سایر خبرها
دیدار با هم محله ای های گل و بلبل فرضیایی: حضور بازیگران قوی سینما و تئاتر، برگ برنده این سریال است
10 ساله دارم و به همین دلیل با دغدغه های روز بچه ها در سنین کودکی آشنا هستم. این کارگردان درباره موضوعات فصل دوم سریال توضیح می دهد: محوریت سری دوم مجموعه محله گل و بلبل فضای مجازی است و بستر بیشتر قصه های ما هم این موضوع شده است. به نظرم پرداختن به این موضوع نیاز جامعه ماست چون فرهنگش هنوز آنطور که باید و شاید جا نیفتاده و می تواند آسیب های جبران ناپذیری داشته باشد. وقتی قرار است در ...
دادکان رئیس فدراسیون می شود!/ بدترین سال زندگی ام را پشت سر گذاشتم
هم حبیب زرین نام خدا بیامرز. * با کسی قهر هستید؟ – من و قهر؟ اصلا این وضعیت قهر در مغز من از اول جاگذاری نشده بود و من با این وضعیت بیگانه هستم. * بهترین روز سال 95 برای شما کدام روز بود؟ – در سال 95 اصلا روز خوب نداشتم که بهترین داشته باشد. بهترین روزهای من در این سال روزهای معمولی بود که اتفاق بدی برایم نیفتاد. * دروغ سیزده می گویید؟ – محمد دادکان رییس فدراسیون فوتبال می شود. ...
کار می کنم تا از خانواده ام پول توجیبی نگیرم
ارتباط صمیمانه ای دارم و هر چند وقت یکبار به دیدن آنها می روم. * چه درخواستی از مسئولان فرهنگی دارید؟ من از مسئولان فرهنگی می خواهم که کاری کنند تا سرانه مطالعه در کشور افزایش یابد و به نظرم با عیدی دادن کتاب به فرزندان می توان این کار با ارزش را انجام و ترویج داد. در پایان از شما به خاطر این گفت وگوی صمیمانه تشکر و قدردانی می کنم و موفقیت روز افزون شما را از خداوند متعال مسئلت می نماییم. منبع: باشگاه خبرنگاران ...
استارت داوری من از خدمت سربازی زده شد/ هنوز منتظر توپ فوتبالی هستم که مدیرم قول داده
داوری در اصفهان و انتخاب به عنوان داور اول استان وارد لیگ دسته یک شدم و الان جزء پنج داور اول استان هستم و در لیگ دسته یک و لیگ یک کشور جام خلیج فارس به عنوان داور اول در حال قضاوت هستم. شما از چند سالگی وارد لیگ دسته یک کشور شدید؟ بعد از حدود 3 سال قضاوت در لیگ های پایه کشور در سن 27 سالگی به علت داوری های کم اشتباهی که داشتم خوشبختانه توانستن وارد مسابقات لیگ یک کشور جام خلیج ...
از تشکیل ستاد برگزاری رفراندوم تا رای 98 درصدی مردم به جمهوری اسلامی + تصاویر
رژیم سابق به جمهوری اسلامی که قانون اساسی آن از تصویب ملت خواهد گذشت. رای دهندگان، می بایست بخش موردنظر خود را از برگه جدا می کردند و در صندوق رای می انداختند. پیام حضرت امام خمینی قدس سره به مناسبت 12 فروردین 1358 نهال انقلاب اسلامی که با نثار خون بهترین فرزندان ایران رشد کرده بود، سرانجام در 22 بهمن 1357 به بار نشست، و با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل ...
پول طرح تحول را به برخی افراد در وزارتخانه و دانشگاه دادند و گفتند در مناطق محروم هزینه شده
سمت ها کناره گرفتم و با صدور بیانیه ای اعلام کردم من این انقلاب را طور دیگری شناختم؛ ضمن آنکه من معاون درمان این کشور بودم و مردم را رایگان در بیمارستان ها درمان می کردم، لذا تحمل این فضاحت را نداشتم و آن را گناه بزرگی می دانستم و بر این باور بودم و هستم که این کار به نوعی استقبال از آتش جهنم است؛ بنابراین، حاضر نبودم دیگر در این عرصه فعالیت داشته باشم. این نماینده مردم در مجلس دهم، با ...
