سایر منابع:
سایر خبرها
نادر روز بارانی مرا به خانه اش برد و در را قفل کرد و
روزنامه ای، چشمم به یک آگهی افتاد. تماس گرفتم؛ قرار شد برای مذاکره به محل شرکت بروم. به رغم نصیحت های مادرم که سعی می کرد مرا از یافتن کار باز دارد، رفتم. چون حقوق خوبی می دادند، پیگیری کردم و پس از مدت کوتاهی مشغول کار شدم. چند روز بعد،اسامی دانشگاه آزاد اعلام شد و من قبول شده بودم؛ قبولی دانشگاه فرصتی به مادرم داد تا بار دیگر خطراتی را که در محیط کار مردانه می توانست در کمین یک ...
از مصاحبه خواندنی با مهتاب کرامتی لذت ببرید
. نه پزشکی دوست نداشتم. می خواستم داروسازی بخوانم. خواهرم هم داروسازی خوانده بود. ولی متاسفانه با فاصله چند رتبه، این امکان فراهم نشد. البته امروز به هیچ عنوان پشیمان نیستم. سال دوم دانشگاه فیلم هامون را با دوستان دیدیم و من تا مدت ها گیج بودم. با تماشای این فیلم این قدر به سینما علاقه مند شدم که مدت ها مترصد بودم که به نوعی وارد آن شوم. در خیابان و دانشگاه خیلی مواقع به من ...
علل قاعدگی های نامنظم/ریشه کنی عفونت و قارچهای واژینال/جلوگیری از سقط مکرر
سلام خسته نباشین بخاطر اینکه جواب همه رو با حوصله میدین من 20 سالمه ومجردم 2 سالی هس ک پریودم کم شده قبلا 3 روز پریود میشدم الان 1 رورو نیم پریود میشم تو این 2 سالی هم ک این مشکلو داشتم موهام وحشت ناک میریخت بخاطر این پیش دکتر نرفتم چون میترسم منو ترسوندن از تنبلی تخمدان یا یائسه من خودم فکر میکنم کم خونی و کمبود اهن داشته باشم دوره پریودیم منظمه فقط بجای 3 روز 1 روزو نیم پریود میشم ...
عباس جدیدی: عکس با دونالد ترامپ از بقیه بهتر بود! / عکس
بخواهند با حرف ها و جوسازی هایشان مرا تحت فشار قرار دهند که مجبور شوم ایران را ترک کنم، باید بدانند من هرگز به ملت و میهنم پشت نمی کنم و به کنار مردم ایران بودن افتخار می کنم. و راجع به بخش سوم؟! اگر اجازه دهید راجع به این بخش باید بیشتر توضیح بدهم. ببینید هم باید راجع به مجری برنامه، هم اتفاقات قبل دعوت از من و هم علت نرفتنم به برنامه و نحوه برخورد و رفتاری که با من شد، حرف بزنم. ...
دموکراسی مستقیم کاسترو – گزارش ژان پل سارتر از سفر به کوبا
...: ژان پل سارتر، فیلسوف شهیر فرانسوی همراه با سیمون دوبووار از 22 فوریه 1960 به دعوت کارلوس فرانکی، روزنامه نگار و از دوستان بسیار نزدیک کاسترو، سفری یک ماهه به گوشه و کنار کوبا داشت. او در این سفر همراه با کاسترو با ماشین به مزارع نیشکر رفت و با چه گوارا به بحث و تبادل نظر نشست و از آن انقلاب نوپا به شور و شوق آمد. سارتر که از زمان سرکوب خونین مجارستان توسط نیروهای شوروی در سال 1956 ...
خانم منشی به هر دو مدیر شرکت بله گفت!
این گونه ازدواج های خیابانی موافق نیست. تنها می توانم با تو دوست باشم. خشم سراسر وجودم را فرا گرفت نا خواسته با دستم صورتش را نوازش کردم و سیلی محکمی بر صورتش نواختم. مردک من را بازیچه امیال شیطانی خود کرده بود. دیگر به هیچ پسری اطمینان نداشتم. افسرده شده بودم تا این بار را چاره را در سایت های همسر یابی یافتم. کارم شده بود سر کشیدن به سایت های مختلف همسر یابی. از اول صبح تا ...
