سایر منابع:
سایر خبرها
رابطه میان جنسیت و حضور در انواع آگهی
متغیرهای پژوهش، پرسش نامه معکوسی طراحی و سپس براساس پرسش نامه آگهی های مورد نظر تحلیل محتوا شدند. در پرسش نامه تحلیل محتوا هر یک از متغیرها برای زنان و مردان به طور جداگانه محاسبه و شمارش می شوند تا از این طریق، تفاوت ها و نابرابری ها میان زن و مرد مشخص گردد. واحد تحلیل در این پژوهش صحنه است که گاهی یک آگهی تنها شامل یک صحنه و گاهی چند صحنه می شود. واحد ثبت نیز افراد بازیگر می باشند. ...
رفتارهای کثیف با پدر و مادری که پسر 10 ساله شان را در مشهد گم کردند / این کودک را دیده اید؟ + عکس
...: همان روز های اول گزارش گم شدن ابوالفضل را توی تلگرام Telegram منتشر شد، یک نفر از تهران چندبار به ما زنگ زد و مدعی شد که هر روز ابوالفضل را می بیند که سر یک چهارراه در حاشیۀ تهران دست فروشی می کند. بعد از اینکه دوباره عکس ابوالفضل را برای او فرستادیم، او گفت که مطمئن است این پسر دست فروش ابوالفضل است و شک ندارد و اصلا چشم های درشت او بوده که، قبل از دیدن آگهی گم شدن، توجه او را جلب کرده است ...
روزگار قرتی!
بازار فرش فروش ها بود. خیلی بزرگ بود. سه در داشت، طوری که می گفتند: حافظ گدا سه در داره... بچه های شیر نر داره. واقعا هم بچه های شیر نر داشت، چون بچه های جنوب شهر بودند. خلاصه من صدایم خوب بود قرآن می خواندم، نشریه دیواری کار می کردیم، یک جوری به ما احترام می گذاشتند، به خاطر پدرم و به خاطر تربیت خانوادگی خاصی که داشتیم! کلاس نهم را هم دبیرستان حافظ گذراندم. البته یکی دو سال هم مردود شدم، پدر و ...
هنرمندی که در سربازی نی نوازی یاد گرفت
جشنواره های مختلفی شرکت کرده است، می گوید: از همکاری با گروه لیوا لذت می برم . تنها منبع درآمد خالو صادق ساختن و نواختن ساز است و بعد از آنکه یکی از چشم هایش ضعیف و دیگری نابینا شد، نمی تواند کار دیگری انجام دهد. البته همسر او نیز با فروش نوعی چاشنی سنتی خاص منطقه جنوب در مخارج خانه کمک می کند. این هنرمند بیان می کند: فروش ساز قبلا خوب بود اما حالا طرفداری ندارد. صفر تا صد ...
کتاب به جای تفنگ
شادی خوشکار| صد سال قبل برای این که روزنامه حبل المتین به شهر اوز برسد، اداره پست راه اندازی شد. مردم در سابات (زیر گذر) می نشستند و یک نفر که سواد داشت، روزنامه را برای بقیه می خواند. مردم می گویند طبیعت به ما ظلم کرد، ما به فرهنگ روی آوردیم. امروز در همه جای شهر می توانند در چند قدمی شان به کتاب برسند. شهر آب انبارهای تخم مرغی، با خانه های که نخل ها از دیوارهای حیاط شان گردن کشیده اند. اوز در ...
پرونده مرگ مشکوک زن میانسال در دادگاه بررسی می شود
: من و همسرم در طبقه بالای خانه مادر زنم زندگی می کنیم. امشب شام خانه مادر زنم دعوت بودیم. ساعتی قبل به خانه مان برگشتیم و همسرم سجاده اش را برداشت وبرای خواندن نماز به اتاقش رفت. چند دقیقه ای گذشت و از او خبری نشد که نگرانش شدم و به داخل اتاق رفتم و با جسد بی جانش روی سجاده روبه رو شدم. مأموران در بررسی های جسد متوجه آثار کبودی روی گردن زن میانسال شدند که حکایت از این داشت وی به طرز ...
