سایر منابع:
سایر خبرها
نگاه بنیادین یه یک سؤال دیرین: چرا ما ایرانیان در مسیر توسعه در جا زده ایم؟
کافه خرد با هدف ترویج گفت و گوهای راهبردی و توسعه ای در سپهر آموزش و پرورش، هفتمین نشست خود را به واکاوی نقش و ارتباط آموزش و پرورش و توسعه یافتگی اختصاص داد. دکتر محسن رنانی، عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان با عنوان توسعه به مثابه کودکی در جمع فرهنگیان، اساتید، پژوهشگران و و دانشجویان علاقمند به مسایل آموزش و توسعه حاضر شد و به مدت چهار ساعت با حاضران به گفت و گو پرداخت. رنانی از جمله ...
نگاهی رسانه ای به تصاویر پسربچه سوری
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: چندی پیش فیلم و عکس های منتشرشده از پسری سوری در شهر حلب که نجات پیدا کرده بود، باعث شد تا بار دیگر شاهد یک جریان سازی رسانه ای در بستر شبکه های اجتماعی باشیم. مدت کمی از انتشار این فیلم در کانال های تلگرامی نگذشته بود که بسیاری با انتشار تصاویر این کودک، حس همدردی شان را با این کودک و اعتراضشان را به جنگ ها نشان دادند؛ فارغ از این که بدانند در یک جریان سازی ...
مصدق می خواست حزب توده را بازی دهد اما انگلیس مصدق و توده را با هم بازی داد + تصاویر
در آستانه سالگرد کودتای آمریکایی انگلیسی 28 مرداد که منجر به سرنگونی دولت مصدق شد، میزگردی با حضور عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران و خسرو معتضد کارشناس مسائل تاریخی در خبرگزاری تسنیم برگزار شد. در این میزگرد که حدود 3 ساعت به طول انجامید بحث های مفصلی درباره شخصیت دکتر مصدق، شرایط سیاسی اجتماعی دوران وی و همچنین تحلیل چرایی سرنگونی دولت او مطرح شد. به دلیل ...
آخر هفته با 34 فیلم سینمایی/ از دور دنیا در 80 روز تا زکریای رازی به تلویزیون می روند
روز ، آخرین مرد مقاوم ، پنج بچه و شنی ، پدر خوانده کانتون و امپایر استیت ، تصویر ده در هشت ، عشق شیشه ای ، داستان جنایی و زندگی حقیر پنجشنبه و جمعه 4 و 5 شهریور ماه از شبکه های سیما روی آنتن می رود. شبکه یک سیما فیلم سینمایی آزادی خواه به کارگردانی آلبرت آرولو، پنجشنبه 4 شهریور ماه ساعت 22:00 از شبکه یک سیما پخش خواهد شد. در خلاصه داستان فیلم با بازی ادگار رامیرز ...
دولت مانند مصدق چشمش به آمریکا نباشد
توده ای ها علیه آقای بروجردی در شهر قم تبلیغات کردند و فریاد زدند؛ اینکه می گویند مخالفان مصدق با خط قرمز اعلامیه می نوشتند و برای علما می فرستادند را قبول ندارم. معتضد با اشاره به ظرفیت حزب توده در سال 1332 گفت: در آن زمان حزب توده خیلی قوی بود. شما باید واقعه 8 فروردین را به یاد آورید. حزب توده در وقایع مختلف قدرت نمایی می کرد. بدترین روز، روز 21 تیر 1330 بود که تمام تهران مرگ بر ...
10 نمایش صحنه ای و هشت نمایش فضای باز در جشنواره عروسکی تهران مبارک
چهارفصل (بهار، تابستان، پاییز، زمستان) خانه هنرمندان ایران برگزار می شود. پس از اعلام فراخوان برگزاری بازار هنر از سوی موسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر و مهلت بیش از دو ماه برای ارسال اثر به این بازار، 9200 اثر به دبیرخانه رسید و پس از انتخاب، 1500 اثر به بازار راه یافت که قیمت تمامی آثار بازار هنر پنج میلیون ریال (500 هزار تومان) است. بازار هنر با مدیریت هنری جمشید حقیقت شناس، ساعت 11 روز ...
یکی با ناز، آواز می خوانَد!
