سایر منابع:
سایر خبرها
صبر بر حوادث و مصیبت های عاشورا - صبر زانو زده در مقابل زینب(س)
که مبادا زیر بار فشارهای عاطفی لب به کفر گشاید. اما آیا حضرت زینب(س) تنها در چند ساعت حضور در صحرای کربلا بود که صبر کرد و صبرش در گوش تاریخ پیچید؟ صبر بر طاعت، صبر بر معصیت واضح است که فردی می تواند در مقابل مصائب بی شمار روز عاشورا دل به صبر بدهد که پیش از آن صبر بر طاعت و صبر بر معصیت را از سر گذرانده و در آن عرصه ها سربلند بیرون آمده باشد. متأسفانه ما تنها به یک روز از ...
مسعود فراستی؛ غول نقدِ سینما
...> بعد از دو دوره تقریبا همه به این اجماع رسیده بودند که نمیشود. چرایی آن هم چند مورد بود. اینکه سینما در حال احتضار است و لاجان. اینکه روابط عجیب و غریبی در سینما حاکم است و یک نخ را که بکشی یکباره کل کت و شلوار تلنگش در می رود و اینکه اصلا اهالی سینما تا یک جایی نقد و بحث و حاشیه را تحمل میکنند و از آنجا که بخواهی بیشتر بروی همه علیه ات دست به کار می شوند تا ناکارت کنند. با این وجود در ...
مردی که می خواهد رمز گوشی همسرش را کشف کند
...> مرد در همین لحظه عصبانی شد و گفت: اصلاً کی گفته کار کنی؟ و زن در ادامه بحث جواب داد: من از روز اول که به خواستگاری ام آمدی کار می کردم. یادت رفته چند بار آمدی و رفتی؟ چند بار واسطه فرستادی؟ یادت رفته قول دادی در مورد کارم مشکلی نداشته باشی؟ واقعاً فکر کردی با شندرغاز درآمد تو می توانیم آینده بچه ها را تأمین کنیم؟ به اینجای حرف که رسید مرد از جایش جهید و روی پای زن افتاد. کفش هایش را بوسید و ...
مرحوم دولابی:طوبی در خانه هر مومنی شاخه دارد
می گیرید؟ با آن! می روید سراغ شاخه، می گویی تو به من رحم کن، هیچکس در را باز نکرد. این شاخه را خوب می شناسید. آن را بهتر از آن شاخه ای می شناسید که در بهشت به شما می دهند. این شاخه ای از محبت آن چهارده معصوم پاک، از فرزندان و همسر و پدر حضرت زهرا(س) است. این محبت متعلق به آن خانم است، طوبی است، مال اوست و از آن یک رگ و یک حَبل در وجود شما هست که از آن هرچه می خواهی می چینی. طوبی برای ...
زنی که با دیدن یک خواب ازدواج کرده بود به دادگاه خانواده رفت !
احضارم کند و... مرد در همین لحظه عصبانی شد و گفت: اصلاً کی گفته کار کنی؟ و زن در ادامه بحث جواب داد: من از روز اول که به خواستگاری ام آمدی کار می کردم. یادت رفته چند بار آمدی و رفتی؟ چند بار واسطه فرستادی؟ یادت رفته قول دادی در مورد کارم مشکلی نداشته باشی؟ واقعاً فکر کردی با شندرغاز درآمد تو می توانیم آینده بچه ها را تأمین کنیم؟ به اینجای حرف که رسید مرد از جایش جهید و روی پای زن ...
زندگی یک شازده قجری در تهران امروز
.... به حیاط می رویم تا سیگار بکشد: یادم میاد یه بار بچه بودیم که مهدی خان با مادرم دعوا کرد، اونم دستم رو گرفت و آورد اینجا. توی همین حیاط غوغایی بود. بزن و بکوبی بود که نپرس. راستی می دونید اعتضادالسلطنه یعنی چی؟ یه بار بچه بودم از پدرم پرسیدم گفت یعنی دوستدار مردم. این همیشه تو ذهنم مونده بود، اصلاً به نظرم شازده بودن یعنی همین، بعدها فهمیدم معنیش این نیست، معنی لغتیش می شه بازوی سلطنت. ...
