سایر منابع:
سایر خبرها
فوت برادرم تنها عامل جدایی دو ساله ام از فوتبال بود/پروین مخالف آمدنم به سپیدرود بود
موضوع چه ارتباطی با شما داشت؟ حقیقت مطلب این است که شنیدم که سوشا را بازداشت کرده اند گفتم شاید مثلا در ماشین گرفته اند، خبرنگاری که زنگ زده بود، من در باشگاه وزنه برداری در چالوس بودم، که خبر را داد و من در جواب بدون غرض گفتم سوشا مگه دل نداره، هنوز آن موقع نمی دانستم که فیلمی هست و اصلا چه شده، بعد مرا پلیس فتا خواسته بود، قبل از من آقای پروین و دایی و باقری برای وساطت رفته بودند من ...
ازدواج نکردن بازیگران از نظر خانم بازیگر
توان بین کار و زندگی تعادل برقرار کرد که به هیچ کدام آسیبی وارد نشود؟ بازیگرانی که می گویند به خاطر شغلشان ازدواج نکرده اند به نوعی حق دارند چون حرفه ما نظم شغل های دیگر را ندارد و هماهنگی بین آنها دشوار است. برای مثال من الان شب کار هستم، صبح زود می رسم خانه، یک ساعت می خوابم، ساعت 6 بیدار می شوم که دخترم را برای رفتن به مدرسه آماده کنم، بعد همسرم را بیدار می کنم و وقتی او هم سر کار می ...
بیرانوند:امیدوارم به دیدار مقابل سوریه برسم
برای پرسپولیس و همینطور تیم ملی بازی کنم اما پزشکان به من گفتند به خاطر یک یا دو بازی ممکن است مصدومیتم بیشتر شده و ماه ها خانه نشین شوم. در حال حاضر هم پزشک دستم را گچ گرفته و به من گفته ظرف سه هفته آینده وضعیتم بهتر می شود و می توانم دستم را باز کنم. این سه هفته برای من یک سال می گذرد چون تا به حال این گونه مصدوم نشده بودم. بیرانوند خاطرنشان کرد: متأسفانه به دیدار مقابل صنعت نفت آبادان ...
زندگی پر رمز و راز لوطی ها
ای هر قدر هم نمایش لوطی گری داده بود، نمی رفتند و به این ترتیب می توان فهمید که باباشمل شدن و مطاع گشتن در نزد رؤسای یک محل چقدر کار مشکلی بوده و چقدر اخلاق لازم داشته است تا بتوان به همین مقامی رسید که هیچ کس برخلاف امر و اراده ی او نتواند رفتاری بنماید. همگی افراد مطیع و گوش به حرف باباشمل بودند و اگر حادثه ای برای بابای حاضر پیش می آمد برای تعیین جانشین او حاجتی به انتخاب نداشتند، زیرا قبلا همه می دانستند که بعد از این بابا کدام یک از رؤسا و سردسته ها لایق این مقام می باشد. بعضی از تاجر زاده ها و اعیان زاده ها و حتی در پاره ای موارد شاهزاده ها هم در این جمعیت بودند ./ ...
حزب الله، آوانگارد حفاظتی ایران است
می کنند. خود باید تولید کننده باشد و نگاهشان به خودشان باشد. *: نامه رهبری به جوانان غربی ما را به یاد نامه امام خمینی (ره) به گورباچف هم می اندازد. امام خمینی (ره) به او هشدار دادند و پیش بینی کردند که نظام کمونیستی شوروی فروپاشی خواهد کرد. گفتند که جامعه تو به سمت یک جامعه لیبرال سوق پیدا خواهد کرد. اما چیزی که امام خمینی (ره) فرمودند را گورباچف درک نکرد. دیدم که شما از یلتسین و سیاست ...
