سایر منابع:
سایر خبرها
نوستالژی کودکان جنگ؛ تانک و نارنجک هایی به شکل قُلک!
، قلک های همه بچه ها را جمع کرده بودند، آقای زحمتکش قلک را تکان داد. گفتم: – آقا به خدا عمویم ده تومانی کاغذی داد انداختم توش! قلک را آورد بالا و یکی از چشم هایش را بست و از توی سوراخش نگاه کرد، بعد گفت: – آفرین! برو بشین! خوشحال بودم که دارم به جبهه های حق علیه باطل کمک می کنم ولی دلم برای تانکم تنگ می شد، دوست داشتم بگویم: – آقا پول ...
برای رفتن به سوریه خودم را بازنشسته کردم
حال و هوای آن روزها و متناسب با سنمان یک سری شروشورهایی داشتیم. وقتی هم که جنگ شد سال 60 در قالب سرباز وارد جبهه شدم تا دی ماه 61 که به علت مجروحیت برگشتم و مجبور بودم استراحت کنم؛ اما بعدها جذب سپاه پاسداران شدم و مهر 63 در قالب نیروی سپاه به جنگ برگشتم و در لشکر 27 محمد رسول الله حضور داشتم و تقریباً تا آذر 67 حضور داشتم یعنی چند ماه بعد از پذیرش قطعنامه از جبهه بیرون آمدم. آن موقع که وارد جنگ ...
در گفت وگو با بانوی فعال در پشت جبهه های دفاع مقدس از ابتدا تا پایان جنگ تحمیلی در پایگاه علم الهدی ...
آغاز جنگ تحمیلی از سال 1359 ما هم در پشت جبهه ها برای کمک به رزمنده ها به صورت فعال حضور داشتیم. سالی که جنگ شروع شد من به عنوان یک فرهنگی در دبیرستان کوثر مشغول به کار بودم، از همان ابتدا خیلی دوست داشتم بروم منطقه اما نمی دانستم چطوری و چگونه .. . یکی از همکاران ما معلم طرح کاد بود، یادم هست یک روز بعد از تعطیلات عید که سرکار آمد به من گفت کرمعلی جای شما خالی من تعطیلات عید را منطقه ...
هنوز هم شور و اشتیاق دوران دفاع مقدس را دارم/ اگر لازم باشد دوباره در هر جبهه ای جانم را فدای انقلاب و ...
جنگ به صدا در آمد و رژیم بعث عراق جنگ را علیه جمهوری اسلامی آغاز کرد شما کجا بودید و کمی از حال و هوای آن روزها برایمان بگویید؟ من در کویت مشغول کار بودم و بعد از ده سال دوری از خانوداه به شهرم اهرم برگشتم که سال 1362 در زمان جنگ بود، بعد از دو ماه که از سفر برگشته بودم ازدواج کردم. زمانی که در خارج مشغول کار بودم (اگر دروغ بگوییم پیش خداوند شرمنده ام) به شوق دفاع از وطنم 700 تومان ...
جهاد رسانه ای صدا و سیما در هشت سال دفاع مقدس
اسلامی در عملیات فکه شهید شد. وی بعد از شهادت برادرش به عنوان گزارشگر جنگی در اواخر اسفند ???? در عملیات خیبر یک پایش را جا گذاشت و جانباز شد. در سال های جنگ هم رزمنده بود و هم خبرنگار و بهتر است او را یک رزمنده خبرنگار بدانیم. به همین مناسبت در هفته دفاع مقدس به سراغ نظام اسلامی رفتیم تا درباره عملکرد و نقش رسانه ملی در دوران دفاع مقدس برایمان بگوید. **با توجه به اینکه شما در هر دو ...
پسرم را کشتند چون معتقد بودند من مزدور خمینی هستم
نام پسرش را به عشق امام خمینی(ره) روح الله گذاشته بود . محمدعلی هشت سال در جبهه های ایران می جنگد. او در طول هشت سال فقط چهار روز به مرخصی می رود. جنگ تمام شده اما کار او تمامی ندارد. او برای آزادی قدس به ایران آمده، این را از امام یاد گرفت وقتی که گفت: راه قدس از کربلا می گذرد . دو سه سال بعد از پایان جنگ مادرش را از دست می دهد اما بازهم در جبهه می ماند. محمدعلی تا سال 1375 یعنی 9 سال ...
