سایر منابع:
سایر خبرها
حیوانات در زمین شهر
فرهنگ امروز: دومین نشست تخصصی فلسفه و اهمیت حیات حیوانات با عنوان حیوان ؛ ابژه یا دگرسوژه؟ روز سه شنبه بیست و یکم آذر ماه به مناسبت روز جهانی حقوق حیوانات در سرای محله انقلاب و با حضور اساتید فلسفه آقایان موسی اکرمی و علی نجات غلامی برگزار شد . در ابتدای جلسه ساسان شکاری به عنوان مجری و برگزارکننده این نشست به نقد دو بخش از سخنان دکتر بیژن عبدالکریمی که در نشست قبلی و همچنین نشست شخصی ایشان در فضای مجازی مطرح شده بود پرداخت. عبدالک ...
دسیسه شوم عروس برای مادرشوهر
زن جوان که از دخالت های مادرشوهرش درزندگی مشترک شان به تنگ آمده بود، با تغییر چهره وطراحی نقشه ای ماهرانه، مادرشوهرش را نقره داغ کرد. راز این ماجرای مرموز با گذشت یک سال ازواقعه وبدنبال مشاجره خیابانی عروس و مادر شوهرفاش شد. حدود یک سال قبل رهگذرانی که در حال عبور از خیابانی در شرق پایتخت بودند، زن میانسالی را دیدند که بیهوش روی زمین افتاده بود. آنها بلافاصله با اورژانس تماس گرفته و فرنگیس به بیمارستان انتقال یافت ...
در جستجوی رویای کودکی/از کاشان تا آلپ
می کردند؟ آیا می دانند این بادگیرها در تابستان چه خنکی به محیط خانه می بخشیده و آیا می دانند تشریح قصه مادر بزرگ دور کرسی یعنی چه ؟و هزاران پرسش دیگر. این جهانگرد ادامه می دهد: تمام لذتی که می گردید از یک خانه برد از خانه بروجردی ها بردم ، همه جور معماری ایرانی داشت، بعد فرصت خانه های دیگر گردید، زیبایی خانه ها از نوشته هایی که خوانده بودم و عکس هایی که دیده بودم زیادتر بود و به همین سبب هست ...
دردسرهای عجیب مرد جوان در ازدواج موقت با 2 زن مطلقه
/> رکنا این اخبار را از دست ندهید: دختر8 ساله مادر کثیفش را لو داد! / پدر که می رفت مردان محله به خانه مان می آمد شوهری که با نصب دوربین به روابط نامشروع همسرش پی برد! +عکس وقتی وارد خانه مجردی حامد شدم او را در وضعیت وحشتناک در زیر پتو دیدم و..! +عکس
پا گذاشتن در کفش شهید برای معامله ای پرسود/ شهیدی که بعد از شهادت هم کربلایی شد/ ایامی که مردم، مهمان ...
حرم قبل از شهادت خریده بود تا با پای پیاده برای زیارت به کربلای معلی برود اما قسمت به گونه دیگری رقم خورد تا کفش های این شهید برای یک معامله پرسود با اهل بیت (ع) در پای همکارمان جای گرفته و از این لحظات بهترین بهره و استفاده را ببرد. وقتی همکارمان از سفر عتبات عالیات برگشت برای عرض ارادت و رساندن امانتی به خانواده شهید با اهل آن خانه هماهنگی کردیم، روز چهارشنبه بود همسر شهید به ما گفت ...
وقتی وارد خانه مجردی حامد شدم او را در وضعیت وحشتناک در زیر پتو دیدم و..! +عکس
سال دوباره به خانه پسرش بازگشت تا اطلاعی از او به دست آورد. این بار مادر حامد (جوان گمشده) به سراغ کلیدساز محله رفت و از او خواست در ساختمان را برایش باز کند. با رفتن کلیدساز از آن مکان، زن به داخل خانه ای رفت که ارثیه شوهر سابقش برای حامد بود. او در حالی که لوازم منزل را مرتب می کرد به اتاقک کوچک ساختمان رسید که به هم ریخته بود. وقتی لباس های ریخته شده را جابه جا می کرد ناگهان پایش به ...
