سایر منابع:
سایر خبرها
می خواهم زندگی ام را وقف خادمی شهدا کنم
است که برای زمینه سازی ظهور امام زمان(عج) بسیار نیاز است. جنگ در سوریه یک آماده سازی و بسترسازی مناسب برای ظهور مهدی(عج) است که توسط لشکریان امام زمان(عج) به منصه ظهور خواهد رسید. ضمن تشکر از شما به خاطر قبول مصاحبه، اگر صحبت خاصی دارید بفرمایید. من عکس بزرگی از شهید علی قادمون در اتاق پذیرایی خانه مان نصب کرده ام. به این عکس خیره شده و عشقی عجیب به ایشان پیدا کردم. با توجه به شناختی ...
ملودرام های دهه ی 60 سینمای ایران
خانه و خانواده آینده را بسازند، معنادار است. یک خانواده، بی حضور پدر و متکی بر مادرانگی مادر؛ خانواده دیگر، بی حضور نگاه و متکی بر نزدیکی قلب ها. گل های داوودی به این ترتیب، کدهای متداول ژانر را به نفع کدهای اخلاقی دوران کنار می گذارد: نگاه، تماس، حس، و جسمانیت، جای خود را به چراغ دل، دوری، تعهد و انتظار می دهند . اما موفقیت گل های داوودی ، دست کم در قیاس با هم پالکی های دهه شصتی اش، در ...
به داد فرهنگ اسلامی برسید/ مسئولین به جای سخنان حاشیه ساز به درد مردم و مالباخته ها برسند/ فضای سایبری ...
آبرسانی ، احداث مدرسه ها ، دانشگاه ها ، پالایشگاه های نفت و پتروشیمی ، خانه دارار شدن میلیون ها خانواده با طرح مسکن مهر اکنون یک پروژه شاید به ساختار توجه نکرده، نو سازی و بهسازی میلیونها مسکن شهری و روستایی طرحهای هادی روستاها ، پیشرفت در حوزه بهداشت و تندرستی ، پوشش گسترده برق ، آب ، مخابرات ، گاز ، به تمام شهرها و روستاها و غیره این ها کارهای انجام شده دورانی هست که جنگ، ترور، فتنه و تحریم داشتیم ...
به داد فرهنگ اسلامی برسید/ مسئولان به جای اظهارات حاشیه ساز به درد مردم و مالباخته ها برسند/ فضای مجازی ...
، بزرگ راه ها ، احداث فرودگاه ها و بنادر، بیمارستان ها ، ورزشگاها، نیروگاه ها، خودکفایی در سد سازی، طرحهای آبرسانی ، احداث مدارس ، دانشگاه ها ، پالایشگاه های نفت و پتروشیمی ، خانه دارار شدن میلیون ها خانواده با طرح مسکن مهر حالا یک پروژه شاید به ساختار توجه نکرده، نو سازی و بهسازی میلیونها مسکن شهری و روستایی طرحهای هادی روستاها ، پیشرفت در حوزه بهداشت و سلامت ، پوشش وسیع برق ، آب ، مخابرات ، گاز ...
روایتی از صورت های سفید بدون دستبند
دانش بهزادی می دانستند. خانواده های این مددجوییان نیز که برای دیدن نمایش آمده بودند اظهار می کردند از زمانی که فرزندانشان در کانون اصلاح و تربیت با این گروه تئاتری همکاری می کنند، آرام تر شده اند و اخلاقشان تغییر کرده است. پدر یکی از بچه ها می گفت؛ من پیش از این وقتی با پسرم صحبت می کردم زود عصبانی می شد ولی الان خیلی بهترشده است و مادر یکی دیگر از بچه ها اظهار کرد که دوست ...
