سایر منابع:
سایر خبرها
تلخ ترین خاطره پرستار یاسوجی/داستان پرستار شدن محمد ذوالعدل+تصاویر
الیسانس و دکترا را در روانپرستاری گرفتم . ایل بانو-چند سال است که مشغول کار هستید؟ از سال 69 که وارد یاسوج شدم به عنوان اولین عضو هیئت علمی و بنیان گذار رشته پرستاری در دانشگاه علوم پرشکی مشغول بودم و تا کنون نیز تقریبا 27 سال می گذرد البته قبل از آمدن به یاسوج در بیمارستان نمازی شیراز در بخش سرطان و اتفاقات و در جهرم مشغول به کار بودم . ایل بانو- از شغلتان راضی هستید ...
دانشجوی دکترا، عضو گروه دزدی های میلیاردی
خوبی نداشتم. وقتی می نگاه کردم دوستانم تحصیلات آنچنانی ندارند ولی وضع مالی شان خیلی خوب تر از من هست، وسوسه گردیدم. برای همین تصمیم گرفتم بهمراه همشهری هایم به تهران بیایم و دزدی کنیم. هوا که تاریک می گردید، راهی خانه های بالای شهر می گردیدیم تا نقشه دزدی را اجرا کنیم. نظیر تمام سارق هایی که از خانه ها دزدی می کنند، برای اینکه مطمئن شویم کسی در خانه نیست اول زنگ را به صدا درمی آوردیم و اگر کسی ...
راز مرگ دختر معتاد در سینه جوان برج ساز
شده بود. او دو هفته پیش در تهران دستگیر شده و مدعی بود در مرگ او نقشی نداشته است. پسر جوان دوباره مورد تحقیقات قضایی قرار گرفت و این بار مدعی شد دختر جوان چند روزی در خانه اش مهمان بوده و بعد رفته و دیگر از او خبری نداشته است . این در حالی بود که پدر دختر فوت شده نیز با حضور در دادسرای جنایی تهران شکایتی را مطر ح کرد. وی به بازپرس جنایی گفت: همسرم که فوت کرد میان من و دخترم ...
غفلت 33 ساله بنیاد شهید و تهمت هایی که به عموحسن زده شد / به مادرم گفتند به امین آباد برو / ماجرای دعوت ...
. قاضی ماجرای جبهه رفتن عموحسن را گفت و من باز هم قبول کردم. قاضی شغلش را از من پرسید و من گفتم که پدرش خرجش را می دهد. رابطه پدرانتان تاثیری در شکل گیری این وصلت داشت؟ او در پاسخ به این سئوال عنوان می کند: پدرانمان با هم رابطه خوبی داشتند. مغازه فرش فروشی داشتند و هر دو شریک یکدیگر بودند. رفت و آمد ما با خانواده عمو زیاد بود و این صمیمت روز به روز بیشتر می شد. *می دانستم زندگی ...
اعتراف به قتل همسر و فرزند بعد از 21 سال
نتیجه ماند تا اینکه بعد از گذشت 21 سال فرزندان زهره تصمیم گرفتند ماجرا را پیگیری کنند. به این ترتیب پرونده بار دیگر به جریان افتاد و مأموران با شروع دور تازه تحقیقات متوجه شدند پسر بزرگ جواد تحت عنوان کفیل پدر 53ساله اش از سربازی معاف شده است. آنها پی بردند جواد برای اینکه بتواند برای پسرش معافی بگیرد در سال 94 همراه دو شاهد به اداره ثبت رفته و مدعی شده نوزاد شش ماهه اش سال ها قبل فوت شده است و به ...
عالمی که برای تربیت مردم فرش خانه اش را هم فروخت +عکس
ولی الهی یافت و همان جا معتکف شد. جناب حجت الاسلام و المسلمین سید محسن ذوالفقاری. جناب آقای ذوالفقاری با عرض تسلیت سالگرد ارتحال عالم ربانی و معلم اخلاق حضرت آیت الله خسروشاهی شمه ای از خصائص و رهنمودهای آن بزرگوار را برای ما بفرمایید. حاج آقای خسروشاهی ویژگی ها و نظریات خاصی داشتند ؛ اول اینکه دغدغه دین داشت، ببینید کسی 93 سال داشته باشد تا اون شبی که می خواهد جان بدهد ...
