سایر منابع:
سایر خبرها
سرقت های جوان پولدار با دستور ارواح خبیث
شدم که ارواح نشانی اش را داده بودند. اصلاً برایم مهم نبود بدانم که صاحبخانه در منزل است یا نه و تنها به چیزی که توجه می کردم، خواسته آنها بود. کامران ادامه داد: یکی از خانه هایی که به آن دستبرد زدم، خانه یکی از اقوام ما بود. چند شب قبل از سرقت به خانه همین فردی که از خانه اش سرقت کردم رفته بودیم. آن شب هم مواد کشیده بودم که ارواح به من دستور دادند باید از این خانه سرقت کنی. من هم دنبال راهی ...
سارق شیشه ای: ارواح به من دستور سرقت می دادند!
صورت پنهانی کلید را برداشتم تا اینکه شب ارواح به من دستور دادند از خانه عمویم سرقت کنم و من هم با کلیدی که داشتم به خانه شان رفتم و مقداری طلا و سکه سرقت کردم. اموال سرقتی را برای خرید شیشه فروختی ؟ نه. من اصلاً نیازی به پول این اموال ندارم. تمامی اموال سرقتی را داخل کمدم نگهداری می کنم. وقتی دستگیر شدم همه اموال سرقتی را تحویل پلیس دادم. منبع: روزنامه جوان ...
دستور ارواح برای سرقت سریالی از منازل!
ها تصاویرش را ثبت کرده اند و ازسرقت خانه بی خبر است. در ادامه تحقیقات پلیسی پسر 20 ساله سکوتش را شکست و به سرقت از خانه شاکی و ده ها خانه دیگر اعتراف کرد، اما درباره انگیزه اش از این دزدی ها ادعایی عجیب مطرح کرد. جوان سارق به افسر تحقیق گفت: مدتی پیش با زن جوانی در یک گروه تلگرامی آشنا شدم و دوستی مان شکل گرفت و با هم برای خوشگذرانی به رستوران و پارک می رفتیم. او 10 سال از ...
دزد عروسک فروش و همدستانش بازداشت شدند
ستار با دو دختر جوان آشنا شدیم. ارتباط دوستانه ما ادامه داشت تا اینکه قرار بود برای آنها هدیه ای بخریم، اما پولی برای خرید هدیه نداشتیم. همان زمان سیروس که بچه محل ما بود از زندان آزاد شده بود. سیروس پیشنهاد داد با او به موبایل قاپی برویم و برای دختران مورد علاقه مان موبایل گرانقیمت سرقت کنیم. ابتدا قبول نکردیم، اما سیروس گفت موبایل قاپ حرفه ای است و به راحتی می توانیم در یک ساعت چند تلفن همراه سرقت ...
خبر شهادت پسرم را در خواب دادند/نامه هایش بعد از شهادتش به دستم رسید
رسید و وصیت نامه اش هم همراه وسایلش تحویلمان دادند. میامی جوان: خبر شهادت شهید سلیمی چگونه به دستتان رسید؟ در شب شهادتش حال بسیار دگرگونی داشتم به طوری که به سختی خوابم برد و در خواب مرحوم میرزا موسی موسوی در خواب خبر شهادت ابراهیم را به من داد و پدرش هم خواب ابراهیم را دیده بود صبح روز بعد وقتی در سطح شهر رفتم دیدم مردم با دیدن من با هم دیگر صحبت می کنند و به من اشاره می ...
بدل علی دایی هم پیدا شد/ ماجرای ترور خطرناک ترین و بی رحم ترین فرد شرور قرن بیستم!/شباهت عجیب یک شهر ...
می شود. اغلب دسر ها شیرین هستند، اما گاهی مواد غذایی دیگری همچون انواع پنیر هم به عنوان دسر مصرف می شود. اظهارات عجیب سارقی پولدار که از ارواح دستور می گرفت! پسر پولداری که متهم است با خودروی شاسی بلند گرانقیمتش دست به سرقت های سریالی از خانه های شمال تهران زده است مدعی شد که ارواح به او دستور سرقت می دادند. شهیدی که ضد انقلاب ها با سیگار روی پیکرش یادگاری نوشتند! گروهک ها تمام بدن شهید کهنه پوشی را با آتش سیگار سوزاندند و با سرنیزه، زخم های متعددی به بدنش وارد کردند. انتهای پیام/ پربازدیدهای گروه وبگردی ...
