یکشنبه ۰۶ خردادساعت ۱۲:۴۵May 2024 26
جستجوی پیشرفته
ایسنا ۱۳۹۶/۰۲/۱۹ - ۰۹:۰۲

حکایت یک مرد

به یکباره فریاد می کشد، می گوید بعثی ها، بعثی ها حمله کردند، لعنت بر صدام، لعنت بر صدام، لعنت... دست هایش را محکم به دیوار کوبیده و هر چیزی که اطرافش هست را پرت می کند، می ترسم آسیبی به خودش وارد کند، در این سال ها خیلی زجر کشیده، دلم تاب نمی آورد خودش را کتک بزند، وقتی همسرم دچار حمله عصبی می شود ... ... ادامه خبر

جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کرده‌اید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)

برچسب خبرهای مرتبط