سایر منابع:
سایر خبرها
شمارش معکوس برای رسیدن موشک اس - 300 به تهران/ عدم تغییر پایتخت سیاسی کشور
به گزارش خبرگزاری فارس ، برخی از روزنامه های صبح امروز کشور مهم ترین عناوین خبری خود را به مطالب زیر اختصاص دادند که به این شرح است: *اعتماد -وزارت راه گزارش داد؛ پایتخت سیاسی کشور تغییر نمی کند -تنهایی نخست وزیر؛ پرونده ویژه اعتماد برای 28 مرداد به این پرسش پاسخ می دهد که چرا محمد مصدق در روز کودتا بدون پشتیبان بود؟ -اس - 300 جدید در راه تهران ...
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد
دیدند و واکنش های خوبی داشتند . به نظرم این فیلم در جشنواره مونترال هم بازتاب خوبی خواهد داشت و امیدوارم من و چند تن از همکارانم که به مونترال می رویم سفیران خوبی برای همه کسانی باشیم که برای این فیلم زحمت کشیدند . مجیدی سپس در پاسخ به اعتراض های رخ داده توسط الازهر عنوان کرد : فیلم محمد رسول الله ( ص ) برای وفاق در جهان اسلام ساخته شده و به همین دلیل هم مقطعی از سن پیامبر اسلام انتخاب ...
کدام بازیگران اسیر شده اند؟
... بعد از گذشت 9 سال وقتی رضا از اسارت آزاد می شود، پی می برد که همه ی اعضای خانواده اش را از دست داده است. حال او در جستجوی تنها بازمانده ی خود، فرزندش است. دست های خالی به کارگردانی ابوالقاسم طالبی در سال 85 خسرو شکیبایی را در قالب پدر رزمنده ای نشان می دهد که پس از سال ها با آزاد شدنش گرفتار مشکلات پیش آمده برای دخترش که مظنون به قتل است، می شود. زنده یاد خسرو شکیبایی ...
آزاده سرافرازی که قبر مزار خود را دیده است
آنها باز شکنجه و آزار بچه ها را در پی داشت. خانواده ام برایم سنگ مزار تهیه کرده بودند بعد از نزدیک به 31 ماه و با دوهفته تأخیر از بقیه اسرا با هواپیما به فرودگاه مهرآباد منتقل شدیم. اولین خواسته بچه ها زیارت حرم مطهر امام راحل بود. بعد از چند روز از مسئولان ستاد خواستم کاری کنند بتوانم با فرزند دخترم که در تهران زندگی می کرد دیدار کنم. دوستان از من آدرس ...
علت جدایی رضا رویگری از همسر اول و ازدواج با زن دوم از زبان خودش!
محسوب می شد. ستاره به تارا گفت که یک دوست هنرپیشه ام برای چند روز به شیراز می آید و اسم من را برد، تارا هم گفت که تا به حال اسمش را نشنیده و نمی شناسمش! به هرحال ستاره و تارا برای استقبال من به فرودگاه آمدند و همانجا برای اولین بار همدیگر را دیدیم. تا من را دید، گفت آقای رویگری چقدر شما خوش تیپ هستید! همانجا بود که عشق شوری در میان ما نهاد! معمولا هم همه عاشق من می شوند. من در اوایل آشنایی مان گفتم ...
آغاز اسارت با داستان گویی سرباز عراقی/ دردی بدتر از مجروحیت در لحظه اسارت
خبرگزاری دفاع مقدس - سیده فاطمه کیایی : 16 ساله بود و به گفته خودش بچه ی کنجکاوی بود که به جبهه اعزام شد. زمانی که مردم شهرهای مختلف درگیر جنگ و حمله عراق به کشور شدند، گروه مقاومتی را از بچه های شهر تشکیل داد که بعدها همین پایگاه کوچک، محل اعزام نیرو شد. پایگاهی که بیش از 50 شهید را به دفاع مقدس تقدیم کرد. چند سال بعد در عملیاتی کوچک در منطقه " الصخره " عراق، با تنی مجروح به اسارت ...
