سایر منابع:
سایر خبرها
شیرین شوین مکه، شوین وه شرمه وه / به قلم حشمت اله آزادبخت
حشمت اله آزادبخت / میرملاس: از کجای این زخم بنویسم؟ زخم پتک ویرانگری که یک بار زمین بر دلم می زند و یک بار آسمان. هنوز داغ سنگین بم از سینه ی وطن پاک نشده که داغ دیگری بر سینه ی بی ستون نشست و ابرعزا برآسمانش گریست. اما چه می توان کرد که باید سر به تقدیر سپرد و همراه زمینی [...] حشمت اله آزادبخت / میرملاس: از کجای این زخم بنویسم؟ زخم پتک ویرانگری که یک بار زمین بر دلم می زند و یک بار آسمان. هنوز داغ سنگین بم از سینه ی وطن پاک نشده که داغ دیگری بر سینه ی بی ستون نشست و ابرعزا برآسمانش گریست. اما چه می توان کرد که باید سر به تقدیر سپرد و همراه زمینی دست چرخاند که تبعیدیانش را گاهی چنین بی رحمانه تازیانه ی عذاب می زند و گاه ناچاری کلاه از سربرگیری و زیر باران بلای آسمان زانوی تسلیم بغل کنی. اما نمی توان روبه روی دیواربلایایی بی سکوت ایستاد که دست مسئولان برای مردم خویش چیده تا محصول شان تنها زنده به گوری شان باشد. چشم های اندوه را که می بندم، جیغ زنی کنار سدساحلی کوهدشت که تاتار سیل دودمانش را در یک زیرزمین قتل عام کرده با شرم شیون مادری که بر آوار افتاده بر نعش کودکش دست می چرخاند، یکی است. تا این جا یک با یک برابراست. پارسال همین موقع بود که سیل از کوه سرازیر شد و به کوهدشت هجوم برد و به زیرزمین هایی سرک کشید که شهرداران پیشین مجوز ساختشان را درست کنار سدساحلی شهر صادرکرده اند تا پس از سال ها قبراجاره ایِ بی صدای ساکنان خود باشند. و امروز زور بازوی زمین، مسکن های بی مهر مهری را در کرمانشاه بر سر ساکنانش آوار می کند که باز به تدبیر مسئولان پیشین عمود شده اند تا مقابل تکان زلزله ای عاجزانه زانو بزنند و ما باز هم برشب پریشانی میهن زانوی اندوه بغل کنیم. سیل کوهدشت و فرورفتن زیرزمین ها را نه کسی به عهده گرفت و نه کسی کسی را عهده دار کرد و سیل رفت و رد زخمش بر کوهدشت جاماند و باز همان زیرزمین ها قفس بی گریز اجاره نشینان دیگری شد و قفس های تازه ای ساخته شد و امروز اما تابوت عزای مسکن های مهر کرمانشاه را قرار است برشانه های غیرت کدام مسئولان بگذاریم که قبر مردم بی گناهی را به کلنگ افتتاح بی تدبیری کنده اند و حالا پشت شانه های هم پنهان شده اند. حالا کدام مسئول حاضراست روبه روی چرخ دست های مادری بایستد که بر جنازه ی گم شده ی کودکش شیون می کند؟ و مدارسی که قرار بود مقابل زلزله های بزرگ مقاوم باشند، چرا امروز به تل خاکستر مبدل شدند تا جای خود را به کانکس هایی بدهند که حاج بابایی ها برای پیداکردنشان جایزه گذاشتند؟ یا چه کسی قرار است بر نعش افتاده ی بیمارستانی بگرید که هنوز رنگ تابلوی آن خشک نشده بر دل خوشی بیمارانش آوار شد. این جا یک با یک برابر نیست! حالا وعده ی معرفی پیمانکاران و مسئولان امر این فاجعه کی و کجا و در کدام رسانه ی علنی انجام خواهدشد؟ ناچاریم به تسلیتی ساده راضی شویم و بازهم بر ویرانه ای تازه کلاه برداریم. اما لرزه ی شدید تعجب وقتی گل کرد که شب حادثه کوهدشت هم به شدت ایلام تکان خورد و دیوارهای برخی ساختمان هایش با خراشیدن روی خود با برادران آن سوی سیمره هم دردی کردند و مردمش آن شب تا صبح کنار شعله های مرده ی کنار خیابان ها لرزیدند و خبرنگار ما در جعبه ی جادویی تلویزیون ظاهر شد و درکمال خون سردی گفت: لرستان در آرامش کامل است و مردمش در خانه های خود به سرمی برند... اما لازم است به اطلاع ایشان برسانم که در حوالی نه چندان دور کوهدشت روستاهایی زلزله را به انتظار پلک می زنند که خانه های سنگ و چینه اشان تنها با نظارت باد ساخته شده اند و آماده اند این بار فاجعه ی عظیمی رقم بزنند. سقف هایی که کوتاه تر از مسکن مهرهای کرمانشاه تنها بر پوسیدگی یک ستون چوبی لم داده و مسافر زلزله ای یک ریشتری را منتظرند. آن وقت است که نه وام بلندمدت کاری از پیش می برد و نه بلاعوضی... آن شب در رگ سیاه شهر چرخی زدم و دوربینم را به هرجمعی گرفتم با شرم زلال زنی روبه شدم که رخ نگران برگرداند. مثل شرم زنانی که در کرمانشاه شیون های خود را دور از نگاه دوربین رسانه ها سردادند. شدت فاجعه ی سرپل ذهاب و قصرشیرین فراتر از آن بود که در گفت وگوهای مردانی خلاصه شود که از مرگ عزیزان خود می گفتند. کاش دنیا می دانست پشت همان گفت وگوهای عادی، ناخن اندوه زنانی برانار صورت هایی کشیده می شد که لرزه بر جان هربیننده ای می انداخت اما امان از شرم دختران اندوه! آن هم در سرزمینی که معروف ترین قصه ی عاشقانه ی دنیا از بی ستونش برخاسته است. جایی که جای زخم های عشق فرهاد هنوز بر تاق سنگی اش پیداست و امروز خشم زمین چنان بر صورتش زخم زد که ناله ی هزاران شیرین در پستوهای دلتنگی اش پیچید. کو کو خیاته وه روی ترمه وه شیرین شوین مکه، شوین وه شرمه وه چپ چپ گلباخی گیس وه چنگه وه هر آخ مکیشن پی هرنگه وه دسته های گیسوان بریده بر تابوت عزا. شیرین پشت شرم زاگرسی اش به شیون ایستاده چنگ گل های زیبای باغ برگیسوان ماتم ستون شکسته ی دودمانشان را آه می کشند... این مطلب در روزنامه سیمره شماره 429 منتشر شده است. درج شده توسط : مصطفی شکری " سردبیر سایت میرملاس " ...
مسکنی که مزار شد
پارک ماشینش بوده، می گوید: زلزله به حدی سریع و باقدرت بود که به زور خودم را به خانه رساندم و دست زن و بچه ام را گرفتم و بیرون آمدیم. 2 دقیقه نشد که خیلی از خانه ها فروریخت و همه جا در تاریکی مطلق فرورفت. هوا به رنگ قرمز درآمده بود و همه جا پر از خاک بود. انگار از آسمان توی شهر خاک می پاشیدند. صحنه های تلخی دیدم که نمی توانم برایتان توضیح بدهم. وی در ادامه می افزاید: آب و برق قطع شده و یک ...
گورهای دسته جمعی در روستاهای زلزله زده +عکس
صدایش آرام است و شمرده کلمات را بیرون می ریزد؛ آنقدر که انگار همه هزار توی ذهنش را بالا و پایین می کند تا مبادا چیزی جا بماند؛ ردیف قبرها را نشان می دهد که تا آنطرف قبرستان کشیده شده؛ قبرهایی که در هرکدامش چند پهلوان یکدیگر را در آغوش گرفته اند.
زندگی لابه لای خرابه های زلزله
کاروان هم آوار روی سرش ریخته و به دلیل خونریزی مغزی در بیمارستان بستری است: حسام 9 سال داشت، هستی 13ساله بود و سهیل مادرشان چند روز پیش تولد 30سالگی اش بود. آنها آن شب میهمان بودند. برادرم همراه با خانواده اش به خانه خواهر زنش در کوییک رفته بودند که زلزله آمد و آنها کشته شدند. بیچاره برادرم، همه خانواده اش را از دست داده. خودش هم هنوز خبر ندارد. او خیلی سختی کشیده. او کارگر بازار مرزی پرویزخان بود ...
