سایر منابع:
سایر خبرها
رامبد جوان: نگار سینماست
فیلم به دست آورده ام فیلم بعدی ام را هم دوست دارم با استفاده از این جنس روایت و تکنیک در سینما و به شکل قصه ای که می تواند ذهن مخاطب را درگیر کند و به فکر بیاندازد، بسازم. حالا اگر اسمش تجربی باشد می تواند در سینمای تجربی قرار گیرد ولی به نظرم فیلم نگار یک فیلم حرفه ای است، چون تمام عوامل آن حرفه ای هستند و با تجربه ی زیادی در این فیلم وارد شدند، چه آن هایی که جلوی دوربین بودند و چه آن هایی که پشت ...
زبان فیلم او ، زبان مادری من است
آشنا را با رنگ و لعاب متفاوت و گونه ای جدید روایت کنم. این هدف را با انتخاب زبان، مکان ها و طبقات متفاوت جامع عمل پوشاندم. این کارگردان درباره طنز موقعیت فیلم گفت: من این نمونه ها را در واقعیت دیده بودم که در مراسم سوگواری حرف ها و موقعیت های طنز وجود دارد و آن ها را وارد قصه کردم. سعید راد که در جلسه حضور داشت، به تحسین فیلم اِو پرداخت و گفت: این فیلم مرا به سینمای ایتالیا برد ...
برادرم نسبت به بیت المال خیلی حساس بود/به یاد رزمندگان که روی سنگ می خوابیدند بالش زیر سرش نمیگذاشت
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از کوله بار؛ فاطمه چراغی خواهر شهید رضا چراغی با اشاره به خاطرات برادر شهیدش گفت: فرزند آخر خانواده ام و 12 سال با او فاصله سنی داشتم. مثل خواهر و بقیه ها در خانه هم بگو و بخند داشتیم اما هیچ وقت با او دعوا نداشتم چون اخلاقش خوب بود و گل سرسبد خانواده مان بود. هیچ وقت کسی را نمی رنجاند و از کسی ناراحت نمی شد.رضا مثل معلم برایم بود، مثلا به من می گفت که ...
یک روز با زباله گردها
کشند و نعشه می شن و... پیر مرد سیگار دیگری روشن می کند و ادامه می دهد: توی حلبچه و مهاباد سه سال جبهه بودم ، به عنوان بسیجی رفته بودم جبهه، مثل اینکه بخواهد بحث را عوض کند خم می شود و نگاهی به چرخ گاری اش می اندازد و می گوید : "یه قالب پنیر می خرم و کم کم می خورم تا چند روزمو جواب بده بعضی روزام که تخم مرغ می خورم ،پول ما به چلو کباب نمی رسه ...... همان طور که کارتن ...
کمپین ها در شبکه های اجتماعی
همسایه گروه کودک بودم. کار اصلی من سال 77 شروع شد که یه سازمان غیر دولتی تاسیس کردم انجمن فرهنگی و هنری چون هنوز ان جی او ها در ایران ساماندهی خاصی نشده بود و اوایل کار دولت آقای خاتمی بود. اتفاقا یکی از فعالیت های آن سالهای من بیانیه دادن و مصاحبه کردن و مطلب نوشتن بود برای اینکه سازمان های غیردولتی جوانان را به رسمیت بشناسند که چند سال بعد خوشبختانه با تاسیس سازمان ملی جوانان اتفاق های خوبی ...
خسته از نقش های کلیشه ای
بیایم و دلم می خواهد نقش های طنز هم بازی کنم چون مردم، هم در سینما و هم تلویزیون به آثار طنز بیشتر علاقه نشان می دهند. البته من همچنان نقش های منفی را دوست دارم و فکر می کنم بازی کردن این نقش ها کار هر کسی نیست؛ چون هر کسی نمی تواند تیربار را بردارد و به آن زیبایی تیراندازی کند، اما حالا دیگر زانوهایم را عمل کرده ام و مثل گذشته نمی توانم هر کاری بکنم. آدمکش بی مو من سال 1341 در ...
احساس می کنند شغل ما مهمانی است!