پسر نوجوانی که والدین خود را به قتل رساند
پول نیوز - صبح روز ششم اسفندماه سال 95 پسر نوجوانی در تماس با پلیس از نشت گاز در خانه شان واقع در پردیس خبر داد. دقایقی بعد وقتی مأموران به محل حادثه رفتند بوی تند گاز در آنجا حس می شد. آنها با اجساد زن و مردی میانسال که پدر و مادر پسر نوجوان بودند روبه رو شدند. در نگاه اول به نظر می رسید که آنها به دلیل گازگرفتگی جان خود را از دست داده اند. افشای جنایت خانوادگی: ...
سه اپیزود از سه روایت تلخ، اما با امید
من همیشه می خندم پیش از زمین لرزه همه مرا به خوش رویی می شناختند الان هم می خندم. با برادرش به تهران آمده، کارگر ساختمانی بوده. می گوید ای کاش خانه ما هم مثل خانه هایی که می سازیم، محکم بود. سالار می گوید آن شب سیاه پس واقع شدن سانحه، چون آمبولانس نداشتیم با ماشین شخصی از روستا به بیمارستانی در کرمانشاه رسیدیم و پس عمل جراحی در بیمارستان چون خانه مان تماما خراب کردن شده بود و جایی برای ...
هیچکس نمی دانست چرا محمدشهر برایش مهم شده بود/ خانه گلها و حکایت روزهای آرامش
.... می خواهیم برنامه روزانه شان را پر کنیم و سالمندی در سوییت خودش تنها نماند. سعی کردیم از هر نظر نیازها برآورده شود که حتی خانواده هم درگیر نشوند. دانیالی با رویی گشاده و صدایی رسا با 13 زن و 4 مرد ساکن خانه گل ها روبه رو می شود تا کسی دل آزرده نشود. این رسم معمول و همیشگی خانه است. خانه ای که هر روز بستگان ساکنانش می توانند برای سرزدن به پدر و مادرشان بیایند و هیچ محدودیتی وجود ندارد ...
شهیدی که در آخرین لحظه اش سوره بقره را تلاوت کرد
، 16 دیدار به صورت مستند تهیه و از شبکه های مختلف سیما پخش شده است. در ادامه فاطمه لایقی، مادر شهید محمدبهروز لایقی به خصوصیات اخلاقی فرزندش اشاره کرد و گفت: محمدبهروز، اسفند سال 46 متولد شد، زمانی که شب قبلش، پدرم را از دست داده بودم. پسرم زمانی که بزرگ شد، همیشه دست و پایم را می بوسید و می گفت، فاطمه خانم من پدرت هستم. محمدبهروز بسیار باخدا و اهل نماز بود و همیشه نماز اول وقت را به جا ...
حرف های جنجالی خانم گریمور معروف
رفته تغییر رنگ دادم و طی 8 الی 9 روز به زردی کبودی رساندم. با همین کار ها و شیطنت ها انقدر پافشاری کردم که آقای کرم رضایی به پدرم گفتند که اجازه بده چیزی که سارا دوست دارد اتفاق بیافتد و افتاد. در ان زمان که در سال 71 بود اولین کلاس های رسمی آزاد سینمایی توسط آقای جلال معیریان تشکیل شد که من جزو اولین هنرجویان بودم. چه زمانی اولین بار یکی از ستاره های دنیای تئاتر را گریم کردید ...
گفت و گویی با مادر خرمشهری که 6 سال چشم انتظار دختر ربوده شده اش بود
کردم تا شانزدهم آذرماه خبری از تماس یا پیامی نشد، تا اینکه یک شب مردی تماس گرفت و از دختربچه ای نشانی داد که در خانه آنها زندگی می کرد. ابتدا باورمان نشد و گمان کردیم این هم مانند همه خوش باوری های قبلی مان است، اما وقتی عکس های یگانه بین خانواده ما و آنها رد و بدل شد، پر تب و تاب ترین لحظات عمرم رقم خورد. سال های سختی که من را با وجود 45 سال سن، پیر کرده بود، برایم مرور شد. خنده، گریه، حرف ها و همه ...