پسرانه پوشی به سبک دخترانه
رویداد24 -کنار موها را تراشیده و جلویش را یک وری شانه کرده و ژل زده. صورتش بدون هیچ آرایشی، بچگانه به نظر می رسد. ریزنقش و لاغر است. سوئیشرت مشکی گشاد تنش کرده و دست ها را توی جیبش فرو برده. شلوار ورزشی تقریباً به تنش زار می زند. کفش کتانی یوقورش هم انگار چند سایز به پایش گشاد است. موقع راه رفتن شکم را جلو می دهد و قدم ها را با فاصله از هم برمی دارد.اینجا در پارک بانوان، چند ساعتی فرصت دارد تا در ...
اینجا قبرها، یک تل خاکند
هایشان را بستند و خوابیدند و همانطور خواب به خواب رفتند. این خانواده هنوز چادر ندارد زلزله و پس لرزه هایش اینجا خواب را از چشم همه برده، حتی اگر چهار روز گذشته باشد؛ مریم مرادی و دخترش سعیده پالانی هم 4 روز است که یک خواب راحت نکرده اند. خانه آنها مرد ندارد، فقط خودشان هستند و خودشان ، مادر و دختر. مرد خانه شان ، 35 سال پیش در قصر شیرین شهید شده، تا آنها هم بشوند یکی از 27 خانواده ...
نهار 42 میلیونی افتتاحیه خانم ابتکار/ آسیب های اجتماعی که رهبری بخاطر آن گریه کردند/ دولت آقای روحانی ...
انتقاد از سرکشی رئیس جمهور به زلزله زدگان کرمانشاه گفت: در سایر کشورها زلزله می آید رئیس جمهور مردم را بغل می کند ولی در کشور ما رئیس جمهور از پشت ماشین زرهی که دست شما به زور به او برسد و رسانه ها عکسی بگیرند که رئیس جمهور فلان جا رفته است به این کار عمل می کند و از مصیبت زدگان زلزله دلجویی می کند. فضلی نژاد افزود: این بود فرهنگ ائمه؟ امیرالمومنین اجازه نمی دادند که محافظان همراهی شان کنند ...
گزارش خبرنگار همشهری آنلاین از مناطق زلزله زده | درد کرمانشاه چهار روز پس از زلزله
زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشاه زلزله کرمانشا ...
اینجا کرمانشاه، روز ششم زلزله/ سلام ما را به وزیر مسکن برسانید!
شهرسازی تقریبا متواتر است. هم به دلیل اینکه وزیر مربوطه به رغم اینکه متولی شهرسازی کشور است به مناطق زلزله هنوز نیامده و هم به این دلیل که هنوز کسی برای بررسی منازل و تخمین خسارات وارده مراجعه نکرده است. محلی ها می گویند به دلیل عدم مراجعه کارشناسان وزارت مسکن شهرسازی یا بنیاد مسکن، از ترس اینکه بعدا مشمول تسهیلات و کمک های بلاعوض نشوند، نمی توانند به خانه های خود دست بزنند. 4- اخبار و ...
زلزله هم خوی مهمان نوازی را کمرنگ نکرد/ پدری که همه اعضای خانواده را از زیر آوار بیرون کشید
خانه ای تماما آوار شده است می گویم کسی از آن زنده بیرون نیامده یکی روی شانه ام می زند می گوید صاحب خانه منم، مردی با سر و دست شکسته و چشمی کبود شده دو ساعت زیر آوار بوده با تلاش خود را از زیر آوار بیرون کشیده و پسر، دختر و همسرش را نیز به تنهایی از زیر آوار بیرون می کشد، می گوید هم همسرم نزدیک در خانه بود که زلزله شروع شد از سقف طبقه بالا ریخت جلوی راهم رو سد کرد و به همسرم گفتم برو بیرون تا تمام ...
نیمه کار ؛ آن نیمه هم رفت!
در سفری که روز گذشته به این روستا داشتیم، حجم آوارها بسیار چشمگیر بود و مردمی که هنوز شوک زلزله در تن و جانشان بود، هم از طرفی به فکر سیر کردن شکم زن و بچه هایشان بودند و از سویی با اندوه و غم به خانه های مخروبه خود می نگریستند. سیروان از جوانان این روستا به خبرنگار ایرنا، گفت: در شب حادثه پنج تن از اعضای یک خانواده زیر آوار ماندند و تلاش ها برای نجات آنان موثر واقع نشد و در نهایت جان دادند ...
