سایر منابع:
سایر خبرها
نوع مدیریت احمدی نژاد به روحانی هم سرایت کرده است/ دولت در مسأله کرسنت با مجلس همکاری نکرد/ در حقوق های ...
را به دستگاه قضائی برای پیگیری می دهید؟ نادران: ابتدا با آقای شهردار بنا به تقاضایی که خود ایشان داشتند، ارائه می شود. با همراهی ایشان مسیر طی خواهد شد و امیدواریم به نفع کشور و منافع ملی عمل شود. این مایه امیدواری است که یک جایی که همه می دانند (مجموعه مردم نهاد دیده بان شفافیت و عدالت) که آقای توکلی و شما و اکثرا دوستان اصول گرا و هم طیف های شما در آن جمع هستند همین که به ...
پایان تلخ خیانت یک زن به همسرش
که متهم پاسخ داد: نه هرگز، من به طور اتفاقی آنها را دیدم و چاقو متعلق به مقتول بود. حالا هم اتهام قتل را قبول دارم اما عمدی بودن آن را نمی پذیرم. در ادامه جلسه همسر حمید که به اتهام رابطه نامشروع محاکمه می شد، گفت: ما حدود 8 سال قبل ازدواج کردیم، اما افسوس که در تمام مدت همسرم روی خوش به من نشان نداد، ضمن اینکه تمام مدت از مادر و پدرش نگهداری می کردم. ما صاحب پسر چهارساله ای بودیم که ...
روایت زنان سعودی از زندگی غم انگیز خود
. من همه چیز را به پلیس گفتم اما آنها مرا متهم کردند و گفتند اشتباه بزرگی کردی که از خانه فرار کردی پس من را به زندان انداختند. سه روز اول را در سلول انفرادی گذراندم سپس مرا به بند عمومی منتقل کردند. در آنجا زنانی که مرتکب قتل و دزدی شده بودند نگهداری می شدند. زن دیگری به نام دینا 21 ساله ساکن ریاض هم به این روزنامه گفت: من اجازه ندارم سر کار بروم. من به پول احتیاج دارم. پدرم نیازمندی های مرا ...
تخریب خانه فروغ فرخزاد در تهران
،دوستت دارم،دوستت دارم،دوستت دارم . رابطه ای که لیلی گلستان آن را انکار می کند اما کاوه در خصوص آن می گوید: من به چشم خودم دیدم که پدرم بعد از فروغ تمام شد و مرد . خانه ی اهواز که سال هاست تخریب شده و در آن پاساژ ساخته شده. خانه دروس را هم که دیروز هوشنگ گلمکانی از آن عکسی منتشر کرد در توییترش و نوشت: صبح امروز را اینجوری آغاز کردم.با این منظره. این جور مناظر و مرایا که در شهر تازگی و غرابتی ...
افشاگری و صحبت های صریح بازیگر تازه بازگشته از شبکه GEM
اهل تفرش دارم که به من گفت آن جا تعزیه است و بیا. البته گفتم الان تازه آمده ام و نمی آیم اما به اصرار همسرم برای بهتر شدن روحیه رفتم. آن جا که رسیدم یک نفر با من تماس گرفت که آقای خوش صحبتی بود و من اول فکر کردم از دوستانم است، بعد به من گفت که شنبه ساعت ده و نیم صبح به اداره گذرنامه ساختمان شماره دو بیایید. یک چیزهایی گفت و من نوشتم و یک سوالاتی از من کرد، این ها را مکتوب نوشتم و امضا دادم، دو روز ...
جنایت چیتگر به خاطر ارتباط پنهانی +عکس
فردی که پس از مشاهده همسرش با مرد همسایه در پارک، مرد جوان را به قتل رسانده بود، در دادگاه به تشریح این جنایت پرداخت. به گزارش جام جم، عصر بیست و چهارم مرداد سال گذشته قتل مرد جوانی در پارک چیتگر به پلیس گزارش شد. با حضور تیم جنایی مشخص شد، جسد متعلق به مردی 30 ساله است که با اصابت چاقو به گردنش کشته شده است. زن 24 ساله ای به نام ناهید که پلیس را از ماجرا باخبر کرده بود، گفت: مقتول آرش ...