صحنه های واقعی جنگ در سینمای ایران به خوبی نمایش داده نمی شود/نیروی "ایمان" تنها سلاح رزمندگان در هشت ...
بار در سن 14 سالگی به جبهه اعزام شدم و حدود سه ماه آنجا حضور داشتم ولی دوباره بعد از چند ماه دلم هوای جبهه داشت . بنابراین با صحبت با والدینم و جلب رضایت اونا دوباره برگشتم . وی درباره مجروحیت خود افزود : درعملیات بیت المقدس دو در سال 66 از ناحیه کتف مجروح شدم . اسماعیل زاده ضمن اشاره به حضور همه جانبه مردم از نقاط مختلف کشور در جبهه های جنگ علیه دشمن تجاوزگر اظهار داشت : یکی ...
مرا چه به نشان فتح!/ دیدار با رهبر برایم مهمتر بود
مسائل سیاسی و جامعه شناسی به حساب می آید. در هشت سال دفاع مقدس از سال 59 تا پایان جنگ و پس از جنگ به عنوان بسیجی در مناطق غرب و جنوب کشور حاضر بوده و در عملیات های بزرگی همچون والفجر 4، 6 ، 9 ،10، کربلای 4 و 5 و نصر 4 حضور داشته است. پس از جنگ تحمیلی با همسر سردار شهید علی خوش روش (یکی از فرماندهان گردان لشکر 25 کربلا) ازدواج کرده که حاصل این ازدواج یک پسر و یک دختر است. آنچه می خوانید ...
آرزوی کوچکترین شهید دانش آموز جنگ تحمیلی
با خودش می برد... می گفت آبدارچی ام اما مین خنثی می کرد مادر می گوید: گفته بود از جهاد سازندگی می روم اما چند روز بعد یکی از دوستانش گفت به عنوان بسیجی و از طرف سپاه رفته. دل توی دلم نبود توی روزهایی که از احمد بی خبر بودم. اولین نامه اش دو ماه بعد به دستم رسید. توی نامه بابت رد کردن درخواستم در اتوبوس برای نماندن و رفتن از من حلالیت خواسته بود. از همه دوستان و آشنایان هم حلالیت ...
ما به سوی میدان نبرد پرواز می کنیم
عالی کشور و اینها تا همه ی مقامات نظامی که ذیربط بودند. [1] پیام نماینده ی امام در شورای عالی دفاع به مردم آیت الله خامنه ای که در 20 اردیبهشت همان سال به همراه شهید دکتر مصطفی چمران توسط حضرت امام خمینی رحمه الله به عنوان نمایندگان ایشان در شورای عالی دفاع منصوب شده بودند، پیامی کوتاه صادر نمودند که از رادیو و تلویزیون منتشر گردید: ملت مسلمان و انقلابی ایران! برادران ...
از عدم تولید وقتی کوه گم شد تا نگاه غیرمنصفانه به متوسلیان
تعداد 50 یا 60 نفر، سرداران دفاع مقدس بودند. در این مراسم برای اولین بار قرار شد نام حاج احمد متوسلیان نیز مطرح شود. وی افزود: در ابتدای کارمان کمی سختی پیش رو داشتیم، چون نمی دانستیم این شخصیت باید به چه عنوان شناسانده شود. در کلامی عده ای معتقد بودند که وی دیپلمات است و نباید به عنوان فرمانده جنگ معرفی شود. در همان زمان من در لشکر 27 معاون فرهنگی بودم و بخشی از برگزاری کنگره شهدای استان ...
چتربازی که هرگز چترش بسته نشد
... - نه. چیز خاصی نبود. تمام کارهای رزمی تیپ هوابرد را انجام دادم. دوره هایم همه تمام شد و وارد مربی گری چتربازی شدم. فاش نیوز: از زمان ورودتان به جنگ چقدر گذشته؟ - 65/5/13 وارد جبهه شدم تا سال 67 در جبهه بودم. در عملیات مرصاد شرکت داشتم. فکر می کنم سال 68 بود. در سال 67 که داشتم دوره چتربازی را می دیدم، در عملیات مرصاد هم شرکت داشتم. این ها همه تداوم داشت تا سال 68 که ...
مادرشهید صبوری:با شناسایی پیکر بهروز بعد از 31 سال قلبم آرام گرفت/شهدای مدافع حرم از ناموس امام ...