مرد سمج ژاپنی بعد از 20 سال سکوتش را شکست + تصاویر
خواهر 21 و 25 ساله خود با نوشتن نامه به یکی از شبکه های تلویزیونی ژاپن از آنها برای حل این مشکل خانوادگی کمک خواست. بنا به درخواست این شبکه تلویزیونی قرار شد این زوج در یک برنامه تلویزیونی در یک پارک یکدیگر را ملاقات کنند. " اوتوئو" پدر خانواده بعد از حاضر شدن در این برنامه تلویزیونی گفت: " هنگامی که فرزندانمان بدنیا آمدند زنم مشغول بزرگ کردن آنها شد و نسبت به من بی توجه بود. من آدم حسودی هستم و به همین خاطر بسیار آزرده شدم." گفتنی است؛ هنگامی که برای نخستین بار بعد از 20 سال این زوج با هم صحبت کردند، فرزندان آنها از خوشحالی شروع به گریه کردند. ...
مداح نوجوان ونفر اول جشنواره نوگلان حسینی: جایزه ام را تقدیم خانواده شهدای مدافع حرم می کنم
دارم در دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت برسم، چراکه حس می کنم جانم به اهل بیت(ع) بسته است. اما پشت هر فرزند موفق بدون شک مادری مهربان وجود دارد که بیشتر زمانش را برای پیشرفت و موفقیت فرزندانش صرف می کند. فاطمه جوانبخت مادری است که با جان و دل برای موفقیت محمدمهدی تلاش می کند و بخشی از ساعت های روز خود را برای پیدا کردن شعر مناسب و راه های حفظ کردن مهدی صرف می کند. جالب است که او در این ...
پس از طلاق از شوهرم به همراه سمانه به دوبی رفتم و حالا آتش گناه ،شرم و حیا وجودم را سوزانده است
. من و سمانه تصمیم داشتیم مرد جوانی را سرکیسه کنیم ، موضوع لو رفت. دستگیر شدیم.برای خودم متاسفم. از ریخت و قیافه افتاده ام. دلم برای آن روزها که شکل و شمایلم مثل بچه آدم بود و مدرسه می رفتم تنگ شده است.دلم برای خواهر و برادرم تنگ شده است، دلم ... . من نابود شدم، بهتر است بگویم با دست خودم سرنوشتم را نابود کردم. خجالت می کشم با خانواده ام رو به رو شوم. من لکه ننگ خانواده هستم. اخبار حوادث اختصاصی رکنا را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
نابغه ای که سرِ استانبول عاشق موسیقی شد
...> من با موسیقی بزرگ شدم نه شعر؛ و شعر را در خدمت موسیقی می بینم اما در ایران موسیقی در خدمت شعر است. البته اپراهایی از اشعار شاعران بزرگ چون فردوسی نوشته ام. پیش از انقلاب آثار فاخر و زیبایی از رادیو به گوش می رسید. درواقع دوران شکوفایی موسیقی به همان دوران بر می گردد، آن زمان خود شما هم فعالیت های بسیاری در عرصه موسیقی، سینما و یا اپرا داشتید. بله به هر حال آن زمان به موسیقی ...
کار بلد های خنده؛ از غفوریان تا مدیری
فرسوده تر و درب و داغان تر باشد کمدی بیشتری ایجاد می کند. سن بالا جلوی حرکت را نمی گیرد؟ به نظرم یک پدر بزرگ 90 ساله، شیرین تر از یک پدر بزرگ60 ساله است. گفتار، راه رفتن و حرف زدن های هر دو این رده های سنی فرق می کند. برای همین خشایار در زیر آسمان شهر با لرزش دست، افتادگی صورت و... پیرتر شد. این ویژگی نتیجه بخش بود. این همان نکته ای بود که از مردم گرفته بودم و برای همین هم ...
پدر شهیدان عاصمی؛ از معلمی تا کارآفرینی
واقعی بود. وی با اعلام اینکه تاکنون حتی یک بار نبوده که این مرحوم بخواهند از نام شهیدان خود استفاده ای ببرند، افزود: پدرم تاکنون هیچ پرونده ای در بنیاد شهید برای دریافت خدماتی تشکیل نداده بودند. وی با بیان اینکه ایشان شهدا را در راه خدا داده بودند و با خداوند متعال معامله کرده بودند، به وصیت مرحوم عاصمی به خانواده اشاره کرد و گفت: ایشان همیشه به فرزندان خود می گفتند با مادر خود مهربان باشیم. وی کمک به مستمندان و دستگیری و خدمت به مردم را از دیگر وصیت ایشان به فرزندان خود دانست. ...