پرواز بهشتیان؛به بهانه یازدهمین سالگرد شهادت جمعی از خبرنگاران در حادثه سقوط هواپیما
به گزارش ایسنا، محمدعلی آقامیرزایی از نویسندگان و خبرنگاران حوزه دفاع مقدس و از جمله خبرنگارانی است که قرار بود همراه خبرنگاران شهید سانحه هوایی پانزدهم آذر 1384 عازم پوشش خبری مانور دریایی عاشقان ولایت شود که به دلایلی از آن پرواز جا می ماند. وی در یادداشتی از حال و هوای آن روز می گوید. یازده سال قبل در چنین روزی قرار بود تا در یک سفر کاری از سوی روزنامه جوان به پروازی در فرودگاه ...
قصه پول و شهرت و فساد در مانی ماستر
[جولیا و من] بازیگرهای تازه کاریم. تو از چند سالگی داری بازیگری می کنی؟ فاستر: سه سالگی. رابرتز: توی تام سایر نقش بکی را بازی کرده. همین تازگی ها با بچه هایم نگاهش کردیم. فاستر: جدی می گویی؟ جرج و جولیا، اولین جایی که توجهتان به جودی جلب شد، راننده تاکسی بود؟ کلونی: من اجازه نداشتم آن فیلم را نگاه کنم. او اجازه داشته توش بازی کند، ولی من حتی ...
دیالوگ های ماندگار فیلم های علی حاتمی
، چه رسد به محبس. طوطیک، پرواز کن، مرخصی، برو. تا آن کوه گوشت و دنبه، اتابک نیامده، جانت را بردار خلاص کن! شاهی به این شوره بختی، حقا نوبر روزگاره. پروگرام سفر را به قلم سیاه نوشته بود انگار، آن خطاط قضا. سفر انگلستان موقوف شد، به جهت درگذشت پسر صغیر ملکه انگلیس. دعوت را پس خواند آن عجوزه هزارداماد! کار من تمام نشده، حال من، حال تشنه دیر به آب رسیده است، حال فقط شوق نوشیدن دارم ...
ماجرای دختر خاله قلابی استاد قرائتی!
به گزارش سرویس دینی جام نیوز ، قسمت دیگری از سلسله خاطرات حجت الاسلام والمسلمین قرائتی را منتشر می کند. من شرم کردم که تماشاچی باشم توفیقی بود چند عاشورا کربلا بودم. روز عاشورا مردم کربلا عزاداری را زود تمام کرده و به استقبال هیئت طویریج می روند. من علمای زیادی را دیدم که پابرهنه در این هیئت شرکت کرده و به سر و سینه می زدند؛ از جمله شهید محراب آیت اللّه مدنی. از ...
محمد چرم شیر: به عنوان یک تئاتری حالم خوب نیست
...، پای کارگردان ها و دیگر عوامل سینما به تئاتر باز شد و حالا دیگر سینمایی ها در برنامه هفتگی شان دیدن تئاتر را هم می گنجانند. این خیلی بهتر است تا اینکه در دو سوی مختلف بایستیم و به هم فحش بدهیم. اما همه چیز را از خود دریغ می کنیم درحالی که به طور طبیعی انجام می شود و فقط زمان را از دست می دهیم. عوامل بیرونی مثل ممیزی چقدر فرصت کسب تجربه را از بین می برند؟ در تمام این سال ...
تسویه حساب با تاریخ
دریافت نمی کنند، و همراه با 937 مسافر به اروپا پس فرستاده می شوند. در بندر هاوانا یک فرزند پسر خانواده، که پیش تر فرار کرده بود، منتظر آن هاست. او می خواهد شهروند کوبا باشد و ازاین رو به اعتقاد خود پشت می کند، چون نمی خواهد تا ابد زیر بار گران زخم های یهودی زندگی کند. بعد آشکار می شود که جزیره ی محبوبش دامی بیش نبوده است، و او به سوی میامی راه می افتد. چند قرن بعد در کوبای سال 2007، یکی از نواده های ...
برگزاری جُنگ شادی در روز دانشجو!