وسایل پسرم را در آن گذاشته بودم، خانه را نذاشتم بسازنند می گفتم بچه ام بهروز بر می گردد یه وقت، خونه رو پیدا نمی کند. بالاخره هم آمد، تشییع پیکر باشکوهی بود، قاب عکس پدرش را روی تابوتش گذاشتیم... و بعد با حس مادرانه ای می گوید: بهروزم الان 52 ساله است. این اولین باری بود که شهید بهروز به جبهه می رفت؟ نه! یک بار هم 16 ساله بود که به من خبر دادند مادر بهروز، صبوری برای اعزام ...
غرضی:یقه حاج احمد آقا را گرفتم و گفتم به امام زمان اگر بگذارید بنی صدر رئیس جمهور شود...
راه میروند. بنده به عنوان فردی دست و پا چلفتی، زمانی یک نفری را پیش حافظ اسد فرستادم و چندتا آرپیچی را به اینجا آورده بودم. به همین دلیل ویژگی آرپیچی را میشناختم. در همین راستا تانکی که سر سه راهی سوسنگرد و پادگان حمید بود را با آرپیچی تانک زدیم و با اتش گرفتن این تانک سوسنگرد آزاد شد و 16 هزار عراقی به سمت ایران آمدند. مسعود بختیاری خطاب به غرضی گفت:مهندس این حرف ها برای بعد از جنگ است ...
عضو خبرگان رهبری از خاطرات حضور در جبهه می گوید
المقدس و آزادسازی خرمشهر نیز در یکی از مراحل آن حاضر باشم ، ضمن آن که علاوه بر جبهه جنوب دو سه مرتبه ای نیز در جبهه غرب کشور در استان های کرمانشاه و کردستان حضور داشتم. *در صورت امکان خاطره جذابی از آن سال ها برایمان تعریف کنید که قطعاً برای نسل جدید به ویژه طلاب و فضلای جوان نیز ارزشمند و جالب خواهد بود؛ در همان ایامی که جزو رزمندگان جنگ های چریکی بودم، یک شبی که ما از منطقه ...
در دوران دفاع مقدس، تفاوتی بین پشت جبهه و خط مقدم نبود
مقابل این تجاوز از سوی دشمن مسئولیت داشتند و به اعتقاد من وقتی جنگ در کشوری اتفاق می افتد دیگر زن و مرد نمی شناسد و این بار مسئولیت در مقابل دفاع از میهن برای همه وجود دارد. از طرفی من در زمان قبل از پیروزی انقلاب روحیه مبارزاتی و انقلابی گری داشتم، همیشه در حال جنب و جوش برای پخش و نوشتار اعلامیه ها بودم و حضور فعالی در بسیج مسجد داشتم و همه این ها منجر به این شد تا این حس مسئولیت همچنان تا بعد جنگ ...
بخاطر فرمان امام به جبهه رفتن قدرت الله رضایت دادم/30 سال آرزو دارم عکس شهیدم در شهر نصب شود
کرد که من به او گفتم شما دوسال خدمت سربازی در استان دیگر را گذراندی لازم نیست به جنگ بروی اما قدرت الله با این عنوان که دستور آقاست پاسخم را داد که آن خدمت سربازی بود و این جنگ،آقا فرمان دادند که بسیج شویم و به جنگ برویم عراقی ها به ایران آمدند و در خرمشهر هستند اگر ما دفاع نکنیم ناموس ما را اسیر می کنند. قدرت الله بخاطر اینکه من را آرام کند می گفت: پشت جبهه کار کمک رسانی را بر عهده می ...
ازدواج در بحبوحه حصر آبادان
بیرون نخواهد رفت. تاریخی که جنگ تحمیلی هشت ساله رسماً آغاز شد. آن زمان من برای گذراندن مقطع چهارم دبیرستان ثبت نام کرده بودم. اما دوم مهر ماه سال 59 آموزش و پرورش بمباران شد و عملاً درس و تحصیل متوقف. شد و همه برنامه های ما را بر هم زد. این طور شد که من به جای ادامه تحصیل وارد میدان نبرد شدم. پیش از جنگ دوره های آموزشی و نظامی را در باشگاه اروند سپری کرده بودم و به عنوان پاسدار ذخیره دوره های لازم ...
