سایر منابع:
سایر خبرها
چه کسانی در زیارت عاشورا لعن شده اند؟
، می گویند: خوابی را که رسول خدا (ص) دیده، خواب میمون هایی بود که بر منبر نبی خاتم (ص) جست و خیز می کردند و درخت ملعون هم، همان بنی امیه هستند که یکی پس از دیگری بر تخت خلافت پیامبر اسلام می نشینند.[78] بنابر روایت شیعه و سنی، بنی امیه از فضایل شب قدر محروم هستند و در عوض آن به غصب هزار ماه حکومت گذرای دنیوی دل خوش داشتند.[79] ب. شجره خبیثه [80]: (درخت خبیث) همان اعتقاد به کفر و شرک است ...
شهادت فرزندان حضرت زینب(س) در شعر آئینی قم
یوسف زهرا به سرعت آمد و بگرفت همچون جانشان در بر دریغا دو همای عشق در آغوش ثارالله همای روحشان از موج خون در آسمان زد پر چو دید از قتلگه آرند آن دو سرو خونین را درون خیمه زینب گشت پنهان با دو چشم تر نهان شد در حرم کو را نبیند یوسف زهرا مبادا چشم حق گردد خجل زان مهربان مادر بیا لیلا تماشا کن مقام و صبر زینب را که در یک لحظه داده در ره دین دو علی اکبر به ثارالله و صبر زینب و خون دو فرزندش سلام میثم و خلق خدا و خالق داور. انتهای پیام/78009/ ...
آیین های سنتی عزاداری عاشورا در ایران ( قسمت اول )
به گزارش بولتن نیوز، محرم فرا رسیده و دلهای مسلمانان عزادار شده، گوشه و کنار خیابان ها هیات امام حسین برپاست، مردم سیاه بر تن کردند و در تلاش برای برپایی هرچه بهتر مراسم های عزاداری اند. دنبال این مهر و علاقه را که بگیری، این دل آشوبه و غم که با رسیدن این روز و شب ها به جانت می افتد، به روزهای کودکی خود می رسی، زنجیر کوچک و سبکی که در دست داشتی و عشق بزرگی که به حسین، در دل کوچک خود. علم های بزرگ ...
آیین عزاداری محرم در کاشمر
عزاداری شکل گرفته است از شب پنجم محرم هر شب به نام یکی از شهدای کربلا عزاداری می شود و این تقسیم بندی در تمامی هیئت ها و مجالس عزاداری شهر کاشمر رعایت می شود، بدین گونه که شب پنجم محرم در تمامی هیئت های عزاداری در مصیبت شهادت سفیر امام حسین(ع) یعنی حضرت مسلم بن عقیل(ع) به عزاداری پرداخته می شود و شب ششم متعلق به حضرت علی اکبر(ع) است. وی گفت: شب هفتم که مصادف هست با شب بسته شدن آب بر امام و ...
نگاهی به شهادت رقیه (س) در مقاتل
می زد تا اینکه دهانش پر از خون شد .(5) و در منتخب آمده است که او پدرش را مخاطب قرار داده می فرمود: یا أبَتاهُ، مَنْ ذَاالَّذی خَضبکَ بِدِمائکَ پدر جان، کی صورت منوّرت را غرق خون ساخته؟ . یا أبتاهُ، منْ ذَا الَّذی قَطع و ریدَیْکَ! پدر جان، چه کسی رگهای گردنت را بریده است؟ . یا أبتاه، منْ ذا الَّذی أیْتمنی علی صغر سِنّی پدر جان، کدام ظالم مرا در کودکی یتیم ...
روزنامه های سه شنبه
، چرا که در کشور ایران امنیت مهم ترین مساله است و باید با جدیت دنبال شود و اقتدار نیروی نظامی امری حیاتی است. لاریجانی گفت: امینت زمینه ساز آبادانی و آرامش است و باید به بهترین نحو مورد توجه قرار بگیرد و قم به عنوان شهری مقدس باید در امنیت به سر برد در این باره همه دستگاه های اجرایی باید در راستای تامین امنیت گام بردارند امروز عملکرد پلیس در جهت امنیت جایگاه ویژه ای دارد. وی بیان کرد: این که گفته ...
