سایر منابع:
سایر خبرها
آتش بس کار دست رزمندگان خان طومان داد/ مادر شهید: برای رفتنش به سوریه شرط گذاشتم
دریافت کرده ایم. نماز صبح را خواندم و رفتم حوزه سر کلاس دیدم همه بچه ها می گویند برای چه آمدی؟ گفتیم شاید نتوانی بیایی؟ عده ای هم تا مرا می دیدند گریه می کردند. آن روز امتحان هم داشتم و استرس گرفته بودم. دوستانم می پرسیدند سمیرا برادرت حالش خوب است؟ گفتم: ظاهراً خوب است. آنها هم چون می دیدند من خبر ندارم چیزی نمی گفتند. وسط امتحان به خواهرم سامره که در آموزش و پرورش است زنگ زدم که چه ...
چشم در چشم مرگبار در شب تولد فرزند
. خواهرزاده مهدی که در جریان درگیری بازداشت شد، به بازپرس گفت: همراه دو نفر از دوستانم داخل پارک پرستو بودیم که مقتول با ما درگیر شد و شیشه های قلیان ما را شکست. من شیشه ها را از دست او گرفتم و بعد به طرف خانه مان رفتم که به من خبر دادند، عادل و خانواده اش پدر و مادرم را کتک زده اند. به سرعت به طرف خانه عادل رفتم و با مقتول و برادرانش درگیر شدم، اما نفهمیدم چه کسی مقتول را با چاقو زد. سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی تهران بزرگ گفت: تحقیقات در این باره جریان دارد. ...
صاحب رستوران معروف و تجاوز جنسی به دو دختر
...، کنترل تلفن های همراه متهم و جمع آوری دلایل و شهود را صادر کرد. درحالی که پزشکی قانونی ادعای شاکی را تأیید کرده بود وی در شکایتش گفت: از اینکه رستوران معروف در کرج نیز شعبه ای راه انداخته و من استخدام شده بودم، خوشحالی می کردم. با خودم می گفتم در محلی معتبر و بدون دردسر مشغول به کار هستم. اما خیلی زود متوجه رفتارهای عجیب و محبت های صاحب رستوران شدم و پس از یک ماه و در جریان تماس های ...
روز شمار وقایع محرم
ربذه تبعید کردند این غلام برای کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امیر المؤمنین علیه السلام بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبی علیه السلام و سپس به خدمت امام حسین علیه السلام رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد. هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسین علیه السلام آمد وبرای میدان رفتن و دفاع از ...
حاج حسین عاقبت دست حاج رضا را گرفت
پاهایت درد می کند. این آخرین دیدارمان بود. آقا رضا از در خارج شد و دیگر بازنگشت. دو روز بعد از ازدواج جبهه رفت معصومه ولی همسر شهید فرزانه است. روحیه بسیاری خوبی دارد و خودش می گوید از روز شهادت حاج رضا، چون می داند او جانش را در مسیر ارزشمندی از دست داده است، سعی می کند پرروحیه باشد و هیچ وقت پیش دیگران دلتنگی هایش را بروز ندهد. کمی که گفت و گو می کنیم متوجه می شوم خانم ولی بیشتر همرزم ...
دلیل دوری از گزارشگری را نمی دانم/به نظر صداوسیما احترام می گذارم
مربیگری بپردازم اما چنین چیزی درست نیست. واقعیت این است که پیشنهادهای من از تیم های شهرستانی بود و حتی صحبت هایی نیز با مسئولان باشگاه ها کردم اما پیشنهاد مالی که این عزیزان به من دادند، شاید یک چهارم مربیانی بود که اکنون کار می کنند. دلیل این مساله را که جویا شدم، گفتند تو تا به حال جایی کار نکردی. من گفتم اگر شما مرا تایید می کنی که باید به قیمت روز پیشنهاد مالی ارائه دهید. نیازی به ...