نیمه رها کرد چون احساس می کرد در آن کالج کانادایی که در تهران دوره های فیلمسازی داشت، چیزی یاد نمی گیرد. با این حال خوشحال بود که با وجود اتلاف وقت، دوستان خوبی پیدا کرده است. سال ها در سینما دستیار کارگردان بود و چهار فیلم کوتاه هم ساخت که همه اقتباسی بودند. چون سینما را تجربی شروع کرده بود، دوست داشت همین طور تجربی، آن را ادامه دهد. از سال 92 به صرافت این افتاد که فیلم بلند بسازد. دو سال درگیر ...
پرسپولیسی ها هر سال به من پیشنهاد می دهند - مرا تشویق کردند، مالدینی کلاس گذاشت! - با دیدن رضایی
... - چطور مگه؟ * چون شما در آن دوران که بازی می کردید، حسابی دست بزن داشتید. - (خنده)... بعد از این همه وقت می خواهی در مورد کتک کاری ها صحبت کنی؟... در مورد این چیزها سوال نپرس چون من جواب نمی دهم. * به هر حال دوران جوانی شما بسیار جذاب و پرچالش بود. - پنج، شش ساله بودم که پدرم رفت و دیگر نیامد. به همین دلیل هم کار کردم و هم درس خواندم. وقتی به ...
سید خلوت نشین
اسلام داشتند و مسلمان واقعی بودند. نظر خودشان این بود اگر جوانی می خواهد طلبه شود باید 6 ماه تا یک سال دوره ای داشته باشند که اعتقاد و اخلاقش درست شود و بعد وارد تحصیل حوزوی شود. فکر می کنم این ویژگی درست بودن اعتقاد و اخلاق را هم از پدر و مادر خود دارند. آیت الله در خاطره ای تعریف می کردند حدود 5-4 ساله بودم که به مغازه ای رفتم و تعدادی خوراکی برداشتم و بدون حساب وکتاب بیرون آمدم. پدرم طوری مرا ...
پلاسکو ریخت رفاقت ماندنی است
هم تو را می پیچاند چون او خیرالماکرین است. اینها این چیزها را نمی دانند و یک خرده سرگشته می شوند. وقتی شما وارد بازار فرش فروش های تهران، میان آن همه نام و نشان قدیمی شدید محیط برایتان عجیب نبود؟ تحت تأثیر منش بازار قرار نگرفتید؟ به هر حال توی آن سن و سال وارد یک محیط جدید و بزرگ شدن کمی جرأت می خواست. اما من منش خودم را تغییر ندادم و اصطلاحا با همان فرمان قبل جلو رفتم. آنجا ...
مهریه ام 24 درهم بود
باعث می شد که بیشتر ببینمش. هرچند وقت یک بار هم با کلی پوستر و عکس پیدایش می شد. آ ن موقع من دانش آموز مقطع راهنمایی بودم و شرایط هیجان آور و پر التهاب اوایل انقلاب مرا هم سر ذوق آورده بود. عکس ها و پوسترها را می گرفتم و می بردم مدرسه مان. ارتباط سه نفره من،حاج حمید و برادرم، ناخوداگاه باعث نزدیکی من و حاج حمید شد. ** سال 58 تازه پاسدار شده بود که زمزمه خواستگاری حاج حمید از پری ...
اشتباهات استراتژیک در مدیریت بحران پلاسکو؛ چرا زنده یابی نکردند
. سعیدی در پاسخ به او گفت: در فیلم ها هم مشخص است که بنده در جلسات درباره اینکه اولویت زنده یابی است نه آواربرداری صحبت کردم. اما دکتر ناطقی الهی که بسیار خشمگین بود، گفت: من اولین کتاب مدیریت بحران در این کشور را نوشته ام و هیچ مسئولیتی ندارم، چون اگر کسی بودم باید بدتر از این فریاد می کشیدم. شما به عنوان گروهی که رفتید کار خود را خوب انجام دادید، اما حرف هایتان دارد به این ...