...> - شما فعلا حال و روز مناسبی نداری جوون؛ تنها نرو! - تنها نمی رم؛ باباجونم هم باهام میاد؛ بابام هیکل و سبیلی داره این هوا؛ اون می تونه حرف منو به کرسی بنشونه و ثابت کنه که غزل خداحافظی من... ادامه حرف های جوان در میان سر و صدای عابران و بوق های گوشخراش و عذاب آور ماشین های خیابان گم شد و... **** ... چند ساعت بعد، جوان شاعرکه آرام و قرار نداشت و از شادی در پوست خود نمی گنجید ...
زجر های یک چریک اسلامی به روایت همسرش
اینکه یک روز خانم و آقایی آمدند دنبال من. از طرف شهید اندرزگو آمده بودند. بعد از انقلاب متوجه شدم آن خانم، خواهر شهید حسینی نماینده زابل بود یا شاید هم امام جمعه زابل؛ درست یادم نیست. در انفجار حزب جمهوری اسلامی شهید شد. آن آقا هم برادرشان بود. *دوباره آمدید زابل؟ بله! در این شهر هم یک ماه ماندم. صاحبخانه آقایی بود که خودش هم سیاسی بود، اما نه مثل شهید اندرزگو. کسانی را هم می ...
شرکت های هالیوودی چگونه مفهوم شرک را وارد پویا نمایی می کنند؟ - خدایی که در لپ تاپ بابا بود!
.... آیا در مؤسسات فراگستر فقط طلاب فعالیت می کنند؟ ده سال اول این گونه بود، چون همت ما بر تربیت پژوهشگر و توانامند کردن نیروی انسانی در حوزه علمیه متمرکز بود. اما در ده سال دوم که زمان ارائه محصول است، باید وارد چرخه ای مانند حوزه نشر و کارهای تصویری می شدیم که به حوزه های تخصصی فنی نیازمند بود. لذا از سال 87 که وارد ده ساله دوم و تنظیم خروجی پژوهش های دوستان شدیم، ناگزیر ...
چه بلایی سر نظامیان کودتاچی در ترکیه آمد؟
آرمان پرس: شب پانزدهم جولای، "سدا" در ارزروم، شهری در شرق ترکیه، در خانه بود که پسرش با او تماس گرفت. او دانشجوی دانشکده نظامی در آنکارا بود. ترکیه در خطر بود و او به همراه همکلاسی هایش برای ماموریتی اعزام شده بودند. او سوار بر یک کامیون نظامی به سدا گفت که به آنان اسلحه داده شده اما بدون هیچ مهماتی. و بعد تماس را قطع کرده بود. مقصد آنان مرکز شهر بود. پنج روز طول کشید تا سدا توانست بار ...
معاون وزیر آموزش و پرورش روی موج کافه هنر
به گزارش جام جم آنلاین از شبکه رادیویی ایران، حمیدرضا کفاش معاون وزیر آموزش و پرورش امروز مهمان کافه هنر رادیو ایران است. سیده زهرا صالحی تهیه کننده این برنامه گفت: از دیگر بخش های برنامه گفتگو با حمید حسنی پژوهشگر ارشد فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. در میز حکایت خوانی ، گلستان سعدی ورق می خورد و تازه ترین رویدادهای فرهنگی کشور بیان می شود. همچنین تینا میر کریمی گزارش خودرا پخش می کند. کافه هنر ساعت 17:15 ازآنتن رادیو ایران پخش می شود. ...
حماسه دریابان بایندر، می میرم تا ایران بماند
غلامعلی بایندر شهید غلامعلی بایندر فرزند دوم مرحوم علی اکبر بایندر (پدر 3 شهید) از تیره ترکان آق قویونلو (بایندریه) بود که سال 1277خورشیدی در تهران دیده به جهان گشود. وی تحصیلات متوسطه خود را در مدرسه دارالفنون به پایان رسانده و سال1299 از مدرسه نظام مشیرالدوله با درجه ستوان دومی فارغ التحصیل شد. پس از دریافت اولین نشان نظامی خود در اردوکشی مازندران، به خاطر شرکت در جنگ با سیمیتقو و ...
