سایر منابع:
سایر خبرها
بازیگران واقعی برای ازدواج های دروغین
به گزارش راوی نیوز، همسریابی! حتما شما هم برای یک بار که شده این واژه 4 سیلابی را از دیگران یا هنگام باز کردن یک سایت شنیده یا به چشم خود دیده اید. اما این بار ماجرا به یک برنامه تلویزیونی ترکیه در خارج از ایران که مخاطبان و شرکت کنندگان ایرانی زیادی دارد، باز می گردد. برنامه هر روز بعدازظهر در لوکیشن جذاب با حضور افراد زیادی انجام می شود. مجری برنامه یک خانم است. یک طرف لوکیشن تعدادی افراد روی ...
محبوبه گفت زنت می شوم تا ذره ذره آبت کنم
شعار سال: ایران در ادامه نوشت: صورتش را تصور می کنم؛ نمی دانم چرا ناخودآگاه چهره پاشا اسیدپاش فیلم لانتوری با آن موهای فرفری و رنگ شده جلوی چشمم می آید؛ عاشق کور. آیا او شبیه نوید محمدزاده بازیگر نقش پاشا ی لانتوری است؟ می دانم به جوانی نوید نیست و دهه چهارم زندگی اش را می گذراند. دوستانم سفارش کرده اند مراقب خودم باشم. گفته اند بالاخره کسی که یک بار اسیدپاشی کرده، ممکن است باز هم بکند. می گویند نمی ترسی تنها بروی؟ نمی ترسم. اسیدپاش و انگیزه هایش را ت ...
روایت مادر و دختر از دیدار با آیت الله هاشمی
تمام سوالات به طور مسلط پاسخ دادم و تشویق همه حضار را به دنبال داشت. هر دو دیدار به این ترتیب بود؟ بله؛ هر دو محفل انس با قرآن بود و مکان هم مجمع تشخیص مصلحت نظام بود که در این دو دیدار خانواده ام نیز حضور داشتند. بعد از این دیدار در بین همکلاسی ها و هم سن و سال ها از این دیدارها تعریف می کردید یا اینکه در مقایسه با آنها احساس غرور کنید؟ همانطور که گفتم قبل از آن با مقام ...
مرحوم دولابی: دل متعلق به دلبر است
...: مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: بچه ها را چنین دست خالی، حساب نکنید. آنها همه معصوم اند. تا پانزده سال در دامان عصمت اند و کارشان بسیار اساس دارد. رنجش شان و رضایت شان اساس دارد. از آنها یاد بگیرید، ولو پایین تر هستند، ولی آدمی قاعده را یاد می گیرد. ولی آدمی معلم اوست، مشروط به اینکه علم داشته باشد. وقتی علم ندارم چه معلّمی هستم؟ معلّم من همان بچه است، به من ولایت هم دارد. مرا دوست هم ...
قلقلی از سال ها حرف نگفته اش می گوید!
به گزارش ملیت به نقل از روزنامه مردم سالاری،وقتی یادداشت میثاق چوگان(همکار کرمانشاهی) ام را که به عشق قلقلی نوشته و در مجله ای چاپ شده بود نشانش دادم برق خوشحالی را می شد در چشم هایش دید. می گفت: می بینی؟! هنوز بچه های دیروز هوای من را دارند. از قول من حتما از ایشان تشکر کن و من چقدر حس خوبی داشتم وقتی اینها را می شنیدم و قهرمان بی زبان کودکی ام را از نزدیک می دیدم و صدایش را برای اولین بار می شنیدم. نشد که به او بگویم د ...
یک آخ بزرگ به تلفن های همراه!
در همدان بود. البته ایشان مرحوم شدند. فکر می کردم مرا به خاطر نقاشی تنبیه کند، اما مرا تشویق کرد. ایشان همان ساعت اول کلاس رفت دفتر و گفت شماها نقاشی بکشید تا برگردم. وقتی نقاشی خودم را کشیدم بغل دستی به من نگاه کرد و گفت نقاشی مرا هم بکش. یک وقت نگاه کردم دیدم نقاشی نصف کلاس را کشیدم. مبصر کلاس گفت می دانی این کار یعنی چه؟ یعنی تقلب. گفتم حالا چه می شود؟ گفت چوب و فلک می شوی. تا معلم بیاید هزار ...