گپ و گفت صمیمی با سعید عزت اللهی
خونه باشم و غذا درست کنم. اهل غذاهای عجیب و غریب هستی و غذای عجیب خوردی؟ - کلا اهل خوردن چیزهای عجیب و غریب نیستم. البته در چین چند مدل غذای عجیب و غریب دیدم که سوسک و خرچنگ بود. اَه اَه اَه؛ هشت پا هم دیدم. عجیب ترین غذایی که دیدم هشت پای زنده بود که برای سرو کردن پشت ویترین گذاشته بودن. با چشماش هم به من نگاه می کرد که بیا منو بخور! هشت پایی که دیدی چشماش سگ ...
مادرم وقتی متوجه ارتباط پدرم با دختران دیگر شد او هم تصمیم به این کار کثیف گرفت!
واز طرفی می خواست یک شریک برای بساط دود و دمش پیدا کند وچه کسی بهتر از من بود. سعید افزود:سرتان را درد نیاورم، معتاد شدم واز چند وقت پیش عمویم دست به کار شد تا ترکم بدهد و با اصرارهایش من در یک مرکز ترک اعتیاد بستری شدم. دیروز مرخصی گرفتم و بیرون آمدم ودست به سرقت زدم. نمی دانم چرا بدنم مور مور می شد بروم و مواد بخرم. در حال فرار بودم که ماموران کلانتری 17مشهد نمی ...
از 15 سالگی اعتیاد به برقراری ارتباط های غیر اخلاقی پیدا کردم
بالا بزنند. با ترس و دلهره ی عجیبی وارد زندگی مشترک شدم، اما خداوند به من کمک کرد تا بتوانم با کمک دوستان همدردی که در انجمن معتادان جنسی گمنام دارم، زندگی ام را از نو بسازم. این روزها منتظر تولد پسرم هستم. دلم می خواهد برایش پدر خوبی باشم و بد و خوب را از همین کودکی یادش بدهم. اخبار حوادث اختصاصی رکنا را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
جمشید وقتی فهمید با خواهرش دوست شده ام پای مرا به خانه فساد باز کرد و ...
مرگ مادرم ، پدرم زن نمی گرفت. می گفت هیچ کس نمی تواند جای خالی مادرم را برایش پر کند. چهارساله بودم که با اصرار مادربزرگ و پدر بزرگم حاضر شد ازدواج کند. نامادری ام واقعا زن خوبی است. در تمام این سال ها از جان خود مایه گذاشته تا کم وکسری نداشته باشم. من یک خواهر ناتنی هم دارم. وی ادامه می دهد: نامادری ام بین من و خواهرم فرقی نمی گذاشت که هیچ ، به من بیشتر محبت می کرد. ده ساله بودم که پدرم هم ...
وقتی صدای شهید در مراسم تشییعش طنین انداز شد
را بدرقه بهشت کنند. علی اکبر معز غلامی پدر شهید، چند دقیقه ای میکروفن را در دست می گیرد تا صحبت کند. او می گوید و مردم گریه می کنند: این همه روضه شنیدیم، ولی امروز سر پیکر پسرم تازه حال امام حسین(ع) را وقت شهادت علی اکبرش فهمیدم... این رزمنده ها از ما جلو افتاده اند. حسین سرعتش خیلی زیاد بود. خوش انصاف، آنقدر سرعت داشت که پدرش را هم جا گذاشت. آی مردم! باید هرچقدر توان دارید بگذارید که این بچه ها ...
دانشجوی شهرستانی یک روز دور از چشم مادرم به خانه ما آمد و بلای شیطانی را سرم آورد و
من را نیز به سوی قلب خودش، سرازیر نماید، تا جایی که من، که همیشه ایّام از محبّت پدر و مادر خود محروم بودم، به کلّی شیفته و دلباخته کامران شده و به دنبال محبّت گم شده والدین خود،در وجود او رفتم، به گونه ای که اگرحتّی یک روزدیگر جملات عاطفی کامران را نمی شنیدم، آن روز برایم شب نمی شد. کامران سرانجام توانست من را فریب دهد، زیرا او با اصرارتمام توانست یک روز به دور از چشم مادرم به خانه ما ...