روایت پروانه معصومی از چرایی مهاجرتش به شمال
معصومی از سال 1375 تهران را رها کرده و در روستایی در صومعه سرا ساکن شده است و یک زندگی روستایی مدرن را تجربه می کند؛ ضمن بهره مندی از طبیعت و مواهبش با اتفاقات روز نیز همراه است؛ از شرایط بیکاری بازیگران مطلع است، از حق کشی ها در المپیک گلایه دارد و نیز مستندی درباره مادر رضا سوخته سرایی قهرمان کشتی ساخته است. به بهانه سالروز تولدش از روزهای کودکی و زندگی در طبیعت با او گپ و گفتی داشته ایم که در ادامه می خوانید. یک بار دیگر در همین مسیر وقتی به پشت سر نگاه می کنم، از اتفاقاتی که افتاده خوشحال می شوم. فکر می کنم اگر بار دیگر به دنیا بیایم، باز هم همین طور زندگی خواهم کرد. خوشبختانه افسوس و حسرت چیزی را نداشته و راحت بوده ام شاید به این دلیل که توقع زیادی از زندگی ندارم و با چیزهایی که دارم، خوش هستم. نمی گویم در یک خانواده ثروتمند متولد شده ام اما ما نسبتا مرفه بودیم و هرگز آرزوی چیزی را نداشتم؛ و هرگز نگفته ام اگر فلان چیز را داشتم، فلان کار را می کردم. حتی آرزوهای غیر مادی من هم دست یافتنی بوده است. درخت های زر پدرم گل های رز زیبایی داشت. نمی گویم وقتش را صرف پرورش این گل های رز می کرد اما به رزها توجه داشت و برخی از آنها به معنی واقعی تبدیل به درخت شده بودند. اصلا اغراق نمی کنم؛ بعد از فوت پدر، یک بار خواهرم در باغچه رزها یک مار دیده بود و از باغبان خواسته بود درخت های اضافه را ببرد؛ باغبان اولین کاری که کرده بود، رز را بریده بود چون فکر می کرد درخت است در حالی که گل بود! ییلاقی به نام فرحزاد وقتی کوچک بودم، باغی در فرحزاد داشتیم که من و خواهرهایم را تمام سه ماه تابستان به آنجا می بردند. یک زن و شوهری جوان آنجا از ما پنج نفر که همه هم دختر بودیم، مراقبت می کردند. فرحزاد خارج از تهران بود و مادرم با ما آنجا نمی ماند؛ او اصلا فرحزاد را دوست نداشت چون امکاناتش محدود بود. مادرم در ظهیرالدوله شمیران بزرگ شده بود که به لحاظ امکانات با فرحزاد تفاوت زیادی داشت اما ما بچه ها آنجا صفا می کردیم. فرحزاد برق نداشت اما در عوض دو تا چشمه در باغ داشتیم و یک استخر. هر پنج نفر ما شنا بلد بودیم و در این استخر شنا می کردیم. آشتی مادر با فرحزاد ما از بچگی با طبیعت آشنا بودیم و این طوری نبود که من تازه در بزرگسالی بخواهم به طبیعت برسم. ما در طبیعت بزرگ شده بودیم و علاوه بر تابستان در فصل های دیگر سال هم هفته ای یا دو هفته ای یک بار به باغ می رفتیم. این روند تا زمانی که من دیپلم گرفتم، ادامه داشت. اما بعد از آن من رفتم پی درس خواندن و خواهرانم ازدواج کردند. بعدها که شرایط فرحزاد بهتر شد، بالاخره پدرم مادر را راضی کرد و رفتند همانجا در باغ فرحزاد ساکن شدند. این باغ هنوز هست. حالا که بر می گردم به باغ، تمام خاطرات دوران کودکی ام زنده می شود. یکی از خواهرانم همانجا و در همان باغ زندگی می کند. البته خیلی چیزها تغییر کرده و بنای قبلی بازسازی و مدرن شده است، اما هنوز هست. خاطرات یخچال نفتی اگرچه باغمان در فرحزاد امکانات زیادی نداشت اما ما لوازم اولیه زندگی را در اختیار داشتیم. مثلا یک یخچال نفتی داشتیم که فوق العاده بود. زیبا و بزرگ؛ مخزنی داشت که آن را بیرون می کشیدند و پر از نفت می کردند و بر می گرداندند سر جایش؛ یخچال را روشن می کردند و فیتیله ای داشت که به