سایر منابع:
سایر خبرها
افشای راز ارتباط یک زن با دایی همسرش
در حوالی ورامین شناسایی شد. این مرد به کارآگاهان گفت: روز حادثه پس از تحویل عرشیا توسط مادرش، او را به بیابان بردم و با یک لنگ خفه اش کردم و جسدش را به داخل یک چاه عمیق انداختم و بعد هم یک چرخ خودرو را برداشتم و ماشین را در همان جا باقی گذاشتم تا خیال کنند که آن را دزدیده اند. پس از این اعتراف ها حبیب و نازنین هر دو به اتهام مشارکت در قتل کودک و داشتن رابطه نامشروع و زنا دستگیر شدند تا ...
زندگی خود نوشت آیت الله ربانی شیرازی
از گذشت واقعه ی 15 خرداد، به واسطه منبرهایی که در قم رفتم، ممنوع المنبر شدم و تا آخر انقلاب این ممنوعیت بود ولی اعتنا نمی نمودم و در موارد لازم سخنرانی می نمودم. ظاهرا یازده مرتبه زندان و یک مرتبه تبعید شده ام و آخرین زندان در ماه محرم قبل از انقلاب است که بعد از سخنرانی در روز عاشورا در شیراز، پس از راهپیمایی وسیع دراین شهر، به تهران منتقل شدم و تا دو روز قبل از کابینه بختیار زندانی ...
گفتگو با مادر شهید همت در خانه ای که هنوز عطر ابراهیم دارد
...، اتوبوسی کرایه کردیم و راهی کربلا شدیم. مادربزرگم یک خانه در کربلا داشت خیلی بزرگ بود... قرار بود برویم آنجا که همه کنار هم باشیم...! قبل از رفتن، خیلی ها از جمله پدر و مادر و شوهرم من را از این سفر منع کردند، ولی من گوشم بدهکار نبود...! حتی یک قطعه طلا داشتم رفتم پیش آقا سید طلافروشی سر خیابان فروختم؛ 220 هزار تومان و آمدم به شوهرم گفتم اگر برای پولش می گویی خودم آن را جور کردم... من باید بروم ...
روایت تلخ سالن های تشریح از آتش نشانان پلاسکو
–50 نفر را این جا آوردند که بدن هایشان متلاشی شده بود، ولی در حادثه پلاسکو گریه کردم، به نظرم این آتش نشان ها هیچ فرقی با شهدای غواص ندارند با این فرق که شهدای غواص می دانستند که دارند به سمت شهادت می روند ولی این بنده خداها نمی دانستند که قرار است بمیرند و آن روز با بقیه روزها فرق می کند. آنها بیرون آمده بودند و باز به داخل ساختمان رفتند تا مردم را نجات دهند. بعد از پلاسکو، من خودم را بارها جای ...
سجادیان: اصلاح طلبان آلترناتیوی برای روحانی ندارند/ احتمال طلاق سیاسی میان روحانی و اصلاح طلبان/ اگر ...
زنگ زدند و این انتصاب را به من تبریک گفتند و من به آن ها گفتم که ما یکسری خط قرمزها داریم و به هیچ وجه از آن ها عدول نمی کنیم. به همه اعم از احزاب و شخصیت ها گفتم که خط قرمز من این است و وقتی که وارد خط قرمزها شدم و مقابله کردم، این اصطکاک ها و انتقادها شروع شد. چرا بعد از پنج سال بگویند آقای سجادیان از اول هیچ کاره بوده است؟ و چرا آن اولش نگفتند؟ چرا وسطش نگفتند؟ چرا آن زمانی که به ...
از قهر مهدی پاکدل با تلویزیون تا سوال بی جواب کورش تهامی
آیا با ادبیات تندی که خیلی ها به کار بردند موافقید یا نه؟ تهامی در این مورد گفت: این که چرا هیئت داوران با رگ خواب آن گونه برخورد کرد برای همه جای سوال است. بعد از اعلام نتایج خیلی ها از دوستان هنرمند تا دوستان منتقد با من تماس گرفتند و از تاسفشان برای دیده نشدن رگ خواب گفتند که برخورد من و پُستی که در صفحه اینستاگرامم گذاشتم به اندازه ناراحتی دوستانم شدید نبود. او ادامه داد ...
