سایر خبرها
شاملو؛ یک شاعر، یک عاشق و یک آدم معمولی
امروزی را نداشت و جاده ای باریک و راهی دور داشت و رفت و آمدش دشوار بود. با این حال، حس و حال دهکده آنان را گرفت و سپردند اگر خانه ای خالی بود، خبرشان کنند برای خرید. آیدا به همسرش گفت تهران چه کاری داریم که بمانیم؟ جز دود و سر و صدا چه داریم؟! بعد از یکی دو هفته تماس گرفتند که چند خانه برای فروش هست و آنها خانه ای را پسندیدند که شماره اش 555 بود. حالا دشواری دیگری مطرح بود، خرید و فروش ...
رهبری از طریق مردم جامعه را مدیریت می کنند/ حل مسئله فرهنگ در اولویت دستگاه های فرهنگی ما نیست/ با سخنان ...
؛ مستقل و به قول میدان جنگ، آتش به اختیار. البتّه در جنگ، قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور میدهد، امّا اگرچنانچه رابطه قرارگاه قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده دستورِ آتش به اختیار می دهد. خب شما افسرهای جنگ نرمید -قرار شد شما افسران جوان جنگ نرم باشید- آنجایی که احساس می کنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمی تواند درست مدیریّت کند، آنجا آتش به اختیارید؛ یعنی باید ...
هنوز صدای زیارت عاشورایش را می شنوم
منزلمان رفته بودم .در حال نماز بودم که متوجه شدم دو خانم که آن ها را نمی شناختم در حسینیه مرا صدا می زنند. آنها از طرف دوستان جواد خبردار شده بودند و آمده بودند تا خبر شهادت جواد را به من بدهند، گفتند: به جواد زنگ بزن ببین برگشته؟ مصطفی عارفی و بقیه دوستانش آمده اند کنجکاو شدم. کمی که دقت کردم دیدم بدنشان می لرزد، گفتم: پسر من رفته شما چرا نگران هستید؟ آنها جوابی ندادند و من به طرف منزلمان برگشتم ...
سهم غذای فاطمه مال پرنده هاست
قرار از خانه ما رفت. به جایی که چند لحظه پیش مهدی نشسته بود، اشاره می کند و می گوید: این مهدی را می بینی ساکت گوشه خانه نشسته، دلش از دعواهای من و پدرش خون است. شب های اول شوک بودم و حتی نمی توانستم گریه کنم. چهلم فاطمه را دادیم بی قراری هایم شروع شد؛ دیگر توی خانه بند نمی شدم. شوهرم وقتی شب ها خسته و کوفته از کارگری می آمد شروع می کردم به بهانه جویی. آن روزها هنوز به حرف هایی که همسایه ...
زنان در جدال تردید
از یک واقعیت در حال وقوع است که به صورت خزنده در الگوهای ارتباطی زندگی زناشویی به فراگیری تبدیل می شود؛ بی آن که متوجه نقش آفرینی آن در بروز اختلافات و تأثیر روانی محسوس آن باشیم. به گزارش مهرخانه ، سازمان جهانی بهداشت، خانواده را به عنوان عامل اجتماعی اولیه در افزایش سلامت و بهزیستی معرفی کرده است؛ چون از درون یک ازدواج موفقیت آمیز است که افرادی سالم، بانشاط، پیش رو و خلاق در تعامل با ...
کاش روزی نقالی در دانشکده هنر به عنوان یک رشته تدریس بشود
، من قبل از شروع اجرا میکروفن را روشن کردم، قرار ما این بود که ابتدا آقای رضایی بروند و ایشان که شروع کردند به دف زدن من وسط دف زدن ایشان بروم روی سن ؛ اعلام کردند که با نقالی خانم مزیری و دف نوازی اقای رضایی . بعد اقای رضایی نرفتند من هم بدون توجه به روشن بودن میکروفن بلند گفتم آقای رضایی برو و هی تکرار می کردم، اقای رضایی برو آبرویمان می رود و مردم هم می خندیدند که من گاف داده ام. ولی خب ...
عکس هایی که محرمانه شدند/ سردخانه بندرعباس کیپ تا کیپ پر از جنازه بود/ انگار اجساد از فرق سر تا نوک پا ...