نسرین تابستان داغ هیچ شباهتی به سمیه ابد و یک روز ندارد
...، انتخاب اول شما بودند؟ یک قانون نانوشته است که انتخاب درست عوامل یک فیلم می تواند نیمی از راه را طی کند. با هومن بهمنش از 15 سال پیش دوست و همکار بودم. هم فیلم کوتاه اولم را فیلمبرداری کرده بود و هم در فیلم های بلند باهم همکاری کردیم. بهمنش من را به جواد نوروز بیگی معرفی کرد و نگاه دقیق ایشان به فیلمنامه باعث شد که پیش تولید بسیار سریع شروع شود، چون قبلا تجربه کار با بازیگران حرفه ای ...
تا شهادتش هر روز روزه بود
مداومت به روزه داری تا شهادتش ادامه داشت. در طول این سی سال به جز ایام خاص که روزه داری حرام بود مابقی روزها را حاج حمید روزه بود. آنچه در ادامه می خوانید خاطراتی از زندگی مشترک خانم پروین مرادی با سردار شهید مدافع حرم، حاج سید حمید تقوی فر است که در عراق به شهادت رسید. تقریبا ده ماه از ازدواجشان می گذشت که جنگ شروع شد. جنگ که آمد حاج حمید را با خودش برد. دیگر خیلی نمی دیدش ...
همسر شهید بودم ولی بازجویی شدم!
ساله اش بوده اند که با گذشت سال ها از آن لحظه گاهی دوباره با هم قصه شهادت پدر را مرور می کنند. ما خیلی در این مورد با هم صحبت می کنیم. حتی خودم هم وقتی به این حادثه فکر می کنم خیلی دلم می سوزد که آرمیتا حضور داشت. برای خودم اتفاقاً خوشحالم که حضور داشتم؛ چون اگر نبودم، مدام دنبال توهم بودم که داریوش را دزدیدند؟ زنده است؟ نیست؟ آرمیتا هم خیلی در مورد آن صحبت می کند. این روزها با اتفاق پلاسکو من خیلی ...
تا شهادتش هر روز روزه بود
...، همراه می خواستم. روز اول که به شما گفتم. حاج حمید راست می گفت: قول داده بود مانعش نشود ولی مگر می شد؟ مگر می شد دست از او بکشد. گفته بود تا اخر باهاتم. با همین جمله هم ته دلش قرص بود ولی باز به رفتنش راضی نبود. حاج حمید 6 ماه رفت کردستان. 6 ماهی که هر روزش برای پری به اندازه یک سال گذشت. بی تاب شده بود. دیگر توان تحمل نداشت. سعی می کرد حاج حمید را درک کند ولی واقعا نمی توانست. آخرش هم کارش به ...
ایتالیا ایتالیا را یک فیلم تجربی نمی دانم / یک تجربه جدید
البته برای همه هم وجود دارد. وی اضافه کرد: خود من فیلم اولم را نتوانستم بسازم و سراغ ایتالیا ایتالیا رفتم، از همین رو داستانی که نوشتم سعی کردم روایتی از همان ساخته نشدن فیلم خودم را از طریق شخصیت داستانم به تصویر بکشم. این کارگردان جوان با اشاره به روند فیلم که کند می گذرد، عنوان کرد: شروع قصه از آغاز آشنایی دو نفر است که چون همه چیز خوب است، زمان هم سریع می گذرد، اما در ...
حال و روز ناخوش ترانه سرایی از زبان محمدعلی بهمنی
درک نکنند و نتوانند از پس کار بربیایند. از شاعران هم نسل شما چه کسانی در فضای ترانه حضور داشتند؟ سال 42 که شورای دوم راه افتاد، ما تعدادی بودیم که با این شورا کار می کردیم. من بودم، خانم شهین حنانه بود، خانمی به نام آذر صداقت پور یا صداقت طلب بود، حسین [منزوی] بود، عمران صلاحی بود... جلال سرفراز؟ سرفراز از شاعرانی بود که زیر بار ترانه نمی رفت. من بالاخره ...