برای نقش های مذهبی دستمزد تعیین نمی کنم/ تلاش می کنم محبوب باشم تا معروف
او در سریال های تاریخی مانند امام علی(ع)، ولایت عشق، تنهاترین سردار و مختارنامه بازی کرده است. در سریال های شیدایی و مسافری از هند هم نقش های غیرکلیشه ای و متفاوتی را به عهده داشت. عنایت شفیعی دید گاه های خاص خود را در زندگی شخصی و دنیای بازیگری دارد. در گفت وگویی که می خوانید بخشی از این دیدگا ه ها بیان شده است. در سریال مختارنامه نقش ابن کامل را بازی کردید که از یاران باوفای مختار بود. حجم نقش شما در این سریال زیاد بود. حالا که چندسالی از بن کامل فاصله گرفته اید، برایمان از این نقش بگویید؟ ابن کامل شاکری از دوستان قدیمی مختار بود و زمانی که مختار تصمیم می گیرد، قیام کند با او بیعت می کند و تا آخر پای عهدش می ماند. هر نقشی سختی های خاص خودش را دارد، نقش ابن کامل هم از نقش های فاخری بود که اجرایش به عهده من گذاشته شد. نقش سختی بود، اما از آنجا که نابرده رنج، گنج میسر نمی شود، تلاش کردم نقش را بخوبی اجرا کنم. گنج هایی که در زندگی به آنها دست یافتید، چه چیزهایی هستند؟ منظورم از گنج، وجه مالی کار نیست. معتقدم همین که با اجرای یک نقش خاطره خوبی از یک بازیگر به جای بماند و مردم با آن ارتباط برقرار کنند، خودش گنج بزرگی است. من به تقدیر و قسمت اعتقاد دارم آنچه که خدا قسمت بنده هایش کند، همان می شود و لاغیر. به آنچه خدا داده راضی ام. خودم را در اختیار مشیت الهی قرار می دهم، چون معتقدم هرچه صلاحمان باشد همان می شود. اما خود آدم هم باید حرکتی کند تا مسیر مشیت الهی برای او مشخص شود؟ بازیگران شخصیت حقوقی و حقیقی دارند. شخصیت حقوقی مرا نقش هایی می سازد که به من پیشنهاد می شود و من آنها را بازی می کنم، اما شخصیت حقیقی هر آدمی بستگی به خود و انتخاب هایش دارد، اما باز هم به تقدیر و سرنوشت الهی اعتقاد دارم. این که نقش باید قسمت بازیگر شود برای فردی که حرفه اش بازیگری است چگونه میسر می شود؟ اگر قسمت نشد، چه می شود؟ معمولا تهیه کننده و کارگردان برای هر نقشی چند بازیگر را در نظر می گیرد و بعد از مشورت و توجه به قابلیت های بازیگران، نقش را به یکی از آنها پیشنهاد می دهد، اما باز هم به نظرم باید نقش قسمت بازیگر شود، اگر نقش قسمتت باشد همه چیز دست به دست هم می دهد و آن نقش به تو می رسد. این روزها بیشتر بازیگران از کم کاری شاکی هستند، در این شرایط شما چه می کنید؟ من هیچ وقت در بازیگری دنبال کمیت نبوده ام و کیفیت نقش برایم اهمیت بیشتری دارد، به همین دلیل چه ساخت آثار نمایشی رونق داشته باشد و چه نداشته باشد، شکایتی ندارم؛ چون آدم کم کاری هستم. در همه سال هایی که به عنوان بازیگر فعالیت می کنم تلاش کرد ه ام بیشتر انتخاب کننده باشم تا انتخاب شونده! گاهی بیکار بوده ام و نقش هایی بهم پیشنهاد شده، اما چون از آنها خوشم نیامده، قبول نکرده ام. بازنشسته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستم، خانه ای دارم که همراه خانواده ام در آن زندگی