد. در بین بازجوها، بازجوی خوب هم داشتید؟ دلمان کم و بیش برای بازجوها هم تنگ شده، بازجوی خوب هم اگر بود شرایط به ...
یک شب بندری در کنار دانوب
. بچه ها در سالن ویژه هنرمندان بودند و دسترسی به اینترنت نداشتند بنابراین من مجبور شدم از یکی از برگزارکننده های فستیوال خواهش کنم که رسیدنم به محل فستیوال را به گروه اعلام کند. دقایقی بعد امین و حسین عزیز آمدند و همه با هم به سالن مخصوص هنرمندان رفتیم. در وصف خوشحالی ام از دیدن بچه های بندر در اتریش هیچ کلمه ای یاری ام نمی کند. سالن هنرمندان پر از خوراکی ها و نوشیدنی های مختلف بود و هر ...
سیاه چون فلوجه، تاریک چون داعش
کردند تا همه چیز در کنترل آنها قرار بگیرد. قیمت یک کیسه آرد در این دوره به 5/2میلیون دینار رسید درحالی که قیمت یک کیسه 50کیلویی برنج از مرز 800دلار هم فراتر رفته بود. ابتدا مردم شهر با تکیه بر دام های خود سعی کردند این مشکل را پشت سر بگذارند اما به دلیل مصادره اکثر آنها توسط عناصر گروه داعش، عملا چیزی برای خوردن مردم عادی باقی نماند. به گفته شیخ عثمان اکثر خانواده ها با خیس کردن نان خشک ...
نظیر عطر حیدر را هرگز نیافتم
نزد خود عطر دارد؟ که در این حال خبر شهادت حیدر را دادند. افسری بود که همیشه با اهانت بسیار زیادی به اسرا سرکشی می کرد، وقتی برای بردن پیکر حیدر آمد، زانو زد و بدن حیدر را که بوئید به عربی گفت: به خدا قسم این شهید، واقعی است. با وجود اینکه بدن حیدر کامل از کار افتاده بود اما لحظه شهادت دستش را روی سینه اش گذاشته بود و به امام حسین(ع) سلام داده بود. تابه حال به هر ...
آغوش باز وطن به روی بازگشت پرستوهای آزاده/ بازسازی لحظات خاطره انگیز ورود آزادگان در بروجرد
غذا برای روح بزرگ این آدم ها مفهومی ندارد چراکه در پرتو وصال روحشان هرگز به زنجیر اسارت خو نگرفته و لحظه ای پای اراده های آن ها در خدمت به میهن در سال های فراغ و جدایی سست نشد. گاه می گویند از ارزش ثانیه ها و لحظه هایی که تک تک آن ها را فقط همین آدم ها در دوران اسارت به شوق بوسیدن دوباره خاک وطن سپری کرده اند و بهای رزمندگی و تلاش برای حفظ آب وخاک ایران را در دوری و فراغ از خانواده خود ...
ماجرای بشقاب پرنده ها در آسمان تهران
(28 شهریور ماه 1355 شمسی) تهران – ایران ماجرا به 40 سال قبل برمی گردد، 28 شهریور سال 1355. آن سال ها کمتر ماموریتی به نیروی هوایی محول می شد هر شب فقط یک پایگاه هوایی در آماده باش به سر می برد، مگر آنکه هواپیمایی بی خبر وارد مرزهای ایران می شد. آن وقت فانتوم های نیروی هوایی ماموریت پیدا می کردند تا این پرنده های غیر قانونی را از مرزهای ایران بیرون کنند.اما آن شب با بقیه شب ها فرق داشت ...
پای صحبت های آزاده و جانباز میاندوآبی/ از هم سلولی با سید آزادگان تا انتظار برای بازگشت حاج احمد
به گزارش اروم نیوز به نقل از زرین خبر ، 26 مرداد در تقویم کشورمان یک روز خاص هست، روزی که مزین به نام آزادگان گشته و روز بازگشت آزادگان سرافزار به میهن اسلامی نام گرفته است. در این روزها بسیاری از چشمان منتظر، سرشار از اشک شوق دیدار با عزیزان خود شده و مردم ایران اسلامی میزبان فرزندان خود پس از سال ها اسارت در بند دشمن بعثی شده اند. شهرستان میاندوآب هم در دوران دفاع مقدس نقش ...
ناگفته هایی از سال های صبوری
سوالاتی می پرسیدند . تا دو روز در آن اردوگاه بودیم و بعد از آن با اتوبوس ما را به بغداد منتقل کردند. وارد اردوگاه که شدیم بعد از پیاده شدن از اتوبوس ها باید از داخل کانال سربازهای چماق به دست عبور می کردیم که بسیار وحشتناک بود. در این کانال شدت شکنجه به حدی بود که در هنگام عبور از آن تونل چهار نفر از اسرا شهید شدند. شب آن روز تعدادی از ما را جدا کردند و بردند و هنوز کسی از آنها ...
