سایر منابع:
سایر خبرها
واقعیت مرحوم هاشمی کدام است؟
به آقای هاشمی نفرمایید که من آمدم [و این جریان را به شما گفتم]، به هیچ کس نگویید. می ترسم مرا هم شمس آبادی کنند [که گروه مهدی هاشمی او را کشتند] یا مثل شیخ قنبر در چاه بیندازند . این را که گفتم، امام خندید و سه بار فرمود: خاطرت جمع باشد ... . رفتم خدمت آقای هاشمی و گفتم صبح خدمت امام رسیدم، کاری داشتم، فرمودند به آقای هاشمی بگویید که من ایشان را ببینم . پس از این ماجرا، روزی آقای هاشمی در حضور ...
تماس تلفنی رشته افکار تازه داماد را گسست
گرفتم که فکر می کردم در آسمان ها به پرواز درآمده ام. پدر رحیمه می گفت من فقط دو دختر دارم و خداوند پسری به من نداده است به همین خاطر من تو را جای پسرم می دانم پس هیچ وقت تنها به چشم پدر زن به من نگاه نکن.این در حالی بود که رحیمه نیز خود را دختری محجبه و با ایمان جلوه می داد و ادعا می کرد تا لحظه مرگ از من جدا نخواهد شد. این گونه بود که ما به عقد یکدیگر درآمدیم و روزهای خوش و ...
علی حرب مدرنیته را نافی سنت نمی داند
... اوایل که با علی حرب آشنا شدم ایشان را آدمی علمی دیدم و برخوردم با ایشان علمی بود. چند سال روی کارهای ایشان مطالعه کردم و هرچه به جلو آمدم ایشان را غیرعلمی تر دیدم و هر روز از ایشان ناامیدتر شدم. حتی یک خاطره ای بگویم: روزی به کتاب فروشی ای رفته بودم که یک عراقی آن را اداره می کند . او خیلی با فضای ایران آشنا نیست و ارتباطی هم با حکومت ندارد، آدم بی طرفی است. همین که داشت سیگارش را پوک می ...
نفت ایران مدیون سردار انقلاب
عهده داشت و با توجه به سپرده شدن امور جنگ به ایشان، بارها در خاطرات خود از جلسات فشرده با مسئولان صنعت نفت به نیکی یاد کرده است. برای بررسی نقش آیت الله هاشمی رفسنجانی در آن برهه از سال های بحرانی، به گفت و گو با دکتر محمدجواد عاصمی پور مدیرعامل اسبق مناطق نفتخیز جنوب نشسته ایم تا با مرور خاطرات وی، دین خود را به تاریخ ادا کنیم. *قطعا شما هم با شنیدن این خبر شوکه شدید. ...
وقتی باربی آمریکا در مقابل عروسک ساز جوان تبریزی کم می آورد
این کار دلزده شده و وقتی افراد دیگر طرح های او را به نام خود بهره برداری می کنند، اظهار ناراحتی کرده و خاطره خوشایندی از این رفتارها ندارد چون می گوید خیلی برای طراحی شخصیت عروسک هایم زحمت کشیده ام. تمام طرح های او اصل است،وی می گوید: من چند بار آزمون و خطا کردم تا به طرح دلخواه و منحصربه فرد خود برسم، حتی من بارها طرح زدم و چون مشابه آنها را قبلاً دیده بودم کنار گذاشتم به هیچ وجه دلم ...
حسین قدیانی و روایت الیه راجعون
یک روز که دیگر نتوانی خاطره بنویسی! پس هان ای نفس که داری این متن را می نویسی! می آید آن روز که دیگر نتوانی متنی بنویسی! اگر مبارز کهنسال با آن همه خاطرات و آن همه تنبه و تذکر که ان شاءالله در مقوله سفر به دیار باقی داشت، دست آخر، ناگهانی رفت، رفتن تو باید اول آویزه دفتر تو باشد! هست؟! آماده ای؟! اگر آماده ای، کو پس رفتار و گفتار متناسب با روز مرگ؟! و صدالبته روز بعد؟! روز خاکسپاری! روزی که با خاک ...