چهره هایی که به تازگی پا در 40 سالگی گذاشته اند
مخالفت جدی از طرف خانواده روبرو شده است و به گفته خودش با چند قولی که به خانواده داده، توانسته به این رشته ورود کند: پیش از ازدواج هیچ وقت خانه مجردی نگیرد، سیگار نکشد و اگر ازدواج کرد، طلاق توی کارنامه اش نیاید. به گفته خودش تا الان هم هیچ کدام از این کارها را انجام نداده است. مهناز افشار/ 21 خرداد 1356 پس از تجربه ناموفق تئاتر دکلره این بار افشار را در یک نمایش موزیکال به نام ...
صائب، تبریزی نیست
و گفتم "تا هستم ای رفیق بیا دست من بگیر / بوسه زدن به سنگ مزارم چه فایده/ گیرم که بعد من بنشینی به تربتم / با دسته ای ز گل به کنارم چه فایده" و استاد شهریار خوشش آمد. بعد از فوتش، در سال 67 به خانه اش رفتیم که موزه شده بود و حتی بلیت فروشی داشت! و بعد به مزارش رفتیم که در مرکز تبریز بود و مثل خورشید می درخشید و 13 شاعر اطرافش خفته بودند و من فکر کردم که شهریار تا زمانی که زنده بود در غم و اندوه ...
همه چیز با کلمه معنا میشود
انگشت نهاده که به همین بهانه، با او در گفت وگویی کوتاه به گپ نشسته ایم. عروسک هایی که دهان ندارند مجموعه داستان عروسک هایی که دهان ندارند، مجموعه ای است که با داستان امشب تمام می شود و روایت دختری که مجبور است تا در خانه خواهرش بماند آغاز شده و با داستان آیلین دختر خوبی نیست که روایتی کودکانه از داستان فروپاشی یک زندگی از زبان یک کودک برای بزرگسالان است و فضایی مانند داستان عروسک ...
بیایید، بیایید که جان دل ما رفت
وجودت شده بود. ارادهٔ مثال زدنی تو با وجود ضعف مفرط جسمی برای همهٔ ما درس زندگی بود. تو واژهٔ ایثار و از خودگذشتگی را در رسیدگی به همنوعان و به خصوص به معلولان جسمی و حرکتی شهرمان به خوبی تفسیر کردی. معتقدم آرامش دورهٔ حیاتت و مرگ شرافتمندانه ات نتیجهٔ سخاوت و بخشش بدون منت تو بود. ذکر همهٔ خوبیهای تو در این مقال نمی گنجد. هرگز خنده های بی کینهٔ تو را فراموش نخواهم کرد. شهد شیرین شهادت گوارای وجودت باد. ...
سرمقاله های روزنامه های 28 آذر
امروز ملت نیز به اشکانیان بازمی گردد که در مکان یابی و پایه گذاری این شهر دقت کافی را به خرج ندادند! چهار نفری هم که عقلی دارند و می دانند حالا وقت این حرف ها نیست و باید به داد زیرآوارماندگان رسید، توی سر و کله هم بزنند و دست به یقه باشند که روش آواربرداری تو غلط است و آنچه من می گویم و می کنم درست است. بیفتند به جان یکدیگر و دست به یقه بشوند و به جای نجات مجروحان، بر آمار آن بیفزایند! اگر کسی ...
خانواده شهیدی که تصویرشان جهانی شد
. با من تماس گرفت و گفت شما بمانید من در اولین فرصت دنبال شما خواهم آمد. دو روز بعد از اعزامش به من زنگ زد و گفت این شماره من است اگر مشغول بود یا خاموش نگران نشو من خودم با شما تماس می گیرم. منتظر ماندیم تا اینکه انتظار ما باز هم به مفقودالاثر شدن سیدرضا ختم شد. چه سفارش یا وصیتی داشت؟ همسرم به من سفارش کرد اگر زمانی شهید شدم، پسرم دست تو امانت است. می خواهم مثل یک مرد بار بیاید ...