از اسارت در سومار تا فعالیت در جبهه اقتصاد مقاومتی
به بازگشت نداشتیم، یکی از سوله ها که اطراف آن تانک بود برای ما تدارک دیده شد، روز اول اسارت ما بدون آب و غذا سپری شد، برای اینکه به فرار فکر نکنیم، چشم بسته و دست بسته ما را به اردوگاه بردند، به دلیل شوکی که به بچه ها وارد شده بود به فکر فرار نیافتیدم. تا سه ماه مشکل آب و غذا داشتیم، آب و غذا را برای اعضای گروه می دادند، استنباط آنها این بود که گذشت و ایثار در بین رزمندگان وجود نداشت ...
روایت سینمای ایران از ورود آزادگان
به گزارش خبرگزاری برنا، پرواز از اردوگاه ، کیمیا ، پاتک ، بوی پیراهن یوسف ، قاصدک ، مردی شبیه باران ، معصوم ، یک قدم تا مرگ ، دست های خالی ، رنجر ، نفوذی ، اخراجی های 2 ، اتوبوس شب ، دوئل ، بیداری رویاها و خرس از جمله آثار سینمایی ساخته شده در رابطه با اسرا هستند که یا در آن دوربین به محل اسارت شان رفته و یا به تبعات این اتفاق و آزادی آن ها پرداخته است. پرواز از اردوگاه به کارگردانی ...
اسارت در 13 سالگی
به ایران بازگشتیم. استقبال مردم ایران خصوصا مردم مرزنشین خسروی کرمانشاه که خودشان به هر حال 8 سال در به در جنگ بودند بی نظیر بود. آنان پس از صلح به خانه هایشان برگشته بودند و با شور و شوق فراوان از اسرا استقبال کردند. همچنین مردم شهرستان کردکوی و بندر ترکمن که با پاهای برهنه به استقبال آمدند، منت بر ما گذاشتند و من همین جا از همه مردم خوب کشورم، زادگاهم و هم استانی های عزیزم تشکر می کنم ...
اسرا در دوران اسارت به هیچ چیز جز رضای خدا نمی اندیشیدند
پذیرش قطعنامه 598 می گذشت ولی اسرا پس از دو سال یعنی در شهریورماه 1369 به وطن بازگشتیم و اولین تصویر دل انگیزی که از لحظه ورود به میهنم در ذهنم به جای مانده است، تصویر امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله العالی) بود که از داخل اتوبوس در بلندی های مرز خسروی مشاهده کردم و یقین پیدا کردم به میهن اسلامی نزدیک تر می شویم. وی با اشاره به حال و هوای اسرا زمانی که پای خود را در میهن اسلامی شان قرار ...
حکایت سودای عشق و اسارت/سرگذشت 26 ماه شکنجه در زندان عراق
اسرا آمده اند. این افراد وارد اتاق صوت شدند و صدای یکی از آن ها از بلندگوهای اردوگاه پخش شد که گفت به نام خلق، من مهدی ابریشم چی هستم و برای نجات شما آمده ام مهدی ابریشم چی کی بود؟ معاون منافقان خلق بود. در همان لحظه اول بچه ها متوجه شدند که این فرد خائن بوده و باهدف فریب افکار اسرا به اردوگاه آمده است. ناگهان همه به طور یک نواخت با هر وسیله ای که در دست داش اند، بلندگوها را ...
وقتی خمینی کبیر، عصایش را بلند می کند
با پیروزی انقلاب اسلامی ابرقدرتهایی که ایران با همه منافع آن را از دست داده بودند با بسیج همه امکانات پیدا و پنهان خود دست به توطئه هایی بی نظیر برای به شکست کشاندن انقلاب اسلامی زدند. اولین منطقه ای که به دلیل ظلم و استضعاف به نظر آنان آماده پذیرش توطئه و فتنه و شورش بود منطقه کردستان بود. سیاستهای سازشکارانه دولت موقت با ضد انقلاب نیز مزید بر علت شد و زمینه جدایی کردستان را در تابستان 58 فراهم آورد. ...
بنیاد در آینه مطبوعات
آسایشگاه اسرا را با شلاق و لگد می زدند. وصیت نامه آزاده ای که شهید شد یادم می آید، یک بار به خاطر پاره شدن گوشه ای از روزنامه عرب زبان که تصویر منحوس صدام روی آن بود، به طور شدید و باور نکردنی رزمندگان را کتک زدند. این راهم بگویم که در اردوگاه های اسرا سربازهای عادی شان را نمی آوردند، همه نیرو های آموزش دیده بعثی بودند و خوب می دانستند چطور با شکنجه روحی و جسمی ذره ذره بچه ها را نابود کنند ...