خاک بر سر مدیری که به لیدرها باج بدهد/ من بودم منصوریان را دستیار تروسیه می کردم/ آندو بیاید منافع خیلی ...
با حساب خالی بعد استاد به آب کر وصل بود! تنها شانسی که آوردم این بود که تا آمد به خودش بجنبد یارهایم را گرفتم. دیر می جنبیدم دست خالی می ماندم! یعنی من به بازیکن می گفتم یک میلیارد او 3 میلیارد پیشنهاد می داد! منصوریان حامی ندارد و تنهاست * یک سوال را جواب ندادید یعنی بحث تو بحث شد و جوابش از یاد رفت. اینکه می گفتید منصوریان امسال و سال بعدش در استقلال فرقی نمی کرد. اگر مظلومی هم ...
همه فعالیت های اقتصادی هاشمی از زبان خودش/ دوست دارم تاریخ این گونه من را قضاوت کند...
با حضرت امام(س) عنوان می کند: اولین برخورد من با امام در منزل اخوان مرعشی بود. به دیدن منزل نو و همسایه جدید آمده بودند. من هم ساکن این منزل بودم...در آن موقع آشنایی ما تا این حد نبود که من سن ایشان را بدانم. حدود 50 سال داشتند. دارای ریش های جوگندمی و قیافه دوست داشتنی و لحن خوب بودند. خصوصیات شخصیتی امام برای ما فوق العاده جالب بود. بعد از علاقه مندی به امام برنامه هایم را تنظیم کرده بودم که ...
شبِ فقیرِ تهران
به گزارش ایسنا، روزنامه شرق نوشت: این تکه از گزارش را نه به عنوان مقدمه یا به قول مطبوعاتی ها لید که به عنوان یک حاشیه نویسی بر این گزارش بخوانید؛ چرا که نه مرتبط با گزارش است و نه در محتوای آن تغییری ایجاد می کند. هدف از نوشتن آن هم مختصر به این است که بگوییم خواننده این صفحه قرار است چه بخواند. این گزارشی است از یک راهپیمایی چهار ساعته که از ساعت هفت تا یازده شنبه شب در حد فاصل چهارراه ولیعصر تا میدان راه آهن اتفاق افتاد. برنامه این بود برویم سراغ گدایان و متکدیانی که در اصلی ترین خیابان شهر هر ...
پاسخ های مهم درباره برانکو-کی روش، جدایی و نیمکت نشینی
. بازیکن می آید و می رود و مهم این است که تا لحظه آخر و تا زمانی که اسمت در تیم است هواداران از تو یاد کنند. این نیم فصل برایم به اندازه سه سال گذشت و به این اندازه پیر شدم اما تجربیات خوبی برایم بود و اینقدر تمرین و تلاش می کنم تا به جایگاه سابقم برسم و مهره موثری برای تیم باشم. خیلی ها می گفتند با تداوم این شرایط جدایی تان از پرسپولیس در نیم فصل محتمل خواهد بود و این وضعیت را تحمل نمی ...
ایران بعد از هاشمی . . . کارشناسان پاسخ میدهند!
قابل تاملی همچون هنوز داغ هستیم و نمی فهمیم چه اتفاقی افتاده است از مهم و تأثیر گذار بودن خلاء وجودی آیت الله هاشمی رفسنجانی برای نظام سخن می گویند. روز گذشته نیز پس از تشییع باشکوه مردمی پیکرش که بزرگ ترین مراسم تشییع پس از رحلت امام محسوب می شد، بعد از سال ها دوری به مرادش یعنی رهبر فقید انقلاب رسید. روز گذشته تمام خیابان های منتهی به دانشگاه تهران بسته بود. هنوز به ساعت 8 و نیم و زمان ...
وزرای دولت سازندگی از همکاری با آیت الله هاشمی رفسنجانی می گویند
من کناره گیری کردم. صبح فردای آن روز، آقای هاشمی با من تماس گرفت و گفت: تو هنوز وزیر بهداشت هستی، بیا سر کارت. اما من بر تصمیمم قاطع بودم و درنهایت هم استعفا کردم. بعد از من آقای رضا ملک زاده که اکنون معاون تحقیقات وزارت بهداشت است، به عنوان وزیر انتخاب شد. همان موقع آقای هاشمی به من گفت با استیضاح شما، دولت و ملت ضرر کرد. من حتی سال ها بعد از آن هم با گروهی که بیشترشان مسئولان همان دوره ...