رویای شیرین فرهنگیانی که هیچگاه تعبیر نمی شود
تثبیت در این عرصه ، معلم است معلم برای اولین بار بود که دوست داشتم با یک لیوان چای گرم، راحت و آسوده کنار تلویزیون دراز بکشم و با صدای مسئولین ارشد کشوری و نمایندگان ملت که بسیار شبیه به لالایی سالیان دلتنگی معلمان بود به خوابی شیرینی بروم که در آن تمام مشکلات به حق فرهنگیان عزیز مرتفع شده باشد . آن روز قشنگ ، گویا تریبون رسمی صدای ملت ، فهمیده بود معلم داد دارد ، درد دارد ...
چرا سفارت آمریکا تسخیر شد؟
شاه ، قطعاً باید در برابر آمریکا هم بایستد. مبارزه با رژیم دست نشانده ، طبعاً، منافع آمریکا را هم تهدید خواهد کردو با آن در خواهد افتاد. این واقعیتی بود و ما اول انقلاب با این تصور پایه ی جمهوری اسلامی را گذاشتیم ؛ یعنی وقتی حکومت جمهوری اسلامی ، ترسیم شد و شکل گرفت و رای مردم به آن داده شد، همه بر این باور بودند که مبارزه ی با شاه ، مبارزه با آمریکا را به دنبال دارد؛ یعنی از دست دادن شاه برای ...
شبی با شعر سعدی و نوای موسیقی جنوب در فراق دوست
هم بودن ها در زمان زندگی و حیات مان باشد، از شما می خواهم قدر همدیگر را بدانید. یادم هست یک بار حسین منزوی به رضا گفت که رضا من و تو بعد از مرگ مان شناخته می شویم و به واقع هم هردو را بعد از مرگ شناختیم. علیرضا رستمی در پایان سخنان خود گفت: هرکس از یک ویژگی رضا سخن می گوید، اما من از فروتنی اش می گویم که سال ها در کنار مردم زندگی کرد و مردم او را نشناختند. تنها دو آرزو دارم، اول سر و ...
بسته خبری سفیر سه شنبه 11 آبانماه 1395
خبری سفیر] . روحانی در جلسه بررسی صلاحیت سه وزیر پیشنهادی دولت: بالاترین دستاورد برجام گسترش انتخاب آزاد برای ملت ایران است از جمله اینکه برای فروش نفت انتخاب ازاد داریم در یک سال اخیر امید مردم به اقتصاد کشور بیشتر شده است. اشتغال دولت نسبت به بهار گذشته بیش از 700 هزار نفر بوده است. صادرات نفت ایران در ماه اخیر از دو میلیون بشکه فراتر رفته است. ...
اعترافات یک ذهن خطرناک؛ سینما چیز نجسی نیست
تئاتر حتی نمی تواند تا شمال و ورامین برود. چرا؟ چون هر روز راس یک ساعت خاص با مردم قرار دارد. پاسخ این سوال را ندادید که رویارویی تان با سینما چطور بود. به نظرم یکی از دلایل حضور کمرنگ شما در سینما این است که ذات این هنر با شما نمی خواند. چرا این حرف را می زنی؟ تمایلی به دیده شدن ندارید. اگر منظورت از دیده شدن این است که تمام توجه، نگاه و تمرکزم را به این ...
ناگفته هایی از یک ملی مذهبی که در اشغال سفارت آمریکا در تهران شرکت داشت
آستانه هشتاد سالگی است، دو ماه و نیم بعد از کودتای 28 مرداد در حین توزیع اعلامیه در دفاع از مصدق، توسط حکومت نظامی شیراز دستگیر شد و اندکی بعد، ایشان را به همراه سربازان به خانه آوردند. در آن زمان من دو سال و نیمه بودم اما عجیب است که همه وقایع آن روز را به خاطر دارم؛ سال 1332، روزی که منزل ما در محاصره سربازها بود و به پدرم در اداره اطلاع دادند که چنین اتفاقی افتاده است. پدرم مرد بسیار با ابهتی بود ...
بدترین پاییز آمریکا
اتاق راه رفت و تکرار کرد: دویست و... بیست و... دو روز. روی تختش که نشست، دست گرفت به پیشانی اش: دلم برای مادرم تنگ شده. مادرم، پدرم، زنم، دوست هایم. همه. دلم برای همه تنگ شده. خیلی هم تنگ شده. و به آهرن که دنبال پاکت سیگارش می گشت، نگاه کرد: تو دلت برای کی تنگ شده؟ آهرن پاکت سیگارش را که پیدا کرد، او را دید، ولی چیزی نگفت. مرد بلند شد و سمت او رفت: یک سیگار هم به من ...