عشق شهید شاهوردی؛ معجزه بانو کارآفرین/دلم برای زندگی در روستا تنگ شده
...: در همان اعزام، حدود 9 روز بعد علی به شهادت رسید. من آن زمان در شرکت فرش آستان قدس کار می کردم که همکارانم مرا از حضور یکی از همرزمان علی در شرکت مطلع کردند. نزد او رفتم، گفت: آمده ام تا مدارک و عکس شهید را بگیرم، می خواهند به خانواده اش کمک کنند تا خانه ای از خود بخرد لذا مدارک علی لازم است. سبحانی ادامه گفته های خود را اینگونه تصریح کرد: من به دوست علی گفتم، علی بدون هیچ چشم داشت ...
فرصت ها و دستاوردهای مبارزه با جریان تکفیری/ فرار با کفن کهنه!
نیست و باید به داد زیرآوارماندگان رسید، توی سر و کله هم بزنند و دست به یقه باشند که روش آواربرداری تو غلط است و آنچه من می گویم و می کنم درست است. بیفتند به جان یکدیگر و دست به یقه بشوند و به جای نجات مجروحان، بر آمار آن بیفزایند! اگر کسی شاهد کلیت این ماجرا باشد احتمالا خواهد خندید. البته از آن خنده های تلخ تر از گریه. اگر از دایره تنگ نظری های فردی و گروهی و جناحی اندکی دور شویم و به ...
عروس بران با ماشین ژیان / پسر 41 روز بعد شهادت پدر آمد / فرماندهی سپاه که مقام نیست
؟ من نمی خواهم. رو به من کرد و گفت: زهرا خودت می خواهی؟ من هم گفتم نه؛ یعنی هرچه شما بگویید، به این ترتیب من در مراسم بدون آرایش با یک لباس ساده و چادر رنگی نشستم و تا به امروز به گفته او، همان قدر ساده و بی آلایش بوده ام. مادر یا همان خاله جان که انگار همین دیروز عروسی پسرش بوده است با ذوق و شوق از آن دوران جشن و سرور سخن میگوید. قرار شد با ما در یک خانه زندگی کنند، خواهرم برای دخترش ...
خداداد: خانم ها هم آمدند، کسی هم منقلب نشد!
رفتم و در شادی مردم نقش کوچکی داشتم... دست بچه های تیم هم درد نکند... همه شان با جان و دل آمدند و زحمت کشیدند. در این هیاهو و شلوغی، نمی شود از حضور خانم ها در استادیوم چشم پوشید... اتفاق جالبی که در بحبوحه ماجرای ورود خانم ها به استادیوم رخ داد. در آنجا این صحبت ها نبود... همه آمدند و با هم شادی کردند و رفتند. خانم های زیادی به استادیوم آمده بودند و از پشت فنس ها بازی را تماشا می کردند ...
اختلال بی توجهی در کودکان، راه حل افزایش دقت
سوال با سلام خدمت خانم کهتری1- پسر بچه 8 ساله ای دارم که خیلی باهوش می باشد و در درسهایش موفق است. اکثرنمراتش 20 می باشد، و نمرات کمتر از 20 را بر اثر بی دقتی و صحبت کردن با دیگران از دست می دهد. نسبت به انجام تکالیفش حساس نیست، و از اینکه مشق نداشته باشد یا روزی که تکلیفی برای انجام دادن ندارد، خیلی خوشحال می شود. آنقدر که به بازی و تفریح علاقمند است به درسش علاقه نشان نمی دهد. البته وقتی ...
تربیت دینی کودکان، معرفی کتابهای مفید
که یک روز پدرم مرا حمام برد و لباس پاکیزه پوشاند و مرا به حرم امام رضا علیه السلام برد در آنجا پس از زیارت خطاب به امام رضا عرض کرد این فرزندم را به شما سپردم تربیت او با شما بعد به من گفت پسرم از این به بعد پدر تو امام رضاست هر کاری داشتی هر صحبتی داشتی به امام بگو از آن پس یک رابطه ی محبت شدید میان خود و امام ایجاد شد و با راهنمایی های پدرم که به من یاد میداد امام چه چیز را دوست دارد و چه را ...