روایتی حزن انگیز از قول هاشمی به همسرش/ پاسخ علی عسکری نسبت به انتقادها از صداوسیما/ آخرین آرزوی آیت ...
...، صرف خدمت به مردم، مبارزه و تلاش برای احیای ارزش های اسلامی و اخلاقی، آزادی های فردی و اجتماعی، ارتقای معیشت مردم و استقلال کشور شد.وی که در آخرین روز حیات آیت الله هاشمی همراه وی بود، گفت: چند ساعت قبل از فوت آیت الله با ایشان جلسه داشتم. در آن جلسه گفتند، آرزوی شان ساختن کشور، آرامش مردم، پیشگیری از دو قطبی شدن و تنازعاتی است که همیشه برای استقلال و پیشرفت یک کشور چون سمی مهلک عمل می کند ...
آقای هاشمی در ستیز با جبهه های کفر توان مند ظاهر می شد
. یادم نمی رود به ایشان گفتم این پرونده به امضای شما هم رسیده و تمام شده است، چرا دو باره به من ارجاع می دهید؟ گفتند من می خواهم اطمینان بیشتری پیدا کنم، شما هم یک دور این پرونده را ببینید؛ بعد از اینکه پرونده را می دادم و نظر می دادم، ایشان نظر بنده را قبول می کرد. همچنین در دوران بعد از رحلت امام وقتی که من رئیس قوه بودم برای ریاست قوه منصوب شدم. ایشان سمت های دیگری داشتند. رئیس جمهور بودند. صحبت ...
شهدای زنده ای که فراموش شدند
میگیرند ... همانها که که بعضا هم جانباز جسم اند و هم جانباز روح ... همانها که با دیدنت ذوق میکنند و به استقبالت می آیند و تا سر حرف رو باز میکنن تو را به دهه 60 و عملیاتها میبرند ... همانها که از جنگ میگویند و از درد جانبازی و چقدر این عزیزان متواضعند ... همانها که از خانواده شان , شهرشان , امامشان , جوانیشان و آرزوهایشان میگویند ... آه میکشند ...
من خامنه ای ام، داماد آقای هاشمی!
آن ها کنار یکدیگر در گفتگو بودند، یک نظامی آنجا ایستاده بود و درحالی که لبخندی بر لب داشت، به آیت الله خامنه ای خیره بود. من هم با تبسم متقابل و ادب و نزاکت لازم پاسخ وی را دادم . چندی بعد آقای هاشمی از زندان آزاد شد، از آیت الله خامنه ای پرسید آن نظامی لبخند به چهره را شناخته بود؟ گفتم: نه، گفت: او همان استوار زمانی بود و به احتمال قوی تو را هم شناخته بود. آنجا بود که می فهمند این استوار بامعرفت زندان قزل قلعه در سال 42، اینجا هم ایشان را از لطف خود بی نصیب نگذاشته است ...
دعای تقویت حافظه در مفاتیح الجنان + راه های تقویت حافظه
خواندن دعاهایی که برای تقویت حافظه مۆثر است، از امام معصوم نقل شده است که از خدا بخواه که عقل تو را قوی بگرداند و از خدا طلب فهم و درک نما. به عنوان نمونه چند دعای تقویت حافظه را در این مقاله گردآوری کرده ایم؛ خواندن الرحمن به عنوان دعای تقویت حافظه سوره الرحمن را تا فبای آلاء ربکما تکذبان هر روز بعد از نماز صبح بخوانید دستور پیامبر (ص) برای تقویت حافظه ...
اینجا برای کارتن خواب ها دوربرگردان زندگی می سازند/عکس
.... نامزدش رهایش کرده و خانواده اش هم حاضر نبوده اند تنها پسرشان را بپذیرند. می گوید: چند سالی بود که به تنهایی زندگی می کردم، کار می کردم و کرایه خانه و هزینه هایم را در می آوردم اما یک سال پیش، سایه اعتیاد آنقدر بر زندگی ام سنگین شد که کارم را از دست دادم و خیابان خواب شدم. محمد خدا را شکر می کند و می گوید: یک هفته بود که در خیابان می خوابیدم که خدا را شکر توسط نیروی انتظامی دستگیر ...