کشفیات عجیب از درون بانک ها
خارجی رفتیم؛ در یکی دو مورد هم با طرف های خارجی به مذاکره نشستیم ولی دغدغه هزینه های بالای آن ها همواره برای ما مطرح بود. بعد من نتیجه این مذاکرات را با آقای سیف در میان گذاشتم، ایشان گفت فرض کنید که موضوع رقم مالی بالا را حل کردیم ولی در حوزه اطلاعات مشکل داریم! بالاخره اوج تحریم بود و هر چه بالا و پایین کردیم دیدیم که جور درنمی آید. از طرفی در داخل کشور نیز چنین موسسه ای با این ظرفیت نداشتیم ...
"نشاط" پیش کش، عیدمان عزا شد
جرات نمیکنه از مدیرای کاسپین جواب بخواد. تا کی باید منتظر پولهامون باشیم؟ الانم آخر سال هست و موقع بستن حساب های بانکی و قطعا بعدشم تعطیلات و بعدشم سال مالی جدید و تا اردیبهشت خبری از پول ها نخواهد بود و تا اون موقع باید هر روز نامه های صوری نمایندگان به این ارگان و اون ارگان رو ببینیم. بعدش هم در هیاهوی انتخابات همه چیز گم میشه و میره تا بعد انتخابات اون موقع هم آقای سیف عوض میشه و رییس جدید میاد ...
دزدان نیکوکار مادربزرگ ها را سرکیسه می کردند!
را به او دادم. او هم بعد از یادداشت کردن چند عدد، دستبند را داخل نایلون انداخت و آن را به دستم داد. بعد هم سوار پراید شد و همراه دوستش از آنجا رفتند. وقتی به خانه رفتم نایلون را باز کردم تا دستبندم را بردارم. داخل نایلون نه از بسته پول خبری بود و نه از دستبند طلایم. لباس هایی هم که داخل آن بود کهنه بود و هیچ ارزشی نداشت. وقتی به زیر نایلون دقت کردم متوجه سوراخ بزرگی شدم. فهمیدم که آنها کلاهبردار ...
زندگی تلخ رخساره و پسر بیمارش در یاسوج/گذران زندگی با 45 هزار تومان/ شوهری که رخساره را به خاک سیاه ...
برای خودم ابهتی داشتم اما حالا هیچ چیزی ندارم آدرس محل زندگی قبلی اش را داد و گفت: اگر باور نمی کنید برید سراغ مرا همسایه هایم و از من بپرسید در ان محله همه مرا می شناختند که چگونه بودم و حالا چه بر سرم امده است. لحن حرف زدنش دردناک بود وقتی گذشته اش را بخاطر می آورد غم تمام چهره اش را می گرفت شوهرش ازدواج کرده است و وکالت نامه تام الاختیار به زنش داده است امروز که داشتم این گزارش را می ...
تجاوز به پسر جوانی که عاشق بازیگری بود
به سیاهی لشکردارد. ازآنجا که دوست داری در فیلم بازی کنی، تو را به دوستم شهرام معرفی کردم. آن طور که او به من قول داده، بعد از چند بازی در نقش سیاهی لشکر می تواند تو را به عنوان بازیگر به کارگردانان مطرح سینما و تلویزیون معرفی کند و به سادگی می توانی به شهرتی که می خواهی دست پیدا کنی. بدین ترتیب صبح روز حادثه میلاد طبق قرارقبلی به دیدن سهیل و دوستانش در محل فیلمبرداری رفت. بعد هم همگی ...
روایت شبانه یک زورگیری در 6 پرده
زورگیران نشان می دهد زورگیر عزیز ساقی مشروبات الکلی است. گویی دخل و خرجش دم عیدی جور نیست و برای خودش شغل دومی دست و پا کرده است. موبایل یک روز دستمان مانده و از همان شب تا روز بعد نزدیک 50 پیامک و 100 تماس گرفته می شود. همه مشتری هستند. پیش خودمان می گوییم آقای ساقی با این همه مشتری و بازار داغ تر از شب عید چرا زورگیری می کند؟! تماس ها کلافه مان می کند. پرده سوم خبر زورگیری ...