خاطرات ناگفته ام آبروی برخی را می برد!
، می خواهم نظر شما را درباره کتاب هایی از این دست که تاکنون منتشر شده، بپرسم. در کنار همه فوایدی که انتشار این گونه کتاب ها دارد، نباید از یاد برد که معمولا خاطره گو از نگاه خود یک واقعه و رویداد را بیان می کند و به جنبه های دیگر ماجرا کم اعتناست. بنابراین ممکن است ما با روایت های یکسویه مواجه شویم. از نظر شما اساسا این نوع واقعه نگاری و سبک نگارش چه آسیب هایی به همراه دارد؟ من با خاطره ...
من، زن و زندگی ام را دوست دارم و نمی خواهم او از جریان من و دختر جوان با خبر شود!
نگه داشتم و به همسرم گفتم: چند دقیقه بیرون می روم... و با سرعت خانه را ترک کردم و به کوچه رفتم و گفتم: خانم، من با شما نسبتی ندارم. ما عقد کردیم تا کارت راه بیفتد، بعد هم شما از من جدا شدید.... سعی می کردم آرامشم را حفظ کنم اما او دستم را خوانده بود و بین حرفم آمد و گفت: من طبق اسناد محضری همسر تو هستم. مرا انکار کنی، مدارک محضری را که نمی توانی! در حالی که بشدت عصبانی بودم فریادزنان ...
من و فرزانه از هم دور و دورترشدیم چون راه دیگری نداشتیم / صدای پسرعمه آزارم می داد!
.... همچنین زوجین می توانند با کمک و راهنمایی از مشاور و متخصص و آموزش مهارت های زندگی پایه های زندگی شان را محکم کنند تا دچار مشکل و معضلاتی از این دست نشوند. ایران 110 این اخبار داغ را از دست ندهید: اقدام باورنکردنی یک زن با دختران نوجوان با شبیه سازی ظاهری مردانه! شوهرم مرا به خانه راه نداد و سرگردان به راننده مسافر کش پناه بردم! ...
سه پیشنهاد خیلی خوب از سایر کشورها دارم
خانواده آنها صبر دهد و امیدوارم از این پس کمتر شاهد چنین اتفاقاتی باشیم. اما خوب است که همه بدانیم به خاطر جایگاه خودمان، نباید زندگی دیگران را به خطر بیندازیم یا به خاطر پول، نباید خود را طور دیگر جلوه داد، آنهم مقابل رئیس و بالادستی ها. انسان باید با دلش پیش رود و واقعیت ها را نشان دهد نه اینکه فقط بله، قربان گو باشد. * کمی در مورد وزنه برداری صحبت کنید. مسئولان فدراسیون شما را از ترکیب تیم ...
بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی
ابلاغ کنید. مندن سلام یتیرون سایر همشهری لَره. (2) مسئله ی بیست ونهم بهمن یک مسئله ی تاریخی صِرف نیست؛ یک درس است، یک عنوان است. این را برای شما جوانها عرض میکنم: مردم آذربایجان و مردم تبریز نه فقط در قضیّه ی انقلاب و بیست ونهم بهمن -که بیست ونهم بهمن موتوری شد برای پیروزی انقلاب در بیست ودوّم بهمن سال بعد؛ موتور بود برای اینکه بتواند این کار انجام بگیرد؛ پیش بَرنده بود- بلکه از حدود 120 ...
موسویان:تلاش احمدی نژادبرای جاسوس خواندنش
در حرم امام التماس کردم که راهنمایی ام کرده و تکلیف مرا روشن کند. جمعه شب با قطار همراه با خانواده ام برگشتیم. نیمه های شب در مسیر بازگشت در قطار خوابیده بودم که خواب مرحوم پدرم را دیدم به چشمی که مرا احضار کرده است.سال ها بود که خواب او را ندیده بودم. از بس راجع به شما توسط شخصیت های مختلف دو جناح احضار شده بودم، با خود گفتم پدرم هم در مورد آقای موسویان احضارم کرده است. خیلی ترسیده بودم. درمنزل ...
