سایر خبرها
باز بوی پیراهن یوسف می آید بوی شهیدی از جنس گمنام
بسم رب الشهدا و الصدیقین باز بوی پیراهن یوسف می آید، باز منطقه شهیدپرور ارسباران میزبان شهیدی است از جنس گمنام. روی تابوت ها اسمی نیست جزء فرزند روح الله؛ بازهم شهید گمنام! تابوت ها همه شبیه هم اند. انگار دوست ندارند، کسی آن ها را بشناسد. انگار می خواهند گمنامِ گمنامِ گمنام، به سمت خدا بروند. در گمنامی مشترکیم، تو پلاکت را گم کرده ای و من هویتم را. اما می دانم با اقتدا به ...
ملت ایران هرگز نیازی به رفراندومِ فریب کارانه با مدل غربی ندارند/ با حضورِ باشکوه مردم، صحبت از رفراندوم ...
در برابر توحید سه دسته هستند اظهار کرد: کسانی که مانند حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نیاز به توحید را احساس کردند، عزّت خودشان را در بندگی خداوند دیدند، در همین دنیای طوفانی با آرامش و عزّت زندگی کردند و در راه خدا به شهادت رسیدند و جاودانه تاریخ شدند . مختاری تصریح کرد: بدترین زهری که جان انسان را تهدید می کند، زهر غفلت از حقیقت توحید و دین است که این غفلت، انسان را تا حد حیوانات ...
از تصمیمات سیاست مدارانه داوران تا بلاتکلیفی 36 ساله کیوان کثیریان، خسرو نقیبی و سیدعبدالجواد موسوی فیلم ...
کار بیهوده ای است و هیچ جور نمی چسبد. نقیبی: من برای چه می گویم حاتمی کیای جوان، به خاطر اینکه دقیقا جایی می ایستد که آژانس شیشه ای در آن سال ها می ایستاد. از یک سمت اصلاح طلبان او را مال خود می کردند و از طرف دیگر راست گرایان. کثیریان: حاتمی کیا هم کسی است که سرکشی های خودش را دارد، همین الان فیلمش توقیف است و کسی نمی تواند آن را دربیاورد. موسوی: شما فیلم به وقت ...
وداع با پیکر 30 شهید دفاع مقدس در حرم رضوی
...؛ برخی از دور، با ناله و گاهی حسرت، به تابوت این مسافران آسمانی که عند ربهم یرزقونند ، چشم دوخته بودند و قطرات اشک، بر گونه هایشان جاری بود و همراه با مداح زمزمه می کردند: سلام ای لاله های پرپر /جان نثاران راه حیدر... در ادامه این برنامه، دعای کمیل توسط مداح اهل بیت(ع) قرائت شد و پس از خواندن روضه شهادت حضرت فاطمه(س) و سینه زنی دسته جمعی، پیکر مطهر این شهیدان، با میزبانی پرشور مردم، به ...
داستان 11 رهایافته ها از قصاص
...، انگار ماجرا قفل شد، هیچ جوره پولش تأمین نشد، وقتی این گروه تشکیل شد، در کمتر از یک هفته مبلغ جور شد و چند ماه بعدش آزاد شدم. محمد چهار سال پیش، در جریان یک درگیری در شهرشان، یکی از بچه های محل را با چاقو کشته بود: اصلا نفهمیدم چطور این اتفاق افتاد، حتی نفهمیدم که من کشتم، این قدر که شلوغ شده بود. هنوز هم نمی دانم چطور آن شخص کشته شد. محمد حالا در کار پخش قطعات موبایل کار می کند: اعضای گروه ...
شیموس هینی شاهدی ایرلندی
خانواده کشاورز کاتولیک بود. پس از مدرسه ابتدایی با استفاده از یک بورس تحصیلی در کالج شبانه روزی و کاتولیک سنت کلمب، واقع در لندن دری مشغول تحصیل شد که از 1951 تا 1957 طول کشید. بعد از آن با استفاده از بورس تحصیلی بالاتری رشته زبان و ادبیات انگلیسی را در سال 1961، با درجه ممتاز از دانشگاه ملکه، واقع در بلفاست به پایان رساند و هنگامی که در بلفاست به تدریس زبان انگلیسی اشتغال داشت، آغاز به ...