8 اعتراف مردانه: چرا خیانت کردم؟
صحبتی که باعث نگرانی باشد، نبود اما تصور اینکه او قبلا با این مرد در ارتباط بوده است و حالا هم این دوستی را ادامه می دهد مرا عصبانی می کرد. صمیمیت همسرم با نامزد سابقش برای من قابل درک نبود. با همین عصبانیت از خانه بیرون زدم و یک لحظه تصمیم گرفتم برای درآوردن حرص او، دختر جدیدی را بیابم و شماره اش را بگیرم و همین کار را هم کردم. به نظر من این کار دقیقا همان کاری بود که او انجام می داد و من هم تلافی ...
قصه توقیفی ها
را تعدیل یا حذف کرده و به هر حال موفق شده پروانه نمایش بگیرد نیز تغییری در موقعیت این فیلم ایجاد نشده است. داستان آشغال های دوست داشتنی در خانه یک پیرزن که با دختر میانسالش زندگی می کند، می گذرد. در یکی از روزهای بعد از انتخابات 88 برخی از معترضان به انتخابات که از دست نیروهای امنیتی فرار کرده اند، وارد خانه پیرزن شده و در آن جا مخفی می شوند؛ بعد از خروج آنها از خانه، پیرزن متوجه علامتی بر ...
بلبل کوچه باغ های کرج
تشکیلاتی برای مغازه گرفتم. گفتید که همان روزها خانه هم خریدید؟ گفتم که من هفت همکار داشتم که مثل اولادم بودند. آنها مسخره ام کردند. فکر می کردند دیوانه شده ام که برای پنج قران چند ساعت با قاطر می روم، اما من پول خانه را آن جا درآوردم. ازدواج تان چگونه پیش آمد؟ به عنوان عکاس به مدارس می رفتم و عکس می گرفتم. حدود 60سال پیش در یکی از مدارس دختری مرا دید و خواست و من هم او را خواستم ...
تصمیم جنون آمیزعروس
نوشید و پس از مکثی کوتاه با صدایی گرفته شروع به صحبت کرد: از ازدواج من و بیتا دو سالی می گذرد. اما سرنوشت برای ما طوری رقم خورد که حتی یک روز خوش هم نداشتیم. دو ماهی به مراسم ازدواج مان مانده بود که کارم را از دست دادم. هرگز فکر چنین روزهای سختی را نکرده بودم. آه در بساط نداشتم که حتی بتوانم پول پیش یک خانه کوچک را جور کنم. به همین دلیل با اصرار پدرم، جهیزیه بیتا را در یکی از اتاق های خانه پدری ام ...
شهیدی که شب عملیات را شب عروسی خود می دانست +عکس
... نهیه فتاحی همسر شهید دخترمان را با خودش به جبهه می برد سال 1361 با ابراهیم ازدواج کردم. ایشان علاقه زیادی به پدر و مادرش داشت و اوایل پیش آنها زندگی می کردیم. ابراهیم رزمنده ای به تمام معنا بود. روزی به من خبر دادند که زخمی شده است. به بیمارستان رفتم و دیدم از ناحیه پا زخمی شده است. من را که دید گفت: چیزیم نشده، شما چرا اینجا آمده اید؟ به خانه برگردید، چند روز دیگر می آیم. ما هم ...
ناآرامی های سال 71 هاشمی را تکان داد/ نگاه از بالا به مردم در دولت سازندگی هم بود
اعلام کرد و تورم 49.5 درصدی را در مدت یک سال به 23 درصد رساند، این حُسن آقای هاشمی محسوب می شد زیرا وقتی متوجه می شد یک روش نتیجه بخش نیست و جواب نمی دهد جرأت بازگشت از آن رویه و روش را نیز داشت . آقای دکتر توکلی! ارزیابی شما از نتیجه انتخابات در سال 72 با توجه به میزان رأی شما و مرحوم هاشمی چه بود؟ توکلی : من معتقد بودم که آقای هاشمی باید یک رقیب واقعی در انتخابات ریاست ...