کمک آن میزان سرمایش تنظیم می شد. تصمیم کبری سال ها بود که مشکلاتی داشتیم؛ درست است که صاحب باغ بزرگی بودم و همین طور زمین؛ ولی من در تهران خانه نداشتم و اجاره ها سر به فلک گذاشته بود. تا زمانی که دارایی آدم به شکل زمین است و پول زیادی در میان نیست، مخارج زندگی می تواند مشکلات متعدد ایجاد کند. علاوه بر اجاره خانه که تا به خودمان می آمدیم وقت پرداختش می شد؛ کلی مخارج دیگر هم داشتیم و من هم کسی نبودم که هر فیلمی بازی کنم. برای همین به پسرم گفتم از تهران برویم جایی که بتوانیم با پولی که داشتیم زمین بخریم و خانه بسازیم و زندگی کنیم. خوشبختانه او هم استقبال کرد و از سال 1375 ساکن شمال ایران هستیم. و زندگی ادامه دارد من هیچ وقت در عرصه بازیگری خیلی پرکار نبودم اما هر وقت به من احتیاج باشد، طوری برنامه ریزی می شود که من از اینجا به تهران بیایم و در فیلم یا سریال بازی کنم. از 20 سال پیش تاکنون همه کارهایم را در حالی بازی کرده ام که ساکن اینجا بودم و از این بابت محدودیتی ایجاد نشده است. تنها چیزی که عوض شده، این است که حالا قراردادهایم با گذشته فرق کرده، طوری بازی می کنم که 15روز کار کنم و بعد برمی گردم خانه و معمولا این هماهنگی صورت می گیرد. از ماه رمضان سال گذشته همه پیشنهادهایم را رد کردم و بعد از آن دیگر پیشنهاد تلویزیونی نداشتم. امسال یک سریال مناسبتی به من پیشنهاد شد اما قبول نکردم چون نقشم طولانی بود و من باید یکسره تهران می ماندم. مرداد سال گذشته یک فیلم سینمایی بازی کردم که هنوز اکران نشده است. در این مدت تقریبا سالی یک فیلم سینمایی بازی کرده ام که به نظرم خوب است. اینترنت روستایی صومعه سرا مثل فرحزادِ دوران کودکی من نیست؛ تقریبا هر آنچه در شهر داشتیم، اینجا هم داریم؛ درست است سرعت اینترنت ما اینجا به اندازه تهران نیست اما به هر حال هست. چند وقت پیش در تهران پای اینترنت نشسته بودم، آنقدر سرعت بالا بود که از خودم می پرسیدم درست می بینم یا غلط! در عوض اینجا چیزهایی داریم که در تهران نداشتیم! اولا فضای خیلی بزرگی دارم که می توانم در آن هر کاری می خواهم بکنم؛ گل کاری، کشت و کار و ... البته این کارها را خودم انجام نمی دهم؛ برایم انجام می دهند. اینجا آرامش و آسایش دارم، هوای سالم تنفس می کنم و غذای سالم می خورم. خورشید لالا مهتاب لالا زمستان ها ساعت 9 شب می خوابم و تابستان ها که هوا دیرتر تاریک می شود شاید بیشتر بیدار بمانم؛ یک بار که ساعت ده و نیم شب به خواهرم زنگ زدم تعجب کرد و گفت: مثل این که ماشاءالله بزرگ شدی! در عوض صبح ها خیلی زود بیدار می شوم، اول روزنامه ها را اینترنتی مرور می کنم بعد اگر سرحال باشم قبل از خوردن صبحانه در باغ گشتی می زنم و گل می چینم و بعد صبحانه می خوریم. اما اگر خیلی سرحال نباشم ترجیح می دهم اول صبحانه بخورم و بعد به کارهای خانه رسیدگی کنم. آشپزی می کنم چون ما در تهران هم که بودیم غذای آماده نمی خوردیم و هر دو همیشه ترجیح می دهیم غذای بیرون نخوریم. بعد از نهار کمی دراز می کشم، چون بعضی روزها خیلی خسته می شوم، بخصوص وقت هایی که مسیر رفت و برگشت تهران را رانندگی می کنم و این باعث می شود زانوی راستم کمی درد بگیرد. بعد از ظهرها معمولا مطالعه می کنم. خوشبختانه از این بابت به روز هستم ؛چون پسرم کتاب های تازه منتشر شده را سفارش می دهد و برایمان می آورند. آذر مهاجر ...