مردی که با اجلاس غیرمتعهدها آسمانی شد + تصاویر
هیچ آشناییتی با این کار نداشتیم. فقط گفت زمان کار ما معلوم نیست و هر وقت لازم باشد باید به ماموریت بروم. جوان خوبی بود و شرایط به گونه ای رغم خورد که نهایتا بعر از یک سال عقد سال 86 رفتیم زیر یک سقف. *به این شیوه زندگی عادت کرده بودم خانواده میثم ساکن شهرک شهید محلاتی تهران بودند به همین دلیل ما هم ساکن تهران شدیم اما چون ماموریتش زیاد بود به پیشنهاد خودش ساکن ورامین شدیم تا ...
آغاز جشنواره فیلم فجر با آبی کمرنگ / قاتل اهلی بهترین و بدترین فیلم کیمیایی/ خانه دیگری ؛ روایت سرراست ...
...، به تحسین فیلم اِو پرداخت وگفت: این فیلم مرا به سینمای ایتالیا برد. بازی تک تک بازیگران باشکوه بود و فیلم کستینگ فوق العاده ای داشت. من با اینکه زبان ترکی بلد نیستم اما از فیلم لذت بودم. طنز فولکلور موجود در فیلم من را به وجد می آورد. یوسفی نژاد با اشاره به اینکه تمرین های زیادی داشتیم، گفت: برای درآمدن حس و حال فیلم، دو هفته لوکیشن را در اختیار بازیگران قرار دادیم. اجازه بازی ...
شهید شد تا جان همرزم افغانش را نجات دهد
. تقریباً خواسته هایمان یکی بود. ایشان دنبال خانواده و دختری مذهبی بود و من هم دوست داشتم همسر آینده ام جوانی مذهبی و اهل دل باشد. البته زمان خواستگاری ایشان از سختی های شغلش گفت که امکان دارد گاهی به مأموریت برود. (با خنده ادامه می دهد) منتها بعد از ازدواج خیلی بیشتر از آنکه فکرش را می کردم مأموریت بود. داخل استان فارس یا مناطق مرزی مثل سردشت و... هر جا مشکلی پیش می آمد چون همسرم جزو یگان تکاوری بود ...
نیازمند امیرکبیر دیگری هستیم/ برخلاف وصیت امام، بیشترین بورسیه ها به انگلیس فرستاده شد!
خود را نقل کند. گفتند بگویید. گفت می دانید چرا من این اندازه بیچاره شدم؟ من که بودم و چه شدم؟ گفت چند سال قبل فرمانده اصفهان عده ای از استادان دوات گر را احضار کرد و گفت بهترین استاد از بین خود را انتخاب کنید. همه من را انتخاب کردند. فرماندار گفت امیرکبیر شما را از تهران خواسته و مخارج سفرتان را هم داده و سریع به تهران بروید. می گوید به تهران رفتم. وارد اتاق شدم. امیرکبیر سماوری را تازه ...
بیوگرافی اشکان خطیبی و همسرش+ ماجرای ازدواج
به جز برادرم خارج از ایران زندگی می کنند و در کنارم نبودند تا مرا از این کار منع کنند یا نگران شوند و فقط برادرم حضور داشت که از من حمایت کرده و کمکم کرد. برای بازی در این نقش باید ویولن زدن را یاد می گرفتم که کار سختی بود. با اینکه من با موسیقی آشنا هستم و نواختن چندین ساز را بلدم اما یادگیری ساز جدید آن هم ویولن که ساز پیچیده ای است کار آسانی نبود. برای نواختن ویولن احتیاج به تمرکز فوق ...
موجودات غیرآلی یا غیرارگانیک در آثار کاستاندا
در رأس آن ها ابلیس قرار دارد. مطلب دیگر اینکه بر آن ها هم وحی شده است، آن ها هم دارای اختیار و اراده اند و از این رو حساب و کتاب و بهشت و جهنم دارند. مطلب دیگر اینکه انسان های بد کار آن گاه که در قیامت خود را با جهنم مواجه می بینند با اشاره به ابلیس او را مقصر می دانند. اما ابلیس اظهار می دارد که من هیچ گونه تسلطی بر شما نداشتم جز اینکه من شما را دعوت کردم و شما هم مرا اجابت کردید: مَا ...