دانشجوی پسری که برای دید زدن با لباس زنانه وارد بخش زنانه شد
تحت نظر بودم و از نگاه کردن به جنس مخالف وحشت داشتم. این شرایط درحالی برایم به یک عادت تبدیل شده بود که دیگر در رشته کارشناسی حقوق تحصیل می کردم وهمواره به خاطر رفتارهای غیرمتعارفم در کلاس های مختلط مورد سرزنش و تمسخر دوستانم قرار می گرفتم. از سوی دیگر خیلی دوست داشتم پس از پایان تحصیلات دانشگاهی ازدواج کنم، اما وقتی پدر و مادرم مرا کودک قلمداد می کردند و به طور غیرمستقیم عنوان می کردند که باید ...
محاکمه پسر 16 ساله به خاطر قتل پدر و مادرش!
متوجه شدم که پدر و مادرم دچار گاز گرفتگی شده اند به خاطر همین با امدادگران اورژانس و آتش نشانی تماس گرفتم. در شاخه دیگری از تحقیقات معلوم شد که حادثه گاز گرفتگی به صورت عمدی و بریدن شیلنگ گاز ایجاد شده است. با انتقال اجساد به پزشکی قانونی مشخص شد که زوج میانسال بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن به کام مرگ رفته اند، بنابراین پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد. در اولین گام محمد که در سال ...
دختر هتلدار 21 ساله پولداری که الکی الکی زندگی اش را ...
به اندازه ای بود که ما هیچ گاه کمبودی را از نظر مادی و رفاهی در زندگی احساس نمی کردیم اما همیشه از یک خلأ عاطفی رنج می بردم با آن که بهترین لباس ها را می پوشیدم و هر چیزی را که اراده می کردم می خریدم ولی کمبود محبت و مهر و عاطفه در بین اعضای خانواده ام موج می زد. خوب به یاد دارم که اولین بار به علت کنجکاوی و هیجانات دوران نوجوانی مقداری از مواد مخدر مادرم را دزدیدم و به دور از چشم آن ها مصرف کردم ...
زنم وقتی من بیرون بودم مرد غریبه ای را به خانه آورده و میگوید متمدن باش
شاید بتوانم با گفت وگو و نصیحت همسرم را قانع کنم که دست از شبکه های اجتماعی بردارد و زندگی خود را حفظ کند، ولی وقتی در منزلم را گشودم، همسرم را در کنار مرد غریبه ای دیدم که هیچ آشنایی با او نداشتم. لحظاتی بعد وقتی فهمیدم این مرد 55 ساله همان کسی است که همسرم در شبکه های اجتماعی با او آشنا شده بود، بلافاصله با پلیس Police 110 تماس گرفتم. حالا که همسرم دستگیر شده است، می گوید مجید ساکن اطراف تهران است و مطالب زیبایی را در گروه به اشتراک می گذاشت، او کاملا مرا درک می کرد و من هم با او راحت بودم تا این که از او دعوت کردم به منزل ما بیاید... ...
می گفت برای من دعای شهادت کن
...، وگرنه روز قیامت باید پاسخگو باشی. برای همین آماده شد و رفت پاکستان دیدار مادر. با مادرمان تماس گرفتم و گفتم علی در راه است، تا رسید برایش خواستگاری برو. وقتی مادر برای ازدواج به علی اصرار کرده بود، علی گفته بود من آمده ام دیدن شما، نمی خواهم ازدواج کنم. حالا وقت ازدواج من نیست. بعد به مادر گفته بود این بار که بروم بار آخر است. بعد از بازگشت، حتماً ازدواج می کنم. وقتی علی از پاکستان برگشت ...
7 سلبریتی مشهوری که از آنجلینا جولی بیزارند + عکس ها
شده اند. وی گفت که در همان ابتدا رسانه ها در مورد رابطه این دو خبرسازی کرده بودند اما آنیستون به این حواشی توجهی نداشته بود. آنیستون زمانی متوجه ماجرا شد که دیگر خیلی دیر شده بود. 2- چلسی هندلر چلسی هندلر دریک برنامه زنده تلویزیونی آنجلینا جولی را شیطان نامید. گرچه هندلر همواره به خاطر زبان تند و سخنان تمسخرآمیزش شناخته می شود اما وقتی جولی را شیطان نامید به آن اعتقاد داشت. وی ...