با قاطعیت می گویم احمدی نژاد تمام شده است
گفته بود تیم فوتبال ما باید در جام جهانی جزء چهار تیم اول باشد؛ اصلا در آن سال تیم فوتبال ما به جام جهانی نرفت؛ خب این عدم شناخت از واقعیت های دنیا در مقوله ورزش است؛ شما در نظر بگیرید که این دوری از واقعیت در سایر موضوعات و مقوله ها نیز نمود داشت و موجد آثار زیانباری برای کشور بود. ما با شعار، نمی توانیم ارتقاء پیدا کنیم؛ باید با برنامه محوری و واقع نگری با دنیا ارتباط برقرار کنیم و ...
مرا پس از 6 ساعت شکنجه نیمه شب در اتوبان رها کردند/تهدیدم کردن تا به پلیس چیزی نگویم+عکس
شده) چطور شما را ربودند؟ عصر شده بود ومن به سمت خودریم در حال حرکت بودم که آدم ربایان به زور من را سوار ماشین کردند و بلافاصله چشمانم را بستند، یک ساعت داخل ماشین بودم که احساس کردم ماشین وارد یک جاده فرعی شده است. زمانیکه مرا از ماشین پیاده کردند زمین خاکی بود، من را به داخل محلی ناشناس بردند و بعد از چند لحظه دست و پایم را بستند و بعد از چند لحظه چشمانم را باز کردند. دو مرد ...
جلال حسینی: اگر مقصر بودم، از تمام ایران عذرخواهی می کنم
این حرف ها توجه نمی کنم. شما صحنه های اواخر بازی را مشاهده کنید. ببینید من مقصرم یا رحمتی. او می گفت جلال حسینی به گردنم کوبیده. ببینید من به گردنش ضربه زدم یا نه. اما پس از آن درگیری لفظی میان شما به وجود آمد که تو هم یک پای ماجرا بودی. رحمتی این درگیری ها را شروع کرد. فقط او باید محروم می شد نه من. کمیته انضباطی هم می گوید وقتی بازیکنی کارت قرمز می گیرد می توانیم درباره محرومیتش ...
شفیعی:ازسردار بیشتر انتظار داریم/قلعه نویی از قیافه ام ترسید
این همه به من لطف داشته باشند. فقط شرمنده شان که نتوانستم جواب محبت تک تک آنها را بدهم. * با این حساب هنوز هم جوان هستید. بله اما قیافه ام به 40 ساله ها می زند. * کادو هم گرفتید؟ نه خیر. کادو دادم. دیگر کسی برای ما کادو نمی خرد. پدرومادرم و خانمم هستند که در تبریز حضور ندارند ان شاالله به وقتش خدمتشان می رسم. * تصاویری از جشن تولد شما منتشر شد ...
یک ساعت با کارگردانی که خود را میراث زنده تئاتر می داند
...، زبانشان را صحبت نمی کردم، کارگر ساده بودم و در کارخانه کار می کردم. آنجا من با دوگونه رفتار متضاد و خیلی با شدت برخورد کردم که قبلاً در زندگی ام تجربه نکرده بودم، یکی این بود که آدم های غریبه خیلی با من مهربانی می کردند و سخاوت نشان می دادند. همیشه به سفر می رفتم. در دهات ها بودم. به خانه مردم می رفتم و از آنها خواهش می کردم در طویله شما بخوابم. آن آدمی که در را باز می کرد، می گفت بفرمایید ...
قطع 4 انگشت دست یک کارگر 16 ساله/ پشت پرده قتل دو کودک توسط مادرخونخوار/ترور در کهنوج/قتل در زندان/ ...
زندگی کند. بچه هایش مخالف این ازدواج بودند و سرانجام به خواسته شان رسیدند. آنها باعث جدایی پدرشان از ما شدند و او بار دیگر به همسر سابقش برگشت و من و دو فرزندم را ترک کرد. تنها برای ما خانه ای اجاره کرد و مهریه ام را داد. ماهی 500 هزار تومان نفقه به حسابم واریز می کرد. خودم هم خیاطی می کردم و با هر سختی زندگی را می گذراندیم .ولی نبود سرپرستی بالای سرمان برایم زجرآور بود. نمی خواستم دختر و پسرم بی پدر ...