بازخوانی خیزش انقلابی روستائیان در سال 57
به گزارش افکارخبر ، شروع سال 1357 برای نهضت اسلامی در مناطق روستایی دوره ی پرتحرک و سراسر مبارزه ای را رقم زد. شعر ذیل که در قریه ی تنگ چنار از توابع یزد تکثیر و بر روی دیوارها چسبانده شده بود، آغازگر سالی پرتنش در این مناطق می نمود. روزی که دگرگون شود احکام خدا عید نداریم روزی که زمرجع شود اعلان عزا عید نداریم روزی که جوانان و عزیزان سلحشور به زندان در تبعید بود رهبر شایسته ی ما عید نداریم روزی که هزاران حق طلبان زیر شکنجه گردند ...
پاسخ سخنگوی دولت به درخواست مناظره احمدی نژاد/ بیانیه اینستاگرامی لاریجانی علیه خودروسازان/ روایت ترکان ...
. چند روز پیش که خبر پناهندگی یک قایقران ایرانی در پرتغال به گوش می رسید.همه نگاه ها به سمت آرزو حکیمی قایقران المپیکی تیم ملی رفت اما به سرعت این خبر تکذیب شد و بعد مشخص شد که پناهندگی در پرتغال کار یکی دیگر از قایقرانان بوده، قایقرانی به نام شروین پاکدلان که تنها 17 سال دارد. آخرین اخبار حاکی از آن است که وی به درخواست خانواده مادری اش از فرودگاه فرار کرده تا نزد آنها در پرتغال بماند این در حالی ...
روایت یک آزاده از تلخ و شیرین اسارت
محرمانه یکی از حمام های مخروبه را با قاشق و تکه فلزهای کنده بودند و تا بیرون سیم خاردار هم رفته بودند که بعد از البته قطعنامه 598 امضا شد و ادامه نداده بودند و جالب است خاک تونل در جیب خود می آوردند و در حیاط می پاشیدند. چگونه از بازگشت به ایران و آزادی تان با خبر شدید و آن روزها چه حسی داشتید؟ احمد لندی: ما متوجه شده بودیم که قطعنامه امضا شده و یک روز صبح همه بچه ها را سوار اتوبوس ...
عزاداری 28 مرداد!
دوست دارند! و عصر 31 مرداد از رم وارد تهران شد و چند ساعت بعد بود که شاه پیام رادیوئی داد و دوران نخست وزیری مصدق السلطنه را بدون ذکر نام، کابوس منحوس نامید و بعدها در 26 تیر شاه 1336 گفت که روز 26 مرداد در حرم امام علی پنجه در ضریح انداخته و ....التماس دعا داشته! از آن روز "عزاداری 28 مرداد" ادامه دارد و زیر علم مصدق السلطنه سینه می زنند! و دکان مصدق پرستی هم هست. شاه هر سال جشن قیام ...
برخی اسرا در بیابان های بصره زنده به گور شدند!/ قسم حضرت عباس مرا از سیاه چال نجات داد
کسانی که برای استقبال آمده بودند گفتم به خانواده ام خبر بدهید. ما دو روز بعد از آزادی در لویزان تهران قرنطینه بودیم و بعد پیش خانواده هایمان بازگشتیم. صحبت پایانی... از همه پرسنل بنیاد شهید خصوصاً خانم صابری تشکر می کنم. من بارها گفتم این هنرپیشه ها که نقش آزاده ها را بازی می کنند ما حقیقتاً ناراحت می شویم. ما در اسارات چنین چیزهایی نداشتیم. چرا از خود بچه های آزاده در این فیلم ...
لطیفی: در تنهایی لیلا به دنبال خودم بودم
اگر ان شاءالله بتوانیم کار را به خوبی پیش ببریم، بیننده هم علاقه مند شده و چند بار سریال را خواهد دید و با دیدن تکرار سریال به آن نکات بعضا مبهم خود خواهد رسید. در نهایت هم تجربه اینگونه روایت را دوست داشتم، روشی که حتی اجرای من را هم به چالش می کشد. شما پیش از این با سریال صاحبدلان به برجسته کردن نگاه دینی نزد مردم دست زده بودید. من اعتقاد دارم که مخاطب دوست دارد به سمت اصالت ...