...> متاسفانه فقط یک تکه گوشت بودند... یک تکه از بدن... خیلی تاثرانگیز بود، با این حال چون من تنها عکاس حاضر در صحنه بودم سعی می کردم از همه چیز عکس بگیرم تا چیزی ثبت نشده باقی نماند. هنوز از جزئیات حادثه خبر نداشتید؟ نه ...خبر هم هنوز در سطح کشور پخش نشده بود، حدود یک ساعت بعد بود که تازه فهمیدم آمریکایی ها یک هواپیمای مسافربری را زده اند. اول فکر کردم اشتباه شنیده ام ،به خاطر همین ...
اشکان خطیبی: برای دل خودم کار می کنم
که ورود به عرصه موسیقی راحت تر به نظر می رسد. مثلاً برای اینکه فوتبالیست شوید، باید سال ها تمرین و ورزش کنید. اما برای خوانندگی، تنها کمی استعداد خدادای و جوّ اطرافیان و شش ماه کلاس گیتار رفتن، می تواند شما را وسوسه کند که بخوانید. به شکل عجیبی دوران فعالیت حرفه ای خوانندگان ما در حال کاهش است. یک نفر به مدت دو سال هیت می شود و سالی 40 سانس اجرا می گذارد، اما بعد از آن، هم به دلیل ...
آمارسازی وزارت صنعت در اعلام تسهیلات به بخش تولید/ روایت یک اصلاح طلب از دیکتاتوری اصلاح طلبان
نیازمند فداکاری بسیاری است ، خاطرنشان کرد: من چند بار برای مسئولیت هایی به قوه قضائیه دعوت شدم، اما ترسیدم که در این قوه حضور یابم و هیچ گاه جرأت ورود به این دستگاه را نکردم، چرا که کاری بسیار سخت بر دوش قضات قرار دارد. این سخنان در صدا و سیما به اشتباه این طور زیرنویس شد: بعد از انقلاب هم چندبار به قوه قضائیه احضار شدم، ترسیدم بروم. در این زیرنویس این طور وانمود شد که گویا رئیس جمهوری در مقام متهم ...
خیانت بزرگ وهابیت برای نابودی تاریخ اسلام
علیه السلام که از همان خانه های مذکوره در قرآن مجید است به حال اوّل باز گردد. خصوصاً شیعیان برای به یادماندن این اسناد تاریخ و این اهانتی را که در حرمین شریفین به اهل بیت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله شده و هنوز هم ادامه دارد، این روز را روز حزن اهل بیت علیهم السلام و روز هجوم به تاریخ اسلام دانسته و با اقامه مجالس عزاداری و عرض تسلیت به ساحت مقدس حضرت بقیه الله الاعظم ارواح العالمین له ...
حرف هایی که هرگز نباید در مصاحبه شغلی بگویید
...، خودشان این را به شما خواهند گفت. 4. من در فلان کار مهارت چندانی ندارم نیازی نیست پرسش های خیالی برای خودتان درست کنید و از هر چیزی که در آن مهارت کافی ندارید صحبت کنید و مثلا بگویید: من اطلاعات چندانی درباره ی کلان داده ها ندارم! آنها هرچه را که دانستن آن ضروری باشد می پرسند. بنابراین خودتان از پیش، مهارت هایی را که ندارید بازگو نکنید. 5. من بسیار سخت کوش هستم ...
اهل بیت مظهر رحمت واسعه اند/ تفرقه امت اسلام باعث تخریب بقیع شد
...، مسئولیت تو این است که باید عبادت کنی و مسئولیت شما در برابر خلفای من و جانشینان من این است که به اینها علاقه داشته باشی:﴿لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی﴾ فرمود اجر رسالت من زحمات دینی من این است که شما دوست اینها باشید خب ما چطور دوست اینها باشیم یعنی چون اینها مثلاً مظلوم اند ما برای مظلومیت اینها گریه بکنیم خب اینکه از غیر ما هم ساخته است! محبت ...
نجات معجزه آسا توسط راننده کامیون
های من توجهی نمی کردند که مطمئن شده بودم مرگ در چند قدمی من است. بعد از چند ساعت، خودروی آدم ربایان متوقف شد، وحشت زده شده بودم و فهمیدم که در یک بیابان هستم. به اطراف نگاه کردم، هیچ گونه نشانی از آدمی در آن اطراف و نزدیکی ها وجود نداشت. مهتاب می دانست من کجا هستم مهیار در مورد روز آدم ربایی گفت: آنها مرا از خودرویشان پایین آوردند و کتک زدند، به آنها التماس کردم اما فایده ای ...