زندگی پزشک قلابی میان زباله های اعیانی + عکس
برای عروس خانم در شب عروسی + عکس وقتی تصویر داخل گوشی همراه زنم را دیدم شوکه شدم! دختر جوانی که از بس زیبا بود خودکشی کرد! + عکس وقتی صدای زنم را در کوچه شنیدم خودم را سریع رساندم / شب حادثه دوستم در خانه ما بود! دختر نوجوان در بیمارستان متوجه شد باردار است! سوءاستفاده از دختران در ترکیه / حادثه ای تلخ از زبان یک دختر ایرانی! ...
نویسنده ای که غم نان ندارد، نویسنده نیست!
... در میان آثار مدرن و ادبیات امروز چطور؟ طرح و پیرنگی شبیه به آن وجود دارد که به این نکته پرداخته باشد؟ همچنین گرسنگی و قحطی تحمیلی به جامعه ما در زمان جنگ دوم موضوع بخشی از رمان مشهور سووشون خانم دانشور است، در بعضی از آثار ساعدی فقر به نحو بارزی بازتاب دارد. خود من داستانی در مجموعه هاویه دارم به نام دست ها و دهان ها که موضوع بر سر دعوایی است بین بزرگترها و کوچکترهای یک خانواده که ...
پسرک واکسی
... گفتم: بله می دانم، می خواستم امتحانت کنم! نگاهی بزرگوارانه به من انداخت، زیر سنگینی نگاه نافذش له شدم. گفت: تو؟ تو می خواهی مرا امتحان کنی؟ واژه تو را چنان محکم بکار برد که از درون خرد شدم. رویش را برگرداند و رفت. هر چه اصرار کردم قبول نکرد که بیشتر بگیرد. بالاخره با وساطت دوستانم و با تقاضای آنان قبول کرد اما با اکراه. وقتی که می رفت از پشت سر شبیه مردی بود ...
دخل و خرج تئاتر ایران در گفت و گو با ایرج راد
به گزارش تیتر شهر :ایرج راد، مدیرعامل خانه تئاتر در گفت وگویی با ما به مشکلات تئاتر در کشور ما اشاره می کند. وی تاکید دارد تئاتر هیچ نسبتی با صنعتی شدن ندارد و نباید هم داشته باشد، زیرا به محض اینکه از تئاتر انتظار اقتصادی داشته باشیم، احتمال تجاری شدن آن و استفاده از عناصر غیرهنری در آن بیشتر از دغدغه های ارزشی و فرهنگی می شود. نگاه شما به تئاتر به عنوان یک شخصیت فرهنگی چیست و آیا این ...
گفتگو با اسیدپاشی که با قربانی خود ازدواج کرد
عصر بانک ؛ ایران در ادامه نوشت: صورتش را تصور می کنم؛ نمی دانم چرا ناخودآگاه چهره پاشا اسیدپاش فیلم لانتوری با آن موهای فرفری و رنگ شده جلوی چشمم می آید؛ عاشق کور. آیا او شبیه نوید محمدزاده بازیگر نقش پاشا ی لانتوری است؟ می دانم به جوانی نوید نیست و دهه چهارم زندگی اش را می گذراند. دوستانم سفارش کرده اند مراقب خودم باشم. گفته اند بالاخره کسی که یک بار اسیدپاشی کرده، ممکن است باز هم بکند. می گویند نمی ترسی تنها بروی؟ نمی ترسم. اسیدپاش و انگیزه هایش را ...
امام فرمودند: کسی حق توهین به متهمان را ندارد
پیرمردی به اسم قائم مقام رفیع - که به خانه ایشان می آمد و با شاه ارتباط داشت- دادند که زود به شاه برساند. ایشان در نامه نوشته بودند: دستت را به خون این بچه سیدها آلوده نکن. شاه و خانواده اش برای اسکی به آبعلی رفته بودند، نامه رادید وگفت فدائیان اسلام را اعدام کنید، اما بگویید که نامه بعد از اعدام به من رسیده است! خود شما هم برخوردی با مجیدی داشتید؟ بله، در وقت تنفس دادگاه به ...