روایتی تکان دهنده از یک شب تا صبح در لقمان
بعد از ظهر، بیهوش، با دست و پایی که هنوز از گرد گچ سفید بود، رساندند اورژانس. پدر و مادر که نداشتم. فقط یک خواهر و برادر مدرسه ای دارم که خرجشون هم با منه. نمی دونستم اون دنیا چی در انتظارمه. توی این دنیا هیچی ندیدم. همیشه سخت بوده. از 12 سالگی کار کردم. همیشه کارگری کردم. این دنیا آنقدر برام بد بود که باید می رفتم. خوشحال بودم که میرم پیش پدر و مادرم. اصلا با خوشحالی هم همه بسته رو خوردم حبیب با ...
شهید بهشتی از نوجوانی اصلاح طلب بود
را پذیرفت. باید از منابع ثروتمندان گرفت و به محرومان داد تا این حداقل ها برای همه جامعه تامین شود. امروز به نظر می رسد ما در کشور خود از آرمان ها فاصله گرفته ایم. عدالت، اصلی ترین هدف انقلاب بود، اما در حال حاضر از این هدف دور شده ایم و امروز فقر و بی عدالتی اجتماعی به پدیده ای خطرناک برای کشور تبدیل شده است. بی عدالتی روال خود را داشته است و علت اصلی این امر نیز تغییر دیدگاه هایی است که بعد از هشت ...
پای صحبت بانوی اول خانه استاد رشیدی
1357 هر روز برنامه زنده کودکان و نوجوانان را اجرا می کردم و در آخر سال 1357 به فعالیتم در تلویزیون به دلایل بسیار روشن خاتمه داده شد. البته در سال های بعد نه به طور مرتب اما گاهی و بسیار کم رنگ شانس همکاری با تلویزیون و رادیو را داشته ام. پس از انقلاب به وادی سینما پا گذاشتید... بله، اولین بار چند سال پیش در فیلم دیشب بابات رو دیدم آیدا به کارگردانی رسول صدرعاملی بازی کردم و ...
مشکلات آزمایشگاهیان بالینی کشور، از سختی کار تا کمبود درآمد
صدایمان به گوش آقایان برسد. این جامعه تا به حال متانت به خرج داده و تجمعی برگزار نکرده اما صبر ما هم حدی دارد! به او گفتیم که آیا درخواست جلسه ای مجدد برای دیدار با وزیر و رساندن مستقیم حرف تان به گوش او نمی تواند گزینه ای بهتر برای رسیدن به مطالبات تان باشد که پاسخ داد: وقتی وزیر در نامه اش به معاونان قید فوریت را ذکر کرده، از آنها خواسته که جواب را هرچه سریع تر به وزیر پس بدهند و معاونان و ...
گفت وگو با خانواده یکی از دانش آموزان تنبیه شده
طاقتش حدی داره و بالاخره از کوره در می ره و... حرف هایش را شنیدند و آقای معلم را احضار کردند برای توضیح رفتارش... پرده پنجم: بعد از شکایت پدر و درمان محمدپارسا، آقای معلم و دو نفر از اولیای مدرسه آمدند منزل محمدپارسا برای عیادت و دل جویی. پدر سعی کرد خوددار باشد. هنوز از اتفاقات روزهای قبل دلخور بود. رودررویی با کسی که پسرش را به این حال و روز انداخته بود، برایش سخت بود اما ...
چگونه با کودک خود در مورد طلاق صحبت کنیم؟
...> واکنش کودکان به طلاق والدین به نحوه عنوان کردن والدین در این مورد ارتباط دارد. و به همین دلیل والدین باید مراقب باشند که چگونه و با چه روشی این مساله را به آنها بگویند. بنابراین در زمانی مناسب باید پدر و مادر هر دو بنشینند و با فرزندان صحبت کنند و به سوالات آنها پاسخ دهند. اگر این روش به کار گرفته شود دیگر هیچیک از والدین تقصیر را به گردن دیگری نمی اندازد. ● به کودکان چه بگویید ...