با 50 هزارتومان شروع کردم
.... حالا چند سالی می شود که مریم دیانتی را به آپامه می شناسند؛ کارگاهی کوچک که به چرم های بی جان با نقش ونگارهایش جان می بخشد. در این گفت وگو درباره چند و چون کار او پرسیده ایم که در ادامه می خوانید. چه شد از قانون، ماده و تبصره به چرم رسیدید؟ شگفتی زندگی به این است که همیشه به یک شیوه نمی چرخد و هر بار بازی های ریز و درشتش را به رخ می کشد. من بیشتر سال های زندگی ام را ...
دیوانه کننده ترین فیلم های سال 2018
فستیوال فیلم تریبکا هستند شناخته می شوند و آخرین پروژه ی آن ها با نام بی پایان (The Endless) نیز که در این فستیوال به نمایش درآمده با استقبال منتقدان روبرو شده است. داستان این فیلم که کارگردانان خود نقش هایی را نیز در آن بر عهده دارند، بر روی طرز فکر و رفتار دو برادر که از یک گروه مذهبی جدا شده اند را روایت می کند که سال ها بعد و از طریق یک نوار ارسالی از طریق پست به بازگشت دعوت می شوند. ...
خاطرات احمد زیدآبادی: تسلیم سرگذشت نشدم
خالی نکردم، سر در کتاب فرو بردم و بر همه تباهی های محیط اطرافم شوریدم... این قصه سرگذشت من است تا 18 سالگی. و این خلاصه سرگذشت احمد زیدآبادی است که در روستای زردو از توابع سیرجان به دنیا آمد و از گذر ایام رد شد تا در 53 سالگی از سرد و گرم روزگار ی که کشیده در کتابی به همین نام بنویسد؛ کتابی که آبان 1396 توسط نشر نی به بازار آمد. زیدآبادی بعد از تحمل حدود 6 سال زندان، تبعید و ...
در پارک به نیلوفر ..... شد
بازداشت شد. پسر جوان با انتقال به پلیس آگاهی بازجویی شد و به افسرتحقیق گفت: خانواده ام در شهرستان زندگی می کنند. از شش ماه پیش در یک مغازه فروش کفش کار می کردم و شب ها نیز چون جا و مکانی نداشتم در آنجا می خوابیدم. دو ماه پیش که به بوستانی رفته بودم با نیلوفر آشنا شدم. بعد از آن ارتباطمان شکل گرفت و حتی یک بار در غیاب مادرش به خانه آنها رفتم. وی افزود: به خاطر شرایط کاری ام نمی ...
در نهنگ عنبر 10 به الان مان می خندیم؟!
کاملا ارزشی خود مورد توجه واقع شود. هیچ قیلمی هم اجازه نداشت در سردر سینماها از تصویر درشت قهرمان فیلم و یا هر گونه تصویری از زن های هنرپیشه استفاده کند چون تصویر درشت مرد یعنی قهرمان سازی و معرفی بازیگر زن فیلم، نوعی استفاده ابزاری از زن تلقی می شد و بر همین اساس، هنرپیشه ها و مجریان از زشت ترین افراد انتخاب می شدند! ... در ورزش هم، سال های سال کلمه قهرمان نوعی ضد ارزش بود و باید همه ...
گفتگو با زنی که صیغه (همسر موقت) شده است
زن دیگری برود. آن موقع خیلی خوب و دوستانه با من برخورد کرد، ولی بعد به تحریک اطرافیانش رفتار خیلی بدی با من داشت. در حالی که من خودم اصلاً نمی خواستم در آن فضا بمانم، سعی کرد من را بیرون بیندازد! علی رغم میل باطنی من رابطه ما قبل از این اتفاقات، خانوادگی شده بود و چندبار هم منزل ما آمده بودند. همسرش پیگیر برخی کارهای من بود. من ناخواسته وارد این ماجرا شدم و این آقا خودش را وارد زندگی من کرده ...