قاتل علی چراغی به زودی اعدام می شود
بردیم که هفت روز بعد فوت کرد. در پایان آن جلسه سه قاضی جنایی پس از شور قتل را شبه عمد دانستند و متهم اصلی پرونده را به پرداخت دیه محکوم و سه نفر دیگر را به خاطر شرکت در نزاع دسته جمعی هر کدام به 6 ماه زندان و نفر چهارم را تبرئه کردند. این درحالی است که پیش از صدور این احکام، وکیل متهم از اولیای دم خواسته بود تا در ازای دریافت خانه ای 400 میلیون تومانی از شهرداری، متهم را ببخشند اما ...
فردوسی پور حرف هایم را سانسور کرد - دوستانم به من می گفتند با این آیتم برنامه 90 اشک ریخته اند
...، در همان مسابقه نادر دست نشان محروم بود و بعد از پایان بازی ما را برای اولین بار به رختکن نساجی برد. * از آیتم شما در برنامه 90 هم حسابی استقبال شد، خاطره ای از لحظه ضبط این آیتم ندارید؟ - عادل: حین ضبط صحنه ای که من باید در خانه محمد را می زدم، شاید 10 بار گرفتند چون من باید طبیعی راه می رفتم و به دوربین نگاه نمی کردم ولی هم غیرطبیعی بودم و هم به دوربین نگاه می کردم (با ...
اظهارات جالب دختر پرسپولیسی که با تیپ پسرانه به ورزشگاه رفت
اما در بین تماشاگران جایگاهی که من نشسته بودم، 90 درصد آن ها به واسطه حضور فعال من در صفحه های هواداری پرسپولیس، من را می شناختند! سمت من و پدرم می آمدند و می گفتند اصلاً نگران نباشید. شما هم مثل خانواده خود ما هستید. یکی از نکات جالب هم این بود که من برای تشویق بالای جمعیت ایستاده بودم و همه را می دیدم. وقتی داور روی صحنه گل، پشت محوطه پرسپولیس خطا اعلام کرد، خیلی ها شروع به فحاشی کردند اما آن هایی ...
رزمنده ای که تیر خلاص خورد و زنده ماند/ ولی عوارض شیمیایی شدن 3 فرزند بیمار نصیبش کرد
خودم را نگه می داشتم تا در عملیات حاضر باشم. به شهادت هم فکر می کردید؟ وصیتنامه ام را هم نوشته بودم که الان دست مادرم است. زمانی که مجروح شدم اسمم جزو شهدا رد شده بود. خودم در خانه بودم که ساکم را از تعاونی سپاه آوردند و به خودم گفتند سیدهادی شهید شده که من گفتم هادی خودم هستم و مجروح شده بودم. ببینید وضعیتم چقدر ناجور بوده که اسمم را جزو شهدا رد کرده بودند. اگر شهید می شدم ...
بعضی در کشور هم نوا با غرب به دنبال بسط خوانش غلط کوتاه آمدن ما هستند/ هاشمی با رأی مردم مسئولیت گرفت و ...
احمد شهید گفتم شما آیت الله هم هستید. دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه گفت: بحث بعدی آنها در مورد قوانین قضایی ماست، ما در کشور اگر کسی را بگیریم که مورد علاقه و همکار اونهاست از غرب جیغشان در نی آید که چرا مدافعین خقوق بشر را میگیرید؟ حالا مدافعان خقوق بشر چه کسانی اند؟ همین منافقین که 17 هزار نفر را ترور کردند. یا گروه هایی مثل بهاییت، البته با شهروندان بهایی ایرانی مادامی که در چهارچوب ...
داستان باید طیب و طاهر باشد
.... حسی می نوشتم و کم کم وقتی وارد دانشگاه شدم حس کردم می شود مباحث دینی را در داستان بیان کرد. آن زمان بود که داستان نوشتن برای من جهت پیدا کرد و فهمیدم قرار است چه کار کنم. *: چطور با اقای شجاعی آشنا شدید؟ از کودکی با قلم سید مهدی شجاعی آشنا شدم عرفانی: آشنایی من با کتاب های آقای مهدی شجاعی برمی گردد به دوران کودکی؛ شاید هشت نه ساله بودم که مادرم برای هدیه تولد ...