در مورد مناقصه میدان آزادگان اعلام جرم می کنم
بعد از پایان مسئولیتش محاکمه کرد. توکلی گفت: اینکه دادستان اسبق تهران را محاکمه کرد کار بسیار مهم و بزرگی بود و اگرچه درباره مجازاتش حرف و حدیث زیاد است اما وقتی یک قاضی محاکمه می شود و به او می گویند صلاحیت قضاوت را ندارد مانند حکم اعدام است. وی افزود: قوه قضاییه به موقع توضیح نمی دهد و برخی اوقات کارهایش شبهات را زیاد می کند، مثلا مهدی هاشمی می گفت که من را علنی محاکمه کنید ...
کیارش دختر جوان را بیهوش کرد و به او تجاوز کرد
اما اصرارهای او باعث شد تا تسلیم حرف هایش شوم و برای دیدن پدر و مادر پیرش به خانه اش بروم. مرجان در حالی که اشک می ریخت گفت: وقتی وارد خانه شدم خبری از پدر و مادر کیارش نبود و ادعا کرد که پدرش حالش بد شده و همراه مادرش به بیمارستان رفته اند. با همه اعتمادی که به کیارش داشتم تصمیم گرفتم از خانه خارج شوم که کیارش خواست تا یک لیوان آبمیوه بخوریم و بعد از خانه خارج شویم. ...
اگر پیکرم بازگشت دست هایم را بیرون از تابوت بگذارید
.... پدر عزیز اگر من شهید شدم شما مسئولید و نباید بگذارید که خون ما شهیدان در راه خدا به هدر رود باید همیشه یار و یاور امام عزیز باشد همیشه دشمن سرسخت منافقان و کسانی که بر ضداسلام هستند باشید و بر علیه آنان قیام کنید. آنها را نابود کنید. پدر و مادر مهربانم اگر من شهید شوم هیچ ناراحت نباشید چون همانطور که در آیه بالا اشاره شد این راهی است که ما در پیش داریم و چه بهتر که با ...
همسرشهید: لحظه ای به شهادت هاشم فکر نمی کردم/ همسرم تأکید داشت با مسائل کوچک از هم رنجیده نشویم
چیپ آمد و چهار نفر نشسته بودند هاشم و سه نفر دیگر که برادر هاشم می رود جلو و با ناراحتی می گوید چرا این دو ماهه زنگ نزدید؟ همه ما نگرانت بودیم. هاشم می گوید خواستم تو بروی این خبر را به زنم بگویی! صبح همان روز به برادرشوهرم زنگ می زنند که چهار پیکر از سوریه آمده است برای شناسایی خودتان را به تهران برسانید. پیکر هاشم از دید تروریست ها در امان ماند حسن دهقانی نیا برادربزرگ شهید ...
اولین سالگرد شهادت "سید محمد حسین میردوستی" گرامی باد + تصاویر
به عضویت بسیج ویژه صابرین در آمد. او در کنار آموزش های نظامی آموزش پزشک یاری هم دیده بود و مطالعات آزاد در این زمینه داشت. به قول معروف او یک پزشک یار عملیاتی بود و در طی هفت ماه این دوره را فرا گرفته بود و کارهایی مثل بخیه، حجامت، سرم زدن را به طور کامل مسلط شد. حتی گاهی موارد برخی از بیماری ها را هم به خوبی تشخیص می داد. ما برای دیپلم گرفتن آقا سید قاسم خیلی سختی کشیدیم (خنده) اصلا ...
متن کامل گفت وگوی خیمه با سیدحسن آقامیری
نسخه بنویسد. به مردم توصیه شده که بعد از نماز قرآن بخوانند؛ اما باید این موضوع را در نظر گرفت که شخصی می خواهد پس از نماز با حاج آقا صحبتی کند؛ اما حاج آقا و بقیه دسته جمعی قرآن می خوانند و این آقا هم که حوصله قرآن خواندن ندارد رها می کند و می رود. از طرفی مدت های طولانی قرآن را فقط عربی می خواندند و اصلاً متوجه نمی شدند که چه می خوانند. الان می گویند که ترجمه را هم بخوانید حالا کدام یک از این ...