می کنم. امورات زندگیم می گذرد و راضی هستم به رضای خدا. زیاده طلب نبوده و نیستم. دنبال مال اندوزی نیستم، به همین دلیل نقش را متر نمی کنم که ببینم چقدر برایم سود مالی دارد. برای نقش های مذهبی رقم دستمزد را مشخص نمی کنم! چون معتقدم برای این گونه نقش ها هر رقمی که بگویم آن شخصیت را ارزان فروخته ام. اینها جزو اعتقاداتم است و بسادگی آنها را نادیده نمی گیرم. پس به این هم اعتقاد دارید که خدا به دستمزد شما برکت می دهد؟ شک نکنید که چنین است. هیچ موجودی، بدون روزی نمی ماند و خداوند کارش بی حساب و کتاب نیست پس بهتر است تسلیم حکمت او باشیم. همین اعتقادات است که باعث شده شما چنین با آرامش و با اقتدار درباره زندگی صحبت کنید؟در دوره ای که بسیاری از زمانه شکایت دارند، شما گلایه مند نیستند؟ الحمدالله هیچ وقت شاکی نبوده و نیستم. برخی فکر می کنند حقشان خورده شده و نقش هایی که باید به آنها می رسیده به دیگران رسیده! با این دیدگاه موافق نیستم. برایم قابل قبول نیست که به ما می گویند: بازیگر! بازیگر ادا و اصول درمی آورد که دیگران را سرگرم کند. به نظرم کسی که نقشی را قبول می کند باید با نقش زندگی کند؛ آن را بپذیرد، خودش را در نقش و نقش را در خودش پیدا کند که نتیجه اش، شخصیتی می شود که مخاطب می بیند و با او همراه می شود. به این نمی گویند، بازیگری؛ نامش اکتوری است! در نقش هایی که تاکنون بازی کرده ام، خودم را جای نقش گذاشته و به جای او مقابل دوربین بازی کرده ام. جای دیگری زندگی کردن، سخت است. جای آن آدم حرف زدن، راه رفتن، خوردن و... دشوار است برای همین بازیگری کار سخ ...
یک روز بودم یاس باغ آرزویت، حالا بیا با خود ببر نیلوفرت را
همه گفتند طفلکی خوابش نمی گرفت، خودش را به خواب زد اکنون نوبت به شعری از حبیب الله چایچیان (حِسان) می رسد: قربان اشک دیده و این دُر فشانی ات ای جان فدای محنت و رنج نهانی ات از لحن دلنشین تو قلبم گرفته شد دیگر نماند صبرم از این نغمه خوانی ات شب مات و اختران همگی غرقه در سکوت تا بشنوند زمزمه ی آسمانی ات چون ماه آسمان که ...
اشعار شب پنجم محرم - شهادت حضرت عبدالله بن الحسن (ع)
کشند اما نه دست مادر به دامنش افتاد گفت تا زنده است زهرا نه چل نفر می کشند از یک سو دست یک بار دار سَد می شد بین کوچه علی اگر می ماند که برای مغیره بد می شد کار قنفذ شروع شده اما دخترش برد عمع آنجا بود خواست تا سمت مادرش بدود آنکه دستش گرفت بابا بود پسر مجتبی است این دفعه ...
شهریار برای محرم چه نغمه هایی سرود/ نغمه های دلتنگی شهریار، برای امام حسین(ع)
تاب گردون شد به جامه های سیه کودکان کو دیدم / دلم به یاد اسیران کربلا خون شد از این مبارزه بشکفت خاندان علی / چنانکه نسل پلید امیّه مرهون شد بنی امیّه و آن دستگاه فرعونی / همان فسانه فرعون و گنج قارون شد ولی حسین علمدار عشق و آزادی / لقب گرفت و شهنشاه ربع مسکون شد چون نیک می نگری زنده آن شهیدانند / وگرنه هر بشری زاد و مرد و مدفون شد ...
بعد تو ضرب المثل شد دختران بابایی اند...