تعرض و گرفتن فیلم از دختر برهنه در پارتی مختلط باغ
بود تا اینکه شام خوردم بیشتر تماشاچی جشن بودم و چون کسی را نمی شناختم نسترن گاهی نزدم می آمد و خواهرش هم گاهی به من سرک می زد. دختر دانشجو ادامه داد:بعداز شام در حال آماده شدن بودم که پسری با یک سینی آب پرتقال جلویم ایستاد و من یک لیوان برداشتم او هم رفت تصورم این بود جزو تیم پذیرایی است وقتی لیوان آب پرتقال را سرکشیدم هنوز کیفم را برنداشته بودم که چشمانم سیاهی رفت و وقتی به هوش امدم ...
تعبیر وطن امروز برای خالق کلیدر ؛ پیرمرد نویسنده
، درباره دولت یازدهم و وزرایش هم به طریق اولی صدق می کند. با نگاهی اینچنینی از سوی دولت به حوزه فرهنگ و رسانه و انتخاب فردی چون علی جنتی، پیش بینی فرجامی اینچنین برای اوضاع فرهنگ در دولت چندان سخت نبود. اساس هدف گذاری دولت با انتخاب جناب جنتی برای امر فرهنگ در همان بدایت امر چند پیام روشن داشت؛ اول اینکه به اجماع همه اهالی فرهنگ فردی وزیر شده است که برخلاف افرادی چون لاریجانی، مهاجرانی ...
نجات خریدار اورانیوم با حکم آیت الله
. در آنجا اول به ملاقات رئیس سازمان انرژی آفریقا که دکتر اعتماد نامه نوشته و خواهش کرده بود به من کمک کند، رفتم. او مردی فرانسوی نژاد به نام Roux بود که در رشته خودش شهرت جهانی داشت. او گفت در آفریقا ما اورانیوم برای فروش نداریم ولی تو کوشش ات را بکن. بعد منشی خودش را به من داد و گفت این خانم منشی تو باشد، او همه را می شناسد و می تواند ترتیب ملاقات های تو را بدهد. یک اتومبیل هم با راننده در اختیار ...
شراره رخام ژل لب هایش را تخلیه کرد + عکس از چهره جدید وی
تخلیه ژل لب هایش اینکه گفته می شد به خاطر آن ظاهر کمتر برای بازی در فیلم و سریال پیشنهاد داشتید درست است؟ بله. چند سریال تاریخی به من پیشنهاد شد که خب می گفتند مثلا درچند صد سال گذشته هیچ زنی ظاهر این چنینی نداشته است.حرفشان منطقی ودرست بود من هم قبول کردم.من به کارگردانها حق می دادم. درست است آن زمان خیلی نارحت می شدم، اما حالا خیلی خوشحالم. خوشحالم که ناخودآگاه و ناخواسته ...
علیرضا قربانی: عشقم روی مدار صفر درجه است
من می روی... یکی از صحنه های اثرگذار است. خود من که آن کار را خوانده بودم در شبی که پخش می شد منقلب شدم. همان طور که می دانید دیدن کار روی ما که اجرایش کرده ایم خیلی کمتر اثر می گذارد؛ چون جزئیات را می دانیم، ولی وقتی می بینیم که نزدیکان همه دستمال به دست هستند و بغض و گریه می کنند، به این معناست که کار در مخاطب خودش اثر گذشته است. یادم می آید من در استودیو بودم، که فردین خلعتبری شبانه ...
گفت و گوی خواندنی با مسعود فروتن و امیرعلی نبویان
مثلا به عنوان یک پدیده کشف شوی برای نقش اول. نه فقط این کار که بعد از آن چند تا کار دیگر هم بود که مواظب بودم نرود بازی کند. نبویان: معمولا دایی ها پارتی بازی می کنند که خواهرزاده برود بازی کند اما ما یک دایی داریم که مدام می گفت نرو. (خنده همه) فروتن: من نمی گذاشتم برود برای اینکه می گفتم اگر بیهوده و زیاد دیده شوی حیف می شوی. تازه کلاس دیده بود و انتخاب شده بود و خودش داشت ...