ماهیان جنوب آب شدند
دریا به یک لنج باری برخورد کرد، در یک چشم به هم زدن همه چیز تغییر کرد و لنج با 10 سرنشینش غرق شد. دو ملوان لنج ساعت ها شناور بودند تا یک کشتی یونانی رسید و نجات شان داد. دو روز بعد صیادها یکی دیگر از ملوان ها را پیدا کردند. شناگر می گوید وقتی مرد دریا برنمی گردد خانواده تا ابد چشم انتظار می مانند. محمد باک بنزین قایق را پر می کند. صید کم شده، صیادها باید مایل ها از ساحل دور شوند تا به ماهی ها ...
دنیای کیم جونگ اون ؛ در مورد رهبر جوان کره شمالی چه می دانیم؟
...، او اشک های صورتش را با دست پاک می کرد. جدیدترین کیم باید خیلی سریع برای آشنا شدن مردم کشورش با خود و ایده هایش در مقام رهبر کشور و به خصوص تسلطش بر حلقه نزدیکان پدر درگذشته اش دست به کار می شد. بسیاری از کارشناسان بر این باور بودند که رهبر جوان کره شمالی تنها یک عروسک خیمه شب بازی در دست رهبران نظامی و دیگر نزدیکان قدرتمند رهبر متوفی کره شمالی خواهد بود. جانگ سونگ تائک در کنار کیم ...
غفلت 33 ساله بنیاد شهید و تهمت هایی که به عموحسن زده شد / به مادرم گفتند به امین آباد برو / ماجرای دعوت ...
می توانم انجام دهم این است که تو را به امین آباد بفرستم . افزایش سطح توقعات جوانان امروزی یکی دیگر از موضوعاتی است که از همسر عموحسن می پرسیم. او پاسخ می دهد: به نظر من دو طرف مقصر هستند. زمانی که عموحسن به خواستگاری من آمد امکاناتی نظیر خانه، ماشین، موبایل و ... نداشت. حتی عموحسن سربازی هم نرفته بود و دیپلم هم نداشت. واقعا فقط به خاطر علاقه قبولش کردم. پدر من شرایط مالی خوبی داشت ولی ...
آمار می سازم چون متخصص اش هستم
خبر اول رسانه های مهم جهان مثل بی بی سی و... هم می شود! این نشان می دهد که من درست زده ام به هدف. ما نباید از ترس اینکه برای رسانه های خارجی خوراک درست شود، واقعیت را مطرح نکنیم. ما باید بدانیم که سن بیوگی الان به 17سال رسیده است؛ می توانید با مراجعه به ثبت احوال، آمارش را بگیرید! من وقتی می بینم جوان ترین معتادان دنیا در ایران هستند (مانند بچه هایی که در شکم مادر معتاد می شوند) نباید ...
کودکان دستفروش مترو از خواسته هایشان می گویند
رفت و آبروی معلم و مدیر مدرسه مان رفت چه برسد به آقای جهانگیری . صبا بعد از کلی فکر کردن درباره خواسته اش از معاون اول رئیس جمهور می گوید که ای کاش می شد نزدیک خانه آنها که باقر شهر است، یک شهربازی بسازند، تا آخر هفته بتواند با پدر و مادرشان بروند و او بازی کنند . یک بار مدرسه می خواست ما را ببرد شهر بازی بعد گفتند دور است ما را نبردند، به جایش رفتیم موزه که بد نبود ولی شهربازی بیشتر ...
اصلاح طلبان چه کسی را حصر و حبس خانگی کردند؟
شدند و گفتند واقعاً آشیخ اسدالله چنین حرفی زده؟ که من گفتم بله...یکی دیگر از این افراد آقای عبدالله نوری بود. در همین دیدار، آقای منتظری خیلی از رفتار آقای نوری در ماجرای عزل ناراحت بود و گفت شبانه آمده اند دیوار بتونی را با دریل در طول شب خراب کرده اند و نگذاشته اند ما شب بخوابیم. مگر نمی شد این کار را صبح بکنند؟ من هم به شوخی به ایشان گفتم ناراحت نباشد، آقای نوری بنا به تبعیت از ولی فقیه این کار ...