روایتی از دوستی دیرینه رهبری با هنرمندان از دیرباز تا کنون
ادامه داشته و دارد. مشهور است که در سال 65 از دفتر ریاست جمهوری وقت (حضرت آیت ا... خامنه ای) با عوامل برنامه روایت فتح تماس گرفته و پیغام می دهند که آقای رئیس جمهور تمایل دارند دیداری با بچه های گروه روایت فتح داشته باشند. بچه های روایت فتح که متعجب از چنین دیدار غیر مترقبه ای بودند، در روز مقرر به دیدار رئیس جمهور رفتند. چند سال بعد، سید مرتضی آوینی که معلوم بود خاطره شیرینی از آن دیدار ...
عمو فیتیله ای: ما اورژانس فرهنگی هستیم
توانیم بگوییم نبوده است و من همه را از جای دیگری آورده ایم. بارها در جلسات گفتیم یک میوه شروع به رسیدن می کند اول کال است و بعد می رسد. این پروسه راجع به ما هم است. الان وقت استفاده کردن از ما برای اتفاق هایی است که نگرانش هستیم. همیار پلیس که در زمان سردار رویانیان آغاز شد با برنامه ما کلید خورد. نمی گویم شاهکار کردیم؛ بلکه چیزی است که آنان گفتند که بچه ها باعث شدند اینطوری شود و خیلی موضوعات ...
سقط جنین با قرص سایتوتک، چرا دفع نشده؟
سوال مخاطب نی نی بان: سلام من هفته چهار بودم که چون بچه نوزاد داشتم متاسفانه تصمیم احمقانه سقط گرفتم با قرص سایتوتک که دو تا زیر زبان و واژن گذاشتم بعد دو ساعت دوباره بعد چهار ساعت دوباره که خلاصه نه تا استفاده کردم ولی خونریزی کم داشتم یه کم لخته اومد بعد یک هفته سونو دادم که جنین سالم بود پشیمون شده بودم ولی ترسیدم با این قرصا ناقص شده باشه دوباره ده تای دیگه که کلا پنج تا واژن و شش تا زیرزبون ...
"ولنتاین" برای ایرانی ها، آری یا خیر؟
امکان داشته باشید ولی سال بعد امکان نداشته باشید اون وقت به خاطر انتظاری که دارید احساس ناکامی می کنید. برای ما همین دورهمی با دوستان در پارک کنار قبرستان شهر بس سید صادق نوربخش- ایلام - 108...0935: برای ما که در شهرستان های کوچک هستیم شاید کریسمس و هالوین و ولنتاین بی معنی باشد؛ برای ما همین دورهمی با دوستان در پارک کنار قبرستان شهر بس اما چه اشکالی دارد جوان ها بهانه ای برای جشن و ...
معلوم نشد چه کسی در کوی دانشگاه، دانشجویان را زد
، معاونین و وزرای دولت و چند نفر از نظامی ها بودند که اکنون خیلی از آنها رفته اند و تنها من هستم که جانشین رئیس ستادم. در یک لیست افرادی را برای مسئولیت قسمت های مختلف پیشنهاد داده بودم که کار جلو برود، آقا هم بالای آن لیست نوشتند شما رئیس ستاد کل هستید و روی همان نامه ای که من داده بودم، تصمیم گرفته شد و بعد هم ایشان حکم من را صادر کردند. من حضرت آقا را از قدیم می شناسم و ...
دفترچه خاطرات حاج غلام راهنمای او در کوران سخت زندگی بعد از جنگ بود / آدمی بزرگ در ظاهری خشن اما باطنی ...
از زیر عینک به من کرد و گفت برو . بعد از چند روز اکبر کلبادی مرا صدا و کرد و گفت حاج غلام با 200 هزار تومان مساعده ( آن موقع پول کمی نبود) برای عیدی آخر سال موافقت گفت بدید این "بِچه" بره عید رو خوش باشه . از این که مرا "بِچه" صدا می کرد ناراحت نمی شدم چون آنقدر لهجه شیرینی داشت که شنیدن این واژه بارها می ارزید چه اینکه بالاخره کم کم رابطه من و حاج غلام داشت صمیمی تر می شد تا اینکه سال ...