بنیاد در آینه مطبوعات
خراسان شنبه 1/8/95 بزرگداشت شهدای مدافع حرم در مشهد برگزار شد مجاهدان بدون مرز سلام پدر؛ سلام ای ناصر حسین؛ سلام ای ساقی سیراب از دست عباس تشنه لب؛ هنوز مرد خانه ما تویی! ای مجاهد بی مرز! تویی که وطن را، میهن را، مرز را معنا می کنی برای ما؛ هر مزار شریف وطن من است؛ در افغانستان باشد یا ایران، در سوریه باشد یا بوسنی، در کشمیر باشد یا یمن و... تو را کشتند و گمان بردند که ...
دولت آبادی: هیچ وقت از جامعه بیگانه نبوده ام
اقتدار یک پدر حضور داشته است، اما در این اثر و چند داستان دیگر این مجموعه پدر مقتدر دیگر وجود ندارد، به خصوص در داستان چوب خشک بلوط کاملا اضمحلال این پدر را می بینیم. این تغییر از کجا آمده؟ از جامعه؟ اصلا آگاهانه نیست. من در مبادلات اجتماعی به این نتیجه می رسم. الان خانواده ها را نگاه کنید، می بینید که تقریبا طبقه متوسط در جامعه ما همه به نوعی بی پدر شده اند. دیگر لازم نیست آن بچه پدرش را سر ...
از کسانی که تصور نمی کردم ضربه خوردم
که به این برنامه رفتم اصلا فردوسی پور به حرف هایم گوش نمی کرد. من فکر می کردم او یک آدم منطقی است و برنامه اش نیز یک برنامه بیطرفانه. ما گاهی همدیگر را می دیدیم و او همیشه می گفت در این ورزش که مشکل دارد از آدم هایی که سعی کرده اند در این فضا سالم باشند خوشش می آید و از اینطور حرف ها. من هم نمی خواستم در این برنامه خودم را توجیه کنم و حتی اشتباهات خودم را قبول کردم و بابت آن از مردم اصفهان عذرخواهی ...
معضل اشتغال و آدرسی که درست نیست/ جای خالی تدبیر
و همسو با تحولات جدید ارزیابی کرد که تحلیل آن نیاز به وقت دیگری دارد. چنان که بعد از افشای نقش رژیم صهیونیستی و سعد حریری در ترور پدرش، رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان از سوی رئیس کمیته قضایی سنای امریکا، جریان المستقبل و 14 مارس وابسته به امریکا مجبور شد،اعلام کند نامزدی میشل عون مورد حمایت حزب الله برای پست ریاست جمهوری لبنان را می پذیرد. 10- این سردرگمی ها و شکست ها باعث شده از شصت ...
مدافعان حرم نمی گذارند این تاریخ دوباره تکرار شود
در قلب فرزندان این خاک اصلا کدام ایرانی پاک دل و غیرت مندی که با شنیدن نام خوزستان، آتش به جانش نیفتد؟! کدام قلب ایران دوستی می تواند فراموش کند آن چه را که بیش از سه دهه پیش در این تکه از سرزمین اساطیری مان رخ داد؟ این جا خوزستان است تکه ای از خاک ایران، خونین ترین تکه اش ، پاک ترینش... آنان که خوزستان را بیشتر به اهوازش می شناسند اگر به نقشه نگاه کنند، سوسنگرد را در محدوده شمال غرب ...
رسیدگی دوباره به پرونده 10ساله یک قتل
ای که در آن نزدیکی بود رفتم که از پلیس کمک بخواهم. در راه چند بار خودم تماس گرفتم اما پلیس نیامد، در کارخانه را زدم و سرایدار بیرون آمد و از او خواستم به پلیس زنگ بزند، باز هم مأموران نیامدند؛ در همین حین دیدم یکی از مهاجمان خواهر عقب افتاده ام را ترک موتورسوار کرده و می برد؛ بلافاصله سوار ماشین شدم و دنبالش رفتم و خواهرم را صدا زدم و او را برگرداندم؛ بعد فهمیدم به او گفته اند سوار موتور شو، تو ...
