سایر منابع:
سایر خبرها
مداحی حرفه پرخطری است
پیراهن تنگ را از تن درآوردند و گفتند که این پیراهن ها برای اهل ذلت است و لباسی گشاد تر بر تن کردند و یا شب عاشورا زمانی که اباعبدالله(ع) از دشمن برای نماز و قرآن خواندن وقت گرفتند، اهمیت عبادت خدا در هر حالی را نشان می دهد. بنابراین باید این ماجرا ها در هیئت ها بیان شود. ♦ شما چقدر از نکات اخلاقی را در مداحی و هیئت هایتان بیان می کنید؟ یکی از سنت هایی که سالیان سال در هیئت ما انجام ...
گفت و گو با خواهرزاده مرحوم جعفر شجونی
ایشان نبردم. بعدا وقتی رای داده شد و من رای پایینی آوردم یکی دوتا از روحانیون که مثل دایی من فکر می کردند نزد من آمدند و گفتند شما حرفی زدید که باعث شد رای کمتری بیاورید. می خواهم بگویم من دنبال این نبودم که رای بالا بیاورم یا حتی به من رای عتماد بدهند. به آنها هم گفتم من از نطق خودم راضی هستم، امروز دارم وزیر می شوم و یک قاضی و وزیر از اینکه وارد مسائل سیاسی و حزبی شود ممنوع است. من خواستم آنگونه ...
نگاهی به فیلم ترسناک و دلهره آور چشم های مادرم
که مردم نیز این را جذب و هضم خواهند کرد؟ یقین صد در صد نداشتم اما چون فیلم سیاه و سفید دختری در شب به تنهایی به خانه می رود اکران شده و با توفیق روبرو شده بود، این امید در من به وجود آمده بود که از فیلم من نیز ولو با ابعادی بسیار کمتر استقبال شود و مردم آن را ببینند. به اطرافیانم گفتم: ببین، مردم فیلم های سیاه و سفید هم می بینند و ما راه اشتباهی را طی نکرده ایم. آنچه من از روی آن ...
شورای نگهبان در دوره اخیر موفق نبوده/ خوشبختانه تفسیر قانون با شورای نگهبان نه با رییس شورا/همه اعضای ...
.... اشکال هم همین است. ببینید گاهی نیروهایی که با اصولگرایی فعالیت می کنند خود را بهترین و اثر گذارترین نیروها نشان می دهند و شرایط را فقط در اختیار خود می دانند میدان دار هستند به همین خاطر فکر می کنند که همه چیز با آنهاست. مثلا در زمان شاه یک حزب رستاخیزی بود که می گفتند فلانی حزب رستاخیزی است و بعد فکر می کردند که آن فرد دیگر همه جا هست. در حالی که اینگونه نیست چون مردم علاقه نداشتند. الان در ...
خاطراتی از حصر آبادان به روایت غلامرضا توگه
مایل نبودم در امتحانات آن سال شرکت کنم، بنابراین روز اول امتحانات به مدرسه نرفتم. معلمین مدرسه که متوجه شده بودند از جلسه امتحان غیبت دارم، به منزل ما آمدند. گفتند: چرا نیامدی؟! گفتم: من اصلاً درس نخوانده ام! تصمیم ندارم امسال در امتحانات دیپلم شرکت کنم. جا دارد که از معلم شیمی ام آقای جهانتاب و معلم زیست شناسی ام آقای فخری، یاد کنم. آقای فخری برایم مثل پدر بود. دستم را گرفت و گفت: نیازی ...
این روحانی کشاورز نمونه شده است
چندساعت از آب چاه عمیق حسن آباد آریانشهر را خریداری کردم و به آنها پیشنهاد کردم که به 7 نفرتان 10 ساعت آب و یا به 10 نفرتان 7 ساعت آب می دهم. خودم هم پول موتوربان و خرابی هایتان را می دهم فقط شما کار کنید و سودش را ببرید. آن بچه ها رو به من گفتند در این زمین؟ گفتم خب در آسفالت که نمی شود باید اینجا کار کنید. دیدم این بچه ها این کاره نیستند. کار را خودم دستم گرفتم و گفتم به عشق مرتضی علی خودم این مزرعه ...