برپایی کلاس قرآن در اسارت
؛ آرامش بخش دل شهید این برادر شهید بیان کرد: وقتی شهید ترکاشوند در بیمارستان بود و خبر شهادت دوستانش را می شنید با صوت زیبایی که داشت به زمزمه کردن آیات قرآن می پرداخت و آرام می گرفت. وقتی هم که در منزل بستری بود و اخبار شهید شدن ایرانی ها را می شنید، با صدای زیبا و بلندش قرآن قرائت می کرد و اشک می ریخت. شوق پرواز تاب از او برد این رزمنده اسلام در مورد زندگی بعد از ...
ماه عسل در جبهه
که بعثی های عراقی نه تنها قطره ای آب به بچه های ما نمی دادند، بلک با چوب هایی که در دست داشتند به لب های خشکیده و بدن خسته ی بچه ها می زدند، به طوری که اکثر رزمندگان، آثار زخم و خون را بر لبها و بدن هایشان مشهود بود. همچنین در مسیری که ما را با خودروهای ارتشی منتقل می کردند، به منطقه ای بد نام در عراق رسیدیم که بچه های ما را پیاده کرده و بدلیل این که اکثراً زخمی و بی حال بودند، همه روی ...
از خبر رحلت امام خمینی تا دور چرخاندن اسرا در شهر بصره
دوران اسارت متحمل شدند. * لباس تن به عنوان فرش زیر پا و پتوی روی سر وی با بیان اینکه مشکلات بهداشتی و انواع آلودگی در این پادگان ها بیداد می کرد، افزود: پس از نوروز سال 66 مرا به اردوگاه 11 در منطقه استان صلاح الدین و شهر تکریت عراق منتقل کرده و تا روز آزادی یعنی پنجم شهریور سال 69 در همین پادگان ماندگار شدیم. * شنیدن خبر رحلت امام و داغدار شدن اردوگاه اسرا ...
وعده ای که زنده یاد ابوترابی به اسرا داد
.... گریه می کردند و از سوار شدن به اتوبوس ها امتناع می کردند. اینجا بود که سید علی اکبر ابوترابی به آنها دلداری می داد و گفت: آقا جون چرا ناراحتید؟ خوشحال باشید شما بر می گردید ایران. اگر دیدید ده سال سجده کردم، اگر نماز خواندم و دعا کردم. آرزویم این بود که این لحظه را ببینم. من ده سال دعا کردم که اسرا آزاد شوند. دست خدا به همراهتان. موفق باشید. من به آرزویم رسیده ام. این هم درسی از ...
آزادگان؛ قهرمانان ایستادگی و مقاومت
مقدس درباره چگونگی آزادی اسرای ایرانی، یادآور شد: پس از اینکه آتش بس اعلام و قطعنامه امضاء شد، دو طرف به توافق رسیدند و تبادل اسراء صورت پذیرفت. من جزو آخرین گروه اعزامی از اردوگاه عراق برای ایران بودم که با وجود سخت گیری های مختلف دشمن با زیرکی توانستم لباس دوران اسارتم را با خود بیاورم و آن را هر سال در شب های قدر می پوشم و شب زنده داری می کنم تا همواره دوران اسارت، سختی های آن و بازگشت دوباره به ...
پرواز 747 به مقصد میهن
نوبت به من رسید تا راه بازگشت به میهن را در پیش بگیرم، 5 ساعت در اتوبوس بدون هیچ آب و غذایی به فرودگاه بغداد رسیدیم، وضعیت آنجا نیز چندان مناسب نبود چراکه فرودگاه در دست تعمیرات بود و هیچ امکاناتی نداشت؛ همگی به شدت خسته و تشنه بودند اما زمانی که هواپیمایی 747 ایران با آن پرچم سه رنگ کشور عزیزمان رو به روی چشمان اسرا عشوه گری کرد، خستگی ، تشنگی و گرسنگی فراموش شد. ساعت، 7:15 دقیقه صبح ...
روایت انتظار و اسپند و اسارت در سینمای دفاع مقدس
رزمنده اسیر شده در جنگ به خوبی نشان داد می شود پدری که میداند با وجود دفن جنازه پسرش وی هنوز زنده است و امید به بازگشت دارد. با ورود اسرا به ایران پسر غفور (علی نصیریان) در میان اسرا شناسایی میشود. اوج فیلم لحظه دیدار پدر و پسر و در آغوش کشیدن یکدیگر است. این فیلم اگرچه مشخصا به سرگذشت اسرا نپرداخته ولی توانسته به خوبی خانواده های درگیر موضوع اسارت را به تصویر بکشد. نفوذی ...