داستان اسارت تعداد زیادی از رزمندگان شهرضایی در عملیات والفجر مقدماتی
اما وقتی به چادرها برگشتیم، دیدیم که بچه ها دعا گرفته و همه گریه می کنند زیرا از هر چادری تعدادی نیامده بودند و این برای بعضی از بسیجی ها که دفعه نخست آنها به شمار می رفت، اصلاً قابل هضم نبود. بحرینی افزود: در طول شب بی سیم ها را گوش می دادیم و هنوز هم در بعضی جاها داشتند می جنگیدند، صبح شد و عملیات والفجر مقدماتی چند روز بعد با هر خوبی و بدی داشت، تمام شد و ما با سرافکندگی و شرمساری و ...
سختی های هفت سال اسارت با استقبال باشکوه مردم شیرین شد
به وطن هنوز با نگرانی های بسیار روبه رو بودند و می ترسیدند که این ترفند دشمنان برای تضعیف روحیه رزمندگان باشد و دوباره آن ها را به محل اسارت برگردانند و برای همین از قبل به تمام رزمندگان این امر را گفته بودیم. وی تصریح کرد: بعد از اینکه از نوار مرز خسروی وارد ایران شدیم آزادگان در این لحظه حس خرسندی بسیار را داشتند و با پیاده شدن از اتوبوس خاک وطن را بوسیده و بسیار خوشحال بودند. آزاده ...
خاطرات زندگی آزاده قاسم سیفی نژاد در روزهای اسارت
سزای آنها مرگ است . عراقی ها گاهی بچه ها را تا دم اتوبوس ها می برند و بعد از طریق بلندگو اعلام می کنند: کسی حق برگشت ندارد رژیم ایران از بازگرداندن شما منصرف شد . این گونه بازی ها برای قاسم و دوستانش رفته رفته عادی می شود و می دانند که دشمن به دلیل اینکه در مقابل تحمل و ایستادگی اسرا کم می آورد خودشان را گول می زنند و ته دل شان به کارهای ابلهانه آنها می خندند. چند ماه که از اسارت شان می ...
شکنجه و شرایط سخت 72 نفر از اسرا را شهید کرد/ بنیاد شهید هیچ امتیازی برای آزادگان قائل نیست
دادند حتی یکبار به خاطر خواندن زیارت عاشورا اسرا را یک ماه در انفرادی حبس کردند. شاهین نا: روز آزادی از اسارت چه احساسی داشتید؟ در همه چهار سال اسارت مفقودالاثر بودیم و تنها روز آخر ساعت 8 صبح صلیب سرخ آمد و ثبت نام کرد و 8 شب در مرز خسروی وارد میهن اسلامی شدیم که اگر سخت ترین لحظات زندکی لحضه اسارت باشد شیرین ترین لحظه نیز لحظه آزادی بود. طوری بود که برخی از اسرا از خوشحالی ...
آزادگان؛ پرستوهایی که عقاب وار بازگشتند
از سلول را هم به ما ندادند اما ما ناراحت نبودیم. احساس غرور داشتیم، چرا که در واقع آنها اسیر ما بودند نه ما اسیر آنها. یکبار دیگر هم افسر عراقی به چند نفر از افسرها گفت جلویش ادای احترام کنند اما آنها نپذیرفتند. ما همه معتقد بودیم افسر ایرانی به هیچ وجه به افسر عراقی تعظیم نمی کند. برای تنبیه آن 3 افسر سر همه آنها را تراشیدند. فردای آن روز که وارد اردوگاه شدند دیدند همه ما سرهای مان را تراشیده ...
آزاده در اندیشه آزادی/ می خواستند به امام اهانت کنیم/ وقتی آمدم مادرم رفته بود
"رمادیه" به اردوگاه "موصل" انتقال دادند. خوش آمد گویی به سبک و سیاق موصلی ها! وارد محوطه اردوگاه موصل که شدیم برای استقبال از ما تونل مرگی آماده کرده بودند و بچه ها را تا جایی که توانستند با هر چه دستشان بود می زدند. همگی به شدت زخمی شده بودیم. بعد از عبور از تونل مرگ، همه ی ما را در اتاق کوچکی روی یکدیگر ریختند. بعد از چند روز برای آنکه با بچه های اردوگاه ادغام شویم ...