نمی خواهم 30 سال جان بکنم!
جای 30 سال جان کندن در اداره می خواهم چند سالی برای خودم کار کنم و بقیه عمر را خوش بگذرانم! وقتی این جمله را می گوید، چشمانش برق می زند. در سر و صدای کر کننده طبقه همکف شرکت انگار همه همین جمله را تکرار می کنند: نمی خواهم 30 سال در اداره جان بکنم! به گزارش اعتدال، روزنامه ایران در ادامه نوشت: در این سال ها شرکت های فروش اینترنتی با ساز و کار فروش شبکه ای توانسته اند جوانان زیادی را جذب ...
پایان تلخ خیانت یک زن به همسرش
نامشروع محاکمه می شد، گفت: ما حدود 8 سال قبل ازدواج کردیم، اما افسوس که در تمام مدت همسرم روی خوش به من نشان نداد، ضمن اینکه تمام مدت از مادر و پدرش نگهداری می کردم. ما صاحب پسر چهارساله ای بودیم که متأسفانه به خاطر بیماری مرد. پس از مرگ پسرم، من بسیار افسرده شده بودم و حمید هم توجهی به من نداشت. با این حال پس از مرگ پسرم ساعت ها به بهشت زهرا رفته و سر مزار پسرم گریه می کردم تا اینکه در آنجا با مرد ...
حجت الاسلام شهاب: فضای غفلت، فضای عادت به ظلمت است
.... در فراز دیگری حضرت فرمودند: هیچ چیز برای من لذیذ تر از این نیست که به دیدار خداوند بروم. همه ی آن ها یی که ادعای فهم در دین دارند جلوی من می ایستند و مرا متهم کردند که می ترسی فتوای جهاد بدهی. این ها همگی یعنی تکذیب آیات خداوند. انسان امّی،جاهل است و خواص دین را می فهمند اما غفلت انسان های خواص را زودتر می گیرد. در کربلا هم همینگونه شد و همه دچار غفلت بودند. امیرالمومنین علی علیه ...
بنیاد در آینه مطبوعات
شدم و به او تلفن می زدم همان پشت تلفن برایم شعر کجایید ای شهیدان خدایی را می خواند و با صدایش غمم فراموش می شد. این دو سال آخر را برای سکونت به مشهد آمدند. یک بار که در ابتدای همین کوچه که اسم پدر شهیدم بر آن نامگذاری شده است، ایستاده بودیم برادرم گفت: خواهر اسم شهید هم کمرنگ شده است. خدا کند نام و یاد شهدا از ذهن مردم پاک نشود. الان که برادرم هم راه پدرم را ادامه داده و شهید شده عطر شهادت نه تنها ...
طلایی ترین لحظات عمر در مسیر حفظ قرآن/ مقدمه آشنایی با همسر و دختر شهید تهرانی مقدم
او کار کردم. درخصوص آشنایی تان با خانوده شهید تهرانی مقدم بگویید؟ غزل سال دوم دبستان بود که من به دنبال فراگیری علوم دینی، وارد حوزه علمیه شدم و این سرآغاز آشنایی ما با خانواده شهید تهرانی مقدم بود. همسر این شهید استاد سطحی بودند که من در آن کسب علم می کردم و دختر شهید تهرانی مقدم نیز استاد حفظ قرآن ما در حوزه بودند. دخترم به دلیل اینکه تا ساعت 14 در حوزه کلاس داشتم، پس از تعطیلی ...
احساس تکلیف از جنس نماینده 13 ساله ها در جبهه/ آینده سازان کشور از آرمانهایشان می گویند
آموز اردبیلی می گوید: اراده قوی، صداقت، مقاومت و پشتکار امری است که حسین فهمیده های هشت سال جنگ تحمیلی به ما آموخته اند؛ یادم می آید وقتی معلم به درس فداکاران رسید همه کلاس بر شجاعت حسین فهمیده متحیر ماند آن موقع آقای معلم با تبسم به ما گفت عزیزان من، شما سربازان آینده این مملکت هستید حالا این انقلاب و ادامه راه شهید فهمیده ها بر دوش شماست و عجب مسئولیت سنگینی است. کیان ادامه داد: پدرم ...