روایتی از شهید ارمنی که مادرش نمی خواست با رهبری دیدار کند
شکلی بود بالاخره مادرم مرا راضی کرد که قبول کنم. با اینکه عصبانی بودم، اما باورم نمی شد که آقای خامنه ای بیایند خانه مان! هنوز سالگرد شهادت ژان هم نشده بود. آقای خامنه ای هم آن وقت رئیس جمهور بودند. اول آمدنشان، من هنوز در همان حال و هوا بودم، اما خدایی، این قدر این مرد روحانی بود و این قدر فضای خانه غمزده ما را عوض کرد که من از این رو به آن رو شدم؛ با صحبت هایشان با دلداری هایشان با رفتارشان حال من ...
علی مصفا: خودم را بازیگر نمی دانم
...> خانه ای در خیابان چهل و یکم آخرین فیلمی است که شما در آنب ازی کردهاید. فیلم را یک کارگردان به عنوان فیلم اول کارگردانی کرده. فیلم نامه این فیلم چه ویژگی ای داشت که شما را برای ایفای نقش جذب خوش کرد؟ وقتی آقای حمیدرضا قربانی طرح فیلم را برای من تعریف کرد موضوعش به نظرم جالب آمد. موقعیت عجیبی بود و همین عجیب بودن موقعیت، پذیرفتن آن نقش را سخت می کرد. اما وقتی آقای قربانی گفت که مبنای داستان ...
مردان فیلم من دیکتاتور نیستند/ بازیگران از بین 800 نفر انتخاب شدند
احساس می کنم مساله مذهب و نقش آن در زندگی افراد آنقدر در دیالوگ ها به صورت گل درشت مطرح می شود که از قصه بیرون می زند. فردقادری: وقتی در فیلم درباره مذهب حرف زده می شود، از داستان بیرون می زند؟ بحث معجزه و رفتن به سمت مکانی مقدس به عنوان جایی که ممکن است معجزه در آنجا اتفاق بیفتد، بحث حجاب و مسیحی و مسلمان بودن در قصه های شما تنیده است ولی به نظرم در دیالوگ ها بیرون می زند ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی
خانم که در خواب شیرین به سر میبرد. هادی طباطبایی در کنار فرزندان عزیزش در حال خارجگردی. لحظاتی پس از ثبت این سلفی توسط امیر غفارمنش، گوشیِ او که پیش از حد مجاز از سطح زمین فاصله گرفته بود، توسط پدافند ضدهوایی دانشگاه تهران ساقط شد. مهدی سلطانی در کودکی هایش قصد داشت در آینده عضو شورای شهر شود، تصمیمی که بعد ها از آن منصرف شد و روی به بازیگری آورد. سلفی ...
سست پیکرهای مصدوم
...، این ساختمان غول پیکر را سر راه خود خواهی دید که سال هاست طبقه همکف و اول آن روزانه محل رفت وآمد صدها بورس باز است، حدود 280 نفر پرسنل اداری تمام وقت دارد؛ ساختمانی 53 ساله با ارتفاع 68 متر و 19 طبقه. البته کمتر بورس بازی می داند که این ساختمان هم ممکن است یک روز روی سر همه خراب شود. سازمان بورس هم از 6 سال پیش پروژه احداث ساختمان جایگزین را در سعادت آباد کلید زده است که 20 درصد تا تکمیل ...
واکنش کارگران به تورم تک رقمی: "بشنو و باور نکن"
.... تورم یعنی میزان افزایش نرخ ها. خب من از همین تریبونی که شما در اختیارم گذاشتید استفاده می کنم و از مسئولان متولی امر می پرسم کدام نرخ را در چه دوره زمانی در نظر گرفتید و مقایسه کردید که می گویید تورم تک رقمی است؟ وقتی افزایش قیمت ها روی خوراکی ها، البسه، اجاره خانه و ... همه نجومی است چطور اعلام می کنند تک رقمی شده. من فکر می کنم آخر سال است و دوباره بحث تعیین دستمزدها داغ شده و با کم نشان ...