پرداخت حق ویزیت با رطب، گوجه، پیاز یا غذاهای محلی
بارداری به من مراجعه می کرد که 15 ساله بود. من تازه به این به منطقه آمده بودم و آن روز تنها پزشک منطقه من بودم و خدا را سپاس توانستم فوری وضعیتش را روبه راه کنم. حدود یکی دو هفته بعد که به دیدنم آمد؛ نگاه کردم حالش خیلی خوب هست و وقتی نوزادش را نگاه کردم و هنگامی که که اظهار کرد: ممنون که جانم را رهایی دادی و پدر و مادرش از من تشکر نمودند. واقعا احساس خوبی داشتم که با حضورم موجب کمک به یک مادر باردار ...
مجازاتی متفاوت برای نجات یک مجرم مواد مخدر
...> وقتی دستگیر شدم، تصمیم گرفتم ترک کنم. همسرم هم وقتی متوجه شد ترک کرده ام مرا بخشید. او همیشه سنگ صبورم بوده و در همه حال مرا همراهی کرده است. این بار هم تنهایم نگذاشت و با رفتار خوبش مرا برای ترک تشویق کرد. حالا هم از این که ترک کرده ام و زندگی جدیدی را آغاز کرده ام، به شدت خوشحال است. چه شد که تصمیم گرفتی ترک کنی؟ وقتی دستگیر شدم، تازه به خودم آمدم. همیشه در زندگی آبرو ...
اعتراف وحشتناک پسر 17 ساله تهرانی به قتل پدر و مادرش
برنج تهیه کردیم. من قرص را در خورشت قومه سبزی ریختم و برای خودم و خواهرم ساندویچ خریدم .ولی پدر و مادرم با خوردن غذا مسموم نشدند. مهدی با حرف هایش مرا تحریک کرد تا نقشه را بار دیگر عملی کنیم. یک هفته بعد قرص خواب آور تهیه کردیم و من آن را داخل آبمیوه ریختم. مادرم در خانه تنها بود که با مهدی تماس گرفتم. وقتی مهدی به خانه مان آمد مادرم تحت تاثیر خوردن آبمیوه مسموم به خواب رفته بود.ما با هم او را با ...
خبر ها متناقض از مرگ زمین لرزه زدگان بر اثر سرمازدگی
دو ساله به دنبال سرما، تب و تشنج در فضای سایبری منتشر گردیده هست. بهروز ذهابی، پدر سارینا در اظهار کرد و گو با تسنیم در این ارتباط گفته هست: بنده بهمراه دخترم سارینا، پسر 8 ساله ام نیما و همسرم پیش از واقع شدن زمین لرزه در شهر سرپل ذهاب در خانه ای مستاجر بودیم. وی تصریح نمود: بعد از این سانحه و خراب کردن منزلم و بی سبب بی خانمانی و نداشتن سرپناه ، به روستای “ناوه فره” ...
تاجر قلابی حتی سر بادیگاردهایش کلاه گذاشت
ایران نوشت: آنها همچنان ادعا کردند قصد سرقت از طلافروشی را نداشته اند. یکی از آنها به بازپرس گفت: من بادیگارد مردی بودم که فکر می کردم تاجر است. قبل از آن در شرکتی به عنوان نیروی حفاظتی کار می کردم که یکی از دوستانم تماس گرفت و گفت یک شرکت حفاظتی، برای حفاظت ازیک تاجر نیاز به بادیگارد دارد. آن زمان من 2 میلیون تومان حقوق می گرفتم اما پیشنهادی که به من دادند ماهی 2 میلیون و 500 هزار تومان با اضافه ...
ویژگی های فرهنگ ایران برای گردشگران جذاب است
با حبس نفس در سینه و حفظ سکوت به موسیقی گوش فرا می دادند؛ و آن هنگام که مانند گروه کری واحد، خواننده و هنرمندان گروه را همراهی می کردند! من که هیچ گاه در زندگی خود چنین کلاس موسیقایی ای ندیده بودم! من برای این سفر به میهن اجدادی خودم، راهی به درازای عمر آگاهانه زیسته ام آمده بودم: از همان دوران کودکی، پدر و مادرم و ریش سفیدان فامیل همواره تعریف می کردند که پس از انقلاب 1917، وقتی که اموال ...