حتی یک بار به همسرش دستور نداد
توجه به مسائل تربیتی بچه ها برایش مهم بود حتی موقع نوشتن و تحقیق ساعت ها در کنار مادری که از هنگام تولد نگرانش بود می نشست تا از نگرانی ها و دلشوره های مداومش کم کند. محبت و مهربانی اش به بنت الهدی هم بی حد و حصر بود و همسرش فاطمه، شریک همه ی سال های پر فراز و نشیب و سخت زندگی اش جای ویژه ای در دل او داشت. مهربانی و احترامش به او ویژه تر بود تا شاید جبرانی باشد در مقابل همه ی سختی هایی که در زندگی ...
نخستین روزهای رادیو در ایران
دولت روسیه شوروی در سال 1303 چند فرستنده بی سیم به ایران فروخت که هم تلگراف و هم فرستنده رادیو بود. در سال 1304 راه اندازی شد اما قدرت فرستنده ها بسیار کم بود و جراید انگلستان نوشتند در این ماجرا تقلب و کم فروشی انجام شده است. در طول سال های 1305 تا 1316 در ایران توجهی به رادیو نشان داده نمی شد، چون شوروی ها چند دستگاه بی سیم گیرنده و فرستنده از مرزهای شمالی ایران وارد کرده و مرزبانان این رادیوها را کشف کرده بودند. دولت و شخص شاه نظر نامساعدی به رادیو یافته و حتی گیرنده های رادیویی بزرگ ساخت آلمان، آمریکا، فرانسه و انگلستان که به صورت کالای تجاری وارد ایران می شد نیاز به جواز شهربانی داشت و آن را مانند گرامافون رادیو کنسرت خوانده و از خریدار تعهد می گرفتند آنتن نصب نکند رادیو مهروموم شده، خریدار التزام می داد تا راه اندازی رادیو در ایران از آن استفاده نکند، ولی افراد و بانفوذ پلمپ را باز کرده و استفاده می کردند. در سال 1314 باقر کاظمی گزارش مفصلی از تاسیسات رادیو او رادیو استانبول فرستاد. گزارش سفیر ایران مورد توجه قرار گرفت. قبلا در سال 1310 مجله ماهانه مهر مقاله مبسوطی درباره رادیو و لزوم تاسیس آن نوشته و در سال 1312 علی اکبر داور وزیر مالیه ایران هنگام حضور در ژنو برای مذاکره با شرکت نفت انگلیس و ایران، 20دقیقه از رادیو ژنو صحبت کرده و چون زبان فرانسوی او عالی بود سخنانش مورد توجه مردم اروپا قرار گرفت. در سال 1318 هنگام عروسی ولیعهد وقت و فوزیه خواهر فاروق رادیو قاهره چند شب برنامه به زبان فارسی پخش کرد. در آبان سال 1318 بخش فارسی رادیو بی .بی .سی و حدود دو سه ماه بعد از آن بخش فارسی رادیو برلین شروع به پخش برنامه کردند. سرانجام دولت، شاه وقت را راضی کرد اجازه تاسیس رادیو را که از سال 1316 جریان آن به تصویب رسیده بود، بدهد. در بی سیم پهلوی ساختمانی برای تولید و پخش رادیو ساخته شد و روز چهارم اردیبهشت رادیو در ساعات محدود و با استفاده از ارکستر زنده اداره موسیقی و نیز تک نوازان، نیز دسته موزیک دانشکده افسری و حدود 1000صفحه موسیقی عربی، اروپایی، آلمانی، انگلیسی و فرانسوی و با پخش برنامه هایی به زبان های فرانسه، انگلیسی، آلمانی، ترکی، عربی و روسی برنامه های خود را آغاز کرد و چون اغلب شهرها برق نداشتند عده شنوندگان کم بود و در چند شهر مانند تهران، تبریز، رشت، مشهد، اصفهان و شیراز تعدادی بلندگو نصب کرده بودند. در سال 1322 پادگان آمریکایی مقیم تهران که در حقیقت باشگاه استراحت افسران و سربازان آمریکایی در تهران بود برای خبررسانی به نظامیان آمریکایی و استفاده آنها از موسیقی در پایگاه پادگان امیرآباد ایستگاه رادیویی شامل خبر و بیشتر موسیقی تاسیس کرد. خبرنگار