اقتصاد دوناتی پنچ کتاب پیشنهادی کیت ریوُرت برای بازاندیشی در علم اقتصاد
است که نشان می دهد که دنیا به لطف رشد اقتصادی رو به بهبود است. کیت ریورت: در صد سال گذشته این طور فرض شده که بهروزی انسان تنها به همین نوع علائم و شاخص ها بستگی دارد: به مرگ ومیر کودکان و به آموزش و پرورش. اهداف توسعه ای هزاره، که در سال 2000 تعیین شد، تا حد زیادی روی برآورده کردن حقوق و نیازهای اولیه متمرکز شده است، حقوق و نیازهایی مانند بهداشت، آموزش، غذا، آب پاکیزه و تاسیسات بهداشتی ...
عطر خوش آشتی
اعصاب راحت انجام دادیم هم نکته دیگری بود. در سال های اخیر خودتان مجموعه را دوباره دیده اید؟ از تماشای تصویر 27 سال قبل خود چه حسی دارید؟ چند وقت پیش یکی از بچه ها در صفحه اینستاگرامش تکه ای از این مجموعه را گذاشته بود؛ قسمتی که من سراغ برادرشوهرم (با بازی داوود رشیدی) می روم تا با او آشتی کنم. وقتی این تکه را دیدم، اصلا باورم نمی شد که این منم و این قدر جوان هستم! حتی مدل روسری ...
روایت رزمندگی یک چریک+تصاویر
آمبولانس آمد و پیکر شهید را برد. تا چه مدت در این منطقه بودید؟ ما حدودا 45 روز در این منطقه بودیم. بعد از این که جنگ تثبیت شد، به مرور به بچه ها مرخصی می دادند، ولی در آن 45 روزی که ما سرپل ذهاب بودیم رسم نبود که مرخصی بدهند و تمام آن مدت را در جبهه بودیم. وقتی 45 روز شد، به دلیل این که مرتب نیرو می آمد، به ما گفتند که برگردید. حجت الله ظهروند با چفیه مغزش ...
پسرانم از گود کشتی وارد معرکه نبرد شدند
از رفتن به ما سفارش کرده بود تا درس علیرضا تمام نشده او را اعزام نکنیم. مادرم برای تحصیل علیرضا هزینه کرده است. هر زمان درسش تمام شد ما درخدمتیم. من از دوستانش خواستم که علیرضا را ثبت نام کنند. گفتم خود موسی در وصیتنامه اش نوشته است: کسانی که می توانند اسلحه دست بگیرند باید به جبهه بیایند. اتفاقاً همان دوست موسی که علیرضا را ثبت نام کرد هم بعد ها شهید شد. بعد از ثبت نام و امضا، علیرضا از من جدا شد ...
متاگپ | امیرحسین فشنگچی: رفتنم از پرسپولیس و انتخاب های بعدیم اشتباه بود/ علی کریمی خیلی با معرفت و دوست ...
جزء بازیکن های مسنی ولی متولد 65 هستی! فکر می کنم سال 84 اولین بازی لیگ رو برای صبا زمان آقای ضیایی کردم. آقای دایی، گل محمدی، سهراب بختیاری زاده و خیلی بازیکن های دیگه بودن و خیلی از کسانی که الان مربی هام هستن اون موقع هم بازی هام بودن. سال بعدش هم آقای گل محمدی 6-7 بازی مربی تیم شدن که از اون موقع فیکس شدم. سال بعدش هم آقای فیروز کریمی اومدن که موندنی شدم. کلا تیم زیاد عوض ...
دانشگاه قبول شدم، یواشکی رفتم جبهه!
به تهران؟ - بله. برگشتم و رفتم سر کلاس درس. چقدر خوب شد که من این جبهه را قبل از دانشگاه رفتم. بعد که آمده بودم، اصلاً باورم نمی شد! مردم را نگاه می کردم که صبح می آمدند بیرون و سوار اتوبوس و تاکسی می شدند برای رفتن به سرکار. انگار که جنگ نیست! آن جا جنگ است! این ها از ذهن من می گذشت! خانم ها با آن وضعیت و برخی از جوان ها...! فاش نیوز: آن موقع حجاب در کشور اجباری نبود؟ ...