طنز؛ خاطره بازی دهه 60ی ها از مدرسه
...، ولی عکس های دهه هفتاد خود را رو نکنند. در هر حال، کتک نخوردن من در مدرسه، کلی باعث خجالت بود، خصوصا ما یک معلم زبانی داشتیم که می آمد مثلا تکالیف رو چک می کرد و از نفر سمت راست میز اول، ردیف راست، چک و لگد می زد تا نفر سمت چپ میز اول، ردیف چپ. هر ردیف پنج میز بود یعنی کلا تو بیست و پنج تا سی دقیقه، سی نفر را چک و لگدی می کرد، غیر از من. چون من اشتباه نداشتم. اون طفلی ...
چه کسی از یاشار سلطانی شکایت کرد؟
بلدیه| قصه توپی است که آدم ها آن را در زمین یکدیگر می اندازند؛ یعنی اولش قصه، یک چیز دیگر بود؛ قصه یک خبرنگار که یک سری اسامی را که در دستان بیش از 60 نفر آدم دیگر(به گفته سرخو، عضو شورای شهر) هم بود و قبلاهم منتشر شده بود و اصلا دو سالی می شد همه می دانستند، روی سایتش قرار داد؛ بعد گفتند چرا منتشر کرده ای و این گو نه شد که این خبر در همان سایت هایی که اسامی 150 نفر را بیش از هزارجای دیگر فرستاده ...
ترامپ و زن های "چاقالو... خوک... خرفت..."
ترامپ در سال های دهه 90، در مصاحبه ای با مجله Vanity Fair، زمانی که هنوز در زندگی مشترک با همسر قبلی اش، ایوانا بود، در مورد او گفته بود: من هیچ وقت برای ایوانا جواهرات و تابلوهای گران قیمت نمی خرم. چرا دارایی هایم را برای او صرف کنم تا بعداً بتواند مقابلم بایستد؟ در زمان ریاست جمهوری جرج بوش پدر، ترامپ در گفت وگو با مجله دیگری درباره رسانه گفته بود: می دونید، اصلاً مهم نیست چی می نویسن، به شرطی که یک خوشگله روبه روت نشسته باشه . ...
خدایا! مرا ببخش تا جلوی حسینت شرمنده نباشم
زود جوابش می دهی، تو خیلی خوبی، من به تو خیلی علاقه دارم، ولی چه کنم، شیطان رهایم نمی کند. کمکم کن، خدا که این طنابی که شیطان به گردنم، انداخته آن را پاره پاره کنم. یا سیدی! یاران همگی رفتند، آنان برای تو بودند، همه چیزشان از آن تو بود. اصلا خود را به تو سپرده بودند. چون به تو اطمینان داشتند، چون این طور بودند تو هم آنان را به پیش خود خواندی تا در پیش حسین تو باشند و از یاران ...
ما مرگ را تشییع می کنیم
اجازه نمی دهند همه چیز رسمی شده. خانم اینجا پر از شایعه است. چند نفر از صبح از من پرسیده باشند مرده ها را با دست می شویند یا ماشین، خوب است؟ بابا سازمان کلی آدم را برای همین کار استخدام کرده. اصلاً شما فکرش را بکنید چطور ماشین می تواند این کار را بکند؟ مردی که با تاج گلی بزرگ از گلایل و گل های زرد از گلفروشی بیرون می آید، می گوید: خانم اگر دنبال قبر در قطعه های قدیمی هستی اینجا نگرد ...
گفت وگو با دختری که با قانون جدید فرزندخواندگی، مادر شده است/ تکمیل خوشبختی؛ کافیست مادر شوی
به طوری که مینا می گوید: از وقتی راحیل به خانه من آمده کل مسیر و سبک زندگی به طور اساسی تغییر کرده است از ساعت خواب گرفته تا سبک غذا خوردن و تفریح کردن؛ همه چیز به طور کلی با زندگی قبل از حضور راحیل تفاوت دارد، اصلا زندگی من به دو قسمت قبل از حضور فرزند و بعد از آن تقسیم شده است. جرعه ای دیگری از چای اش را می نوشد و با آرامشی که از اعماق چشمانش پیداست در مورد آینده فرزندش حرف می زند ...