زنان اسیر و سرگردان کجا بروند؟ پدر جان چه کسی چشمان گریان را چاره ساز است؟ پدر جان چه کسی یار و یاور غریبان بی پناه است؟ پدر جان چه کسی پریشان مویی ما را سامان می بخشد؟ پدر جان بعد از تو چه کسی با ماست؟ وای بر ما بعد از تو وای از غریبی! پدر جان کاش فدایت می شدم. پدر جان ای کاش بیش از این نابینا می شدم و تو را اینگونه نمی دیدم. پدر جان کاش پیش از این در خاک خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمی دیدم ...
پیام های قیام "امام حسین(ع)" چه بود؟
قرآن به سر برد، حتی در ظهر عاشورا نیز آخرین نماز خودرا در برابر تیراندازان دشمن در حالی که از پیکر مبارکش خون می چکید به جا آورد. طبری از عبداللّ''''ه بن زبیر نقل می کند که هم چون شهادت آن حضرت را شنید،گفت : به خدا سوگند، مردی را به شهادت رساندندکه قیامش در شب طولانی و روزه اش در روز بسیاربود. ب ) صبر و شکیبایی : صبر و شکیبایی ، یا در برابر مصیبت و گرفتاری است یا برای پذیرفتن ...
دوباره قافله رفت و رقیه جا مانده!/ چه تند می رود! این ساربانِ وا مانده
، به خواب دیدم، جان دادنِ خودم را امشب، شهادت من، نه خواب، نه خیال است در سنّ خردسالی، مردِ جهاد بودم این صورت کبود است، زیباترین مدالم میثم به جان زهرا، بنویس از لب من من کشته حسینم، این است وصف حالم وحید قاسمی دوباره قافله رفت و رقیه جا مانده! چه تند می رود! این ساربانِ وا مانده خدا به خیر کند! باز گم شدم بابا بیا ...
شعر/ این کیست، که حج خویش، ناکرده تمام
... خیره شد تقوا و زیبایی به هم پنجه زد درد و شکیبایی به هم سوختن با ساختن آمد قرین گشت محنت با تحمل، همنشین ناز معشوق و نیاز عاشقی جور عذرا و رضای وامقی لاجرم زد خیمه عشق بی قرین در فضای ملک آن عشق آفرین بی قرینی با قرینی شد، همقران لا مکانی را، مکان شد لا مکان کرد بر وی باز، درهای بلا تا کشانیدش به دشت ...
شب های دهه اول محرم چگونه نامگذاری شدند؟
مسلم، نخستین شهید واقعه کربلاست. شهادت او کمی پیش تر از حادثه کربلا رخ داده است و شب نخست ماه محرم به پاس فداکاری و جان فشانی های این سفیر شهید راه سرخ، شب حضرت مسلم بن عقیل نام نهاده شده است. مسلم الگوی محبت و وفاست. او عاشقی دل باخته بود که تا آخرین لحظه از عشق پاک خود به حسین(ع) دست بر نداشت و در اوج بی وفایی کوفیان به مولایش وفادار ماند. شب دوم: ورود به کربلا امام حسین(ع ...
شعر/ دل این شهر برای نفسم تنگ شده
...> روزه دارم من و لب تشنه و سرگردانم بین این شهر کسی بانیِ افطار نشد دست بر دست زنم دل نِگرانم چه کنم؟ مثل من هیچ سَفیری خجل از یار نشد خواستم تا برسانم به تو پیغام، میا پسر فاطمه، شرمنده ام انگار، نشد. او در آخرین بیت همین شعر چنین می گوید: پیکر بی سرم از پا به سرِ دار زدند این بلا بر سر من آمد و تکرار نشد و اما مجتبی ...
صوت مداحی، اشعار و مقاتل دوم محرم ورود کاروان به کربلا
سعد نامه ای بدین مضمون از عبیدالله دریافت کرد که : سپاهیان خود بین امام حسین (ع) واصحابش وآب فرات فاصله بینداز به طوری که حتی قطره ای آب به امام (ع) نرسد ، همان گونه که از دادن آب به عثمان بن عفّان خودداری شد! عمر بن سعد 500 سوار را در کنار شریعه فرات مستقر کرد . یکی از آنها فریاد زد یا حسین !.... به خدا سوگند که قطره ای از این آب را نخواهی آشامید تا از عطش جان دهی ! حضرت فرمود : خدایا ! او را از ...