یادمان شهدای گمنام هنوز تکمیل نیست!/در شهرمان چقدر زیبا راه شهدا دنبال می شود!؟
سرویس فرهنگی شهدای ایران : یادمان شهدای گمنام شهر دزفول چند روز پیش به طور نمایشی افتتاح و ساخت و ساز آن بالافاصله پس از آن شروع شد! به همین خاطر، مطلب زیر نقدی است بر این افتتاح نمایشی که شما را به خواندن آن توصیه می کنیم: 1- خواهر حسین ناجی در بسیج خواهران سپاه مشغول فعالیت است. وقتی حسین با ماشین سپاه قصد دارد خواهرش را برساند به محل بسیج، خواهرش سر صحبت را باز می کند تا ...
شهید محمد بالاپور
: می خواهم به جبهه بروم اما پول نداشتم که از شما گرفتم، فعلاً به پدر و مادر چیزی نگویید. اما بعد از چند روز پدر و مادر متوجه شدند که محمد به جبهه رفته است. در طول سال هایی که محمد در جبهه حضور داشت یک بار مجروح شد اما مجروحیت مانع از حضور مجدد وی در جبهه نمی شد. پس از بهبودی نسبی بلافاصله می گفت بچه ها در جبهه تنها می مانند و من باید بروم. و می رفت. پدرش می گوید: همواره پس از اتمام ...
شهید حمید پاکی خطیبی
. وقتی خبر شهادت برادر را به حمید دادند بدون ابراز ناراحتی گفت: ما پیرو راه امام (ره) هستیم و شهادت نصیب هرکسی نمی شود. پیام شهدا این است که باید در جبهه حضورداشته باشیم. بعد از عملیات والفجر 4 حمید از ناحیه دست به شدت مجروح شد. گرچه به توصیه پزشکان باید در بستر استراحت می کرد، ولی شوق حضور در جبهه او را از بستر دور کرد و دوباره با تنی مجروح به جبهه کشاند. اواخر سال 1362 عملیات خیبر شروع شد ...
شهید سیروس پاک نژاد بنابی
تعاون لشکر عاشورا مشغول به کار شد و پس از مدتی به صورت نیروی رزمی و خط شکن درآمد و سپس تک تیرانداز و آرپی چی زن شد. مدتی بعد، مسئول دسته شد و به تدریج مسئولیت های بیشتری به او واگذار شد. تا اینکه فرماندهی گردان شهید درخشی را به عهده گرفت. رسول عبدالله زاده - هم رزم سیروس - می گوید: من در سال 61 با سیروس آشنا شدم و در آن زمان یکی از نیروهای تحت امر ایشان بودم. سیروس فرمانده گردان شهید درخشی ...
شهید رحمت الله اوهانی زنوز
. رحمت الله در عرض چند سال حضور مستمر در جنگ، تنها یک بار به مأموریت پشت جبهه آمد و آن هم قبل از عملیات خیبر بود که مسئولیت آموزش نظامی و فرماندهی عملیات پادگان مرند را پذیرفت. اما پس از اطلاع از شروع عملیات، پادگان را رها کرد و در منطقه عملیات خیبر حضور یافت. پس از بازگشت از عملیات خیبر بود که تصمیم به ازدواج گرفت. به گفته مادرش: رحمت الله دراین باره با کسی صحبت نمی کرد زیرا فرد توداری ...
شهید احمدعلی پورصمدبناب
که به جبهه رفت با دوستش حاج محمود امیررستمی خلیلی عهد بست که اگر هرکدام شهید شدند دیگری به خانه بازنگردد تا به شهادت برسد. حاج محمود در آزادسازی فاو به شهادت رسید. حاج احمد با شنیدن خبر شهادت او به گریه افتاد و گفت: حاج محمود! من با تو عهد و پیمان بستم. خدایا من بدون او نمی توانم ازاینجا بروم. عنایتی کن تا من هم به شهادت برسم. چند روز بعد، احمدعلی پورصمدبناب در طی مراحل بعدی عملیات والفجر 8 به تاریخ 22 بهمن 1364 در منطقه فاو در اثر اصابت ترکش توپ به دست چپ و پشت به شهادت رسید. مدفن آن شهید در گلشن امام حسن علیه السلام در شهرستان بناب است. ...