ارتقا پیشکش؛ به سمت نزول می رویم
گرفتیم و با دوستان که بعد از فارغ التحصیلی هم دوره دانشجویی و هم پس ازآن دفتر مشترک داشتیم و افراد شناخته شده ای هستند که باهم بودیم، در آنجا ساواک چند بار حمله و یک بار همه مدارکمان را ضبط کرد و 4، 5 نفر از دوستانی که آنجا باهم کار می کردیم به کمیته مشترک ضدخرابکاری شهربانی برده شدند، یکی دو نفرمان خیلی آنجا معطل نشدیم، ولی یکی دو تا از دوستان در حد یک سال، یک سال و خرده ای در آنجا نگه داشته ...
صرفه جویی 65 میلیون لیتری سوخت با اجرای نخستین پروژه راه آهن سریع السیر ایران
این استان نیازمند تغییری ویژه در الگوی ارتباطی و به ویژه حمل نقل ریلی و هوایی است. خط راه آهنی به طول 410 کلیومتر تعبیه خواهد شد و سه شهر تهران، قم و اصفهان را با سرعت 300 کیلومتر در ساعت به هم متصل می کند سرعتی که فاصلهٔ بین تهران تا اصفهان را به 3 ساعت کاهش می دهد. پروژه ای مفید که با احداث آن سالیانه در زمان، سوخت و هزینه صرفه جویی قابل توجه ای صورت می گیرد، سالانه 40 ...
در اسارت فکم شکسته بود/تا سه ماه نمی توانستم غذا بخورم، فقط آب میخوردم
چگونه به جبهه اعزام شدید؟ در سال 1/1/1360 از طریق بسیج به منطقه جنگی جنوب اعزام شدم. در چه روزی و چگونه به اسارت عراقی ها درآمدید؟ 29 خرداماه سال 1367 عملیات بیت المقدس در محل پاسگاه شهابی مجروح و بعد به اسارت درآمدم. عراق در این منطقه از ساعت 12 تا 18 عصر پاتک زد و بیشتر بچه ها شهید شدند. من از ناحیه کتف، گردن و فک به شددت مجروح و بیهوش شده بودم و اسیر شدم ...
صدای امام به آزادگان روحیه می داد/ روایتی خواندنی از روزهای سخت اسارت
بتوانیم مسیر را ادامه بدهیم. همچنین با هدایت ها و ارشادات حاج آقا ابوترابی(ره) (سید آزادگان) توانستیم به سلامت از این مسیر عبور کرده و به ایران اسلامی بازگردیم. بازگشت به آغوش مادر این آزاده سرافراز همچنین به ذکر خاطره هایی از بازگشت به میهن اسلامی پرداخت و گفت: بعد از بازگشت به ایران ما برای قرنطینه حدود 3 روز به باختران رفتیم و بعد از آن به تهران و ساری بازگشتیم. در فرودگاه ساری ...
سه موزاییک سهم خواب هر نفر
نماز را اقامه کنیم. در آسایشگاه ما نیز کسی نبود که آراممان کند؛ فقط یک بار شهید ابوترابی آمد و برایمان حرف زد که کمی آرام شدیم. شب عید اسرا درِ اردوگاه ها غروب به بعد به هیچ وجه باز نمی شد. شب عید سال 62 بود که به طور استثنا اجازه بیرون آمدن از اتاق ها را به همه دادند. بچه ها پیام امام را شنیدند و در لحظه سال تحویل، نفسی تازه کردند تا اینکه صبح روز سال جدید در وقت آمارگیری، عراقی ...
اسارت در لابه لای کتاب ها
گروه جهاد و مقاومت مشرق - نگ به پایان رسید، اما سالهای اسارت و درد آن هیچ گاه به پایان نخواهد رسید. در هشت سال جنگ تحمیلی تعداد زیادی از رزمندگان ما به اسارت نیروهای بعثی درآمدند و نه یک روز که بلکه سالهای سال را در زندانهای عراق پشت سر گذاشتند، و روزهای جوانی که بهار عمر هر کسی محسوب می شود را در آنجا گذراندند. به سراغ هر کدام از این آزادگان که بروید، خاطرات و داستانهای فراوانی از دوران اسارت خود دارند. گا ...