ماجرای ازدواج دو امیرکبیری با توسل به شهید خلیلی
همسر چه طور بچه ها را تربیت و بزرگ کردید؟ به مادر می گویم خب از کودکی رسول آغاز کنیم از آن دوران برایمان بگویید؛ در نبود همسر چه طور بچه ها را تربیت و بزرگ کردید؟من مادر شهید رسول خلیلی هستم. رسول سال 1365 در تهران متولد شد. آ رسول بعد از روح الله فرزند دوم خانواده ما گردید. رسول نسبت به برادر بزرگترش بچه آرامی به حساب می آمد و از همان اول خصلت های خاصی داشت که در وجودش مشخص بود. ...
از فوتبال بدون سوکراتس متنفرم
بلشویک ها را می سوزاند تا دست مأموران امنیه چی نرسد. از آن مرد باید هم چنین یادگاری می ماند. از آن مرد خودآموخته که خودش سواد را در خانه یاد گرفته بود و یک کتابخانه جمع کرده بود که به جانش بسته بود. شاید جرقه علاقه به سیاست از همان صحنه های کتاب سوزی در جسم و جان سوکراتس شعله کشید و نگاه به بی عدالتی های اجتماعی از همان جا کلید خورد. او با همان چشم های قهوه ای روشن، بچه محل هایی را می شناخت که از دست ...
نمایش 'خالکوبی گل رز' در ارومیه به روی صحنه رفت
کارگردان این نمایش صحنه ای روز جمعه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با اشاره به اینکه عوامل این گروه نمایشی 2 ماه برای این اثر تمرین کرده اند، گفت: 12 بازیگر زن، پنج بازیگر مرد و 3 بازیگر خردسال در این نمایش رئالیستی/ واقع گرا/ به ایفای نقش می پردازند. بابک رستم زاد با اشاره به اینکه دکور گردان یکی از ویژگی های این نمایش است، افزود: یک سری بازی ها که حذف آن به نمایشنامه صدمه می زد، به صورت ...
ذائقه موسیقی ایرانی ها آسیب دیده است / اسپیکرهای موبایل حق موسیقی را ادا نمی کند
مرد شعر را می گوید و به خواننده زن می دهد. خواننده زن هم در موقعیتی نیست که شعر مردانه را بخواند و اینگونه شعر مفهومش را از دست می دهد. همچنین جنس کلام با موقعیت آهنگ سازی الان هماهنگ نیست. موسیقی امروز با کلام قرن هفتم کار را کمی سخت می کند. جهاندار در این حیطه بیان کرد: باید به داورانی که دعوت می شوند همچنین به کسانی که دعوت می شوند دقت شود و قبل از برنامه باید بررسی شود در چه حدی ...
از دستگیری دزد شیک پوش تا بازداشت سارق در کوچه بن بست
...، ماموران این کلانتری موفق شدند دو زورگیر دیگر را که با اقدامات مجرمانه خود موجب نارضایتی شهروندان شده بودند، شناسایی و دستگیر کنند . سرهنگ واعظی، در تشریح این موضوع، تصریح کرد: این متهمان نیز در یک خانه مجردی و به هنگام استعمال مواد مخدر دستگیر و در بازجویی های انجام شده به ده ها فقره سرقت و زورگیری از شهروندان اعتراف و پس از شناسایی از سوی شاکیان پرونده برای سیر مراحل قضایی در اختیار ...
ردپای مواد مخدر در 60 درصد قتل ها
.... موردی بود که متهم اعتراف کرد صبح زود هنگام خروج از آپارتمان دیدم مرد همسایه حین رفتن به محل کار با عجله درب آپارتمانشان را بست و متوجه نشد که بسته نشده است و من بعد از رفتن او، وارد خانه شدم تا طلاهای خانه را بردارم، اما همسرش، مرا دید و در جریان درگیری مجبور به قتل شدم! بر این اساس در بسیاری از موارد باید تأکید کنم خود ما مقصر هستیم. نسبت وقوع جرم در ایران و تهران به ...