کار زشت نوعرس با داماد در ماه عسل
روز نو : 16 سال بیشتر نداشتم که با فرشاد آشنا شدم. آن روز وقتی از آموزشگاه کلاس های تقویتی بیرون آمدم با جوانی رو به رو شدم که کنار موتورسیکلتش ایستاده و به من خیره شده بود. وقتی به طرف منزل حرکت کردم، او هم سوار بر موتورسیکلتش مرا تعقیب می کرد. چند روز به همین ترتیب سپری شد تا این که روزی فرشاد کنارم قرار گرفت و شماره تلفنی را که روی برگه ای نوشته بود، به من داد. با این که فرشاد 31 ساله ...
لشکری می رسد از راه خدا رحم کند...
گروه معارف - رجانیوز: این کاروان نیست که پیش می رود؛ حادثه است. این بیابان های داغ است که گام های کاروان را به دوش می کشد. این ظهر دم کرده بیابان های تفتیده اتفاق است که بر تن دقایق، عرق کرده است. کاروان، آرام آرام رهسپار می شود با صدای زنگ شتران و شیهه اسبان. کربلا، نفس نفس می زند و فرات، تشنه تر از همیشه، در خویش می جوشد و سر بر جداره ها می کوبد. یک سو کعبه با حالتی محزون و یک س ...
پرورش قارچ با وجود معلولیت توسط معلم کارآفرین کردستانی
. وی در ادامه با بیان اینکه برای راه اندازی پرورش قارچ هشت میلیون تومان هزینه کرده است، تصریح کرد: با یاری خداوند و پشتکار خودم و همسرم کار را شروع و در همان مرحله اول شکر خدا توانستیم مقداری از بدهی هایمان را پرداخت کنیم. مدیر مزرعه قارچ با عنوان اینکه در سال سه بار طی دوره چهار ماهه با 15 روز استراحت قارچ برداشت می کند، در خصوص میزان تولید قارچ گفت: هر بار حدود هفت تن و نیم ...
برافراشتن پرچم حرم امام حسین (ع) در مسجد جامع خرمشهر/تجلیل از خانواده شهدای مدافع حرم اهواز
.... همایش فصل نو فصل همدلی ویژه دانشجویان جدیدالورود دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز انجام می شود. رونمایی از کتاب ابوزهرا از کتاب ابوزهرا شامل زندگی نامه و خاطرات شهید مجید مختاری فر (حمید مختاربند) با حضور سردار گرجی زاده و پدر و فرزند این شهید رونمایی شد. این کتاب از سوی محمد احمدی بافنده جمع آوری شده که به گفته وی شامل زندگی نامه و خاطرات ...
اشعار شب سوم محرم - حضرت رقیه(س)
... ذره ای ترس به دل راه ندادم زیرا دخترت مثل علمدار جگر داشت پدر عمه نگذاشت که اطفال تو سیلی بخورند قافله در همۀ راه سپر داشت پدر چوب زد بر لب تو تا که مرا زجر دهد این یزید از دل من خوب خبر داشت پدر آنقدر زیر لبم ذکر خدا را گفتم تاکه دست از سر لب های تو برداشت پدر غنچه ای بودم و از ساقه شکستند مرا ...
اشعار شب چهارم محرم - دوطفلان حضرت زینب (س)
... شیرهایم به پدر نه که به دایی رفتند دست رد گر بزنی دست ز دامان نکشم دست از این خیمه رسد از سر پیمان نکشم بعد از این شانه به گیسوی پریشان نکشم تیغ می گیرم و پا از دل میدان نکشم به تو سوگند که یک دشت به هم می ریزم چشم تا کار کند تیغ و علم می ریزم دختر مادرم و جان پس در خواهم داد او پسر داده و من هم دو پسر ...