جبهه برایم دانشگاهی بود که در آن ایثار و ازخودگذشتگی آموختم
، به درخواست خبرنگار سلام لردگان بیوگرافی مختصری از خود بیان کرند: ذلفقار رحیمی متولد 1349، رزمنده 8 سال دفاع مقدس و جانباز 35 درصد از ناحیه کتف، سینه ،دندان ها، فک و پای چپ مجروح شدم و دارای دو پسر و دو فرزند دختر هستم. سلام لردگان: چه سالی به جبهه رفتید؟ ذلفقار رحیمی: بعد از پایان تحصیلات پنجم ابتدایی در سن تقریباً 16 سالگی در سال 66 به ندای رهبر و بنیان گذار انقلاب ...
ماجرای ملاقات با حاج احمد متوسلیان / شهدای شنام هنوز تفحص نشده اند
یعنی جبهه شمالغرب و میانی مظلو ممانده است. شما که تجربه زندگی و رزم در انی مناطق را داشته اید و همچنین در این زمینه نوشته اید، عامل اصلی این مظلومیت را در چه می دانید؟ عامل اصلی سخت بودن کار است. کردستان نویسی باید فراگیر شود. خیلی ها قصد دارند دو سال قبل از جنگ یعنی 57 تا آخر 59 را از جنگ حذف کنند و حتی نگاه درگیری های محلی و قومی به اتفاقات آن منطقه دارند غافل از اینکه دفاع مقدس از ...
دفاع مقدس، دفاع از ارزش ها با خون شهدا
در همان مسجد سخنرانی می کردند، مردم هم از سخنان ایشان خیلی استقبال می کردند، یکی از این جلسات که آقای انزابی مشغول سخنرانی بودند، مأموران ساواک به مسجد هجوم آوردند، آقای انزابی خطاب به مردم فرمودند"شما ناراحت نباشید، آنها به خاطر من آمده اند"، و دوباره به صحبت خود ادامه دادند، با حمایت های مردم اصلاً ترسی به خود راه نداد، بعد از اتمام سخنرانی آقای انزابی را همراهی کردیم و به اتّفاق تعداد زیادی از ...
مسئولان در جذب جوانان سر سفره دفاع مقدس ناکارآمد عمل کردند
نکنیم گرچه گاها گرد و غبار هایی در قالب فیش های نجومی، FATF و ...بلند می شود. حق جو با اشاره به خاطره ای مفهومی از دوران دفاع مقدس گفت: سال 66 بود و در حال آماده شدن جهت اعزام به عملیات بودیم، یکی از رزمندگان به نام شهید "احمد رحیمی" مقابل رزمندگان قرار گرفت و فقط یک جمله گفت و آن هم این که قدمهایتان را فقط برای خدا بردارید و به سخنش پایان داد؛ بعد از اعزام به عملیات شهید رحیمی همان شب ...
تنها آرزویم شهادت در راه حضرت زینب(س) و اهل بیت ایشان است
آماده شده بودیم که اعلام شد قطعنامه پذیرفته شده است و جنگ پایان رسیده است و ما همان شب تا صبح گریه کردیم زمانی که می دیدیم که عراق ها برن و بکوب داشتند. بعد جنگ و ضعیت شما چطور شد؟ وضعیت من شکر خوب بود و به عنوان فرمانده پایگاه بقییه الله (عج) محله حسین آباد مشغول به فعالیت بودم . صحبت شما با جوان های و مسئولین جوانی که جهبه و جنگ از نزدیک احساس نکردند چیست؟ ...
خاطراتی تلخ و شیرین از دوران دفاع مقدس
بزرگ شده بودند و همیشه با هم به جبهه می آمدند. حتی همین بار هم با هم بوده اند و مدتی از آن فامیلشان بی اطلاع بوده تا وقتی به محل رفته متوجه شده که او شهید شده و پس از دفن و مراسم آن عزیز برگشته و دلیل تاخیرش نیز این مسئله بوده. او روبروی درب ورودی سنگر نشسته بود و ما هم اطرافش حلقه زده بودیم. متاسفانه با گذشت نزدیک به 20 سال از آن روز اسمش به خاطرم نمی آید. در همین حین یک لحظه حالتی عجیب به خود گرفت ...