تعرض به جوانی که عشق بازیگری داشت
که می خواهی دست پیدا کنی. بدین ترتیب صبح روز حادثه میلاد طبق قرارقبلی به دیدن سهیل و دوستانش در محل فیلمبرداری رفت. بعد هم همگی سوار برخودروی پراید مشکی راهی شرق تهران شدند. اما پس از ورود به جنگل، سه پسر شرور با تهدید و ارعاب، میلاد را مورد آزار و اذیت قرار داده و گوشی تلفن و 200 هزار تومان پولی که به همراه داشت را به سرقت بردند. پسران خشن؛ لحظاتی بعد سوار بر ...
یک روز با بدهکاران مهریه در اوین
بعد از آن به جرم قتل عمد دستگیر و به زندان رجایی شهر منتقل شدم. پدرم برای اینکه پول دیه را بدهد همه زندگی اش را فروخت و الان هم آواره است. حدود 600 میلیون تومان پول دیه را داده و 170 میلیون تومان از آن باقی مانده است. وی ادامه می دهد: در زندان والیبال بازی می کنم. خانواده همسرم به همسرم به دروغ گفته اند که او در زندان رجایی شهر معتاد شده و دیگر به درد زندگی نمی خورد، در حالی که من ورزش ...
عنایت امام حسین (ع) برای تولد آخوند همدانی / مزار استاد سیدجمال کجاست
این درس حاضر شوم. چون برخاستم. سید رو به من کرد و گفت: اگر خواستی تو نیز بیا و از آن روز به بعد پیوسته به حضورش شرفیات شده و بهره ها بردم. علاقه استاد بزرگ عرفان، سید علی شوشتری به آخوند چنان بود که وقتی آخوند در مدرسه سلیمیه به مرض صعب العلاجی دچار می شود، صد تومان به پزشک حاذقی می دهد که او را درمان کند. در آن زمان ثروت کم تر کسی در نجف به صد تومان می رسید. آخوند ملا ...
تنهایی پرهیاهوی بیمار در صنعت درمان
بیار واسه ما. این شده کار من از دیشب تا حالا. 31 سال در آموزش وپرورش خدمت کرده و حالا با ماهی یک میلیون و 200 هزار تومان مستمری بازنشستگی زندگی می کند. از دو سال پیش که به خاطر سکته مغزی یک طرف بدنش فلج شده و با عصا حرکت می کند؛ همسرش یکتنه از او مراقبت کرده تا اینکه چند وقت پیش به خاطر بلند کردن بار سنگین در حین حمل وسایل خانه، کمرش آسیب دیده و حالا با تشخیص تنگی نخاع باید تحت ...
زندگی دردناک زنی که ناخواسته به ایدز مبتلا شد
چندباره در بیمارستان، پول پیش خانه را از دست دادم. محله فلاح و آزادی زندگی می کردم ولی به خاطر اینکه پشت و پناهی نداشتم، نه خانواده خودم و نه خانواده شوهر؛ همه چهار میلیون تومانی که داشتم پارسال از دست رفت. یعنی شما تا سال 94 خانه ای داشتید و زندگی می کردید. مساحتش چقدر بوده و شرایطش چه جوری بود؟ آپارتمان خیلی خوبی بود. امسال، محرم تا تاسوعا عاشورا در بیمارستان بستری بودم و شرایطی ...
سارقان دانشجوی بازیگری را سیاه کردند
نهایت چند روز قبل مأموران مخفیگاه متهمان را شناسایی و آنها را دستگیر کردند. سهیل سردسته زورگیران در بازجویی ها گفت: وقتی از طریق کیوان با شاکی آشنا شدم، متوجه شدم شاکی علاقه زیادی به بازیگری دارد به همین دلیل خودم را به دروغ دوست کارگردانی سرشناسی معرفی کردم و مدعی شدم، می توانم او را برای بازیگری به دوستم معرفی کنم. چند روزی از آشنایی ما گذشته بود و شاکی هر زمانی مرا می دید اصرار داشت ...