نباید جهانی فانتزی برای کودکان خلق کنیم / انتقال باظرافت مفهوم شهادت به کودکان
برای تربیت فرزندانشان است که این پدر و مادرها کار را به مدارس دولتی واگذار نکرده اند. این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: کوچک شدن دولت و اجرای اصل 44 همواره مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده در حالی که این مهم به طور دقیق تحقق پیدا نکرده و حدود 40 درصد اقتصاد کشور در اختیار شرکت های دولتی است که در اصطلاح خصوصی خوانده می شوند. وی یادآور شد: این که در امور اجتماعی و فرهنگی دولت ...
زندگی عجیب دختر هتلدار ثروتمند مشهدی که به یک معتاد شوهرش دادند/ ماجرای گروگان گیری نفسگیر کودک خردسال ...
مشهد است و درآمد زیادی دارد ولی از زمانی که به خاطر دارم پدر و مادرم مواد مخدر مصرف می کنند. آن زمان که وارد مدرسه ابتدایی شدم آن ها ماده ای سیاه رنگ به نام تریاک مصرف می کردند. ولی پدرم مدام برای سرکشی از مراکز تجاری اش بیرون می رفت و بیشتر اوقات را نیز در دفتر هتل بزرگ اش می گذراند. هنوز مقطع ابتدایی را تمام نکرده بودم که فهمیدم نوع مصرف مواد مخدر پدر و مادرم تغییر کرده است. آن ها دیگر ...
ویژگی های فرهنگ ایران برای گردشگران جذاب است
روستاهای ایران، آن طور که گویی درخانه هستید قدم بردارید و راه بروید و ببینید که چگونه سبک زندگی و فرهنگ اصیل این ملتِ شگفت انگیز در بسیاری از ساحت ها به همان شکل اولیه خود حفظ شده است و تحت مراقبت قرار دارد. در هر دکه، قهوه خانه و یا خانه ای از شما مانند یک مهمان مهم و ویژه استقبال خواهد شد. حتی مانعِ 'ندانستن زبان' نیز به شکلی معجزه آسا رنگ خواهد باخت، زیرا هر کسی که را که ببینید، آماده است که به شما ...
سناریوی تلخ برای قتل پدر و مادر
برای خودم و خواهرم ساندویچ جدا خریدم. والدینم غذاها را خوردند اما اتفاق خاصی نیفتاد. یک هفته بعد، سعید قرص خواب آور خرید و من آنها را در غذای مادرم ریختم. وقتی خورد، بیهوش شد. سپس همراه سعید، مادرم را خفه کردیم و جسدش را به طبقه بالا بردیم. در همین لحظه، پدرم از راه رسید. به او هم آبمیوه مسموم دادم و خوابش برد. او را هم خفه کردیم و صبح ساعت 7، همراه خواهرم از خانه بیرون رفتیم. من و سعید، شیر گاز را ...
فساد برای دستیابی به مقام های بالاتر
تهران با بحران نقدینگی مواجه است و به همین دلیل پروژه های زیربنایی شهر مانند مترو در این مدت پیشرفت ملموسی نداشته اند. متن گفت وگو با مهندس محسن هاشمی را می خوانید: * با توجه به گذشت 5 ماه از روی کار آمدن شهرداری و شورای شهر جدید در تهران تا بدین جای کار عملکرد شورا و شهرداری را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا به نسبت به اهدافی که در نظر داشتید دست یافته اید؟ عمدتا در حوزه رفع ...