انگیزه قاتل ایرانی از کشتن مرد ترکیه ای چه بوده است؟
ماجرای فرار قاتل ایرانی از ترکیه 18 آذر 95 گزارشی از طریق پلیس بین الملل-اینترپل- در اختیار پلیس آگاهی البرز قرار گرفت که در آن اعلام شده بود پسر 26 ساله ایرانی در ترکیه پس از کشتن مرد مزرعه دار 50 ساله ای به نام ابراهیم و سرقت اموال مقتول گریخته است. تا اینکه در تحقیقات نامحسوس پلیس مشخص شد وی مخفیانه به ایران گریخته و در شهر کرج مخفی شده است. پس از دریافت این گزارش، بازپرس ...
خواب عجیب همسر حاج احمد در روز شهادت/ زندگی خاص شهید پور صمد از نخود فروشی تا فرماندهی دسته
.... احمد در سال 1328، وارد مدرسه غفارخان (مولوی فعلی) شد و تا مقطع سیکل به تحصیل ادامه داد، او همچنین به درس و مدرسه بسیار علاقه مند بود، اما به خاطر کمک به پدرخوانده اش، دست از تحصیل کشید و در سال 1333، به مسگری مشغول شد. حاج احمد بعد از مدتی به کار سیم کشی مشغول شد و مدتی هم به کار خرید و فروش نخود پرداخت و با زحمت بسیار، وضعیت مالی مناسبی برای خانواده ایجاد کرد، او تا مدت ...
لحظه تماشایی پیرزن مالباخته با سارقان/ تو را که مثل دخترم دوست داشتم؛می بخشمت چون هنوز هم دوستت دارم
باند- چهار مرد و یک زن جوان-را دستگیر کردند. در بازجویی از متهمان مشخص شد اعضای این باند قبل از اجرای نقشه سرقت، از زن جوان که قبلاً به عنوان مستخدم خانگی هرازگاهی به خانه زوج سالمند رفت وآمد داشته است اطلاعات لازم را درباره اموال و دارایی این زن و شوهر سالخورده کسب کرده اند. زن همسایه طبقه دوم که با شنیدن سروصدای عجیب از داخل خانه این زوج ترسیده و بسرعت با پلیس تماس گرفته بود درباره ...
ارتباط شوم پسر 17 ساله با زن مطلقه | رابطه عاشقانه ای که بد تمام شد!
.... می خواستم با تکه های شکسته شیشه به شاهرگ گردن بزنم و خودکشی کنم، اما منصرف شدم. رگ دستم را زدم ولی وقتی خون را دیدم ترسیدم و با پلیس تماس گرفتم. در بیمارستان بستری بودم که به من گفتند به اتهام قتل بازداشت هستم. آنجا بود که فهمیدم دست به چه اشتباهی زده ام. باورم نمی شد که پریا را کشته ام .فکر می کردم به من دروغ می گویند و او بیهوش شده و چند ساعت بعد دوباره به هوش می آید. چطور توانستی ...
رئیس بانک کلاهبردار حرفه ای را به دام انداخت
من خواست برای انجام عملیات بانکی به من کمک کند. به او اعتماد کردم و کارت عابرم را به همراه رمزش در اختیار او قرار دادم. لحظاتی بعد او کارت عابر و پول های برداشت شده را تحویل من داد. وقتی به خانه برگشتم متوجه شدم مرد غریبه کارت دیگری را به جای کارت خودم به من تحویل داده است. بلافاصله به بانک مراجعه کردم که از طریق کارکنان بانک متوجه شدم تمامی پول های حسابم برداشت شده است. همان لحظه فهمیدم که مرد ...
معمای پلیسی/ قتل در شب بارانی
مدیر کارخانه تماس می گیرد و با دستور او به پلیس زنگ می زند. افسر جوان ادامه داد: به نظر می رسد از پشت ضربه ای به سرش وارد و باعث قتل او شده است. سارقان بعد از سرقت وارد انبار شده و هر چه لوازم یدکی در آنجا بوده سرقت کرده اند. به نظر می رسد سارقان آشنا بوده و با اطلاع از ساعت حضور کارگران با خیال راحت هرچه در انبار بوده را سرقت کرد ه اند. از محل دستگاه ضبط فیلم دوربین ها هم اطلاع داشتند و ...
پس از شهادت رضا امامی به خانواده اش چه گذشت/غسل بعد از خبر شهادت
افتخاری نیست، قطعا در آخرت دست به دامن آن ها خواهیم شد. داییهایش می گفتند، شهادت رضا را باور نمی کنیم، احساس می کنیم، همه این ها خواب بوده و از خواب بیدار شدیم. چند وقت پیش قبل از این که به سر کار برود، آمد دستم را بوسید و گفت مادرم برایم دعا کن. برادرش شوخی می کرد و می گفت هرچی رضا ازت خواسته، نه نگفتی و رضا را بیشتر دوست داری. می گفتم: نه شما برای من فرقی ...