کنار رفتن احمدی نژاد به نفع مملکت شد
. تصور ما این بود که اگر آقای احمدی نژاد می آمد رقابت خشن می شد. به گزارش انتخاب، باهنر با یادآوری ورود احمدی نژاد به انتخابات 84، گفت: آقای احمدی نژاد زمانی که کاندیدای ریاست جمهوری شدند کاندیدای ما نبودند و ما از کسی دیگری حمایت می کردیم . بنده خودم در آن سال رئیس ستاد آقای لاریجانی بودم . زمانی که وی به این سمت رسید، ما گفتیم در این راستا به او کمک کنیم تا موفق شود. اختلافات ما ابتدائاً از ...
هنرمند جایزه اش را به امانت گذاشت/ مخالفان و موافقان نظر دادند
...> وی در پاسخ به اینکه پیش از این کار چیدمان انجام داده بود یا نه، گفت: من 13 سال پیش یک کار چیدمان ارائه دادم اما 304 تیراژ از مجسمه های من در مشهد و جاهای دیگر در سطح شهر وجود دارد. ضمن اینکه من 54 مقام در جشنواره های گوناگون به دست آورده ام. سید نظام امامی فر با طرح این پرسش که به نظر خودتان میزان تاثیرپذیریتان از اثر هنرمند ترک چقدر بوده است صحبت های خود را پی گرفت. خودم اثرم ...
روستایی که مردمش نان نداشتند اما دیش چرا!
استان کهکیلویه و بویراحمد رفتم که از برق، گاز، جاده و خانه بهداشت خبری نبود اما مردمش دیش داشتند؛ دیش ماهواره. عرب می گوید: وقتی از آن ها پرسیدم از دیدن تلویزیون چه حسی دارید، گفتند شب ها بچه ها مانند گوسفندان که دور آن ها نمک می ریزند، دور یک تلویزیون جمع می شوند. وقتی از تلویزیون جاهای آباد را می بینیم با خودمان می گوییم خدایا اگر ما مخلوقات تو هستیم پس این ها چه مخلوقاتی هستند و چرا خانه های ما ...
آتش نفت بر جان دانش آموزان ایرانی
، دخترکی از شین آباد، همه چیز را بعد از 4 سال دقیق به خاطر دارد. همه چیز از کلاسی که دخترهای چهارم دبستان در آن درس می خواندند و به خاطر بخاری های نفتی، بوی خون و آتش در آن آمیخته شد. آمنه درباره بطری نفتی که در دبستان کنار دست دختربچه ای 10 ساله قرار داشته، می گوید: همیشه همان جا بود دیگر. می گذاشتند می گفتند هر وقت نفت بخاری خاری شد خودتان پرش کنید. تصاویر آن روز سرد سوزناک، به وضوح در ...
قاتل گوش بر به 3 بار اعدام محکوم شد
در قوطی الکل انداختم و در آشپزخانه گذاشتم. همسرم با دیدن آنها ترسید. در حالی که به نظر می رسید پرونده متهم با همین دو قتل بسته شود، همسر متهم با مراجعه به کلانتری، پرده از قتل دیگری برداشت و گفت: مجید چند روز قبل مقداری لوازم داخل خودرو و دو گوشی تلفن همراه به خانه آورد و مدعی شده بود اینها امانت هستند. وقتی گوشی را بررسی کردم، عکس پسر جوانی را در آن دیدم. روز بعد، در خیابان قدم می زدم ...
نقشه شوم 3 مرد با وعده بازیگری
هم قبول کردم. وی گفت: روز حادثه بی خبر از همه جا همراه سهیل به جنگل های سرخه حصار رفتیم. در آنجا به جای کارگردان 2 جوان که سوار بر یک پراید بودند سراغمان آمدند. آن ها از دوستان سهیل بودند و وقتی نزدیک شدند مرا هل دادند و شروع به کتک زدنم کردند. بعد هم به همراه سهیل با زور مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند و تمام پول ها و اموالم را سرقت کردند و پا به فرار گذاشتند. دستگیری با این ...