شهر ما را کجا می سازند؟! +عکس
به گزارش جام جم آنلاین ، در کوچه پس کوچه های محله فولادی سرپل ذهاب که بیشترین تخریب در زلزله به نامش ثبت شده، گذشت زمان مفهومی ندارد. اینجا عقربه های ساعت روی 21:48 دقیقه گیر کرده اند، به وقت زلزله. همان لحظه ای که زمین زیر پایشان لرزید و خانه هایشان گهواره شد. خانه ها که گهواره شدند، خیلی ها خوابیدند، خوابیدند و دیگر هیچ وقت بیدار نشدند. آنوقت یکی شدند مثل فریدون سلطانی که اهالی می گویند ساکن آپارتمان پلاک 68 بوده و ...
چگونه آسوده می خوابی مهندس؟
شعار سال: دو شب از زلزله گذشته است و بسیار درباره این مصیبت نوشته اند ولی در این مورد ترجیح دادم ساکت باشم پیش از آن که کاری برای هم وطنان مصیبت زده و داغ دار انجام دهم. نفرت بار می شود اگر این احساس در آدمی پدید آید که همه مسئولیتش را با چند کلمه نوشتن یک پست تلگرام انجام داده است. شما هم اگر کاری از دست تان برمی آید، پیش از انجام دادنش، خودتان را در تلگرام مشغول نسازید . مهندس سلام ...
بذر زندگی در میان آوارها
...> آنجا یک دختر 13ساله را چند ساعت قبل از زیر آوار بیرون کشیده و دفن کرده بودند. پدرش را پیدا کردم. دست من را گرفت و برد؛ نور گوشی فقط بود و همین. ما مقابل یک خانه که فرو ریخته بود، ایستاده بودیم. علی آقا گفت: دختر نازنینم را با کمک مردم از زیر این آوار بیرون آوردیم. علی آقا دستم را گرفت و با خود برد و رسیدیم به میدانگاهی روستا. اصلا گریه نمی کرد اما صورتش پر بود از نگرانی. خدا دخترم را ...
روزگار دشوار در ویرانه ها
شب هنگام، سوز سرما و باد کوهستان چهره زنان و مردانی را می گزد که پای روشنی خرمن آتش کز کرده اند و پدران و مادرانی به چشم می آیند که کودکان بازمانده از شب زلزله را تنگ به گرمی سینه شان فشرده اند و در روشنی شعله های آتش چهره افسرده و دردمندشان بازگوی ماتم عزیزانی است که در ویرانه خانه هایشان به زیر خاک سپرده اند. درسومین روز پس از زلزله، چادرهای توزیع شده مامن مردمی است که چند شب قبل خانه هایشان زیر پاهایشان لرزید و ویران شد و دار و ندارشان را در ویرانی خانه ها زیر خشت و خاک گذاشتند. ...
نیم ساعت پس از زلزله 200جسد به بیمارستان منتقل شد
حال باید به آنها می رسیدیم. اگر ما خودمان می مردیم چه کسی به آنها می رسید. بعد از زلزله 20ثانیه طول نکشید که برگشتم بیمارستان تا سرم و دارو و تجهیزات بیاورم. همه پرسنل هم همین کار را کردند. متاسفانه نیروهای کمکی خیلی دیر به ما رسید. ساعت از دو شب گذشته بود که اولین گروه آمد. ما فقط 10 نفر بودیم با این حجم مراجعه. این شرایط برای من که تازه کار بودم وحشتناک بود؛ برای پرستار با 20 سال سابقه هم همین طور ...
جواد خیابانی در قصر شیرین برای کمک به زلزله زده ها حضور یافت
انتشار ویدئویی از جواد خیابانی در قصر شیرین و در کنار خانه های خراب شده مسکن مهر و حرف های او سبب شده تا نامش حسابی سر زبان ها بیفتد. او در این ویدئو به شدت از سازندگان مسکن مهر انتقاد می کند. حرف هایی که اگرچه احساسی اما درست نقل شان می کند. عادت کرده ایم برای همه رفتارهای مجریان و گزارشگران معروف دنبال اشتباه ها و سوتی هایشان باشیم . جواد خیابانی مرد همین حالت های احساسی و ...