آیا هزینه های درمانی جزو نفقه زن است؟
.... همه بزرگ شده بودیم و یک خانه با دو اتاق جوابگوی ما نبود. در نتیجه هر خواستگاری که برای خواهرها می آمد مکث نمی کردند و پاسخ مثبت می دادند. هر چه خواستگار وضع مالی بهتری داشت سریع تر پاسخ بله می شنید. نوبت به من رسیده بود. دو سه خواستگار داشتم اما دلم نمی خواست بدبختی را در خانه دیگری تحمل کنم و خانه پدری را با همه مشقاتش ترجیح می دادم، زیر بار نمی رفتم تا اینکه پسرعمویم یکی از دوستانش را ...
خوشگذرانی های دردسر ساز پسر جوان با دختر شیشه ای
.... هر زمان که شیشه می کشم صدای ارواح را می شنوم که به من می گویند چه کار کنم و چه کار نکنم. باور کنید دست خودم نیست؛ 10 روز پیش دوباره مواد کشیدن را آغاز کردم و دیگر به خانه نرفتم و بعد هم ماجرای سرقت ماشین ها بود. ماشین ها را چطور سرقت کردی؟ دو روز قبل در خیابان انقلاب راه می رفتم که چشمم به خودرو ون افتاد که شیشه اش پایین بود هیچ کس هم داخلش نبود.وقتی در را باز کردم و ...
وطن اولم هندوستان، میهن دوم ایران ، بویراحمد
. (اگر منظور دکتر شوکت سال 1972 میلادی باشد سال 1351 وارد استان کهگیلویه و بویراحمد شده است.) ** چه مدت در لوداب بودید؟ من یکسال در لوداب ماندم و بعد از یکسال رفتم و به مدیرکل گفتم من نمی خواهم بمانم و میخواهم بروم چون تنهایی خسته شدم. برگشتم به لوداب و یک شب یک دکتر هندی به نام 'مشدین' را برای دستیاری من فرستاد و گفت شما بروید. وقتی که گفت شما بروید تمام کارمندای ...
توسلی به نام "گلریزان" با یاد علی اصغر(ع)
.... زهرا می گوید:سال های پیش پدر همسرم بعد از تمام شدن خدمت سربازی اش زمانی که هنوز اطراف بقعه متبرکه امامزاده زیدبن علی(ع) خرم آباد به صورت قبرستان بوده است خادم حرم می شود و از همان زمان نیز در خانه اش مجالس عزاداری را برپا می کند. وی می افزاید:آن زمان ها مثل الان نبوده که از مداح و سخنران دعوت بگیرند بلکه در خانه باز بوده و شاید بیش تر از 10روضه خوان می آمدند به ترتیب ...
همسر پورحیدری: به کسی نگفتیم بیماری منصور چیست
از مدتی کارش را از اول شروع کرد. همه چیز خوب پیش رفت تا چند روز پیش که دوباره حالش بد شد و دکترها گفتند باید تحت نظر باشد. عفونت کمی بدنش را گرفته بود که خدا را شکر به لطف پزشکان حالش بهتر شده است. یک هوادار خانم به اتاق وارد شد، آمده بود سراغی از اسطوره تیمش بگیرد و چند دقیقه ای کنار شجاعی نشست و باهم صحبت کردند. * شجاعی: برای اسطوره دعا کنید ساعت نزدیک 5 عصر است و ...
آقای وزیر بهداشت! فقط سوگند پزشکی کافی نیست
درمانی است. به محض ورودتان سرگیجه می گیرید که چه باید کنید. تا حدودی هم طبیعی است. درمانگاه و بیمارستان پر است از آدم هایی که سراپا استرسند. در مقابل کسانی که باید به شما پاسخگو باشند به شدت کم حوصله و عبوسند. خواهش می کنم نگویید همه که این طور نیستند. خب معلوم است که همه این طور نیستند. در هرکاری و هرجایی آدم هایی که خلاف قاعده رفتار کنند پیدا می شوند اما من از قاعده ای کلی سخن می گویم و نه از ...