سردار همدانی برای دفاع از مرزهای عقیدتی مجاهدت کرد
این مراسم با بیان اینکه سال گذشته حرف های دلم را در خصوص سردار همدانی با حضور در یکی از هیأت ها گفتم، اظهار کرد: سه شعر نیز در اوایل شهادت سردار همدانی سرودم که در نشریات و فضا های مجازی منتشر شد. جواد محقق به برگزاری جشنواره، سوگواره و یادواره برای حافظان حرم در کشور اشاره کرد و گفت: برگزاری این یادواره اولین برنامه ادبی و هنری بنیاد فرهنگی سردار همدانی است که امیدوارم سال های بعد برنامه ...
نیما حسنی نسب: فرهادی در حال خالی شدن است!
: وسوسه شدم. با این حرف همه ی ابهام جذابی که فیلمساز برایش زمینه چینی کرده از بین می رود. تا قبل از این جمله با عمادی مواجهیم که دنبال انتقام شخصی برای یک تجاوز احتمالی بوده، اما حالا دیگر می تواند محق جلوه کند. اسلامی: فروشنده می توانست مثل فیلم بلندی و پستی کوروساوا از تمهید تغییر زاویه ی دید استفاده کند. بلندی و پستی با این کار به شدت اوج می گیرد. فرض کنیم از یک سوم پایانی زاویه ی دید عوض ...
بهنوش بختیاری: حالا منتقدان درباره ام جور دیگری فکر می کنند
) اما اصولا دوست دارم آدم معتقدی باشم و هستم. به اخلاق پایبندم و این اخلاق برایم از نهج البلاغه می آید. آقای بیرقی هم در نزدیک شدن من به نقش خیلی تاثیر داشتند. 15 جلسه تمرین برایم گذاشتند. یک جایی خیلی از دستش کلافه شدم و گفتم مگر می خواهد بن هور بسازد آنقدر ما را می برد و می آورد (می خندد). هر روز در تمرین ها از من فیلم می گرفت. به من گفت با لباس های ملیحه (شخصیت فیلم) رفت و آمد کن. در مورد تمام ...
رحلت امام(ره) شیرینی بازگشت به ایران را برایم تلخ کرد
بیمارستان های عراق بستری بودم. اول اسارت یک شب در یک مرغداری نگهداری شدیم و روز بعد ما را به بیمارستان زبیر و بعد از آن بیمارستان حبشی بعد هم بیمارستان دیگری بردند و پس از مداوا هم در اردوگاه تکریت عراق بودیم. در دو طرف اردوگاه ها سیم خاردار کشیده بودند که نباید اسرا با هم ارتباطی می داشتند. شهید جعفر دولتی مقدم که فرمانده گردان ما بود در طرف دیگر اردوگاه قرار داشت. آن زمان ...
اثر تربیتی هیئت های مذهبی بر کودکان/ بزرگ می شوی با محبت حسین(ع)
شود که آن ها کودکان را با این مسائل مواجه می کردند. سنگری تصریح می کند: در سفر حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به کربلا وقتی خبر شهادت مسلم بن عقیل(ع) رسید، امام(ع) این موضوع را از دختر کوچک ایشان پنهان نکردند، بلکه او را بر زانوی خود نشاند و موضوع را با او مطرح کرده، او را تسلی داده و فرمودند: من از این لحظه به بعد پدر تو هستم، زینب(س) مادر تو و بقیه بچه ها هم خواهر و برادر تو هستند. ...
قصه های بهروز غریب پور از هنرمندان تئاتر و سینما
مسئولیتی را به عنوان مبصر می پذیرد طبیعی است که در خانه اش را بگیرند و عده ای با او مخالف باشند و بگویند فلانی جاسوس مدیر است و خلاصه همه جور تهمتی به او بزنند. گفتم حالا شما می توانید چهره مثبت این مسئولیت را نشان بدهید. کیارستمی پرسید نظراتت را می توانم ضبط کنم؟ گفتم بله. که او رفت یک ضبط صوت آورد و نظراتم را ضبط کرد که امیدوارم این نوار را احمد یا بهمن (پسران عباس کیارستمی) در خانه شان ...