سعید طوسی: والله همه سرتاسر دروغ است
کرده ام، این ها زنگ می زنند اجازه ی مصاحبه می گیرند، اگر اجازه دادیم پخش می کنند و اگر اجازه ندهیم پخش نمی کنند. من هم به این آقا گفتم باید مشورت کنم و فعلا مصاحبه نمی کنم. تازه به خیال خودم برای اینکه حساب کار دستش بیاد، گفتم تلفنم کنترل می شود تا زودتر قطع کند! بعد هم که به دوستان گفتم؛ گفتند اصلا مصاحبه با آن ها قانونی نیست. آن وقت موبایلم را خاموش کردم. آقای طوسی می گوید: یکی از ...
چگونه رئیس ایستگاه ساواک در بغداد مقام امنیتی پس از انقلاب می شود؟
حساس نسبت به حرمت به میهن و مردم شان از هیچ گذشتی فروگذار نیستند. روز دوم یا سوم ورود من به روزنامه اطلاعات بود که می خواستم وارد دفتر شوم اما دیدم فردی منتظر من است. گفتم شما؟ گفت: صحبتی با شما دارم. به من گفت که مصاحبه شما باعث نجات من شد. از زمانی که از عراق بازگشتم به دلیل شرایط حاکم بر کشور نمی توانستم با آشنایان و فامیل هایم در ارتباط باشم و آن ها هم از من به دلیل وابستگی ام به ...
اعتراف های هولناک زن تهرانی به قتل همسر و فرزندانش(+عکس)
برگشتم و روی مبل نشستم و همسایه ها پس از شکستن در وارد خانه شدند. زن جوان ادامه داد: 17 ساله که بودم در راه مدرسه با همسرم آشنا شدم. دوستی ما با مخالفت خانواده ام به ازدواج همراه شد. من قبل از ازدواج دارو مصرف می کردم. آن موقع ها نیز صداهایی می شنیدم که به خاطر این صداهای نامفهوم تصمیم گرفتم به دکتر بروم. اما بعد از ازدواج و بچه دار شدن، سرگرم بچه ها شدم و بیماری ام را فراموش کردم و دیگر دارو مصرف ...
کارآفرین 70 سانتی از اراده بلندش می گوید
. بعد از آن شروع کردم دستگیره درست کردن. اوایل بلد نبودم طرح به کارهایم بدهم؛ کم کم این کار را هم یاد گرفتم. دیگر الان بعد از 20 سال کار هر چه ببینم می توانم ببافم یا بکشم. البته دراین بین پنج سال مجبور شدم کار نکنم. چون مادرم مریض شده بود و پدرم هر چه داشت، فروخت و خرج عمل های مادرم کرد. با هنرم برای پدر و مادرم خانه ساختم 6 سال پیش بهزیستی کارهای فریبا را می بیند و به عنوان ...
زندگی نامه حجت الاسلام شجونی فومنی
کمیته بودم و در جاهای مختلف کرج و حومه از جوانان خوشنام مؤمنی که انقلاب کردند، کمیته تشکیل دادم. در وسط این کارها، علمای کرج مثل آیت الله فارغ و آیت الله شریفی رفتند قم به امام (ره) گفتند که آقای شجونی رئیس کمیته است شما دستور دهید که این کاخ های خاندان پهلوی که چند بار هم غارت شده است به تصدی شجونی دربیاید. البته امام (ره) در مبارزات از سال 1331 ما را می شناخت چون ما در سال 1331، 15 روز در قم علیه ...
خاطرات استاد قرائتی از مراسم ازدواجش
و به کاشان نزد پدرم آمدم. او گفت: چرا آمدی؟. گفتم: درس نمی خوانم! شما حاضر نمی شوی من ازدواج کنم. خلاصه هر چه به خیال خویش مرا نصیحت کرد اثر نگذاشت. حتّی به بعضی آقایان سفارش کرد که مرا برای درس خواندن نصیحت کنند. من هم بعضی را واسطه کردم که او را برای موافقت با ازدواجِ من نصیحت کنند!. تا اینکه یک روز به پدرم گفتم: یا بگو که من مثل حضرت یوسف هستم و دچار گناه نمی شوم، یا بگو ...