دوران اسارت فصل جدیدی از زندگی ام را رقم زد
. پس از رسیدن به اسلام آباد، همه آزادگان غرب و جنوب کشور را پیاده کردند و برای رفتن به قرنطینه به پادگان ابوذر بردند. من چون با خودم عهد بسته بودم تا به حرم امام نروم به خانه برنگردم، از اتوبوس پیاده نشدم همراه دیگر دوستان هم اردوگاهی به فرودگاه کرمانشاه رفتیم و از آن جا با هواپیما به فرودگاه مهرآباد پرواز کردیم. خیلی از مسئولان از جمله مرحوم حاج احمدآقا، به استقبال مان آمدند. با دیدن ...
روایت قاصدان از یک خبر برای مادر: پایان 33 سال فراقِ فرزند شهید
نتوانست که برای نهار بیاید. بعد از ظهر رفتم پیش او. چون سربازی رفته بود. در آنجا یک مسئولیت هایی به او داده بودند. اسلحه ها را تحویل بچه ها می داد و صورت جلسه می کرد و خیلی فعال بود. ساعت چهار که اتوبوس آمد من صورتش را بوسیدم و از من خداحافظی کرد تا امروز. اردیبهشت سال 61 بود و حالا مرداد ماه سال 94 است. 33 سال است که چشم انتظاریم. و حالا بازگشته است. سالیان سال من خواب می دیدم که او آمده و به او گفتم ...
اسارت دانشگاه دیگری برای رزمندگان بود
اسیر شدید؟ در عملیات خیبر در منطقه هورالهویزه و هدف تیپ 21 امام رضا شهر القرنه بود. هور الهویزه هم یک سمتش آب بود که سمت ایران بود. بچهها مدت 24 ساعت با قایق روی آب بودند. تا مسافت روی آب را طی کنند و برسند به بعد آب. سمت شهر عراقی القرنه خشکییبود.بچه ها آن جا که مستقر شدند و پیاده شدند. و عملیات شروع شد، پشتیبانی تیپ امام رضا به علت آب ارتباط قطع شد، و با همان امکانات موجود که داشتند مثل ...
شکنجه های روحی شالوده رژیم بعثی/ شگفتی بعثی ها از وفاداری ایرانیان به انقلاب
شماره 18 نهروان واقع در پادگان الرشید بغداد منتقل شدیم و در ابتدای ورود تعداد زیادی از افسران و سربازان نیروی بعث عراق را مشاهده کردیم که تصور ما این بود برای استقبال ما آمدند، اما هنگامی که از ماشین پیاده شدیم، آن ها با باتوم و کابل های مفتولی در دست یک تونل 100 متری که به تونل مرگ و وحشت معروف بود، ایجاد کردند و ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند و به دلیل برهنه کردنمان، تن ها کبود و سرها شکسته شده ...
تلخ ترین خاطره سهراب پور از دانشگاه صنعتی شریف
پیشرفت مملکت تلاش کنند و به وطن خدمت کنند و آنهایی هم که در خارج از کشور به سر می برند سرزمین مادری خود را فراموش نکنند و حتی اگر آنجا شاغلند تا آنجایی که می توانند با توجه به تخصص شان به کشورشان سود برسانند. قائم مقام بنیاد ملی نخبگان در پایان به جوانان توصیه کرد: هیچگاه امید خود را از دست ندهند چرا که ناامیدی مساله ای را حل نمی کند و در شرایط سخت، تلاش و کوشش خود را دوچندان کنند تا به اهداف عالیه خود برسند. ...
اسارت، دانشگاهی بود که من خودم را در آن پیدا کردم
به گزارش گلستان ما به نقل از قابوس نامه، علی محمد رحیمی در تاریخ 24/1/67 از سپاه گنبد به عنوان بسیجی عازم جبهه می شود و در تاریخ 29/1/67 در منطقه عملیاتی فاو به دست عراقی ها اسیر و تجربه ی 30ماه اسارتش آغاز می شود. رحیمی از روزهای اول اسارت می گوید : دراوایل اسارت بعد از چند روز اسرا به پشت خط عراقی ها انتقال داده شدند ، به سمت بصره . 6روز در بصره بودیم. آنجا کار عراقی ها این بود که ...