آنان که به ناامیدی فرصت جولان نمی دهند...
.... جاده خاکی و نبود بیمارستان باعث شد بعد از ابتلا به سنگ کلیه چند ماهی با دردم مدارا کنم. آن قدر شرایطم وخیم شد که دکترها جوابم کردند. برای مادرم سخت بود من را به دست شویی که خارج از خانه بود، ببرد. اما من از امام رضا(ع) شفایم را گرفتم.20ساله که بودم، مشکلاتی برای مادرم پیش آمد و پدرم ناچار شد تمام زندگی مان را برای درمان مادرم بفروشد. زمانی ما حتی یک 200تومانی هم نداشتیم. 26ساله ...
بزرگترین حسرت من این است که روزی اصفهان مرکز موسیقی ایران شود
خدمت زنده یاد استاد ناصر فرهنگ فر هم رسیدم و استفاده بردم، می بینید که هم درس می دادم و هم درس می گرفتم. آغاز فعالیت های اجرایتان از چه زمانی بود؟ اجراهای من از اردوهای رامسر در پیش از انقلاب آغاز شد و ما با همان ارکستر تمبک که قبلاً عرض کردم در سه سال متوالی در آنجا شرکت کردیم و بعد از انقلاب از اوایل دهه شصت با گروهی متشکل از دوستانی چون رضای نژاد، نعیم منش، ملکی، حسابی ...
داستان تخفیف 170 میلیونی به روایت پیرهادی
...> ** من می خواهم بدانم از آن 36هزار نفر چند نفر به صورت شما صاحب خانه شدند با مابه التفاوت 170 میلیونی؟ به صورت ما نیست. ما... ** چند نفر مثل شما پول شان را به حساب ریختند که بگویند چون چند سال گذشته 170 میلیون نه 10 میلیون کمتر از بازار ملک را تحویل بگیرید. شاید اشتباه من بوده که عدد تعاونی مسکن را رُند کردم. در صورتی که طرف می رود عضو تعاونی مسکن می شود و خانه اش را ...
عامل اصلی هلاکت انسان از نگاه امیرالمومنین(ع)
دنبال تو نیستم و خودم را از چنگالها تو رها کرده ام، من خودم را از دام ها تو جسته ام و به دام تو نمی افتم. تو اعمال مختلفی داشته ای که اگر تو یک شخص بودی من تو را محاکمه می کردم و حد الهی را بر تو جاری می ساختم. مدیر حوزه علمیه اصفهان به فریب دنیا به عنوان عامل هلاکت انسان ها اشاره کرد و در بیان داشت: حضرت امیرالمومنین(ع) خطاب به دنیا بیان می دارند چقدر پادشاهان و انسانها را فریب دادی و به ...
آنچه یک مسافر حج در دوره قاجار باید رعایت می کرد
هم تعارفی کرده، او پرسید که عازم کجا می باشی؟ گفتم: به کاشان. داعی پرسیدم که تو در این صحرا به چه کار آمده ای؟ در جواب گفت که در این صحرا به قصد شکار آمده ام، لکن او را بسیار بد هوا دیدم. زود خود را روانه کردم تا آن که به قدر یک میدان از هم دور شده، دیدم از عقب به شدّت تمام می آید، دانستم که فکر بکری دربارة داعی دارد که به این سرعت می شتابد. در آن حال طپانچه در کمر داشتم، او را درآورده، به دست ...
هنر باید به میان مردم عادی برود/ مردم اصفهان به خرید اثر هنری عادت ندارند
. یادم می آید که قیمت تابلو حدود 300 هزار تومان بود. آن آقا گفت ولی من توانایی پرداخت چنین پولی را ندارم. من گفتم این تابلو را بصورت اقساطی به شما می فروشم. او گفت که نمی تواند در هر ماه بیشتر از مبلغ 25 هزار تومان پرداخت کند! من هم گفتم که ایرادی ندارد و می تواند تابلو را با خودش به خانه ببرد و حتی اگر پول آن را هم پرداخت نکند مسئله ای برای من ندارد، چون این تابلو اصلا از ابتدا برای او خلق شده... ...