موضع گیری علیه فتنه و فتنه گران
تشکیل دادم. در وسط این کارها، علمای کرج مثل آیت الله فارغ و آیت الله شریفی رفتند قم به امام (ره) گفتند که آقای شجونی رئیس کمیته است شما دستور دهید که این کاخ های خاندان پهلوی که چند بار هم غارت شده است به تصدی شجونی دربیاید. البته امام (ره) در مبارزات از سال 1331 ما را می شناخت چون ما در سال 1331، 15 روز در قم علیه حزب توده قم میتینگ و مبارزاتی داشتیم. سرپرستی کاخ شمس، یک ماه پس از انقلاب ...
خودکشی پسر نوجوان بخاطر افشای راز زندگی اش
...:زن و مردی میانسال با قیافه های شکسته وخسته برای حل مشکلشان به مرکز مشاوره یک روز یکی از همکارانم که از زندگی ما و ماجرای احمد باخبر بود ازمن سوال کرد به پسره گفتید که بچه واقعی شما نیست؟ گفتم نه! گفت خیلی اشتباه کردید! باید به او می گفتید اگر از جایی دیگر بشنود خیلی بدتر می شود، وقتی موضوع را با همسرم در میان گذاشتم سریع مخالفت کرد وگفت حالا وقتش نیست. معاونت اجتماعی ...
نقویان: قحط الرجال نیست، رد الرجال است!
.... *شایعه پخش می کنند که نقویان ضدانقلاب است، حالا خودم را بکشم که بگویم نیستم، می گویند اگر نیستی پس چرا رسانه تو را نشان نمی دهد؟ *از علی می گوییم می گویند حاج اقا ما کجا علی کجا چرا مثال های اینطور می زنید؟ از خوبی های غربی می گوییم، می گویند از کشورهای فسق و فجور تعریف می کنید، مانده ایم چه خاکی بر سر کنیم. *امروز امیر کبیرهایی را نمی گذاریم صدایشان در بیاید و بعد می گوییم کار کشور درست نمی شود. خب بیاوریم اینها را. به خدا این کشور امیرکبیر دارد. *گفتند، قحط الرجال و جهل الرجال است، گفتم نه، رد الرجال است. ...
خاطرات منتشر نشده از حجت الاسلام شجونی درباره منافقین
منبر یک جوری حرف هایشان را بزنند. اینها فقط بودجه ما را تأمین می کنند، ما هم وارد گود می شویم. البته، عده ای از آنها جوان های سالم و صالح را فریب دادند. من جوان هایی را سراغ داشتم - که خدا می داند - هر وقت به زندان می رفتم، بچه های کوچک مرا بغل می کردند و این طرف آن طرف می گرداندند. بعدها اینها را مثل بادکنک باد کردند و مثلا می گفتند تو شاخه نظامی باش و تو شاخهٔ فرهنگی. آن قدر به اینها عنوان و منصب ...
شوق پرواز
مثبت شما را برای اعزام به سوریه جلب کند؟ ایشان مستقیم به من چیزی نگفت. ولی با مادرش هماهنگ کرده بود و تاکید کرده بود که این موضوع به عنوان یک راز باید بماند و تا قبل از اینکه خبر شهادتش از تلویزیون پخش شود و یا به هر طریقی متوجه شوند، کسی نفهمد که به سوریه رفته است. البته من خودم از رفت و آمدهای روزهای آخرش کم کم متوجه شده بودم. حال و هوایش عوض شده بود. روز آخر دیدم دارد ساکش را می بندد. آن ...
زن بینوا هنوز شوهر بی وفایش را دوست دارد / شوهرم وقتی با یک دختر دانشجو داخل خودرو خلوت کرده بود تصادف ...
خواستم احترام او درحضور بچه ام خرد شود. تازه سنگ صبور پدر و مادرش هم شده بودم و اجازه نمی دادم پشت سر شوهرم حرفی به زبان بیاورند. خانواده خودم هم می دانستند که چه شان و احترامی برای شریک زندگی ام قائل هستم و چیزی نمی گفتند. متاسفانه شوهرم توسط آن دختر دانشجو با زن دیگری آشنا شد و این ارتباط شوم به اعتیاد کشاندش. یک روز هم خبر آوردند هنگام خلوت کردن با دختر دانشجو داخل خودرو کرده است. او در ...