حکایت هر شب دخترکان نان آور بم
زیاد است. آنقدر زیاد که بعید می دانم تا آخر شب همه شان به فروش برسد. نان ها را مادرش پخته در تنوری که درحیاط خانه شان دارند. از ساعت شش بعد از ظهر اینجاست. پخت نان یکی از کارهای اصلی زنان در پشترود بم است. تقریباً تمام اهالی بم این را می دانند. در اغلب خانه ها تنوری هست و زنی که نانوایی می کند و دخترکان نان ها را در میدان های اصلی شهرمی فروشند. یاد نانوایی سه زن پشترودی می افتم. همان ها ...
انگار چشمان آسمان بر آنها گریسته اند
رستوران های طاق بستان غذا می خوردند و صدای خنده شان تلنگری می زد که زندگی با همه تلخی هایش هنوز ادامه دارد. اما از چشمان نگران برخی دیگر نمی شد گذشت. مردمی که از ترس زلزله و پس لرزه های شان سرما را به جان خریده و بلوارها و پارک های شهر را با چادرهای شان قرق کرده بودند. آتش هم که پای ثابت تمام شب های سرد کنار خیابان است. حتی اگر چادر باشد و پتو باشد، باز هم گرمای آتش جور دیگری دل آدم را قرص می کند. به جز ...
ایران در تکاپوی کمک به کرمانشاه
...> بازماندگان زلزله، مفقودی ها را اعلام کنند اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور اما حواسش به همه بود؛ چه آنها که هنوز لابه لای آوار در جست و جوی اجساد عزیزان خود سرگردانند و چه آنها که گلایه مند نبود آب شرب و غذا و دارو هستند و چادری که سقف روی سرشان شود. نجار خطاب به زلزله زدگانی که اذعان می کنند برخی از اعضای خانواده شان همچنان زیر آوارند، گفت: اکنون سگ های زنده یاب ...
داغ کرمانشاه در کلام شاعران/ از قصر شیرین، ناله و فریاد می آید
شب و چراغی که نبود مادرم گفت کمک ... خواهرم از خواب پرید آخرین صحنه همین بود و طاقی که نبود دختری مُرد که در خانه عروسک می خواست شهر لرزید و ستون ها همه بی صبر شدند شهر ما دود شد و مردم ما ابر شدند لحظه ای بیش نشد؛ سقف فرو ریخت و بعد خانه هامان همه با زلزله ای قبر شدند همه برپا شده اند؛ فاتحه ای می خوانند مادرم مُرد و این مسئله ای ...
حرم و بارگاه منور رضوی یکدست سیاهپوش شد
ما هستیم که مانده ایم با حرمی که امروز صاحبش را از دست داده است. زنی را می بینم که فریاد می زند آقا جان! ای آقا جان! ... و ناله هایش در خیل عزادارانی که نوحه می خوانند و لابه می کنند و ضجه می زنند گم می شود. شلوغ است؛ همه جا شلوغ است؛ تمام خیابان های اطراف حرم آن قدر شلوغ است که جایی برای سوزن انداختن وجود ندارد و هر کس هم چیزی می گوید؛ می خواهند فقط خود را به صاحب عزا برسانند؛ به حلال ...
زلزله زدگان مهمان پایتخت شدند
نگویید که پسرش فوت کرده است. جا می خورم. تعجبم را که می بیند، می گوید: صبح فوت کرده اما تا الان کسی جرأت نکرده واقعیت را بگوید. تمام این 5روز را نخوابیده و شب و نصفه شب در راه بیمارستان و همراه سرا بوده است. به واسطه پیرزن وارد ساختمان می شوم. طبقه اول را برای اسکان خانواده های زلزله زده مهیا کرده اند. مرا به اتاق 26می برد؛ جایی که 2زن اشک ریزان و ماتم زده نشسته اند. با اینکه ...
فیلم/ روایت زلزله زدگان از وجود گورهای دسته جمعی در روستاها/ استاندار کرمانشاه: تکذیب می کنیم
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : آخرین ردیف گورستان را نشان می دهد که حدود 100 نفر از اهالی کوئیک حاتمی، کوئیک عزیز صیفوری، کوئیک حسن و کوئیک مجید دسته جمعی کنار هم خوابیده اند؛ گورهایی که هر کدامشان 5،6 نفر از عزیزهایشان را یک جا کنار هم خوابانده اند؛ می گوید هیچ کس کمک حالمان نبود؛ فقط بیل مکانیکی یکی از اهالی گودال ها را کند و همه شان را یکجا دفن کردیم؛ برای بعضی ها نماز ...