قصاص؛ فرجامی برای خیانت مرگ بار
...: پرونده مردی که در پی رابطه پنهانی با زنی متأهل به دست همسر و عموی زن به قتل رسیده بود، بار دیگر رسیدگی و عاملان قتل به قصاص محکوم شدند. به گزارش خبرنگار ما، این پرونده با تماس تلفنی یکی از شهروندان به جریان افتاد. او با مأموران تماس گرفت و گفت جسد مردی را که لای پتو پیچیده شده در باغی دیده است. این تماس 12 مرداد سال 90 با مأموران گرفته شد و دقایقی بعد پلیس به آدرسی در شهریار که مرد تماس ...
آغاز چهاردهمین جشنواره تئاتر کُردی سقز
آیین ها، رسوم و سنت های کُردها در قالب نمایش، نگاه هنرمندانه و تحلیلی به مسائل اجتماعی روز بویژه مسائل خانواده، جوانان و طلاق و مبارزه با مصرف مواد مخدر و ارائه نمایش هایی در جهت نفی خشونت و جنگ طلبی در حمایت از گسترش صلح جهانی از محورهای مورد تاکید این جشنواره است. این جشنواره توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی سقز و انجمن هنرهای نمایشی استان کردستان با همکاری ...
بازار گرم خرافه؛ افراد برای کف بینی و رمالی چقدر هزینه می کنند؟
ادعیه و آیات قرآنی مشکل شان را حل کنند. تمام دارایی ما همین خانه کوچک در جنوب شهر است که از سال 1350 در آن ساکن هستیم. صدای اذان ظهر به گوش می رسد اما تلفن خانه آقا سید از طرف هیچ یک از مشتریان به صدا در نمی آید. همسر سید ادامه می دهد: آقا سید خیلی خوش انصاف است. مثلا یک سرکتاب را 20 هزار تومان حساب می کند و اگر باطل سحر و یا دعای گشایش بخت، بستن دهان عروس یا مادرشوهر داشته ...
تصاویر دیده نشده: ایران مدرن در مجله نشنال جئوگرافیک در سال 1300
رشت یک خانه روستایی در نزدیکی رشت مغازه ها در مسیر بندر انزلی به سمت رشت جاده بندر انزلی به تهران پایتخت ایران سفر دو زن آمریکایی به ایران یک قطار در حال خروج از تهران مسافران سوار بر یک تراموا در شمال تهران یک مرد فروشنده وسایل مورد نیاز برای حمام در تهران گروهی از مردم تهران یک مرد فروشنده آب به ...
پایانی برای پستچی قلابی
از تابستان سال 91 بود که نام پستچی قلابی سر زبان ها افتاد. مردی که با حضور مقابل مجتمع های مسکونی، زنگ واحدها را می زد و اگر زن یا دختر جوانی جواب آیفون را می داد خود را پستچی معرفی می کرد و به بهانه ی تحویل بسته ی پستی وارد خانه می شد و نقشه ی شومش را عملی می کرد. بیش از 40زن و دختر از این مرد شکایت کردند و پرونده ی او پس از دستگیری با کیفرخواست مفسدفی الارض در دادگاه ...
متن کامل قانون مدنی
زن خود را به طلاق رجعی مطلقه کند هر یک از آن ها که قبل از انقضای عده بمیرد دیگری از او ارث می برد لیکن اگر فوت یکی از آن ها بعد از انقضای عده بوده و یا طلاق بائن باشد از یکدیگر ارث نمی برند. ماده 944 اگر شوهر در حال مرض زن خود را طلاق دهد و در ظرف یک سال از تاریخ طلاق به همان مرض بمیرد زوجه از او ارث می برد اگرچه طلاق بائن باشد مشروط بر این که زن شوهر نکرده باشد. ...