، پوسترهای انجمن های مختلف در فضای مجازی دست به دست می چرخد اما پوستر جنگ شادی که با همکاری انجمن اسلامی دانشجویان مستقل در دانشگاه ارومیه برگزار می شود، به سبب آنکه تماما ماهیت روز دانشجو را هدف قرار داده و در صدد انحراف آن است، بیشتر از همه مورد توجه قرار گرفت. ولی خود برگزارکنندگان این برنامه نظری دیگر دارند. فرهاد عبدزاده، دبیر انجمن اسلامی مستقل دانشگاه ارومیه، به فارس گفته است: برنامه ای با ...
نخواستم شرمنده امام حسین(ع) شوم/ خدا رو شکر که مثل زنان کوفی نشدی
تلویزیون تماشا می کرد. دلداری اش می دادم؛ اعزام به سوریه برایش خیلی اهمیت داشت. چند ماه قبل از اعزام درباره اش با من صحبت کرد، می خواست رضایت قلبی داشته باشم. می گفت من تو را حلال می کنم، تو هم من را حلال کن. برایش مهم بود که از من و خانواده اش رضایت قلبی بگیرد . نمی توانستم بپذیرم همسرم به سوریه اعزام شود معصومی در ادامه این مطلب گفت: ابتدا که موضوع را مطرح کرد، من خیلی مخالف بودم ...
عماد افروغ کاندیدای ریاست جمهوری می شود؟/شرط توکلی برای سخنرانی در کنار دو چهره جنجالی/آیت الله جنتی چند ...
مشترک چند نماینده مجلس که بازیچه مدیریت اشرافی و بازوهای رسانه آنها قرار گرفته اند، شهرت طلبی آمیخته به توهم است. در همین زمینه محمود صادقی عضو فراکسیون امید ضمن مصاحبه ای دوصفحه ای با روزنامه اجاره ای آفتاب یزد می گوید: همکاران با من شوخی می کنند و به من می گویند آقای خاص! لقب خوزه مورینیو را به من می دهند و می گویند چرا تو خاص شده ای؟! فرد شهرت طلب دیگر علی مطهری است. وی در مصاحبه با روزنامه ...
نمی دانم چرا آن شب به آن مرد نه نگفتم / بیژن عاشقانه لیلا را دوست داشت
...؛ اما اسیرش نشد. دنبال کار هم می رفت. انگار تقدیر بیژن با مواد گره خورده بود. یک روز که سرکار رفته بود، مردی که هر روز با او سلام وعلیک داشت، زیر پایش نشست: حالا که برای کار می خواهی شب ها اینجا بمانی؛ بیا و شیشه بکش. جلوی خوابیدنت را می گیرد. انرژی ات چند برابر می شود و بهتر می توانی کار کنی. همین جا بود که بیژن اولین قدم اشتباه زندگی اش را برداشت. معتاد زیاد دیده بودم و خودم کمک ...
قتل همسر با توهم خیانت
او را گشتند. یک برگ نامه پیدا کردند. او خطاب به احمد نوشته بود: سلام عزیزم. می خواستم بگویم عزیز دلم اما پر رو می شوی... من به تو خیانت نکردم... من حتی وقتی صدای تلویزیون پایین است، مجبورم آن را آنقدر بلند کنم که تو فکر نکنی دارم با کسی حرف [پنهانی] می زنم... نامه ضمیمه پرونده شد و احمد مورد بازجویی قرار گرفت. او در همان ابتدا به قتل اعتراف و انگیزه اش را خیانت اعلام کرد. پرونده او پس از ...
اعتراف ناظم الشریعه درمورد تیم ملی فوتسال
.... در فوتبال سالنی کشور عنوان سوم را به دست آوردیم. بعد از آن به ذهنم رسید که دنبال فوتسال بروم. در وزارت مسکن امکانات سالنی داشتیم. سال 76 اولین دوره فوتسال کشور را با تیم صدرا برگزار کردیم و چهارم کشور شدیم. آن موقع مربی – بازیکن بودم. الان می توانم به جرات بگویم عنوان قدیمی ترین باشگاه فوتسال دنیا برای ما است. * پشیمان نیستید که به جای فوتسال دنبال فوتبال نرفتید؟ - من در ...