رابطه عاشقانه خانم خبرنگار با یک داعشی!+عکس
من زبانش بندآمده بود. باید به خواستگاری بیلل چه پاسخی می دادم؟ آندره پیشنهاد داد بگویم چون ملودی تابه حال ازدواج نکرده، نمی خواهد تنها به سوریه برود. بیلل دوباره تماس گرفت. گفتم: "دوستم یاسمین هم مسلمان است. می توانم از او بخواهم با من بیاید، اما فقط پانزده سالش است." " اینجا زن ها باید در چهارده سالگی ازدواج کنند. اگر یاسمین با تو بیاید، برایش یک شوهر خوب پیدا می کنم ...
طنز؛ بیمارستان خصوصی به زبان ساده
سؤال هایی کرد که ما احساس کردیم حتما قصد ازدواج دارد که دیتیل می پرسد. بعد وقتی پرسیدیم اینها چه ربطی به عمل دارد؟ گفت شما عزیز مایی، همه چیز شما به عمل ربط دارد، حتی رژیم غذایی شما. درواقع وقتی پرستار بیمارستان خصوصی از ما سؤال کرد ما متوجه شدیم دکتر بیمارستان دولتی احتمالا براساس رنگ چشم ما دست به عمل شده چون هیچ اطلاعات دیگری از ما نداشت. من مطمئن هستم اگر در لحظه عمل از دکتره می ...
جوان ایرانی برنده جایزه ویژه اختراعات آلمان:موفقیت به معنای برنده شدن نیست
ایرانی است که در سال های 2011 و 2012 موفق شد مدال طلای جهانی ارشمیدس روسیه را که یکی از معتبرترین مدال ها در جهان است از آن خود کند. دارنده مدال طلای جهانی گفت: رئیس مسابقات جهانی اختراعات ارشمیدس روسیه دیمیتری ایوانویچ و همسرش، کسب مدال طلای جهانی اختراعات و جایزه ویژه 2016 آلمان را به بنده تبریک گفتند. وی جواب اینکه برنامه آینده شما چیست؟ پاسخ داد: در حال حاضر تمرکزم بر روی تحصیلات دانشگاهی عالی و پیشرفت علمی و تحقیقاتی در بالاترین سطح جهان است. مصاحبه کننده: روح الله سعادتمند نژاد ** انتشار دهنده: زهرا هجینی نژاد 1876/ 6075 ...
بی دست و پای با دست و پا!
کشاورز بودند. من را می بردند دانشگاه و بعد خودشان سرکار می رفتند و بعد از ظهرها دنبالم می آمدند و با هم به خانه می رفتیم. فاش نیوز: در حین تحصیلات دانشگاهی ازدواج کردید یا قبل از آن؟ - من سال 71 ازدواج کردم و 74 دانشگاه قبول شدم. فاش نیوز: چرا شاغل نشدید؟ - زمانی که من دیپلم نداشتم هرجا برای کار می رفتم می گفتند شما درس بخوانید دیپلم بگیرید، ما در خدمتتان ...
مادر چگونه اعضای خانواده خود را قتل عام کرد
خداحافظی کردند و رفتند خانه خودشان. دامادم دوشب بود که به خانه نرفته بود. سه شنبه و چهارشنبه زن و بچه اش تنها درخانه بودند. دخترم با نوه هایم چهارشنبه به خانه ما آمدند و پیش ما ماندند. پنجشنبه تولد یکی دیگر از نوه هایم بود و دامادم هم آمد پیش ما. من هم چند کلامی به او گفتم، درست نیست که زن جوان با سه تا بچه را تنها بگذاری و شب ها خانه نباشی. او ادامه داد: البته من از اولش هم با ازدواج ...
سبک زندگی امام رضا (ع) در ارتباط با خانواده
...> این دستور دینی و انسانی و عملی ساختن آن را از بزرگواری چون امام رضا(ع)بیاموزیم که آراستگی در منزل را، نه برای خود که برای خانواده و برای تربیت درست، امری بایسته می دانستند. حسن بن جَهْم می گوید: نزد امام رضا (ع) رفتم و او موهایش را رنگ سیاه زده بود، گفتم: فدایت شوم، با رنگ سیاه موهایت را رنگ کردی؟ فرمود: در رنگ آمیزی مو پاداش است. رنگ کردن موی و آمادگی (با آراستن ظاهر) از چیزهایی است که ...