خلیج فارس مزار برادرم است
می رفت و عصر برمی گشت تهران. حتی یادم است که به مادرمان سفارش غذا می داد،مثلا می گفت:عزیزجان، امروز هوس کرده ام این غذا را بخورم . مادر هم برایش حاضر می کرد. تقریبا در تمام روزهایی که از ماموریت برمی گشت ما نهار را با هم می خوردیم. شما کی ازحادثه حمله ناو جنگی وسقوط هواپیمای ایرباس مطلع شدید؟ سعید رضائیان : من چند دقیقه بعد از سقوط فهمیدم. یعنی حدود ساعت 10:30، فکر کنم حدود ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (412)
... 41. ما هم چشمامون عسلیه فقط زنبورش مشکل معده داشته عسلش یکم تیره س. 42. الکی میگن تعداد چینی ها تو دنیا زیاده؛ شما برو وسط جنگل های مکزیک عطسه کن، یکی میگه یا صاحب صبر. 43. سلام علیکم خانم فلانی من همکلاسیهتان استم، میخواستم بدانم معدلتان و نمره هایتان چند شده است؟ مورد مشابه رو دیدن سریع بلاک کنید باباتونه. 44. یه بارم سوار تاکسی شدم به راننده گفتم : هم قبول دارم همش کار خودشونه هم پول خورد دارم، یارو خیلی حال کرد سریع کولرو روشن کرد. 45. امروز salam رو نوشتم slm با ما بقی وقتم یازده جلدی ویل دورانت رو خوندم. ...
روحانی: هنوز به اندازه کافی رونق اقتصادی نداریم/ آثار تحریم سال ها طول می کشد تمام شود
صدا کاملاً به گوش می رسید. گفت قبل از اینکه بنده مسئله استعفایم را مطرح کنم، ایشان به یک مناسبتی به بنده گفت که آقای بهشتی! می بینید مردم چه می گویند در این حسینیه؟ گفتم بله، گفت امام فرمود فلانی، اگر همه مردم ایران شعارشان این باشد یعنی مثلاً درود بر خمینی یا همه مردم ایران شعارشان مرگ بر خمینی باشد، برای من فرق نمی کند. مرحوم بهشتی گفت که من وقتی این جمله را شنیدم دیگر خجالت کشیدم که بخواهم ...
اسیدپاشی به خاطر رابطه با پسر اوپتیماسوار | داستان حسادت عجیب
دهد همراهی اش نکن، اما رضا حرفم را قبول نمی کرد و به من می گفت تو نمی دانی، او جوان خوبی است، اما من می دانستم که او پسر خوبی نیست. رفتارهای نامتعارف زیادی داشت و آهنگ های خوبی گوش نمی داد. دوباره پیش رضا رفتم و گفتم این کارها را ادامه نده، باز قبول نکرد و به من گفت اگر می خواهی می توانی دیگر با من دوست نباشی، اما من دوستی ام را با کامران قطع نمی کنم. من هم ناراحت شدم و برای اینکه انتقام بگیرم، در یک فرصت مناسب روی پسر اوپتیماسوار اسید پاشیدم. گزارش خبرنگار ما حاکی است جوان اسیدپاش درحال حاضر بازداشت شده است و پزشکان اعلام کرده اند مرد مجروح نیز بین 10 تا 12درصد دچار سوختگی شده است. شرق ...
آتش بس!
قواره ی منافع ملی بگنجد و با صلاح و مصلحت مملکت برابری کند. دور نیست که پیشنهاد آتش بس اقراری ضمنی باشد بر این که حضرات، تند رفته اند و از خطوط مگو گذشته اند و حالا سر آشتی دارند. آشتی خیلی خوب است. گفتم که. توی محله هم بعضی وقت ها یکی از طرفین دعوا پیشنهادصلح می داد. در کودکی بارها شاهد همچو صحنه ای بودم. ضمنا مواردی پیش می آمد که ضارب، به بهانه ی آشتی، فرصتی می جست تا لطمه ای جدی تر ...