آن قدر کتکم زد که بی هوش افتادم / فردای آن روز از خانه فرار کردم
تو حالت مستی گرفتنم. همین شد داستان ورودم به شفق. تو شفق خیلی چیزا دیدم که بعدا هم خبراشو شنیدین. سر تقسیم بندی سیگار که تنها مواد آرامش بخش تو اون موقعیت ترکه، ما با اینا درگیر می شدیم. به ما می گفتن اگه می خوای سیگارت در روز زیادتر باشه باید واسمون جاسوسی کنی بگی کی با خودش فندک آورده تو کمپ. به خاطر همین داستانا و درگیریایی که سر گرفتن سیگار پیدا کردم کتفم دررفت. خب نبردنت بیمارستان ...
فرار معجزه آسای یک زن از چنگال داعش
یاد می آورد: “مطمئن بودیم ما را خواهند کشت. با ناامیدی گریه می کردیم.” اما داعشی ها چیز دیگری در ذهن داشتند. با گسترش مبارزات داعش در لیبی، این گروه از موج مهاجران آفریقاییِ عازم اروپا، برای تشویق تروریست هایش استفاده می کند. از زمان ظهور گروه در سال 2014، حدود 240 هزار مهاجر و پناهنده از این کشور جنگ زده عبور کرده اند. در 18 ماه گذشته، داعشی ها حداقل 540 پناه جو ...
رقابت خانواده های ایرانی در خانه ما
در همین خصوص یکی از برنامه هایی که تولید شده و مورد توجه مخاطبان هم قرار گرفته، مسابقه ای است با نام خانه ما که با رویکردی تازه تولید شده و بر محور اصلی دوری از اسراف و توجه به شیوه های مصرف صحیح می چرخد. خانه ما امسال در قالب مسابقه ای 9 قسمتی ابتدا از شبکه یک سیما و سپس شبکه افق برای مخاطبان به نمایش درآمد و حالا سری دوم آن این بار در شهر اصفهان در حال ضبط است. ضبط در نصف جهان حسام اسلامی، کارگردان و مستندساز جوانی است که خانه ما دومین تجربه او در کار کارگردانی تلویزیونی محسوب می شود. وی که پیش از این کارگردانی مسابقه مستند فرمانده را هم برای پخش از شبکه سه سیما و افق در کارنامه خود دارد، درخصوص شرایط و وضعیت تولید کار در سری جدید این مجموعه به جام جم گفت: تاکنون مراحل ضبط نیمی از این مجموعه سپری شده و ما اکنون در حال ضبط قسمت های مربوط به سفر خانواده های شرکت کننده هستیم. یک غافلگیری در راه است اسلامی در توضیح روال و مسیر در نظر گرفته شده برای سری دوم این مسابقه و تفاوت ها و تغییرات آن با سری اول کار تصریح کرد: کلیت و موضوع کار همان است، اما خب به هر حال خانواده های شرکت کننده عوض شده اند و علاوه بر آن سعی کرده ایم برای هر قسمت از کار یک غافلگیری جدید را هم برای شرکت کنندگان در نظر بگیریم که این عامل تفاوت و جذابیتی برای کار محسوب می شود. کارگردان مسابقات مستند فرمانده و خانه ما به موضوع و محور اصلی این مجموعه هم اشاره کرده و در توصیف ماهیت این برنامه توضیح داد: متاسفانه شاهد هستیم بسیاری از افراد و خانواده ها برنامه ریزی درست و اقتصادی ای برای خرج کردن و پیش بردن منافع مالی خود در طول زندگی روزمره ندارند و حتی برای کوچک ترین تصمیمات چون خوشگذرانی و یک مسافرت دو سه روزه هم به لحاظ اقتصادی برنامه ریزی نمی کنند و همه چیز براساس پیش آمدها رقم می خورد. لذا ما در تعریف ضوابط این مسابقه کوشیده ایم برای هر مرحله به نوعی یک چالش را رقم بزنیم و از خانواده ها بخواهیم به منظور پیشبرد امور برنامه ریزی و دقت را چاشنی کار خود کنند. این ایده ای کلی است که از ابتدا در خانه ما مد نظر بوده است. اسلامی در