غرق کردن ترامپ! افکار بچگانه و سطحی
من بیرون برو تا ظرف یک هفته تکلیف مادر و آبجی ها و داداش هایت را هم روشن و تجدید فراش کنم و جوانی از سر گیرم. پسرک از در خانه بقچه به دست بیرون رفت و شب در حمام سر محله خوابید و روز بعد که پدرش را در کوچه دید، گفت: ای حاجی بدجنس بی عاطفه، من هم تصمیم گرفته ام تو را عوق کنم، مگر تو تصمیم نداری مرا عاق والدین کنی، من هم تو را عوق اولادین خواهم کرد. پدر معنی عوق را نفهمید. چند شب موقع خواب ...
تفسیر آیات 121-129 سوره آل عمران
...) و معنای هر سه آیه این است که این تدبیر متقن از ناحیه خدای تعالی برای این بود که با قتل و اسیر کردن کفار عده آنان را کم، و نیرویشان را تحلیل ببرد، و یا برای این بود که ایشان را کبت کند، یعنی خوار و خفیف نموده تلاشهایشان را بی ثمر سازد، و یا برای این که موفق به توبه شان نموده و یا برای این بود که عذابشان کند، اما قطع و کبت از ناحیه خدای تعالی است، برای این که امور همه به دست او است نه به دست تو ...
روشنفکری نتیجه ناخواسته دانشگاه/ نسبت تفکر ایرانی با دانشگاه در گفت وگو با تقی آزادارمکی
قرار می گیرد و بعد چیزی به نام تفکر ایرانی را می سازد. بعد در آن تفکر ایرانی ملاحظه می کنید که ادبیات، تاریخ، نقد قدرت بسیارمهم است. میل به جهان مدرن، زیست جمعی، آزادی خواهی مهم است. اینها آموزه هایی نیست که در دانشگاه دنبال می شود. خیلی از آنها آموزه هایی است که خارج از دروس رسمی است. ما حق نداریم همه چیز را پای دانشگاه بگذاریم، همچنین حق نداریم که پای غیر دانشگاهیان بگذاریم. دانشگاهی ...
روایت ماجرای درخواست "طلاق همسر" یک مرد تاجر
بیایم و تو را به خانه مان ببرم. گفتم: عیبی ندارد، بیا! راهش هم دور بود و در آن خیابان های خیلی بالا و جاهای گران قیمت می نشست، آمد و من را سوار کرد و به خانه شان برد. دوازده ونیم بود، در راه به او گفتم: برای چه داری من را می بری؟ گفت: برای اینکه خانمم با چهارتا بچه می گوید همین امشب طلاق می خواهم و هر چه به او می گویم، خانه مان که چهار-پنج میلیارد می ارزد، ما هم که تاجر هستیم، همه چیز هم برایت ...
عشقی که مانع وصال شد
من پای ضریحت گفتم که نمی خواهم شهید شوم؛من هنوز کار تمام نشده دارم، میخواهم از حرمت دفاع کنم و انتقام بگیرم؛ اگر قرار است شهید شوم دفعات بعدی که می آیم این اتفاق بیافتد؛ من هنوز نمی خواهم از این دنیا بروم؛ این همه من التماستان کردم شما که من را دارید می برید؛ پس چه شد؟ من که از التماس هایم دست بردار نبودم این بار به امام زمان(عج) متوسل شدم؛ شما که اکنون حی و حاضر هستید برایم کاری کنید؛ کاری ساخته ...
وقتی پایم روی پدال بی حرکت شد
داشتم اصرار بر رفتنم می کردم، البته دوستانم می گفتند نیت تو خوب نیست، اما آنها نمی دانستند که در رأس نیت های من، رضای خدا وجود دارد و انتقام، هدف بعدی من است؛ اما همیشه می گفتم هنگام رفتن نیتم را خالص می کنم. تا اینکه بیست و هشتم اردیبهشت ماه 95 اعزام شدم؛ سه ماهی بود که همه از تصمیمم با خبر بودند اما این بار رفتنم قطعی بود؛ البته همان موقع که ثبت نام کرده بودم آماده بودم، نه این که به طور ...