آمریکا فاتحه حقوق بشر را خواند
و محل سقوط هواپیمای مسافربری تلخی این اتفاق را لمس کرده است، می گوید: 2سال برای تبلیغ در بندرعباس بودم و از طریق دوستان با بعضی از خانواده ها و اطرافیان قربانیان این حادثه صحبت کردم و از طریق بنیاد حفظ آثار و ارزش های انقلاب اسلامی و سفر به جزیره هرمز و محل سقوط هواپیما در چند و چون این اتفاق قرار گرفتم. برای من بعد انسانی این ماجرا اهمیت زیادی داشت و اگر این اتفاق برای کشور دیگری هم رخ می داد و ...
ایمان ملاک اصلی ازدواج من و جواد/ توسل های پنهانی همسرم مثال زدنی بود
آقا جواد مجروح شده و تیر به دستش خورده؛ اما بعد گفتند نه، تیر به پهلویش خورده و بیهوش است و بعد از مدتی خبر شهادتش را به من دادند و آن زمان بود که متوجه شدم، جواد به ارزویش رسید و مانند ارباب تشنه لبش شهید شد. جواد همیشه به وعده اش وفا می کرد و این بار هم خلف وعده نکرد و بعد از گذشت 25 روز از شهادتش پیکر مطهرش پیدا شد و همه ما و حتی انهایی که فقط خاطراتی از جواد را شنیده بودند، خوشحال ...
سردار گمنام گیلانی/ پیکر مطهری که 14 سال در دریاچه نمک ماند
پیشرو دشمن شدم و نارنجک را داخل تانک انداختم و در حالی که داشتم از تانک ها دور می شدم ، تانک دیگری که رویش تیربار نصب شده بود به طرف من تیراندازی کرد و یک تیر به پایم و یکی دیگر به دستم اصابت کرد و نقش زمین شدم چون تانکی که نارنجک داخلش انداخته بودم نزدیک بود، منفجر شد و چند ترکش به پشتم اصابت کرد. بعد از تعویض پانسمان پشتش، پانسمان های دستش را باز کردم تا کمی هوا بخورد، دقّت که کردم دیدم ...
اگر اقدامات دولت یازدهم نبود به جای گردوغبار، طوفان نمک داشتیم/ اولین مصوبه دولت یازدهم درباره احیای ...
نزدیک به صفر در فاصله سالهای 85 تا 92 حادثه مهمی بود، ولی چون ما در حال عبور از آن هستیم ، به تدریج دارد آن وضعیت یادمان می رود؛ یادمان می رود که در آغاز دولت یازدهم و اوایل سال 92 با رکود بی نظیر در تاریخ کشور روبرو بودیم و یادمان می رود که رشد اقتصادی ما منهای 6.8 درصد بود. دکتر روحانی اظهار داشت: امروز برخی از رکود می گویند، اشکال ندارد، اما آن روز که رشد اقتصادی منهای 6.8 داشتیم، چطور ...
شربت شهادت رمز بین من و ابوالفضل بود
ابوالفضل خیلی مراقب حال من بود و تمام سعی اش را می کرد تا کاری کند که شرایطی فراهم کند که من راحت تر باشم. مثلاً قبل از ازدواج موتور داشت. چند ماه بعد از عقدمان یک پراید خرید که رنگش هم به سلیقه من بود. گفت: ماشین را فقط بخاطر تو خریدم چون دیدم وقتی جایی می رویم با موتور سختت هست. آقا ابوالفضل در مراسم خواستگاری گفت: اگر موافقی عروسی نگیریم. من هم گفتم: باشد . در دوران عقد که چند تا ...
سفارش امام بعد از خواندن خطبه عقد به شهید دستواره و همسرش چه بود؟
تربیتی شهرری مشغول به کار بودم که به واسطه یکی از دوستان با حاج رضا آشنا شدم. در واقع دی ماه 61 وی به همراه شهید رضا چراغی به منزل ما آمدند و صحبت هایی صورت گرفت. حاج رضا در ابتدا گفت که دائماً در جبهه است و کمی هم درباره مجروحیت شدیدی که در پای چپ داشت، صحبت کرد. بعد از این صحبت ها خودش را معرفی کرد که من سیدمحمدرضا دستواره هستم. تازه آن موقع فهمیدم که او سادات است و از این موضوع بسیار ...