روزنامه مرد امروز نوشت هفته ای 5000 صفحه جدید با هواپیما از آمریکا برای این رادیو ارسال می شود و شنوندگان ایرانی زیادی داشت. در اواخر سال 1324 دموکرات های تجزیه طلب رادیویی در تبریز به زبان ترکی و یک بخش فارسی راه اندازی کردند و دسته ارکستر آذربایجانی مفصلی در رادیوی مزبور مشغول کار بود. در سال 1324 پس از رفتن آمریکایی به ایران فرستنده رادیوی مزبور به وسیله ژنرال نورمان شوارتسکف فرمانده ژاندارمری کل کشور که یک مستشار آمریکایی بود تحویل یا خریداری شد و تا سال 1326 به پخش برنامه سرگرم بود و آن را رادیو ژاندارمری کل کشور می خواندند که با 19هنگ ژاندارمری در سراسر کشور در ارتباط دائم بود، ولی پس از رفتن شوارتسکف در سال 1327 زور اداره کل تبلیغات و انتشارات چربید و رادیوی مزبور را تعطیل کردند. از سال 1329 رادیو نیروی هوایی روزانه از ساعت 9 الی 24 در حال پخش برنامه های سرگرم کننده و موسیقی عوام الناسی و کافه ای بود که بالاخره ساعات پخش آن را هم تا 21 محدود کردند و در سال 1342 با تاسیس وزارت اطلاعات که رادیو ایران جزو آن بود، رادیو نیروی هوایی هم تعطیل شد. خسرو معتضد - مورخ - جام جم ...
مادر شهید " سید محمد حسینی " آسمانی شد
کنم شمارا به صبر و صلوة و کارهای خیر. پدر و مادرم در جامعه خویش بنگریدو تا آنجا که در توان دارید به مردم مستضعف جامعه کمک کنید. برادرانم را بهتر از من تربیت کنید و خواهرم را زینت وار بزرگش کنید. پدرو مادرم مقداری پول دارم خمس آنها را بپرازید و بقیه را در کارهای خیر مصرف کید دیگر هیچ ندارم که به شما بگویم فقط امیدوارم مرا ببخشایید و برام طلب آمرزش نمایید. پدرم از تجملات و مادیات زندگی بکاهید و بر ...
دید و بازدیدی هنری در روزهای آخر هفته
...؛ نمایش آثار هنری در گالری ها و نگارخانه ها ونو شدن آن ها با آمدن هفته ای جدید، جزئی از روال همیشگی این مراکز شده است. روالی که موجب شده تا هر هفته بهانه ای برای دید و بازدید با هنر فراهم شود. به عنوان مثال گالری آتشزاد از جمعه 14 آبان میزبان نمایشگاهی با عنوان نقش و کلام می شود. در این مجموعه آثاری از هنرمندان به نام خوشنویسی و تذهیب چون یدالله کابلی، نصرالله افجه ای، محمد ...
عکس دو نفره خانم بازیگر ایرانی و همسر خلبانش در کابین هواپیما +عکس
125 ساخته می شود و به معضلات زندگی آتش نشان ها که خیلی هم قشر زحمتکشی هستند، سه سری سریال تولید می شود؛ باید در حوزه حقوقی هم کار ساخته شود چرا که مردم به شدت از سریال ها تاثیر می گیرند و می توانند چند نکته اضافی یاد بگیرند. به نظرم کار خوبی است و خودم هم دوستش دارم چرا که شیده بخشی از من است. یازده سال پیش که دانشجوی حقوق بودم و کارورزی می کردم و دوست داشتم کانون وکلا حتما قبول شوم و ...
امویان در آینه پندار و کردار ابوحنیفه
می کند، اما او نمی پذیرد و به همین دلیل می ترسد که به مرگ جاهلیت بمیرد. (17) افزون بر این، ترس از عدم حمایت مردم از قیام و نیز بیماری ابوحنیفه، از دیگر علل عدم حضور ایشان در قیام ذکر شده است. هر چند ابوحنیفه توفیق حضور مستقیم در قیام را نیافت، اما زید را با ده هزار درهم یاری رساند تا او خود و لشکریانش را در برابر دشمن مجهز و نیرومند کند و به فرستاده خود گفت: عذر مرا به زید بازگو کن . (18) از ...