روستایی که بر سقف خانه ها بنا شده
میزبان توریست های زیادی هستند. اما هر چه بالاتر بروید روستا آرام تر است. به سمت بالای روستا حرکت کردم و به منطقه "برف انداز" رسیدم. آقای صفایی که به تعجب من می خندید گفت: "در زمستان برف حیاطمان را بر سقف خانه پایین می ریزیم." از روستا پایین آمدم و به سمت بازار رفتم که پر از مغازه هایی بود که چاقوهای دست ساز، شاخ بز کوهی و دستبند می فروختند. از مقابل زن سالخورده ای رد شدم که ...
روی خط آفتاب
روحانی و دکتر فرشاد مومنی مشاور سال های قبل دولت زمان جنگ...هردوشان کوله باری اند از تجربه و صد البته درد و قابل احترام!... اما داود (نویسنده این مقاله) آن صوت خوش و طراوت همیشگی اش را دیر زمانی است ندارد- روزگاری آنها که به خواندن اقتصاد سنجی علاقه داشتند فخرشان به یکدیگر خواندن جزوات داود بود." کاش به جای تقابل از پتانسیل های یکدیگر بهره می بردیم... قالیباف مرد میدان های جهادی است و ...
قرار شوم سمیه با پسر جوان در یک باغ شهریار
.... به همین خاطر شب ها ساعت 12 به محل کارم می رفتم و صبح ها به خانه بر می گشتم. یک شب که به خانه آمدم با پسر غریبه روبه رو شدم. من در خانه را به روی او قفل کردم و از دو برادرم کمک خواستم. ما همان موقع با پلیس Police 110 تماس گرفتیم و حسن و سمیه بازداشت شدند. یک هفته بعد از این شکایت همسرم و پسر غریبه در دادگاه تبرئه شدند. بعد از این ماجرا با وجود داشتن دو فرزند همسرم را طلاق دادم، اما عموی ...
راویان زنده تاریخ
30 ساله بوده و همه چیز را به خوبی یادش می آید. پسر ناتنی اش امین زندگی او را برای مان روایت می کند. آن هم از هفتاد سالگی به بعد: زمانی که مادرم زن احمد آقا شد هفت بچه ی قد و نیم قد داشت. احمدآقا هفتاد ساله بود و تا قبل از مادرم، زنی اختیار نکرده بود. هر دو به قدری پیر شده بودند که توانایی بچه دار شدن نداشتند و ما شدیم بچه های احمد صوفی. از احمدآقا می پرسم چرا تا قبل از این ...
زنان و عکاسی جنگ در یک نشست بررسی شد
روایتگر آن دوران است. قبل از من چند نفر از آقایان به منطقه اعزام شدند ولی وارد منطقه نشدند و برگشتند و گفتند نمی شود. من مسئولیت خودم را بر عهده گرفتم و دوربین به دست وارد منطقه شدم. کاظم زاده گفت: این علاقه از دوران دبیرستان همراه من بود. نه به صورت حرفه ای اما همیشه پیگیر عکس گرفتن بودم و بیشتر ثبت سندیت آن لحظه برایم اهمیت داشت. تا چهار سال پیش کسی عکس های مرا ندیده بود و همیشه این ...
خیلی از آنها اگر معالجه و مرخص بشوند، بدبخت خواهند شد/ سه قطره خون
داستان کوتاه : سه قطره خون "دیروز بود که اطاقم را جدا کردند، آیا همانطوری که ناظم وعده داد من حالا به کلی معالجه شده ام و هفته ی دیگر آزاد خواهم شد؟ آیا ناخوش بوده ام؟ یک سال است، در تمام این مدت هرچه التماس می کردم کاغذ و قلم می خواستم به من نمی دادند. همیشه پیش خودم گمان می کردم هرساعتی که قلم و کاغذ به دستم بیفتد چقدر چیزها که خواهم نوشت ولی دیروز بدون اینکه خواسته باشم کاغذ و قلم ...