شهید اصغر امیرفقر دیزجی
اصغر امیرفقر دیزجی (فرزند رضا)، از مادری به نام معصومه فرجی در سال 1332 در روستای دیزج اسکو از توابع شهرستان تبریز در خانواده ای بسیار فقیر به دنیا آمد. وضعیت مالی خانواده چنان نامساعد بود که مادرش می گوید: وقتی اصغر متولد شد تا هفت روز پول نداشتیم برایش لباس تهیه کنیم تا اینکه یکی از همسایه ها لباس کهنه بچه اش را به ما داد. این وضعیت نامطلوب معیشتی سبب شد که اصغر از همان خردسالی برای ...
شهید حمید پرکار شیشوان
نمایشگاهی از عکس های نوجوانان هنرمند عضو انجمن بر پا کرد. با شروع جنگ تحمیلی در شهریور 1359، حمید به جبهه ها شتافت و در عملیات های گوناگون شرکت کرد. لیاقت و شایستگی او سبب شد که مهدی باکری - فرمانده لشکر 31 عاشورا - مسئولیت گردان امیرالمؤمنین را در عملیات "والفجر مقدماتی به عهده او بسپارد. حمید با شنیدن این خبر به نزد فرماندهی رفت و درخواست کرد که مسئولیت پایین تری در سطح دسته یا گروهان در اختیار او ...
جنبش دانشجویی آخرین سنگر است/ جریانات سیاسی برای دانشجویان دام گذاشته اند
کنند و بعد آنها را به جان جمهوری اسلامی می اندازند تا جوانان هزینه آنها را بدهند اینها فکر می کنند که اگر یک عده ای جوان را نسبت به جمهوری اسلامی متنفر کنند آنها چنان هستند که سایه هر کسی را با تیر بزنند اما اینطور نیست چون جوانان نمی توانند با فطرت نا آلوده ای که دارند هر مسئله ای را بپذیرند و هضم کنند. به عنوان مثال سال ها قبل و پیش از دولت احمدی نژاد من و هاشم آغاجری به یک مناظره در شعبه محمودآباد ...
وصیت یک شهید نوجوان درباره بدگویان به ولی فقیه
مردان روستا، در عملیات ها خط شکن بودند و باقی همرزمانشان از رشادت این سه تعریف می کردند و می گفتند که در جبهه فرماندهی دسته را بر عهده گرفتند. پدرم بعد از اینکه یقین یافت برادرم تا پایان جنگ در جبهه خواهد ماند، خود را برای شنیدن خبر شهادتش آماده کرد. هر بار که مدت زیادی را در جبهه می ماند و از او بی اطلاع بودم، پدرم برای گرفتن خبری از علی شاه به معراج الشهدا می رفت. برادرم در این مدت، 2 بار مجروح ...
خانه عشق رسول خدا در مدینه
، بر سر خاک فاطمه نشست. قسمتی از این اقدامات ، برای آن بود که طبق وصیت زهرا(سلام الله علیها) مخالفان در مراسم تشییع ، نماز و خاک سپاری او حاضر نشوند. اما آثار ظاهری قبر را چرا از میان برده اند؟ چرا پس از خاک سپاری ، صورت هفت یا چهل قبر در گورستان بقیع ساخته اند؟ چرا این همه تلاش در پنهان داشتن مزار او شده است؟ اگر در سال چهلم هجری ، فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) قبر پدر خود امیرمؤمنان(علیه ...
گفتم کتابم را برای ممیزی به خودم می دادید/ استاد امیری فیروزکوهی را با حضرت آقا شناختم
خدا . درد دین خودم یا درد دین انحرافی ، نه! بلکه درد دین خدا . درد دین آنقدر عزیز است که هزار هزار شهید حججی هم فدایش شوند عین خیالمان نیست! دینداری، آنقدرها اهمیت ندارد که بشود بخاطرش شهید شد! این درد دین است که شهادت را آسان می کند. امام تعبیری عجیب و غریب دارد که می فرمایند اگر این همه زحمت ها و رنج ها کشیدیم و جوان دادیم برای پیروزی انقلاب، در قبال اینکه الحمدالله به حجاب رسیدیم زیاد ...