شور و شعور در یاران کربلایی امام حسین علیه السلام
وارث : اصحاب فدایی امام حسین علیه السلام همگی در نهایت شور و احساسات پاک و عمیق انسانی خویش بودند. و این را در عمل با جان فشانی و نثار خون خود در راه امام حسین علیه السلام نشان دادند؛ از سوی دیگر اینان در نهایت شعور بودند؛ زیرا که این راه را با چشمانی کاملا باز انتخاب کردند. حضرت ابا عبدالله علیه السلام نیز از همان ابتدای راه به همه همراهان گوش زد نمود که پایان این حرکت کشته شدن است ...
مجید اخشابی برای ماه محرم خواند
شقایق داغ داره هر برگ ازین گل های پرپر جسم شهیدی بی مزاره ای غیرت زمان، جان عاشقان، حسین بارون بارون بارون می باره از چشم دنیا خون می باره قتل شرف، خنجر نمی خواد عاشق کشی، لشکر نمی خواد ای بی مروت کشتن طفل مردای جنگ آور نمی خواد بارون بارون بارون می باره از چشم دنیا خون می باره در ماتم سردار بی سر دل بی قراره بی قراره ای غیرت زمان، جان عاشقان، حسین ای مهر بی کران، عشق جاودان، حسین ...
بررسی فلسفه نهضت امام حسین(ع) در قرآن کریم
...> پرداختن به این مساله مخصوصاً زمانی اهمیت خود را بیشترنشان می دهد که برخی از مخالفین تشیع از اهل سنت و مستشرقین این استدلال را پیش می کشند که؛ حفظ جان عقلاً وشرعاً واجب بوده واگر در جریان کربلا ، حسین بن علی (ع) وقایع را به نحوی دیگر پیش می برد که جان خود ویارانش را از [به زعم آن ها] مرگ حتمی نجات می داد ، عاقلانه تر بود ؛ چراکه دشمنان او پیشنهاد تسلیم وبیعت با خلیفه مسلمین رابه حضرت دادند ، اما ایشان ...
اشعار شب چهارم محرم - دوطفلان حضرت زینب (س)
چندین متر هر آنچه ریخت از آن دو کبوترش می برد ندید با چه دلی یک تنه به دارُالحَرب به رویِ دست دو تا یاسِ پرپرش می برد ندوخت چَشم به چَشمِ حسین تا وقتی نگاهش از سرِ نِی جان ز پیکرش می برد چقدر صبر و تحمل، چه عزتِ نفسی که داغِ قافله بر قلبِ مضطرش می برد و از صلابتِ او نیزه دار لَج می کرد سرِ محمد و عون ...
دخترش با دیدن بازارهای کوفه گفت/ خوب شد بابای من در دست انگشتر نداشت
ترک وفا کنی! یوسف رحیمی شانه های زخمی اش را هیچ کس باور نداشت بار غربت را کسی از روی دوشش بر نداشت در نگاهش کوفه کوفه غربت و دلواپسی عابر دل خسته جز تنهائی اش یاور نداشت بام های خانه های مردم بیعت فروش وقت استقبال از او جز سنگ و خاکستر نداشت می چکید از مشک هاشان جرعه جرعه تشنگی نخل هاشان میوه ای جز نیزه و خنجر نداشت ...
سوگواره عاشورایی بر آستان اشک به اتمام رسید
...> زخمی که تا همیشه به نای رباب ماند از شور لای لایی یک گاهواره بود چیزی که برد قافله با خود ز کربلا چشم به خون نشسته دلی پر شراره بود می دوخت چشم حسرت خود را به قتلگاه انگشتری که همسفر گوشواره بود راهی که کوچه کوچه به بن بست می رسید در طول این مسیر فقط راه چاره بود از کوچه های شب زده ی کوفه می گذشت ...