آقای آبرو و اعتبار
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از ماسال نیوز ، حسین شمسیان به مناسبت دومین سالگرد فرج الله سلحشور نوشت: صبح زود وقتی برای حضور در دادگاه با او مواجه شدم، با بهجتی قلبی و چشم بارانی گفت:حسین جان! من مُزدم را گرفتم! دادگاه مهم نیست! دیشب خواب دیدم در صف های بی پایان و طولانی حسابرسی قیامت، معطل و منتظرم. چند جوان نورانی در حال عبور بودند که چشمشان به من افتاد ، دستم ...
چنار؛ مرد بزرگی است که دست کودکش را گرفته
به همسرش اشاره کرده و گفت: دیشب به خواب مادرش آمد. گفت که حواستان به درخت چنار جلوی خانه مان باشد. مرد گفت که پسرشان از آنها خواسته تا به این درخت تنومندی که روبه روی خانه شان سال ها سایه انداخته و خاطره آفریده بیشتر توجه کنند. شگفت زده شدم. چیزی که می دیدم برایم جالب و در عین حال لذتبخش بود. سر بالا کردم. متوجه شدم سرشاخه های درخت به تدریج در حال خشک شدن است. چیزی نگفتم. چند هفته بعد ...
مادر شهید خرازی: حرف زدن بس است!
ظرف را بلند می کند و آن را داخل ظرف اصلی غذا سرازیر می کند و می گوید بین ما هیچ تفاوتی وجود ندارد و اگر غذایی هست همه باید از آن به طور برابر استفاده کنند. او همچنین درباره روزهای منتهی به شهادت فرزندش گفت: زمانی که هنوز خبر شهادت حسین را نمی دانستیم، شبی در خواب دیدم که سوار بر یک هلیکوپتر شده و در آسمان حرکت می کنم و از آن بالا بر سر مردم گل می ریزم. صبح که از خواب بیدار شدم پسر بزرگم ...
مادر شهید:خانه ام هنوز بوی غلامرضا را می دهد
...> کرک آبادی گفت: از آنجایی که من سالهاست در تهران زندگی می کنم؛ بعد از شهادت برادرم؛ هنوز چهلمش نشده بود که خوابش را دیدم؛ به من گفت اینجا چه می کنی برو به مادر سر بزن؛ دارد نان می پزد و دست تنهاست؛ صبح که از خواب بلند شدم بدون هیچ درنگی دست دو فرزندم را گرفتم و راهی بیابانک شدم وقتی رسیدم دیدم مادرم دارد نان می پزد و واقعا هم دست تنها بود. وی افزود: اینکه می گویند شهدا زنده اند حقیقت دارد ...
در سوریه به دلیل اینکه فیلم و عکس های زیادی از منطقه و از نیروها می گرفت و بعد از شهادت افراد در اختیار ...
آقا مرتضی مجرد بود، برادر و مادرش تصمیم می گیرند برای زیارت به سوریه بروند. اما علی رغم اصرارهای آقا مرتضی او را نمی برند. آقا مرتضی از شدت ناراحتی با گریه می خوابد. به قدری گریه کرده بوده که بالشتش خیس شده بود. شب خانمی را خواب می بیند که می گویند: اشکال ندارد که تو را سوریه نیاوردند. تو بیا پسر من باش. اوایل زندگی و بعد از عقد این را برای من تعریف می کرد و گاهی می گفت: به نظرم آن خانم ...
ازدستگیری سلطان کوکائین تا فروشندگان اینترنتی مواد در تهران
در کار ترانزیت مواد نبودم. تو در کدام قسمت مواد هستی؟ در نگهداری وفروش! برای این کار چقدر گیرت می آمد؟ یکی دو میلیون تومان. برای چه مقدار مواد؟ متهم سکوت می کند. چقدر مواد از داخل خانه ات کشف کردند؟ 500 گرم کوکائین. سابقه داری؟ سالها قبل به خاطرخرید وفروش تریاک دستگیر شدم. مصرف مواد یا فروش؟ تا به حال درعمرم لب به هیچ موادی ...
با من از مهر بگو
چه حرف ها شد مادر دوتا شهید دلم می خواد بلند شم بزنم شیشه تلویزیون رو بشکنم. - خانم چراغی وصیت شهدا الان همراه ماست با اجازه چند خط اخر که مربوط به شما می شه رت می خوانیم بعد دوربین وصیت رو نشون می ده که دست خط و مهر و امضا شهداست. - خدا رو شکر ظلم رو زمین نمی مونه. حالا شراره خانم رسوای شهر می شه. خاله شون بمیره سعید و رضا حتما از نامهربونی این زنک نوشتن مگه اون ها چند سال ...