رامین رضاییان: دوست دارم با بکام و رونالدو سلفی بگیرم
ساری نرفتیم لحظه سال تحویل کنار یکی از دوستانم بودم و خیلی دلتنگ پدر و مادرم شدم. سر سفره هفت سین چه آرزویی دارید؟ آرزوی سلامتی برای پدر و مادرم عید امسال کجا می روید؟ اگر در خدمت تیم ملی باشیم مثل یک سرباز برای موفقیت تیم ملی تلاش می کنم. سال 95 برای شما خوب بود؟ از ابتدا خوب نبود، ولی امیدوارم با قهرمانی پرسپولیس تمام شود. ...
آقای بازیگر: با همه وجودم به سوریه رفتم
قهرمانی ملی را به سینمای ایران ارائه می دهد. هنگامی که فیلمنامه ی این کار را خواندید چه احساسی درباره ی کشته شدگان قحطی ایران پیدا کردید؟ متأسفانه آن مقطع تاریخی را کلا از تاریخ ما حذف کرده بودند و هنگامی که آقای طالبی نسخه ی اولیه ی فیلمنامه ی یتیم خانه ی ایران را همراه یکسری کتاب های مرتبط به من دادند واقعا از اتفاقی که در سرزمینم افتاده بود، شوکه شدم. پیش از آن هیچ اطلاعی از آن واقعه ...
گوشه ای از کرامات امام علی النقی الهادی(ع)
آن حضرت علی رابع ، و ابوالحسن ثالث نیز گفته اند. پدر گرامیش، امام جواد علیه السلام و مادر گرامی اش، سمانه مغربیّه است که او را به اسامی ماریه قبطیه، یدش، و حویث، و القابی چون: عابده، سیده شب زنده دار، قاری قرآن و... یاد کرده اند.(2) امام هادی علیه السلام در سن هشت سالگی (سال 220 هجری) به امامت رسید. دوران امامت آن حضرت همزمان بود با خلافت معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز، که از ...
حکایت حسین رضایی ؛ پیام عاشقانه شهید به همسر یک روز قبل از شهادت +عکس
سر سردار بودم ، موج انفجار را شنیدم، و همکارانم را با لباس خونی جا به جا می کردم. سال 86 فرزند اول ما به دنیا آمد که نامش را محمد طاها گذاشتیم و سال 90 هم دخترمان دنیا آمد که نامش را تارا گذاشتیم. حسین هر مرتبه که وقت خالی پیدا می کرد به روستا می رفت و به پدر و برادرش در کارهای کشاورزی کمک می کرد. خصوصیات اخلاقی شهید حسین خیلی دلسوز و البته شوخ طبع بود و علاقه ...
رنجهای امام هادی علیه السلام
با تمسخر گفت: دوست داری خدای خود را ببینی؟ گفتم: سبحان اللَّه! خدا با چشم دیده نمی شود؟! گفت: منظورم همان کسی است که شما، او را "امام" می خوانید. گفتم: مایلم. گفت: من دستور قتل او را دارم و فردا این کار را انجام خواهم داد. اینک پیک نزد اوست؛ وقتی بیرون آمد، داخل شو. هنگامی که پیک بیرون آمد، وارد اتاقی شدم که امام در آن زندانی بود. داخل شدم و دیدم که قبری جلوی پای امام کنده اند. سلام کردم و بسیار ...
کاندیداهای شورای شهر گراش را بهتر بشناسیم
.... مهدی امانی مهدی امانی دومین نفری بود که چهارشنبه دوم فروردین ماه سال 96 برای شورای پنجم نام نویسی کرد، امان الله امانی، پدر مهدی و مدیر دفتر پلیس +10، در دوره قبل در انتخابات شورای چهارم نامزد شده بود، اما پیش از آغاز تبلیغات نامزدها از حضور در انتخابات شورا انصراف داد. او پیش از این گفته بود این دوره خودش در انتخابات نامزد نمی شود، اما پسرش داوطلب خواهد شد. ...