دومین مجموعه داستان فرحناز علیزاده منتشر شد
نهایی داوری این بنیاد در بخش تک داستان سال 91 راه یافت. سر سبیل هایت را نجو سومین کتاب و دومین مجموعه داستان مستقل اوست که به تجربه ورزی در ایجاد صداهای مختلف از دیدگاه قشرهای متنوع جامعه روی آورده است. در پشت جلد این کتاب آمده است: دستی دستی خودم را می دادم دست مامورها و بعد هم زندان که چه؟ که آینده تضمین شده، باد هوا و پر! پس جواب آقا بابای خنس را کی می داد، مخارج ترم هایی که سُلفیده بود ...
اقتصاد ما مبتنی بر گاز است نه متکی به گاز!
نیروگاه می دادیم و الآن دیگر نمی دهیم، هم پول سرمایه گذار برمی گشت و هم کم کم به زابل، چابهار و ... با پول خود پروژه، گازرسانی ادامه می یافت... ایرانشهر چطور؟ آن را هم از طریق منابع خودتان انجام دادید؟ بله! همه آن را. همان طور که می دانید ایرانشهر روی خط هفتم بود. آگهی فراخوان و تهیه تیپ قرارداد مشخص دادیم، چون در ایران از این نوع قراردادها نداریم. الآن برای IPC هم دوسال است که داریم بحث ...
کف دستمزد کارگران چه رقمی است؟
در سرمایه گذاری و ارائه خدمات اثر دارد. در حال حاضر با وجود تورم حدود 8 درصدی در کشور، اما برای تولیدکننده بهره پول های بالای 20 درصد در نظر می گیریم. ما باید همه این ها را در نظر بگیریم و ببینیم کارفرماها با چه فشارهایی روبه رو هستند. از سوی دیگر، تولیدکنندگان با قانون مالیات بر ارزش افزوده درگیر هستند. ما برای کالاهایی که فروخته شده و یک ماه بعد چک آن را می گیریم، باید یکی دو ماه بعد پول به ...
حلقه مفقوده حمل و نقل عمومی جنوب تهران/ضرری که رانندگان می دهند
عمومی اعمال نشود اما تاکنون این اتفاق رخ نداده است. مکاتباتی از سوی ورامینی ها انجام شده اما باید ابتدا اختلافات بین قرچک و ورامین حل شود ریاضی معاون حمل و نقل و ترافیک منطقه 20 شهرداری تهران در مورد این موضوع به خبرنگار مهر گفت:از سوی مسئولین ورامین قبلا مکاتباتی مبنی بر در اختیار قرار دادن ایستگاهی در جوانمرد قصاب انجام شده بود و ما هم به دوستان عرض کردیم که فعلا مکان برای ...
بشیر باباجان زاده: خیلی ها پشتم را خالی کردند
فدراسیون کشتی می خواهد که او را کمک کنند. بشیر، این چند وقت برای تو چطور سپری شده؟ نمی دانتم باور می کنید یا نه اما در این چند وقت، غم انگیز ترین روزهای عمرم را سپری می کنم. اصلا فکر نمی کردم که این شرایط برای من به وجود بیاید و بدتر از آن اتفاق های دیگری است که برای من افتاده. چه اتفاقاتی؟ من همیشه فکر می کردم که دوستان زیادی دارم. آن ها همیشه وقتی در ...
تمام دنیا خانه ماست
می دانم که با ادامه این شرایط، هر دو مان اذیت می شویم، پس همین فردا صبح به مدیرت بگو دیگر سرکار نمی روی و می خواهی استعفا بدهی تا زندگی جدیدمان را آغاز کنیم. واکنش علی به این پیشنهاد چه بود؟ مونا: از خودش بپرسید. علی: من خیلی خوشحال شدم. آنقدر خوشحال که دقیقا فردا صبحش از کار استعفا دادم. اما مهم تر از همه نوع نگاه متفاوت همسرم بود که مرا شگفت زده کرد. با خودم فکر می ...