اگر از ورزش بدن تان می آید،شاید این موارد کمک تان کند
سلامتی ضروری است و شکی در آن نیست اما برای کسی که از ورزش متنفر است سلامتی انگیزه کافی برای شروع ورزش را مهیا نمی سازد پس باید یاد بگیرد که چگونه ورزش کردن را دوست داشته باشد. همه ی ما دوست داشتیم آن خانم خوش شانسه باشیم، که وقتی تردمیل می دود، با آرامش لبخند می زند. اما در واقعیت، رابطه ی اکثر مردم با ورزش، احتمالا کمی (اوکی، خیلی) تیره تر است! مانند اختصاص دادن 8 ساعت خواب در شب، همه ...
قرار نبود اشرف را بازی کنم
ربانی در نقش اشرف پهلوی تقریبا در سراسر سریال معمای شاه حضور دارد و کوشیده از تجربیات و اندوخته هایش در این نقش بهره بگیرد. با او درباره بازیگری و ایفای نقش اشرف پهلوی گفت وگویی داشته ایم که در ادامه می خوانید. شما قبلا با محمدرضا ورزی کارگردان سریال معمای شاه، همکاری نکرده بودید. احتمالا به خاطر شباهت فیزیکی به اشرف پهلوی برای این نقش انتخاب شدید؟ من تا پیش از معمای شاه با آقای ورزی همکاری نکرده بودم؛ زمانی که دستیار ایشان با من تماس گرفتند، گفتند برای یکی از نقش های معمای شاه شما را در نظر گرفته ایم، اما نگفتند کدام نقش را برایم انتخاب کرده اند و زمانی که به دفتر سریال رفتم، متوجه شدم که مرا برای ایفای نقش یکی از درباریان به آقای ورزی معرفی کرده اند و قرار بر نقش اشرف نبود. آقای ورزی مرا نمی شناختند و من هم ایشان را نمی شناختم؛ ملاقات اول ما به معرفی گذشت و قرار شد با من تماس بگیرند. وقتی دفعه دوم با من تماس گرفتند که ملاقات دوم را داشته باشیم، فکر کردم برای بازی در نقش یکی از خانم های دربار انتخاب شده ام و خیلی خوشحال بودم اما آقای ورزی به من گفتند که بر اساس چهره ام مرا برای بازی در نقش اشرف انتخاب کردند. چه حالی پیدا کردید؟ خیلی خوشحال شدم. نترسیدید؟ نه. چرا باید می ترسیدم! برای این که از اشرف پهلوی هم عکس های زیادی وجود دارد و هم فیلم های متعدد. همچنین بخشی از جامعه ما او را دیده اند و خوب به یاد دارند. بنابراین ایفای چنین نقشی چندان ساده نیست! من نترسیدم چون به سختی نقش فکر نکردم؛ فکر نمی کنم هیچ بازیگری از نقش سخت بترسد! بیشتر از هر چیز هیجان ایجاد می کند، مخصوصا نقشی مانند اشرف که هم ایفای آن سخت بود و هم در موردش حساسیت وجود داشت. من از پیشنهاد چنین نقشی خوشحال شدم. و به این ترتیب وارد میدان شدید و کار را شروع کردید! بله. آقای ورزی چند جلد کتاب به من معرفی کردند؛ آنها را خواندم و بعد فهمیدم که کتاب های بیشتری می توانم پیدا کنم و بخوانم. اولین کتابی که خواندم این سه زن بود و بعد کتاب خود اشرف به نام چهره هایی در یک آینه و سپس کتابی را که براساس خاطرات محمدرضا شاه نوشته شده بود، خواندم. همیشه با کتاب ارتباط بهتری برقرار کرده ام و برای همین بعد از خواندن چند کتاب شروع به جست وجوی اینترنتی کردم و به جز عکس ها و فیلم هایی که از اشرف و خاندان پهلوی وجود داشت، کتاب های دیگری درباره این خاندان پیدا کردم و خواندم. برخی از این کتاب ها را زمانی می خواندم که تصویربرداری شروع شده بود و من در حال ایفای نقش اشرف بودم. درباره اشرف پهلوی به چه برداشتی رسیدید و چه شناختی از او پیدا کردید؟ اشرف از سویی بسیار حسود است، چشم و هم چشمی می کند و نمی تواند هیچ کسی را بالاتر از خودش ببیند و از سوی دیگر بسیار قدرتمند ظاهر می شود. در واقع او تحت تاثیر یک تربیت خشن بوده است؛ برخلاف محمدرضا که بیشتر عمرش را در سوئیس گذرانده، اشرف زیر دست پدر خشنی مانند رضاخان بزرگ شده و به پدرش شباهت های زیادی پیدا کرده بود. من تلاش کردم هر دو وجه این شخصیت را در کنار هم به نمایش بگذارم. او خواهر دوقلوی محمدرضا شاه هم بود؛ براساس برداشت شما چه حسی نسبت به این مساله داشت؟ اشرف در کتابش نوشته که محمدرضا را بسیار دوست می داشت، بسیار به او نزدیک بود و هر چیزی که محمدرضا حس می کرد به او هم منتقل می شد، اما براساس مطالبی که در کتاب های دیگر خوانده ام، اشرف از زمانی که خودش را شناخته بود، یعنی از همان شش هفت سالگی نسبت به محمدرضاشاه احساس برتری می کرد. شاید چون دوقلویی بود که با یک تغییر کوچک کروموزومی می شد که او پسر باشد و محمدرضاشاه دختر که در این صورت اشرف می توانست شاه ایران باشد، اما این اتفاق نیفتاده بود. فکر می کنم در کتاب این سه زن خواندم که اشرف از همان ابتدا حس می کرد در حقش اجحاف شده است و سعی می کرد این مساله را جبران کند. اجرای چنین نقشی به لحاظ فیزیکی به چه ویژگی هایی نیاز داشت؟ لازم بود که این تمایل به قدرت در ظاهرش ملموس باشد و من به این منظور خیلی تلاش کردم تا آنجا که با 165 سانتی متر قد و 50 کیلوگرم وزن، لاغر و استخوانی محسوب می شوم اما مخاطبانی که مرا می بینند، شگفت زده می شوند. آنها می گویند: فکر می کردیم تو خیلی درشت و هیکلی هستی! این یعنی چیزی که من و کارگردان می خواستیم، اتفاق افتاده است. به جز این مورد چه بازخوردی از مخاطب گرفته اید؟ گاهی بعضی از آنها به من می گویند ما همیشه از خودمان پرسیده ایم که چنین بازیگر زشت و زمختی را از کجا پیدا کرده اند، در حالی که تو خودت زیبا هستی! فکر می کنید این تاثیر گریم است یا تصویری که از شما ارائه می شود؟ به نظر هر دو. تمام بازیگران ظریف تر از تصویرشان هستند ولی در این نقش، گریم هم بسیار موثر است چون در نهایت تصویری که می بینیم با من مژگان ربانی بسیار تفاوت دارد. چند وقت در سریال معمای شاه ...
گفتگوی جالب با غلامعلی عکاشه
که یادتان هست چیست؟ یادم می آید وقتی کودک بودم زیاد می دویدم. فکر کنم بیش فعال بودم، پدرم صندوقی داشت که من را به آن می بست تا فرار نکنم. من همان صندوق را هم دنبال خودم می کشیدم و درمی رفتم. از کجا باشخصیت رستم آشنا شدید؟ آن زمان همه شاهنامه می خواندند. شاهنامه جزئی از سنت هایی بود که جاری بود. متنی خوش آهنگ و با ریتم بود که یک حس حماسی عجیبی برای ما داشت، شاهنامه خوانی همه ...
مرگ و زندگی
دانند و نه تنها نمی ترسند بلکه با اشتیاق به استقبالش می روند. در این مطلب می توانید روزها و لحظه های پایانی عمر برخی علما را با ما مرور کنید. شیخ حسنعلی نخودکی فوت: سال 1320 آخرین جمله: ای شیطان! به من دست نخواهی یافت. شیخ حسنعلی اصفهانی معروف به نخودکی که همه ی عمرش را صرف خدمت به مردم و کسب کمال کرده بود در 72 سالگی از دنیا رفت و در صحن عتیق حرم مطهر امام رضا (علیه السلام) در ...
مریم شوهر دارد، اما قلبش برای مرد دیگری می تپد!
عادت کرده ام. برای همین دیگر از مادرم کینه و خشم به دل ندارم ولی این را می دانم که هیچ وقت احساسم و روابطم با مادرم همانند سابق نخواهد شد. او را بخشیدم ولی کاری هم با او ندارم. از طرفی مرتب می گوید که بی گناه است. دلم برایش می سوزد. همیشه احساس می کنم نکند مادرم بی گناه باشد. اما باز هم به قانون اطمینان دارم و با توجه به مدارک و دلایل ماموران پلیس آگاهی نمی توانم حرف های مادرم را باور کنم. من 7 سال ...