خاطره شهید مطهری از آیت الله هاشمی +عکس
...، اگر بنا باشد خدایی نباشد، نام خدا و خداپرستی نباشد ما از آن عدالت بیزاریم. آینده انقلاب اسلامی ایران، ص 89 و 90 _____ پی نوشت: آیت الله هاشمی رفسنجانی هم در یکی از سخنرانی هایشان به مناسبت بزرگداشت استاد شهید مطهری این خاطره را نقل کرده و در انتها گفته اند: وقتی که مرحوم مطهری این جمله را شنیده بودند خیلی خوشحال شده بودند و وقتی که من از زندان آزاد شدم ایشان به من گفتند که وقتی من شنیدم که تو این جمله را با صراحت گفته ای، دیگر خاطرم جمع شد که کسانی هستند که آنجا جلوی انحراف فکری را بگیرند. ...
مروری بر نقش هاشمی در دفاع مقدس و پایان جنگ
...، در نیمه سال 1376 گفت وگویی با گروه تلویزیونی سپاه انجام داد که درباره ادامه جنگ و چگونگی ادامه آن پس از فتح خرمشهر صحبت کرد: من آن موقع مجلس بودم و سخنگوی شورای عالی دفاع هم بودم. در این دوره مراجعاتی که به من می شد بسیار فراوان بود، از نقاط مختلف دنیا و آن موقع هدفشان این بود که ایران را متوقف کنند. اینجا یک اتفاقی افتاد که مهم است. چیزی است که زیاد گفته نشده است، احتمالا هم گفته شده. ما بعد ...
در سوگ ِ آیت الله
رفسنجانی شدم.... ( ادامه مطلب) خاطرات سفر آیت الله هاشمی به عراق نوشتاری از لفته منصوری هاشمی گفتند: ما اختلاف نداریم. من و رهبری با هم خیلی خوب هستیم و هیچ مشکلی نداریم. البته گاهی اختلاف نظر پیش می آید ولی هر جا نتوانیم حل کنیم من کوتاه می آیم و از ایشان تبعیت می کنم... ( ادامه مطلب) با آیت الله هاشمی در موزه عبرت نوشتاری از نعیم حمیدی ...
آتیلا پسیانی: تماشاگر حرفه ای تئاتر کم شده است
خیلی مهم است که کارگردان را قبل از نقش کشف کنم. کشف کنم و بدانم که چرا من را برای این نقش انتخاب کرده؟ بفهمم چه نقاط مشترکی بین من و این نقش وجود دارد که بتوانم آنها را تربیت کنم. چند سال پیش که باغبان مرگ را در سالن شمس مؤسسه اکو دیدم، یک تأثیری از بازی آتیلا پسیانی در ذهنم ماند. با اینکه بارها در اجراهای خودتان معمولا شما را روی صحنه دیده بودم و شاید در یکی، دو تا اجرای دیگر هم که ...
بحث سه نویسنده درباره ادبیات ضدجنگ
راجع به رجایی پرسیده بودند. از او پرسیده بودند که شما چقدر رجایی را می شناسی؟ ایشان در پاسخ گفته بود که من چهار ماه با این فرد هم سلول بودم و شماها نمی دانید که چهار ماه با این فرد هم سلول بودن به چه معناست. ما دو نفر، همه چیزمان مثل هم شده بود و جنگ هشت سال طول کشید و در طول این هشت سال رفاقت ها به گونه ای بود که همه مثل هم شده بودند و به همین دلیل بود که در همه دنیا، قصه ها این گونه زیبا می شود ...
دعای آخر مجلس مداحی و ختم به فارسی و عربی
...> یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ یا قدیم الاحسان بحق الحسین (ع) بعد از مقدمه می توان دعای آخر مجلس را اینگونه ادامه داد: اللهمَ عَجّل لِوَلیِکَ الفَرَج (2) بار پروردگارا فرج امام زمان (عج) را برسان در ظهور ولی نعمت ما تعجیل بفرما قلب آقامون از ما راضی و خشنود بدار چشمان آلوده به گناه و معصیت ما به دیدار حضرتش منور بگردان ...