آزادگان سرمایه های ارزشمند نظام و انقلاب هستند
عبدالمحمد زاهدی در آیین گرامیداشت سالروز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی در سنندج افزود: 26 مرداد یکی از شادترین روزهای تاریخ کشور ما به شمار می رود و در این روز بسیاری از فرزندان این مرز و بوم پس از مدت های طولانی حضور در جبهه های دفاع از میهن اسلامی و تحمل سختی ها وصدمه های فراوان از رژیم بعثی به میهن اسلامی بازگشتند وی گفت: مردم کردستان بر خلاف مردم بقیه استان های مرزی غرب و جنوب غربی کشور ...
مرحوم ابوترابی موجب تلطیف فضای اردوگاههای بعثی شده بود
را بازگو کردند. فرج الله فصیحی رامندی در این مراسم با ذکر خاطراتی از مرحوم ابوترابی سید آزادگان گفت: استقبال باشکوه مردم ازبازگشت آزادگان به حدی بود که همه ما را غافلگیر کرد و اشک شوق بر دیدگان همه اسرا جاری ساخت. رئیس شورای اسلامی شهر قزوین تصریح کرد: حضور مرحوم ابوترابی در اردوگاههای بعثی موجب شده بود تا حتی شکنجه گران و بعثی ها تحت تاثیر قرار گرفته و تغییر رفتار دهند. ...
"فاش نیوز" در جمع آزادگان مفقودالاثر
نشان ندهید که برای دوستان بعدی که قرار است آزاد شود، مشکلی پیش نیاید. شما در حال حاضر در خاک عراق هستید. اجازه بدهید زمانی که وارد خاک جمهوری اسلامی ایران شدید، آن وقت عکس ها را روی سینه هایتان نصب کنید. ما هم قبول کردیم و زمانی که از مرز رد شدیم شب بود. اتوبوس ها ترمزها را کشیدند و همه 1000نفر پیاده شدیم و سجده شکر به جا آوردیم وخاک وطن را بوسیدیم. فاش نیوز: و اما خاطره بعدی: خاطرم هست ...
آزادگانی که در خانه دشمن سرود آزادی خواندند
را به نحوی حل می کرد و آزادگان را از مشکلات نجات می دادند و عراقی ها آن آرامشی که بعد از آن مشکلاتی که برای خود آنها به وجود آمد نجات داد. قاسم کرمی : آزاده 3 سال در عراق: ما در چند عملیات شرکت کردیم و در یکی از عملیاتی ها به اسارت در آمدم همه اسرای زحمت کشیدند . منافقان آمدند در بین اسرا و از آنها خواستند که به آنها بپیوندند ولی بچه ها قبول نکردند و آنها را تمسخر کردند هر ...
روز بازگشت، اشک و بوسه بر خاک وطن
26 و 27 مرداد سال 69؛ همان روزهایی که خاک ایران پذیرای اولین گروه آزادگان جنگ 8 ساله تحمیلی بود. درست چنین روزی بود، 26 مرداد سال 1369. اولین گروه آزادگان ایرانی پس تحمل سال ها اسارت و رنج در زندان های رژیم بعث عراق سرانجام پا به خاک میهن گذاشتند. اشک شوق و بوسه بر خاک ایران اولین تصویر ثبت شده از آزادگان سر افراز میهن مان است. آنان که از چند نقطه مرزی با تشریفات وارد کشور ...
قصه گفتن بلد نیستیم
مقرّبان دربار و یکی از ملتزمین رکاب بود می نوشت که همه در وصف دلاوری ها و جنگاوری های فلان پادشاه و فلان سالار بود. اما بیهقی می خواهد به قول خودش دادِ تاریخ را بدهد و گِردِ زَوایا و خَبایا بگردد تا هیچ چیز از احوال پوشیده نمانَد. و به همین دلیل است که می بینیم تصویری که از قهرمان داستانش امیرمسعود به دست می دهد، یک تصویر کاملا رئالیستی و روشن و شفاف و باورکردنی است. هم دلاوری ها و تجلی هوش و ذکاوت و ...
تمام اسرای دفاع مقدس از یک جنس نبودند/ گروه های تلگرامی باعث شده آزادگان به هم نزدیک تر شوند
راجع به شخصیت منفی صحبت می کنم، نامش را تغییر می دهم تا آسیبی به خانواده اش نرسد. اما به هر حال تفاوت ها وجود داشته و جاسوس، بی نماز و ... داشته ایم و البته از سوی دیگر اسوه های مبارزه و استقامت هم وجود داشته است. یوسف زاده اظهار داشت: کسانی که خاطرات اسارت را می نویسند باید تعصبات فردی را کنار بگذارند و همه آنچه در اسارت اتفاق افتاده بنویسند و از کلی گویی بپرهیزند و به گونه ای خاطرات را ...