فیلم های تلویزیون در تعطیلات/ پخش سارا از شبکه یک سیما
...> ************************************* شبکه پنج سیما فیلم تلویزیونی چگونه میلیاردر شدم به کارگردانی علی عبدالعلی زاده، پنج شنبه 10 اسفندماه ساعت 13:30 از شبکه پنج سیما پخش می شود. در این فیلم خواهیم دید: رضا که جوان بی پولی است و با سند خانه مهتاب خواهر زنش مبلغ هفتاد میلیون تومان وام گرفته تا کاسبی راه اندازد ولی شریکش آقای سعادتی پول را کلاهبرداری کرده و حالا مریم همسر رضا و خواهرزنش از او گله ...
حماسه سرخ در 20 سالگی
گذاشتم تا اگر پیامکی برای من ارسال کرد خواب مانع از متوجه نشدن آن نشود. این کار را هر شبانه روز ادامه می دادم تا اینکه پیامی با عکس حسین که خبر از شهادت آن داشت به دست من رسید. شهیدی که الگوی حسین بود پدر شهید درباره خصوصیات بارز و شهادت فرزندش می گوید: هر زمان که می خواهم آرامش روحی کسب کنم، از خداوند آرامش روح حسین و محشور شدنش را با شهداء می خواهم. حسین شب های جمعه حتما به مرقد ...
کوچه های شهر با نام شما چراغان می شود
سرپل ذهاب برای این کار. آنها برای اینکه به رزمنده ها روحیه بدهند و آنها را پشتیبانی کنند بهترین امکانات را در آن زمان به آنجا بردند اما خودش در همان منطقه به شهادت رسید. مادر شهید مهر سکوت را می شکند و می گوید: شب قبل از اینکه خبر شهادتش را بیاورند خواب دیدم که حجله احمد را سر کوچه گذاشتند. فردای آن روز بعد از شنیدن خبر من فقط خدا را شکر کردم که پسرم به آرزویش رسید چون همیشه به من می گفت مادر دعا کن ...
دیدار و گفت وگو با نویسنده 500 کتاب خطی
و اندامی را از یک مرد 70 ساله نداشتم اما او انصافا جوان تر به نظر می رسید و اگر از افرادی که از جلوی بستنی فروشی او در حال عبور بودند، می پرسیدیم کسی حدسش را هم نمی زد که بیش از 50 سال داشته باشد. مش حسن جلوتر از ما حرکت کرد و در ورودی خانه را باز کرد؛ از بدو ورود با صحنه خیره کننده ای روبه رو شدم. درست از مقابل در ورودی کتاب های متعددی به دیوارها آویزان شده بود و تصویر زیبایی را جلوی ...
مردی که پس از اعدام زنده شد!
...> +همسرت هم معتاد بود؟ نه. + چند سالت بود؟ یادم نیست. +چند بچه داری؟ دو دختر دوقلو به نام های مهسا و مهدیه و یک پسر به نام مهدی. + از اعدام چیزی به خاطر داری؟ نه. هیچی یادم نمیاد +از قبل اعدام؟ نه. + الان، 4 سال بعد از اعدام و بازگشت به زندگی، چه درخواستی داری؟ هیچ خواسته ای ندارم ...
نکاتی پیرامون زندگانی حضرت ام البنین (س)
روحیات و حالات دخترانشان آگاه هستند و مصلحت آنان را بیشتر میدانند. خواب حضرت ام البنین (س) وی ادامه می دهد : وقتی پدر ام البنین نزد همسر و دخترش برگشت ، دید همسرش موهای ام البنین را شانه می زند و او از خوابی که شب گذشته دیده بود برای مادر سخن می گوید : مادر خواب دیدم که در باغ سرسبز و پر درختی نشسته ام ، نهرهای روان و میوه های فراوان در آنجا وجود داشت. ماه و ستارگان می درخشیدند و من به ...
روزی خواهد آمد که دشمنان با شنیدن نام جمهوری اسلامی ایران لرزه به اندامشان می افتد
...> بعد از تحقیق همه جانبه متوجه شدم سختی ها و شداید دنیا پذیرفتن بر من آسانتر از گرفتاریهای آخرت است و آتش جنگ در مقابل آتش جهنم ناچیز و بلکه هیچ است. و در آنجا که اسلام به جنگ و نبرد شهادت احتیاج دارد یا باید دست روی دست گذارید و غضب و خشم خداوندی را بر جان خرید (که پناه خود بر خدا از غضبش) و یا باید دست از زندگی دنیا شست و با پیکار و جهاد فی سبیل الله به حیات جاوید عقبی رسید که خانه سعادت را ...