تعریف اقتصادی بودن برنامه تصریح کرد: کلیدواژه هایی چون مصرف و الگوهای صحیح اقتصادی درست است که در برنامه ما مورد توجه قرار می گیرند، اما خانه ما لزوما با هدف صرفه جویی یا آموزش درست مصرف کردن روی آنتن نمی رود. تنها می خواهیم این چالش را برای خانواده ها ایجاد کنیم که برای تصمیمات لحظه ای شان وقت بیشتری صرف کنند و بدانند همان تصمیم چه تاثیراتی در زندگی هایشان می تواند به دنبال داشته باشد. بر محور رقابت کارگردان خانه ما از نقش شرکت کنندگان و عکس العمل های آنان در پیشبرد هرچه طبیعی تر مسابقه هم غافل نبوده و با اشاره به این که چرا این خانواده ها از میان افرادی کاملا غریبه با هم انتخاب شده اند، تاکید کرد: از اول تصمیم ما همین بود؛ چراکه اگر مثلا قرار می شد این افراد از میان اعضای مختلف یک خانواده انتخاب شوند ممکن بود رودربایستی یا ملاحظات شان موجب شود خیلی با هم رقابت نکنند و مراعات یکدیگر را کنند، اما حالا مسابقه شکلی جدی تر و فضایی کاملا رقابتی دارد. سری سوم هم در راه است حسین افشار یکی از دو تهیه کننده کار است که در کنار مهدی مطهر، کار تولید و تهیه این مجموعه مسابقه مستند را عهده دار است. وی در تعریف شرایط کنونی ضبط کار توضیح داد: ضبط و فیلمبرداری سری دوم کار در حال حاضر در حال انجام بوده و پیش بینی ما این است که تا دو هفته بعد به پایان برسد؛ بعد از آن کار تدوین و نیز تهیه بخش های گرافیکی کار شروع می شود. البته همزمان با همین کار و از حدود دو تا سه ماه بعد قرار است پیش تولید سری سوم کار را هم کلید بزنیم و در واقع این مراحل به صورت موازی با هم پیش خواهند رفت. این تهیه کننده همچنین در تعریف ضوابط و اهداف اصلی خانه ما گفت: طبیعتا موضوع اصلی مسابقه ما با توجه به حضور خانواده ها در آن کاملا خانوادگی است؛ اما در کنار آن نگاه و گرایش به الگوی مصرف خانواده ها را هم مد نظر داریم و به نوعی سبک زندگی و مصرف خانواده های ایرانی را هدف قرار می دهیم. هرچند قالب برنامه به صورت یک مسابقه بوده و مخاطب عام با آن ارتباط بهتری برقرار می کند. زهرا غفاری ...
انجمن ادبی آفرینش در ایلام افتتاح شد+تصاویر
داشته باشند. در ادامه اعضا آثار ادبی خود در قالب های شعر و داستان و نثر ادبی قرائت نمود، که مورد تشویق و تحسین مدیرکل محترم قرار گرفت و ایشان با وجود نبود وقت آثار را مورد نقد و بررسی قرار دادند و نکاتی ارزنده، مهم و کاربردی بیان نمودند. ایشان به دعوت حاتمی، چنددوبیتی از کتاب (صدای آبرنگ ها) برای اعضا و همکاران خواندند.این نشست تا ساعت 12 ادامه پیدا کرد. ...
قدیر روی بیت المال حساس بود و می گفت: باید فردای قیامت جوابگوی همین یک خودکار باشم/ شهادت قدیر با موشک ...
شهر حلب سوریه در روستای تل عزان مورد اصابت موشک کورنت اسرائیلی قرار می گیرد، روز 13 آبان سال 94 در مبارزه با تروریست های تکفیری به شهادت رسیدند. مسئولیت های شهید قدیر سرلک در طی سالهای خدمتشان: فرمانده گروهان 115 امام حسین (علیه السلام) و فرمانده گردان 118 امام حسین( علیه السلام) و فرمانده گردان 114 امام حسین( علیه السلام) و 10 سال فرمانده پایگاه بسیج مسجد 72 تن در شهرک رضوی بودند و در جریان مأموریت مستشاری در سوریه حاضر می شود. منبع: رجا ...