شهید عکس معروفی در سطح کشور در کنار شهید شاه آبادی دارد
اغاز جنگ تحمیلی در محل کار خود در خیابان فردوسی تهران بودم که هواپیماهای متجاوز دشمن برخی از نقاط تهران و از جمله فرودگاه تهران را بمب باران کردند. مردم انقلابی خشمگین شده و با شعار و فریاد های الله اکبر حمایت خود را از انقلاب اعلام می کردند و می گفتند به جبهه رفته و صدام را از این کار خود پشیمان می کنند. این فضا و اینکه اینجانب از پیش از انقلاب هم در خط انقلاب و امام بودم من را نیز به سوی جبهه ها ...
به جای اسلحه،دوربین به دست گرفتم تا در جبهه ها جهاد کنم/25000 فریم عکس؛حاصل 33 ماه حضور در جبهه
...، عکاسی و چاپ عکس خیلی سخت تر از امروز انجام می گرفت. حال بعد از گذشت حدود 36 سال از واقعه مهم جنگ رژیم بعث عراق علیه ایران، باید این عکس ها به نوعی در قالب مجموعه ای مجزا در اختیار مردم قرار گیرد که در این خصوص انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس در تازه ترین انتشار خود اقدام به چاپ کتابی از عکس های علی فریدونی خبرنگار و عکاس بازنشسته خبرگزاری جمهوری اسلامی طی دوران جنگ تحمیلی کرده است ...
فراموشی ارزش ها و فرهنگ ایثار و شهادت سبب نفوذ دشمن می شود
: دفاع مقدس ما همه اش میدان مبارزه و جنگ با دشمن نبوده است و رزمندگان ما علاوه بر میارزه با دشمن برنامه های فرهنگی و اعتقادی و سیاسی و هنری و آموزشی نیز داشته اند. وی افزود: اینکه امام راحل جبهه را دانشگاه خود سازی نما نهادند به این دلیل بود که جبهه نه تنها محل مبارزه با دشمن نبود بلکه محلی برای خودسازی افراد و تطهیر روح و جسم افراد از زنگارهای مادی بود و معنویت موجود در جبهه سبب می شود ...
18 دوره مربی توپخانه در ارتش بودم/ هنوز یک ترکش در پای چپ من هست
را حتی کوچک بردارند بالاخره تو جنگ بودیم بعد از جنگ هم تو سینمای جنگ بودیم. مخلص مردم بودیم و یک گوشه کار را گرفتیم. حرف آخر؟ یادمان نرود، سینما کار تیمی است، از کارگر صحنه که روزی 5 تن بار جابه جا می کند تا کسی که عکس می گیرد و هر فریم فیلم نتیجه زحمت یک گروه است. برای همین است که در ساز و کار صنعتی سینما بازیگر ها را لای پنبه می گذارند و مراقب شان هستند. هر عکسی در هر فیلمی ماحصل ...
تجدید میثاق مادران و همسران شهدا و جمعی از زنان ایثارگر با آرمان های امام راحل(ره)
در دفاع مقدس در این مراسم با بیان اینکه پیروزی در هشت سال دفاع مقدس براثر وفاق ملی، همدلی، وحدت، از خود گذشتگی و رهبری مدبرانه امام خمینی(ره) حاصل شد، بیان داشت: مردم ایران اسلامی در مقابله با جنگ سخت در هشت سال دفاع مقدس به دشمنان ثابت کردند که آماده هستند برای کشور خود از همه هستی خود بگذرند. مریم مجتهدزاده به نقش پر رنگ زنان در هشت سال دفاع مقدس اشاره کرد و افزود: زنان در زمان جنگ همپای ...
جنگ تحمیلی باعث شد به سطح جراحان بزرگ دنیا برسیم
مقدماتی جبهه تا بیمارستان ها و اتاق عمل ها بیشتر، جراحان و متخصصان بیهوشی بودند و من خیلی زود به عنوان کمک این جراحان اعزامی شدم و در بیش از 100 جراحی کمک کردم. چه تجربیاتی از این هشت سال فعالیت کسب کردید؟ تجاربی بی نهایت جدید کسب کردم. پزشکی رشته ای است که هر روز مورد جدیدی دارد. تجربیات پزشکی هر 10سال یک بار 100درصد تغییر می کند. بعد از جنگ کره و جنگ ویتنام مقالات و تجربیاتی در ...