زندان زنان
حسرت دیدن برادر 16 ساله ام به دلم بماند. حال خودم هم که اینجور. اینها اما همه بهانه بود. شهلا را آن روز درد دیگری بیقرار کرده بود؛ درد ندیدن فرزند. ندیدن پسری که بهزیستی سه سال پیش او را برد و در این سه سال فقط چهار بار دیدارشان با هم میسر شده است. بچه ام دو سال و نیمه بود که او را از من گرفتند، در این سه سال که نیست، چهار بار آوردند دیدمش. تا دو سالگی این جا بود، پیش خودم بود و بعدش او ...
روایت خانم دباغ از قیام 15 خرداد
رضایت داد. به سوی قم رفتیم، تمام طول مسیر در فکر غوطه ور بودم؛ و دوست داشتم که مسیر کوتاه می شد تا من سریع تر امام را زیارت می کردم. حضرت امام صبح ها و عصرها چند ساعتی برای ملاقات عمومی برنامه داشتند و وقت می گذاشتند. متأسفانه ما زمانی وارد قم شدیم که گفتند ملاقات عمومی صبح تمام شده است. خدا می داند با شنیدن این خبر چه غمی بر دلم نشست. من که با هزار امید و آرزو و در شرایطی بس مشکل خودم را ...
چند روایت از قصه بی قراری یک کارگر ساده...
خدا را شکر که پیکر مدافع حرم شهید والامقام به خانه برگشت و دیگر همسرش چشم انتظار آمدنش نیست... به اهواز و منزل شهید مدافع حرم شهید ناصر مسلم سواری؛ دومین شهید مدافع حرم اهواز رفتم و با فرحه شریفی همسر شهید همکلام شدم... از یک دهه زندگی با مردی که دستی در کار خیر داشت و دلش خدایی بود و زبانش مرهم زخم های مردم ... از یک دهه زندگی با مردی که تکیه گاه محکمی برای زندگی بود... و کارگری ساده؛ ولی هرگاه که با خودم فکر می کنم می بینم که واقعاً این کارگر ساده چه معامله پر سودی با خدای خودش کرد و بهترین راه یعنی راه عاقبت به خیری را انتخاب کرد. ...
سامان طهماسبی: از رفتن پشیمان نیستم
عمل کردم با وجود اینکه 23سال بیشتر نداشتم دیگر من را تمام شده دانستند و به اردوهای تیم ملی دعوت نشدم، من هم آن زمان جوان بودم و دوست داشتم کشتی بگیرم چون هر روز درحال پیشرفت بودم و می توانستم بازهم مدال بگیرم ولی در ایران کسی روی من حساب باز نکرد. در نهایت به خاطر بی توجهی هایی که شد به آذربایجان رفتم. * در زمان مربیگری محمد بنا این اتفاق افتاد؟ بله در زمان محمد بنا بود ولی مقصر ...
تکریم انسان با تعطیل احسان!
دیگری نداشتم . فرمود: تو راست می گوئی، ولی آیا نمی بینی در میان کاروان کسانی هستند که دوست دارند همانند تو عمل کنند و به همسفران خود غذا بدهند ولی تمکن مالی ندارند و دارائی آنها اجازهی این کار را به آنها نمی دهد ، و با این کار تو و تکرار آن ، دچار حقارت روحی می شوند و احساس حقارت می کنند ؟؟!! گفتم: پسر پیامبر ! من متوجه این نکته نبودم ، اکنون با این ارشاد و راهنمائی شما و تذکری ...
"شغل شریف" نویسنده یزدی منتشر شد
است که با موضوع خانواده، سبک زندگی، جمعیت و فرزندآوری نوشته شده و با نثری روان و درون مایه ای تلنگرآمیز، ما را به تجدید نظر در نگرش به زندگی دعوت می کند . نویسنده در این کتاب 10 داستان کوتاه و خواندنی را با سبک نوشتاری متفاوت در هر داستان، به رشته تحریر در آورده که هر کدام در جای خود شیرین، جذاب و قابل تأمل است . تو فقط لیلی باش، ته کوچه ثریا، جای خالی قرص ها، زنی در سایه، شغل ...