برقِ آبنما پسرم را کشت
تداعی شد به 90 روز پیش برمی گردیم. روز تلخی که فاطمه 5ساله در پارک کوهسار هنگام آخرین بازی زندگی اش در آبنمای پارک افتاد و در مقابل چشمان مادرش تمام بدنش تکه تکه شد. ساعت 20:42 چهارم خرداد سال جاری، آن روز شوم فاطمه قربانی شد. 90 روز گذشت؛ هنوز هم مادر فاطمه به سوگ دخترش نشسته و هر روز با رفتن به سر مزار دخترش، ثانیه های دردناک جان دادن او را در مقابل چشمانش می بیند؛ مثل یک فیلم ترسناک ...
زندگی خصوصی محمدجواد ظریف/تصاویر
...، مدیر روزنامه صوراسرافیل و میرزا نصرا... بهشتی، معروف به ملک المتکلمین است. ظریف مدرسه علوی می رفت. از پشت باغ شاه تا آن مدرسه در حوالی دروازه شمیران راه زیادی نیست و این روزها با احتساب ترافیک حدود نیم ساعت فاصله زمانی دارد، اما پدر او، باغبانشان را مأمور کرده بود تا آقای وزیر این روزها را به مدرسه برساند؛ چون نگران بودند او با هرکسی معاشرت نکند و احتمالا مثل اغلب دانش ...
کلیات شورای نگهبان غیرقابل خدشه است/ فراکسیون امید شناسنامه اصلاحات نیست/عامه مردم نمره خوبی به دولت نمی ...
رای سیاستمداری که تسلط به کلام دارد، مصاحبه با رسانه موافق یا منتقد تفاوت زیادی نمی کند. به همین دلیل یک سال از آخرین مصاحبه تفصیلی اش با فارس نگذشته، باز حرف هایی برای گفت وگوی مفصل دیگر با خبرنگاران خبرگزاری فارس داشت. چند دقیقه مانده به زمان مقرر در محل مصاحبه حاضر شد و با همان خوش مشربی اصفهانی خود، چند ساعتی را به گفت وگو نشست. آفتاب تابستان وسط آسمان تهران بود که گفت وگو شروع شد و تا سر را ...
شناسنامه ای مسلمان نباشیم
می افتد. سلیمی با اشاره به خاطره ای از سفر به کشور سودان تصریح کرد: این داستان برای زمان نخست وزیری صادق المهدی است که یک گروه را برای قرائت قرآن به کشور سودان برده بودم، یک قسمت هست به نام نیلین رود نیل دو قسمت می شود، مسجدی ساخته اند به نام نیلین که نماز جمعه در آن برگزار می شود، داشتیم قرآن می خواندیم و مردم با لباس های تمیز و سفید با چهره های سیاه نشسته بودند، زمان تلاوت یکی از بچه های ...
زخم های رؤیا، سکوت را شکستند
.... او که سال ها درگیر اعتیاد بوده، حالا یک سال و هفت روزه است که پاک شده و به قول خودش، نفس می کشد و زندگی می کند: هر روز صبح که پامی شم خداروشکر می کنم امروزم پاکم. او 11 سال پیش در نتیجه تعرض یکی از نزدیک ترین اعضای خانواده اش اقدام به ترک خانه کرده و حالا پس از بهبودیافتگی، زندگی متفاوتی را تجربه می کند. راهی که رؤیا رفته، ممکن است برای خیلی ها که این ...
300 ناشر در نمایشگاه بزرگ کتاب زنجان حضور دارند
ابراهیم قاسمی امروز در گفت وگو با خبرنگار فارس در زنجان اظهار کرد: از امروز و تا هشتم شهریور ماه سال جاری نمایشگاه بزرگ ناشران کتاب در محل مصلی خاتم الانبیای زنجان برگزار خواهد شد. وی با اشاره به اینکه این نمایشگاه با حضور صالحی معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ساعت 17 عصر امروز افتتاح می شود، تصریح کرد: محل مصلی برای نمایشگاه آماده سازی شده و 200 غرفه در آن دایر شده است ...