دوست دارم از بازیگران جدید استفاده کنم
یافتید؟ در حقیقت من فوق دیپلم رادیولوژی و لیسانس شیمی کاربردی و فوق لیسانس آلودگی و حفاظت محیط زیست دریا دارم. از قبل به ادبیات علاقه مند بودم ولی خانواده ام خیلی دلشان می خواست که من پزشک شوم. به همین دلیل می گفتند که پزشکی بخوان ولی اگر خواستی برو ادبیات کار کن!ولی چون درسم خیلی خوب نبود پزشکی قبول نشدم و در ابتدا فوق دیپلم رادیولوژی قبول شدم و بعد از آن که دوباره کنکور دادم، شیمی قبول شدم ...
یادداشت های آقای هاشمی دارای اُریب است/ناآرامی های اخیر و آشوب های دهه 70 شبیه یکدیگر است
پایین در زمان دولت سازندگی بود اما این ویژگی در ناآرامی های اخیر محرز و شدیدتر بود چون افراد معترض جلوی مجلس و ریاست جمهوری تجمع کرده بودند اما کسی آن ها را تحویل نگرفت، این بی اعتنایی به مردم ضررهای زیادی دارد، در هر 2 ناآرامی های سال 71 و 96 منافقین به دنبال بهره برداری بودند، در سال 71 به دلیل عدم وجود شبکه های اجتماعی نتوانستند آن گونه که بایدوشاید دخالت کرده و مطالبات مردم را تحت الشعاع قرار ...
دختر 18 ساله به رابطه شیطانی با مردان غریبه اعتراف کرد
روزانه اش می گردد. - مادر و پدرت کی جدا شدند؟ سال 87 . - علتش چه بود؟ پدرم اعتیاد داشت. وقتی مواد به او نمی رسید، مانند دیوانه ها می شد و هرچه به دستش می رسید می شکست. نه ساله بودم و همیشه می ترسیدم نکند پدرم بلایی سر من و مادرم بیاورد. دعواهای آنان تمامی نداشت. هر روزِ زندگی مان شده بود جروبحث کردن های مادر و پدرم. پدرم بیکار بود. مادرم هم به من توجه نمی کرد تا اینکه آن ها از ...
چگونه کودک موفق تربیت کنیم
بسیاری از والدین به اشتباه گمان می کنند که اگر به اندازه کافی فرزندانشان را دوست داشته باشند، آن ها کمتر دچار خطا می شوند و بهتر رفتار می کنند. البته عشق و محبت بسیار، لازم و ضروری است اما به هیچ وجه نمی تواند برای برخوردار شدن از تربیت صحیح کافی باشد. والدین نیازمند آموزش هستند زیرا به آن ها امکان می دهد که از ایده های خوب خود استفاده کنند. به علاوه هر چه اطمینان خاطر بیشتری داشته باشید بیشتر خودتان را کنترل می کنید، کمتر خشمگین می شوید و بهتر عمل می کنید. ...
رسم پروانگی ...
پزشک مراجعه کرد و بیماری او آسم تشخیص داده شد و برای او استفاده از اسپری تجویز شد. اما حال پدر روز به روز بدتر می شد و بهبودی در حال او مشاهده نمی شد. خانواده ما که با مشکلات مالی درگیر بود آن روزها تنها یک دغدغه داشت و آن هم سلامت پدر بود. آرزویی که انگار قرار نبود برآورده شود. کم کم پدرم توان کار کردن را به طور کامل از دست داد و خانه نشین شد. مادرم مجبور شد بار زندگی را به دوش بکشد و برای تامین ...
صبر زینب(س)، بهترین الگوی پرستاران
. پدر موافق ادامه تحصیل نبود و مدام می گفت دختر تا کلاس ششم درس بخواند کافی است و بقیه اش اضافی، اما من دوری از کتاب را تاب نمی آوردم و از طرف دیگر دوست نداشتم مقابل پدر بایستم و حرف روی حرف اش بزنم. با مادر صحبت کردم و قرار شد او با پدرم حرف بزند و تا زمان راضی شدن پدر، من در خانه خواهرانم به درس خواندن ادامه بدهم و البته همین طور نیز شد. چند ماهی گذشت و با واسطه مادرم به خانه ...