تحمّل دردهای جسمی برای جانباز کافیست؛ لطفا تحقیر نکنید!
ناراحت شدم و از روی برانکارد روی ویلچرم آمدم و به دفتر اورژانس مراجعه کردم. البته تب و لرزم دوباره داشت شروع می شد. گفتم: شما مرا ویزیت کنید و ببینید آیا من مشکل دارم یا خیر؟ بعد مرا بستری کنید. ایشان هم گفت: این به ما ارتباطی ندارد و به دکتر اورژانس مراجعه کنید. به ایشان که مراجعه کردم، گفتند: به من گفته اند که شما را ویزیت نکنم! گفتم برای چی؟ گفت نمی دانم شما با خانم (ا) هماهنگ کنید که ...
قتل در پی یک پیشنهاد بی شرمانه
رفت وآمد کند؛ بعد هم به حالت قهر به سمت تهران آمد و ما هم تصمیم گرفتیم برگردیم. وقتی رسیدیم، مازیار با شوهرم تماس گرفت و گفت می خواهد به بازار تره بار برود و آنجا باید باری را جابه جا کند اما حوصله ندارد به تنهایی برود و خواست تا کسرا هم با او برود. من دیگر از آنها خبر نداشتم تا اینکه نیمه شب متوجه شدم کلید به در افتاد؛ چون من کلید را روی در گذاشته بودم، نتوانست در را باز کند و من در را باز کردم ...
تحمّل دردهای جسمی برای جانباز کافیست؛ لطفا تحقیر نکنید!
ناراحت شدم و از روی برانکارد روی ویلچرم آمدم و به دفتر اورژانس مراجعه کردم. البته تب و لرزم دوباره داشت شروع می شد. گفتم: شما مرا ویزیت کنید و ببینید آیا من مشکل دارم یا خیر؟ بعد مرا بستری کنید. ایشان هم گفت: این به ما ارتباطی ندارد و به دکتر اورژانس مراجعه کنید. به ایشان که مراجعه کردم، گفتند: به من گفته اند که شما را ویزیت نکنم! گفتم برای چی؟ گفت نمی دانم شما با خانم (ا) هماهنگ کنید که ...
فریاد این شهید هنوز در گوش آیت الله خامنه ای مانده است+تصاویر
مرا ناراحت می کرد. اما چنین دریافت کردم که مردم بعد از بگیر و ببند عمال رژیم خیال کردند همه چیز تمام شد و دیگر کسی جرأت ندارد دم برآورد و علیه مظالم حکومت چیزی بر زبان بیاورد. من برای آنکه به سهم خود نگذارم چنین فکری در جامعه رو به قیام و اقدام، نضج بگیرد، بعد از آزادی یکسره به سراغ یاران پراکنده شده ام رفتم و آنها را از گوشه و کنار پیدا کردم و با خود به مسجد گوهرشاد بردم. آنها دور من جمع شدند و ...
هنوز شرایط ما خوب نیست/عده ای تازه یادگرفته اند کلمه رکود را ادا بفرمایند
مسئول بررسی همه انبارهای نیروهای مسلح و مهماتی بودم، می خواهم شرایط سخت آن روزها را بگویم همه زاغه های مهماتی کشور و انبارها را بررسی کردیم و آمارها را دیدیم. روحانی با بیان اینکه سپاه پاسداران و کمیته های انقلاب آن روز در میدان جنگ بودند ادامه داد: اینها گاهی به یک سلاح سبک و معمولی نیاز داشتند اما نبود مثلا خمپاه 60 خیلی داوطلب داشت چون به راحتی روی دوش قرار می گرفت و بدون پایه استفاده ...
بازنشر سخنان رییس جمهور در همایش قوه قضاییه
: امروز بعد از حدود 8 سال شرایط سخت به لحاظ ایجاد اشتغال، در حالی که در این 8 سال بیشترین ورودی جمعیت جویای کار را داشتیم و نرخ اشتغال خالص این دوره، تقریبا صفر بود، از رکود تورمی عمیق عبور کرده و نرخ اشتغال ایجاد شده در بهار 96 به بیش از 700 هزار شغل رسیده است. رییس جمهور افزود: نرخ اشتغال خالص نزدیک به صفر در فاصله سالهای 85 تا 92 حادثه مهمی بود، ولی چون ما در حال عبور از آن هستیم ، به ...