پسته می شکنم تا خرج سالگرد شهیدم را جورکنم! / هیچ مسئولی حتی به درخانه ما نیامد/ نه حقوق می خواهیم و نه ...
28 بهمن ماه دومین سالگرد پسرم است. دست و بالم برای برگزاری مراسمش خالی است. از در و همسایه پسته گرفته ام تا برایشان بشکنم و پولی که از دستمزد این کار به دست می آورم را برای سالگرد عوض خرج کنم.
شهید مدافع حرم امیر سیاوشی،تکاور نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی/ تک تیر اندازها با قناسه زدنش؛ ...
را از دست داده ای می دانی زنده است. درکنارت است و همراهت است. می دانی زندگی ات را نظاره گر است و شاهد تمام آنچه بعد از آن به تو می گذرد. گرمای دستش دیگر نیست ولی همیشه دستگیرت است. نیست ولی با شادی ات خوشحال است و با غمت دلگیر می شود. قلبش نمی زند ولی همیشه احساسش زنده است و می توانی همیشه خانمش باشی. کسی او را پشت سرت نمی بیند ولی می دانی محکم ترین حامی ات است. امیر خیلی تنومند و ...
باران کوثری: مثل مریل استریپ هستم که اسکار نگرفته
بگیرم که بتوانم در تئاتر دیده شوم. قرار گرفتن زیر سایه مادر و خانواده قطعا کار شما را در اثبات بازیگری تان سخت می کرده ولی بزرگ شدن در خانواده ای سینمایی قطعا مزایایی هم داشته است. - قطعا! اصلا همه اش مزیت بوده است. اصلا بیشتر بازیگرانی که در نسل من شروع به کار بازیگری کردند از خانواده های سینمایی بودند. مهم ترین مزیت زندگی در خانواده ای سینمایی برای من این بوده که اگر مادر من به ...
داریوش کاردان: 90 شب برنامه داشته باشی به پرت و پلا گویی می افتی
. نمی دانم چرا این طور شده ایم؛ اول صبح از در خانه بیرون می آییم توکلت علی ا... سر چه کسی را کلاه بگذارم؟! نمی خواهم تعمیم بدهم ولی خب این بو به مشام می رسد. دست همه در جیب یکدیگر است؛ همین می شود دیگر. ما دیگر آن همدلی و همزبانی ای که اوایل انقلاب و در دوره جنگ داشتیم، نداریم. من یاد آن روزها می افتم فقط حسرت می خورم. مثلا از رادیو اعلام می کردند که برای بیمارستان ها، ملحفه تمیز نیاز داریم؛ خیابان ...
بازخوانی واقعه اعزام قوای محمد رسول الله(ص) به لبنان
بحرانی منطقه به سوریه و لبنان قطع نموده بودند، اما خلبانان متعهد نیروی هوایی ارتش بوئینگ نیروهای اعزامی ایران را بر روی باند پرواز فرودکاه بین المللی دمشق بر زمین نشاندند. نیروهای نظامی ایران موسوم به قوای محمد رسول ا...(ص) در حالی که هنوز غبار جهاد و شهادت طلبی را در جبهه های جنوب و غرب کشور را بر سر و رو داشتند، به فرماندهی حاج احمد با سربندهای متبرک به "الی بیت المقدس" به طرف حرم ...
طنز آش کوثر، به قلم عباس خوش عمل کاشانی
...> عباس جان! الآن تو چند سال داری؟ جواب دادم: ده سال دایی جان. دایی نورالله که حالا روی پنجه ی پا نشسته بود و زیپ چمدان را می گشود ، زیر لب نجوا کرد: ده سال!...خوب است ...خوب است. بعد در حالی که از داخل چمدان چند جلد کتاب شعر و داستان کودکانه بیرون می کشید ، گفت: عباسم! امروز می خواهم یک هدیه و سوغات خیلی جالبتر هم به تو بدهم.البته دادن این هدیه از طرف من و پذیرفتنش ...