از جنگ در ورزشگاه غدیر تا صعود چراغ خاموش استقلال
تراکتور تمام شود. استقلال خوزستان یک - پرسپولیس یک اهواز بار دیگر شاهد یک جنگ تمام عیار و خونین روی سکوهای ورزشگاه بود؛ اتفاقی که به نظر می رسد عادی شده و راهی برای تکرارنشدن آن وجود ندارد. پرسپولیس و استقلال خوزستان در چنین جوی به تساوی یک - یک رضایت دادند. پنالتی ازدست رفته ماهینی، نمیکت نشینی عالیشاه و بازی کردن رامین رضاییان بعد از هفته ها نیمکت نشینی، اتفاقات یک طرف زمین بود و اتفاقات ...
ابوخلیل فدایی حضرت زینب(س)
زمان بحبوحه های جنگ که پدرش هم در منطقه در حال دفاع بود، به دنیا آمد. معمولا بچه ها کمتر پدرشان را می دیدند، زمانی که بچه ها خیلی کوچک بودند از آنجایی که مدت زیادی پدر خود را نمی دیدند، پیش می آمد که بچه ها، پدر خودشادن را عمو صدا می کردند. محمدحسن بر عکس پسر بزرگم، روح الله، بچه ی خیلی آرام و ساکتی بود و شیطنت نمی کرد. از همان دوران کودکی هم خیلی بچه ی با اعتقاد و مؤمنی بود. ما تا اواخر ...
کشیش استرالیایی که با بوکس جهان اطرافش را تحت تأثیر قرار داد!
، زمانی که به این سطح می رسیدند مواد مصرف نمی کنن. دیگه توی دردسر نیستن و توی مدرسه نمرات خوبی دارن. والدین اونا از من می پرسن باهاشون چی کار کردی؟ این یه معجزه است. می گم من کاری نکردم و این به خاطر بوکسه. در قسمت دیگری از گفت وگو رضوی از این پدر مبارز پرسید که اولین بار چطور با اسلام آشنا شده که اسمیت جواب داد: باید صادق باشم و بگم من خجالت می کشم که نیمه اول زندگی ام با جامعه مسلمون ها ...
روایت روز یازدهم تا بیست و هشتم محرم الحرام
مجلس و محفلی بیان می شد و امام در دل ها و عواطف مردم جا گرفته بود. این وضع بر امویان بسیار سخت بود و آنها را می رنجاند و از همه کس بیشتر ولید بن عبدالملک، کینة امام را در دل داشت که بارها می گفت: من تا وقتی علی بن الحسین (علیه السلام) در دنیا باشد راحت نیستم . از این رو وقتی ولید زمام سلطنت را به دست گرفت، مصمم شد امام را مسموم کند؛ لذا زهر کشنده ای برای کارگزارش در مدینه فرستاد و به او دستور داد ...
بازخوانی گفت وگو با هیچکاک سینمای ایران
...> رابطه با موسیقی اصلا اولین ارتباط من با هنر بود. برادرم سیراک از 12 سالگی ویلن می زد و من از 7 سالگی صدای ویلن برادرم را شنیدم و با صدای آن بزرگ شدم. وقتی او ویلن می زد روی میز با او همنوازی می کردم. برادرم می گفت تو گوش موسیقی خوبی داری. بعد یواش یواش شروع کردم به زمزمه کردن که آن را خیلی دوست داشتم. اصلا برای من از اول یک چیزهایی الهام بخش بود. مثلا وقتی روی خاک آب می پاشند بوی خوبی می دهد. من ...
گره کور در پرونده قتل وکیل دادگستری
تنها زندگی می کرد. بعد از افشای این رابطه سیاه پرینت پیام های تلفنی همسرم را پیوست نموده و در دادسرای کرج از همسرم شکایت کردم. در متن پیام ها، به رابطه غیر اخلاقی آنها و خرید طلا برای همسرم اشاره شده بود. با این حال به دلیل اینکه خونم به جوش آمده بود دوام نیاوردم و با مردی که خانواده و خوشبختی ام را تباه کرده بود، تماس گرفتم. حتی به سراغ پدر و مادرش رفتم و موضوع را با آنها هم در میان ...