اصالت حمید عسگری در خندوانه مشخص شدپ
به خاطر آهنگسازی ،خوانندگی،ترانه مجموع هشت میلیون تومان گرفتم! البته آلبوم بعدی هم با هزینه شخصی باید منتشر میکردم اما در آن روزها برای من پول مهم نبود. وی در خصوص روزهای ابتدایی شروع کار خود اظهار داشت : من از فولاد شهر اصفهان به تهران آمدم، هنوز خونه نگرفته بودم و خونه پدرومادر میلاد ترابی بودیم زمانی که برای تنظیم آهنگ ها همفکری میکردیم همسایه طبقه بالا با عصا به سقف میزد ( خنده ...
سعید بیابانکی: کنار دکان حافظ، مغازه نزنید/ فضای مجازی به شعر ضربه زده است
جواب نامه هایم را می داد. بعد از آن خوشبختانه من در شعر خیلی زود پیشرفت کردم. آنقدر که مرا تلویزیون اصفهان بردند. آن موقع ها تلویزیون رفتن خیلی مهم بود. تا دو هفته مردم در خیابان مرا با انگشت نشان می دادند. آدم پرکاری شدم. انجمن های شعر زیادی می رفتم. دیگر انگار شعر از من می جوشید. یک اتاق جدا برای خودم داشتم که عکس های شهدا را به درو دیوارش زده بودم. شعرم آن جا حسابی می جوشید. در جمع ...
خصوصی های زندگی یک روحانی که رابط هاشمی با رهبری بود/ ماجرای اتاق حداد و دست گرمی دادن به نیروهای ...
الاسلام علی عسگری را در ادامه می خوانید: *** آقای عسگری، شما سال های زیادی ارتباط نزدیکی با مرحوم آیت الله طبسی داشتید. این آشنایی از حزب جمهوری اسلامی شروع می شود یا پیش از آن هم سابقه آشنایی داشتید؟ چطور این روابط ادامه داشت؟ پیش از پیروزی انقلاب من در فاروج طلبه بودم و سالی یک بار ما در اردیبهشت ماه پیاده به زیارت امام رضا می آمدیم. بدون مناسبت و به شکل اردویی مدیریت ...
اینجا راوی سرزمین است و خاک، نیازی به روایتگری ندارد!
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از دیارعالمان ، محمدرضا آقا محمدی،پاسدار بازنشسته، آزاده هشت سال دفاع مقدس و حافظ کل قرآن کریم ،پژوهشگر دفاع مقدس و نویسندهٔ کتاب "کمی تا آخر دنیا" و “عطر دفاع "متولد سال 1344 شهر گوگد از توابع گلپایگان است که در سال 1361 به عضویت لشکر 14 امام حسین(ع) به فرماندهی شهید حاج حسین خرازی در آمد. وی که تازه 6 ماه از حضورش در جبهه می گذشت و جوانی 17 ...
مهم ترین اتفاق سال 95 شعرخوانی در محضر رهبر انقلاب بود/ امیدوارم سال جدید، سال فرج امام زمان (عج) باشد
ترین اتفاقی که در سال 95 برای شما افتاد چه بود؟ مهم ترین اتفاق در این سال، شعرخوانی در محضر رهبر معظم انقلاب بود. دیدار شعرای آیینی با رهبر انقلاب در آستانه فاطمیه، که در هنگام شعرخوانی من فضای جلسه اشکبار شد. رهبر انقلاب از شعر من رضایت داشتند و اساتید حاضر در جلسه نیز مرا مورد لطف قرار دادند. اتفاق مهم دیگر اینکه خدا را شکر مطابق هشت سال گذشته، توفیق داشتم برای اهل بیت (ع) شعر بسرایم ...
علت جراحی زیبایی شهید دو روز مانده به عروسی + عکس
که تازه می خواست به حرف بیفتد ، معمولا بچه ها اول اسم پدر و مادر را یاد میگیرند . اما محمد میگفت . الله اکبر خمینی رهبر! محمد خیلی به حضرت علی اکبر(ع) علاقه داشت و به من می گفت : حضرت علی اکبر خیلی غریب و ناشناخته است! محمد در عین اینکه ظاهر بسیار جدی ای داشت، در رابطه برقرار کردن با دیگران بسیار مصمم و پیشقدم تر بود. همیشه در هر محیطی وارد میشد سریعا با افراد آن جمع دوست میشد وخودش را ...