گفتگو با سیما خضرآبادی، بازیگر سریال آسپرین
بازی نبود پدرم مدیر تولید و مادرم چهره پرداز سینما هستند اما ورود من به سینما به هیچ وجه با پارتی بازی همراه نبود و شاید بتوان گفت خیلی اتفاقی وارد سینما شدم. خیلی کوچک بودم که به همراه مادرم به پشت صحنه سریال خانه پدری رفتم. آقای غلامرضا رمضانی هم آنجا حضور داشتند و مرا برای نقش اصلی سریال فرزندم بزرگ شده انتخاب کردند. پس از آن هم در سریال ایستگاه آخر بازی کردم ولی بعد از آن دیگر ...
نمی دانستم نامزد کثیفم از اینکه من زودتر به رختخواب می روم چقدر خوشحال می شود
این همه دختر به تو رو کرده که امین در طی این سال هایی که اینجا بوده به هیچ یک از همکارانت علاقه مند نشده و اینک با یک نگاه خاصی به سمت تو آمده است با اینکه دلم نمی خواست از نزدیک شدن امین به خودم خیلی خوشحالی ام را نشان دهم سعی کردم میز را برای صبحانه آماده کنم. آن روز بعدازظهر امین دم شرکت منتظر تاکسی بود به یاد محبت صبح و صبحانه سفارشی که برایم تدارک دیده بود افتادم و امین را تا نزدیکی ...
تاج چگونه استقلال شد؟
ماهنامه دنیای فوتبال نوشت: بعضی ها صدایشان امضایشان است. وقتی حرف می زنند، لازم نیست سرت را برگردانی تا بشناسی. مثل صدای خسرو شکیبایی و صدای مهران دوستی که حالا حتما یک جایی توی آسمان نشسته اند به حرف زدن با فرشته ها. عنایت آتشی یکی از صداهای ماندگار ورزش ایران است. از آنها که ناخودآگاه باعث می شوند، زمزمه کنی فقط صداست که می ماند. یکی از آنها که صدایش را میلیون ها ایرانی حتی بیش از چهره بعضی بازیکنان تیم ملی در این چند دهه می شناسند. گزیده ای از گفت وگوی دنیای فو ...
در شرایطی که داعش اسلام را نشانه گرفته دیگر مرزهای جغرافیایی معنی ندارد
.... به ما گفت: "اگر در دفاع از حرم حضرت زینب(س) شهید شدم و جنازه ام برگشت اصلا گریه نکنید." گفت: "من راضی نیستم برایم اشک بریزید. چون من خاک پای شهدای حضرت زینب(س) هم نمی شوم." هر وقت سر قبر او رفتم گفتم مادر امیدوارم حضرت زینب(س) تو را قبول کند. تو فدای حضرت زینب(س) شدی. بچه ام را حلال کردم. خدا توفیق دهد که همه بچه هایم در راه اهل بیت(ع) باشند. در پایان این نشست صمیانه تسنیم با اعضای ...
رجل سیاسی در گذر انقلاب
؟ گفتم به چه دلیل می گویید زن ها توانایی اداره مملکت را ندارند؟ پیغمبر با آن عظمتش می گوید من بشر هستم و تو هم بشر هستی. ما با هم تفاوتی نداریم. حتی پیغمبر هم به اذن خدا از دامن زن به وجود می آید. حالا پیامبر از من جلوتر است یا من از پیامبر؟ زیر بار نرفتند که کلمه رجل از قانون اساسی حذف شود. گفتند این سخنان شعاری و احساسی است (3). هاشمی رفسنجانی ، رییس مجمع تشخیص مصلحت: آیت الله شهید دکتر ...
پای پیاده از خمینی شهر تا کربلا فقط به عشق ارباب
سنگ می ایستادم، دست به سینه خود می گذاشتم و پس از سلام به آقا، کربلا را ازش طلب می کردم؛ امروز که راهی کربلا شدم بدون شک می دانم ارباب دوست دارد من پیاده از خمینی شهر تا کربلا بروم، مطمئن باشید اگر پیاده هم نمی شد سینه خیز می رفتم. به علی گفتم از عشق به امام حسین(ع) بگو، او گفت: عشق امام حسین(ع) قابل وصف نیست یعنی از همان بدو تولد که تو گوشمون اذان گفتند ما را با آل علی گره زدند، هر کس با ...