پراحساس ترین المپیک ایران+تصاویر
داستان بود. مردمان خطه شمال که نه، تا جنوب همه مهمان خانه های با صفای پدر و مادر کشتی گیرها بودند. یزدانی ها و کمیل ها عجب مهمان نوازی می کردند از مردم ایران. عکس ها و فیلم ها در عرض ده دقیقه به دست همه مردم ایران رسید. آنها همه مهمان بودند و شعار پلنگ جویبار را با شمالی ها سر می دادند. همه ایران با یزدانی فشار می آوردند حسن یزدانی اراده ای از پولاد داشت، او در ثانیه های آخر کارش ...
حتی با ورود وزیر بهداشت و نماینده مجلس هم افکار عمومی کردستان با خدمات پزشکی همسو نیست
را از دست دادم. زندکریمی داستان غمناک مرگ مادرش را اینگونه بازگو کرد: روز چهارشنبه 20 مرداد 95 ساعت 5 بعدازظهر پزشکان بخش ریه بیمارستان توحید سنندج پس از سی روز که از بستری مادرم می گذشت وضعیت سلامتی او را رضایتبخش دانستند و تصمیم به ترخیص او گرفتند و من برای انجام کارهای ترخیص به واحد ترخیص این بیمارستان مراجعه کردم. بعد از اینکه کارهای ترخیص را انجام دادم برای گرفتن پول از ...
بررسی کتاب یاران موافق ، خاطرات آیت الله سید مرتضی مستجابی اطلاعاتی ارزشمند از تاریخ معاصر ایران و احوال ...
تاریخ شفاهی، می تواند در فهم بهتر روابط خانوادگی و جایگاه هر فرد در این خاندان و ارتباطات سببی و نسبی آن ها، خوانندگان را یاری رساند. برخی نکات جزئی نیز در متن اثر، قابل ذکر است که چنانچه بدان توجه بیشتری می شد بر کیفیت و غنای آن می افزود. از جمله اطلاعات دقیق روز و ماه تولد آیت الله مستجابی و سال ازدواج و فرزند ایشان. (هرچند باید از لابه لای اسناد داخل کتاب دانست که نام همسر مرحوم و دختر ...
فعالان خوشنویسی همدان اتحاد را مشق کنند/ دیگر در همدان نمایشگاه برپا نمی کنم
الفبای هنر را فراگرفت. در سال 1346 که برای دیدن اقوام خود به تهران رفته بود به صورت کاملاً اتفاقی به منزل اساتید برجسته خوشنویسی آن زمان مرحوم سید حسین و سید حسن میرخانی که در اتاقی محقر و زیبا در میدان بهارستان به تدریس هنرجویان خود می پرداختند مراجعه کرد. برای نخستین بار در سن 12 سالگی سرمشق ادب آداب دارد را در حضور این اساتید نوشت که مورد قبول نیز واقع شد. پس از ...
چگونگی شهادت رجایی و باهنر به روایت کسی که جنازه هایشان را شناسایی کرد
عوض کردند که دست از سر جنازه آقای رجایی بکشیم. بعد معلوم شد کشمیری در حال خروج از مملکت بوده است و تابوت قلابی هم برای این بوده است که بگویند شهید شده است! کشمیری روز انفجار از ایران فرار می کند. همسرش نیز همان ساعت سه روز هشت شهریور منزلش در مهرشهر کرج را ترک کرد و به سمت مرز غربی کشور فرار می کند. توضیحات دادستان وقت کشور درباره چگونگی انفجار مرحوم ربانی املشی ...
داستان زیبای همه تابستان در یک روز
...> ویلیام گفت: تو دیگه به چی نگاه می کنی؟ مارگوت جوابی نداد. پسر هلش داد و گفت : وقتی باهات حرف میزنن جواب بده. مارگوت جواب نداد داستان کوتاه ; همه تابستان در یک روز از ری برادبری بچه ها آرام آرام از او کناره گرفته بودند . حتی نگاهش هم نمی کردند. دلیش این بود که او هیچ وقت در تونل های شهر زیر زمینی با آن ها بازی نمی کرد. اگر در گرگم به هوا او را ...