اشک و لبخندهای یک نویسنده
برنده جایزه ادبی جلال آل احمد برویم. او که با بیماری دست و پنجه نرم می کند و چندی پیش نیز در سوگ همسر نشست و بهترین همراهش را از دست داد. وقتی پا به منزلش گذاشتیم با عکس بزرگی از همسرش روبرو شدیم که پس از عرض تسلیت و جاگیر شدن روی صندلی ها او از همسرش برای همه صحبت کرد. از اتفاقاتی که منجر به از دست دادن او شده بود. اینکه شب عاشورا زمانی که تلویزیون بازی فوتبال ایران و کره را پخش می کرده ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (359)
به نام خداوند بزرگ و مهربان. سلامی گرم پس از چند روز دوری. روزهای خوبِ آسایش داشتن از دستِ ما به سر آمده و دوباره با عکس های چهره های عزیز در خدمتتان هستیم! امیدوارم هر کجا که هستید سلامت و شاد باشید و هفته ای عالی پیش روی همه شما عزیزان باشد. بی معطلی برویم سراغ عکس های امروز: عکسی تموز در خزان از نوید جان محمد زاده که آن را در ساحل کیش گرفته است و به صورت ناخودآگاه نقش ترموستات را در ...
رهایی از باتلاق
. جوانی لاغر اندام وسط اتاق نشسته و بقیه دورش حلقه زده اند؛ سلام بچه ها. فرهاد هستم. خدا را شکر می کنم که اجازه داد یک روز دیگر هم پاک بمانم. جمعیت از شنیدن این جملات به وجد می آیند و دست می زنند؛ سلام. ماشالا فرهاد. دمت گرم . فرهاد از روزهای سخت زندگی اش تعریف می کند؛ یک بار با خودم گفتم عمرا این جوری نمی شود ادامه بدهم. شبیه جذامی ها شده بودم. در این کمپ درد کشیدم. روز چهارم خیلی درد کشیدم. زخم ...
پدر خیلی علاقه مند به مسائل هسته ای بود و در این زمینه مطالعات زیادی داشت و من هم دوست دارم به مانند پدر ...
حضرت زینب (س) مشرف شود. ازاین رو در حرم حضرت رقیه (س) دعا می کند تا بار دیگر طلبیده شود و به سوریه بیاید. دیری نمی پاید که این آرزوی او رنگ حقیقت به خود گرفت و مدتی بعد از بازگشتش از سوریه به او خبر می دهند که بار دیگر عازم سوریه است. او که این بار خوشحال از زیارت حرم حضرت زینب (س) بار سفر بسته و راهی می شود. بی خبر از همه جا، در تاریخ بیست و هشت مردادماه سال 92 در منطقه حلب سوریه در جوار ...
ستاره دیروز طنزهای تلویزیونی/ از حس شهرت اشباع شده ام
در 12 آذر پا به 50 سالگی گذاشت، اما همچنان برای بسیاری، در نقش همان جوان پرشور ساعت خوش و دانشجوی عاشق روزگار جوانی شناخته می شود و یک بار دیگر این اصل را به یادمان می آورد که سن فقط یک عدد است و جوانی باید در ذات آدم باشد! تصویر 28 سال دارم نه 50 سال! با همه این تعاریف نصرالله رادش دیروز 50 ساله شد. او که به بهانه تولدش مهمانمان بود، از جوانی هایش برایمان گفت و روزگار جوانی و ...
گفتگوی خواندنی با نوه مدرس
منطبق بر دیانت می دانستند نه دیانت را منطبق بر سیاست. ایشان تابع موازنه عدمی بودند، یعنی اعتقاد داشتند که باید همه به حفظ موجودیت و رشد هم کمک کنند. *شما به عنوان نوه مدرس از معاریفی که از مرحوم مدرس نزد شما مطالبی را عنوان کرده اند، از جمله امام، چه خاطراتی دارید؟ اولین باری که در قم خدمت امام رسیدم، داخل اتاق بودم که امام وارد شدند. سال 58 بود. من با ایشان دست دادم. ایشان ...