واقعیت آیت الله هاشمی کدام است؟
و فرمود: احمد نیست. شما زحمت بکشید و به آقای هاشمی بگویید بعد از ظهر من ایشان را ببینم . عرض کردم: بله. اما به آقای هاشمی نفرمایید که من آمدم [و این جریان را به شما گفتم]. به هیچ کس نگویید. می ترسم مرا هم شمس آبادی کنند [که گروه مهدی هاشمی او را کشتند] یا مثل شیخ قنبر در چاه بیندازند . این را که گفتم، امام خندید و سه بار فرمود: خاطرت جمع باشد ... رفتم خدمت آقای هاشمی و گفتم صبح خدمت امام رسیدم ...
سربندهایی که مجوز شهادت بودند
پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : جلال میرزابیگی،از جانبازان دوران دفاع مقدس استان ایلام است. او در خاطره ای از عملیات والفجر 10 روایت می کند: اسفند سال 1366 ،20 روز از حضورم در عملیات ایذایی گردان 502 نگذشته بود. از مرخصی عملیاتی برگشته بودم که برادر پاسدار محمد فداکار مسئول گروهان رزمی مخابرات لشکر11 مرا فراخواند و برای همراهی بچه های مخابرات گردان 506 به مأموریت عملیات والفجر 10 ...
خاطرۀ آیت الله هاشمی رفسنجانی از اولین شب بازجویی
بترساند گفت در آن شب من تو را بازجویی می کردم. معروف است که او دانشجوی حقوق است که در دانشکده برای ساواک کار می کرده است. بعد از اینکه شناخته شده بود و دانشجویان او را زده بودند، رسمآ در ساواک استخدام شده .... شلاق و شکنجه، همراه بود با فحاشی و اهانت. مقداری که می زدند، یکی می گفت نزنید، حالا می گوید. در مواردی هم خودم می گفتم؛ مجددآ شروع می شد. باز قانع نمی شدند و دوباره.... گاهی مرا به ...
بانک مرکزی سر میز مذاکره نمی نشیند
و از صفر شروع کنیم. حتی تا دولت بعد و مهرماه سال بعد هم امیدی به این که این بانک مرکزی و چنین تیمی، کاری از پیش ببرد ندارم، فکر نمی کنم بتوانند طی شش، هفت ماه باقی مانده بگویند کار مهمی انجام می دهند . شش ماه زمان خاصی برای پروژه های بزرگ نیست . ما چند پروژه خیلی اولویت دار داریم که اگر انجام نشود زیرساختی برای تحولات آتی نخواهیم داشت. این خیلی بد است و حتی اجازه نمی دهیم ...
خواستم بگویم اقیانوسش "شما" بودید...!
کتاب سال ولایت برگزیده شده بود. آقا به نظرم گفتند: به به! تبریک می گم! بعد ادامه دادند: من این کتاب را خوانده ام. یک کار اصولی و خیلی خوبی بود! مستند هم بود. در واقع شما یک واقعه حقیقی را کاملا باز کردید و شکل رمان به آن دادید. خیلی خوب بود! اگر اسکار یا نوبل به من می دادند، آنقدر به دل و جانم نمی چسبید حس غیر قابل وصفی به من دست داد. حالا می فهمیدم چرا وقتی معرفی شدم، آقا مرا می ...
خط دشمن در عملیات کربلای 5 چگونه شکست؟
ضمن تائید این موضوع می گوید: "چند مرتبه زمین خوردم. من جوراب داشتم ولی چون یک دستی بودم نمی توانستم به خوبی حرکت کنم. آخر یکی از بچّه ها یک جفت چکمه عراقی پیدا کرد و به من داد. ازآن به بعد توانستم به حرکت خود ادامه دهم." رزمندگان باقی مانده از گردان ها بعد از شکستن خطّ دشمن، بر اساس طرح مانور با گسترش چپ و راست سنگرهای روی دژ را پاک سازی کردند. محمّد میرزایی: گرچه خطّ دشمن در ...