اخشابی سردار بی سر را برای ماه محرم خواند+ دانلود
فلک طاقت نداره صحرا سراسر لاله زاره دشت شقایق داغ داره هر برگ ازین گل های پرپر جسم شهیدی بی مزاره ای غیرت زمان، جان عاشقان، حسین بارون بارون بارون می باره از چشم دنیا خون می باره قتل شرف، خنجر نمی خواد عاشق کشی، لشکر نمی خواد ای بی مروت کشتن طفل مردای جنگ آور نمی خواد ...
یک مشک بهر روز مبادا نگاه دار/ در کربلا برای علی اصغر آب نیست
... هیچکس در شهر کوفه خوب با من تا نکرد در زدم اما به رویم هیچکس در وا نکرد کوفیان پستند زینب را نیاور با خودت بد نظر هستند زینب را نیاور با خودت ترس من از سم مرکب ها و از پامال هاست ترس من از گیر افتادن ته گودال هاست دخترانت آرزو دارند کوفه امن نیست خواهرانت آبرو دارند کوفه امن نیست جان مسلم ها فدای ناله های آخرت ترس من ...
به پیشواز امام حسین (ع) برویم
آخرین لحظات فرصت هست این رحمت خداست که امام حسین (ع) در دعای عرفه می فرمایند یا رحمن الدنیا و الاخره و رحیمهما. امام حسین (ع) در کربلا اردو زدند و خیمه گاه برپا کردند و شب با یاران همراه اتمام حجت فرمودند که ما فردا کشته می شویم. هر کس می خواهد برود در دل شب و تاریکی فرصت رفتن هست. خدایا در آخرین لحظات رسیدن به سعادت در کنار امام، باز فرصت جدا شدن و رفتن هست. خدایا ...
روضه حضرت مسلم(ع) در شعر آئینی قم
شهر یادم می آید تا کجاها کیسه ای نان را می برد آن شبها علی بر شانه در این شهر وقتی تمام مردمانش عاقل اند ای عشق! پیدا نخواهی کرد یک دیوانه در این شهر. او در ادامه این شعر، زنی به نام "طوعه" را که در شب بی پناهی حضرت مسلم(ع) در کوفه، به ایشان پناه داد، مردانه ترین قامت آن شب کوفه بد عهد می خواند و می آورد: آواره، گشتم کوچه ها را یک به ...
نگاهی به سرگذشت و افکار سرباز دلیر اسلام شهید مرتضی فدایی
شد تا در راه قرآن و اسلام قربانی شود. آماده می شد تا در جبهه ای از نور بر ظلمت شب گونه ای از کفر حمله ور شود و با خون خود سیلابی بسازد و کفار بعثی صهیونیستی را در آن غرق کند. در سن ششسالگی پا به دبستان نهاد و تا کلاس چهارم ابتدایی را در دبستان شهید مصطفی جوادی (کورورش سابق) تحصیل کرد. مرتضی از نظر اخلاقی بسیار مهربان و دلسوز بود و بیرون از خانه اگر کسی کمک می خواست با جان و دل به آنها ...
مبدع روضه خوانی کیست؟
اشعار فارسی بسیار با مضمون هایی عرفانی در کتاب و توصیه های اخلاقی و عملی ملاحسین برای کسی که می خواهد در طریقت گام بردارد، گویای منش و روش او در کتاب است: ... هر جا متاع خواری بیند بخریداری برخیزد و هرجا طپانچه بلا پیدا شود رخساره تسلیم پیش آرد و هر جا خنجر محنتی از نیام ریاضت برکشند جان را به استقبال آن فرستد ( روضة الشهداء، ص211) همانطور که اشاره شد، روایت عاشورا با نگاهی تاریخی و سیاسی و ...
پیامک مذهبی به مناسبت آغاز ماه محرم الحرام
می بخشد. امام حسین(ع): از نشانه های عالم ، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است . امام حسین(ع): چیزی را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد. تا کرب و بلا هست، زمین را عشق است آه دل همواره غمین را عشق است هر چند که هیچ است همه ارزش ما مجنون حسینیم، همین را عشق است جابر این جا حرم محترم خون خداست هر ...