خاقانی خیلی خودش را فریاد می زند
صورتک رسمی نمی زند ملک مرزبان در پایان گفت: یکی از جاهای جالبی که خاقانی در بیان عواطفش ابتکار دارد، آن هم به صورت صریح، جایی است که پسرش مریض شده است. خاقانی شعر را از بیان پسری که مریض است، بیان می کند. هرچه حس پسرش است سعی می کند تخیل و بیان کند: من مه چارده بودم مه سی روزه شدم/ نه شما شمع من و مهر شمایید همه گر به سی روز دو شب همدم ماه آید مهر/ سی شب از من به چه تدبیر ...
زمان سازندگی، دولت درایران پوست اندازی کرد
محلی و اختلافاتی که در منطقه غرب یا منطقه گنبد کاووس داشتیم، به اضافه حمله طبس و از همه بدتر حادثه تلخ جنگ به عنوان ناهنجاری، نه یکی و دو تا بلکه ده ها گرفتاری کشور ما را احاطه کرده بود و این دولت باید در میانه این تیرهای سهمگینی که به سمت مردم شلیک می شد، می ایستاد. جریان نفاق از سال 60 به بعد حقیقتا ضربات شکننده و آسیب های بسیار تلخی را وارد کردند هرچند به نظر من شهادت عزیزان و مردمان ما که ...
گوشه ای دیگر از رفتار غیر انسانی خانواده کروبی با جانبازان نخاعی
معرفی کرده به آسایشگاه اصفهان. بعد از چند روز که در منزل پدرم بودم هر روز به آسایشگاه مراجعه می کردم برای بستری شدن ولی از سوی مسئول آسایشگاه خدابیامرز آقای اژه ای بود که می گفت فعلاً تخت خالی نداریم. تا اینکه یک مدتی رفت و آمد کردم با یک جانباز ارزشی به نام محمد کوهانستانی آشنا شدم و ایشان که می دید با چه شرایطی می روم و می آیم به آقای اژه ای گفت من مدتی می خوام برم مرخصی ایشان فعلاً ...
سوگواره عاشورایی بر آستان اشک به اتمام رسید
سخنان کوتاهی، ضمن تشکر ویژه از محمود حبیبی کسبی، که در سه سال گذشته، همراه این مراسم بوده، گفت: خوب است بدانیم که کارهای دلی، که خاصه سفارشی نیستند و از جانِ انسان برمی آیند، چگونه شروع می شوند. نوروزی با اشاره به سومین دوره برگزاری این سوگواره گفت: اگر این شب ها به واسطه حضور شاعران، حال خوبی دارید؛ مزد ما دعای خیر شماست و ان شاالله که عمر و زندگی همه مان زیر خیمه اهل بیت علیهم السلام طی ...
کتابخانه هایمان را به رنگ عاشورا آذین کنیم/ نوای محرم در ادبیات
: ببین من فرشادم، من را به اسم دعا کن کربلا. بعد تریلی را ول کرد. داشتیم دور می شدیم که داد زد: فرشاد... یادت نره. همانجا نشست به گریه کردن و کف دستش را کوبید زمین. دور می شدیم و فرشاد نشسته بود کنار جاده. من هم نشستم پشت تریلی به گریه. حاضر بودم همه چیزم را بدهم جایم را با فرشاد عوض کنم. در بخش دیگری از کتاب آمده است: مرحوم حاج محمد دانش آشتیانی یکی از خیّرین قمی بود که بعد از ...
شبی که نامم را برای اعدام شدن خواندند
اسلحه شخصی که پشت سر من حرکت می کرد، آب سردی بود که بر پیکرم ریخته شد. عرق سردی کرده بودم، اگر من هم در میان آن ها بودم، پرونده زندگی ام در این دنیا بسته شده بود. گام هایم را به سختی برمی داشتم. آن شب را به سختی به صبح رساندم، گاهی فکر می کردم که من هم به شهادت رسیده ام، ولی زمانی که دست و پایم را لمس می کردم متوجه می شدم که هنوز زنده هستم و آینده نامعلومی در انتظارم می باشد. این دومین بار ...