محمد لقمانیان و لقمه اش؛ عروسکی که صدای مردم شد
... من دیپلم ریاضی را در قوچان گرفتم، در آن جا رشته هایی مثل هنر نبود. همه می گفتند اگر ریاضی بخوانی، راحت تر در رشته های هنری قبول می شوی. به هر حال به واسطه اینکه پدرم هم خودش در فضای هنری بود، این حوزه را می شناخت، اما پدر من هم وقتی می گفتم دلم می خواهد هنر بخوانم، می گفت چرا هنر! ریاضی امتحان بده که امکان انتخاب رشته های بیشتری را داشته باشی. من هم یادم هست، یک بار به او گفتم که اگر به من ...
خسرو دهقان: من از هامون متنفرم/سیروس الوند:پایه هامون فیلمفارسی است
نوشته شده است. هامون از مطرح ترین و قدبلندترین های سینمای ایران است. می خواهم نکته ای را بگویم که در این جلسه مطرح نشده است. فرمول تمام فیلمفارسی ها این است که دختری پولدار و پسری فقیر قرار است با هم ازدواج کنند و در نهایت پسر را می کشانند خانه پدر پولدار دختر و به او پیشنهاد پول می دهند تا از این عشق دست بردارد. این وضعیت در هامون هم اتفاق می افتد و به همین دلیل می گویم که پایه هامون فیلمفارسی ...
آینه بغل فیلمی درگیر شعارزدگی اخلاقی شدید/بازیگران به مثابه محصولات تبلیغاتی+عکس
خودم نشسته بودم که صحبت از سینمای ایران شد و من، چون همیشه مخالفت خودم با این مطلب که سینمای ایران رو به رشد است رو اعلام کردم. البته عرض بنده به لحاظ جلوه های ویژه یا رنگ و دکوپاژ های آنچنانی نیست. فیلمنامه. فیلمنامه و کارگردانی و نه حتی بودجه؛ و به دلم ماند که فیلمی ایرانی ببینم و حداقل یک ساعت فکرم رو مشغول کنه یا دست کم احساس شعف کنم. به هر حال به هوای خندیدن و تعریفی که شنیده بودم به ...
خواسته جوانان فقط شغل نیست
...> زندگی ؛ تنها خواسته من کنج پستوی یکی از بن بست های خیابان انقلاب که به میدان امام حسین نزدیک تر است، رؤیای یک پدر جوان دهه شصتی در حال پرکشیدن است. ابوذر 30ساله، رستوران محقری دارد از نوع بیرون بر. 7سال است که 4نوع خورش و 3نوع کباب را در این دکان 12متری می پزد و می دهد دست خلق الله. جای نشستن ندارد؛ با شاگردش، ایستاده مشتریانش را راه می اندازند. صاحب مغازه یکدفعه اجاره را دوبرابر کرده و ...
ماهیان جنوب آب شدند
... محمد و پسرعموها نشسته اند توی دو تا قایق و آماده رفتن اند. پدر محمد که پیر صیادی است سر می گرداند به آسمان و بچه ها را می سپرد به خدا. آسمان لکه ای ندارد. اگر ماهی باشد، عصر دو قایق خوشحال و آوازخوان برمی گردند به کنگان. اگر نباشد خسته و خواب آلود می آیند. زمانه صید و دریا فرق کرده با روزگار آقای شناگر ، پدر محمد که تا 300 متری ساحل هم ماهی بود . حالا ماهی ها رفته اند به آب های دور. غرق شدن ...
لیسانسه ها به دل مردم نشست
داشته ایم که در ادامه می خوانید. می دانم پیش از ورود به دنیای بازیگری چندان به آن علاقه نداشته اید و بیشتر راغب بودید طراحی صحنه و لباس بخوانید. چطور شد به سمت بازیگری گرایش پیدا کردید؟ بله همین طور است. در واقع تصمیم نداشتم بازیگر شوم و وقتی هم در رشته تئاتر وارد دانشگاه شدم باز هم تصمیم داشتم طراحی صحنه و لباس بخوانم و در این گرایش ادامه تحصیل دهم اما دست روزگار که می گویند ...