زلزله کرمانشاه ، عیار مناسبی برای محک استحکام مسکن مهر است
نگاهم را جلب می کند. راننده تاکسی می گوید: اینجا بدترین و ارزان ترین جای پرند است. صدای ویز ویز ترسناک سیم ها را می شود از همین جا شنید. بلند مرتبه های پرند پله اضطراری ندارد، استحکام دیوارها تا حدی است که در خانه باید پچپچه کرد مبادا همسایه بشنود، کارشناسان می گویند می توانید با فشار دست، یک خودکار را در دیوار خانه فرو کنید، پرند بیمارستان ندارد، اداره ندارد، سیستم اطفای حریق ندارد، آتش نشانی اش ...
کمک ها به مناطق زلزله زده دورافتاده در حد صفر است
هر لحظه شدیدتر و عفونی تر می شوند همه آنچه می بینم نشان می دهد شیخ صله اصلا حال خوبی ندارد؛ مردم تمام این سه روز را در سرما لرزیده اند و چیزی نیست که نیاز نداشته باشند. یکی از اهالی این روستا می گوید: هیچ کمکی به دست ما نرسیده است، اصلی ترین نیاز ما چادر و پتو است. شب ها هوا خیلی سرد است و بچه هایمان مریض شده اند چون به دارو هم دسترسی نداریم، بیماری ها هر لحظه شدیدتر و عفونی تر می شوند ...
زلزله؛ انبوه دست ها برای کمک و اندک پاهایی بر روی شرف!
احیانا مرض امکان پذیر نیست! اینکه ادعا شود کمک ها فقط از سمت مناطق کردنشین روانه مناطق زلزله زده شده مثل آن کسی است که روشنی روز را انکار کند و نمی شود به زور به کسی گفت روشنی روز را بر زبان بیاور اما حداقل انتظار این است که دیگر نگوید روز، تاریک است! از ایشان می توان پرسید مگر کسی منکر نقدهایی است که به مجاری رسمی کمک کننده ها وارد شد و در همین چند روز در رسانه های مختلف حتی ...
تألمات روحی زلزله زدگان را دریابیم
که باید زودتر به داد این مردم می رسیدیم. نباید این نقدها را سیاسی کرد و فقط از جنبه انسانی باید به آن نگاه کرد. ما روز چهارم بعد از زلزله به برخی مناطق رفتیم و دیدیم مردمی را که هنوز چادر نداشتند این در حالی است که دولت اعلام می کند چادر به همه رسیده است. هلی کوپتر به مناطق مختلف رفته و از بالا وسیله ها را پایین انداخته اند، برخی وسیله ها خراب شده مثلا بخشی از چادرها پاره شده. وقتی مدیریت توزیع ...
جواد خیابانی : شما را به خدا برای سلفی گرفتن به جمع زلزله زده ها نروید ؛ آنجا همه عزادارند!
ارتش و گروه ویژه پدافند ارتش . از سپاه . از بسیج . از هلال احمر . از بهزیستی . از همه ادارات . از همه سازمانها . همه هستند و همه کمک می کنند اما به صراحت می نویسم که هنوز هیچ کاری نتوانسته ایم برای این مردم بکنیم . همه جا پر شده از کنسرو و آب و پتو و لباس و چادر . اما اینها برای کسی که خانه و سقف ندارد هیچ است . آمده ام تا چادرهای ضدباران و سرما تهیه کنم . آمده ام تا کانکس و کانتینر تهیه ...
زخم های زلزله زدگان با همدلی التیام می یابد
را به درد آورد. بی نظمی و نبود مدیریت در توزیع اقلام دیروز ظهر در روستای جوجار، پنج کیلومتر مانده به شهر زلزله زده تازه آباد و ثلاث باباجانی، از سمت شهرستان جوانمرود، خانواده بی سرپرستی بودند که نه تنها خانه آنها ویران شده بود، بلکه بنا بر نداشتن مرد، در ماجرای زور و دعوا و نبود مدیریتی درست در توزیع اقلام مصرفی نتوانسته بودند حداقل چادری بگیرند! تقریبا همه خانواده های روستا، چادر ...