چند تکه استخوان، سهم یک مادر از فرزند+تصاویر
عاشوری در اتوبوس نوحه سرایی می کرد و بچه را با جبهه و جنگ آشنا می کرد . ما 2 روز در شیراز ماندیم و روز سوم به سوی اهواز حرکت کردیم . برای آموزش دیدن یک ماه در اهواز ماندیم . بعد از آموزشی در تاریخ 9/9/60 ساعت 10 شب عملیات محرم شروع شد . در کنار شهید عاشوری بودم . واقعا مثل یک کوه استوار بود . دلاورانه جنگید . مثل طوفانی که برگهای خزان را می ریزد . عراقی ها را از پای در می آورد . همه ...
دختر ایرانی که همه را متعجب ساخت+عکس
یواش یواش عادت کردم. هنوز هم خیلی از کارها را با پایم انجام می دهم؛ مثلا وقتی در خانه هستیم با پا غذا می خورم. تا وقتی که فاطمه مدرسه می رفت برای آنکه از درسش عقب نماند به کلاس های آزاد نمی رفت ولی وقتی دیپلمش را گرفت سنتور را پیش استادش، غلامرضا مشایخی شروع کرد؛ از سازها به پیانو و گیتار علاقه مند بودم ولی شرایط فیزیکی ام این اجازه را نمی داد. وقتی مشورت کردم متوجه شدم که می توانم در ...
مادرشهید علیخانی: سلام مارا به رهبر معظم انقلاب اسلامی برسانید
های گوناگون هستند، خاطرنشان کرد: باید تمام تلاش خود را برای تبیین و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت طلبی در جامعه به کار بگیریم. وی با اشاره به فرارسیدن ماه محرم تصریح کرد: شهیدان هشت سال دوران دفاع مقدس از شهیدان کربلا درس آموختند و شهدای مدافع حرم و مقاومت اسلامی نیز از شهدای دفاع مقدس درس گرفتند و همه این ها بر می گردد به شهیدان کربلا و درس آزادگی که سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله حسین(ع ...
یک مشک بهر روز مبادا نگاه دار/ در کربلا برای علی اصغر آب نیست
بهشتی که در آن بود گذشت خوش به حالش که قسم داد خدا را به حسین من گدای سگ کهفش شدم ومیدانم میرساند سگ این خانه گدا را به حسین حقم است از همه جا رانده شوم غیر حرم قسم من فقط این است؛ شما را به حسین ای نسیم سحری وقت گذر حوصله کن برسان حاجت زوار رضا را به حسین سفره را فاطمه انداخته و مطمئناً میسپارند محرم دل ما را به حسین مادر آب، بخوان نوحه کمی پیش فرات که شهادت بدهد آب گوارا به حسین ...
کمیته مرکزی حزب توده شترگاوپلنگ بود
...، دیگر خسته می شدم. هرچه من می گفتم در او اثر نمی کرد. درست است که من جلوی این کار ها را تا اندازه ای می گرفتم ولی هر روز کار دیگری برای ما می تراشید. من این نمونه هایی که آورده ام همه اش مربوط به روش و مشی زندگی است و در من اثر شدیدی کرده که تا به حال آن را فراموش نکرده ام. ای کاش فقط همین بود. در معاشرت فهمیدم که او آدم منطقی و جدی نیست. این را بعد ها خیلی ها فهمیدند. بعد ها بهتر ...
روز شمار مطبوعات1-11مهر ماه
روزنامه نگاران(5مهر ماه 1391) - بیانیه اداره کل رسانه های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پی شهادت خبرنگار پرس تی وی در سوریه(5مهر ماه 1391) - درگذشت ایمان ابراهیمبای سلامی، خبرنگار حوزه ی مجلس(5مهر ماه سال 1392) - برگزاری همایش رسانه های غربی و افکار عمومی (5مهر ماه سال 1392) - اعلام نام نویسی دوره مصاحبه خلاق در خبرگزاری ایسنا(5مهر ماه سال 1393) ...